Prepositions of Movement - Visual Vocabulary Lesson

Hi, I’m Oli.

سلام من اولی هستم

Welcome to Oxford Online English!

به آکسفورد آنلاین انگلیسی خوش آمدید!

In this lesson, you can learn about prepositions of movement, like ‘around’, ‘past’,

در این درس، می‌توانید با حروف اضافه حرکت، مانند «در اطراف»، «گذشته»،

‘towards’, ‘through’ and more.

«به سوی»، «از طریق» و موارد دیگر آشنا شوید.

Have you visited our website?

آیا از وب سایت ما بازدید کرده اید؟

If not, why not?

اگر نه، چرا که نه؟

Go check it out; we have free video lessons, listening lessons and quizzes. Lots of things to help you practice.

برو چک کن؛ ما درس های ویدیویی رایگان، درس های گوش دادن و آزمون ها داریم. چیزهای زیادی به شما کمک می کند تمرین کنید.

If you want to take one-to-one online classes, you can choose from our many highly-qualified

اگر می‌خواهید در کلاس‌های آنلاین یک به یک شرکت کنید، می‌توانید از بین معلمان بسیار ماهر ما انتخاب کنید

teachers.

.

Our classes are personalised for you and your needs, and you can study when you want.

کلاس های ما برای شما و نیازهای شما شخصی سازی شده است و شما می توانید هر زمان که بخواهید مطالعه کنید.

Go take a look: Oxford Online English dot com.

برو نگاه کن: Oxford Online English dot com.

Also, do you want English subtitles while watching this video?

همچنین آیا هنگام تماشای این ویدیو زیرنویس انگلیسی می خواهید ؟

Click the ‘CC’ button in the bottom right now to turn on English subtitles if you need

همین حالا روی دکمه «CC» در پایین کلیک کنید تا در صورت نیاز زیرنویس‌های انگلیسی را فعال

them.

کنید.

Now, let’s look at how to use prepositions of movement in English.

حال، بیایید نحوه استفاده از حروف اضافه حرکت در انگلیسی را بررسی کنیم.

‘Around’ can have two different meanings.

"در اطراف" می تواند دو معنای متفاوت داشته باشد.

First, ‘around’ can mean ‘in a circle’ The train is going around the track.

اول، "در اطراف" می تواند به معنای "در یک دایره" باشد . قطار در حال حرکت در اطراف مسیر است.

‘The earth revolves around its axis.’

«زمین حول محور خود می چرخد.»

‘Around’ can also mean ‘in different directions’.

«در اطراف» همچنین می تواند به معنای «در جهات مختلف» باشد.

For example, if you say ‘we walked around the city centre’, you mean that you walked

برای مثال، اگر بگویید «ما در مرکز شهر قدم زدیم»، به این معناست که

to different parts of the centre.

به قسمت‌های مختلف مرکز راه رفته‌اید.

Here’s another example.

در اینجا یک مثال دیگر است.

He looked around to check that everything seemed OK.

او به اطراف نگاه کرد تا بررسی کند که همه چیز خوب به نظر می رسد.

He looked *around*, so he looked in different directions.

او به * اطراف * نگاه کرد، بنابراین به جهات مختلف نگاه کرد .

Left, right, up, and so on.

چپ، راست، بالا و غیره.

‘Along’ means ‘in a straight line’ plus ‘parallel to’ something.

"Along" به معنای "در یک خط مستقیم" به علاوه "موازی" چیزی است.

She’s walking along the stream.

او در امتداد رودخانه راه می رود.

The woman walked along the street.

زن در خیابان قدم زد.

He’s cycling along the road.

او در کنار جاده دوچرخه سواری می کند.

Instead of ‘along’ you can often use ‘up’ or ‘down’ instead in conversational English.

به جای «همراه»، اغلب می‌توانید از «بالا» یا «پایین» در مکالمه انگلیسی استفاده کنید.

For example, instead of ‘He’s cycling along the road’, you could say ‘He’s

برای مثال، به جای «او در امتداد جاده دوچرخه‌سواری می‌کند»، می‌توانید بگویید «او در

cycling up the road,’ or ‘He’s cycling down the road.’

جاده دوچرخه‌سواری می‌کند» یا «او در جاده دوچرخه‌سواری می‌کند

Confusingly, ‘up’ and ‘down’ often mean exactly the same thing!

».

Sometimes, there’s a small difference.

گاهی اوقات، یک تفاوت کوچک وجود دارد.

‘Up’ can mean ‘towards you’ and ‘down’ can mean ‘away from you’

«بالا» می‌تواند به معنای «به سوی تو» باشد و «پایین» می‌تواند به معنای «دور از تو» باشد

So, these two sentences… …*could* mean the same thing.

، بنابراین، این دو جمله ……*می‌توانند* به معنای یکسان باشند.

They could also be different.

آنها همچنین می توانند متفاوت باشند.

The first sentence – with ‘up’ – could mean that she’s walking towards you, and

جمله اول - با "بالا" - می تواند به معنای این باشد که او به سمت شما می رود

the second sentence – with ‘down’ – could mean that she’s walking away from you.

و جمله دوم - با "پایین" - می تواند به این معنی باشد که او از شما دور می شود.

The couple walked under the bridge.

زن و شوهر زیر پل رفتند.

She passed under the fallen tree.

از زیر درخت افتاده عبور کرد.

‘Under’ is similar to ‘below’, but not exactly the same.

«زیر» شبیه «زیر» است، اما دقیقاً یکسان نیست.

Do you know the difference?

آیا تفاوتش را میدانی؟

‘Below’ means that you stay underneath something.

«زیر» به این معنی است که شما زیر چیزی می‌مانید.

‘Under’ – as a preposition of movement – means that you pass from one side of something

"زیر" - به عنوان حرف اضافه حرکت - به این معنی است که شما از یک طرف چیزی

to another So, if you’re talking about movement, ‘under’

به سمت دیگر می روید، بنابراین، اگر در مورد حرکت صحبت می کنید، "زیر"

is more common.

رایج تر است.

You could say ‘the couple walked below the bridge.’

می توانید بگویید «این زوج زیر پل راه رفتند .»

It’s grammatically correct, but it’s also strange.

از نظر گرامری درست است، اما عجیب است.

Do you know why?

میدونی چرا؟

‘The couple walked below the bridge’ means they stayed in the area underneath the bridge,

«زن و شوهر زیر پل راه رفتند» به این معنی است که آنها در منطقه زیر پل ماندند،

so the bridge was over their heads the whole time when they were walking.

بنابراین در تمام مدت زمانی که آنها راه می رفتند پل بالای سر آنها بود.

‘Over’ is the direct opposite of ‘under’.

"بیش از" مخالف مستقیم "زیر" است.

The plane flew right over our heads.

هواپیما درست بالای سر ما پرواز کرد.

She vaulted over the bar.

او روی میله طاق کرد.

The direct opposite of ‘below’ is ‘above’.

مخالف مستقیم «زیر» «بالا» است.

The difference between ‘over’ and ‘above’ is the same as the difference between ‘under’

تفاوت بین «بالا» و «بالا » با تفاوت بین «زیر»

and ‘below’.

و «زیر» یکسان است.

‘Across’ means from one side of something to the other.

«برابر» به معنای از یک طرف چیزی به طرف دیگر است.

When the light turned green, they walked across the street.

وقتی چراغ سبز شد، آن طرف خیابان راه افتادند .

We walked across a narrow wooden bridge.

از روی پل چوبی باریکی گذشتیم.

When you use ‘across’, there normally isn’t anything above you.

وقتی از «در عرض» استفاده می‌کنید، معمولاً چیزی بالاتر از شما نیست.

Use it for open spaces.

از آن برای فضاهای باز استفاده کنید.

For closed spaces, do you know which preposition to use?

برای فضاهای بسته، آیا می دانید از کدام حرف اضافه استفاده کنید؟

He walked through the door.

از در عبور کرد.

We drove through the tunnel.

از تونل عبور کردیم.

The boat travelled through the swamp.

قایق از میان باتلاق عبور کرد.

Sometimes, both ‘through’ and ‘across’ are possible; you can say ‘The boat travelled

گاهی اوقات، "از طریق" و "در سراسر" امکان پذیر است. می‌توانید بگویید «قایق

through the swamp’ or ‘…across the swamp.’

از میان باتلاق عبور کرد» یا «...از باتلاق عبور کرد.

The meaning is similar, but there could be a small difference.

» معنی مشابه است، اما ممکن است یک تفاوت کوچک وجود داشته باشد.

Do you know?

میدونی؟

‘Through’ means that you enter and then exit something.

"از طریق" به این معنی است که شما وارد و سپس از چیزی خارج می شوید.

If you drive *through* a tunnel, you first drive into the tunnel, and then you drive

اگر از طریق یک تونل رانندگی کنید، ابتدا وارد تونل می شوید و سپس

out of it.

از آن خارج می شوید.

If the boat travels *through* the swamp, it moves into the swamp, then later moves out

اگر قایق *از طریق** باتلاق حرکت کند، به داخل باتلاق حرکت می کند و بعداً از آن خارج می شود

of it.

.

‘Across’ means that you start on one side, and finish on the opposite side.

"در سراسر" به این معنی است که شما از یک طرف شروع می کنید و از طرف مقابل به پایان می رسانید.

If you say ‘the boat travelled across the swamp’, you mean that it entered the swamp

اگر بگویید «قایق از باتلاق عبور کرد» یعنی از

on one side, and exited on the other side.

یک طرف وارد باتلاق شده و از طرف دیگر خارج شده است.

You can use both ‘across’ and ‘through’ with large, open spaces, especially natural

شما می‌توانید از هر دو «در سراسر» و «از طریق» در فضاهای باز و بزرگ، به‌ویژه فضاهای طبیعی استفاده کنید

spaces: fields, parks, gardens, cities, and so on.

: مزارع، پارک‌ها، باغ‌ها، شهرها و غیره.

When you can use both, ‘across’ has a more specific meaning than ‘through’.

وقتی می‌توانید از هر دو استفاده کنید، «در سراسر» معنای مشخص‌تری نسبت به «از طریق» دارد.

Both mean that you entered a space and then exited it, but ‘across’ also tells you

هر دو به این معنی است که شما وارد فضایی شده‌اید و سپس از آن خارج شده‌اید، اما «آنطرف» همچنین به شما می‌گوید

*where* you exited.

*کجا* از آن خارج شده‌اید.

‘Towards’ means that you approach something; you get closer to something.

«به سوی» به معنای نزدیک شدن به چیزی است. شما به چیزی نزدیک می شوید

He walked towards the plane.

به سمت هواپیما رفت.

She’s walking towards the sea.

او به سمت دریا می رود.

They’re walking towards the lighthouse.

آنها به سمت فانوس دریایی می روند.

The opposite of ‘towards’ is ‘away from’.

نقطه مقابل «به سوی» «دور از» است.

Here’s a question: what’s the difference between these two?

در اینجا یک سوال وجود دارد: تفاوت بین این دو چیست؟

Both mean that they *approached* the lighthouse, but they’re slightly different.

هر دو به این معنی است که آنها به فانوس دریایی نزدیک شدند، اما کمی متفاوت هستند.

‘Towards’ tells you a direction.

«به سوی» یک جهت را به شما می گوید.

‘Up to’ tells you a final result.

"تا" نتیجه نهایی را به شما می گوید.

If they walked *towards* the lighthouse, they got closer to it.

اگر به سمت فانوس دریایی راه می رفتند، به آن نزدیک می شدند.

You don’t know where they started or finished, but you know that they got closer to the lighthouse.

شما نمی دانید که آنها از کجا شروع کردند یا به پایان رساندند، اما می دانید که آنها به فانوس دریایی نزدیکتر شده اند.

If they walked *up to* the lighthouse, then they reached the lighthouse; they ended up

اگر آنها *تا** فانوس دریایی راه می رفتند، به فانوس دریایی می رسیدند. آنها در

next to the lighthouse.

کنار فانوس دریایی به پایان رسیدند.

In this case, you don’t know where they started, but do you know where they finished.

در این مورد، شما نمی دانید که آنها از کجا شروع کردند، اما آیا می دانید کجا به پایان رساندند.

‘Into’ has two common meanings as a preposition of movement.

"به" دو معنای مشترک به عنوان حرف اضافه حرکت دارد.

First, it can mean to enter.

اول، می تواند به معنای ورود باشد.

He dived into the water.

او در آب شیرجه زد.

She came into the office.

او وارد دفتر شد.

‘Into’ can also mean to collide with something.

"به" همچنین می تواند به معنای برخورد با چیزی باشد.

The cars crashed into each other.

ماشین ها با هم تصادف کردند.

The opposite of ‘into’ – meaning ‘enter’– is ‘out of’.

متضاد «into» - به معنای «ورود» - «خارج» است.

She took the instruments out of the cupboard.

آلات را از کمد بیرون آورد.

He got out of his car to fill it up with petrol.

از ماشینش پیاده شد تا بنزین بزند.

I was walking past the café when I saw my friend sitting inside.

داشتم از کنار کافه می گذشتم که دیدم دوستم داخل کافه نشسته بود.

The two women walked past the parking garage.

دو زن از کنار پارکینگ عبور کردند.

If you walk past something – for example a house – you start with the house in front

اگر از کنار چیزی – مثلاً یک خانه – رد شوید، از خانه مقابلتان شروع

of you, you walk *past* the house, and then the house is behind you.

می‌کنید، از کنار خانه عبور می‌کنید و سپس خانه پشت سر شماست.

‘Up’ and ‘down’ have two common meanings as prepositions of movement.

"بالا" و "پایین" دو معنی مشترک به عنوان حروف اضافه حرکت دارند.

First, you have the basic meaning: to a higher or lower

اول، شما معنای اصلی را دارید: به یک موقعیت بالاتر یا پایین

position.

تر.

She’s walking up the hill.

او از تپه بالا می رود.

When we let go of the lanterns, they flew up into the sky.

وقتی فانوس ها را رها کردیم، آنها به آسمان پرواز کردند.

He walked down the stairs while talking on the phone.

در حالی که با تلفن صحبت می کرد از پله ها پایین رفت .

The roller coaster accelerated down a steep drop.

ترن هوایی با شیب تند به پایین شتاب گرفت .

You saw earlier that ‘up’ or ‘down’ can also have the same meaning as ‘along’.

قبلاً دیدید که "بالا" یا "پایین" نیز می تواند همان معنای "در امتداد" باشد.

That’s all for this lesson.

این همه برای این درس است.

Thanks for watching!

ممنون از ملاحظه تان!