Learn Some English Phrases About Time!

60,574 views ・ 2023-05-30

Learn English with Bob the Canadian


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Welcome to this English lesson where I'm going to help you learn
0
166
2970
به این درس انگلیسی خوش آمدید، جایی که من قصد دارم به شما کمک کنم عباراتی را یاد بگیرید که
00:03
some phrases you can use when talking about time.
1
3136
3136
می توانید هنگام صحبت در مورد زمان استفاده کنید.
00:06
In fact, the first phrase is time off.
2
6639
2737
در واقع اولین عبارت زمان مرخصی است.
00:09
Time off is a way to describe a time when you don't work for a little while.
3
9376
4270
زمان استراحت راهی برای توصیف زمانی است که برای مدت کوتاهی کار نمی کنید.
00:13
I just took some time off.
4
13913
1802
فقط کمی مرخصی گرفتم
00:15
If you're a regular viewer of these English lessons,
5
15715
2803
اگر شما از بیننده‌های همیشگی این درس‌های انگلیسی هستید، می‌دانید
00:18
you know that I just took two weeks off.
6
18518
2302
که من فقط دو هفته مرخصی گرفتم.
00:20
I took some time off.
7
20820
1335
کمی مرخصی گرفتم
00:22
For two weeks I didn't do any work.
8
22155
3036
دو هفته هیچ کاری نکردم.
00:25
So when you have time off, it means you don't work.
9
25258
3003
پس وقتی مرخصی دارید یعنی کار نمی کنید.
00:28
In this English lesson, I'll help you learn nine more English phrases
10
28261
3337
در این درس انگلیسی، من به شما کمک خواهم کرد تا 9 عبارت انگلیسی دیگر را یاد بگیرید
00:31
that have the word time in it that you can use to talk about time .
11
31598
6773
که کلمه time در آن وجود دارد و می توانید از آنها برای صحبت در مورد زمان استفاده کنید.
00:38
The end of the school year
12
38371
4738
پایان سال تحصیلی
00:43
is approaching and I'm a teacher, as most of you know, so it's crunch time.
13
43109
4305
نزدیک است و من معلم هستم، همانطور که بیشتر شما می دانید، بنابراین زمان بحران است.
00:47
In English when we use the phrase crunch time, we mean it's a time of busyness,
14
47414
5071
در زبان انگلیسی وقتی از عبارت crunch time استفاده می کنیم، به این معنی است که زمان شلوغی است،
00:52
usually towards the end of something or a project.
15
52786
3570
معمولاً در پایان کاری یا یک پروژه.
00:56
Towards the end of the school year it's crunch time for teachers.
16
56356
3637
در اواخر سال تحصیلی، زمان سختی برای معلمان است.
01:00
It's crunch time for students, too.
17
60293
1902
برای دانش آموزان نیز زمان بحران است.
01:02
There's a lot of work that needs to be done over
18
62195
2736
کارهای زیادی باید طی
01:04
the next few weeks so that I can finish the school well.
19
64931
3237
چند هفته آینده انجام شود تا بتوانم مدرسه را به خوبی تمام کنم.
01:08
I have to make exams. I have to give exams.
20
68601
2770
باید امتحان بدم من باید امتحان بدم
01:11
I have to grade exams.
21
71371
1301
من باید امتحانات را نمره دهم.
01:12
I have to do a whole bunch of things before the end of June arrives.
22
72672
4271
من باید قبل از رسیدن به پایان ژوئن یک سری کارها را انجام دهم .
01:16
So right now at school, it's crunch time for me.
23
76943
3003
بنابراین در حال حاضر در مدرسه، زمان بحران برای من است.
01:20
Once the school year is done, once July arrives, I will have a lot more free time.
24
80413
4805
به محض اینکه سال تحصیلی تمام شود، زمانی که جولای فرا رسد، زمان آزاد بیشتری خواهم داشت.
01:25
As you know, teachers in Canada don't work in the summer, so I'll have a lot of free time.
25
85218
5172
همانطور که می دانید، معلمان در کانادا در تابستان کار نمی کنند، بنابراین من وقت آزاد زیادی خواهم داشت.
01:30
Free time is an English phrase we use to refer to any time
26
90890
3470
اوقات فراغت یک عبارت انگلیسی است که ما برای اشاره به هر زمانی که
01:34
we don't have to work or do something important.
27
94627
2970
مجبور به کار یا انجام کار مهمی نیستیم استفاده می کنیم.
01:37
It's a time when you can do whatever you choose to do.
28
97597
2636
این زمانی است که شما می توانید هر کاری را که می خواهید انجام دهید.
01:40
When you have lots of free time, you can watch more TV, you can play sports a bit more.
29
100233
5038
وقتی وقت آزاد زیادی دارید، می توانید بیشتر تلویزیون تماشا کنید، می توانید کمی بیشتر ورزش کنید.
01:45
You can read a book, you can do all kinds of things because they are enjoyable and fun.
30
105271
5172
شما می توانید کتاب بخوانید، می توانید انواع کارها را انجام دهید زیرا لذت بخش و سرگرم کننده هستند.
01:50
And this only can happen if you have enough free time.
31
110777
3003
و این فقط در صورتی اتفاق می افتد که وقت آزاد کافی داشته باشید.
01:54
I do not like to be late for work.
32
114280
2403
دوست ندارم سر کار دیر بیام.
01:56
I don't like to be late for anything.
33
116683
2502
دوست ندارم برای چیزی دیر بیام
01:59
I like to be on time.
34
119185
1669
دوست دارم سر وقت باشم.
02:00
In English when we say on time, we mean to arrive somewhere
35
120854
4037
در زبان انگلیسی وقتی می گوییم به موقع، به معنای رسیدن به جایی
02:05
at the time you're supposed to arrive.
36
125225
2769
در زمانی است که قرار است برسید.
02:07
If I need to be at work at eight, I like to arrive at eight
37
127994
3403
اگر لازم باشد ساعت هشت سر کار باشم، دوست دارم ساعت هشت
02:11
or maybe even a minute before.
38
131397
2103
یا شاید حتی یک دقیقه قبل از آن برسم.
02:13
And then I would say that I am on time.
39
133500
2335
و بعد می گویم که به موقع هستم.
02:15
I don't like to arrive late.
40
135835
2069
دوست ندارم دیر بیام
02:17
When I go to see a movie, I like to be on time.
41
137904
3003
وقتی برای دیدن فیلم می روم، دوست دارم سر وقت باشم.
02:20
I like to watch the trailers for new movies coming out,
42
140940
3470
من دوست دارم تریلرهای فیلم های جدیدی را که اکران می شوند تماشا کنم،
02:24
and I like to have some time to settle into my seat to get ready to watch the movie.
43
144677
4638
و دوست دارم کمی وقت داشته باشم تا در صندلی خود بنشینم تا برای تماشای فیلم آماده شوم.
02:29
I like to be on time.
44
149315
1502
دوست دارم سر وقت باشم.
02:30
I certainly don't like being late.
45
150817
2102
من مطمئناً دوست ندارم دیر کنم.
02:32
So when you are on time, it means you arrive somewhere at exactly
46
152919
3971
بنابراین وقتی به موقع هستید، به این معنی است که دقیقاً در
02:36
the time you need to be there, or even a minute or two early.
47
156890
3436
زمانی که باید آنجا باشید یا حتی یک یا دو دقیقه زودتر به جایی می‌رسید.
02:40
In English, when we say just in time, we're talking about not being late,
48
160994
4738
در زبان انگلیسی، وقتی می گوییم دقیقاً به موقع، در مورد دیر نکردن صحبت می کنیم،
02:45
but almost being late or almost missing something, but not missing it.
49
165732
4504
اما تقریباً دیر یا تقریباً از دست دادن چیزی، اما از دست ندادن آن صحبت می کنیم. در
02:50
Here are some examples.
50
170236
1635
اینجا چند نمونه آورده شده است.
02:51
If someone said to me, Come to my house at 7:30 because we're going to leave to go see a movie.
51
171871
6073
اگر یکی به من گفت ساعت 7:30 به خانه من بیا چون برای دیدن فیلم می رویم.
02:57
If I arrived at 7:29 and 59 seconds, I would say I was just in time.
52
177944
5639
اگر ساعت 7:29 و 59 ثانیه می رسیدم، می گفتم به موقع رسیده ام.
03:03
If I had arrived a second or two later, I would have been late.
53
183983
3737
اگر یکی دو ثانیه دیرتر می رسیدم، دیر می آمدم.
03:08
So when we say on time, it means that you're there at the right time or a little earlier.
54
188221
4938
بنابراین وقتی می گوییم به موقع، به این معنی است که شما در زمان مناسب یا کمی زودتر آنجا هستید.
03:13
When we say just in time, it's like a split second before.
55
193493
3804
وقتی می گوییم درست به موقع، مثل کسری از ثانیه قبل است.
03:17
Here's another example.
56
197697
1401
در اینجا یک مثال دیگر است.
03:19
If you go to take the train and if you arrive just in time,
57
199098
4105
اگر برای سوار شدن به قطار رفتید و به موقع رسیدید، به
03:23
that means that you just jumped onto the train before it left the station.
58
203203
4938
این معنی است که قبل از اینکه قطار از ایستگاه خارج شود، به داخل قطار پریدید.
03:28
You were just in time.
59
208141
1501
تو به موقع بودی
03:29
You weren't on time.
60
209642
1602
تو به موقع نبودی
03:31
If you were on time, you would have arrived a minute or so earlier.
61
211244
3837
اگر به موقع بودید، یک دقیقه یا بیشتر زودتر می رسیدید.
03:35
You would have had time to walk there nicely.
62
215081
2369
وقت داشتی به خوبی آنجا قدم بزنی.
03:37
But if you have to run to jump onto the train, we would say you arrived just in time.
63
217450
4471
اما اگر برای پریدن به داخل قطار مجبورید بدوید، می‌گوییم به موقع رسیدید. من
03:42
As a teacher, sometimes I give tests or quizzes
64
222455
3103
به عنوان یک معلم گاهی تست یا آزمون می دهم
03:45
and I tell the students how much time they have and when that time runs out, I say, Time's up!
65
225858
5439
و به دانش آموزان می گویم که چقدر وقت دارند و وقتی این زمان تمام شد، می گویم زمان تمام شده است!
03:51
In English, when you say Time's up, it means that you've given someone
66
231297
3837
در زبان انگلیسی، وقتی می گویید زمان تمام است، به این معنی است که به کسی
03:55
a certain amount of time to do something and they don't have any more time.
67
235134
4538
زمان مشخصی برای انجام کاری داده اید و او دیگر وقت ندارد.
03:59
They need to stop doing what they're doing.
68
239973
2068
آنها باید از انجام کاری که انجام می دهند دست بردارند.
04:02
So again, I often say this after students write a test for 30 minutes or an hour,
69
242041
4505
بنابراین دوباره، من اغلب این را می گویم پس از اینکه دانش آموزان یک آزمون را به مدت 30 دقیقه یا یک ساعت می نویسند،
04:06
I'll say, Time's up.
70
246546
1234
می گویم، زمان تمام شده است.
04:07
Please hand your test in.
71
247780
1769
لطفاً آزمون خود را ارائه دهید.
04:09
With our kids, when they were younger, we would tell them
72
249549
2903
با بچه‌هایمان، وقتی کوچک‌تر بودند، به آنها می‌گفتیم که
04:12
they could only play video games for one hour or 2 hours.
73
252452
3937
فقط می‌توانند یک ساعت یا 2 ساعت بازی‌های ویدیویی انجام دهند.
04:16
And then when that time was up, I would go and say, okay, time's up.
74
256389
3303
و بعد وقتی آن زمان تمام می شد، می رفتم و می گفتم، باشه، زمان تمام شد.
04:19
You need to turn off the gaming console or turn off the computer because time's up.
75
259993
5071
شما باید کنسول بازی را خاموش کنید یا کامپیوتر را خاموش کنید زیرا زمان تمام شده است.
04:25
We have a saying in English: Time will tell.
76
265665
3003
یک ضرب المثل در زبان انگلیسی داریم: زمان نشان خواهد داد.
04:29
And it's something we say when we're talking about the future
77
269002
3103
و این چیزی است که وقتی در مورد آینده صحبت می کنیم
04:32
and specifically how we don't know what will happen in the future.
78
272405
4338
و به طور خاص نمی دانیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد می گوییم.
04:37
Maybe you have a friend or a relative who's going to university,
79
277277
3436
شاید شما یک دوست یا یکی از اقوام دارید که به دانشگاه می روند
04:40
and if someone asks you, do you think they'll get good grades at university?
80
280980
4371
و اگر کسی از شما بپرسد فکر می کنید در دانشگاه نمرات خوبی می گیرند؟ می‌توانید
04:45
You could say, “Time will tell”,
81
285351
1735
بگویید: «زمان نشان خواهد داد»،
04:47
because you're not sure if they will or if they won't get good grades.
82
287086
3704
زیرا مطمئن نیستید که نمرات خوبی کسب کنند یا خیر.
04:50
Maybe it's the beginning of the season for your favorite sports team
83
290890
3604
شاید شروع فصل برای تیم ورزشی مورد علاقه شما باشد
04:54
and someone says to you, “Do you think after the next few months go by, they will win
84
294694
4571
و شخصی به شما بگوید: "فکر می کنی بعد از گذشت چند ماه آینده، آنها
04:59
the championship?” You might respond and say, “Hmm, time will tell.”
85
299265
3771
قهرمانی را ببرند؟" ممکن است پاسخ دهید و بگویید: "هوم، زمان نشان خواهد داد."
05:03
So it's a really cool English phrase you can use when you don't know what the future holds.
86
303102
5172
بنابراین این یک عبارت انگلیسی واقعاً جالب است که می توانید زمانی که نمی دانید آینده چه چیزی در انتظار شماست استفاده کنید.
05:08
Time will tell.
87
308508
1701
زمان نشان خواهد داد.
05:10
This next phrase is something you might say if you're frustrated
88
310209
3304
این عبارت بعدی چیزی است که اگر
05:13
after you've been waiting for something.
89
313913
1802
بعد از اینکه منتظر چیزی هستید ناامید شده اید، ممکن است بگویید.
05:15
And it's: It's about time!
90
315715
2169
و این است: زمانش فرا رسیده است!
05:17
In English,
91
317884
767
در انگلیسی،
05:18
we say, “It's about time!”, when we're waiting and then when something finally happens.
92
318651
4805
زمانی که منتظریم و زمانی که بالاخره چیزی اتفاق می‌افتد، می‌گوییم: «وقتش فرا رسیده است!»
05:23
Here's a good example.
93
323656
1301
در اینجا یک مثال خوب است. فرض کنید
05:24
Let's say you're waiting for a friend because you're leaving to go on a trip
94
324957
3904
منتظر دوستی هستید چون برای رفتن به سفر می‌روید
05:29
and your friend is supposed to arrive at eight and it's already 8:30.
95
329295
3837
و دوستتان قرار است ساعت هشت بیاید و ساعت 8:30 است.
05:33
They're late. They're definitely not on time.
96
333199
3003
اونا دیر اومدن آنها قطعا به موقع نیستند.
05:36
And if they do finally arrive at 8:45, you might say, Oh, it's about time.
97
336302
4571
و اگر بالاخره ساعت 8:45 رسیدند، ممکن است بگویید، اوه، وقت آن فرا رسیده است. بیا بریم
05:41
Let's get going.
98
341207
1535
05:42
Or imagine you're at a restaurant and you order your food and it takes forever.
99
342742
4838
یا تصور کنید در یک رستوران هستید و غذای خود را سفارش می دهید و برای همیشه طول می کشد. خیلی وقت است که
05:47
You've waited for your food to come to your table for a very long time.
100
347880
3938
منتظر بوده اید تا غذایتان سر سفره شما بیاید.
05:52
When the server eventually brings the food, you could probably say, “It's about time!”
101
352318
4838
وقتی سرور در نهایت غذا را می آورد، احتمالاً می توانید بگویید: "زمانش فرا رسیده است!"
05:57
It would be a little bit rude, but it's probably what you would be feeling.
102
357223
3637
کمی بی ادبانه خواهد بود، اما احتمالاً این همان چیزی است که شما احساس می کنید.
06:00
So if you've ever waited for something to happen for a long time,
103
360893
4205
بنابراین اگر تا به حال برای مدت طولانی منتظر بوده اید تا چیزی اتفاق بیفتد،
06:05
and when it finally does happen, you can say, “It's about time.”
104
365098
3670
و زمانی که بالاخره اتفاق بیفتد، می توانید بگویید: «وقتش فرا رسیده است».
06:08
As I mentioned, summer is coming soon and I'm looking forward to it
105
368835
3370
همانطور که اشاره کردم، تابستان به زودی در راه است و من مشتاقانه منتظر آن هستم
06:12
because I need some downtime.
106
372205
1368
زیرا به مدتی استراحت نیاز دارم.
06:13
In English when we say downtime, it means time where you don't do anything.
107
373573
5372
در انگلیسی وقتی می گوییم downtime به معنای زمانی است که هیچ کاری انجام نمی دهید.
06:19
It's a little different than free time.
108
379312
1735
با اوقات فراغت کمی متفاوت است.
06:21
When I have free time I choose to do things that are fun.
109
381047
3470
وقتی وقت آزاد دارم کارهایی را انتخاب می کنم که سرگرم کننده است.
06:24
When I have downtime, I usually take naps and really don't do anything at all.
110
384984
4238
وقتی استراحت دارم، معمولا چرت می زنم و واقعاً هیچ کاری انجام نمی دهم.
06:29
I just kind of sit around and do things that don't require any energy.
111
389255
4071
من فقط به نوعی دور هم می نشینم و کارهایی انجام می دهم که نیازی به انرژی ندارند.
06:33
So downtime refers to a time when you're not working.
112
393626
3137
بنابراین زمان از کار افتادگی به زمانی اشاره دارد که شما کار نمی کنید.
06:36
You're not running errands.
113
396996
1268
شما در حال انجام وظایف نیستید.
06:38
You just sitting and relaxing and enjoying life.
114
398264
3003
شما فقط نشسته اید و استراحت می کنید و از زندگی لذت می برید.
06:41
It's nice when you live on a beautiful property to go sit under a tree,
115
401267
3704
وقتی در یک ملک زیبا زندگی می کنید خوب است که بروید زیر یک درخت بنشینید،
06:45
just have a little bit of downtime,
116
405238
1434
فقط کمی استراحت کنید،
06:46
just sit in a lawn chair and enjoy the shade and enjoy the day.
117
406672
3637
فقط روی یک صندلی چمن بنشینید و از سایه لذت ببرید و از روز لذت ببرید.
06:50
One of my main jobs as a dad is to drive my kids to different places.
118
410877
4971
یکی از کارهای اصلی من به عنوان پدر این است که بچه هایم را به مکان های مختلف می برم.
06:56
I drive them to sports games.
119
416182
2002
من آنها را به بازی های ورزشی می برم.
06:58
I drive them to work, one of them has a part time job now, and sometimes I have time to kill.
120
418184
5706
من آنها را به سر کار می برم، یکی از آنها الان کار پاره وقت دارد و گاهی وقت برای کشتن دارم.
07:03
After I drop them off at work or drop them off at whatever they're going to,
121
423890
4538
بعد از اینکه آنها را در محل کار پیاده می کنم یا آنها را در هر کاری که می خواهند پیاده می کنم،
07:08
I don't want to drive all the way home again, so I have time to kill.
122
428494
3737
نمی خواهم دوباره تمام راه را به خانه بروم، بنابراین برای کشتن وقت دارم.
07:12
In English, when we say time to kill, It means you're kind of somewhere
123
432331
4105
در انگلیسی، وقتی می گوییم زمان برای کشتن، به این معنی است که شما در جایی هستید
07:16
and you don't need to do anything, but you kind of have to find something to do.
124
436436
4537
و نیازی به انجام کاری ندارید، اما به نوعی باید کاری برای انجام دادن پیدا کنید.
07:21
So often if I'm in town, I will get some groceries or I will do something else,
125
441340
4405
بنابراین اغلب اگر در شهر باشم، مواد غذایی تهیه می‌کنم یا کار دیگری انجام می‌دهم،
07:25
because if I only need to wait for an hour, that means I have an hour to kill.
126
445745
4604
زیرا اگر فقط باید یک ساعت صبر کنم، به این معنی است که یک ساعت برای کشتن دارم.
07:30
I have time to kill.
127
450349
1068
من برای کشتن وقت دارم
07:31
I might as well do something productive with it.
128
451417
2569
من هم ممکن است با آن کار سازنده ای انجام دهم.
07:33
Well, hey, thanks for watching this English lesson about phrases with the word time in it.
129
453986
4004
خوب، هی، از تماشای این درس انگلیسی در مورد عباراتی که کلمه زمان در آن وجود دارد، متشکرم.
07:38
I hope in your next English conversation you can use some of them.
130
458291
3036
امیدوارم در مکالمه انگلیسی بعدی خود بتوانید از برخی از آنها استفاده کنید.
07:41
By the way, thanks for being patient, while I took some time off,
131
461594
3136
ضمناً از صبور بودن متشکرم، در حالی که مدتی مرخصی گرفتم،
07:44
it was very refreshing for me.
132
464997
2102
برای من بسیار با طراوت بود.
07:47
I got a lot of things done
133
467099
1635
من کارهای زیادی انجام دادم
07:48
that weren't work related or YouTube related, but that I just needed to get finished.
134
468734
4338
که مربوط به کار یا یوتیوب نبود، اما فقط باید کار را تمام می کردم.
07:53
So I really appreciated having a little bit of time off.
135
473072
3137
بنابراین من واقعاً از داشتن کمی مرخصی قدردانی کردم.
07:56
Anyways, if this is your first time here, don't forget to click that red subscribe button.
136
476642
3504
به هر حال، اگر اولین بار است که اینجا هستید، فراموش نکنید که روی دکمه قرمز اشتراک کلیک کنید. به
08:00
Give me a thumbs up, leave a comment and if you have some extra time,
137
480346
3670
من سر بزنید، نظر بدهید و اگر کمی وقت اضافی دارید،
08:04
if you have some time to kill, why don't you stick around and watch another English lesson?
138
484016
4472
اگر کمی برای کشتن دارید، چرا نمی مانید و یک درس انگلیسی دیگر را تماشا نمی کنید؟
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7