Let's Learn English Phrasal Verbs about Socializing- Let's Hang Out!

Hello everyone and welcome to our next  video in the English Danny phrasal verb  

سلام به همه و به ویدیوی بعدی ما در چالش فعل عبارتی انگلیسی دنی خوش آمدید

challenge. In today's video we will learn phrasal  verbs about socializing. Let's get started!

. در ویدیوی امروز، افعال عباراتی در مورد معاشرت را می آموزیم. بیایید شروع کنیم!

There are five phrasal verbs we will talk about  today. The five phrasal verbs about socializing we  

پنج فعل عبارتی وجود دارد که امروز درباره آنها صحبت خواهیم کرد . پنج فعل عبارتی در مورد معاشرت که

will learn today are: hang out, catch up, stick  up for, hear from, and run into. Let's begin.  

امروز یاد خواهیم گرفت عبارتند از: پاتوق کردن، پیگیری کردن، پایبندی ، شنیدن و برخورد. شروع کنیم.

Our first phrasal verb today is: hang  out. Have you ever heard this before?  

اولین فعل عبارتی ما امروز این است: hang out. آیا قبلاً این را شنیده اید؟

To hang out means to spend time  together doing nothing specific.  

پاتوق کردن به معنای گذراندن وقت با هم بدون انجام کار خاصی است.

It just means to be together with your  friends. For example, we might say  

این فقط به این معنی است که با دوستان خود کنار هم باشید . به عنوان مثال، ممکن است

let's hang out this weekend. This means maybe  I don't know what we will do, I just want to  

بگوییم   بیایید این آخر هفته با هم وقت بگذاریم. این بدان معناست که شاید من نمی دانم چه خواهیم کرد، فقط می خواهم

spend some time together. And here we see another  example, if we wanted to ask a question: hey  

مدتی را با هم بگذرانیم. و در اینجا مثال دیگری را می‌بینیم ، اگر بخواهیم سؤالی بپرسیم: هی

want to hang out this afternoon? This  means let's spend some time together.

می‌خواهی امروز بعدازظهر با هم وقت بگذاریم؟ این یعنی بیایید مدتی را با هم بگذرانیم.

Our next phrasal verb today is: catch up. To  catch up means to talk to someone about what  

فعل بعدی بعدی ما امروز این است: catch up. رسیدن به این معناست که با کسی در

has happened in your life since you saw them  last. For example, if I have not seen my friend  

مورد اتفاقاتی که    در زندگی شما افتاده است صحبت کنید، از آخرین باری که او را دیدید . برای مثال، اگر

in one year when we see each other we will  catch up and talk about what has happened  

یک سال است که دوستم را ندیده‌ام، وقتی همدیگر را می‌بینیم، صحبت می‌کنیم و درباره اتفاقاتی که

since we saw each other one year ago. What  has happened in the last year? For example,  

از یک سال پیش که همدیگر را دیدیم صحبت می‌کنیم. در سال گذشته چه اتفاقی افتاده است؟ برای مثال

it has been so long since we have seen each  other. We need to catch up soon. This means  

، مدت زیادی است که همدیگر را ندیده‌ایم. ما باید زود به نتیجه برسیم این به این معنی است

I want to hear about what's happened in your  life since i saw you last time. Let's catch up!

که   من می‌خواهم درباره اتفاقاتی که از آخرین باری که شما را دیدم در زندگی‌تان بشنوم. بیایید به عقب برسیم!

Here we see another example from a Netflix  show. We can all catch up. This means  

در اینجا نمونه دیگری از نمایش Netflix را می بینیم . همه ما می توانیم به عقب برسیم. این بدان معناست

we can all get together and talk about what  has happened since we were together last time.

که   همه ما می‌توانیم دور هم جمع شویم و درباره اتفاقاتی که از آخرین باری که با هم بودیم صحبت کنیم.

Our third phrasal verb today is stick up for.  To stick up for someone means to defend them,  

سومین فعل عبارتی امروز ما stick up for است. حمایت از کسی به معنای دفاع از او،

or more specifically to speak in support of  someone. Especially when no one else will  

یا به طور خاص تر به حمایت از کسی است. مخصوصاً زمانی که هیچ کس دیگری

so. If you hear someone saying unkind or  mean things about your friend and you say:  

چنین نخواهد کرد. اگر می شنوید که شخصی در مورد دوستتان چیزهای ناخوشایند یا بدی می گوید و می گویید:

hey don't say that. Don't do that, that's not  true. Then you are sticking up for your friend.  

هی این حرف را نزن. این کار را نکنید، این درست نیست. سپس شما به دنبال دوست خود هستید.

For example, I can't believe she was being so  mean to me. Thank you for sticking up for me,  

برای مثال، نمی‌توانم باور کنم که او اینقدر با من بد رفتار می‌کرد. از اینکه حمایتم کردید متشکرم،

you're a true friend. This means, in this  situation someone was saying mean things about  

شما یک دوست واقعی هستید. این بدان معناست که در این موقعیت، شخصی در مورد

you and your friend said: hey how dare you! Don't  do that! Oh, thank you for sticking up for me.  

شما و دوستتان چیزهای بدی می گفت: هی چه جرات داری! این کار را نکن! اوه، ممنون که به من سر زدی

Here we see an example: a woman  saying you leave her alone.  

در اینجا مثالی می‌بینیم: زنی که می‌گوید تنهاش می‌گذاری.

She's talking about her friend sitting down  and here maybe someone has said something mean  

او در مورد دوستش صحبت می کند که نشسته است و در اینجا ممکن است کسی چیز بدی

about her friend and she is sticking up  for her. You leave her alone! Stick up for.

درباره دوستش گفته باشد و او از او دفاع کند. تنهاش میذاری! برای.

Our fourth phrasal verb about socializing is:  hear from. To hear from someone means to be  

چهارمین فعل عبارتی ما در مورد اجتماعی شدن این است: شنیدن از. شنیدن از کسی به معنای

contacted by them. So if they call you, or text  you, or email you then you have heard from them.  

تماس با اوست. بنابراین اگر آنها با شما تماس گرفتند، یا پیامک نوشتند ، یا ایمیلی برای شما ارسال کردند، از آنها شنیده اید.

For example, I haven't heard from her in weeks. I  hope she's okay. This means she has not contacted  

به عنوان مثال، من هفته ها از او خبری ندارم. امیدوارم حالش خوب باشد. این بدان معناست که او

me in any way in several weeks. So I haven't heard  from her. And here we see a scene from a tv show:  

در چند هفته به هیچ وجه با من تماس نگرفته است. بنابراین من از او چیزی نشنیده ام . و در اینجا صحنه‌ای از یک برنامه تلویزیونی را می‌بینیم:

I haven't heard from you all day. This means you  have not messaged me or called me or talked to  

تمام روز از شما چیزی نشنیده‌ام. این بدان معناست که شما در تمام طول روز به من پیام نداده اید یا با من تماس نگرفته اید یا با من صحبت

me in any way, all day. I haven't heard from  you. Our last phrasal verb today is: run into.  

نکرده اید. من از شما چیزی نشنیده ام . آخرین فعل عبارتی ما امروز این است: run into.

To run into someone means to see someone that  you know in public unplanned. For example,  

برخورد با کسی به معنای دیدن شخصی است که می‌شناسید بدون برنامه‌ریزی عمومی. برای مثال،

I ran into my old teacher at the supermarket  today. This means I wasn't planning on seeing  

امروز در سوپرمارکت به معلم قدیمی‌ام برخورد کردم . این بدان معناست که من قصد

my old teacher, but I went to the supermarket  and there's my teacher. I ran into them.  

نداشتم معلم قدیمی ام را ببینم، اما به سوپرمارکت رفتم و معلمم آنجاست. با آنها برخورد کردم.

So for example: we see here two young  friends who run into each other in  

به عنوان مثال: ما در اینجا دو دوست جوان را می‌بینیم که در

public and then run to see each other. So  let's review. Our phrasal verbs today were:  

انظار عمومی با یکدیگر برخورد می‌کنند و سپس برای دیدن یکدیگر می‌دوند. پس بیایید مرور کنیم. افعال عبارتی امروز ما این بود:

hang out, which means to spend time  together doing nothing specific.

hang out، به این معنی که وقت خود را با هم بدون انجام هیچ کار خاصی بگذرانیم.

Catch up: which means to talk to each other about  

تماس بگیرید: به این معنی که با یکدیگر درباره

what has happened since you  saw each other last time.

اتفاقاتی که از آخرین باری که همدیگر را دیدید، صحبت کنید.

Stick up for: which means to defend someone.

Stick up for: که به معنای دفاع از کسی است.

Hear from: which means to be contacted  by someone. And run into, which means to  

شنیدن از: به معنای تماس با شما توسط شخصی. و برخورد کنید، به این معنی

see someone you know in public, unplanned.  Okay everyone that's it for today's video  

که فردی را که می‌شناسید، بدون برنامه‌ریزی در ملاء عام ببینید. خوب همه، برای ویدیوی امروز

in our phrasal verb challenge. See you next time  with more interesting phrasal verbs. bye bye

در چالش فعل عبارتی ما، این کار را انجام دهید. دفعه بعد شما را با افعال عبارتی جالب‌تر می‌بینم. خداحافظ