Practice English Conversation (Terrible father) Improve English Speaking Skills

yes sir no no no I'm calling my  assistant today to check that  

بله قربان نه نه من امروز با دستیارم تماس می گیرم تا

program I will be there on time I know  I know we have to sign that contract  

برنامه را بررسی کنم من به موقع آنجا خواهم بود می دانم می دانم که باید آن قرارداد را امضا کنیم

yeah no you don't have to worry about that  yes I am working hard to make that happen

بله نه شما لازم نیست نگران این باشید بله من سخت کار می کنم تا آن را بسازم این اتفاق می افتد

excuse me sir your son is here should  I tell him to come in sir 1 million  

ببخشید آقا پسر شما اینجاست باید به او بگویم که آقا بیاید 1 میلیون

no that's too much I am sure I can  reach a better agreement with the

نه این خیلی زیاد است من مطمئن هستم که می توانم با

supplier sir your son is here I will tell  him to come in he has been waiting here  

تامین کننده به توافق بهتری برسم آقا پسر شما اینجاست من به او می گویم که بیاید داخل یک ساعت اینجا منتظر ماندم

for an hour I called his manager and he  will meet us the next week yeah no no  

با مدیرش تماس گرفتم و او هفته آینده با ما ملاقات خواهد کرد بله نه

for sure I will let you know I have to  check those numbers before I can do it

مطمئناً به شما اطلاع خواهم داد قبل از اینکه بتوانم این کار را انجام دهم باید آن شماره ها را بررسی کنم

now morning Dad sorry to bother you I  am here I am ready to go to that place

. آماده برای رفتن به آن مکان

we that's okay no we don't have have  to travel next year the meeting will be

ما که اشکالی ندارد نه ما مجبور نیستیم سال آینده سفر کنیم جلسه

here that I know you're busy but  it's getting late why don't we

اینجا خواهد بود که می دانم سرت شلوغ است اما دیر شده است چرا ما نرویم

go yeah all right no I can do it  no it's not necessary you send  

بله خوب نه من می توانم این کار را انجام دهم نه لازم نیست شما

that person I can do it myself yeah  all right and what about the other

آن شخص را بفرستید من خودم می توانم این کار را انجام دهم بله بسیار خوب و در مورد سند دیگر چطور

document Dad hello should I wait for you  here because it is already late can we  

بابا سلام باید منتظر شما باشم زیرا دیر شده است آیا می توانیم

yeah all right sir let's do something I  will check that on the tablet and then  

بله بسیار خوب قربان بیایید کاری انجام دهیم من آن را بررسی می کنم تبلت و سپس

I'll call you back no no it will just take  some minutes it is not difficult for me  

من با شما تماس خواهم گرفت نه نه، فقط چند دقیقه طول می کشد، برای من سخت نیست،

I'll do it now Robert what are you doing here how  many times have I told you not to come into my

اکنون این کار را انجام می دهم رابرت اینجا چه کار می کنید چند بار به شما گفتم که وارد

office yes I know that but you told me to  come here today remember because we have to  

دفتر من نشوید بله من این را بدان اما تو به من گفتی امروز بیام اینجا یادت باشد چون ما مجبوریم

you can't be here while I am working  I am working in an important project

نمی توانی اینجا باشی در حالی که من دارم کار می کنم من در یک پروژه مهم کار می کنم

now I see don't worry dad I can wait  for you but how long are you going  

اکنون می بینم نگران نباش بابا می توانم منتظرت باشم اما تو چقدر هستی می خوام

to take that what I am working how  long all day as always I'll see you  

که کاری که دارم کار میکنم چقدر تمام روز مثل همیشه میبینمت

at home okay what no dad you told  me to come here yesterday remember

خونه باشه چه بابا گفتی دیروز بیام اینجا یادت باشه

really what time I don't remember what did I tell  

واقعا چه ساعتی یادم نمیاد

you yesterday last night you told  me we were going to go to the movies

دیشب چی بهت گفتم تو به من گفت امروز قرار است بریم سینما

today to the movies when did I tell you that  I don't have time to go to the movies Robert  

به سینما کی به تو گفتم رابرت دیشب برای رفتن به سینما وقت ندارم،

last night you came home  and we talked or well I was

تو آمدی خانه و ما صحبت کردیم یا خوب من داشتم

talking no I don't remember maybe I was too  tired I don't have time to go to the movie so  

صحبت می کردم نه. یادت باشه شاید خیلی خسته بودم وقت ندارم برم فیلم

but you promised that look I already bought  the tickets with the money I had been saving  

ولی تو قول دادی که با پولی که پس انداز کرده بودم بلیط رو قبلا خریدم

this is my favorite movie so I want to  arrive on time the movie is not far from

این فیلم مورد علاقه منه پس میخوام سر موقع برسم فیلم نه چندان دور از

here since I already bought the tickets to  go to the movies you can buy the popcorn and

اینجا از آنجایی که من قبلا بلیط را برای رفتن به سینما خریده ام، شما می توانید پاپ کورن و

soda Robert I don't know what you're  talking about I have to deliver some  

نوشابه را بخرید رابرت من نمی دانم در مورد چه چیزی صحبت می کنید،

reports today and why would we go to  the movies it is not Saturday it's

امروز باید چند گزارش ارائه کنم و چرا باید به سینما برویم. شنبه نیست

Tuesday because yesterday you told  me you promised because today is  

سه شنبه نیست چون دیروز به من گفتی قول دادی چون امروز

an important day it is what important day  oh you're right today I have an important

روز مهمی است روز مهمی است آه حق با توست امروز

meeting I have some important do doents to  present I haven't prepared that yet oh God  

جلسه مهمی دارم کارهای مهمی برای ارائه دارم هنوز آن را آماده نکرده ام اوه خدایا

I will have to start right now I will  see you tonight go home and tell your  

باید از همین الان شروع کنم میبینمت امشب برو خونه به مامانت بگم

mom I'll be late but Dad you always tell me  we will do something and then we don't do

دیر میرسم ولی بابا همیشه بهم میگی یه کاری میکنیم و بعد انجامش نمیدیم

it I had been waiting for this day for a long  

منتظر این روز بودم خیلی

time and now we won't be able to go why  don't you listen I am busy I have a lot  

وقته و الان نمیتونیم بریم چرا گوش نمیدی من سرم شلوغه خیلی

to do don't you understand but it will only  be a couple of hours and I already bought the

کار دارم نمیفهمی ولی فقط چند ساعت میگذره و من قبلا

tickets if you already have the tickets  then invite another person your mom or a

بلیط رو خریدم از قبل بلیت‌ها را داشته‌اید، سپس یک نفر دیگر را دعوت کنید مادرتان یا

friend I'm sure you have a lot of friends  you can go to the movies with I don't get

دوستتان، مطمئنم دوستان زیادی دارید که می‌توانید با آنها به سینما بروید

it children today don't want to go with their  parents or siblings they prefer to be with their

. ترجیح می دهند با

friends why does it have to be  different with you go with your friends

دوستانشان باشند چرا باید با تو فرق داشته باشد برو با دوستانت

please or your mom she's at home  I sure she has some time for you

لطفا یا مادرت او در خانه است مطمئنم که او برای تو وقت دارد

go we will have dinner with Mom she  already prepared my favorite meal she

برو با مامان شام می خوریم او قبلاً غذای مورد علاقه من را آماده کرده بود گفت

said don't you understand I am busy do  you see those papers on the floor those  

دان نمی‌دانی من مشغول هستم، آیا می‌بینی آن اوراق را روی زمین می‌بینی، آن

papers are documents that were poorly  written by my assistants they have many

اوراق اسنادی هستند که توسط دستیاران من ضعیف نوشته شده‌اند، خطاهای زیادی دارند،

errors now I have to redo those documents to  be able to present them correctly that will  

اکنون باید آن اسناد را دوباره انجام دهم تا بتوانم آنها را به درستی ارائه دهم که

take a lot and now you tell me that you want  to go to the movies on a Tuesday of course not

زمان زیادی می‌برد و حالا تو به من بگو که می‌خواهی سه‌شنبه به سینما بروی، البته نه

oh okay I see don't worry dad I won't bother you  

اوه باشه، می‌بینم نگران نباش بابا،

anymore okay yeah all right someday  you will understand I am sure I have

دیگر مزاحمت نمی‌شوم، باشه، باشه، روزی می‌فهمی، مطمئنم که

responsibilities I can't be playing with you  like your father I have to work I have many  

مسئولیت‌هایی دارم که می‌توانم مثل پدرت با تو بازی نکنم، باید کار کنم،

things to do I can't be going to the movies any  day of the week a day that has no meaning or

کارهای زیادی برای انجام دادن دارم، نمی توانم در هیچ روز هفته به سینما بروم که معنایی ندارد یا

importance someday when you are a father you will  understand that I am doing the right thing now go  

یک روز وقتی پدر شدی میفهمی که کار درستی میکنم حالا برو

home no that I won't be like you I couldn't do  to my son what you do to me on my birthday bye  

خونه نه که مثل تو نخواهم شد نمیتونم کاری رو که تو روز تولدم با من میکنی با پسرم انجام بدم،

yeah okay you will understand I  have to write some reports so oh  

بله، باشه. می فهمم که باید چند گزارش بنویسم، اوه

he already left never mind this  meeting is important all right  

او قبلاً ترک کرده است، مهم نیست این جلسه مهم است، خوب

Dennis do I have another meeting  today because I have to finish this

دنیس، آیا امروز جلسه دیگری دارم زیرا باید این

report more meetings no sir you have to  go with Mr Branson but that's all for

گزارش را به پایان برسانم جلسات بیشتری را به پایان برسانم، نه آقا، شما باید با آقای برانسون بروید، اما این برای

today oh and today is your son's birthday  Robert he said you were going to the

امروز است. اوه و امروز تولد پسرت است رابرت او گفت تو به سینما می روی

movies yeah I already told him we can't go  to the movies today is Tuesday I have to

آره قبلاً به او گفته بودم که امروز سه شنبه نمی توانیم به سینما برویم من باید

work wait what oh no I totally forgot it it is  Robert's birthday today that's why he was here  

کار کنم صبر کنید چه اوه نه من کاملاً فراموش کردم امروز تولد رابرت است که چرا او اینجا بود

damn it I have to do something you'll see  it in the next video I hope you liked this  

لعنتی باید کاری انجام دهم در ویدیوی بعدی خواهید دید امیدوارم این

conversation if you could improve your English  a little more please subscribe to the channel  

مکالمه را دوست داشته باشید اگر توانستید زبان انگلیسی خود را کمی بیشتر کنید لطفا کانال را سابسکرایب کنید

and share this video with a friend and if you  want to support this channel you can join us  

و این ویدیو را با یک دوست به اشتراک بگذارید و اگر دوست دارید می‌خواهید از این کانال حمایت کنید، می‌توانید به ما بپیوندید

or click on the super thanks button thank  you very much for your support take care

یا روی دکمه تشکر فوق‌العاده کلیک کنید از حمایت شما بسیار متشکرم