Speak Like a Pro! | 14 English Phrases That Will Upgrade Your Vocabulary

18,610 views ・ 2024-07-03

Learn English with Harry


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hi there. This is Harry. Welcome back to Advanced  English Lessons with Harry, where I try to help  
0
80
4760
سلام. این هری است. به « درس‌های پیشرفته انگلیسی با هری» خوش آمدید، جایی که سعی می‌کنم به
00:04
you to get a better understanding of the English  language. Might help you to improve your job  
1
4840
5400
شما کمک کنم تا زبان انگلیسی را بهتر درک کنید . ممکن است به شما کمک کند تا فرصت‌های شغلی خود را
00:10
possibilities for those interviews. Certainly  help you with their conversational English,  
2
10240
4200
برای آن مصاحبه‌ها بهبود بخشید. مطمئناً به شما در مورد انگلیسی مکالمه ای،
00:14
business English. Generally, just improve  what you already know and try to build it  
3
14440
5480
انگلیسی تجاری کمک می کند. به طور کلی، فقط آنچه را که قبلاً می‌دانید بهبود دهید و سعی کنید آن را
00:19
better to get onto those different levels.  A1, A2, B1, B2, whatever it happens to be,  
4
19920
5600
بهتر بسازید تا به آن سطوح مختلف برسید. A1، A2، B1، B2، هر چه که باشد،
00:25
we're here to help you. And if you're  looking for lessons on a one-to-one basis,  
5
25520
3960
ما اینجا هستیم تا به شما کمک کنیم. و اگر به دنبال درس‌های تک به تک هستید، می‌خواهید
00:29
you would like a trial, come back to me and  we'll set you up and get you sorted out.
6
29480
4400
آزمایشی داشته باشید، پیش من بازگردید و ما شما را راه‌اندازی می‌کنیم و به شما رسیدگی می‌کنیم.
00:33
What are we going to look at in this  particular lesson? Well, we're looking  
7
33880
3240
در این درس خاص به چه چیزی نگاه خواهیم کرد ؟ خوب، ما در حال بررسی
00:37
at expressions and idioms to do with the word  break. We've got a lot of them. There are 14,  
8
37120
5920
عبارات و اصطلاحات مربوط به کلمه شکست هستیم. ما تعداد زیادی از آنها را داریم. 14 مورد وجود دارد،
00:43
so I'll go through them one by one  and then I'll give you some examples.
9
43040
4560
بنابراین من آنها را یکی یکی مرور می کنم و سپس چند مثال برای شما می زنم.
00:47
Break the habit. Well, usually when we have  habits, they can often be bad habits smoking,  
10
47600
5320
ترک عادت. خوب، معمولاً وقتی عادت‌هایی داریم، اغلب می‌توانند عادت‌های بد سیگار کشیدن،
00:52
drinking, lazy, whatever they are, they are  bad habits and when somebody wants us to stop,  
11
52920
6520
نوشیدن الکل، تنبلی باشند، هر چه که هستند، عادت‌های بدی هستند و وقتی کسی می‌خواهد ما را ترک کنیم،
00:59
we have to break the habit. I saw Jonathan  last week. He's not smoking. He hasn't  
12
59440
5960
باید این عادت را ترک کنیم. هفته پیش جاناتان را دیدم. او سیگار نمی کشد. او
01:05
smoked for. He says three months. He's  really broken the habit. It's really  
13
65400
4160
برای آن سیگار نکشیده است. می گوید سه ماه. او واقعاً این عادت را ترک کرده است. واقعاً
01:09
great because it's going to be really good  for his health. In fact, when I saw him,  
14
69560
3480
عالی است زیرا برای سلامتی او واقعاً خوب است. در واقع، وقتی او را دیدم،
01:13
he was out jogging. I've never seen  him jog before. To break the habit.
15
73040
6000
او در حال دویدن بود. من قبلاً او را ندیده بودم که در حال دویدن باشد. برای ترک عادت
01:19
Break the habit of a lifetime. I wish I didn't  wake up every morning at 5:30 is quite annoying.  
16
79040
5840
عادت یک عمر را کنار بگذارید. ای کاش هر روز صبح ساعت 5:30 از خواب بیدار نمی شدم بسیار آزاردهنده است.
01:24
Everybody's asleep and I wake up and I don't even  need an alarm. I just wake up whether I go to  
17
84880
5720
همه خوابند و من از خواب بیدار می شوم و حتی به زنگ هشدار هم نیاز ندارم. من فقط از خواب بیدار می شوم چه
01:30
bed at midnight or one in the morning. I still  wake up at 5:30. I'd love to break the habit.
18
90600
8120
نیمه شب بخوابم چه یک بامداد. هنوز هم ساعت 5:30 بیدار می‌شوم. من دوست دارم این عادت را ترک کنم.
01:38
Break the bank. Often we use this negatively.  That's not going to break the bank. So your  
19
98720
7280
بانک را بشکن اغلب ما از این به صورت منفی استفاده می کنیم. این بانک را خراب نمی کند. بنابراین،
01:46
partner says, why don't we go to the movies on  Saturday? I grab a pizza before afterwards. Yeah,  
20
106000
6480
شریک زندگی‌تان می‌گوید، چرا شنبه به سینما نمی‌رویم ؟ من قبل از آن پیتزا می گیرم. اره
01:52
sure. Why not? It's a great idea. We haven't  done it for ages. It's not going to break  
21
112480
3560
حتما. چرا که نه؟ این یک ایده عالی است. ما برای چندین سال این کار را انجام نداده‌ایم. قرار نیست
01:56
the bank. It's only just a pizza. And the  movies will get the early bird menu. So,  
22
116040
5720
بانک را خراب کند. این فقط یک پیتزا است. و فیلم‌ها منوی اولیه پرندگان را دریافت خواهند کرد. بنابراین،
02:01
you know, it's really, really going to be  good. So it's not going to break the bank
23
121760
4840
می دانید، واقعاً، واقعاً خوب خواهد بود . بنابراین نمی‌خواهیم بانک را از بین ببریم
02:06
Or we're going to carry out a new  advertising campaign and we're  
24
126600
3760
یا یک کمپین تبلیغاتی جدید انجام می‌دهیم و
02:10
probably going to advertise on social  media. Okay, well, let's do but let's  
25
130360
4640
احتمالاً در رسانه‌های اجتماعی تبلیغ می‌کنیم . خوب، خوب، بیایید این کار را انجام دهیم، اما بیایید
02:15
not break the bank. Let's just take it slowly  at the beginning. See what sort of returns,  
26
135000
5320
بانک را خراب نکنیم. بیایید در ابتدا آن را به آرامی پیش ببریم . ببینید چه نوع بازدهی داریم،
02:20
see what interest we get and if it works  out well, fair enough. We can go back later  
27
140320
4480
ببینید چه علاقه‌ای به ما می‌رسد و اگر به خوبی و به اندازه کافی منصفانه عمل کند. می‌توانیم بعداً برگردیم
02:24
on and do it again. But not at the beginning.  Let's not break the bank. Let's not overspend.
28
144800
5040
و دوباره این کار را انجام دهیم. اما نه در ابتدا. بانک را خراب نکنیم بیش از حد خرج نکنیم.
02:30
Break even. When we break even, it means  we neither make a profit nor a loss. The  
29
150840
7080
شکستن حتی. هنگامی که ما به صفر می‌رسیم، به این معنی است که نه سود می‌کنیم و نه ضرر.
02:37
business broke even for the first few  years, which is quite amazing actually,  
30
157920
3680
کسب‌وکار در چند سال اول شکست خورد ، که در واقع بسیار شگفت‌انگیز است،
02:41
because we had a lot of a lot of setup costs.  We had to get the property rented, painted,  
31
161600
6400
زیرا ما هزینه‌های زیادی برای راه‌اندازی داشتیم. ما باید ملک را اجاره می‌کردیم، رنگ می‌کردیم،
02:48
decorated, fitted out, and even still we we  made a little bit of money and then with the  
32
168000
6280
تزیین می‌کردیم، تجهیز می‌کردیم، و حتی هنوز هم کمی پول به دست می‌آوردیم و سپس با
02:54
other costs and expenses, we just about  broke even. And we did that for the first  
33
174280
4480
هزینه‌ها و مخارج دیگر، تقریباً به نتیجه رسیدیم . و ما این کار را برای چند سال اول انجام دادیم
02:58
couple of years. So we've got over that little  problem. And I think for the next few years,  
34
178760
5240
. بنابراین ما بر آن مشکل کوچک غلبه کردیم . و من فکر می کنم برای چند سال آینده،
03:04
we should be able to make a small profit.  So to break even means you don't lose money,  
35
184000
6760
باید بتوانیم سود کمی داشته باشیم. بنابراین، سکون به این معنی است که شما پولی را از دست نمی دهید،
03:10
but you don't absolutely make money. And  often we're quite happy just to break even.
36
190760
5520
اما مطلقاً پولی در نمی آورید. و اغلب ما فقط از به هم ریختن شرایط کاملاً خوشحالیم.
03:16
I spend a lot of money buying some  camera equipment. A few years ago,  
37
196280
3680
من پول زیادی را صرف خرید برخی تجهیزات دوربین می‌کنم. چند سال پیش،
03:19
really thinking I was going to get into  photography, but I didn't really like it.  
38
199960
4360
واقعاً فکر می‌کردم می‌خواهم وارد عکاسی شوم، اما واقعاً آن را دوست نداشتم.
03:24
It wasn't really my cup of tea. So I sold  all of the equipment on eBay actually,  
39
204320
6680
این واقعا فنجان چای من نبود. بنابراین من در واقع همه تجهیزات را در eBay فروختم،
03:31
and I broke even. I was really surprised,  so I effectively got my money back. Even  
40
211000
4400
من واقعاً شگفت زده شدم، بنابراین عملاً پولم را پس گرفتم.
03:35
though the cameras were a couple of years old. So  nothing ventured, nothing gained. I broke even.
41
215400
7520
اگرچه دوربین‌ها چند سال از عمرشان گذشته بود. بنابراین هیچ چیز جرأت نکرد، چیزی به دست نیاورد. من شکستم.
03:42
Break fresh ground. Well, when we break fresh  ground it usually means we're going to start  
42
222920
5600
زمین تازه را بشکنید. خوب، وقتی زمین تازه می‌شویم، معمولاً به این معنی است که می‌خواهیم
03:48
something new. A new venture. The business  focused most almost entirely on national  
43
228520
7320
چیز جدیدی را شروع کنیم. یک سرمایه گذاری جدید این کسب و کار تقریباً به طور کامل بر روی
03:55
and local issues. We sold our products in the  local markets. We distributed it to the local  
44
235840
6440
مسائل ملی و محلی متمرکز بود. ما محصولات خود را در بازارهای محلی فروختیم. ما آن را در
04:02
supermarkets around the country. But we were  getting to the stage where we needed to make  
45
242280
5520
سوپرمارکت‌های محلی در سراسر کشور توزیع کردیم. اما ما داشتیم به مرحله‌ای می‌رسیدیم که باید
04:07
some progress. So we decided to go overseas to  break fresh ground to find new markets. We got  
46
247800
8520
کمی پیشرفت کنیم. بنابراین تصمیم گرفتیم برای یافتن بازارهای جدید به خارج از کشور برویم . ما
04:16
invited to a particular exhibition. We made some  contacts and it's beginning to prove worthwhile  
47
256320
7600
به یک نمایشگاه خاص دعوت شدیم. ما چند تماس برقرار کردیم و شروع به نشان دادن ارزشمندی
04:23
and profitable. So to break fresh ground,  do something new, do something different.
48
263920
7160
و سودآوری کرد. بنابراین برای ایجاد فضای تازه، کار جدیدی انجام دهید، کاری متفاوت انجام دهید.
04:31
Break the ice. Well, that's the classic situation.  When you're in the elevator, you're stuck there  
49
271080
6200
یخ را بشکن. خوب، این وضعیت کلاسیک است. وقتی در آسانسور هستید، در آنجا
04:37
or at the beginning of a meeting. You don't know  anybody or you've gone to visit the in-laws for  
50
277280
5480
یا در ابتدای جلسه گیر کرده اید. شما کسی را نمی‌شناسید یا برای اولین بار به دیدن خانواده شوهر رفته‌اید
04:42
the first time. Whoever it happens to be, somebody  has to start the conversation. People are looking  
51
282760
6520
. هر کسی که اتفاق بیفتد، کسی باید مکالمه را شروع کند. مردم
04:49
a little bit nervous or embarrassed or shy. So  somebody breaks the ice. But the weather's good,  
52
289280
6480
کمی عصبی یا خجالت زده یا خجالتی به نظر می رسند. بنابراین، یکی یخ را می شکند. اما هوا خوب است،
04:55
isn't it? Did you see that new film? Do you see  what they've done to the high street? So little  
53
295760
6200
اینطور نیست؟ اون فیلم جدید رو دیدی؟ آیا می‌بینی با خیابان چه کرده‌اند؟ موضوعات بسیار کم
05:01
topics, little chit-chat conversations that were  very definitely break the ice. Get people feeling  
54
301960
6280
، مکالمه‌های کوچک چت که قطعاً یخ را می‌شکنند. کاری کنید که مردم
05:08
a little less uncomfortable, a little bit more  relaxed, and then you can get down to business.
55
308240
6480
کمی کمتر احساس ناراحتی کنند، کمی آرام‌تر شوند، و سپس می‌توانید دست به کار شوید.
05:14
You go to the boss to talk about your salary  rise, or your promotion or your appraisal,  
56
314720
6600
شما نزد رئیس می روید تا در مورد افزایش حقوق، یا ترفیع یا ارزیابی خود صحبت کنید،
05:21
and he starts asking you about, Oh, how's  the work going? You know, we had the football  
57
321320
4160
و او شروع به پرسیدن از شما می کند، اوه، کار چطور پیش می رود؟ می دانید، ما مسابقه فوتبال را داشتیم
05:25
match. Did you get everything sorted out  in your new home? And these are all little  
58
325480
5520
. آیا همه چیز را در خانه جدیدتان مرتب کردید؟ و اینها همه
05:31
topics to break the ice and then. Okay, look,  let's get down to business to break the ice.
59
331000
6960
موضوعات کوچکی برای شکستن یخ و سپس. خوب، نگاه کنید، بیایید دست به کار شویم تا یخ را بشکنیم.
05:37
Break the news. I asked Doctor Johnston to help  me break the news to her tomorrow. Often this is  
60
337960
5480
خبر بده از دکتر جانستون خواستم که به من کمک کند فردا این خبر را به او برسانم. اغلب این
05:43
about bad news. Somebody has to break the news.  You're talking to your sister. You didn't do  
61
343440
5480
درباره اخبار بد است. یک نفر باید خبر بدهد.  داری با خواهرت حرف میزنی شما
05:48
particularly well in your exams. In fact, you  were very disappointed. And your sister says,  
62
348920
4440
در امتحانات خود   خوب عمل نکردید. در واقع، شما بسیار ناامید شدید. و خواهرت می‌گوید،
05:53
well, okay, now you have to tell Mum and Dad  who's going to break the news. Do you want me  
63
353360
4560
خب، خوب، حالا باید به مامان و بابا بگویید چه کسی خبر را می‌دهد. آیا می‌خواهید این
05:57
to do it for you? No, no, I'll do it. I better get  it over with. Yeah. To break the news, you have to  
64
357920
5960
کار را برای شما انجام دهم؟ نه، نه، انجامش می دهم. بهتر است آن را تمام کنم. آره برای انتشار اخبار، باید
06:03
tell something to somebody, something bad. We have  to break the news to the staff. Sooner or later,  
65
363880
6560
به کسی چیزی بگویید، چیز بدی. ما باید اخبار را به کارکنان برسانیم. دیر یا زود،
06:10
you know, they're beginning to talk about it. They  know we've got problems. They really think we're  
66
370440
5160
می دانید، آنها شروع به صحبت در مورد آن می کنند. آنها می‌دانند که ما مشکلاتی داریم. آنها واقعاً فکر می کنند که ما
06:15
going to sack a few people, so better to break  the news sooner rather than later. We'll have  
67
375600
5720
چند نفر را اخراج خواهیم کرد، بنابراین بهتر است زودتر اخبار را منتشر کنیم.
06:21
a staff meeting on Friday before the weekend,  and we'll tell them then to break the news.
68
381320
6520
جمعه قبل از تعطیلات آخر هفته   جلسه کارکنان خواهیم داشت و به آنها می‌گوییم که اخبار را اعلام کنند.
06:27
Break the spell. Well, it could be stuck in  the middle of a heat wave at the moment. So  
69
387840
6320
طلسم را بشکن خوب، ممکن است در حال حاضر در وسط موج گرما گیر کرده باشد. بنابراین
06:34
there's a spell of really hot weather, but then  it's announced that there's going to be a big,  
70
394160
4840
یک هوای واقعاً گرم وجود دارد، اما  سپس اعلام می‌شود که
06:39
big thunderstorm on Tuesday that will break the  spell of hot weather that we've had and a bit of,  
71
399000
7080
در روز سه‌شنبه یک طوفان بزرگ و رعد و برق بزرگ وجود خواهد داشت که طلسم هوای گرمی که داشته‌ایم و کمی
06:46
light relief. And the temperature should drop  or a bit of fresh air. So everybody will be  
72
406080
5240
تسکین خفیف را خواهد شکست. و دما باید کاهش یابد یا کمی هوای تازه داشته باشد. بنابراین همه
06:51
feeling a little happier and a little  bit more comfortable to break the spell.
73
411320
5440
برای شکستن طلسم کمی خوشحال تر و کمی راحت تر خواهند بود.
06:56
Or somebody is very, very close to a friend, but  they have a sort of a bad influence on them. And  
74
416760
8720
یا شخصی بسیار بسیار نزدیک به یک دوست است، اما به نوعی تأثیر بدی روی آنها می گذارد. و
07:05
you'd really like to break that spell.  You'd really like something to happen.  
75
425480
4960
واقعاً دوست دارید این طلسم را بشکنید. شما واقعا دوست دارید اتفاقی بیفتد.
07:10
So you say, oh, I wish that girl would get  transferred to another school or I wish,  
76
430440
6160
پس شما می گویید، اوه، ای کاش آن دختر به مدرسه دیگری منتقل می شد یا من
07:16
really? David would go and find another  course, try and break the spell that he's  
77
436600
4680
واقعاً؟ دیوید می رفت و دوره آموزشی دیگری پیدا می کرد، سعی می کرد طلسمی را که
07:21
under with that girl. She's not really a  good influence on him at all. Something  
78
441280
4560
با آن دختر به سر می برد، بشکند. او واقعاً تأثیر خوبی روی او ندارد.
07:25
has to be done to break that spell, to  break that control that she has over him.
79
445840
6480
برای شکستن این طلسم، برای شکستن کنترلی که او بر او دارد، باید کاری انجام داد.
07:32
Okay. And remember, if you liked this particular  lesson, then please like the video and if you can,  
80
452320
5160
باشه. و به یاد داشته باشید، اگر این درس خاص را دوست داشتید ، لطفاً ویدیو را لایک کنید و اگر می‌توانید،
07:37
please subscribe to the channel  because it really, really helps.
81
457480
3600
لطفاً در کانال مشترک شوید زیرا واقعاً کمک می‌کند.
07:41
Break your heart. Well, lots of things would  break your heart. Yeah. Things you had your son  
82
461080
5800
دلت بشکن خوب، خیلی چیزها قلب شما را می‌شکند. آره چیزهایی که باعث شد پسر
07:46
or daughter break up with their first boyfriend  or girlfriend. That would break your heart and  
83
466880
5040
یا دخترتان از اولین دوست پسر یا دوست دخترش جدا شود. این کار قلب شما را خواهد شکست و
07:51
certainly break their hearts. Okay. Having to  move home after being there for so many years  
84
471920
5240
مطمئناً قلب آنها را خواهد شکست. باشه. مجبور به نقل مکان به خانه پس از سال‌ها حضور در آنجا،
07:57
would break your heart. Retiring from your  job might break your heart. Unfortunately,  
85
477160
5920
قلب شما را می‌شکست. بازنشستگی از شغلتان ممکن است قلب شما را بشکند. متأسفانه،
08:03
but the sad passing of your favourite dog or  cat, that would very definitely break your heart.
86
483080
7080
اما مرگ غم انگیز سگ یا گربه مورد علاقه شما ، قطعاً قلب شما را می شکند.
08:10
Break the rules. Well, we've all  broken the rules at some time,  
87
490160
4160
قوانین را بشکنید. خوب، همه ما زمانی قوانین را زیر پا گذاشته‌ایم،
08:14
particularly when we talk about the rules of  the road. Who hasn't driven faster than the  
88
494320
5000
مخصوصاً وقتی در مورد قوانین جاده صحبت می‌کنیم. چه کسی سریعتر از سرعت مجاز رانندگی نکرده است
08:19
speed limit? Who has parked in an illegal parking  zone? Who has parked somewhere on the chance that  
89
499320
7360
؟ چه کسی در یک منطقه پارک غیرقانونی پارک کرده است ؟ کسانی که در جایی پارک کرده اند به این احتمال که
08:26
they don't put money into the meter or pay for  it. So we've all at some stage broken the rules,  
90
506680
6280
پولی در کنتور نگذارند یا برای آن پول نپردازند. بنابراین همه ما در مرحله‌ای قوانین، به‌ویژه
08:32
particularly the rules of the road, and hopefully  we haven't been caught or unfortunate like me. And  
91
512960
6520
قوانین جاده‌ای را زیر پا گذاشته‌ایم، و امیدوارم که مانند من گرفتار یا بدبخت نشده باشیم. و
08:39
you get a letter in the post and there's  a photograph of your car registration,  
92
519480
5120
نامه‌ای در پست دریافت می‌کنید و عکسی از ثبت نام اتومبیل شما وجود دارد،
08:44
and you was photographed driving at 60 or 70km  on a Sunday morning when there nobody else  
93
524600
6400
و از شما عکس گرفته شده است که در 60 یا 70 کیلومتری صبح یکشنبه در حال رانندگی هستید، در حالی که هیچ کس دیگری
08:51
around. And yeah, we're going a bit too fast.  I had to pay the penalty, to break the rules.
94
531000
6080
در اطراف نیست. و بله، ما خیلی سریع پیش می رویم. من باید جریمه را می پرداختم تا قوانین را زیر پا بگذارم.
08:57
Break the silence. Well, again, a bit like  breaking the news. Somebody has to break  
95
537080
5400
شکستن سکوت. خوب، دوباره، کمی شبیه به خبر دادن است. کسی باید
09:02
the silence. You come home from school or work  or something, and when you walk into the room,  
96
542480
6360
سکوت را بشکند. از مدرسه یا محل کار یا چیزی به خانه می‌آیید، و وقتی وارد اتاق می‌شوید،
09:08
there's an atmosphere. People are not talking  to each other because something has been said.  
97
548840
5280
فضایی ایجاد می‌شود. مردم با یکدیگر صحبت نمی کنند زیرا چیزی گفته شده است.
09:14
Something has been done. So you say, okay,  what is it? What happened? And there's a  
98
554120
5920
کاری انجام شده است. پس شما می گویید، خوب، آن چیست ؟ چی شد؟ و
09:20
silence in the room. So somebody has to break  the silence. Okay, somebody better tell me what's  
99
560040
5400
سکوتی در اتاق حاکم است. پس کسی باید سکوت را بشکند. خوب، بهتر است یکی به من بگوید که چه
09:25
going on. Who did what? And then, of course, your  partner tells you. Well, the kids did. There's.  
100
565440
4120
خبر است. چه کسی چه کرد؟ و سپس، البته، شریک زندگی‌تان به شما می‌گوید. خوب، بچه ها این کار را کردند. وجود دارد.
09:29
The kids did that. Then the kids say, well,  it wasn't my fault and blah, blah, blah. So  
101
569560
4200
بچه ها این کار را کردند. بعد بچه‌ها می‌گویند، خب، تقصیر من نبود و بل، بل، بلا. بنابراین
09:33
eventually you break the silence. Somebody tells  you everything that's going on, and people get  
102
573760
4760
در نهایت سکوت را می‌شکنی. کسی همه چیز را به شما می گوید و مردم
09:38
back to normal and are talking to each other. So  when we break the silence, we break that sort of,  
103
578520
6680
به حالت عادی باز می گردند و با یکدیگر صحبت می کنند. بنابراین وقتی سکوت را می شکنیم، آن
09:45
atmosphere that's around particularly as a result  of a misunderstanding or family argument over how
104
585200
6840
جوی را می شکنیم که به ویژه در نتیجه یک سوء تفاهم یا مشاجره خانوادگی در مورد چگونگی
09:52
to break the silence.
105
592040
1800
شکستن سکوت وجود دارد.
09:53
Break something in two. Well, the easiest  thing to break in the bar. Chocolate. Half  
106
593840
5720
چیزی را به دو نیم بشکن خب، ساده‌ترین چیز برای شکستن در نوار. شکلات. نصف
09:59
for you. Half for me. Broke the biscuit  in two. You broke the workload in two.  
107
599560
5680
برای تو. نصف برای من بیسکویت را به دو نیم کرد. شما حجم کار را به دو قسمت تقسیم کردید.
10:05
Give half to one colleague and half to the  other. Yeah. So we've got an assignment. I'm  
108
605240
4600
نیمی را به یک همکار و نیمی را به دیگری بدهید. آره بنابراین ما یک تکلیف داریم. می‌خواهم
10:09
going to break it into. Yeah, we'll do this  half this week and the other half next week.  
109
609840
5600
آن را بشکنم. بله، نیمی از این هفته و نیمی دیگر هفته آینده این کار را انجام خواهیم داد.
10:15
So we look at the schedule. We look at what's  needed. We got to pack all these boxes. Okay.  
110
615440
5160
بنابراین ما به برنامه نگاه می کنیم. ما به آنچه مورد نیاز است نگاه می کنیم. ما باید همه این جعبه ها را بسته بندی کنیم. باشه.
10:20
Let's look. Let's break this into. You  take that from left to right. I'll take  
111
620600
4840
بیایید نگاه بیندازیم. بیایید این را بشکنیم. آن را از چپ به راست می‌گیرید.
10:25
the others from right to left. So to break it  into two so that everything is evenly divided  
112
625440
5640
بقیه را از راست به چپ می‌برم. بنابراین آن را به دو قسمت تقسیم کنیم تا همه چیز به طور مساوی تقسیم شود
10:31
and we achieve our objectives or achieve  our goals. To break into means to divide.
113
631080
6600
و ما به اهداف خود برسیم یا به اهداف خود برسیم. شکستن به معنای تقسیم کردن است.
10:37
Break your back. Wow. This is a very common  expression when somebody thinks they have  
114
637680
6000
کمرت بشکن وای. وقتی کسی فکر می‌کند که
10:43
worked really, really hard. You know, I broke my  back getting that project done. I worked late at  
115
643680
6720
واقعاً خیلی سخت کار کرده است، این یک عبارت بسیار رایج است. می‌دانی، برای انجام آن پروژه کمرم شکست.
10:50
least 3 or 4 nights last week, and a couple of  nights this week. I got the project completed and  
116
650400
6040
هفته گذشته حداقل 3 یا 4 شب تا دیر وقت کار کردم و این هفته چند شب. من پروژه را تکمیل کردم و
10:56
I sent it to him. He didn't even acknowledge it.  He didn't even tell me. Thank you. He didn't say,  
117
656440
6240
آن را برای او فرستادم. او حتی آن را تصدیق نکرد. حتی به من هم نگفت. متشکرم. او نگفت،
11:02
well done. I mean, that's the last time I'm  going to break my back for him. Anything  
118
662680
3720
آفرین. منظورم این است که این آخرین باری است که می‌خواهم برای او کمرم را بشکنم. چیز
11:06
else he asked me for? Yeah, I'll do it.  But if he thinks I'm going to work late,  
119
666400
4040
دیگری از من خواسته است؟ آره انجامش میدم اما اگر فکر می‌کند که من دیر سر کار می‌روم،
11:10
he's got another thing coming. I broke my back  for that. And then the last time I do it. You  
120
670440
5800
چیز دیگری در راه است. به خاطر آن کمرم شکست. و سپس آخرین باری که این کار را انجام دادم.
11:16
could break your back digging the garden in early  spring after a long, hard winter and the ground  
121
676240
6800
می‌توانید در اوایل بهار، پس از یک زمستان طولانی و سخت، پشت خود را با حفر باغ بشکنید و
11:23
perhaps hasn't thawed as well as you thought. So  takes a little bit more effort, and you end up  
122
683040
5040
شاید زمین آن‌طور که فکر می‌کردید ذوب نشده باشد. بنابراین، کمی تلاش بیشتری می‌طلبد، و در نهایت
11:28
with a few blisters on your hands so you really  physically broke your back, digging that soil,  
123
688080
6760
با چند تاول روی دست‌هایتان مواجه می‌شوید، بنابراین واقعاً از نظر فیزیکی کمرتان را شکستید، آن خاک را کندید،
11:34
turning that ground over, getting ready to plant  the vegetables. Okay, so to break your back.
124
694840
6440
آن زمین را برگردانید و برای کاشت سبزیجات آماده شوید . باشه پس برای شکستن کمرت
11:41
To break someone's fall, well,  when you break someone's fall,  
125
701280
3120
برای شکستن زمین خوردن کسی، خوب، وقتی زمین خوردن کسی را می‌شکنی،
11:44
you provide a sort of a cushion or  literally so that when they fall,  
126
704400
4480
نوعی بالشتک فراهم می‌کنی یا به معنای واقعی کلمه برای اینکه وقتی افتاد، به
11:48
they don't hurt themselves. A few weeks ago I was  out with my grandkids and they loved climbing,  
127
708880
5600
خودش صدمه نزند. چند هفته پیش با نوه‌هایم بیرون رفته بودم و آن‌ها
11:54
as all young kids do, and the two of them were  climbing up the tree and one of them slept.  
128
714480
4880
مثل همه بچه‌های جوان عاشق کوهنوردی بودند، و هر دو از درخت بالا می‌رفتند و یکی از آنها خوابید.
11:59
Luckily I happened to be standing near the tree  and I was able to grab him to break his fall so  
129
719360
5080
خوشبختانه من اتفاقی نزدیک درخت ایستادم و توانستم او را بگیرم تا سقوطش را بشکنم تا به
12:04
he didn't literally break his arm or his. Worse  still. Okay, so I was able to break his fall.
130
724440
7360
معنای واقعی کلمه دستش یا دستش نشکند. بدتر هنوز. خوب، پس من توانستم سقوط او را بشکنم.
12:11
When I used to ski and I skied very badly. If I  felt I was going to fall, which is quite often,  
131
731800
5040
زمانی که اسکی می کردم و خیلی بد اسکی می کردم. اگر احساس می‌کردم می‌خواهم زمین بخورم، که اغلب اتفاق می‌افتد، به
12:16
I rolled on my side to break my fall so that  it wouldn't damage my back. Or I could roll  
132
736840
6560
پهلو غلت می‌زدم تا سقوطم را بشکنم تا به کمرم آسیبی وارد نشود. یا می‌توانستم
12:23
pretty quickly and not get injured. So  to break your own fall. So a cushion  
133
743400
6000
خیلی سریع غلت بخورم و آسیب نبینم. بنابراین برای شکستن سقوط خود. بنابراین یک بالشتک این کار را
12:29
will do it. Yeah. So something  that you can land softly.
134
749400
4760
انجام خواهد داد. آره بنابراین چیزی که بتوانید به آرامی فرود بیایید.
12:34
And then finally, we've got to break the  mould. We've got an expression in English.  
135
754160
5360
و در نهایت، ما باید قالب را بشکنیم. ما یک عبارت به زبان انگلیسی داریم.
12:39
they broke the mould when they made him.  It really refers to somebody who's a little  
136
759520
5120
وقتی او را ساختند قالب را شکستند. این واقعاً به شخصی اشاره دارد که
12:44
bit special, a little bit unusual or very  different from everybody else. You know,  
137
764640
5200
کمی خاص، کمی غیرعادی یا بسیار متفاوت از بقیه است. می‌دانی،
12:49
he's the funniest guy I've ever met. He's  always got stories, always got anecdotes.  
138
769840
5240
او بامزه‌ترین مردی است که تا به حال دیده‌ام. او همیشه داستان دارد، همیشه حکایت دارد.
12:55
It is nothing like anybody else. I. I know they  broke the mould when they made him is really,  
139
775080
5240
هیچ شباهتی به هیچ کس دیگری ندارد. من. می دانم که وقتی او را ساختند قالب را شکستند، واقعاً،
13:00
really special. Or somebody who's really,  really helpful. Nothing is any trouble  
140
780320
5560
واقعاً خاص است. یا کسی که واقعاً، واقعاً مفید است. هیچ چیز
13:05
for them. If you want some help, then he'll  give it to you. If you want to lend of money,  
141
785880
4560
برای آنها مشکلی ندارد. اگر کمکی می‌خواهید، او آن را به شما می‌دهد. اگر می خواهید پول قرض دهید،
13:10
he'll give it to you. If you want somebody to  help you move the furniture, he'll help you. They  
142
790440
4760
او آن را به شما می دهد. اگر می‌خواهید کسی در جابجایی مبلمان به شما کمک کند، او به شما کمک می‌کند.
13:15
broke the mould when they made him. He's really  quite a unique person. So to break the mould.
143
795200
6960
وقتی او را ساختند قالب را شکستند. او واقعاً یک فرد کاملاً منحصر به فرد است. بنابراین برای شکستن قالب.
13:22
Okay, so they're the expressions and idioms  using break. They are advanced English. So  
144
802160
6360
بسیار خوب، پس آنها عبارات و اصطلاحاتی هستند که از break استفاده می کنند. آنها انگلیسی پیشرفته هستند. بنابراین
13:28
you won't need to use them all day. Perhaps you  won't understand them all, but you can try them.
145
808520
4920
نیازی به استفاده از آنها در تمام طول روز نخواهید داشت. شاید همه آنها را نفهمید، اما می توانید آنها را امتحان کنید.
13:33
Break the habit. Break the bank. Break  even. To break fresh ground. Break the  
146
813440
9680
ترک عادت. بانک را بشکن شکستن. برای شکستن زمین تازه
13:43
ice. Break the news. Break  the spell. Break your heart.
147
823120
8040
یخ را بشکن. خبر بده طلسم را بشکن. دلت بشکن
13:51
Break the rules. Break the silence. Break  in two. Break your back. Break yours or  
148
831160
8560
قوانین را بشکنید. شکستن سکوت. دو نیم شدن کمرت بشکن سقوط شما یا
13:59
someone's fall. And then finally.  Break the mould. Break the mould.
149
839720
5720
یکی را بشکنید. و سپس در نهایت. قالب را بشکن قالب را بشکن
14:05
If you need anything in particular, well, come  back to me and I'll give you some more examples  
150
845440
5800
اگر به چیز خاصی نیاز دارید، خوب، به سراغ من بیایید و من نمونه‌های بیشتری
14:11
of those. We always appreciate it when you watch  and listen. And as always, join me again soon.
151
851240
5320
از آن‌ها را به شما می‌زنم. ما همیشه وقتی تماشا می‌کنید و گوش می‌دهید قدردانی می‌کنیم. و مثل همیشه به زودی دوباره به من بپیوندید.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7