How to Describe Excitement in English

So I'm sure there are times when you're really happy,

بنابراین مطمئنم مواقعی وجود دارد که شما واقعاً خوشحال هستید،

because you're excited about something

زیرا در مورد کاری که

you're going to do in the future.

قرار است در آینده انجام دهید هیجان زده هستید.

In this English lesson,

در این درس انگلیسی،

I'll teach you eight different ways

من هشت راه مختلف را به شما آموزش می‌دهم که

you can talk about that thing that you're going to do,

می‌توانید در مورد کاری که قرار است انجام دهید صحبت کنید،

ways to talk about that thing that you're excited about.

روش‌هایی برای صحبت در مورد چیزی که در مورد آن هیجان‌زده هستید.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

So tomorrow is the first day of market.

پس فردا اولین روز بازار است. امسال برای اولین بار

We're going to go sell our flowers

می رویم گل هایمان را بفروشیم

for the first time this year.

.

And earlier today, Jen said, "I'm pumped.

و اوایل امروز، جن گفت: "من تلمبه شده ام.

I'm pumped about the first market day,"

من در اولین روز بازار تلمبه شده ام"

and that's the first phrase I want to teach you.

و این اولین عبارتی است که می خواهم به شما یاد بدهم.

When you know you're going to do something exciting,

وقتی می دانید که قرار است کار هیجان انگیزی انجام دهید،

you can use that phrase to express that excitement.

می توانید از آن عبارت برای بیان آن هیجان استفاده کنید.

Now, this is a little bit informal.

حالا، این کمی غیر رسمی است. به

It's kind of slang in a way.

نوعی عامیانه است.

When you say, "I'm pumped,"

وقتی می گویید "من تلمبه شده ام"،

it's not something you would write in a formal document.

این چیزی نیست که در یک سند رسمی بنویسید.

But if there's something that you're really excited about,

اما اگر چیزی وجود دارد که واقعاً در مورد آن هیجان‌زده هستید،

something that's going to happen in a few days,

چیزی که قرار است در چند روز آینده اتفاق بیفتد،

you might just say, "I'm pumped,"

می‌توانید فقط بگویید "من تلمبه شده‌ام"

and you can end the sentence there,

و می‌توانید جمله را در آنجا پایان دهید

or you can say, "I'm pumped about,"

یا می‌توانید بگویید: "من" متحیر شدم"

and then describe the thing that you're pumped about.

و سپس چیزی را که به آن علاقه دارید را توصیف کنید.

Usually when you know you're going

معمولاً وقتی می دانید که قرار است

to be doing something exciting, you have to wait.

کار هیجان انگیزی انجام دهید، باید منتظر بمانید.

Maybe it's a few days from now and you have to wait.

شاید چند روز دیگر باشد و باید منتظر بمانید.

And another phrase we use

و عبارت دیگری که

to express the excitement is to say, "I can't wait."

برای ابراز هیجان به کار می بریم این است که می گوییم: «نمی توانم صبر کنم».

And again, you can end the sentence there,

و دوباره، می توانید جمله را در آنجا خاتمه دهید،

or you can say, "I can't wait for,"

یا می توانید بگویید: "من نمی توانم صبر کنم"

and describe the thing that you're waiting for.

و چیزی را که منتظرش هستید توصیف کنید.

I have a birthday coming up in a few months.

من چند ماه دیگه تولد دارم

I never say exactly when it is,

من هرگز نمی گویم دقیقا چه زمانی است

and I can't wait for my birthday this year.

و نمی توانم برای تولدم امسال صبر کنم.

It will be really fun.

واقعا سرگرم کننده خواهد بود.

We'll probably have a campfire outside.

احتمالاً بیرون آتش خواهیم داشت.

I will invite my brothers and sisters over

من برادران و خواهرانم را دعوت خواهم کرد

and it will be a really good time.

و زمان بسیار خوبی خواهد بود.

But between now and then, I have to wait.

اما از الان تا آن زمان، باید صبر کنم.

And if I was to describe my excitement, I would say,

و اگر بخواهم هیجانم را توصیف کنم، می گویم:

"I can't wait for my birthday."

"من نمی توانم برای تولدم صبر کنم."

So I have to admit, I cheated a little bit for this video.

پس باید اعتراف کنم که برای این ویدیو کمی تقلب کردم.

The next phrase is the phrase, "I can hardly wait,"

عبارت بعدی عبارت «به سختی می‌توانم صبر کنم» است

and it's almost the same as the last phrase,

و تقریباً مانند عبارت آخر است،

but I wanted there to be eight phrases

اما من می‌خواستم هشت عبارت باشد

and this seemed like a good one to teach you as well.

و این یک جمله خوب به نظر می‌رسید که به شما هم یاد بدهم.

And by the way, it's not just some random phrase.

و به هر حال، این فقط یک عبارت تصادفی نیست.

It's very common.

بسیار رایج است.

When you're excited about something in the future,

وقتی در مورد چیزی در آینده هیجان زده هستید،

you might say, "I can hardly wait."

ممکن است بگویید: "به سختی می توانم صبر کنم."

Maybe your birthday is coming up

شاید تولد شما نزدیک است

and you can hardly wait for your birthday.

و به سختی می توانید منتظر تولد خود باشید.

What this means is you do have to wait,

این به این معنی است که شما باید صبر کنید،

but you're so excited, the waiting is really, really hard.

اما شما بسیار هیجان زده هستید، انتظار واقعا، واقعاً سخت است.

You really want that birthday to come.

شما واقعاً می خواهید که آن تولد بیاید.

You can hardly wait for your birthday.

شما به سختی می توانید برای تولد خود صبر کنید.

So in a recent English lesson,

بنابراین در یک درس انگلیسی اخیر،

I talked about how the school year is ending

در مورد چگونگی پایان سال تحصیلی صحبت کردم

and I'm looking forward to summer vacation.

و مشتاقانه منتظر تعطیلات تابستانی هستم.

In a few weeks, school will be over,

چند هفته دیگر، مدرسه تمام می شود،

and that's the phrase I would use

و این عبارتی است که من

to describe my excitement right now.

برای توصیف هیجان خود در حال حاضر استفاده می کنم.

I am looking forward to summer vacation.

من مشتاقانه منتظر تعطیلات تابستانی هستم.

I am looking forward to the school year being done.

من مشتاقانه منتظر پایان سال تحصیلی هستم.

I still have a lot of work to do,

من هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن دارم،

but as I do my work each day,

اما همانطور که هر روز کارم را انجام می دهم،

I have a little bit of excitement.

کمی هیجان دارم.

I have to kind of try not to be too excited.

باید سعی کنم خیلی هیجان زده نباشم.

I have a little bit of excitement,

من کمی هیجان دارم،

because I'm really looking forward

زیرا واقعاً منتظر

to the end of the school year.

پایان سال تحصیلی هستم.

So this next phrase is a little bit of a boring one,

بنابراین این عبارت بعدی کمی کسل کننده است

and it's probably the most common way

و احتمالاً رایج ترین راه

to say you're excited about something

برای گفتن اینکه درباره چیزی هیجان زده هستید

and it's the phrase to be excited about something.

و این عبارت است که در مورد چیزی هیجان زده هستید.

We sometimes use the word for as well in English.

ما گاهی اوقات از کلمه for به خوبی در انگلیسی استفاده می کنیم.

You can be excited about something or excited for something.

شما می توانید در مورد چیزی هیجان زده باشید یا برای چیزی هیجان زده باشید.

Here's a good example.

در اینجا یک مثال خوب است.

Next year, I will watch basketball.

سال آینده بسکتبال تماشا خواهم کرد.

I like to watch the Toronto Raptors.

من دوست دارم تورنتو رپتورز را تماشا کنم.

I am excited for next year.

من برای سال آینده هیجان زده هستم.

I am excited about next year.

من برای سال آینده هیجان زده هستم.

Apparently there will be a different head coach

ظاهرا یک سرمربی متفاوت

and maybe a few different players on the team.

و شاید چند بازیکن متفاوت در تیم حضور خواهند داشت.

So interchangeably, again, for and about,

بنابراین به جای هم، دوباره، برای و در مورد،

I could say, "I'm excited for next year.

می‌توانم بگویم: "من برای سال آینده هیجان‌زده هستم.

I think it'll be amazing.

فکر می‌کنم شگفت‌انگیز خواهد بود.

I'm excited about next year.

من در مورد سال آینده هیجان‌زده هستم. فکر می‌کنم

I think it will be really cool."

واقعاً عالی خواهد بود."

This next phrase is kind of formal

این عبارت بعدی به نوعی رسمی

and kind of old fashioned.

و به نوعی قدیمی است.

So you won't really use this in an English conversation,

بنابراین شما واقعاً از این در مکالمه انگلیسی استفاده نخواهید کرد،

but you might read it in a book

اما ممکن است آن را در یک کتاب بخوانید

or you might hear it while watching a TV show.

یا ممکن است هنگام تماشای یک برنامه تلویزیونی آن را بشنوید.

It's the phrase eagerly anticipating.

این عبارت مشتاقانه پیش بینی است.

So imagine there's a couple

بنابراین تصور کنید یک زوج وجود دارند

and they are going to have a baby.

و آنها قصد دارند بچه دار شوند.

Maybe in a month, they're going to have a baby.

شاید یک ماه دیگر بچه دار شوند.

So you might hear them say,

بنابراین ممکن است بشنوید که می گویند:

"We are eagerly anticipating the birth of our child."

"ما مشتاقانه منتظر تولد فرزندمان هستیم."

So it's, again, very formal.

بنابراین، دوباره، بسیار رسمی است.

You won't really use this in a conversation,

شما واقعاً از این در مکالمه استفاده نخواهید کرد،

but you might hear it or you might read it somewhere.

اما ممکن است آن را بشنوید یا در جایی بخوانید.

So it's good to know.

پس خوب است بدانیم.

So I've probably mentioned a few times

بنابراین من احتمالاً چند بار اشاره کرده ام

that school's almost done.

که مدرسه تقریباً تمام شده است.

And one of the phrases I might use in this situation as well

و یکی از عباراتی که ممکن است در این موقعیت به کار ببرم این

is that I'm counting the days.

است که دارم روز شماری می کنم.

I'm not sure exactly how many days there are.

من دقیقاً نمی دانم چند روز است.

It's really just a figure of speech.

این واقعاً فقط یک شکل گفتاری است.

But definitely because I'm excited

اما قطعاً چون

about the end of the school year, I'm counting the days.

برای پایان سال تحصیلی هیجان زده هستم، روز شماری می کنم.

When there's something exciting coming up in the future,

وقتی چیزی هیجان انگیز در آینده در راه است،

and it's a week or two weeks or three weeks away,

و آن یک هفته یا دو هفته یا سه هفته دیگر است،

you could describe your excitement by saying,

می توانید هیجان خود را با گفتن این جمله توصیف کنید:

"Oh, I'm counting the days."

"اوه، من دارم روزها را می شمارم."

So this next phrase is a common phrase for children to use,

بنابراین این عبارت بعدی یک عبارت رایج برای استفاده کودکان است،

but I use it as an adult sometimes too.

اما من به عنوان یک بزرگسال نیز گاهی اوقات از آن استفاده می کنم.

And it's to say the number of sleeps

و برای گفتن تعداد خواب هایی است

that are left before something.

که قبل از چیزی باقی مانده است.

So the day before my birthday,

بنابراین یک روز قبل از تولدم،

I'll probably say to Jen, "One more sleep."

احتمالاً به جن می گویم: "یک خواب دیگر."

Two days before my birthday,

دو روز قبل از تولدم،

I'll probably say to Jen, "Two more sleeps."

احتمالاً به جن می گویم: "دو تا خواب دیگر."

So you're kind of just highlighting

بنابراین شما به نوعی نشان می‌دهید که

how many more nights of sleep there are

چند شب دیگر

between the current day

بین روز جاری

and the day when that exciting thing happens.

و روزی که آن اتفاق هیجان‌انگیز رخ می‌دهد، وجود دارد.

Well, hey, thank you so much

خوب، هی، خیلی ممنون که

for watching this English lesson.

این درس انگلیسی را تماشا کردید.

I hope there are some exciting things in your future,

امیدوارم چیزهای هیجان انگیزی در آینده شما وجود داشته باشد،

and I hope that now you know

و امیدوارم اکنون بدانید که

how to talk about that excitement.

چگونه در مورد آن هیجان صحبت کنید.

Remember, if this is your first time here,

به یاد داشته باشید، اگر این اولین بار است که اینجا هستید،

don't forget to click that red subscribe button.

فراموش نکنید که روی دکمه قرمز اشتراک کلیک کنید. به

Give me a thumbs up, leave a comment,

من سر بزن، نظر بده،

and if you have time,

و اگر وقت داری،

why don't you stick around and watch another English lesson?

چرا نمی مانی و یک درس انگلیسی دیگر را تماشا نمی کنی؟

(upbeat music)

(موسیقی شاد)