ADVANCED Vocabulary—Quiz Included! (High Level Words You Need) | Learn English for Free

61,346 views ・ 2024-01-09

Rachel's English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Today we’re taking three of my popular GRE  level vocabulary shorts and we’re expanding  
0
120
7480
امروز سه مورد از واژگان محبوب خود را در سطح GRE انتخاب می‌کنیم و
00:07
them with more example sentences so you have a fuller idea of how to use these words to
1
7600
6880
آن‌ها را با جملات مثال بیشتری گسترش می‌دهیم تا شما ایده کامل‌تری در مورد نحوه استفاده از این کلمات برای
00:14
advance your English writing or conversation  skills. There will be a quiz at the end.
2
14480
7360
پیشرفت مهارت‌های نوشتاری یا مکالمه انگلیسی خود داشته باشید . در پایان یک مسابقه برگزار خواهد شد.
00:21
First, you’ll see the whole short that introduces  three new words. These are high level English  
3
21840
6120
ابتدا، کل کوتاهی را می‌بینید که سه کلمه جدید را معرفی می‌کند. اینها کلمات انگلیسی سطح بالایی هستند
00:27
words. Words you might see on the GRE which is  the test we take in the US to get into graduate  
4
27960
7120
. کلماتی که ممکن است در GRE ببینید، آزمونی است که ما در ایالات متحده برای ورود به دانشگاه فارغ التحصیل می‌گیریم
00:35
school. Then, you’ll see the short again but  this time, after you learn a word. I’ll give  
5
35080
7000
. سپس، دوباره کوتاه را خواهید دید، اما این بار، پس از یادگیری یک کلمه. من
00:42
you more examples from real life so we’ll  learn nine new words this way reviewing as  
6
42080
7200
نمونه‌های بیشتری از زندگی واقعی برای شما می‌آورم تا با مرور نه کلمه جدید را یاد بگیریم
00:49
we go and at the end, I’ll give you a quiz.  Okay, here’s the first set of three words:
7
49280
7760
و در پایان، یک آزمون به شما ارائه کنم. خوب، اولین مجموعه از سه کلمه در اینجا آمده است:
00:57
What is it called when you make an  unpleasant feeling less intense?
8
57040
4440
وقتی احساس ناخوشایندی را کم‌تر می‌کنید، به آن چه می‌گویند؟
01:01
Assuage. I need a neck massage to assuage  the tension in my shoulders and back.
9
61480
6640
آرام بخش. برای کاهش تنش در شانه ها و کمرم به ماساژ گردن نیاز دارم.
01:08
What word describes something you cannot  
10
68120
2120
چه کلمه ای چیزی را توصیف می کند که نمی توانید
01:10
see through or something or  someone not easily understood?
11
70240
4440
از طریق آن ببینید یا چیزی یا شخصی را که به راحتی قابل درک نیست؟
01:14
Opaque. The textbook from my new history class is
12
74680
3800
مات. کتاب درسی کلاس تاریخ جدید من
01:18
really opaque. There are a lot  of words in there I don’t know.
13
78480
4240
واقعاً غیر شفاف است. کلمات زیادی در آنجا وجود دارد که من نمی دانم. به
01:22
What do you call a person or situation that is  mysterious, puzzling or difficult to understand?
14
82720
6440
شخص یا موقعیتی که مرموز، گیج کننده یا درک آن دشوار است، چه می گویید؟
01:29
An enigma. They’ve discovered a new tomb in Egypt  
15
89160
4000
یک معما. آنها مقبره جدیدی را در مصر کشف کرده‌اند،
01:33
but they don’t know the story of who  was buried there. It’s a total enigma.
16
93160
5120
اما نمی‌دانند چه کسی در آنجا دفن شده است. این یک معمای کامل است.
01:38
Let’s review.
17
98280
1480
بیاید مرور کنیم.
01:39
To make an unpleasant feeling less intense. That’s  assuage. You know the word assuage kind of reminds  
18
99760
7320
تا یک احساس ناخوشایند از شدت کمتری برخوردار شود. این آرامش است. می دانید که کلمه asuage به نوعی مرا به یاد
01:47
me of the word ‘sausage’ and I know sausage  in the past or maybe still is sometimes made  
19
107080
6560
کلمه "سوسیس" می اندازد و من می دانم سوسیس در گذشته یا شاید هنوز هم گاهی اوقات
01:53
with the intestines of other animals as the  casing and intestines reminds me of the word  
20
113640
5560
با روده حیوانات دیگر درست می شود زیرا بدنه و روده من را به یاد کلمه
01:59
‘intense’. I’m going to remember that. Assuage  – to make an unpleasant feeling less intense.
21
119200
7600
"تند" می اندازد. من می خواهم آن را به خاطر بسپارم. آرام کردن - برای کاهش شدت احساس ناخوشایند.
02:06
This meeting, I mean considering all of that,  
22
126800
2920
این جلسه، یعنی با در نظر گرفتن همه اینها،
02:09
it was a brief meeting. Did it do anything  to assuage any of those deep concerns?
23
129720
6600
جلسه کوتاهی بود. آیا کاری برای کاهش هر یک از این نگرانی‌های عمیق انجام داد؟
02:16
In the last few months of his life, the only  thing that could assuage his pain was pot.
24
136320
6840
در چند ماه آخر زندگی‌اش، تنها چیزی که می‌توانست دردش را تسکین دهد، گلدان بود.
02:23
It can also make it even easier if we already  know we have something in common like they  
25
143160
4600
همچنین اگر از قبل بدانیم چیزهای مشترکی داریم، مانند آن‌ها
02:27
enjoy coffee too, or like practicing yoga,  or we do the same thing for work. You name  
26
147760
5160
هم از قهوه لذت می‌برند، یا تمرین یوگا یا همین کار را برای کار انجام می‌دهیم، می‌تواند این کار را حتی آسان‌تر کند. شما به
02:32
it. Finding just a little thread of  similarity can give us something to  
27
152920
4240
آن می گویید. یافتن یک رشته کوچک از شباهت می‌تواند به ما چیزی را بدهد که
02:37
talk about and hopefully assuage any of  those anxious feelings we may be having.
28
157160
4680
درباره آن صحبت کنیم و امیدواریم هر یک از آن احساسات اضطرابی که ممکن است داشته باشیم را کاهش دهد.
02:41
What is it called when you make an  unpleasant feeling less intense?
29
161840
4440
وقتی احساس ناخوشایندی را کم‌تر می‌کنید، چه نام دارد؟
02:46
Assuage. I need a neck massage to assuage  the tension in my shoulders and back.
30
166280
7200
آرام بخش. برای کاهش تنش در شانه ها و کمرم به ماساژ گردن نیاز دارم.
02:53
Opaque. This is something that you cannot  see through. I’m thinking of a glass of  
31
173480
5040
مات. این چیزی است که نمی‌توانید آن را ببینید. من به یک لیوان
02:58
water and a glass of milk. Water, you can  see through. Milk, no. It is opaque. Opaque,  
32
178520
6760
آب و یک لیوان شیر فکر می کنم. آب، می‌توانید از طریق آن ببینید. شیر، نه مات است. مات،
03:05
something you cannot see through or  something or someone not easily understood.
33
185280
6560
چیزی که نمی توانید از طریق آن ببینید یا چیزی یا کسی که به راحتی قابل درک نیست.
03:11
That’s a little bit similar to enigma where we  said, a person or situation that’s mysterious,  
34
191840
7160
این کمی شبیه معما است که در آن گفتیم، شخص یا موقعیتی که مرموز،
03:19
puzzling or difficult to understand. So  enigma, describing a person difficulty to  
35
199000
6400
گیج کننده یا درک آن دشوار است. بنابراین، معمایی، توصیف دشواری فردی برای
03:25
understand is similar from opaque,  someone not easily understood.
36
205400
4520
درک، شبیه به غیرشفاف است، کسی که به راحتی قابل درک نیست.
03:29
Other than execution, incarceration is the most  intrusive power of the state. The deprivation of  
37
209920
5400
به غیر از اعدام، حبس سرزده ترین قدرت دولت است. سلب
03:35
citizen’s liberty. But no government institution  is more opaque and less accountable than prison.
38
215320
6160
آزادی شهروندان. اما هیچ نهاد دولتی غیرشفاف تر و کمتر از زندان پاسخگو نیست. دور این ستاره
03:41
There’s a giant opaque thick dust cloud  around this star and it’s very uneven  
39
221480
6120
یک ابر غبار غلیظ مات غول‌پیکر وجود دارد و بسیار ناهموار است
03:47
and people wonder if maybe two planets  have recently collided. Maybe two planets  
40
227600
3800
و مردم تعجب می‌کنند که شاید دو سیاره اخیراً با هم برخورد کرده باشند. شاید دو سیاره   با هم
03:51
collided and threw up this giant cloud of  dust that’s still kind of settling down.
41
231400
4480
برخورد کرده باشند و این ابر غول پیکر از غبار را که هنوز در حال نشستن است به بیرون پرتاب کرده باشند.
03:55
So I talked about introducing reading on  social media and the reason I do this is  
42
235880
3960
بنابراین من در مورد معرفی خواندن در رسانه‌های اجتماعی صحبت کردم و دلیل انجام این کار این است
03:59
because the reason for the reading is  usually opaque to students. Like you’ve  
43
239840
5720
که دلیل خواندن معمولاً برای دانش‌آموزان مبهم است. مثل اینکه
04:05
assigned me chapter four of this textbook  or you want me to read this dead white guy,  
44
245560
4920
فصل چهار این کتاب درسی را به من اختصاص داده‌اید یا می‌خواهید این مرد سفیدپوست مرده را بخوانم،
04:10
you know why, I don’t get it.  So make that reason obvious.
45
250480
3720
می‌دانید چرا، من آن را نمی‌فهمم. پس این دلیل را آشکار کنید.
04:14
What word describes something you cannot  
46
254200
2080
چه کلمه ای چیزی را توصیف می کند که نمی توانید
04:16
see through or something or  someone not easily understood?
47
256280
4480
از طریق آن ببینید یا چیزی یا شخصی را که به راحتی قابل درک نیست؟
04:20
Opaque. The textbook from my new history class is  
48
260760
3720
مات. کتاب درسی کلاس تاریخ جدید من
04:24
really opaque. There are a lot  of words in there I don’t know.
49
264480
5280
واقعاً مبهم است. کلمات زیادی در آنجا وجود دارد که من نمی دانم.
04:29
Enigma. This word when you think of if,  think of puzzle. A person or situation  
50
269760
5480
معما. این کلمه وقتی به اگر فکر می‌کنید، به پازل فکر کنید. شخص یا موقعیتی
04:35
that’s mysterious, puzzling  or difficult to understand.
51
275240
4720
که مرموز، گیج کننده یا درک آن دشوار است.
04:39
I mean, at the center of most of Edward’s plays  is an enigma, and but it is the driving center  
52
279960
11400
منظورم این است که در مرکز بیشتر نمایشنامه‌های ادوارد یک معما وجود دارد، اما مرکز محرکه
04:51
of the play whether it’s the baby or goat or  in delicate balance, the terror, you know.
53
291360
7720
نمایشنامه است چه بچه باشد یا بز یا در تعادل ظریف، وحشت.
04:59
While 2015 has been a huge year  for advances in LGBT rights,  
54
299080
3600
در حالی که سال 2015 سال بزرگی برای پیشرفت در حقوق دگرباشان جنسی بوده است،
05:02
bisexuality still remains an  enigma to much of America.
55
302680
3360
هنوز دوجنسیتی برای بسیاری از آمریکا یک معما باقی مانده است.
05:06
I came back to the US and realized I  needed more education so that I could  
56
306040
6120
من به ایالات متحده بازگشتم و متوجه شدم که به آموزش بیشتری نیاز دارم تا بتوانم
05:12
explain this thing that is somehow  an enigma for a lot of people.
57
312160
5520
این موضوع را توضیح دهم که به نوعی برای بسیاری از مردم معما است. به
05:17
What do you call a person or situation that is  mysterious, puzzling or difficult to understand?
58
317680
6480
شخص یا موقعیتی که مرموز، گیج کننده یا درک آن دشوار است، چه می گویید؟
05:24
An enigma. They’ve discovered a new tomb in Egypt  
59
324160
3920
یک معما. آنها مقبره جدیدی را در مصر کشف کرده‌اند،
05:28
but they don’t know the story of who  was buried there. It’s a total enigma.
60
328080
5200
اما نمی‌دانند چه کسی در آنجا دفن شده است. این یک معمای کامل است.
05:33
Here’s the next set of three.
61
333280
2080
در اینجا مجموعه سه تایی بعدی است.
05:35
What word is used when you confirm  or make something more certain?
62
335360
4240
وقتی چیزی را تأیید می‌کنید یا مطمئن می‌شوید از چه کلمه‌ای استفاده می‌شود ؟
05:39
Corroborate. I believed his story because  several other witnesses could corroborate it.
63
339600
6280
تایید کنید. من داستان او را باور کردم زیرا چندین شاهد دیگر می‌توانستند آن را تأیید کنند.
05:45
How can you describe something  that lasts for a very short time?
64
345880
4000
چگونه می توانید چیزی را توصیف کنید که برای مدت بسیار کوتاهی دوام می آورد؟
05:49
Ephemeral. Some plants in the desert live  only a few hours or bloom only a few hours,  
65
349880
7160
زودگذر. برخی از گیاهان در صحرا فقط چند ساعت عمر می‌کنند یا فقط چند ساعت شکوفا می‌شوند،
05:57
those flowers are very ephemeral.
66
357040
2440
این گل‌ها بسیار زودگذر هستند.
05:59
What word describes someone who  dislikes humankind and avoids society?
67
359480
5120
چه کلمه ای کسی را توصیف می کند که انسان را دوست ندارد و از جامعه دوری می کند؟
06:04
Misanthrope. Honestly, my aunt is a little  bit of a misanthrope. She lives alone,  
68
364600
5160
انسان دوست راستش را بخواهید، عمه من کمی آدم‌طلب است. او تنها زندگی می کند،
06:09
hardly ever leaves her house and really  barely communicates with the rest of us.
69
369760
4520
به سختی خانه اش را ترک می کند و واقعاً به سختی با بقیه ارتباط برقرار می کند.
06:14
To confirm or make something more certain.  This is corroborate. Corroborate, to confirm.
70
374280
7520
برای تایید یا اطمینان بیشتر چیزی. این مؤید است. تایید، برای تایید.
06:21
That was his buddy, his sidekick so I wanted  to see how you could corroborate this idea  
71
381800
5680
این رفیق و دستیار او بود، بنابراین می‌خواستم ببینم چگونه می‌توانید این ایده دوستی را تأیید کنید،
06:27
of friendship so I went to the archives  to see like what he was basing that on.
72
387480
4800
بنابراین به بایگانی رفتم تا ببینم او این موضوع را بر چه اساس است.
06:32
I’ve seen those reports and obviously our  intelligence community has seen them as  
73
392280
3520
من آن گزارش ها را دیده ام و بدیهی است که جامعه اطلاعاتی ما نیز آنها را دیده است
06:35
well. At this point those are reports that  we are not able to corroborate at this time.
74
395800
4880
. در حال حاضر اینها گزارش‌هایی هستند که در حال حاضر نمی‌توانیم آن‌ها را تأیید کنیم.
06:40
Little things that tell you about  Jefferson that tell you about the  
75
400680
3920
چیزهای کوچکی که درباره جفرسون به شما می‌گوید و درباره
06:44
lives that you can check that  can be corroborated from outside  
76
404600
3960
زندگی‌ها به شما می‌گوید که می‌توانید بررسی کنید که می‌توان آن را با اطلاعات بیرونی تأیید کرد،
06:48
information so you know that this  person isn’t just making stuff up.
77
408560
3800
بنابراین بدانید که این شخص فقط در حال ساختن چیزها نیست.
06:52
What word is used when you confirm  or make something more certain?
78
412360
4240
وقتی چیزی را تأیید می‌کنید یا مطمئن می‌شوید از چه کلمه‌ای استفاده می‌شود ؟
06:56
Corroborate. I believed his story because  several other witnesses could corroborate it.
79
416600
6520
تایید کنید. من داستان او را باور کردم زیرا چندین شاهد دیگر می‌توانستند آن را تأیید کنند.
07:03
Ephemeral. Something that lasts for a  very short time. We often think of this  
80
423120
5400
زودگذر. چیزی که برای مدت بسیار کوتاهی دوام می آورد. ما اغلب
07:08
with something that is beautiful. It’s  beautiful but then it’s gone. There’s  
81
428520
6080
با چیزی که زیباست به این فکر می کنیم. زیباست اما بعد از بین رفت.
07:14
just so much unexpected life in this extreme  environment and the sheer diversity continues  
82
434600
5000
در این محیط بسیار غیرمنتظره زندگی غیرمنتظره بسیار زیادی وجود دارد و تنوع محض همچنان
07:19
to challenge our perceptions of where and how  living things can exist, but researchers will  
83
439600
5560
ادراکات ما را در مورد مکان و چگونگی وجود موجودات زنده به چالش می‌کشد، اما محققان
07:25
have to study all of it as quickly as they can  because this underwater world is ephemeral.
84
445160
5080
باید   همه آن‌ها را تا جایی که می‌توانند سریع مطالعه کنند، زیرا این دنیای زیر آب زودگذر است.
07:30
And there’s a street artist name De La Vega  who’s really well known. He sells pieces at  
85
450240
4520
و یک هنرمند خیابانی به نام De La Vega وجود دارد که واقعاً شناخته شده است. او قطعاتی را در
07:34
Christie’s and Sellerbies, but he’ll also  do ephemeral art so he’ll tag a chalk in  
86
454760
5000
کریستیز و سلربیز می‌فروشد، اما هنرهای زودگذر نیز انجام می‌دهد، به‌طوری‌که می‌دانید،
07:39
the street or you know, pieces of graffiti that  are going to get taken away the next morning.
87
459760
4360
تکه‌های گرافیتی را که قرار است صبح روز بعد برداشته شوند، در خیابان نشان می‌دهد.
07:44
All of a sudden all the shops are  closed like where is everybody? Why?  
88
464120
3200
ناگهان همه مغازه‌ها بسته می‌شوند، مثل اینکه همه کجا هستند؟ چرا؟
07:47
And they’re off gathering het-top because  het-top gets 200 baht a kilo or more so,  
89
467320
7520
و آن‌ها هت‌تاپ جمع‌آوری می‌کنند زیرا هت‌تاپ 200 بات در هر کیلو یا بیشتر می‌گیرد،
07:54
and you go get them for free out of the forest.
90
474840
2620
و شما می‌روید آن‌ها را رایگان از جنگل بیرون بیاورید.
07:57
Right.
91
477460
599
درست.
07:58
So they’re really highly prized, but they only  come up for about a month, month and a half out  
92
478059
6301
بنابراین آنها واقعاً بسیار ارزشمند هستند، اما آنها فقط برای حدود یک ماه، یک ماه و نیم
08:04
of the year. And when they come up, they make  some dishes using that particular mushroom.
93
484360
6040
در سال ظاهر می شوند. و وقتی بالا می‌آیند، با استفاده از آن قارچ خاص غذا درست می‌کنند.
08:10
Amazing.
94
490400
1080
حیرت آور.
08:11
And so that was the way that I  first connected with the idea  
95
491480
5680
و بنابراین این راهی بود که برای اولین بار با این ایده ارتباط برقرار کردم
08:17
that there was something  regional, local, seasonal,
96
497160
5402
که چیزی منطقه ای، محلی، فصلی،
08:22
Ephemeral.
97
502562
1438
زودگذر وجود دارد.
08:24
Yeah, like just like regional American  food or Spanish food or Italian food or  
98
504000
6360
بله، مانند غذاهای منطقه‌ای آمریکایی یا اسپانیایی یا غذاهای ایتالیایی یا
08:30
French food or anywhere where there’s  a regional, seasonal type cuisine.
99
510360
5920
فرانسوی یا هر جایی که غذاهای فصلی و منطقه‌ای وجود دارد.
08:36
How can you describe something  that lasts for a very short time?
100
516280
3920
چگونه می توانید چیزی را توصیف کنید که برای مدت بسیار کوتاهی دوام می آورد؟
08:40
Ephemeral. Some plants in the desert live  only a few hours or bloom only a few hours,  
101
520200
7200
زودگذر. برخی از گیاهان در صحرا فقط چند ساعت عمر می‌کنند یا فقط چند ساعت شکوفا می‌شوند،
08:47
those flowers are very ephemeral.
102
527400
2600
این گل‌ها بسیار زودگذر هستند.
08:50
Misanthrope. If you know the suffix  ‘mis’, then you know that is means  
103
530000
4960
انسان دوست اگر پسوند «mis» را می‌دانید، می‌دانید که این به معنای
08:54
badly or wrongly or misbehave to behave badly.  Misanthrope. Maybe you know that anthropology is  
104
534960
8760
بد یا اشتباه یا بدرفتاری برای رفتار بد است. انسان دوست شاید می دانید که انسان شناسی
09:03
something you can study in college, the study  of humans, misanthrope. Then it might be easy  
105
543720
5720
چیزی است که می توانید در کالج مطالعه کنید، مطالعه انسان ها، انسان دوستی. در این صورت ممکن است به راحتی   به
09:09
to remember that a misanthrope is someone  who dislikes humankind and avoids society.
106
549440
6880
خاطر بیاوریم که انسان انسان دوست کسی است که از نوع بشر بیزار است و از جامعه دوری می کند.
09:16
But in the movie, you get to know him, he is the  ultimate misanthrope. He does not like people.  
107
556320
7920
اما در فیلم، با او آشنا می‌شوید، او انسان‌دوست نهایی است. او مردم را دوست ندارد.
09:24
He doesn’t like the weather. He doesn’t like the  way the concrete feels on his shoe leather. I mean  
108
564240
6080
او آب و هوا را دوست ندارد او احساس بتن روی چرم کفشش را دوست ندارد. منظورم این است
09:30
there’s just nothing he likes. J Paul Getty  was in his day the world’s richest man. Uhm,  
109
570320
7560
چیزی نیست که او دوست داشته باشد. جی پل گتی در زمان خود ثروتمندترین مرد جهان بود. اوهوم،
09:37
Getty was something of a miser, he was a  misanthrope, uhm, and he was a thoroughly  
110
577880
6920
گتی چیزی شبیه خسیس بود، او یک انسان دوست بود، اوهوم، و
09:44
unpleasant person to most people who knew  him. Uhm, but he was a passionate collector.
111
584800
6000
برای اکثر افرادی که او را می‌شناختند، کاملاً ناخوشایند بود. اوهوم، اما او یک مجموعه دار پرشور بود.
09:50
Do you know that your friends have more  friends than you do? Your friends have  
112
590800
6160
آیا می دانید دوستان شما بیشتر از شما دوستان دارند؟ دوستان شما
09:56
more friends than you do and this is known  as the friendship paradox. Imagine a popular  
113
596960
5440
بیشتر از شما دوستان دارند و این به پارادوکس دوستی معروف است. یک
10:02
person in the social network like a party  host who has hundreds of friends and a  
114
602400
3760
فرد محبوب در شبکه اجتماعی را تصور کنید مانند یک میزبان مهمانی که صدها دوست دارد و یک
10:06
misanthrope who has just one friend. And you  pick someone at random from the population,  
115
606160
4680
انسان دوست که فقط یک دوست دارد. و شما فردی را به‌طور تصادفی از بین جمعیت انتخاب می‌کنید،
10:10
they were much more likely to know the party host.
116
610840
2520
احتمال اینکه میزبان مهمانی را بشناسند بسیار بیشتر است.
10:13
What word describes someone who  dislikes humankind and avoids society?
117
613360
5120
چه کلمه ای کسی را توصیف می کند که انسان را دوست ندارد و از جامعه دوری می کند؟
10:18
Misanthrope. Honestly, my aunt is a little  bit of a misanthrope. She lives alone,  
118
618480
5160
انسان دوست راستش را بخواهید، عمه من کمی آدم‌طلب است. او تنها زندگی می کند،
10:23
hardly ever leaves her house and really  barely communicates with the rest of us.
119
623640
3960
به سختی خانه اش را ترک می کند و واقعاً به سختی با بقیه ارتباط برقرار می کند. در
10:27
Here’s the final set of three vocabulary words.
120
627600
3760
اینجا مجموعه پایانی از سه لغت واژگان است.
10:31
State a noun that describes using every situation  to try to gain power or get an advantage.
121
631360
6240
اسمی را بیان کنید که استفاده از هر موقعیتی را برای به دست آوردن قدرت یا کسب مزیت توصیف می کند.
10:37
Opportunism. Politics is full  of greed and opportunism rather  
122
637600
5320
فرصت طلبی سیاست پر از حرص و طمع و فرصت طلبی است
10:42
than people who actually want to improve society.
123
642920
3400
نه افرادی که واقعاً می خواهند جامعه را بهبود بخشند.
10:46
What’s a word that means a person subject to  sudden unpredictable changes of mood, fickle?
124
646320
7240
کلمه ای که به معنای فردی است که در معرض تغییرات خلقی غیرقابل پیش بینی ناگهانی، بی ثبات است؟
10:53
Mercurial. I had a roommate once that was so  mercurial she was really difficult to live with.
125
653560
7520
دمدمی مزاج. زمانی هم اتاقی داشتم که خیلی سخت بود که زندگی با او واقعاً سخت بود.
11:01
Give a term for irritable, testy, touchy.
126
661080
4440
یک اصطلاح برای تحریک پذیر، بی آزمایش، لمس کننده بدهید.
11:06
Irascible. Unfortunately, my grandfather is  becoming more and more irascible as he ages.
127
666480
7840
تحریک پذیر. متأسفانه، پدربزرگ من با افزایش سن بیشتر و بیشتر عصبانی می شود.
11:14
Opportunism. Using a situation to try to  gain power or get an advantage. This is  
128
674320
5960
فرصت طلبی استفاده از موقعیتی برای به دست آوردن قدرت یا کسب مزیت. این
11:20
similar to the word opportunity. You  see an opportunity and you take it.  
129
680280
4000
شبیه به کلمه فرصت است. شما یک فرصت را می بینید و از آن استفاده می کنید.
11:24
I do want to say that opportunism is used  for someone as a negative trait. It’s like  
130
684280
5560
من می خواهم بگویم که فرصت طلبی برای کسی به عنوان یک ویژگی منفی استفاده می شود. مثل این است که
11:29
they are unfairly taking advantage  of a situation just for themselves.
131
689840
5360
آنها به طور ناعادلانه از موقعیتی فقط برای خودشان سوء استفاده می کنند.
11:35
Opportunism—using a situation to try  to gain power or get an advantage.
132
695200
5680
اپورتونیسم - استفاده از موقعیتی برای تلاش برای کسب قدرت یا کسب مزیت.
11:40
We’ll we’ve heard about political confusion and  opportunism in Kansas, we’ve heard about a bungled  
133
700880
5880
ما در مورد سردرگمی سیاسی و فرصت‌طلبی در کانزاس شنیده‌ایم، درباره
11:46
property tax in Jackson County, a troubled school  district in Kansas City and the test, uh for all  
134
706760
6440
مالیات بر دارایی نامناسب در شهرستان جکسون، یک ناحیه مدرسه مشکل‌دار در کانزاس سیتی شنیده‌ایم و آزمایشی که برای همه
11:53
of them is going to be whether they can overcome  the mistrust, the deep sectarian divisions,  
135
713200
7400
آنها این است که آیا می تواند بر بی اعتمادی، شکاف های عمیق فرقه ای،
12:00
in some cases just political opportunism  and say this is bigger than any one of us.
136
720600
6080
در برخی موارد فقط فرصت طلبی سیاسی غلبه کند و بگوید که این از هر یک از ما بزرگتر است.
12:06
The middle line is just compromised  with no principle which is opportunism.
137
726680
4440
خط وسط فقط به خطر افتاده است بدون هیچ اصل که اپورتونیسم است.
12:11
State a noun that describes using every situation  to try to gain power or get an advantage.
138
731120
6280
اسمی را بیان کنید که استفاده از هر موقعیتی را برای به دست آوردن قدرت یا کسب مزیت توصیف می کند.
12:17
Opportunism. Politics is full  of greed and opportunism rather  
139
737400
5320
فرصت طلبی سیاست پر از حرص و طمع و فرصت طلبی است
12:22
than people who actually want to improve society.
140
742720
3720
نه افرادی که واقعاً می خواهند جامعه را بهبود بخشند.
12:26
Mercurial – a person subject to sudden  unpredictable changes of mood or mind, fickle.
141
746440
7200
مرکوریال - فردی که در معرض تغییرات غیرقابل پیش بینی ناگهانی خلق و خو یا ذهن، بی ثبات است.
12:33
When I see the word mercurial, I think of the  word mercury and I know that that’s the smallest  
142
753640
5840
وقتی کلمه جیوه را می‌بینم، به کلمه جیوه فکر می‌کنم و می‌دانم که این کوچکترین
12:39
planet that moves the fastest so I can think  of somebody quickly, changing between moods.
143
759480
7480
سیاره است که سریع‌ترین حرکت را دارد، بنابراین می‌توانم به سرعت به کسی فکر کنم که بین حالت‌ها تغییر می‌کند.
12:46
Unpredictable changes of mood or  mind, fickle. That’s mercurial.
144
766960
5800
تغییرات غیرقابل پیش بینی خلق و خو یا ذهن، بی ثبات. این جیوه است.
12:52
Horace Greeley was not the biggest  newspaper man in New York but uh,  
145
772760
6640
هوراس گریلی بزرگ‌ترین روزنامه‌نگار در نیویورک نبود، اما
12:59
in ways the most influential highly  mercurial figure who would go from  
146
779400
5120
از جهاتی تأثیرگذارترین چهره‌ای بود که
13:04
despair to elation at the drop of a  hat about the progress of the war.
147
784520
5600
در مورد پیشرفت جنگ از ناامیدی به شادی می‌رفت.
13:10
I mean this is sort of the challenge for  Facebook where it’s, you’re dealing with  
148
790120
4320
منظورم این است که این یک جور چالش برای فیس بوک است، شما با
13:14
all these mercurial teenagers and sort  of you know, the greatest minds of our  
149
794440
3200
همه این نوجوانان مظلوم سر و کار دارید و تا حدودی می دانید، بزرگترین ذهن های
13:17
generation are sort of staring intently at  all this data trying to figure out you know,  
150
797640
3280
نسل ما به نوعی به همه این داده ها خیره می شوند و سعی می کنند بفهمند شما می دانید،
13:20
what the millennials want  but that’s very difficult.
151
800920
4120
آنچه هزاره ها می خواهند، اما این بسیار دشوار است. بایرون که
13:25
Born to an absent father and a mercurial mother,  
152
805040
3800
از پدری غایب و مادری جیوه‌دار به دنیا آمد،
13:28
Byron had a brilliant mind but had a very deep  complex about being born with a misshapen foot.
153
808840
5160
ذهن درخشانی داشت، اما عقده‌ای عمیق در مورد تولد با پایی بدشکل داشت.
13:34
What’s a word that means  a person subject to sudden  
154
814000
3280
کلمه ای که به معنای فردی است که در معرض
13:37
unpredictable changes of mood or mind, fickle?
155
817280
3960
تغییرات غیرقابل پیش بینی ناگهانی خلق و خو یا ذهن، بی ثبات است؟
13:41
Mercurial. I had a roommate once that was so  mercurial, she was really difficult to live with.
156
821240
7880
دمدمی مزاج. زمانی یک هم اتاقی داشتم که خیلی سخت بود، زندگی با او واقعاً سخت بود.
13:49
Irascible. This means irritable,  testy, touchy. That sounds like me  
157
829120
5720
تحریک پذیر. این به معنای تحریک‌پذیر، بی‌تحرک، حساس است.
13:54
if I haven’t had enough sleep several  nights in a row. I’m very irritable,  
158
834840
4880
اگر چندین شب متوالی به اندازه کافی نخوابیده باشم، به نظرم می رسد. من بسیار تحریک پذیر هستم،
13:59
I’m very touchy. I might lash out at  you if you annoy me. I am irascible.
159
839720
6560
من بسیار حساس هستم. اگر شما مرا آزار دهید، ممکن است به شما سرزنش کنم. من عصبانی هستم
14:06
It does not vibrate as much, speak slowly,  
160
846280
3760
آنقدر نمی لرزد، آهسته صحبت کنید،
14:10
the instrument is temperamental, some might  say irascible. And it’s difficult to play.
161
850040
6840
ساز مزاجی است، برخی ممکن است بگویند تندخو. و بازی کردنش سخته
14:16
The reasons why I wanted to do a Happiness  Project was that I felt like I would behave  
162
856880
3880
دلایلی که من می‌خواستم پروژه شادی انجام دهم این بود که احساس می‌کردم
14:20
myself better if I were happier. And I find  that definitely to be true. I’m more patient,  
163
860760
6400
اگر خوشحال‌تر باشم، بهتر رفتار می‌کردم. و من این را مطمئنم که درست است. من صبورتر هستم،
14:27
I’m more forgiving, I’m less irascible.  Uh, I’m more generous when I’m happier.
164
867160
6800
بخشنده تر هستم، کمتر عصبانی هستم. اوه، من وقتی شادتر هستم سخاوتمندتر هستم.
14:33
When your body stops getting the nicotine,  you lose the pleasurable effects, you become  
165
873960
4360
هنگامی که بدن شما دریافت نیکوتین را متوقف می‌کند، اثرات لذت‌بخش را از دست می‌دهید،
14:38
irascible, you have anxiety, you become irritable,  you become cranky and is difficult to function.
166
878320
5280
تحریک‌پذیر می‌شوید، اضطراب دارید، تحریک‌پذیر می‌شوید، بدخلقی می‌شوید و عملکردتان دشوار است.
14:43
Give a term for irritable, testy, touchy.
167
883600
4360
یک اصطلاح برای تحریک پذیر، بی آزمایش، لمس کننده بدهید.
14:48
Irascible. Unfortunately, my grandfather is  becoming more and more irascible as he ages.
168
888960
7680
تحریک پذیر. متأسفانه، پدربزرگ من با افزایش سن بیشتر و بیشتر عصبانی می شود.
14:56
Now it’s time for the quiz. Keep track of your  score and put it in the comments. Alright,  
169
896640
5320
حالا نوبت مسابقه است. امتیاز خود را پیگیری کنید و آن را در نظرات قرار دهید. خوب،
15:01
let’s quiz you. Four definitions,  four words, you match them.
170
901960
6560
بیایید شما را امتحان کنیم. چهار تعریف، چهار کلمه، شما با آنها مطابقت دارید.
15:08
Make an unpleasant feeling less intense.
171
908520
3667
احساس ناخوشایند را کم‌تر کنید.
15:18
Number 1: Make and unpleasant  feeling less intense,
172
918440
4480
شماره 1: ایجاد و احساس ناخوشایند با شدت کمتر،
15:22
That's assuage, C
173
922920
2640
این آرامش است، ج
15:25
Number 2: Confirm or make something more certain
174
925560
4522
شماره 2: تأیید یا چیزی را قطعی‌تر کنید
15:36
Confirm or make something more certain
175
936000
2920
تأیید یا چیزی را قطعی‌تر کنید که
15:38
That’s corroborate, D.
176
938920
2440
تأیید می‌کند، D.
15:41
Number 3: Irritable, testy, touchy
177
941360
3640
شماره 3: تحریک‌پذیر، بی‌تحرک، حساس،
15:50
Irritable, testy, touchy. Remember,  
178
950640
2760
تحریک‌پذیر، بی‌تحرک، لمس‌کننده. به یاد داشته باشید،
15:53
this is like me if I haven’t gotten  enough sleep. That’s irascible.
179
953400
5480
اگر به اندازه کافی نخوابیده باشم، این مثل من است . این عصبانی کننده است
15:58
Number 4: Using a situation to try  to gain power or get at advantage
180
958880
6258
شماره 4: استفاده از یک موقعیت برای تلاش برای کسب قدرت یا کسب مزیت
16:10
Using a situation to try to  gain power or get at advantage
181
970760
4480
استفاده از موقعیت برای تلاش برای کسب قدرت یا به دست آوردن مزیت
16:15
That’s A, opportunism.
182
975240
2800
این A، فرصت طلبی است.
16:18
We’ll do one more section of  matching then we’ll move into  
183
978040
3920
ما یک بخش دیگر از تطبیق را انجام می دهیم سپس به
16:21
complete this sentence. So here we  have five definitions, five words.
184
981960
6640
تکمیل این جمله می رویم. بنابراین در اینجا پنج تعریف، پنج کلمه داریم.
16:28
Number 5: A person or  situation that is mysterious,  
185
988600
3960
شماره 5: شخص یا موقعیتی که مرموز،
16:32
puzzling or difficult or difficult to understand.
186
992560
2698
گیج کننده یا دشوار یا درک آن دشوار است.
16:40
A person or situation that is mysterious,  puzzling or difficult or difficult to understand.
187
1000880
5360
شخص یا موقعیتی که درک آن مرموز، گیج کننده یا دشوار یا دشوار است.
16:46
E, enigma.
188
1006240
2240
E، معما.
16:48
Number 6: Someone who dislikes  humankind and avoids society
189
1008480
5660
شماره 6: کسی که از انسان بیزار است و از جامعه دوری می کند
17:00
Someone who dislikes humankind and avoids society
190
1020160
4040
کسی که از نوع بشر بیزار است و از جامعه دوری می کند
17:04
H, misanthrope.
191
1024200
2480
H، انسان دوست.
17:06
Number 7: A person subject to sudden  unpredictable changes of mood or mind, fickle.
192
1026680
6741
شماره 7: فردی که در معرض تغییرات غیرقابل پیش‌بینی ناگهانی خلق و خو یا ذهن، بی‌ثبات است.
17:19
A person subject to sudden unpredictable  changes of mood or mind, fickle.
193
1039240
6480
فردی که در معرض تغییرات خلقی یا ذهنی غیرقابل پیش‌بینی ناگهانی، بی‌ثبات است.
17:25
F, mercurial.
194
1045720
2200
F، جیوه ای.
17:27
Number 8: Something you cannot see through  or something or someone not easily understood
195
1047920
6939
شماره 8: چیزی که نمی توانید از طریق آن ببینید یا چیزی یا کسی که به راحتی قابل درک نیست
17:40
Something you cannot see through or  something or someone not easily understood
196
1060560
6200
چیزی که نمی توانید از طریق آن ببینید یا چیزی یا کسی که به راحتی درک نمی کند
17:46
I, that’s opaque.
197
1066760
2520
من، این مبهم است.
17:49
Number 9: Something that  lasts for a very short time
198
1069280
5313
شماره 9: چیزی که برای مدت بسیار کوتاهی دوام می‌آورد
18:00
Something that lasts for a very short time
199
1080280
3360
چیزی که برای مدت بسیار کوتاهی طول می‌کشد
18:03
G, ephemeral
200
1083640
2720
G، زودگذر
18:06
Here’s a sentence: Which of  the three words works the best?
201
1086360
4480
در اینجا یک جمله وجود دارد: کدام یک از این سه کلمه بهتر عمل می‌کند؟
18:10
I knew him my whole life but I never  felt I could guess what he was really  
202
1090840
4400
من او را در تمام عمرم می‌شناختم، اما هرگز احساس نمی‌کردم بتوانم حدس بزنم که او واقعاً به چه
18:15
thinking or what he might say  next. He was a bit of a ___.
203
1095240
3920
فکر می‌کند یا در آینده چه می‌گوید . او کمی ___ بود.
18:19
Now, what works here, mercurial, that’s  someone who has unpredictable mood swings  
204
1099160
5760
حالا، چیزی که اینجا کار می‌کند، مرکوریال، کسی است که نوسانات خلقی غیرقابل پیش‌بینی دارد،
18:24
that sort of works but we’re talking  here about what is the person thinking,  
205
1104920
4360
اما ما در اینجا درباره اینکه آن شخص به چه چیزی فکر می‌کند، صحبت می‌کنیم،
18:29
we’re talking about understanding the person.
206
1109280
3160
درباره درک آن شخص صحبت می‌کنیم.
18:32
So for that, enigma is the best choice.  An enigma – a person or situation that’s  
207
1112440
6800
بنابراین برای آن، انیگما بهترین انتخاب است. معما - شخص یا موقعیتی که
18:39
mysterious, puzzling or difficult to understand.
208
1119240
4800
مرموز، گیج کننده یا درک آن دشوار است.
18:44
Sentence #2: There was a bogus story  circulating the news in social media a  
209
1124040
6240
جمله شماره 2: چند سال پیش یک خبر ساختگی در رسانه های اجتماعی منتشر شد
18:50
couple years ago about kids identifying as  animals and parents demanding that schools  
210
1130280
6120
در مورد کودکانی که خود را به عنوان حیوانات معرفی می کردند و والدین از مدارس خواستند که
18:56
put litter boxes in the restrooms.  It upsets so many people. I searched  
211
1136400
4800
جعبه های زباله را در دستشویی ها قرار دهند. خیلی ها را ناراحت می کند. من
19:01
for legitimate sources for hours but  never found anything to the fake story.
212
1141200
7920
ساعت‌ها به دنبال منابع قانونی گشتم اما هیچ‌وقت چیزی برای داستان جعلی پیدا نکردم.
19:09
Opaque – means hard to  understand or can’t see through.
213
1149120
4880
مات - به معنای سخت فهمیدن یا غیرقابل دیدن است.
19:14
Assuage – means to make an unpleasant feeling  less intense. We’re talking about looking for  
214
1154000
6600
آرام کردن - به معنای کاهش شدت یک احساس ناخوشایند است . ما در مورد جستجوی
19:20
information to try to see if this story  is true. We want to corroborate a fake  
215
1160600
6880
اطلاعاتی صحبت می کنیم تا ببینیم آیا این داستان درست است یا خیر. ما می خواهیم یک داستان جعلی را تأیید کنیم
19:27
story. We we’re unable to corroborate  it, unable to confirm make something  
216
1167480
6480
. ما نمی‌توانیم آن را تأیید کنیم، نمی‌توانیم مطمئن‌تر شدن چیزی را تأیید کنیم
19:33
more certain. This was misinformation. This  was not true. We could not corroborate it.
217
1173960
8600
. این اطلاعات غلط بود این درست نبود. ما نتوانستیم آن را تایید کنیم.
19:42
The cathedral’s windows are made  of beautifully colored ____ glass.
218
1182560
7080
پنجره های کلیسای جامع از شیشه ____ رنگی زیبا ساخته شده است.
19:49
Mercurial. We’ll this doesn’t really describe an  
219
1189640
2640
دمدمی مزاج. ما این واقعاً یک شی را توصیف نمی‌کند
19:52
object because it has to do  with changing mood quickly.
220
1192280
3560
زیرا با تغییر سریع خلق و خوی مرتبط است.
19:55
Irascible. Also we know this to  define a person, irritable, testy.
221
1195840
5640
تحریک پذیر. همچنین ما این را برای تعریف یک فرد، تحریک پذیر، بی آزمایش می دانیم.
20:01
Opaque, can describe a person but it can  also describe an object, something you  
222
1201480
5080
مات، می‌تواند یک شخص را توصیف کند، اما می‌تواند یک شی را نیز توصیف کند، چیزی که شما
20:06
can’t see through. Opaque glass, different from  translucent glass which you can see through.
223
1206560
6680
نمی‌توانید از طریق آن ببینید. شیشه مات، متفاوت از شیشه‌های شفافی که می‌توانید از طریق آن ببینید.
20:13
Opaque. Something that you cannot see  through or something or someone not  
224
1213240
5400
مات. چیزی که نمی توانید از طریق آن ببینید یا چیزی یا کسی که به
20:18
easily understood. In this case, it’s the  part of the definition something that you  
225
1218640
5520
راحتی قابل درک نیست. در این مورد، این بخشی از تعریف چیزی است که شما
20:24
cannot see through. That fits with this sentence.
226
1224160
4000
نمی توانید آن را ببینید. که با این جمله همخوانی دارد.
20:29
A guy at work was recently fired for  making personal business deals with  
227
1229120
4560
مردی در محل کار اخیراً به دلیل انجام معاملات تجاری شخصی با
20:33
some of the clients that he had met through the  
228
1233680
2000
برخی از مشتریانی که از طریق شرکت ملاقات کرده بود، اخراج شد
20:35
company. His ___ shocked the rest of  us; we had all signed non-competes.
229
1235680
6280
. ___ او بقیه ما را شوکه کرد. همه ما برای عدم رقابت امضا کرده بودیم.
20:41
A non-compete is something you sign when  you work with a company that says you will  
230
1241960
4440
عدم رقابت چیزی است که وقتی با شرکتی کار می‌کنید امضا می‌کنید که می‌گوید
20:46
not compete with the company or you will  not leave that company and immediately go  
231
1246400
4800
با شرکت رقابت نخواهید کرد یا آن شرکت را ترک نمی‌کنید و فوراً
20:51
work for someone or a company that does  the same thing. So this person was making  
232
1251200
5600
برای کسی یا شرکتی کار می‌کنید که همان کار را انجام می‌دهد. بنابراین این شخص
20:56
personal business deals with the clients  he met through the company. Not allowed.
233
1256800
6040
با مشتریانی که از طریق شرکت ملاقات کرده بود، قراردادهای تجاری شخصی می‌بست. مجاز نیست.
21:02
So the answer is opportunism. Taking  advantage of a situation. And remember  
234
1262840
7000
پس جواب فرصت طلبی است. استفاده از موقعیت و به یاد داشته باشید
21:09
I said this is a negative thing. It’s  something that someone does selfishly.
235
1269840
5440
من گفتم این یک چیز منفی است. این کاری است که شخصی خودخواهانه انجام می دهد.
21:15
Opportunism. His opportunism  shocked the rest of us.
236
1275280
5240
فرصت طلبی فرصت طلبی او بقیه ما را شوکه کرد.
21:20
Okay, last sentence.
237
1280520
2240
باشه جمله آخر
21:22
My ___ neighbor is always looking to  pick a fight – I had to stop following  
238
1282760
4720
همسایه ___ من همیشه به دنبال دعوا است - من مجبور شدم
21:27
her on social media; her posts  were just too negative and angry.
239
1287480
5240
او را در رسانه های اجتماعی دنبال نکنم. پست‌های او خیلی منفی و عصبانی بودند.
21:32
Okay, so all three words here, opaque,  
240
1292720
2680
بسیار خوب، بنابراین هر سه کلمه در اینجا، مبهم،
21:35
that can describe a person difficult to  understand but we’re not talking about  
241
1295400
4160
که می‌توانند فردی را توصیف کنند که درک آن دشوار است، اما ما در مورد
21:39
her being difficult to understand. We’re talking  about her being negative and angry, mercurial,  
242
1299560
5520
دشوار بودن درک او صحبت نمی‌کنیم. ما در مورد منفی و عصبانی بودن او صحبت می کنیم،
21:45
this person could be negative and angry but  someone who is mercurial changes their moods  
243
1305080
5600
این شخص می تواند منفی و عصبانی باشد، اما فردی که جیوه دارد حالات او را تغییر می دهد
21:50
a lot and this sentence has really only talked  about one thing: Negative and angry, therefore,  
244
1310680
6680
و این جمله واقعاً فقط در مورد یک چیز صحبت کرده است: منفی و عصبانی، بنابراین، خیلی
21:57
it’s irascible. That means remember, irritable,  testy, touchy, all of these things can feel like  
245
1317360
7240
عصبانی است. این بدان معناست که به یاد داشته باشید، تحریک‌پذیر، آزمایش‌کننده، حساس، همه این چیزها می‌توانند
22:04
negative and angry. Someone who’s cranky  or grouchy can be described as erasable.
246
1324600
7400
منفی و عصبانی باشند. کسی که بداخلاق یا بداخلاق است را می‌توان پاک‌شدنی توصیف کرد.
22:12
By the way, the place where I get a lot  of my examples is Youglish.com. When you  
247
1332000
6320
به هر حال، جایی که من بسیاری از نمونه‌هایم را می‌گیرم Youglish.com است. وقتی
22:18
learn a new word, go there and type it in  to see many, sometimes hundreds of examples  
248
1338320
6800
کلمه جدیدی را یاد می‌گیرید، به آنجا بروید و آن را تایپ کنید تا نمونه‌های زیادی، گاهی اوقات صدها نمونه را ببینید
22:25
so you can hear how people use the words in  context and get a better idea of the meaning.
249
1345120
6800
تا بتوانید بشنوید که مردم چگونه از کلمات در متن استفاده می‌کنند و ایده بهتری درباره معنی پیدا کنید.
22:31
Keep your learning going now with this  video and don’t forget to subscribe with  
250
1351920
5040
اکنون با این ویدیو به یادگیری خود ادامه دهید و فراموش نکنید که با
22:36
notifications on so you never miss a  new video. I love being your English  
251
1356960
5440
اعلان‌ها مشترک شوید تا هرگز ویدیوی جدیدی را از دست ندهید . من دوست دارم معلم انگلیسی شما باشم
22:42
teacher. That’s it and thanks so  much for using Rachel’s English.
252
1362400
5720
. همین است و از اینکه از انگلیسی Rachel استفاده می‌کنید بسیار سپاسگزاریم.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7