OVER and UNDER Prefixes: Grow Your Vocabulary With Simple English Videos

Over and under – they’re prepositions.

بالا و پایین - آنها حرف اضافه هستند.

But they can also be prefixes.

اما آنها همچنین می توانند پیشوند باشند.

Put them in front of other words and they make new words.

آنها را در مقابل کلمات دیگر قرار دهید و آنها کلمات جدیدی می سازند.

Let’s start with under.

بیایید با زیر شروع کنیم.

I’ve got two meanings for you.

من برای شما دو معنی دارم

The first one is like the preposition.

اولی مثل حرف اضافه است. به

It means beneath, so below or inside other things.

معنای زیر، پس زیر یا درون چیزهای دیگر است.

Heating that’s placed beneath the floor is called underfloor heating.

گرمایشی که در زیر زمین قرار می گیرد، گرمایش از کف نامیده می شود.

Trains that operate in the ground beneath streets are underground trains.

قطارهایی که در زمین زیر خیابان ها کار می کنند قطارهای زیرزمینی هستند.

Clothes we wear next to our skin, beneath our other clothes, are underclothes or underwear.

لباس‌هایی که در کنار پوست‌مان، زیر لباس‌های دیگرمان می‌پوشیم، لباس زیر یا لباس زیر هستند.

We can go swimming or we can go underwater swimming.

ما می توانیم شنا کنیم یا می توانیم زیر آب برویم .

Now the second meaning.

حالا معنی دوم.

What does the prefix ‘under’ mean in this word?

پیشوند "زیر" در این کلمه به چه معناست ؟

Excuse me.

ببخشید.

Yes.

آره.

This egg is undercooked.

این تخم مرغ نیم پز است.

Oh.

اوه به

It looks all right to me.

نظر من همه چیز درست است.

Are you kidding?

شوخی می کنی؟

Ah, I see what you mean.

آها متوجه منظورت شدم

So what does under mean here?

پس در اینجا زیر به چه معناست؟

It means not enough - not sufficient.

این به معنای کافی نیست - کافی نیست.

If we don’t have enough insurance then we’re underinsured.

اگر بیمه کافی نداشته باشیم، تحت بیمه هستیم.

If a company doesn’t have enough workers, then it’s understaffed.

اگر یک شرکت به اندازه کافی کارگر نداشته باشد، پس از کمبود نیرو برخوردار است.

And if a worker doesn’t get paid enough, they’re underpaid.

و اگر یک کارگر به اندازه کافی دستمزد دریافت نکند، دستمزد کمتری دریافت می کند.

Great.

عالی.

Now what about over?

حالا چی؟

It’s the opposite of under and again we’ve got two meanings.

این برعکس under است و دوباره دو معنی داریم.

The first one is like the preposition.

اولی مثل حرف اضافه است. به

It means above or on top of.

معنای بالا یا بالای آن است.

A coat we wear on top of our normal clothes is an overcoat.

پالتویی که روی لباس های معمولی خود می پوشیم یک کت است.

When we’re doing dirty work we might wear overalls.

وقتی در حال انجام کارهای کثیف هستیم، ممکن است لباس‌های سرپوشیده بپوشیم.

They call them coveralls in American English.

آنها به انگلیسی آمریکایی به آنها می گویند روپوش.

If we work more hours than usual – so on top of our normal hours, we work overtime.

اگر ساعت‌های بیشتری از حد معمول کار می‌کنیم - پس علاوه بر ساعات معمولی‌مان، اضافه‌کاری هم داریم.

OK, ready for the second meaning?

خوب، برای معنای دوم آماده هستید؟

What does over mean here?

بیش از اینجا به چه معناست؟

Hey!

سلام!

Yes?

آره؟

This egg is overcooked.

این تخم مرغ بیش از حد پخته شده است.

Really?

I can't eat this.

واقعا؟

من نمیتونم اینو بخورم

There's no need to overreact.

نیازی به واکنش بیش از حد نیست

Overcooked means cooked too long.

بیش از حد پخته شده به معنای پخته بیش از حد طولانی است.

And overreact means react too strongly, with too much emotion.

و واکنش بیش از حد به معنای واکنش بسیار شدید و با احساسات بیش از حد است.

So over means too much – more than sufficient.

بنابراین بیش از حد به معنای بیش از حد - بیش از کافی است.

Sorry.

متاسف.

I got overemotional.

من بیش از حد احساساتی شدم

Yes, you did.

بله شما بودید.

There are some words we can combine with over or under and we get opposite meanings.

برخی از کلمات هستند که می توانیم با بیش یا زیر ترکیب کنیم و معانی متضاد به دست می آوریم.

A road that passes under another road is an underpass.

جاده ای که از زیر جاده دیگری می گذرد، زیرگذر است.

And a road that passes over another road is an… overpass.

و جاده ای که از روی جاده دیگری می گذرد، یک ... روگذر است.

We also call it a flyover in British English.

ما در انگلیسی بریتانیایی آن را پل هوایی نیز می نامیم.

If the price of something is less than its real value, it’s underpriced.

اگر قیمت چیزی کمتر از ارزش واقعی آن باشد، قیمت آن کمتر است.

And if it’s too expensive and it costs more than it’s worth it’s overpriced.

و اگر خیلی گران باشد و هزینه آن بیشتر از ارزشش باشد، گران است.

If you don’t let enough light in when you’re taking a photo, it will be underexposed.

اگر هنگام گرفتن عکس به نور کافی اجازه ندهید، نوردهی کمتری خواهد داشت.

And if too much light gets in, it’ll be overexposed.

و اگر نور بیش از حد وارد شود، بیش از حد نوردهی می شود.

Some people have too much work to do and they are overworked.

برخی افراد کار زیادی برای انجام دادن دارند و بیش از حد کار می کنند.

And others don’t have enough to do.

و دیگران به اندازه کافی برای انجام دادن ندارند.

They’re underworked.

آنها کم کار هستند آیا

Can you think of any more over- or under- words?

می توانید به کلمات بیش از حد یا زیر کلمات دیگری فکر کنید؟

Tell us in the comments.

در نظرات به ما بگویید.

If you liked this video, give it a thumbs up and subscribe to our channel.

اگر این ویدیو را دوست داشتید، آن را به اشتراک بگذارید و در کانال ما عضو شوید.

Bye now.

حالا خداحافظ