Adverbs of Time | Learn Basic English Grammar

Hello, everyone.

سلام به همه

Welcome to this English course on adverbs.

به این دوره آموزشی انگلیسی قیدها خوش آمدید.

And in this video I'm gonna focus on Adverbs of Time.

و در این ویدیو من روی قید زمان تمرکز خواهم کرد.

Now adverbs of time tell us ‘when’ an action happens,

اکنون قیدهای زمان به ما می‌گویند «چه زمانی» یک عمل اتفاق می‌افتد،

and also ‘how long’ and ‘how often’.

و همچنین «چه مدت» و «چند وقت یک‌بار».

Now these adverbs are extremely common in English,

اکنون این قیدها در انگلیسی بسیار رایج هستند،

so you really need to know about them.

بنابراین شما واقعاً باید در مورد آنها بدانید.

So let's start learning together.

پس بیایید با هم شروع به یادگیری کنیم.

Let's now take a look at a few example sentences telling us ‘when’ something happened.

حال بیایید نگاهی به چند جمله مثال بیندازیم که به ما می‌گویند «چه زمانی» اتفاقی افتاده است.

‘She ate ice cream yesterday.’

او دیروز بستنی خورد.

The adverb in this sentence is… have you noticed?

قید در این جمله این است ... توجه کرده اید؟

‘yesterday’ of course.

البته "دیروز"

And it's an adverb of time.

و قید زمان است.

When did you eat ice cream? ‘yesterday’

کی بستنی خوردی؟ "دیروز"

I see you now.

الان میبینمت

Now where is the adverb in this sentence?

حالا قید این جمله کجاست؟

Of course the adverb is ‘now’.

البته قید "اکنون" است.

Again it's an adverb of time.

باز هم قید زمان است.

When do I see you?

کی میبینمت؟

‘now’ ‘I tell him daily.’

"اکنون" "من هر روز به او می گویم."

The adverb is ‘daily’.

قید "روزانه" است.

Again adverb of time.

باز هم قید زمان.

‘We met last year.’

"ما سال گذشته ملاقات کردیم."

Can you see the adverb?

آیا می توانید قید را ببینید؟

Of course the adverb in this case is ‘last year’.

البته قید در این مورد "سال گذشته" است.

Again notion of time.

دوباره مفهوم زمان.

When did we meet? ‘last year’

کی با هم آشنا شدیم؟ "سال گذشته"

And finally, ‘He will call you later’.

و در نهایت، "او بعداً با شما تماس خواهد گرفت".

The adverb in this sentence is also an adverb of time.

قید در این جمله نیز قید زمان است.

It is ‘later’.

"بعدا" است.

So these are all adverbs of time And as you can see in those examples,

بنابراین اینها همه قیدهای زمان هستند و همانطور که در آن مثالها می بینید،

usually adverbs of time are at the end of the sentence.

معمولاً قیدهای زمان در انتهای جمله هستند.

Let's do a bit of pronunciation practice.

بیایید کمی تمرین تلفظ را انجام دهیم.

Repeat after me, please.

بعد از من تکرار کن لطفا

‘She ate ice cream yesterday.’

او دیروز بستنی خورد.

‘I see you now.’

الان میبینمت.

‘I tell him daily.’

من روزانه به او می گویم.

‘We met last year.’

"ما سال گذشته ملاقات کردیم."

‘He will call you later.’

او بعداً با شما تماس خواهد گرفت.

Good guys.

پسرهای خوب.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Let's now move on to example sentences showing us how long something happened.

بیایید اکنون به جملات مثالی برویم که به ما نشان می‌دهد چه مدت اتفاقی افتاده است.

These adverbs are also usually placed at the end of the sentence.

این قیدها نیز معمولاً در انتهای جمله قرار می گیرند.

But let's have a look.

اما بیایید نگاهی بیندازیم.

‘She stayed home all day.’

او تمام روز را در خانه ماند.

Which part of this sentence is an adverb?

کدام قسمت این جمله قید است؟

Can you see it?

میتونی ببینیش؟

Of course, ‘all day’.

البته، "تمام روز".

And it tells us how long she stayed home.

و به ما می گوید که او چه مدت در خانه مانده است.

‘I studied in Canada for a year now.’

من الان یک سال در کانادا تحصیل کردم.

In this sentence, ‘for a year’ tells us how long I studied in Canada.

در این جمله، "به مدت یک سال" به ما می گوید که چه مدت در کانادا تحصیل کرده ام.

‘He has taught English since 1990.’

او از سال 1990 انگلیسی تدریس کرده است.

How long has he taught English?

چه مدت زبان انگلیسی تدریس کرده است؟

Since 1990.

از سال 1990.

‘I studied English for four hours.’

من چهار ساعت انگلیسی خواندم.

Which pond is the adverb?

کدام حوض قید است؟

‘For four hours’ ‘How long did I study English?’

"برای چهار ساعت" "چقدر انگلیسی خواندم؟"

‘for four hours’ And finally, ‘We have lived in New Zealand

"به مدت چهار ساعت" و در نهایت، "ما

since 2005.’

از سال 2005

The adverb is of course ‘since 2005’.

در نیوزیلند زندگی می کنیم. " قید البته «از سال 2005» است.

As you can see adverbs are not necessarily just one word.

همانطور که می بینید قیدها لزوما فقط یک کلمه نیستند.

‘since 2005’ - two words.

"از سال 2005" - دو کلمه.

‘for four hours’ - three words.

"به مدت چهار ساعت" - سه کلمه.

Okay, so they're not just one word sometimes they're more than one.

خوب، پس آنها فقط یک کلمه نیستند، گاهی اوقات بیش از یک کلمه هستند.

Now let's do a bit of pronunciation practice.

حالا بیایید کمی تمرین تلفظ را انجام دهیم.

Repeat after me.

بعد از من تکرار کن

‘She stayed home all day.’

او تمام روز را در خانه ماند.

‘I studied in Canada for a year.’

من یک سال در کانادا تحصیل کردم.

‘He has taught English since 1990.’

او از سال 1990 انگلیسی تدریس کرده است.

‘I studied English for four hours.’

من چهار ساعت انگلیسی خواندم.

‘We have lived in New Zealand since 2005.’

ما از سال 2005 در نیوزلند زندگی می کنیم.

Good guys.

پسرهای خوب.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Adverbs telling us how often express the frequency of an action.

قیدهایی که به ما می گویند چقدر فراوانی یک عمل را بیان می کنند.

They're usually placed before the main verb, but after the auxiliary verb,

آنها معمولا قبل از فعل اصلی قرار می گیرند، اما بعد از فعل کمکی،

such as B may have or must.

مانند B ممکن است داشته باشد یا باید.

The only exception is if the main verb is the verb to be.

تنها استثنا این است که فعل اصلی فعل to be باشد.

In which case the adverb goes after the main verb.

در این صورت قید بعد از فعل اصلی قرار می گیرد.

Let's have a look at a few example sentences.

بیایید نگاهی به چند جمله مثال بیندازیم.

‘I often eat pizza.’

من اغلب پیتزا می خورم.

Can you spot the adverb?

آیا می توانید قید را تشخیص دهید؟

It's ‘often’.

"اغلب" است.

And as you can see, it is placed before the main verb which is ‘eat’.

و همانطور که می بینید قبل از فعل اصلی که 'eat' است قرار می گیرد.

So ‘I often eat’.

بنابراین "من اغلب غذا می خورم".

The second example, ‘He has never drunk Cola.’

مثال دوم، "او هرگز کولا ننوشیده است."

In this case, we have an auxiliary verb.

در این حالت یک فعل کمکی داریم.

The auxiliary verb ‘have’ and the main verb is ‘drunk’.

فعل کمکی 'دار' و فعل اصلی 'مست' است.

So the adverb is placed between the auxiliary verb and the main verb.

پس قید بین فعل کمکی و فعل اصلی قرار می گیرد.

‘He has never drunk.’

او هرگز مشروب ننوشیده است.

‘You must always brush your teeth.’

"شما باید همیشه دندان های خود را مسواک بزنید."

Same applies.

همین امر صدق می کند.

We have an auxiliary verb ‘must’.

ما یک فعل کمکی "باید" داریم.

Okay.

باشه.

And we have the main verb ‘brush’, so the adverb goes after the axillary verb,

و ما فعل اصلی 'brush' را داریم، بنابراین قید بعد از فعل زیر بغل می رود،

but before the main verb.

اما قبل از فعل اصلی.

‘You must always brush.’

شما باید همیشه مسواک بزنید.

‘I am seldom late’.

"من به ندرت دیر می کنم".

So the main verb is the verb ‘to be’.

بنابراین فعل اصلی فعل «بودن» است.

Be careful.

مراقب باش.

So in this case the adverb goes after the main verb.

بنابراین در این حالت قید بعد از فعل اصلی می رود.

‘I am seldom late’.

"من به ندرت دیر می کنم".

And finally, ‘He rarely lies.’

و در نهایت، "او به ندرت دروغ می گوید."

The main verb is ‘lies’.

فعل اصلی "دروغ" است.

So the adverb goes before the main verb.

بنابراین قید قبل از فعل اصلی قرار می گیرد.

‘He rarely lies’.

او به ندرت دروغ می گوید.

Okay.

باشه.

Let's do a bit of pronunciation practice.

بیایید کمی تمرین تلفظ را انجام دهیم.

Now repeat after me.

حالا بعد از من تکرار کن

‘I often eat pizza.’

من اغلب پیتزا می خورم.

‘He has never drunk Cola.’

او هرگز کولا ننوشیده است.

‘You must always brush your teeth.’

"شما باید همیشه دندان های خود را مسواک بزنید."

‘I am seldom late.’

من به ندرت دیر می کنم.

‘He rarely lies.’

او به ندرت دروغ می گوید.

Great job guys.

کار عالی بچه ها

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Some adverbs expressing ‘how often’ express the exact number of times that an action happened

برخی از قیدهایی که «چند بار» را بیان می کنند، تعداد دقیق دفعاتی را که یک عمل اتفاق افتاده است را بیان می کنند

They're called definite ‘adverbs of frequency’.

.

And in this case, they're usually placed at the end of the sentence.

و در این مورد، آنها معمولا در انتهای جمله قرار می گیرند.

Let's have a look at a few examples.

بیایید به چند نمونه نگاهی بیندازیم.

‘I visit my dentist yearly.’

من سالانه به دندانپزشکم مراجعه می کنم.

The adverb is ‘yearly’.

قید "سالانه" است.

Okay.

باشه.

‘Once a year’ and it expresses the exact number of times that I visit my dentist.

"یک بار در سال" و تعداد دقیق دفعاتی که به دندانپزشکم مراجعه می کنم را نشان می دهد.

It's a definite adverb of frequency, so it's placed at the end of the sentence.

این یک قید قطعی فراوانی است، بنابراین در انتهای جمله قرار می گیرد.

Other example, ‘He goes to the gym once a week.’

مثال دیگر، "او هفته ای یک بار به باشگاه می رود."

Again we have a definite adverb of frequency which is ‘once a week’.

باز هم ما یک قید قطعی از بسامد داریم که "یک بار در هفته" است.

‘I work five days a week.’

من پنج روز در هفته کار می کنم.

Same thing.

همین مورد

We have a definite adverb of frequency which is ‘five days a week’

ما یک قید قطعی داریم که "پنج روز در هفته" است،

so it's placed at the end of the sentence.

بنابراین در انتهای جمله قرار می گیرد.

And finally, ‘I saw the movie five times.’

و در نهایت، من فیلم را پنج بار دیدم.

Again ‘five times’ expresses the exact number of times that I saw the movie.

باز هم "پنج بار" بیانگر تعداد دقیق دفعاتی است که من فیلم را دیدم.

Let's do a bit of pronunciation practice.

بیایید کمی تمرین تلفظ را انجام دهیم.

Repeat after me.

بعد از من تکرار کن

‘I visit my dentist yearly.’

من سالانه به دندانپزشکم مراجعه می کنم.

‘He goes to the gym once a week.’

او هفته ای یک بار به باشگاه می رود.

‘I work five days a week.’

من پنج روز در هفته کار می کنم.

‘I saw the movie five times.’

من فیلم را پنج بار دیدم.

Good.

خوب

Moving on now.

اکنون در حال حرکت است.

If you want to use more than one adverb of time in a sentence,

اگر می خواهید از بیش از یک قید زمان در یک جمله استفاده کنید،

you should put them in the following order: First, ‘how long?’.

باید آنها را به ترتیب زیر قرار دهید: اول، 'چه مدت؟'.

Second, ‘how often?’.

دوم، "چند وقت یک بار؟".

And finally, ‘when?’.

و در نهایت، "چه زمانی؟".

Let's take a look at a very good example sentence.

بیایید به یک جمله مثال بسیار خوب نگاه کنیم.

‘He taught at the school for ten days every month last year.’

او سال گذشته هر ماه ده روز در مدرسه تدریس می کرد.

Now as you can see, first, we're told ‘how long’ - for ten days.

اکنون همانطور که می بینید، ابتدا به ما می گویند "چقدر" - برای ده روز.

Then, we're told ‘how often’ - every month.

سپس، هر ماه به ما می گویند "چند وقت یک بار".

And finally, were told ‘when’ exactly - last year.

و در نهایت، "چه زمانی" دقیقا - سال گذشته گفته شد.

This is a very good sentence using the different kinds of adverbs of time in the right order,

این جمله بسیار خوبی است که از انواع مختلف قیدهای زمان به ترتیب درست استفاده می کند،

so I hope you can do the same let's practice pronunciation together.

بنابراین امیدوارم شما هم بتوانید همین کار را انجام دهید بیایید تلفظ را با هم تمرین کنیم.

Now repeat after me.

حالا بعد از من تکرار کن

‘He taught at the school for 10 days every month last year.’

او سال گذشته هر ماه به مدت 10 روز در مدرسه تدریس می کرد.

Good job, guys.

کار خوب بچه ها

Let's now practice together okay guys.

خب بچه ها بیایید با هم تمرین کنیم.

Let's do a bit of extra practice.

بیایید کمی تمرین اضافی انجام دهیم.

I have four example sentences for you to spot adverbs of time,

من چهار جمله مثال برای شما دارم تا قیدهای زمان را تشخیص دهید،

so let's get started.

پس بیایید شروع کنیم.

‘He has been to Canada three times.’

او سه بار به کانادا رفته است.

Can you spot the adverb?

آیا می توانید قید را تشخیص دهید؟

Of course the adverb is the adverb frequency ‘three times’.

البته قید فرکانس قید «سه بار» است.

Okay.

باشه.

How often has he been to Canada three times.

چند بار سه بار به کانادا رفته است.

The second example is, ‘Generally I don't like to eat spicy food.’

مثال دوم این است: "به طور کلی من دوست ندارم غذاهای تند بخورم."

The adverb is ‘generally’.

قید "عمومی" است.

And remember I told you some adverbs of frequency work well at the beginning of a sentence if

و به یاد داشته باشید که اگر می‌خواهید روی بسامد تأکید کنید،

you want to emphasize the frequency, so ‘generally’ is one of them.

به شما گفتم برخی از قیدهای فرکانس در ابتدای جمله به خوبی کار می‌کنند

Another example would be ‘sometimes’.

، بنابراین «عموما» یکی از آنهاست. مثال دیگر می تواند "گاهی" باشد.

Next example.

مثال بعدی

‘He will clean his room regularly from now on.’

او از این به بعد اتاقش را مرتب تمیز خواهد کرد.

Now be careful.

حالا مواظب باش

In this case, we have two adverbs.

در این صورت دو قید داریم.

The first one ‘regularly’.

اولی "به طور منظم".

The second one ‘from now on’.

دومی "از این به بعد".

Keeping the order, ‘regularly’ is ‘how often?’

با حفظ نظم، "به طور منظم" "هر چند وقت یک بار؟"

followed by ‘when?’ – ‘from now on’.

به دنبال آن "چه زمانی؟" - "از این به بعد".

And finally, ‘I've been going to church for four days

و در نهایت، از سال 1996 به مدت چهار روز هر ماه

every month since 1996.’

به کلیسا می روم .

Three adverbs in this case.

سه قید در این مورد.

‘how long?’ – ‘for four days’ ‘how often?’

'چه مدت؟' - 'برای چهار روز' 'هر چند وقت یکبار؟'

- ‘every month’ ‘when?’ – ‘since 1996’

- "هر ماه" "چه زمانی؟" – 'از سال 1996'

Let's practice pronunciation now.

بیایید اکنون تلفظ را تمرین کنیم.

Please repeat after me.

لطفا بعد از من تکرار کنید.

‘He's been to Canada three times.’

او سه بار به کانادا رفته است.

‘Generally, I don't like to eat spicy food.’

"به طور کلی، من دوست ندارم غذاهای تند بخورم."

‘He will clean his room regularly from now on.’

او از این به بعد اتاقش را مرتب تمیز خواهد کرد.

‘I've been going to church for four days every month since 1996.’

من از سال 1996 به مدت چهار روز هر ماه به کلیسا می روم.

Great job.

کارت عالی بود.

Moving on.

در حال حرکت

Okay guys.

باشه بچه ها

You now know a lot more about adverbs of time.

شما اکنون چیزهای بیشتری در مورد قید زمان می دانید.

Remember these adverbs are extremely common in English,

به یاد داشته باشید که این قیدها در انگلیسی بسیار رایج هستند،

so it's very important for you to learn about them.

بنابراین برای شما بسیار مهم است که در مورد آنها یاد بگیرید.

They will improve your English skills very quickly.

آنها مهارت های انگلیسی شما را خیلی سریع بهبود می بخشند.

Okay now there are obviously other types of adverbs

خوب، بدیهی است که انواع دیگری از قیدها وجود دارد

- adverbs of place of manner and of degree And I will focus on these in my next videos,

- قیدهای مکان و درجه و من در ویدیوهای بعدی خود روی آنها تمرکز خواهم کرد،

so check them out.

پس آنها را بررسی کنید.

Thank you for watching my video and see you next time.

ممنون که ویدیوی من را تماشا کردید و دفعه بعد شما را می بینم.

Thank you very much guys for watching my video.

بچه ها از اینکه ویدیو من را تماشا کردید بسیار متشکرم.

I hope you liked it, and if you did, please show me your support.

امیدوارم مورد پسند شما واقع شده باشد و اگر دوست داشتید، لطفاً حمایت خود را به من نشان دهید.

Click like, subscribe to the channel, put your comments below if you have some,

روی لایک کلیک کنید، عضو کانال شوید، اگر نظرات خود را دارید در زیر بنویسید

and share it with all your friends.

و با همه دوستان خود به اشتراک بگذارید.