“THAN” or “THEN”?

Hello. I'm Gill at engVid. And today we have a lesson on two words, which are

سلام. من گیل در engVid هستم. و امروز ما درسی در مورد دو کلمه داریم که

very similar, apart from one letter — and the reason I'm looking at this today

بسیار شبیه به هم هستند، جدا از یک حرف - و دلیل اینکه من امروز به این موضوع نگاه می کنم این

is because people often get confused between the two, and they use the wrong

است که مردم اغلب بین این دو اشتباه گرفته می شوند و

spelling when they are writing it. So, the two words are "than" with an "a",

هنگام نوشتن از املای اشتباه استفاده می کنند. آی تی. بنابراین ، دو کلمه "از" با "الف"

and "then" with an "e". So, first of all, you can hear that there's a

و "پس" با "ه" هستند. بنابراین، اول از همه، می توانید بشنوید که

difference between the vowel sound: "than", "a", "a", "a", "than", and

بین صدای مصوت تفاوت وجود دارد: "than"، "a"، "a"، "a"، "than"، و

"then", "e", "e", "e", "en". Okay. So, "than" and "then". So, I do notice when

"this"، "e"، "e" ، "e"، "en". باشه. بنابراین، "از" و "پس". بنابراین، من متوجه می‌شوم که وقتی

people are writing something, they often get mixed up and they put the wrong

مردم چیزی می‌نویسند، اغلب قاطی می‌شوند و املای اشتباهی می‌نویسند

spelling. So, I'm just showing today the difference between the two, because the

. بنابراین، من فقط امروز تفاوت بین این دو را نشان می دهم، زیرا

meaning is quite different. So, with "than", the word "than" is used for

معنی کاملاً متفاوت است. پس با «از» واژه «از» برای

comparison; if you're comparing one thing with another thing. So, something

مقایسه به کار می رود; اگر یک چیز را با چیز دیگری مقایسه می کنید. بنابراین،

might be "more than" something or "less than" something. So, if you're

ممکن است چیزی "بیشتر از" چیزی یا "کمتر از" چیزی باشد. بنابراین، اگر در حال

comparing, one thing could be bigger than another. You may have a building

مقایسه هستید، یک چیز می تواند بزرگتر از چیز دیگر باشد. ممکن است یک ساختمان

here and a building here, and this building is bigger than this building.

اینجا و یک ساختمان اینجا داشته باشید و این ساختمان بزرگتر از این ساختمان باشد.

Okay? So, it's bigger than. Right. And then this is the big building; this is

باشه؟ بنابراین، آن را بزرگتر از. درست. و سپس این ساختمان بزرگ است.

the smaller one. So, this building is "smaller than" the bigger building;

این کوچکتر است بنابراین، این ساختمان "کوچکتر" از ساختمان بزرگتر است.

"smaller than" and "bigger than" with an "a". Okay. So, the other word, "then" is

"کوچکتر از" و "بزرگتر از" با "الف". باشه. بنابراین، کلمه دیگر، "پس"

more to do with time. Okay? So, if someone's telling you something that

بیشتر مربوط به زمان است. باشه؟ بنابراین، اگر کسی چیزی را به شما می‌گوید که

happened to them, and you want to know what happened next, you... and they've

برای او اتفاق افتاده است، و شما می‌خواهید بدانید که بعداً چه اتفاقی افتاده است، شما... و

stopped telling you the story, you need to ask them to continue — you might say:

او از گفتن داستان به شما دست کشیده است، باید از او بخواهید ادامه دهد - ممکن است بگویید:

"What did you do then?" If something unexpected happened in the story that

"چه شد؟ اونوقت انجام میدی؟" اگر اتفاق غیرمنتظره‌ای در داستانی که

they're telling you, you want to know a bit more: What happened next? "So, what

به شما می‌گویند افتاد، می‌خواهید کمی بیشتر بدانید: بعد چه اتفاقی افتاد؟ "خب

did you do then?" Meaning next, so "then" with an "e". Okay. And if you're

پس چیکار کردی؟" به معنای بعدی، پس "سپس" با "e". باشه. و اگر به گذشته

referring back, usually in the past... so, if you think of 1920 as a year in

اشاره می‌کنید، معمولاً در گذشته... بنابراین، اگر سال 1920 را یک سال

the past, you could say: "They didn't have computers then", meaning in 1920.

گذشته در نظر می‌گیرید، می‌توانید بگویید: «آن‌ها کامپیوتر نداشتند»، یعنی در سال 1920.

"They didn't have computers then." Okay. So, it's fairly simple, and they're very

«آنها نداشتند. پس کامپیوتر نداری.» باشه. بنابراین، این نسبتاً ساده است، و آنها بسیار

different. One is for comparison; one is for time, meaning time in the past,

متفاوت هستند. یکی برای مقایسه است. یکی برای زمان است، یعنی زمان در گذشته،

usually. Okay.

معمولا. باشه.

Okay, so now we just have four sentences with gaps for you to fill in the correct

خوب، حالا ما فقط چهار جمله با شکاف داریم تا کلمه صحیح را پر کنید

word. So, let's have a look. So, the first one: "His car is faster _________

. بنابراین، بیایید نگاهی بیندازیم. بنابراین، اولی: "ماشین او سریعتر _________

mine." Okay. So, which spelling would you use there? I'll write in the first

مال من است." باشه. بنابراین، از کدام املا در آنجا استفاده می کنید؟ من در دو حرف اول خواهم نوشت

two letters. So, is it an "a" or an "e"? "His car is faster"... well, "faster" is

. بنابراین، آیا این یک "الف" است یا "ه"؟ "ماشین او سریعتر است" ... خوب "سریعتر

a comparison. Fast, faster, faster. So, here's the comparison. So, it's an "a":

" مقایسه است. سریعتر، سریعتر، سریعتر. بنابراین، در اینجا مقایسه است. بنابراین، آن یک "a" است:

"faster than mine". Okay. Right. And the next sentence: "Ten o'clock tomorrow.

"سریعتر از من". باشه. درست. و جمله بعدی: "ساعت ده فردا.

Okay, see you _________." Right. So, I'll write in the first two letters

باشه، میبینمت _________." درست. بنابراین، من دوباره در دو حرف اول خواهم نوشت

again. So, is this to do with comparison or is it to do with time? Fairly

. بنابراین، آیا این مربوط به مقایسه است یا مربوط به زمان است؟

obvious, I think. "Ten o'clock tomorrow" — making arrangements to meet, so:

من فکر می کنم کاملا واضح است. "ساعت ده فردا" - مقدمات ملاقات را فراهم کنید، بنابراین:

"Okay, see you _________." So, to do with time; with an "e". Right. "See you

"باشه، می بینمت _________." بنابراین، برای انجام با زمان؛ با یک "e". درست. "بعدا می بینمت

then." Right. Next sentence. So, if somebody asks: "Do you go swimming?" And

." درست. جمله بعدی بنابراین، اگر کسی بپرسد: "شنا می روی؟"

the person replies: "Oh, now and _________." So, is it a comparison or is

و آن شخص پاسخ می دهد: "اوه، اکنون و _________." بنابراین، آیا این یک مقایسه است یا

it to do with time? So, there's no comparison here, is there? So, "now

مربوط به زمان است؟ بنابراین، اینجا هیچ مقایسه ای وجود ندارد ، وجود دارد؟ بنابراین، "اکنون

and"... this is a particular phrase people use: "now and then". "Now and

و" ... این یک عبارت خاص است که مردم استفاده می کنند: "اکنون و آن زمان". «اکنون و

then", which means occasionally; sometimes; not that often, but

بعد» که به معنای گهگاهی است; گاهی؛ نه آنقدرها، بلکه

sometimes. "Now and then". So, "now" is now; "then" is in the past — but in...

گاهی اوقات "هر از گاهی". بنابراین، "اکنون" اکنون است. "سپس" در گذشته است - اما در ...

in combination, that phrase means sometimes; occasionally. Okay? Good. And

در ترکیب، این عبارت به معنای گاهی است. گاه و بیگاه. باشه؟ خوب و

then, finally: "My house is older _________ yours." So, is this comparison

سپس، در نهایت: "خانه من بزرگتر است _________ مال شما." بنابراین، آیا این مقایسه است

or is it time? So, we've got a comparison word again, haven't we?

یا زمان آن فرا رسیده است؟ بنابراین، ما دوباره یک کلمه مقایسه داریم، اینطور نیست؟

"Older"; old, older. So, "My house is older" — comparison — "than"; "older

"مسن تر"؛ پیر، پیرتر بنابراین، "خانه من قدیمی تر است" - مقایسه - "از"؛ "پیرتر

than yours". Okay. So, I hope that's helped to clarify something that people

از شما". باشه. بنابراین، امیدوارم که به روشن شدن موضوعی که

sometimes get confused about. If you'd like to do a quiz on this topic, there's

گاهی اوقات مردم در مورد آن سردرگم می شوند، کمک کرده باشد. اگر می خواهید مسابقه ای در مورد این موضوع انجام دهید،

a quiz at www.engvid.com. See... test your knowledge and your spelling

یک مسابقه در www.engvid.com وجود دارد. ببینید ... دانش و دقت املایی خود را بیازمایید

accuracy. And thanks for watching, and see you again soon. Okay. Bye for now.

. و ممنون که تماشا کردید و به زودی دوباره شما را می بینم. باشه. فعلا خداحافظ.