Easy English Fix | Confusing Adjectives Like Exciting or Excited

Hey,

it's Annemarie with Speak Confident English and I'm so exciting because I... no,

هی

، آنه ماری با Speak Confident English است و من خیلی هیجان انگیز هستم چون... نه،

sorry, I think... I'm so excited because tomorrow night I'm going to a concert.

ببخشید، فکر می کنم... خیلی هیجان زده هستم چون فردا شب به کنسرت می روم.

Now, I'm so exciting or I'm so excited?

حالا من خیلی هیجان انگیزم یا خیلی هیجان زده ام؟

Do you know which one of those is correct or do you ever feel frustrated or

آیا می دانید کدام یک از این موارد صحیح است یا آیا تا به حال احساس ناامیدی یا

confused about when to use boring or bored,

سردرگمی در مورد اینکه چه زمانی باید خسته کننده یا بی حوصله،

relaxing or relaxed, thrilling or thrilled?

آرامش بخش یا آرام، هیجان انگیز یا هیجان انگیز استفاده کنید، هستید؟

In English, we have a long list of these confusing word pairs.

در زبان انگلیسی، ما یک لیست طولانی از این جفت کلمات گیج کننده داریم.

They're adjectives that can end with an ing or an ed,

آنها صفت هایی هستند که می توانند به ing یا ed ختم شوند،

and if you're not sure which one to use today, I've got a quick,

و اگر مطمئن نیستید که امروز از کدام یک استفاده کنید، من یک راه حل سریع و

easy fix for you so that you can use these correctly every time you speak in

آسان برای شما دارم تا بتوانید هر بار که به زبان صحبت می کنید از آنها به درستی استفاده کنید.

English.

انگلیسی.

Then at the end I've got an opportunity for you to immediately practice this

سپس در پایان فرصتی برای شما دارم که فوراً این

quick trick so that you can make sure you understand it and know how to do it

ترفند سریع را تمرین کنید تا مطمئن شوید که آن را درک کرده اید و می دانید چگونه آن را

correctly.

به درستی انجام دهید.

Let's start with adjectives that use the ing ending, words like:

بیایید با صفاتی شروع کنیم که از پایان ing استفاده می کنند، کلماتی مانند:

exciting, relaxing, interesting, annoying,

هیجان انگیز، آرامش بخش، جالب، آزاردهنده،

embarrassing, or even confusing.

شرم آور یا حتی گیج کننده.

All of these ing adjectives describe what something is like;

همه این صفت‌ها توصیف می‌کنند که چیزی چگونه است.

it's quality or characteristic. As a result,

کیفیت یا ویژگی است. در نتیجه،

most of the time when we use the ing ending,

بیشتر اوقات وقتی از پایان ing

we use it with the pronoun it. For example,

استفاده می کنیم، آن را با ضمیر it به کار می بریم. مثلاً

I don't want to watch this movie because it's boring.

من نمی خواهم این فیلم را ببینم چون خسته کننده است.

I love going to the beach because it's so relaxing.

من عاشق رفتن به ساحل هستم چون خیلی آرامش بخش است.

Or last night my neighbors were blaring their music.

یا دیشب همسایه‌هایم آهنگشان را بلند می‌کردند.

It was so annoying.

خیلی آزار دهنده بود

Blaring is when the volume of something is really loud.

صدای بلند کردن صدای چیزی واقعا بلند است.

So when we're talking about things like music,

بنابراین وقتی در مورد چیزهایی مانند موسیقی

the beach, a movie, or even a situation at work,

، ساحل، فیلم یا حتی موقعیتی در محل کار صحبت می

we use the ing form. Now, similar to talking about things,

کنیم، از فرم ing استفاده می کنیم. اکنون، مانند صحبت کردن در مورد چیزها،

we can also use the ing form to talk about people.

می توانیم از فرم ing برای صحبت در مورد افراد نیز استفاده کنیم.

When we are describing what they're like. Again,

وقتی داریم توصیف می کنیم که آنها چگونه هستند. باز هم

it's all about their qualities or characteristics. For example,

، همه چیز در مورد کیفیت یا ویژگی های آنهاست. برای مثال

you might have a colleague at work who is annoying or maybe you have a friend

، ممکن است یک همکار در محل کار داشته باشید که آزاردهنده است یا شاید دوستی داشته باشید

who's entertaining. She always makes you laugh.

که سرگرم کننده است. او همیشه شما را می خنداند.

If you have a child who always gets you to say yes when you should say no - for

اگر کودکی دارید که همیشه شما را وادار می کند که بله بگویید، در حالی که باید نه بگویید - برای

example, if they want chocolate cake for dinner,

مثال، اگر برای شام کیک شکلاتی می خواهند،

if they get you to say yes - you might say, my daughter is really convincing.

اگر شما را وادار می کنند بله بگویید - ممکن است بگویید، دخترم واقعاً قانع کننده است.

In all of those examples, again, I'm describing what someone is like,

در تمام آن مثال‌ها، دوباره، من توصیف می‌کنم که یک نفر چگونه است

their characteristics. But now let's switch a little bit.

، ویژگی‌هایش. اما حالا بیایید کمی عوض کنیم.

Remember that example sentence where I said last night my neighbors were blaring

آن جمله مثالی را به خاطر بیاورید که دیشب گفتم همسایه‌هایم

music and it was annoying.

موسیقی می‌دادند و آزاردهنده بود.

If your neighbors are blaring their music all night long and you can't sleep,

اگر همسایه‌های شما تمام شب موسیقی خود را به صدا در می‌آورند و شما نمی‌توانید بخوابید،

how would you feel? When we're talking about how someone feels,

چه احساسی خواهید داشت؟ وقتی در مورد احساس کسی صحبت می کنیم،

then we switch to the ed form.

سپس به فرم ویرایش تغییر می کنیم.

So if your neighbors are partying all night long and you can't sleep,

بنابراین اگر همسایه‌های شما تمام شب در مهمانی هستند و شما نمی‌توانید بخوابید

you would probably feel tired, not tiring.

، احتمالاً احساس خستگی می‌کنید، نه خسته.

You would feel frustrated, not frustrating,

شما احساس ناامیدی می کنید، نه ناامید،

and of course you might feel annoyed.

و البته ممکن است احساس ناراحتی کنید.

And that is the key difference between using the ing ending and the ed ending of

و این تفاوت اصلی بین استفاده از پایان ing و پایان ed

those confusing adjective pairs.

آن جفت صفت گیج کننده است.

If you're talking about how you or someone else feels,

اگر در مورد احساس خود یا شخص دیگری صحبت می کنید

then we use that ed form.

، ما از فرم ویرایش استفاده می کنیم.

But if we're talking about the quality or characteristic of something or

اما اگر در مورد کیفیت یا ویژگی چیزی یا

someone, then we use the ing.

شخصی صحبت می کنیم، از ing استفاده می کنیم.

Now because we use those ed adjectives to talk about how someone feels,

اکنون از آنجایی که ما از آن صفت‌های اد برای صحبت در مورد احساس دیگران استفاده

we really only use them with people.

می‌کنیم، واقعاً آنها را فقط با افراد استفاده می‌کنیم.

And let's be honest,

و بیایید صادق باشیم،

sometimes we imagine how animals might feel.

گاهی اوقات تصور می کنیم حیوانات چه احساسی دارند.

The truth is we don't really know how animals feel.

حقیقت این است که ما واقعاً نمی دانیم حیوانات چه احساسی دارند.

But if you're a dog person like me and you have a dog in your family,

اما اگر شما هم مثل من سگی هستید و در خانواده تان سگ

you might think that sometimes your dog is annoyed with you.

دارید، ممکن است فکر کنید که گاهی سگتان از دست شما دلخور است.

Or if you've got a cat,

یا اگر گربه دارید،

maybe you think your cat is sometimes frustrated with you.

شاید فکر می کنید گربه شما گاهی از شما ناامید است.

So we can definitely use those ed adjectives like frustrated,

بنابراین ما قطعاً می‌توانیم از آن صفت‌هایی مانند ناامید،

tired, relaxed,

خسته، آرام،

thrilled with people and with animals.

هیجان‌زده با مردم و حیوانات استفاده کنیم.

But we can't use them with things. For example,

اما ما نمی توانیم از آنها در مورد چیزها استفاده کنیم. مثلاً

a movie doesn't have feelings.

یک فیلم احساس ندارد.

So we can't say that a movie is frustrated. It doesn't feel,

بنابراین نمی توانیم بگوییم که یک فیلم ناامید است. احساس نمی کند،

but it can have a quality or characteristic that is frustrating and it makes you

اما می تواند یک کیفیت یا ویژگی داشته باشد که ناامید کننده است و باعث می شود شما

feel frustrated. In other words,

احساس ناامیدی کنید. به عبارت دیگر،

those ing adjectives cause those ed feelings.

آن صفت ها باعث این احساسات می شوند.

So if you can remember this simple sentence structure,

بنابراین اگر بتوانید این ساختار جملات ساده را به خاطر بسپارید ،

it will help you get this right, every time.

به شما کمک می‌کند هر بار این ساختار را به درستی انجام دهید.

It was boring so I feel bored.

کسل کننده بود پس من احساس بی حوصلگی می کنم.

It was exciting so I feel excited.

هیجان انگیز بود بنابراین من احساس هیجان می کنم.

It was tiring so I feel tired.

خسته کننده بود پس احساس خستگی می کنم.

Now you might be wondering,

اکنون ممکن است از خود بپرسید،

does it really matter if you mix up these adjectives?

آیا واقعاً مهم است که این صفت ها را با هم مخلوط کنید؟

The truth is those little mistakes are obvious mistakes to native speakers.

حقیقت این است که آن اشتباهات کوچک برای افراد بومی اشتباهات آشکار است.

And there are some times where mixing up those two adjectives can cause some

و برخی مواقع وجود دارد که مخلوط کردن این دو صفت می تواند باعث

real confusion. For example,

سردرگمی واقعی شود. به عنوان مثال،

remember we said that using the ing form talks about somebody's quality.

به یاد داشته باشید که گفتیم استفاده از فرم ing در مورد کیفیت کسی صحبت می کند.

So if you say, I'm really annoying,

بنابراین اگر بگویید من واقعاً آزاردهنده هستم، به

that means you make other people feel annoyed.

این معنی است که باعث می‌شوید دیگران احساس آزار کنند.

And I don't know if that's that you want to say.

و من نمی دانم که آیا این چیزی است که شما می خواهید بگویید.

A similar example would be if you said something like, I'm really insulting.

یک مثال مشابه می تواند اگر شما چیزی شبیه به، من واقعا توهین آمیز گفت.

Maybe what you wanted to say is that you felt insulted.

شاید چیزی که می خواستید بگویید این باشد که احساس می کنید به شما توهین شده است.

Someone said something rude or offensive to you. But if you say,

شخصی به شما سخنی گستاخانه یا توهین آمیز گفته است. اما اگر می گویید

I'm really insulting,

من واقعاً توهین می کنم، به

it means that you often say or do things that are rude or offensive to other

این معنی است که شما اغلب چیزهایی می گویید یا انجام می دهید که برای دیگران بی ادبانه یا توهین آمیز

people.

است.

So those are situations when we want to be really careful about making the right

بنابراین این موقعیت‌هایی است که می‌خواهیم واقعاً مراقب انتخاب درست باشیم

choice. So let's test your knowledge. In this example,

. پس بیایید دانش شما را آزمایش کنیم . در این مثال به

which adjective do you think is correct?

نظر شما کدام صفت صحیح است؟

Hopefully you chose that hike was exhausting and as a result,

امیدوارم انتخاب کرده باشید که پیاده روی طاقت فرسا بوده است و در نتیجه

how do you feel? You might feel exhausted.

چه احساسی دارید؟ ممکن است احساس خستگی کنید.

Let's try another one. How about in this example?

بیایید یکی دیگر را امتحان کنیم. در این مثال چطور؟

Which adjective would you choose?

کدام صفت را انتخاب می کنید؟

Hopefully you chose, I feel so relaxed after my two week vacation.

امیدوارم شما انتخاب کرده باشید، من بعد از دو هفته تعطیلاتم احساس آرامش می کنم.

Now the truth is,

the best way to get this quick fix into your mind is to practice it.

اکنون حقیقت این است

که بهترین راه برای وارد کردن این راه حل سریع به ذهن خود تمرین آن است.

And I've got a couple of ways for you to do that. Number one,

و من چند راه برای شما برای انجام این کار دارم. شماره یک،

I have more example questions that you can find in my online lesson to get some

من نمونه سوالات بیشتری دارم که می توانید آنها را در درس آنلاین من بیابید تا

additional practice and I'll leave a link to that just below this video.

تمرین بیشتری انجام دهید و من پیوندی به آن درست در زیر این ویدیو می گذارم.

And number two, as you can see,

و شماره دو، همانطور که می بینید،

we have a really long list of these adjective pairs in English.

ما یک لیست واقعا طولانی از این جفت های صفت در انگلیسی داریم.

I'm going to leave the full list down below this video and in my online lesson,

من می‌خواهم فهرست کامل را در زیر این ویدئو بگذارم و در درس آنلاین خود، از

I want you to choose a couple of word pairs and use them in your own example

شما می‌خواهم چند جفت کلمه را انتخاب کنید و از آنها در جملات مثال خود استفاده کنید

sentences. Then share those examples with me,

. سپس آن نمونه ها را با من به اشتراک بگذارید،

and you can do that just below this video. Now,

و شما می توانید این کار را درست در زیر این ویدیو انجام دهید. حالا

if you found this lesson useful to you,

اگر این درس برای شما مفید بود،

be sure to give it a thumbs up and subscribe to this channel so you never miss a

حتماً آن را به اشتراک بگذارید و در این کانال عضو شوید تا هرگز

future lesson.

درس آینده را از دست ندهید.

I've also got a playlist for you with other examples of quick grammar fixes to

من همچنین یک لیست پخش برای شما با نمونه های دیگری از رفع سریع دستور زبان تهیه کرده ام تا

help you with some of the most challenging parts of English. And with that,

به شما در برخی از چالش برانگیزترین بخش های انگلیسی کمک کند. و با آن،

thank you so much for joining me.

از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم.

Have a fantastic week and I look forward to seeing you next time.

هفته فوق العاده ای داشته باشید و من مشتاقانه منتظر دیدار بعدی شما هستم.