Master English Like A Native: 9 STEPS TO TOTAL ENGLISH FLUENCY!

Today, I'm going to give you nine simple steps.

امروز قصد دارم ۹ مرحله ساده را به شما ارائه دهم.

To total English fluency.

تا تسلط کامل به انگلیسی.

You heard me, right?

صدایم را شنیدی، درست است؟

This lesson is going to give you exactly what you need to go from

این درس دقیقاً همان چیزی را که باید در این سفر انگلیسی از جایی که

where you are to where you want to be as you're on this English journey.

هستید به جایی که می خواهید باشید، به شما می دهد.

Are you ready?

اماده ای؟

Well, then I'm teacher Tiffani.

خب، پس من معلم تیفانی هستم.

Let's jump right in.

بیایید درست وارد شویم.

Step number one, set realistic goals.

مرحله شماره یک، اهداف واقع بینانه تعیین کنید.

My friend, I need you to listen to me.

دوست من، نیاز دارم که به من گوش کنی.

Set realistic goals.

اهداف واقع بینانه تعیین کنید.

You need to define clear attainable and measurable goals for your

برای پیشرفت یادگیری زبان انگلیسی خود باید اهداف قابل دستیابی و قابل اندازه گیری واضحی تعریف کنید

English learning progress.

.

This is step one.

این مرحله یک است.

If you don't start here, you will fail.

اگر از اینجا شروع نکنید، شکست خواهید خورد.

Listen to me as your English teacher.

به من به عنوان معلم انگلیسی خود گوش دهید.

My goal is to help you win.

هدف من کمک به شماست که برنده شوید.

My goal is to help you succeed.

هدف من کمک به موفقیت شماست.

The only way you're going to succeed is to start with step one.

تنها راهی که می‌خواهید موفق شوید این است که از مرحله اول شروع کنید.

Set realistic goals.

اهداف واقع بینانه تعیین کنید.

Listen in my office, I have tons upon tons of notebooks surrounding me.

در دفترم گوش کن، هزاران تن دفترچه در اطرافم هستند.

Why?

چرا؟

Because whenever I'm going to do something, I know the importance

زیرا هر زمان که قرار است کاری انجام دهم، اهمیت

of starting with a realistic goal.

شروع با یک هدف واقع بینانه را می دانم.

Why is this so important for you as an English learner?

چرا این برای شما به عنوان یک زبان آموز انگلیسی بسیار مهم است؟

This step, the first reason goals keep you motivated and focused on progress.

این مرحله، اولین دلیلی است که اهداف شما را با انگیزه و بر پیشرفت متمرکز می کند.

Listen, when you have a specific goal, you'll know how far away from it you are.

گوش کن، وقتی هدف خاصی داشته باشی، متوجه می‌شوی که چقدر از آن دور شده‌ای.

And also.

و همچنین.

How close you are getting to achieving it.

چقدر به رسیدن به آن نزدیک شده اید. پس باز

So again, goals, keep you motivated as you're on your English journey.

هم، اهداف، شما را با انگیزه نگه می دارد که در سفر انگلیسی خود هستید.

This is step one.

این مرحله یک است.

The second reason is they allow for monitoring of achievements and

دلیل دوم این است که آنها امکان نظارت بر دستاوردها و

also areas needing improvement.

همچنین زمینه های نیاز به بهبود را فراهم می کنند.

How are you going to get to a destination when you don't

وقتی نمی

know what the destination is?

دانید مقصد چیست، چگونه می خواهید به مقصدی برسید؟

All you have to do is set realistic goals, goals you can achieve.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که اهداف واقع بینانه تعیین کنید، اهدافی که می توانید به آنها برسید.

And number three, the third reason, realistic goals, prevent

و شماره سه، دلیل سوم، اهداف واقع بینانه، از

feelings of overwhelm and burnout.

احساس غلبه و فرسودگی جلوگیری می کند.

Listen, I have talked to hundreds of students around the world and they'll

گوش کن، من با صدها دانش آموز در سراسر جهان صحبت کرده ام و آنها می

say, Tiff, I want to speak English fluently in six months and I'll ask them.

گویند، تیف، من می خواهم شش ماه دیگر انگلیسی را روان صحبت کنم و از آنها می پرسم.

How, how much do you study?

چگونه، چقدر مطالعه می کنید؟

Uh, maybe 10 minutes a day.

اوه، شاید 10 دقیقه در روز.

How long have you studied?

چند وقته درس خوندی؟

Maybe about a year.

شاید حدود یک سال

That's not a realistic goal.

این یک هدف واقع بینانه نیست.

So instead pick a realistic goal, something that you know, you can achieve.

بنابراین به جای آن یک هدف واقع بینانه انتخاب کنید، چیزی که می دانید، می توانید به آن برسید.

And what's going to happen is you're going to go above that realistic goals

و چیزی که قرار است اتفاق بیفتد این است که شما از این بالاتر که اهداف واقع بینانه به

will help you from feeling overwhelmed.

شما کمک می کند تا احساس غرق شدن نکنید، بروید.

Ah, my goal was to memorize a hundred words a day, but you

آه، هدف من حفظ کردن صد کلمه در روز بود، اما شما

have a husband or wife, you have kids, you have work instead.

زن یا شوهر دارید، بچه دارید، به جای آن کار دارید.

Why not say I want to memorize five words a day.

چرا نمی گویم می خواهم روزی پنج کلمه را حفظ کنم.

At the end of that day, when you have five words memorized, all of a sudden

در پایان آن روز، وقتی پنج کلمه را حفظ کردید، ناگهان

your shoulders are going to go back.

شانه های شما به عقب برمی گردد.

You're going to say, ah, I did that.

شما می خواهید بگویید، آه، من این کار را کردم.

I can do it again tomorrow.

فردا میتونم دوباره انجامش بدم

But if your initial goal was 100 vocabulary words a day, and maybe

اما اگر هدف اولیه شما 100 کلمه لغت در روز بود و شاید

something happened at work, or maybe your child had a bad day at school

اتفاقی در محل کار افتاده باشد یا شاید فرزند شما روز بدی در مدرسه داشته است

and you didn't get a chance to memorize 100 words, what will happen?

و شما فرصتی برای حفظ 100 کلمه پیدا نکرده اید، چه اتفاقی می افتد؟

I didn't reach my goal today.

امروز به هدفم نرسیدم

You'll feel overwhelmed.

شما احساس غرق شدن خواهید کرد. پس باز

So again, set realistic goals.

هم اهداف واقع بینانه تعیین کنید.

This is step number one, step number two, engage in regular listening

این مرحله شماره یک، مرحله شماره دو است، در تمرین گوش دادن منظم

practice, regular listening practice, listen to English content, such as

، تمرین گوش دادن منظم، گوش دادن به محتوای انگلیسی مانند

songs, podcasts, and movies to improve comprehension and language field.

آهنگ ها، پادکست ها و فیلم ها برای بهبود درک و زمینه زبان شرکت کنید.

Get a feel for the language.

زبان را درک کنید.

You listen.

گوش کن.

I'm telling you things that I used as well, when I was studying Korean, when

چیزهایی را به شما می گویم که من هم از آنها استفاده می کردم، زمانی که کره ای می خواندم، زمانی که

I lived in South Korea, I was level one, but every day I was listening to

در کره جنوبی زندگی می کردم سطح یک بودم، اما هر روز که

the news, I was listening to dramas.

اخبار گوش می کردم، درام گوش می کردم. وقتی در آپارتمانم بودم

I had everything in Korean when I was in my apartment.

همه چیز به زبان کره ای داشتم .

Listening will help you with your English fluency.

گوش دادن به شما در تسلط به زبان انگلیسی کمک می کند.

This is step number two.

این مرحله شماره دو است.

Why is this so important?

چرا این موضوع اینقدر مهم است؟

Reason number one, it acquaints you with different accents and speech patterns.

دلیل شماره یک این است که شما را با لهجه ها و الگوهای گفتاری مختلف آشنا می کند.

Just like you're able to understand me.

همونطور که تو میتونی منو درک کنی

You're used to me.

تو به من عادت کردی

You're used to my patterns.

تو به الگوهای من عادت کردی

You're used to my pace, right?

تو به سرعت من عادت کردی، درسته؟

The more you listen, the more acquainted with, the more used to you'll become.

هر چه بیشتر گوش کنید، بیشتر آشنا شوید، بیشتر به آن عادت خواهید کرد.

To different accents and speech patterns.

به لهجه ها و الگوهای گفتاری مختلف.

Reason number two, it enhances the ability, your ability to understand

دلیل شماره دو، توانایی شما را برای درک

spoken English in various contexts.

گفتاری انگلیسی در زمینه های مختلف افزایش می دهد.

I love to cook.

من عاشق آشپزی هستم.

So when I was level one, a level one Korean learner, I watched

بنابراین زمانی که سطح یک، زبان آموز کره ای سطح یک بودم،

cooking programs all the time.

همیشه برنامه های آشپزی را تماشا می کردم.

Did I know what they were saying at that moment?

آیا می دانستم در آن لحظه چه می گویند؟

No, I was level one, but my ear was getting used to

نه، سطح یک بودم، اما گوشم داشت به

vocabulary related to cooking.

واژگان مربوط به آشپزی عادت می کرد.

I would watch the news.

من اخبار را تماشا می کردم.

My ear was getting used to hearing vocabulary related to the news.

گوشم داشت به شنیدن واژگان مربوط به اخبار عادت می کرد.

I would watch dramas.

درام تماشا می کردم

My ear was getting used to hearing words related to relationships

گوشم داشت به شنیدن کلمات مربوط به روابط

or the work environment.

یا محیط کار عادت می کرد. به

This is why step two is so important.

همین دلیل است که مرحله دو بسیار مهم است.

And the third reason it develops the skill to catch nuances

و دلیل سوم این است که مهارت در گرفتن نکات ظریف

and idiomatic expressions.

و اصطلاحات را توسعه می دهد.

When you listen to native English speakers, having conversations

وقتی به انگلیسی زبانان بومی گوش می دهید و

with each other, they're speaking in a very natural environment.

با یکدیگر مکالمه می کنند، آنها در یک محیط بسیار طبیعی صحبت می کنند.

They're very comfortable.

اونا خیلی راحتن

We say things that we would not normally say to people.

ما چیزهایی می گوییم که معمولاً به مردم نمی گوییم.

If we know they're not native English speakers, you want to hear those things

اگر می دانیم که آنها انگلیسی زبان نیستند، می خواهید آن چیزها را بشنوید

in order to improve your own fluency.

تا تسلط خود را بهبود ببخشید.

So step number two, engage in regular listening practice.

بنابراین مرحله شماره دو، به تمرین گوش دادن منظم بپردازید.

Listening is free.

گوش دادن رایگان است.

Turn a movie on, turn a radio show on, turn a podcast on, keep it going.

یک فیلم را روشن کنید، یک برنامه رادیویی را روشن کنید، یک پادکست را روشن کنید، آن را ادامه دهید.

So your ears can get practice.

بنابراین گوش های شما می توانند تمرین کنند.

Step number three, immerse.

مرحله شماره سه، غوطه ور شدن.

Yourself in the language.

خودت در زبان

Listen, like swimming dive, right on in, dive into the language,

گوش کنید، مانند شیرجه شنا، مستقیماً وارد زبان شوید،

surround yourself with English through media conversations and literature.

از طریق مکالمات رسانه ای و ادبیات خود را با زبان انگلیسی احاطه کنید.

I have tons of books here.

من اینجا هزاران کتاب دارم.

I'm sure you have books where you are.

مطمئنم در جایی که هستید کتاب دارید.

Get English books.

کتاب های انگلیسی بگیرید.

You should also do this by thinking in English.

شما همچنین باید این کار را با فکر کردن به زبان انگلیسی انجام دهید.

And remember the method I teach who, what, when, where, why the five W's method.

و روشی را که من آموزش می دهم به یاد داشته باشید روش پنج W به چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا، چرا.

Organize your thoughts in English, immerse yourself.

افکار خود را به زبان انگلیسی سازماندهی کنید، در خود غرق شوید.

Why is this step so important?

چرا این مرحله اینقدر مهم است؟

Reason number one, this creates a natural learning environment.

دلیل شماره یک، این یک محیط یادگیری طبیعی ایجاد می کند.

You're basically switching your brain over from your mother tongue to a new one.

شما اساساً مغز خود را از زبان مادری خود به زبان جدید تغییر می دهید.

This creates a natural learning environment.

این یک محیط یادگیری طبیعی ایجاد می کند .

Next.

بعد.

It helps in picking up slang and colloquial phrases.

در انتخاب عبارات عامیانه و محاوره ای کمک می کند.

When you have native speakers, I mentioned earlier, just speaking with each other.

هنگامی که شما زبان مادری دارید، قبلاً به آن اشاره کردم ، فقط با یکدیگر صحبت می کنید.

We say things in a natural way.

ما چیزها را به روش طبیعی می گوییم.

And reason number three, it will accelerate your learning process.

و دلیل شماره سه، روند یادگیری شما را تسریع می کند.

It Through constant exposure, you can't see.

از طریق قرار گرفتن در معرض مداوم، شما نمی توانید ببینید.

Your brain, you can't see how it's working, but my friend,

مغز شما، نمی توانید ببینید که چگونه کار می کند، اما دوست من،

your brain is absolutely amazing.

مغز شما کاملاً شگفت انگیز است. در

This step, step three, you're basically putting information in and one day

این مرحله، مرحله سوم، شما اساساً اطلاعات را وارد می‌کنید و یک روز

that information will come out.

آن اطلاعات بیرون می‌آیند.

So in order to speak English fluently, you have to go through step one, step

بنابراین برای اینکه انگلیسی را روان صحبت کنید، باید مرحله یک، مرحله

two, and now we're on step three.

دو را طی کنید و اکنون در مرحله سه هستیم.

You're putting all of this information in so that later

شما همه این اطلاعات را در آن قرار می دهید تا

on, it will be able to come out.

بعداً بتواند بیرون بیاید.

Step number four, read extensively.

مرحله شماره چهار، به طور گسترده بخوانید.

I need you to dive into books, read a wide range of materials in English, including

من به شما نیاز دارم که در کتاب ها غوطه ور شوید، طیف وسیعی از مطالب را به زبان انگلیسی بخوانید، از جمله

books, articles, and online content.

کتاب، مقاله، و محتوای آنلاین.

This is very important.

این بسیار مهم است.

Now, remember, I'm giving you the steps, the nine steps you need in

حالا، به یاد داشته باشید، من مراحل را به شما می‌دهم ، 9 مرحله‌ای که برای

order to speak English fluently.

اینکه بتوانید روان انگلیسی صحبت کنید، نیاز دارید.

These nine.

این نه.

Steps are very important.

مراحل بسیار مهم هستند.

Step four, read extensively.

مرحله چهارم، به طور گسترده بخوانید.

Why is reading so important?

چرا خواندن اینقدر مهم است؟

Reason number one, reading introduces more vocabulary and sentence patterns.

دلیل شماره یک، خواندن واژگان و الگوهای جملات بیشتری را معرفی می کند.

Now, you know, I've said multiple times, I don't teach grammar.

حالا، می دانید، من چندین بار گفته ام، من گرامر تدریس نمی کنم.

However, my students, they always improve.

با این حال، دانش آموزان من، آنها همیشه پیشرفت می کنند.

Why?

چرا؟

Because they're being exposed to English over and over again.

زیرا آنها بارها و بارها در معرض انگلیسی قرار می گیرند.

They're hearing different sentence patterns.

آنها الگوهای جملات مختلفی را می شنوند.

They're hearing grammar properly used in conversations, or when I teach them

آنها گرامر را می شنوند که به درستی در مکالمات استفاده می شود، یا زمانی که من

different vocabulary words and give them example sentences, this is how

لغات مختلف واژگانی را به آنها یاد می دهم و جملات مثال می زنم، به این ترتیب می

you're going to speak English fluently.

خواهید انگلیسی را روان صحبت کنید.

Step four, read extensively.

مرحله چهارم، به طور گسترده بخوانید.

Step four, reason two.

مرحله چهارم، دلیل دوم.

This strengthens your understanding of context.

این درک شما را از زمینه تقویت می کند.

And culture, have you ever heard the expression context clues, right?

و فرهنگ، آیا تا به حال سرنخ‌های متن بیان را شنیده‌اید، درست است؟

You're reading something or someone says something and they use a word

شما در حال خواندن چیزی هستید یا شخصی چیزی می گوید و او از کلمه ای استفاده می کند که

you've never heard before, but you understand the front part of the

قبلاً نشنیده اید، اما قسمت جلوی

conversation and the part after the word.

مکالمه و قسمت بعد از کلمه را می فهمید.

And you use those two parts, combining them to guess the meaning

و شما از این دو بخش استفاده می‌کنید و آنها را برای حدس زدن معنای

of the word in the middle context.

کلمه در بافت میانی ترکیب می‌کنید.

The third reason, this will improve your overall language

دلیل سوم، این امر درک کلی زبان

comprehension and learning speed.

و سرعت یادگیری شما را بهبود می بخشد.

Your brain is amazing.

مغز شما شگفت انگیز است.

We're talking about speaking English fluently.

ما در مورد صحبت کردن به زبان انگلیسی روان صحبت می کنیم.

There are nine steps and these nine steps will help you.

نه مرحله وجود دارد و این نه مرحله به شما کمک خواهد کرد.

You have to follow the nine steps.

شما باید 9 مرحله را دنبال کنید.

Step four, read extensively.

مرحله چهارم، به طور گسترده بخوانید.

Step five, write.

مرحله پنجم، بنویس

Regularly notice step one, step two, step three, and step four.

به طور مرتب به مرحله یک، مرحله دو، مرحله سه و مرحله چهار توجه کنید.

We're all about thinking, right?

همه ما در حال فکر کردن هستیم، درست است؟ با

Putting stuff in, making sure you're understanding context and

قرار دادن چیزها، اطمینان از درک زمینه و

comprehending now we're transitioning to getting it out of your brain.

درک آن، اکنون در حال انتقال به خارج کردن آن از مغز شما هستیم.

You gotta follow these steps.

شما باید این مراحل را دنبال کنید

Keep a journal, write essays, or even social media posts in English.

یک مجله داشته باشید، مقاله بنویسید، یا حتی پست های رسانه های اجتماعی را به زبان انگلیسی بنویسید.

To practice your writing skills.

تا مهارت های نوشتاری خود را تمرین کنید.

Don't worry about mistakes.

نگران اشتباهات نباشید

Just practice, practice makes progress.

فقط تمرین کنید، تمرین باعث پیشرفت می شود.

Practice is how practicing is how you're going to improve.

تمرین به این معناست که چگونه می‌توانید پیشرفت کنید. پس

So again, write regularly.

دوباره مرتب بنویس.

Why step five, reason number one, writing helps you form a formulate.

چرا مرحله پنج، دلیل شماره یک، نوشتن به شما کمک می کند تا فرمول بندی کنید.

Your thoughts and ideas better in English, it helps you organize your thoughts.

افکار و ایده های شما به زبان انگلیسی بهتر است، به شما کمک می کند افکار خود را سازماندهی کنید.

Remember we have the five W's who, what, when, where, and why I talked in

به یاد داشته باشید که ما پنج W را داریم که، چه، چه زمانی، کجا، و چرا من در

our last lesson about the simple rule of three, supporting your answers with

آخرین درسمان در مورد قانون ساده سه صحبت کردم، پاسخ های شما را با

details, supporting them with examples and supporting them with reasons.

جزئیات، پشتیبانی از آنها با مثال ها و پشتیبانی از آنها با دلایل. وقتی به طور منظم می نویسید به

It helps you organize your thoughts when you write regularly.

شما کمک می کند افکار خود را سازماندهی کنید .

Reason number two, it allows you to express thoughts clearly and And

دلیل شماره دو، به شما این امکان را می دهد که افکار را واضح و

cohesively, clearly, and cohesively.

منسجم، واضح و منسجم بیان کنید.

You want to be able to speak in a way that is easy to understand.

شما می خواهید بتوانید طوری صحبت کنید که به راحتی قابل درک باشد.

You want people to draw to you, not go away from you.

شما می خواهید مردم به سمت شما جذب شوند، نه اینکه از شما دور شوند.

And reason number three, this provides a method for active call

و دلیل شماره سه، این روشی را برای

and language review, active recall, bringing something back to mind.

بازبینی تماس و زبان فعال، یادآوری فعال، بازگرداندن چیزی به ذهن فراهم می‌کند.

If I've read it later on, when I'm in a conversation, I remember that word.

اگر بعداً آن را خوانده باشم، وقتی در حال مکالمه هستم، آن کلمه را به خاطر می آورم.

I remember that concept.

من آن مفهوم را به یاد دارم.

I read about it yesterday.

دیروز در موردش خوندم

This is what's important when you've read about something step four,

این چیزی است که مهم است زمانی که شما در مورد چیزی در مرحله چهارم خوانده اید،

and now you're writing regularly, your brain is formulating ideas

و اکنون به طور منظم می نویسید، مغز شما در حال فرموله کردن ایده ها

that And putting them together.

و کنار هم قرار دادن آنها است.

Step five, write regularly.

مرحله پنجم، به طور منظم بنویسید.

Step number six, speak a lot.

مرحله ششم، زیاد صحبت کنید.

I'm going to say it again.

من می خواهم آن را دوباره بگویم.

Speak a lot.

زیاد صحبت کن

Notice I didn't say when or where.

توجه کنید که نگفتم کی و کجا.

I just said a lot.

من فقط خیلی گفتم به

Practice speaking, regular.

طور منظم صحبت کردن را تمرین کنید.

With native speakers, if possible, or through language exchange programs.

با زبان مادری، در صورت امکان، یا از طریق برنامه های تبادل زبان.

Right?

درست؟

So my students in my program, you're welcome to join us, the

بنابراین دانشجویان من در برنامه من، شما خوش آمدید به ما بپیوندید،

speak English with Tiffani Academy.

با آکادمی تیفانی انگلیسی صحبت کنید.

My students speak all the time with each other.

شاگردان من همیشه با یکدیگر صحبت می کنند .

They have practice sessions every day of the week, Monday to Friday

آنها هر روز هفته، دوشنبه تا جمعه

and some on Sunday, and they're practicing over and over again.

و برخی از آنها یکشنبه، جلسات تمرینی دارند و بارها و بارها در حال تمرین هستند.

You have to speak, right?

شما باید صحبت کنید، درست است؟

Remember step one, you have your goals, realistic goals.

قدم اول را به خاطر بسپارید، شما اهداف خود را دارید، اهداف واقع بینانه.

Then step two to step four, you're putting in the information step five.

سپس مرحله دو تا مرحله چهار، شما در حال قرار دادن اطلاعات مرحله پنجم هستید.

Now you're pulling it out.

حالا شما آن را بیرون می آورید.

You're writing it down, formulating your ideas.

شما آن را می نویسید، ایده های خود را فرموله می کنید.

Step six, you got to speak a lot.

مرحله ششم، باید زیاد صحبت کنید.

Why is this so important?

چرا این موضوع اینقدر مهم است؟

Reason number one, active use of the language helps in

دلیل شماره یک، استفاده فعال از زبان به

retaining learned material.

حفظ مطالب آموخته شده کمک می کند.

This just popped in my head.

این فقط تو سرم اومد

So I'm a Christian and I love studying God's word.

بنابراین من یک مسیحی هستم و عاشق مطالعه کلام خدا هستم.

Sometimes it's challenging to remember the location of a Bible verse.

گاهی اوقات یادآوری مکان یک آیه کتاب مقدس چالش برانگیز است.

And I've been praying, Lord, help me to retain the actual location in my memory.

و من دعا کرده ام، پروردگارا، به من کمک کن تا مکان واقعی را در حافظه خود حفظ کنم.

This literally happened three days ago.

این به معنای واقعی کلمه سه روز پیش اتفاق افتاد.

I've been praying this prayer for months.

من ماه هاست که این دعا را می خوانم.

I'm But I was talking to a friend and the friend was going through something.

من هستم اما داشتم با یکی از دوستان صحبت می کردم و آن دوست در حال گذراندن چیزی بود.

And I said, Hey, this Bible verse will help you.

و من گفتم، هی، این آیه کتاب مقدس به شما کمک خواهد کرد.

And I showed her the Bible verse and we read it together this morning,

و آیه کتاب مقدس را به او نشان دادم و امروز صبح با هم خواندیم،

three days later, I was talking to God.

سه روز بعد، داشتم با خدا صحبت می کردم.

I'm like, Lord, I really want to remember the verses.

خدایا من واقعاً می خواهم آیات را به خاطر بسپارم.

He said, Tiff, what was that verse?

گفت: تیف، آن آیه چه بود؟

You told your friend, boom, popped right in my head.

تو به دوستت گفتی، بوم، درست در سرم ظاهر شد.

Why?

چرا؟

Because.

زیرا.

I had spoke about it with a friend speaking about it, helped me to retain it.

من در مورد آن با یکی از دوستان صحبت کرده بودم و به من کمک کرد تا آن را حفظ کنم.

In my memory, speaking a lot will help you retain what you learn reason.

در حافظه من، زیاد صحبت کردن به شما کمک می کند آنچه را که دلیل یاد گرفته اید حفظ کنید.

Number two, speaking practice develops fluency over time.

شماره دو، تمرین صحبت کردن به مرور زمان روانی را توسعه می دهد.

In the beginning, you're going to be nervous.

در ابتدا، شما عصبی خواهید شد.

You're going to be uncomfortable, right?

شما ناراحت خواهید شد، درست است؟

You don't want to make mistakes and it's okay.

شما نمی خواهید اشتباه کنید و اشکالی ندارد.

Make mistakes.

اشتباه کنید. به

This is how your fluency will improve.

این ترتیب تسلط شما بهبود می یابد.

And reason number three, it aids in overcoming the fear of making mistakes.

و دلیل شماره سه، به غلبه بر ترس از اشتباه کمک می کند.

I've had so many students who have joined our family, joined my academy, enrolled

من شاگردان زیادی داشته ام که به خانواده ما ملحق شده اند، به آکادمی من ملحق شده اند،

in my programs, and at the very beginning said, Ooh, I I don't want to say anything

در برنامه های من ثبت نام کرده اند و در همان ابتدا گفتند، اوه، من نمی خواهم چیزی

nervous, shy two months later, Tiffani.

عصبی بگویم، خجالتی دو ماه بعد، تیفانی.

Hey, how are you?

هی چطوری؟

Nice to see you.

از دیدن شما خوشحالم.

And then they're helping other students not shy anymore.

و سپس به دانش آموزان دیگر کمک می کنند که دیگر خجالتی نباشند.

Why speaking a lot helps that fear to go away.

چرا زیاد صحبت کردن به از بین رفتن این ترس کمک می کند.

Step number six, speak a lot.

مرحله ششم، زیاد صحبت کنید.

Step number seven, practice pronunciation and intonation.

مرحله هفتم، تلفظ و لحن را تمرین کنید. به

Notice the order of the steps.

ترتیب مراحل دقت کنید.

I didn't say practice pronunciation and intonation before you speak a lot.

قبل از اینکه زیاد صحبت کنید نگفتم تلفظ و لحن را تمرین کنید.

No, speak a lot, speak a lot, get comfortable speaking a lot after

نه، زیاد صحبت کنید، زیاد صحبت کنید، بعد از اینکه راحت شدید صحبت کنید، راحت

you're comfortable speaking a lot, not nervous anymore, not frustrated.

صحبت کنید، دیگر عصبی نباشید، ناامید نشوید.

Then you work on the next skill.

سپس روی مهارت بعدی کار می کنید.

Pronunciation and intonation work on the way you say words and the

تلفظ و لحن بر نحوه بیان کلمات و

rhythm of your speech through listening and repeating exercises.

ریتم گفتار شما از طریق گوش دادن و تمرینات تکراری تاثیر می گذارد.

Why is this so important?

چرا این موضوع اینقدر مهم است؟

Reason number one, accurate pronunciation helps others understand you better.

دلیل شماره یک، تلفظ دقیق به دیگران کمک می کند شما را بهتر درک کنند.

Reason number two, good intonation keeps listeners engaged and

دلیل شماره دو، لحن خوب، شنوندگان را درگیر نگه می دارد و

conveys the correct meaning.

معنای صحیح را منتقل می کند.

So you do want to work on your pronunciation and your intonation, but

بنابراین شما می خواهید روی تلفظ و لحن خود کار کنید، اما

you have to do it in a certain order.

باید آن را به ترتیب خاصی انجام دهید.

And reason number three, doing this will boost your confidence in

و دلیل شماره سه، انجام این کار اعتماد به نفس شما را در

speaking publicly, step number seven, practice pronunciation and intonation.

صحبت عمومی افزایش می دهد، مرحله شماره هفت، تلفظ و لحن را تمرین کنید.

Good.

خوب

What about step number eight, teach, listen closely, teach others,

در مورد مرحله هشتم، آموزش دهید، از نزدیک گوش کنید، به دیگران بیاموزید،

English, share your knowledge with other learners because teaching can

انگلیسی، دانش خود را با دیگر زبان آموزان به اشتراک بگذارید زیرا آموزش می تواند

reinforce your own understanding.

درک شما را تقویت کند.

Again, step one.

باز هم مرحله اول

Make sure you set achievable goals, step two, all the way to step four or five.

مطمئن شوید که اهداف قابل دستیابی را تعیین کرده اید، مرحله دوم، تا مرحله چهارم یا پنجم.

You're putting information in step six.

شما اطلاعات را در مرحله شش قرار می دهید.

Now we're moving to actually getting that information out, writing, speaking a lot.

اکنون ما در حال حرکت به سمت دریافت این اطلاعات هستیم، نوشتن و صحبت کردن زیاد.

Practicing pronunciation and intonation.

تمرین تلفظ و لحن.

And now we're moving to teaching, bringing others into your English journey.

و اکنون به سمت آموزش می رویم و دیگران را وارد سفر انگلیسی شما می کنیم.

Share your knowledge with other learners because teaching can

دانش خود را با سایر فراگیران به اشتراک بگذارید زیرا آموزش می تواند

reinforce your own understanding.

درک شما را تقویت کند.

Why?

چرا؟

Reason number one, teaching tests your knowledge and clarifies concepts.

دلیل شماره یک، آموزش، دانش شما را آزمایش می کند و مفاهیم را روشن می کند.

I've been teaching the five W's method.

من روش پنج W را آموزش داده ام.

Who, what, when, where, and why.

کی، چی، کی، کجا و چرا.

Well over a decade.

خوب بیش از یک دهه

So it's easy now because I've done it over and over and over again.

بنابراین اکنون آسان است زیرا من آن را بارها و بارها و بارها انجام داده ام.

And I have students who have been following me for so long that they also

و من دانش‌آموزانی دارم که آنقدر مرا دنبال می‌کنند که

can break down the five W's method.

می‌توانند متد پنج W را نیز بشکنند.

Once again, teaching tests, your knowledge and clarifies concepts.

بار دیگر، تست های تدریس، دانش شما و مفاهیم را روشن می کند.

Reason number two, it requires you to stay informed and

دلیل شماره دو این است که شما باید

sharp in your language skills.

در مهارت های زبانی خود آگاه و دقیق بمانید.

When you have to teach something to someone else, you have to make

وقتی باید چیزی را به دیگری آموزش دهید، باید

sure, you know, what you're about to say and you have to stay on top.

مطمئن شوید که می‌دانید چه می‌خواهید بگویید و باید در اوج بمانید.

Maybe you need new idioms.

شاید به اصطلاحات جدید نیاز داشته باشید.

Maybe you need a new way of breaking things down.

شاید به روش جدیدی برای از بین بردن چیزها نیاز داشته باشید. به

This is why it's so important.

همین دلیل است که بسیار مهم است.

And reason number three, it helps in developing patience and empathy,

و دلیل شماره سه، به رشد صبر و همدلی کمک می کند،

which are key in language learning.

که در یادگیری زبان کلیدی هستند.

When you have to teach someone else, it makes you more understanding.

وقتی باید به دیگری آموزش دهید، باعث درک بیشتر شما می شود. در

You'll actually start being more patient with yourself.

واقع شروع به صبور بودن بیشتر با خودتان خواهید کرد.

You won't feel as bad because you'll see how much effort the person is

احساس بدی نخواهید داشت زیرا خواهید دید که فرد چقدر تلاش می

putting in, how hard they're working.

کند، چقدر سخت کار می کند.

And you'll remind yourself, I'm working hard too.

و تو به خودت یادآوری می‌کنی، من هم سخت کار می‌کنم.

We can do it.

ما می توانیم آن را انجام دهیم.

Step number nine, reflect on your progress, reflect on your progress.

مرحله نهم، در مورد پیشرفت خود فکر کنید ، در مورد پیشرفت خود فکر کنید.

Take time to review your progress, celebrate your successes and plan

زمانی را برای مرور پیشرفت خود، جشن گرفتن موفقیت های خود و برنامه ریزی

for future learning strategies.

برای استراتژی های یادگیری آینده اختصاص دهید.

This English journey might be long.

این سفر انگلیسی ممکن است طولانی باشد.

It might be challenging.

ممکن است چالش برانگیز باشد.

It might be hard, but you need to recognize how far you've come.

ممکن است سخت باشد، اما باید تشخیص دهید که چقدر پیشرفت کرده اید.

Why, why is this so important?

چرا، چرا این مهم است؟

Reflection helps in recognizing your growth and boosts motivation.

بازتاب به شناخت رشد شما کمک می کند و انگیزه را افزایش می دهد.

When you see how far you've come, you'll realize how far you can actually go.

وقتی ببینید چقدر جلو رفته اید، متوجه می شوید که واقعا چقدر می توانید پیش بروید.

It will boost your motivation.

انگیزه شما را افزایش می دهد.

Reason number two, it aids in identifying effective learning strategies for you.

دلیل شماره دو، به شناسایی استراتژی های یادگیری موثر برای شما کمک می کند.

What has worked?

چه کار کرده است؟

What didn't work?

چه چیزی کار نکرد؟ می

What do you want to keep doing?

خواهید به چه کاری ادامه دهید؟

What do you want to stop doing?

چه کاری را می خواهید متوقف کنید؟

And reason number three, recognizing achievements can increase self

و دلیل شماره سه، شناخت دستاوردها می تواند اعتماد به نفس را

confidence in using English.

در استفاده از زبان انگلیسی افزایش دهد.

My goal, my friend is to help you speak English fluently with confidence.

هدف من، دوست من این است که به شما کمک کنم انگلیسی را روان و با اطمینان صحبت کنید.

These nine steps will transform your English.

این نه مرحله انگلیسی شما را متحول می کند.

I hope you enjoyed this lesson and I'll talk to you next time.

امیدوارم از این درس لذت برده باشید و دفعه بعد با شما صحبت خواهم کرد.

You still there?

هنوز اونجایی؟ ها

Ha ha.

ها

You know what time it is.

میدونی ساعت چنده.

It's story time.

زمان داستان است

Hey, I said, it's story time.

هی، گفتم، وقت داستان است.

So this week, I want to tell you something about one of my

بنابراین این هفته، می‌خواهم در مورد یکی از

students, one of my students who has Become one of my closest friends.

شاگردانم، یکی از شاگردانم که به یکی از صمیمی‌ترین دوستان من تبدیل شده، چیزی به شما بگویم.

This is not even in my notes.

این حتی در یادداشت های من نیست.

I had a entirely different story to share, but I want to speak about this

من داستان کاملاً متفاوتی برای به اشتراک گذاشتن داشتم، اما می‌خواهم در مورد این

individual and I've spoken about him before, you know, we're living in

فرد صحبت کنم و قبلاً در مورد او صحبت کرده‌ام، می‌دانید، ما در

a time where everything is online.

زمانی زندگی می‌کنیم که همه چیز آنلاین است.

My entire business is online.

کل کسب و کار من آنلاین است.

I've never met 99 percent of my students in person because

من هرگز 99 درصد از دانش آموزانم را شخصا ملاقات نکرده ام، زیرا

they live in other countries.

آنها در کشورهای دیگر زندگی می کنند.

But we speak all the time, whether it be via zoom, whether it be in my

اما ما همیشه صحبت می کنیم، چه از طریق زوم باشد، چه در

academy, we are able to stay in contact.

آکادمی من، می توانیم در تماس باشیم.

And because of this, sometimes people feel like they're losing connections, right?

و به همین دلیل، گاهی اوقات مردم احساس می کنند که در حال از دست دادن ارتباطات هستند، درست است؟

Everything is digital, but not with this person, this person whom

همه چیز دیجیتال است، اما نه با این شخص، این شخصی که

I have never had the opportunity to meet in person just yet.

من هرگز فرصت ملاقات حضوری با او را نداشته ام.

But one day I will, I'm talking about Fred.

اما یک روز این کار را خواهم کرد، من در مورد فرد صحبت می کنم.

I've spoken about Fred.

من در مورد فرد صحبت کرده ام.

Quite a few times, but I've been thinking about him more recently because

چندین بار، اما اخیراً بیشتر به او فکر می کنم، زیرا

sometimes people don't know how much they mean to you until you say it.

گاهی اوقات مردم تا زمانی که آن را نگویید نمی دانند چقدر برای شما مهم هستند.

You guys don't know Fred, but Fred, man, literally, as I'm talking right now,

شما بچه ها فرد را نمی شناسید، اما فرد، مرد، به معنای واقعی کلمه، همانطور که در حال حاضر صحبت می کنم،

I'm realizing just how integral and how important Fred is to my life in my life.

متوجه می شوم که چقدر فرد در زندگی من یکپارچه و چقدر مهم است.

Right now.

همین الان.

So Fred was my very first student in my academy, very first student in my

بنابراین فرد اولین شاگرد من در آکادمی من بود، اولین شاگرد

academy, um, with the first group.

آکادمی من، ام، با اولین گروه.

And Fred was the one who encouraged me to basically build my academy

و فرد کسی بود که مرا تشویق کرد که اساساً آکادمی خود را بسازم

and to help even more students.

و حتی به دانشجویان بیشتری کمک کنم.

He helped me on this journey.

او در این سفر به من کمک کرد.

And this was five years ago.

و این پنج سال پیش بود.

And since that time, Fred and I, we literally talk almost every

و از آن زمان، من و فرد، تقریباً هر

day, whether it be via message or whether it be on the phone.

روز با هم صحبت می کنیم، چه از طریق پیام و چه تلفنی.

Fred is an individual who is selfless.

فرد فردی فداکار است.

He's an individual who cares so much.

او فردی است که خیلی اهمیت می دهد.

I love you guys so much.

من شما بچه هارا خیلی دوست دارم.

Even if I've never met you personally, I love you.

حتی اگر هرگز شخصاً شما را ندیده باشم، شما را دوست دارم.

And I care about you because I want to help you on this English journey.

و من به شما اهمیت می دهم زیرا می خواهم در این سفر انگلیسی به شما کمک کنم.

I feel like that's the reason God put me on this earth.

احساس می‌کنم به همین دلیل است که خدا مرا روی این زمین قرار داده است.

So to meet another person with the same passion that you

بنابراین ملاقات با شخص دیگری با همان علاقه ای که

have, it's not a common thing.

دارید، یک چیز معمولی نیست.

Fred cares about each one of the students.

فرد به هر یک از دانش آموزان اهمیت می دهد.

In the speak English with Tiffani Academy, just as much as I do.

در مکالمه انگلیسی با آکادمی تیفانی، درست به اندازه من.

Fred has a heart of gold.

فرد قلب طلایی دارد.

He's patient when things are happening in the business and I'm a little stressed.

او در هنگام وقوع اتفاقاتی در تجارت صبور است و من کمی استرس دارم.

And I have to call and talk to him and ask him to help me with something

و من باید زنگ بزنم و با او صحبت کنم و از او بخواهم که در کاری به من کمک کند

or, or move some things around.

یا چیزهایی را جابجا کند.

He's always calm.

او همیشه آرام است.

He's always patient.

او همیشه صبور است

These characteristics have truly made me start loving Fred like a brother.

این خصوصیات واقعاً باعث شده است که فرد را مانند یک برادر دوست داشته باشم.

A man who I haven't met in person just yet, but a man

مردی که هنوز شخصاً او را ملاقات نکرده ام، اما مردی

who's so important in my life.

که در زندگی من بسیار مهم است.

My parents know who he is.

پدر و مادرم می دانند او کیست.

My sister knows who he is.

خواهرم میدونه کیه

My nieces have heard his name.

خواهرزاده هایم اسمش را شنیده اند.

My closest friends have heard his name.

نزدیک ترین دوستانم اسمش را شنیده اند.

Why?

چرا؟

Because he's such a great example of being selfless, caring about others,

زیرا او نمونه بسیار خوبی برای از خودگذشتگی، اهمیت دادن به دیگران

and just being an overall good person.

و در کل یک فرد خوب است.

So Fred, I wanted the world to know how much you mean to me.

بنابراین فرد، من می خواستم دنیا بداند که تو برای من چقدر ارزش داری.

My brother, you are truly an awesome guy.

برادر من، تو واقعاً پسر فوق العاده ای هستی.

I know you're an amazing father, your amazing husband to your wife and your

من می دانم که شما یک پدر شگفت انگیز هستید، شوهر شگفت انگیزتان برای همسرتان و

amazing brother to your other sisters.

برادر شگفت انگیزتان برای سایر خواهرانتان.

And I just want to thank you for being you.

و من فقط می خواهم از شما برای بودنتان تشکر کنم.

Thank you so much for being you.

خیلی ممنون که هستی

I hope each of you has a friend in your life, a friend who is always there for

امیدوارم هر کدام از شما یک دوست در زندگی خود داشته باشید ، دوستی که همیشه در کنار

you to support you, to encourage you, and to give you even words of wisdom.

شما باشد تا از شما حمایت کند، شما را تشویق کند و حتی کلمات عاقلانه به شما بدهد.

Fred, I love you, man.

فرد، دوستت دارم، مرد.

All right, guys.

باشه بچه ها