Past progressive conversation - Improve English Speaking Skills - English Conversation Practice

morning officer how can I help you was  there a problem here in the neighborhood

افسر صبح چگونه می توانم به شما کمک کنم آیا اینجا در محله مشکلی وجود داشت

good morning sir yeah there was a  problem there was a robbery last night

صبح بخیر قربان بله مشکلی وجود داشت یک سرقت شب گذشته اتفاق افتاد،

oh that's terrible but it's not the  first time it happens it's common here

اوه وحشتناک است، اما این اولین بار نیست که این اتفاق می افتد، اینجا رایج است،

I know this time somebody stole your  neighbor's car and he says it was you

می دانم که این بار کسی شما را دزدیده است. ماشین همسایه و او می‌گوید این تو بودی که داری

what you're kidding right  no I'm sorry he was joking

شوخی می‌کنی درست نه متاسفم که شوخی می‌کرد

how am I gonna steal a car I've never done  something like that he must have confused

چطور می‌خواهم ماشینی را بدزدم که تا به حال انجام نداده‌ام  همچین چیزی باید گیج شده باشد، می‌گوید

well he says he saw you yesterday  you were walking around his house

دیروز تو را دیدم قدم زدن در خانه او

what no that's not true I  wasn't walking around his house

چه نه این درست نیست من در خانه او قدم نمی زدم

sir this is serious I will have to ask you  some questions to know the truth about it

آقا این جدی است باید از شما چند سوال بپرسم تا حقیقت آن را بدانم

I see am I arrested because  I haven't done anything wrong

می بینم که دستگیر شده ام چون کار اشتباهی انجام نداده ام

no sir not yet that's why I need to ask  you some questions to solve this problem  

نه آقا هنوز نه به همین دلیل برای حل این مشکل باید از شما چند سوال بپرسم.

what were you doing last night were you  walking around your neighbor's house

دیشب چه کار می کردید که دیشب در خانه همسایه خود قدم می زدید

last night I was I was I don't  remember what I was doing last night

you don't remember sir please I need  you to remember what you were doing

آقا خواهش می کنم به شما نیاز دارم که رفع کنید چه کاری انجام می دادی خیلی

all right all right wait a second  it's just that I'm so nervous

خوب، یک لحظه صبر کن، فقط من خیلی عصبی هستم،

okay then you're gonna tell me what  were you doing yesterday all day

پس تو می خواهی به من بگویی دیروز چه کار می کردی، تمام روز

well in the morning I was working all day  I usually work from Mondays to Fridays

صبح خوب من تمام روز کار می کردم، معمولاً از دوشنبه ها تا جمعه ها

and yesterday was Friday so I was working from  seven in the morning till five in the afternoon

و دیروز جمعه بود، بنابراین من از هفت صبح تا پنج بعد از ظهر کار می کردم،

all right you were working then what  about lunch time what were you doing

بسیار خوب، شما کار می کردید، پس در مورد وقت ناهار چه می کردید،

you mean on my break it's lunch time so  of course I was eating my lunch as usual  

منظورتان در تعطیلات من، وقت ناهار است، بنابراین، البته من ناهار خود را به عنوان می خوردم. معمولاً

okay were you eating your lunch at  work or you went to another place

باشه، ناهار خود را در محل کار می‌خوردید یا به مکان دیگری می‌رفتید،

no no I wasn't eating in a restaurant  I usually have lunch at work

نه، من در رستوران غذا نمی‌خوردم.

I see is there anyone who can  corroborate this statement

well I don't think so I always have  lunch alone there was nobody with me

ناهار را به تنهایی بخور، هیچ‌کس با من نبود،

um all right what were you doing  from two to five yesterday afternoon

خیلی خب، از ساعت دو تا پنج بعد از ظهر دیروز چه کار می‌کردی،

well when I finished having lunch I went  back to work as usual so I was working

وقتی ناهار را تمام کردم، مثل همیشه سر کار برگشتم، پس کار می‌کردم،

no wait my boss told me to go to a  different place to deliver something

منتظرم رئیسم به من گفت که به جای دیگری بروم. برای ارائه چیزی

so I wasn't working at the office the whole  afternoon I went to Belmore the street

که من بودم تمام بعدازظهر در دفتر کار نمی‌کردم،

when I was going there I met my friend  Tommy he can tell you I was there with him

وقتی داشتم به آنجا می‌رفتم به خیابان بلمور رفتم با دوستم ملاقات کردم تامی او می‌تواند به شما بگوید من آنجا با او بودم خیلی

all right we'll ask him later so you went to  Belmont and what were you doing at Belmont

خوب، بعداً از او می‌پرسیم تا به بلمونت بروید و چه چیزهایی آیا شما در بلمونت در

at Belmont well I was I was  delivering a package yeah

بلمونت کار می‌کردید، من داشتم بسته‌ای را تحویل می‌دادم بله

and what kind of package were you  delivering can you please tell me

و چه نوع بسته‌ای را تحویل می‌دادید، لطفاً به من

sure and it was in fact I don't  know my boss didn't tell me sorry

مطمئن شوید و در واقع نمی‌دانم رئیسم به من نگفت

I see all right what did you do  after you delivered that package

متأسفم. خوب چه کردی بعد از تحویل بسته،

I went to my house it was almost  five o'clock so I finished my work

من به خانه‌ام رفتم، تقریباً ساعت پنج بود، بنابراین کارم را درست تمام کردم،

all right what time did you arrive  home I need you to tell me the exactly

no wait I didn't come home from  work I had to go to another place

چه ساعتی به خانه رسیدی. از سر کار بیا خونه باید برم جای دیگه

okay and where did you have to go after work sir

باشه و بعد از کار کجا باید میرفتی آقا

I want to I went to one of my  friend's house yes I was there

من میخوام برم خونه یکی از دوستام بله من اونجا بودم

and what is your friend's name please  and what were you doing at his house

و اسم دوستت چیه لطفا و چیکار میکردی خانه اش

his name uh his name is Thomas yeah  and I was playing video games with him

نامش اوه اسمش توماس است آره و من با او بازی های ویدیویی بازی می کردم

yeah I wanted to play video games and  he has a PlayStation 5. we were playing

بله می خواستم بازی کنم بازی‌های ویدیویی و او یک پلی‌استیشن 5 دارد. ما داشتیم بازی می‌کردیم،

so you have many friends then why  don't you like eating with other people

بنابراین شما دوستان زیادی دارید، پس چرا دوست ندارید با دیگران غذا بخورید،

no it's just uh I'm new at  that work yeah that's why

نه، فقط اوه من در این کار جدید هستم، بله، به همین دلیل است که

I see well after playing video games  with your friend what did you do

بعد از انجام بازی‌های ویدیویی با آن‌ها خوب می‌بینم. دوستت چیکار کردی

oh then I came home I arrived very late  uh what time did this robbery happen

اوه بعد من اومدم خونه خیلی دیر رسیدم آه ساعت چند بود این سرقت اتفاق افتاد

it was at about nine in the evening  what were you doing at that time sir

حدود ساعت نه شب بود اون موقع چیکار میکردی قربان ساعت

at 9 00 pm um I was I was I was painting

9 شب اوم من بودم داشتم نقاشی میکردم داشتی

you were painting okay sir do you live  alone is there any other person in the house

نقاشی میکردی باشه آقا آیا تنها زندگی میکنی آیا در خانه شخص دیگری هست

another person no of course not I  live with my wife but she traveled  

شخص دیگری نه البته نه من با همسرم زندگی می کنم اما او سفر کرده آره

yeah she had to go to France because of her  job she traveled the day before yesterday

مجبور شد به خاطر شغلش به فرانسه برود او پریروز سفر کرد

okay you said you were painting  at 9pm what were you painting

باشه گفت: داشتی نقاشی می‌کردی ساعت 9 شب چه نقاشی می‌کشیدی،

painting no did I say painting no no I confused

نه، گفتم نقاشی نه، نه من گیج شدم

sir this is really important I need you to  tell me what you were doing at that time

آقا، این واقعاً مهم است، می‌خواهم  به من بگویید در آن ساعت در

at nine oh I was sleeping yeah  I wasn't painting I was sleeping  

ساعت نه چه می‌کردید، اوه، من خواب بودم، بله، من نقاشی نمی‌کردم. خواب بودم

I arrived really tired from work so I just took  a shower and fall asleep I forgot that sorry  

خیلی خسته از سر کار رسیدم پس فقط دوش گرفتم و خوابیدم یادم رفت ببخشید قربان

sir are you sure there is nobody with you at  home I hear a strange noise coming from there  

مطمئنید کسی با شما در خانه نیست من صدای عجیبی را می‌شنوم که از آنجا

yes of course it's my cat maybe as I  was telling you officer I was sleeping  

if you don't have more questions I have a  lot of things to do today I have to work

می‌آید. سوالات بیشتری دارم امروز خیلی کارها برای انجام دادن دارم باید

work but today is Saturday you said  you work from Mondays to Fridays

کار کنم اما امروز شنبه است گفتی از دوشنبه تا جمعه کار می کنی

did I say work no no no no  I have to walk yeah walk

گفتم کار نه نه نه نه باید راه بروم آره راه برو

sir I'm still hearing a noise  coming from your house what is that

آقا من هنوز صدایی می شنوم سروصدا از خانه ات می آید چه چیزی

it's nothing there is nobody inside I told  you my wife is not here she traveled and

نیست هیچ کس داخل نیست به تو گفتم همسرم اینجا نیست او سفر کرده و

baby who is there I'm waiting for you my love

عزیزم که آنجاست من منتظرت هستم عشقم

so you're alone huh I'm sorry but I will have  to arrest you for lying to a police officer

پس تو تنها هستی متاسفم اما میرم باید دستگیرت کنم به خاطر دروغ گفتن به یک افسر پلیس،

no wait she's oh God okay she's my lover

صبر کن، اوه خدا باشه او معشوقه من است، دروغ

I lied I wasn't painting I wasn't  working or playing video games yesterday

گفتم، نقاشی نمی‌کردم، دیروز کار نمی‌کردم یا بازی‌های ویدیویی بازی نمی‌کردم،

I didn't go to work yesterday I was  with her the whole day I'm sorry

دیروز سر کار نرفتم، در کل با او بودم. روزی من متاسفم

anyway I will have to rescue and  we will have to call your wife to

به هر حال من باید نجات دهم و باید همسرت را به

what no please my wife no I  didn't Rob that car I promise

چیزی که دوست ندارم همسرم را صدا کنیم نه، من آن ماشین را دزدیدم، قول می‌دهم

you will have to say that to the judge  now put your hands up and turn around

باید این را به قاضی بگویید. حالا دست‌هایتان را بالا بگیرید و بچرخید،

I hope you liked this conversation if you  could improve your English a little more  

امیدوارم این مکالمه را دوست داشته باشید، اگر می‌توانید انگلیسی خود را کمی بیشتر کنید.

please subscribe to the channel and share  this video with a friend and if you want  

لطفاً در کانال مشترک شوید و این را به اشتراک بگذارید. ویدیو با یکی از دوستانتان

to support this channel you can join  us or click on the super thanks button  

thank you very much for your support take care