How to Use Make and Do in English

Hi, I’m Martin.

سلام، من مارتین هستم.

Welcome to Oxford Online English!

به آکسفورد آنلاین انگلیسی خوش آمدید!

In this lesson, you can learn how to use the verbs ‘make’ and ‘do’ in different

در این درس، می‌توانید یاد بگیرید که چگونه از افعال «ساختن» و «کردن» به

ways.

روش‌های مختلف استفاده کنید.

You’ll see the differences between ‘make’ and ‘do’, and all the meanings of each

تفاوت بین «ساختن» و «انجام» و تمام معانی هر

verb.

فعل را خواهید دید.

You’ll also see phrasal verbs and collocations with ‘make’ and ‘do’.

همچنین افعال عبارتی و ترکیب‌بندی‌هایی را با «ساختن» و «انجام» خواهید دید.

Here’s a question: have you visited our website yet?

در اینجا یک سوال وجود دارد: آیا تاکنون از وب سایت ما بازدید کرده اید؟

If you want to learn English, we have many resources to help you, as well as teachers

اگر می خواهید انگلیسی یاد بگیرید، ما منابع زیادی برای کمک به شما داریم و همچنین معلمانی

you can take online lessons with if you want!

که در صورت تمایل می توانید با آنها دروس آنلاین شرکت کنید!

Oxford Online English dot com.

Oxford Online English dot com.

Let's look at our lesson.

بیایید به درس خود نگاه کنیم.

What's the difference between 'make' and 'do'?

تفاوت بین «ساختن» و «انجام» چیست؟

What are you doing?

چه کار می کنی؟

I’m making a shopping list.

دارم لیست خرید درست میکنم

I need some stuff to make dinner.

برای درست کردن شام به چیزهایی نیاز دارم

What are you going to make?

قراره چی بسازی؟

I think some kind of stir-fry.

فکر می کنم نوعی سرخ کردنی است.

I have to do some work, too, so I need something quick.

من هم باید کارهایی انجام دهم، بنابراین به چیزی سریع نیاز دارم .

Sounds tasty!

به نظر خوشمزه میاد

Why do you have to work?

چرا باید کار کنی؟

I have to make a presentation for our meeting tomorrow, and I need to check through what

من باید برای جلسه فردا ارائه کنم، و باید آنچه

I’ve written, and maybe change a few things.

را که نوشته ام بررسی کنم و شاید چند چیز را تغییر دهم.

By the way, can you do the washing-up before I get back?

راستی، می تونی قبل از اینکه برگردم شستشو رو انجام بدی ؟

I’d like to start cooking as soon as I get in.

من دوست دارم به محض ورود به آشپزی شروع کنم.

I need to do everything and get to bed early.

باید همه کارها را انجام دهم و زود بخوابم.

Sure, I’ll do it now.

مطمئنا، الان انجامش می دهم.

Here, you saw three ways to use ‘do’ and three ways to use ‘make’.

در اینجا، سه راه برای استفاده از «do» و سه روش برای استفاده از «ساختن» مشاهده کردید.

Can you remember them?

آیا می توانید آنها را به خاطر بسپارید؟

Imagine you’re an English teacher.

تصور کنید یک معلم زبان انگلیسی هستید.

Could you explain the basic difference between ‘do’ and ‘make’ to someone?

آیا می توانید تفاوت اساسی بین "انجام" و "ساختن" را برای کسی توضیح دهید؟

How would you do it?

چگونه آن را انجام می دهید؟

Think about it!

در مورد آن فکر کنید!

‘Do’ means to perform an activity or a task.

«انجام» به معنای انجام یک فعالیت یا یک کار است.

For example, you do work, do the washing-up, or do everything.

به عنوان مثال، شما کار را انجام می دهید، شستشو را انجام می دهید یا هر کاری را انجام می دهید.

‘Make’ means to create something and/or produce a result.

«ساختن» به معنای ایجاد چیزی و/یا ایجاد نتیجه است.

If you make a shopping list, make dinner, or make a presentation, then you create something;

اگر فهرست خرید تهیه کنید، شام درست کنید، یا ارائه کنید، پس چیزی ایجاد می کنید.

there’s a result at the end of the process.

در پایان فرآیند نتیجه ای وجود دارد.

That’s the basic difference between ‘do’ and ‘make’.

این تفاوت اساسی بین «انجام» و «ساختن» است.

In the rest of this lesson, you’ll learn about ‘do’ and ‘make’ in more detail,

در ادامه این درس، با جزئیات بیشتری با «انجام» و «ساختن» آشنا خواهید شد،

but keep this basic idea in your head.

اما این ایده اصلی را در ذهن خود نگه دارید.

What’s that?

آن چیست؟

I’m making a card for Sasha’s leaving party.

دارم کارتی برای ترک مهمانی ساشا درست می کنم .

I thought it would be nicer to make it myself, rather than just buy something.

فکر کردم بهتر است خودم آن را درست کنم، نه اینکه فقط چیزی بخرم.

How’s it going?

اوضاع چطوره؟

It’s a lot harder than I thought it would be!

خیلی سخت تر از آن چیزی است که فکر می کردم !

This is my second attempt.

این دومین تلاش من است.

I made a lot of mistakes first time and I had to throw it away, but now I think I’m

بار اول اشتباهات زیادی انجام دادم و مجبور شدم آن را دور بریزم، اما اکنون فکر می کنم دارم پیشرفت می کنم

making progress.

.

What happened in the kitchen?

در آشپزخانه چه گذشت؟

Did you make all that mess?

این همه آشفتگی رو درست کردی؟

Ah…

آه...

Yeah…

آره...

I need to make a cake, too.

من هم باید کیک درست کنم.

I mean, I’ve started making a cake.

یعنی شروع کردم به درست کردن کیک.

Let me guess: ‘harder than you thought it would be’?

بگذارید حدس بزنم: «سخت‌تر از آن چیزی که فکر می‌کردید »؟

Yeah…

آره

A little.

… کمی.

I’m trying to make an orange and chocolate sponge.

من دارم سعی میکنم اسفنج پرتقالی و شکلاتی درست کنم .

There’s chocolate all over the walls!

تمام دیوارها شکلات است!

What happened?

چی شد؟

Well, the mixer was making a strange noise, so I took the lid off to see if there was

خب مخلوط کن صدای عجیبی میداد، دربش رو برداشتم ببینم

a problem, but I forgot to turn it off, so the chocolate mixture went everywhere.

مشکلی هست یا نه، اما یادم رفت خاموشش کنم، مخلوط شکلاتی همه جا رفت.

Don’t worry; I’ll clean it up.

نگران نباشید؛ پاکش میکنم

You can use ‘make’ when you create a result.

هنگام ایجاد نتیجه می توانید از «make» استفاده کنید.

You can use ‘make’ for things with a physical result, like ‘make a card’, ‘make a

می‌توانید برای چیزهایی که نتیجه فیزیکی دارند ، از «ساختن» استفاده کنید، مانند «کارت درست کن»، «

cake’, or ‘make dinner’.

کیک درست کن» یا «شام درست کن».

You can also use ‘make’ for non-physical results, like ‘make a mistake’, ‘make

همچنین می‌توانید از «ساختن» برای نتایج غیر فیزیکی مانند «اشتباه کردن»، «

progress’ or ‘make a noise’.

پیشرفت کردن» یا «صدا کردن» استفاده کنید.

Here’s a question: can you think of more examples like this?

در اینجا یک سوال وجود دارد: آیا می توانید نمونه های بیشتری از این قبیل فکر کنید؟

Pause the video and try to find three more examples of phrases with ‘make’ which

ویدیو را مکث کنید و سعی کنید سه مثال دیگر از عبارت‌های «ساختن» که

describe *physical* results, and three which describe *non-physical* results.

نتایج *فیزیکی* را توصیف می‌کنند و سه مثال دیگر که نتایج *غیر فیزیکی* را توصیف می‌کنند پیدا کنید.

Can’t think of three?

نمی توانید به سه فکر کنید؟

Try to find one, or two!

سعی کن یکی، یا دوتا رو پیدا کنی!

Pause the video and do it now.

ویدیو را مکث کنید و همین الان این کار را انجام دهید.

Ready?

آماده؟

What did you get?

چی به دست آوردی؟

For physical results, it’s common to use ‘make’ with food and drink, like ‘make

برای نتایج فیزیکی، استفاده از « ساخت» با غذا و نوشیدنی معمول است، مانند «

a sandwich’, ‘make a cup of coffee’, or ‘make pizza.’

یک ساندویچ درست کنید»، «یک فنجان قهوه درست کنید» یا «پیتزا درست کنید.»

You can also ‘make a toy’, ‘make a chair’, or ‘make a shelf’, if you can do it yourself.

همچنین می‌توانید «اسباب‌بازی درست کنید»، «یک صندلی درست کنید». اگر می‌توانید خودتان این کار را انجام دهید، یا «یک قفسه درست کنید».

You can say that companies make things; for example, ‘Apple makes the iPhone’, or ‘Honda

می توان گفت که شرکت ها چیزهایی می سازند. برای مثال، «اپل آیفون را می‌سازد» یا «هوندا

makes cars’.

اتومبیل‌ها را می‌سازد».

For non-physical results, there are many possibilities.

برای نتایج غیر فیزیکی، احتمالات زیادی وجود دارد.

You could say ‘make a joke’, ‘make a suggestion’, ‘make a friend’, or ‘make

می‌توانید بگویید «شوخی کن»، « پیشنهاد بده»، «دوست بگیر» یا

an appointment.’

«قرار ملاقات بگذار.

It’s also common to use ‘make’ with money words, like ‘make money’, ‘make

» استفاده از «ساختن» با کلمات پولی مانند «پول درآوردن»، «

a profit’ or ‘make an investment.’

سود به دست آوردن» نیز رایج است. یا "سرمایه

Did you get any of these phrases?

گذاری کنید."

Did you find examples that we didn’t?

آیا نمونه هایی پیدا کردید که ما پیدا نکردیم؟

Please share your ideas in the comments!

لطفا ایده های خود را در نظرات به اشتراک بگذارید!

Next, let’s look at a slightly different way to use ‘make’.

در مرحله بعد، بیایید به یک روش کمی متفاوت برای استفاده از "make" نگاه کنیم.

What’s wrong?

مشکل چیه؟

Did something happen?

اتفاقی افتاد؟

What?

چی؟

No, nothing.

نه هیچ چیز. نه چیزی نیست.

You look sad.

غمگین به نظر میرسی

It’s my allergies.

این آلرژی من است

At this time of year, they make my face really puffy.

در این موقع از سال واقعاً صورتم را پف می کنند.

Plus, they make my eyes water.

به علاوه چشمانم را آب می‌کنند.

Are you taking anything?

چیزی میگیری؟

Yeah, I take antihistamines, but they don’t help that much, and they make me sleepy.

بله، من آنتی هیستامین مصرف می کنم، اما آنقدرها کمکی نمی کنند و باعث خواب آلودگی من می شوند.

What are you allergic to?

به چی حساسیت داری؟

Pollen?

گرده؟

I think so, but it makes me sensitive to other things, too, like dust.

فکر می کنم اینطور است، اما من را به چیزهای دیگر نیز حساس می کند، مانند گرد و غبار.

It’s bad, but it only lasts four weeks or so.

بد است، اما فقط چهار هفته یا بیشتر طول می کشد .

You can use ‘make’ to mean ‘produce a reaction in someone.’

می‌توانید از «ساختن» به معنای « ایجاد واکنش در کسی» استفاده کنید.

Similar to the last section, this could be a physical reaction, as in: ‘They make my

مشابه بخش آخر، این می‌تواند یک واکنش فیزیکی باشد، مانند: «

face really puffy,’ ‘They make my eyes water.’

صورتم را واقعاً پف می‌کنند،» «چشم‌هایم را آب می‌کنند».

‘The antihistamines make me sleepy.’

آنتی هیستامین ها باعث خواب آلودگی من می شوند.»

You could also use it for emotional reactions.

همچنین می توانید از آن برای واکنش های احساسی استفاده کنید.

For example: ‘The news made him angry.’

به عنوان مثال: «خبر او را عصبانی کرد.»

‘Thinking about what he said made me happy.’

«فکر کردن درباره آنچه که او گفت مرا خوشحال کرد.»

Finally, you can use ‘make’ for reactions which are both physical and emotional, like

در نهایت، می‌توانید از «ساخت» برای واکنش‌هایی که هم فیزیکی و هم احساسی هستند استفاده کنید،

this: ‘It was such a sad film.

مانند این: «فیلم بسیار غم‌انگیزی بود.

It made me cry for hours.’

این باعث شد ساعت ها گریه کنم.»

‘He’s so funny.

«او خیلی بامزه است.

He makes me laugh all the time.’

او باعث می‌شود همیشه بخندم.»

OK, here’s a task for you.

خوب، این یک وظیفه برای شماست.

Look at three questions: Can you answer these three questions for yourself?

به سه سوال نگاه کنید: آیا می توانید به این سه سوال برای خودتان پاسخ دهید؟

Pause the video, and make your answers.

ویدیو را مکث کنید و پاسخ های خود را بنویسید.

You can write them down, say them out loud, or both.

می توانید آنها را یادداشت کنید، با صدای بلند بگویید یا هر دو.

OK?

خوب؟

Could you do it?

می توانید آن را انجام دهید؟

Of course, everyone’s answers will be different, but here are three suggestions: ‘Being outside

مطمئناً پاسخ‌های همه متفاوت خواهد بود، اما در اینجا سه ​​پیشنهاد وجود دارد: «بیرون بودن

on a beautiful day makes me really happy.’

در یک روز زیبا واقعاً مرا خوشحال می‌کند.»

‘The last thing that made me laugh was a joke my colleague made in a meeting this morning.'

«آخرین چیزی که باعث خنده‌ام شد، شوخی بود که همکارم امروز صبح در جلسه‌ای انجام داد.»

‘Someone not telling the truth could make me angry.’

«کسی که حقیقت را نمی‌گوید می‌تواند من را عصبانی کند.»

Were your answers similar, or not?

آیا پاسخ‌های شما شبیه به هم بود یا نه؟

Feel free to post your answers in the comments and share them with other learners.

پاسخ های خود را در نظرات ارسال کنید و با سایر زبان آموزان به اشتراک بگذارید.

Now, you’ve seen many ways to use ‘make’.

اکنون، راه‌های زیادی برای استفاده از «make» دیده‌اید.

What about ‘do’?

در مورد "انجام" چطور؟

Have you done the report for our sales meeting tomorrow?

آیا گزارش جلسه فروش فردا را انجام داده اید؟

No.

نه.

I won’t be here.

من اینجا نخواهم بود.

Did you not get my email?

ایمیل من رو نگرفتی؟

What email?

چه ایمیلی؟

I sent it to you last week.

هفته پیش برات فرستادم

I’ve been doing a course on digital marketing, and tomorrow I have to do the final exam.

من یک دوره دیجیتال مارکتینگ را گذرانده ام و فردا باید امتحان نهایی را انجام دهم.

So, who’ll do the report?

بنابراین، چه کسی گزارش را انجام خواهد داد؟

I don’t know!

من نمی دانم!

Is there no way you can do it?

هیچ راهی وجود نداره که بتونی انجامش بدی؟

Sorry, no.

متاسفم، نه

I’ve done most of my work for today, and then I’m going straight home to do some

من بیشتر کارهایم را برای امروز انجام داده‌ام، و سپس مستقیماً به خانه می‌روم تا

last-minute revision.

در لحظه آخر بازبینی انجام دهم.

Remember that ‘do’ means that you perform a task or an activity.

به یاد داشته باشید که "انجام" به این معنی است که شما یک کار یا یک فعالیت را انجام می دهید.

You often use it to talk about things you do at work or school.

شما اغلب از آن برای صحبت در مورد کارهایی که در محل کار یا مدرسه انجام می دهید استفاده می کنید.

Look at three examples you heard in the dialogue.

به سه مثالی که در دیالوگ شنیدید نگاه کنید.

Can you remember how to complete the missing words?

آیا می توانید به یاد داشته باشید که چگونه کلمات از دست رفته را کامل کنید ؟

Can you get the answers?

آیا می توانید پاسخ ها را دریافت کنید؟

You’ll see them in a second.

در یک ثانیه آنها را خواهید دید.

So, you can ‘do work’, ‘do business’, ‘do a deal’, ‘do a report’, and so

بنابراین، می توانید «کار انجام دهید»، «تجارت انجام دهید»، «معامله انجام دهید»، «گزارش انجام دهید» و

on.

غیره.

You can also use ‘do’ with other kinds of work, like ‘do housework’ or ‘do

همچنین می‌توانید از «انجام» برای انواع دیگر کار، مانند «انجام کارهای خانه» یا «انجام

homework’.

تکالیف» استفاده کنید.

Also, you can use ‘do’ for many things connected with school and education.

همچنین، می‌توانید از «do» برای بسیاری از موارد مرتبط با مدرسه و آموزش استفاده کنید.

You ‘do research’, ‘do exams’, ‘do a course’, ‘do revision’ and ‘do a

شما «تحقیق می کنید»، «امتحان انجام می دهید»، «یک دوره انجام می دهید »، «بازبینی انجام می دهید» و «یک موضوع را انجام می دهید

subject’.

».

With some of these, you can use other verbs, too.

با برخی از اینها، می توانید از افعال دیگر نیز استفاده کنید.

For example, you can ‘do an exam’, or ‘take an exam’.

برای مثال، می‌توانید «امتحان» یا «امتحان شرکت کنید».

You can also use ‘take’ with ‘course’ or ‘subject’.

همچنین می‌توانید از «برداشتن» با «دوره» یا «موضوع» استفاده کنید.

For example, you can say ‘I have to take four subjects in my first year of university,’

به عنوان مثال، می توانید بگویید «من باید در سال اول دانشگاه

or ‘I have to do four subjects in my first year…’

چهار درس بخوانم» یا «من باید در سال اول چهار درس بخوانم ...»

There’s no difference in meaning; it doesn’t matter which you use.

تفاوت معناداری وجود ندارد. مهم نیست از کدام استفاده می کنید

Let’s look at one more common way to use ‘do’.

بیایید به یک روش رایج دیگر برای استفاده از «do» نگاه کنیم.

Have you done anything about the washing machine?

آیا کاری در مورد ماشین لباسشویی انجام داده اید؟

No, not yet.

نه. هنوز نه.

Well, when are you going to do something?

خب کی میخوای کاری انجام بدی؟

It’s been a week.

یک هفته گذشت

I’m running out of clean clothes!

لباس های تمیزم تمام می شود!

You could do it too, you know.

شما هم می توانید آن را انجام دهید، می دانید.

I can’t do everything around here!

من نمی توانم همه چیز را در اینجا انجام دهم!

What do you mean ‘do everything’?

منظورت از "همه کاری انجام بده" چیست؟

You’ve done nothing all day!

تو تمام روز هیچ کاری نکردی!

You spent the morning watching cartoons in your underwear!

صبح را با لباس زیر به تماشای کارتون گذراندید!

Fine, I’ll do it tomorrow.

باشه فردا انجامش میدم

You can use ‘do’ as a general verb in phrases like ‘do something’.

می‌توانید از «do» به عنوان یک فعل کلی در عباراتی مانند «یک کاری» استفاده کنید.

You heard three more phrases like this in the dialogue.

سه عبارت دیگر از این قبیل را در دیالوگ شنیدید.

Can you remember them?

آیا می توانید آنها را به خاطر بسپارید؟

You heard, ‘do anything’, ‘do everything’ and ‘do nothing.’

شنیده‌اید، «هر کاری انجام بده»، «همه کاری را انجام بده» و «هیچ کاری نکن».

You can use these phrases in different ways.

می‌توانید از این عبارات به روش‌های مختلفی استفاده کنید.

For example: ‘I need to do something about my hair.

به عنوان مثال: "من باید کاری برای موهایم انجام دهم."

It’s a mess!’

به هم ریخته است!»

‘Do you want to do anything this weekend?’

«آیا می‌خواهی این آخر هفته کاری انجام دهی؟»

‘She’s so lazy!

«او خیلی تنبل است!

She sits in her office all day doing nothing.’

او تمام روز در دفترش می‌نشیند و هیچ کاری نمی‌کند.»

‘They’re a very close couple; they do everything together.’

«آنها یک زوج بسیار صمیمی هستند. آنها همه چیز را با هم انجام می دهند.»

Easy, right?

آسان است، درست است؟

To practise, try to make your own examples, too.

برای تمرین، سعی کنید نمونه های خود را نیز بسازید .

Let’s do one more thing.

بیایید یک کار دیگر انجام دهیم.

In our last section, you’ll see some common collocations and phrases using ‘make’

در آخرین بخش ما، برخی از ترکیب‌ها و عبارات رایج را با استفاده از «ساختن»

and ‘do’.

و «انجام» مشاهده خواهید کرد.

What did you make of the play?

نظر شما از نمایشنامه چیست؟

It was interesting, but you could see that they were on a tight budget.

جالب بود، اما می‌توانستید ببینید که آن‌ها با بودجه محدودی روبرو هستند.

They could have done with better lighting, for one thing.

آنها می توانستند با نور بهتر کار کنند، برای یک چیز.

I could hardly see sometimes.

گاهی اوقات به سختی می توانستم ببینم.

I know what you mean.

من میدونم منظورت چیه.

I thought they did a good job of making do with what they had, but obviously it would

من فکر می‌کردم که آن‌ها به خوبی به آنچه داشتند بسنده کردند، اما بدیهی

have been better if they’d had more resources.

است که اگر منابع بیشتری داشتند بهتر بود.

Yeah, they did their best.

بله، آنها تمام تلاش خود را کردند.

Look at some phrasal verbs and collocations with ‘make’ and ‘do’ which you heard.

به برخی از افعال و ترکیب‌های عبارتی با «make» و «do» که شنیدید نگاه کنید.

Can you remember how they were used?

آیا می توانید به یاد داشته باشید که چگونه از آنها استفاده می شد؟

Could you explain what they meant?

می توانید منظور آنها را توضیح دهید؟

‘Make of’ is mostly used in questions, when you want to ask someone for their opinion.

«ساخت از» بیشتر در سؤالات استفاده می شود، زمانی که می خواهید نظر شخصی را بپرسید.

If someone asks you ‘What did you make of it?’, they want to know what you thought.

اگر کسی از شما بپرسد که "چه نتیجه ای از آن گرفتید ؟"، آنها می خواهند بدانند که شما چه فکر می کنید.

For example, if I ask you, ‘What did you make of the concert?’, I’m asking you

برای مثال، اگر از شما بپرسم « از کنسرت چه برداشتی؟»، از

for your opinion; did you like it, or not?

شما نظر می‌خواهم. دوست داشتی یا نه

Did you think it was good, or not?

فکر کردی خوب بود یا نه؟

‘Do with’ means to want or need.

«با» به معنای خواستن یا نیاز است.

It’s conversational.

محاوره ای است

You might say ‘I could do with a cup of tea’, meaning ‘I want a cup of tea.’

ممکن است بگویید «می‌توانم با یک فنجان چای کار کنم»، یعنی «من یک فنجان چای می‌خواهم.»

‘Do a good job’ is easier to guess.

حدس زدن «یک کار خوب انجام بده» آسان‌تر است.

If you do a good job, you do something well.

اگر کار خوبی انجام دهید، کاری را به خوبی انجام می دهید.

It doesn’t have to be about work; you could use it about many things.

لازم نیست در مورد کار باشد؛ شما می توانید آن را در مورد بسیاری از چیزها استفاده کنید.

You can also use different adjectives; for example ‘do a bad job’, ‘do an adequate

شما همچنین می توانید از صفت های مختلف استفاده کنید. به عنوان مثال «یک کار بد انجام دهید»، «یک کار کافی را

job’, and so on.

انجام دهید» و غیره.

‘Make do’ is harder to explain.

توضیح «انجام دادن» دشوارتر است.

Look at an example: ‘I didn’t have time to cook, so we made do with some snacks and

به یک مثال نگاه کنید: «زمانی برای آشپزی نداشتم، بنابراین به تنقلات و

small things.’

چیزهای کوچک بسنده کردیم.»

Does this help?

آیا این کمکی می‌کند؟

If you make do with something, you don’t have what you want, so you have to find a

اگر به چیزی بسنده کنید، آن چیزی را که می خواهید ندارید، بنابراین باید

way to use something else.

راهی برای استفاده از چیز دیگری پیدا کنید.

Here’s another example: ‘After we moved, the furniture didn’t arrive for a week,

این یک مثال دیگر است: «بعد از اینکه اسباب کشی کردیم، اثاثیه یک هفته به دستمان نرسید،

so for a bed we had to make do with a mattress on the floor.’

بنابراین برای یک تخت مجبور شدیم به تشک روی زمین بسنده کنیم.»

This means that you didn’t have the thing you wanted—your bed—so you had to use

این بدان معناست که شما چیزی را که می‌خواستید نداشتید. تخت—بنابراین باید از چیز دیگری استفاده می کردید

something else.

.

‘Do your best’ means to try as hard as you can.

"تمام تلاش خود را بکنید" به این معنی است که تا جایی که می توانید تلاش کنید .

It’s often used when you didn’t get the result you wanted.

اغلب زمانی استفاده می شود که به نتیجه دلخواهتان نرسیدید.

For example: ‘They did their best, but in the end they lost three-nil.’

به عنوان مثال: "آنها تمام تلاش خود را کردند، اما در نهایت سه بر صفر باختند." "

‘I did my best, but there was no way I could

من تمام تلاشم را کردم، اما هیچ راهی وجود نداشت که بتوانم

manage everything alone.’

همه چیز را به تنهایی مدیریت کنم.

There are many more phrasal verbs and collocations with ‘make’ and ‘do’.

" و 'انجام'.

Can you think of any more?

آیا می توانید به چیز دیگری فکر کنید؟

If so, share your ideas in the comments, and make some examples to share your ideas with

اگر چنین است، ایده های خود را در نظرات به اشتراک بگذارید، و چند نمونه برای به اشتراک گذاشتن ایده های خود با

other learners!

دیگر زبان آموزان ایجاد کنید!

Thanks for watching!

ممنون از ملاحظه تان!

See you next time!

بعدا می بینمت!