How To Express Your Emotions In English

What's up guys this is Andrea, your RealLife  English Fluency Coach. As you've just seen for  

بچه ها چه خبر، این آندریا، مربی تسلط انگلیسی شما در RealLife است. همانطور که برای

many people it's difficult to find the exact word  in English to express what they are feeling. Have  

بسیاری از افراد مشاهده کردید، پیدا کردن کلمه دقیق در انگلیسی برای بیان احساس آنها دشوار است.

you ever been in a similar situation? Can you  imagine what it's like not to have any problems  

آیا تا به حال در موقعیت مشابهی بوده اید؟ آیا می‌توانید تصور کنید که مشکل نداشتن در

finding the exact word to express what you're  feeling? That's what I'm going to help you with  

یافتن کلمه دقیق برای بیان احساستان چگونه است؟ این همان چیزی است که من

in today's lesson when somebody asks you how  are you doing. Today you may be used to saying  

در درس امروز وقتی کسی از شما می پرسد که حالتان چطور است به شما کمک می کنم. امروز ممکن است به گفتن

I'm fine but do you really mean it? Or is it just  an automatic response because you don't know how  

من خوبم عادت کرده باشید، اما آیا واقعاً منظورتان این است؟ یا این فقط یک پاسخ خودکار است، زیرا نمی‌دانید

to say what you are feeling at that moment? I  know you may be thinking, but Andrea what's the  

در آن لحظه چگونه احساس می‌کنید؟ می‌دانم شاید فکر می‌کنی، اما آندریا چه

problem with saying I'm happy I'm sad or even I'm  fine there's no problem at all however 55% of our  

مشکلی دارد که بگوید خوشحالم، غمگینم یا حتی خوب هستم، اصلاً مشکلی وجود ندارد، اما 55 درصد از

communication is done through body language like  our gestures and our facial expressions on top  

ارتباطات ما از طریق زبان بدن مانند ژست‌ها و صورت ما انجام می‌شود. عبارات

of that about 40% of the message is conveyed  by our tone of voice and how we say things  

بالای آن، حدود 40 درصد از پیام، با لحن صدای ما و نحوه بیان چیزهایی

that means. That if you are in a context in  which you can't count on your body language or  

که به این معنی است، منتقل می شود. اگر در شرایطی هستید که نمی‌توانید روی زبان بدن

your voice you're going to need to be as precise  as possible to express your feelings and ideas.  

یا صدایتان حساب کنید، باید تا حد امکان دقیق باشید و احساسات و ایده‌هایتان را بیان کنید.

Although having the right words at the tip of  your tongue may seem like a distant dream to you  

اگرچه ممکن است داشتن کلمات مناسب در نوک زبان برای شما مانند یک رویای دور به نظر برسد،

I do want you to imagine yourself talking about  feelings, emotions and carry on conversations in  

اما می‌خواهم خود را در حال صحبت درباره احساسات، عواطف تصور کنید و به

a natural and fun way. Because in this  lesson you'll learn how to talk about  

روشی طبیعی و سرگرم‌کننده به گفتگو ادامه دهید. زیرا در این درس می‌آموزید که چگونه در کمتر از 20 دقیقه درباره

positive and negative feelings, strong emotions  and low level emotions in many different ways  

احساسات مثبت و منفی، احساسات قوی و احساسات سطح پایین به روش‌های مختلف صحبت کنید

in less than 20 minutes. You'll have about 45  new words that you can start using right now.  

. شما حدود 45 کلمه جدید خواهید داشت که می توانید از همین الان شروع به استفاده از آنها کنید.

Because here at RealLife English we want you  to be fluent in the real world by being able to  

از آنجا که در اینجا در RealLife English می‌خواهیم شما با اینکه بتوانید

understand fast English and speak confidently with  anyone. Just like Tatiana who loves learning with  

سریع انگلیسی را بفهمید و با اطمینان با هرکسی صحبت کنید، به دنیای واقعی مسلط باشید . درست مانند تاتیانا که عاشق یادگیری با

us and always wants to watch more and more videos.  So just hit that subscribe button and the like  

ما است و همیشه می‌خواهد ویدیوهای بیشتری را تماشا کند. پس فقط دکمه اشتراک و موارد مشابه را در پایین فشار دهید

down below so that you can continue learning with  us. Lets start with positive emotions. Happiness  

تا بتوانید با ما به یادگیری ادامه دهید. بیایید با احساسات مثبت شروع کنیم.

is a pleasant feeling of contentment and there are  different words you can use to express your degree  

شادی یک احساس خوشایند از رضایت است و کلمات مختلفی وجود دارد که می توانید برای بیان میزان خوشحالی خود استفاده کنید

of happiness. When you get good news you can say  you're feeling happy, content or glad. These are  

. وقتی خبر خوبی دریافت می‌کنید، می‌توانید بگویید که احساس خوشحالی، رضایت یا خوشحالی می‌کنید. اینها

all words you can use to refer to this feeling  of satisfaction. Let's look at some examples! If  

همه کلماتی هستند که می توانید برای اشاره به این احساس رضایت استفاده کنید. بیایید به چند نمونه نگاه کنیم!

you get a positive review from your boss you  may say I'm glad you enjoyed the work I did!  

اگر نظر مثبتی از رئیستان دریافت کنید، ممکن است بگویید خوشحالم که از کاری که انجام دادم لذت بردید!

When a friend joins your birthday celebration you  can say I'm so happy you're here! While observing  

وقتی دوستی به جشن تولد شما می‌پیوندد، می‌توانید بگویید که خیلی خوشحالم که اینجا هستید! در حین مشاهده

kids playing in the park you may say they look  so content playing there! Now if you want to  

کودکانی که در پارک بازی می‌کنند، ممکن است بگویید که در آنجا خیلی راضی به نظر می‌رسند! حالا اگر می‌خواهید

express something a little more than happy you  can use words like joyful, delighted or cheerful.  

چیزی را کمی بیشتر از خوشحالی بیان کنید، می‌توانید از کلماتی مانند شادی، خوشحال یا شاد استفاده کنید.

To feel joyful is the same as feeling very  happy like when an uplifting song cheers you up.  

احساس شادی همان احساس بسیار خوشحالی است مانند زمانی که یک آهنگ نشاط آور شما را شاد می کند.

When you're delighted you are very pleased about  something, like when someone gives you great news.  

وقتی خوشحال هستید، از چیزی بسیار خوشحال می‌شوید ، مانند زمانی که کسی خبرهای خوبی به شما می‌دهد.

This makes me cheerful can be used for something  that makes you feel happy and positive, such as  

این باعث شادی من می‌شود، می‌توان برای چیزی استفاده کرد که به شما احساس شادی و مثبت می‌دهد، مانند

coffee puts me in such a cheerful mood in the  morning. Moving on to the next stage of happiness  

قهوه که صبح‌ها مرا در چنین حالتی شاد قرار می‌دهد . برای رفتن به مرحله بعدی

there are words such as excited, thrilled and  elated. To feel very enthusiastic about something  

شادی کلماتی مانند هیجان زده، هیجان زده و خوشحال وجود دارد . بسیار مشتاق بودن در مورد چیزی

and eager for it to happen such as studying or  living abroad is to be excited about it. It refers  

و اشتیاق به وقوع آن مانند تحصیل یا زندگی در خارج از کشور، هیجان زده شدن در مورد آن است.

to a future situation. However if you have the  same enthusiastic feeling for something that's  

به وضعیت آینده اشاره دارد. با این حال، اگر همان احساس مشتاقانه را نسبت به چیزی دارید که در

happening now or already happened, you can say  you are thrilled. You can say I'm thrilled to bits  

حال حاضر اتفاق افتاده یا قبلاً رخ داده است، می‌توانید بگویید که هیجان زده هستید. می‌توانید بگویید من تا حدودی هیجان‌زده هستم

to emphasize how happy you are. For example I'm  thrilled to bits to have seen my first grandchild.  

تا تأکید کنم چقدر خوشحال هستید. به عنوان مثال، من از اینکه اولین نوه‌ام را دیده‌ام بسیار هیجان‌زده هستم.

Elated is another word you can use to  refer to something that made you feel  

Elated کلمه دیگری است که می‌توانید برای اشاره به چیزی استفاده کنید که باعث می‌شود احساس

extremely happy or excited. I was  elated to find out I got into college.  

شادی یا هیجان شدید کنید. وقتی فهمیدم وارد دانشگاه شدم خوشحال شدم.

Finally if the feeling you want to express is  extreme happiness you may use the word ecstatic  

در نهایت، اگر احساسی که می‌خواهید ابراز کنید، خوشحالی شدید است، می‌توانید از کلمه نشئه

or to be on cloud nine. We're just getting started  but next time someone asks you how are you doing  

یا قرار گرفتن در ابر نه استفاده کنید. ما تازه شروع کرده‌ایم، اما دفعه بعد که کسی از شما می‌پرسد حالتان چطور است،

you can already answer much more than just I'm  fine. As we've seen here so far there are many  

می‌توانید خیلی بیشتر از اینکه فقط من خوب هستم پاسخ دهید . همانطور که در اینجا دیده‌ایم،

different choices of words to express how you  are feeling and learning and practicing them  

انتخاب‌های مختلفی از کلمات برای بیان احساستان وجود دارد و یادگیری و تمرین آن‌ها

will help you express your emotions much more  accurately. So with the RealLife English App you  

به شما کمک می‌کند تا احساساتتان را با دقت بیشتری بیان کنید . بنابراین، با برنامه RealLife English

can practice your listening with our podcast and  follow along with the transcript at the same time!  

می‌توانید گوش دادن خود را با پادکست ما تمرین کنید و همزمان متن را دنبال کنید!

Not only this but you can practice your speaking  at the touch of a button by connecting with others  

نه تنها این، بلکه می‌توانید با لمس یک دکمه، صحبت کردن خود را با برقراری ارتباط با دیگران

for fun dynamic short conversations. But  the best part is that it's absolutely free!  

برای مکالمات کوتاه پویا و سرگرم‌کننده تمرین کنید. اما بهترین بخش این است که کاملا رایگان است!

So what are you waiting for? You can download  it now by clicking the link in the description  

پس برای چی منتظری؟ اکنون می‌توانید آن را با کلیک کردن روی پیوند در توضیحات دانلود کنید

or search RealLife English in the  Google Play or Apple Play Store.

یا RealLife English را در Google Play یا Apple Play Store جستجو کنید.

Moving on all the way to the opposite emotion,  

با حرکت به سمت احساسات مخالف،

let's talk about sadness. This represents the  moment in which you are not okay, either because  

بیایید درباره غم و اندوه صحبت کنیم. این نشان‌دهنده لحظه‌ای است که در آن حال شما خوب نیست، یا به این دلیل

something bad happened or because you don't feel  things are as satisfactory as you wish them to be.  

که اتفاق بدی رخ داده است یا به این دلیل که احساس نمی‌کنید همه چیز آن‌قدر که می‌خواهید رضایت‌بخش باشد.

When you are unhappy or not having a good day  you can use the word sad, upset, blue or down.  

وقتی ناراضی هستید یا روز خوبی ندارید، می‌توانید از کلمه غمگین، ناراحت، آبی یا ناراحت استفاده کنید.

For example this song is beautiful but it always  makes me sad or I get too upset if I watch the  

به عنوان مثال این آهنگ زیباست اما همیشه غمگینم می کند یا اگر صبح اخبار را تماشا می کنم خیلی ناراحت می شوم

news in the morning or if you see that someone  is not looking so good you may say "are you okay?  

یا اگر می بینید که کسی آنقدرها خوب به نظر نمی رسد می توانید بگویید "خوبی؟

You look a little blue or down today" When things  don't happen the way you expected them to happen  

امروز پایین" وقتی همه چیز آنطور که انتظار داشتید اتفاق نمی افتد،

you can use the word disappointed. It shows  that you are more than sad about the situation.  

می توانید از کلمه ناامید استفاده کنید. این نشان می‌دهد که شما بیشتر از این وضعیت ناراحت هستید.

Heartbroken is when someone is very upset  like after hearing or reading very sad news.  

دلشکستگی زمانی است که شخصی بسیار ناراحت می شود، مانند پس از شنیدن یا خواندن اخبار بسیار ناراحت کننده.

For instance I was heartbroken after  reading about the situation in Syria.  

به عنوان مثال، پس از خواندن در مورد وضعیت سوریه، قلبم شکست.

If someone says I'm just feeling hopeless  it means that he or she is facing a very  

اگر کسی بگوید من فقط احساس ناامیدی می‌کنم، به این معنی است که او با موقعیت بسیار

difficult situation and cannot see a way out  of it. This is an indicator that that person  

دشواری مواجه است و نمی‌تواند راهی برای خروج از آن ببیند. این نشانگر این است که آن شخص

may need some sort of help. Lastly miserable is  a word that expresses extreme unhappiness. For  

ممکن است به نوعی کمک نیاز داشته باشد. در نهایت بدبخت کلمه ای است که بیانگر ناراحتی شدید است. برای

example living with my in-laws is making my  life miserable. Another array of emotions we  

مثال زندگی با پدر و مادرم زندگی من را بدبخت می کند. مجموعه دیگری از احساساتی که داریم، احساساتی

have are the ones we go through when we find  out or discover something new or unexpected.  

هستند که وقتی متوجه می‌شویم یا چیز جدید یا غیرمنتظره‌ای را می‌یابیم، از آن رنج می‌بریم.

The first of them is surprised. You use it to  express the feeling you have when something  

اولین آنها شگفت زده می شود. شما از آن برای بیان احساسی استفاده می‌کنید که وقتی

happened but you didn't expect it to. For example  I was surprised to see my cousin at my wedding,  

اتفاقی افتاد اما انتظارش را نداشتید. به عنوان مثال، من از دیدن پسر عمویم در عروسی متعجب شدم،

we haven't spoken in years! An unexpected or  new situation can also make you feel nervous  

سال‌هاست که با هم صحبت نکرده‌ایم! یک موقعیت غیرمنتظره یا جدید نیز می‌تواند باعث ایجاد احساس عصبی در شما شود

that is worried and anxious. It's common to feel  this way when you are having a job interview  

که نگران و مضطرب است. زمانی که در حال انجام یک مصاحبه شغلی

or giving a presentation in front of a group  of people. Now you feel shocked when you see  

یا ارائه یک سخنرانی در مقابل گروهی از افراد هستید، معمولاً چنین احساسی دارید. اکنون وقتی می بینید

hear or witness something you consider offensive  or wrong, like I was shocked to find out  

که چیزی را می شنوید یا شاهد چیزی هستید که توهین آمیز یا اشتباه می دانید، شوکه می شوید، مثل اینکه من شوکه شدم وقتی فهمیدم

jon cheated on his wife. Not only that but  you can also use shocked when something is  

جان به همسرش خیانت کرده است. نه تنها این، بلکه وقتی چیزی

really surprising upsetting or unpleasant. If  something is extremely shocking it may make  

واقعاً غافلگیرکننده ناراحت کننده یا ناخوشایند است، می توانید از شوک استفاده کنید. اگر چیزی بسیار تکان دهنده باشد، ممکن

you feel horrified or dismayed.For example I  was dismayed after being robbed at gunpoint.

است احساس وحشت یا ناامیدی در شما ایجاد کند. برای مثال، من بعد از دزدی با اسلحه وحشت زده شدم.

There are situations in life in which we are  not able to fully understand what's going on.  

موقعیت‌هایی در زندگی وجود دارد که در آن‌ها نمی‌توانیم به طور کامل بفهمیم چه اتفاقی دارد می‌افتد.

Let's take a look at some expressions  that'll help express that feeling.  

بیایید نگاهی به عباراتی بیاندازیم که به بیان آن احساس کمک می‌کنند.

Usually strange, mysterious or unusual things  people and places make us intrigued. That means we  

معمولاً چیزهای عجیب، مرموز یا غیرعادی افراد و مکان‌ها ما را مجذوب خود می‌کنند. این بدان معناست که ما نسبت به آنها

feel curious and interested in them. For example  how the pyramids were built is something that has  

احساس کنجکاوی و علاقه داریم. به عنوان مثال، نحوه ساخت اهرام چیزی است که

always intrigued me. However if you can't quite  understand something you can say that you are  

همیشه من را مجذوب خود کرده است. با این حال، اگر نمی‌توانید چیزی را کاملاً بفهمید، می‌توانید بگویید که

confused or puzzled. If those feelings grow into  something bigger you can use the word suspicious.  

سردرگم یا متحیر هستید. اگر این احساسات به چیزی بزرگتر تبدیل شوند، می توانید از کلمه مشکوک استفاده کنید.

When you are suspicious about something you do not  trust someone or something. That story about the  

وقتی به چیزی مشکوک هستید به کسی یا چیزی اعتماد ندارید. آن داستان درباره

elections was suspicious! Now the greatest  level of uncertainty is to feel worried.  

انتخابات مشکوک بود! اکنون بزرگترین سطح عدم اطمینان، احساس نگرانی است.

This is the feeling of anxiety because you are  thinking about things that you can't control,  

این احساس اضطراب است زیرا به چیزهایی فکر می‌کنید که نمی‌توانید کنترل کنید،

like when someone doesn't  answer the phone for instance.

مثلاً وقتی کسی تلفن را پاسخ نمی‌دهد.

The next feelings we're going to  talk about are the ones you have  

احساسات بعدی که قرار است در مورد آنها صحبت کنیم، احساساتی هستند که

in those situations you may freeze  up or you don't know how to react.  

در موقعیت هایی دارید که ممکن است دچار سردرگمی شوید یا نمی دانید چگونه واکنش نشان دهید.

They are all related to the fear of something. You  may say you are or feel shy when you get nervous  

همه آنها به ترس از چیزی مرتبط هستند. هنگامی که در اطراف افراد دیگر عصبی و ناراحت می شوید، ممکن است بگویید هستید یا احساس خجالتی می کنید

and uncomfortable around other people. For example  I would never travel alone I'm too shy for that! 

. برای مثال، من هرگز به تنهایی سفر نمی‌کنم، برای این کار خیلی خجالتی هستم!

Ridiculous is used when you feel stupid or like  a fool and think that people will laugh at you! 

مضحک زمانی استفاده می شود که احساس می کنید احمق هستید یا مانند یک احمق هستید و فکر می کنید که مردم به شما خواهند خندید!

I'm not going to wear that  suit I feel ridiculous in it! 

قرار نیست آن کت و شلوار را بپوشم که در آن احساس مسخره می کنم!

Now if you are forced to be in a situation or do  something that is not pleasant you can say you  

حالا اگر مجبور شدید در موقعیتی قرار بگیرید یا کاری انجام دهید که خوشایند نیست، می‌توانید بگویید که

are uncomfortable with that. Imagine that you are  in the classroom with people you don't know well  

از این بابت ناراحت هستید. تصور کنید که در کلاس با افرادی هستید که به خوبی نمی‌شناسید

and the teacher asks you a very personal  question. You may say I'm uncomfortable  

و معلم از شما یک سوال بسیار شخصی می‌پرسد. ممکن است بگویید من

with this question, I'd rather not answer it. If more than that you feel embarrassed or ashamed  

از این سوال ناراحت هستم، ترجیح می دهم به آن پاسخ ندهم. اگر بیش از این از موقعیتی احساس خجالت یا شرم دارید

of a situation it means that you are not only shy  about it but also feel guilty about something you  

، به این معنی است که نه تنها در مورد آن خجالتی هستید، بلکه نسبت به کاری که انجام داده اید یا گفته اید احساس گناه می کنید

did or said. Let's say you asked a woman when  her baby was due, but she wasn't pregnant.  

. فرض کنید از زنی پرسیده‌اید که چه زمانی تولد نوزادش می‌رسد، اما او باردار نبوده است.

You can say I confused Jane with Mary I felt so  embarrassed when she said she wasn't pregnant.  

می توانید بگویید من جین را با مری اشتباه گرفتم و وقتی گفت که باردار نیست احساس خجالت کردم.

If what you do or said was extremely  embarrassing then you may use the word  

اگر کاری که انجام می‌دهید یا گفتید بسیار شرم‌آور بود، می‌توانید از کلمه    دلخراش استفاده کنید

mortified that is figuratively dying of  shame. Generally if something frightens you  

که به طور مجازی از شرم می‌میرد. به طور کلی، اگر چیزی شما را می ترساند

you may feel petrified by it, that is you are so  scared of doing it. For example I'm petrified when  

ممکن است از آن احساس تحجر کنید، یعنی خیلی  از انجام آن می ترسید. مثلاً وقتی

I'm alone in the house and I hear strange noises. Finally disgraced is a strong word used when  

در خانه تنها هستم و صداهای عجیبی می‌شنوم متحجر می‌شوم. در نهایت شرم‌آور کلمه قوی‌ای است که وقتی

someone puts him or herself in such a shameful  position by behaving so badly that they lose  

شخصی با رفتار بدی که می‌کند

the respect of others. If you sometimes find  yourself freezing when having conversations  

، احترام دیگران را از دست می‌دهد، خود را در موقعیت شرم‌آوری قرار می‌دهد. اگر گاهی اوقات هنگام مکالمه دچار سردرگمی می‌شوید

and don't know what to do I highly recommend you  check out this lesson I made that will help you.  

و نمی‌دانید چه کاری باید انجام دهید، شدیداً به شما توصیه می‌کنم این درس را که به شما کمک می‌کند، بررسی کنید. برای تماشای بعدی

You can click up here or down in the  description box below to watch it next!  

می‌توانید اینجا یا پایین در کادر توضیحات زیر کلیک کنید!

The last emotion on our list today is the one  we inevitably feel from time to time, especially  

آخرین احساسی که امروز در فهرست ما وجود دارد، احساسی است که گاه به گاه ناگزیر آن را احساس می کنیم، به خصوص

if we are dealing with lots of stressful or  overwhelming situations. Use annoyed and irritated  

اگر با موقعیت های استرس زا یا طاقت فرسا سروکار داشته باشیم .

when you are angry at something or someone such  as a neighbor playing the drums until 10 p.m or  

وقتی از چیزی یا شخصی عصبانی هستید، از عصبانیت و عصبانیت استفاده کنید، مثلاً همسایه ای که تا ساعت 10 شب یا نیمه شب در حال نواختن طبل است

midnight or a co-worker who's always interrupting  you to talk about trivial stuff. If something  

یا یکی از همکارانی که همیشه حرف شما را برای صحبت در مورد چیزهای بی اهمیت قطع می کند. اگر چیزی

really irritates you, you can say that it makes  you mad. For example it makes me mad when I spill  

واقعاً شما را عصبانی می‌کند، می‌توانید بگویید که شما را عصبانی می‌کند. برای مثال وقتی

coffee on my shirt before an important meeting. You can also feel angry when you are frustrated  

قبل از یک جلسه مهم قهوه را روی پیراهنم می ریزم عصبانی می شوم. همچنین می‌توانید وقتی از چیزی ناامید هستید، عصبانی شوید

about something. This means that things are not  going as you expected and you can't achieve what  

. این بدان معناست که همه چیز آنطور که انتظار داشتید پیش نمی رود و نمی توانید به آنچه

you wanted. Imagine you are trying to get a visa  to travel abroad but the website keeps crashing  

می خواستید برسید. تصور کنید که می‌خواهید برای سفر به خارج از کشور ویزا بگیرید، اما وب‌سایت مدام خراب می‌شود

you may say I'm so frustrated with this I  just spent 20 minutes filling out this form!  

ممکن است بگویید من از این موضوع بسیار ناامید هستم و فقط 20 دقیقه وقت گذاشتم تا این فرم را پر کنم!

You can also feel anger if you are disgusted  by something. This means that you really don't  

همچنین اگر از چیزی منزجر شوید، می‌توانید عصبانی شوید . این بدان معنی است که شما واقعاً چیزی را

like or disapprove of something. For example I was  disgusted by his comments about the new secretary.  

دوست ندارید یا آن را رد نمی کنید. به عنوان مثال، من از نظرات او درباره منشی جدید منزجر شدم.

Lastly if the anger you are feeling is just  too great you may say you are feeling outraged  

در نهایت اگر عصبانیتی که احساس می‌کنید خیلی زیاد است، ممکن است بگویید خشمگین هستید

furious or enraged! I'm outraged  he can't treat us like that. 

عصبانی یا عصبانی! من عصبانی هستم او نمی تواند با ما اینطور رفتار کند.

I hope you enjoyed today's lesson. Please share  down below which words were new to you! And don't  

امیدوارم از درس امروز لذت برده باشید. لطفاً در زیر به اشتراک بگذارید که کدام کلمات برای شما جدید بود! و

forget to also give it a like and subscribe  if you haven't already. To thank you for being  

فراموش نکنید که آن را هم لایک کنید و اگر قبلاً اشتراک نکرده اید. برای تشکر از اینکه

here until the end we have all these words in  a PDF for you to download and keep practicing!  

تا آخر اینجا بودید، همه این کلمات را در یک PDF برای دانلود و تمرین کردن برای شما داریم!

Last thing if you want to keep learning  run over to our Instagram and make sure  

اگر می‌خواهید به یادگیری ادامه دهید، به اینستاگرام ما بروید و مطمئن

you follow us there to be informed of the  lessons we publish every day! That's right,  

شوید که ما را در آنجا دنبال می‌کنید تا از درس‌هایی که هر روز منتشر می‌کنیم مطلع شوید! درست است،

every day we have different lessons across all our  channels, our app and our Instagram! No excuses  

هر روز در همه کانال‌ها، برنامه و اینستاگرام خود درس‌های مختلفی داریم! بدون بهانه

not to make English part of your life today!  Aww yeah So in this lesson we'll talk about your  

برای اینکه امروز انگلیسی را بخشی از زندگی خود نکنید! اوه، بله، بنابراین در این درس در مورد طرز فکر شما صحبت خواهیم کرد

mindset and how it determines whether you're ready  for success or crippled by your fear of failure  

و اینکه چگونه تعیین می کند آیا برای موفقیت آماده هستید یا به دلیل ترس از شکست فلج شده اید.

mastering the English language is an adventure  that contains many challenges along the way