Free English Class! Topic: Connecting and Attaching! 📌🔌🧷 (Lesson Only)

Well hello everyone. Welcome to this English lesson about

خوب سلام به همه به این درس انگلیسی در مورد

connecting and attaching. There are a lot of things in the

اتصال و اتصال خوش آمدید. چیزهای زیادی در

world. And a lot of those things you can connect to other

دنیا وجود دارد. و بسیاری از آن چیزها را می توانید به چیزهای دیگر متصل کنید

things. Or you can attach them to other things. The words are

. یا می توانید آنها را به چیزهای دیگر متصل کنید. کلمات

very very similar. This past week I was connecting a trailer

بسیار شبیه به هم هستند. این هفته گذشته داشتم یک تریلر را

to my son's truck. I was connecting a camera to a

به کامیون پسرم وصل می کردم. داشتم دوربین را به

gimbal. Oh you can't see it. It's out of the shot right now.

گیمبال وصل می کردم. اوه شما نمی توانید آن را ببینید. در حال حاضر از صحنه خارج شده است.

Um I was connecting a whole bunch of wires to my laptop on

اوم من سه شنبه داشتم یک سری سیم به لپ تاپم وصل می کردم

Tuesday because I wanted to test some things. And I thought

چون می خواستم بعضی چیزها را تست کنم. و فکر کردم

you know what? That would be a great idea for an english

میدونی چیه؟ این یک ایده عالی برای یک

lesson. So today we're going to talk about staples and plugging

درس انگلیسی خواهد بود. بنابراین امروز می‌خواهیم در مورد منگنه‌ها و وصل کردن

things in and latches and eyelets. Tongues, buckles, some

وسایل و چفت‌ها و چشمک‌ها صحبت کنیم. زبان ها، سگک ها،

strange words but when I get to the pictures and the slides

کلمات عجیب و غریب، اما وقتی به تصاویر و اسلایدها برسم،

you'll understand what I'm talking about. So once again

متوجه خواهید شد که در مورد چه چیزی صحبت می کنم. بنابراین یک بار دیگر

welcome to this english lesson about connecting and attaching.

به این درس انگلیسی در مورد اتصال و اتصال خوش آمدید.

I did want to let you know that there is a study pack available

من می خواستم به شما اطلاع دهم که یک بسته مطالعه

for this lesson. Where you can get the original slides as a

برای این درس موجود است. جایی که می توانید اسلایدهای اصلی را به صورت

PDF and also as a PowerPoint. As well as a number of

PDF و همچنین به صورت پاورپوینت دریافت کنید. و همچنین تعدادی

worksheets. A crossword puzzle worksheet, a matching worksheet

کاربرگ. یک کاربرگ جدول کلمات متقاطع ، یک کاربرگ مطابق

and a few more. Visit Bob the Canadian. com for more

و چند مورد دیگر. از باب کانادایی دیدن کنید. com برای

information or follow the link in the description below and in

اطلاعات بیشتر یا لینک موجود در توضیحات زیر و در

the first comment. Hook. So one of the ways that you attach

کامنت اول را دنبال کنید. قلاب. بنابراین یکی از راه‌هایی که می‌توانید

something to something else is you use a hook. The most common

چیزی را به چیز دیگری متصل کنید، استفاده از قلاب است. رایج‌ترین

hook I can think of is every year at Christmas when we put

قلابی که می‌توانم به آن فکر کنم، هر سال در کریسمس است که

ornaments on the trees the ornaments have a hook at the

زیورآلات روی درختان می‌گذاریم و زیورآلات بالای آن یک قلاب دارند

top. So a hook is a piece of metal or wire or plastic that's

. بنابراین قلاب یک تکه فلز یا سیم یا پلاستیک است که

kind of curved at the top so that you can hook it onto

در بالا به نوعی منحنی است تا بتوانید آن را به

things we also use hook as a verb so the Christmas ornament

چیزهایی که ما از hook نیز به عنوان فعل استفاده می کنیم قلاب کنید، بنابراین زیور کریسمس

has a hook but you can also hook it on to the Christmas

دارای قلاب است، اما می توانید آن را به قلاب نیز بچسبانید.

tree lots of fun very very enjoyable time a latch so our

درخت کریسمس بسیار سرگرم کننده است و زمان بسیار لذت بخش است، بنابراین

backyard gate has a latch this the thing that you use to

دروازه حیاط خلوت ما یک چفت دارد، این چیزی است که برای

connect the gate to the rest of the fence when you close the

اتصال دروازه به بقیه حصار هنگام بستن

gate the latch holds it shut. So latch. Let me say it a few

دروازه استفاده می کنید، چفت آن را بسته نگه می دارد. پس چفت کن بگذارید چند

more times. Latch. Most gates will have a latch. A door will

بار دیگر بگویم. چفت. اکثر دروازه ها دارای یک چفت خواهند بود. یک در

have a knob but a gate will often have a latch. The only

یک دستگیره دارد اما یک دروازه اغلب یک چفت دارد. تنها

other place I can think where you might find a latch is on

جای دیگری که می توانم فکر کنم جایی که ممکن است یک گیره پیدا کنید،

like a briefcase. It might have two latches that you close when

مانند یک کیف است. ممکن است دو قفل داشته باشد که وقتی

you close the briefcase or a suitcase could have a latch as

کیف را می‌بندید آن‌ها را می‌بندید یا یک چمدان می‌تواند یک ضامن نیز داشته باشد

well. But that is definitely one type of latch. And eyelet.

. اما این قطعا یکی از انواع چفت است. و چشمک.

So eyelet. Any kind of hole that something else goes

پس چشمک. هر نوع سوراخی که چیز دیگری از آن عبور کند

through is called an eyelet. So you'll see there that there are

چشمک نامیده می شود. بنابراین در آنجا خواهید دید که

eye that there is an eyelet that the hook can go into the

چشمی وجود دارد که یک چشمک وجود دارد که قلاب می تواند به

other place you might find eyelets is on a shoe. A shoe

محل دیگری برود که ممکن است چشمک هایی روی یک کفش پیدا کنید. یک کفش

has eyelets for the laces to go through. But if you wanted to

دارای چشمک هایی برای عبور بند است . اما اگر می‌خواهید

put this hook on one thing and this eyelet on another then

این قلاب را روی یک چیز و این چشمک را روی چیز دیگری قرار دهید،

when they are close enough together the hook can go into

وقتی آنها به اندازه کافی به هم نزدیک شدند، قلاب می‌تواند به داخل

the eyelet. And those things would be connected. A knot. So

چشمک برود. و آن چیزها به هم متصل خواهند شد. یک گره. بنابراین

a knot is something that you use quite often. You tie a knot

گره چیزی است که اغلب از آن استفاده می کنید.

in your shoe when you go out unless you have Velcro instead

وقتی بیرون می روید گرهی در کفش خود می بندید مگر اینکه به جای بند چسب نواری داشته باشید

of laces. If you have a boat you will tie your boat up to

. اگر قایق دارید، قایق خود را

the dock with a knot. So notice this lesson I'm teaching you

با یک گره به اسکله می‌بندید. بنابراین به این درس توجه کنید که من به شما

vocab words. But I'm using a number of other words when I

لغات واژگانی را آموزش می دهم. اما وقتی آن را توصیف می کنم از چند کلمه دیگر استفاده می کنم

describe it. So in order to use a knot you have tie up. So you

. بنابراین برای استفاده از گره باید گره بزنید. بنابراین شما

tie up your boat using a knot. I'm not sure what kind of knot

قایق خود را با استفاده از یک گره می بندید. من مطمئن نیستم این چه نوع گره ای

this is. When I was a kid I was in like a club where they

است. وقتی بچه بودم مثل باشگاهی بودم که

taught us different kinds of knots. I don't remember

انواع گره ها را به ما یاد می دادند. یادم نمیاد

learning this knot. But I did learn the I think it's a sheep

این گره رو یاد بگیرم اما من فکر می کنم

shank knot and the slip knot. There's a couple of different

گره ساق گوسفند و گره لغزش را یاد گرفتم. چند

knots in the world. Um and the square knot. That's a cool knot

گره مختلف در دنیا وجود دارد. ام و گره مربع. این هم گره باحالی است

as well. I hitch. So there are two parts to this vocabulary

. من گیر می کنم. بنابراین این

word or topic. I'm not sure. There are two parts. There's

واژه یا موضوع دارای دو بخش است. مطمئن نیستم. دو بخش وجود دارد.

the hitch and the tongue. So this is something you find on

مشکل و زبان وجود دارد. بنابراین این چیزی است که در

the back of some vehicles. Some cars and most trucks will have

پشت برخی از وسایل نقلیه پیدا می کنید. برخی از خودروها و اکثر کامیون‌ها دارای

a hitch on the back. We actually call this a ball hitch

یک گیره در پشت هستند. ما در واقع به این کار توپی می گوییم

because you can see there is a silver ball. And on a trailer

زیرا می توانید ببینید که یک توپ نقره ای وجود دارد. و در یک تریلر

you will find what's called the tongue. Some people do call

چیزی به نام زبان را خواهید یافت . برخی از مردم به

this the hitch as well. But usually when I'm talking you

این مشکل نیز می گویند. اما معمولاً وقتی من صحبت می‌کنم، شما

have the hitch which is on the vehicle. And the front of

گیره‌ای دارید که روی وسیله نقلیه است. و جلوی

trailer I would call the tongue. So the tongue nicely

تریلر را زبان می نامم . بنابراین زبان به خوبی

fits onto the hitch. So the other day my son was hooking up

روی گیره قرار می گیرد. بنابراین روز دیگر پسرم داشت

his trailer. He has a ball hitch on the back of his truck

تریلر خود را وصل می کرد. او در پشت کامیونش یک گیره توپ دارد

and we backed up to the trailer and we put the tongue onto the

و ما به سمت تریلر عقب رفتیم و زبان را روی توپی قرار دادیم

ball hitch and he was ready to go with his trailer. So hitch

و او آماده حرکت با تریلر خود بود. پس گیر

and tongue. Buckle. So the two most common types of buckles

و زبان. سگک. بنابراین دو نوع رایج سگک،

are buckles on your pants. So I have a belt buckle right here

سگک های روی شلوار شما هستند. بنابراین من یک سگک کمربند در اینجا دارم

or a buckle on a seat belt. So when you get in a car in order

یا یک سگک روی کمربند ایمنی. بنابراین زمانی که سوار ماشین می شوید برای

to be safe you need to put on your seat belt. There is a

اینکه ایمن باشید باید کمربند ایمنی خود را ببندید. یک سگک وجود دارد

buckle that you need to do up. We often say buckle as a verb.

که باید آن را انجام دهید. ما اغلب به عنوان یک فعل می گوییم buckle.

So you need to buckle your seatbelt. Did everyone buckle

بنابراین باید کمربند ایمنی خود را ببندید. آیا همه

their seatbelts? Or I might say is everyone buckled up? That's

کمربندهای ایمنی خود را بستند؟ یا شاید بتوانم بگویم که آیا همه به هم چسبیده اند؟ این

a common thing to ask your children when they're little

یک چیز معمولی است که وقتی سوار ماشین می‌شوید از بچه‌هایتان بپرسید که

when you get in the car you put your seat belt on you buckle up

کمربند ایمنی را روی شما می‌بندید

and you might say is everyone buckled up or you might say hey

و ممکن است بگویید همه قفل کرده‌اند یا ممکن است بگویید هی

buckle your seat belts it's a funny word buckle every time I

کمربندتان را ببندید این یک کلمه خنده‌دار است سگک زدن هر بار که می

say it it sounds funny to be buckle but yes belt buckle or

گویم سگک بودن خنده دار به نظر می رسد، اما بله سگک کمربند یا سوکت سگک

seat belt buckle socket so if you use the old kind of light

کمربند ایمنی، بنابراین اگر از نوع قدیمی لامپ استفاده می کنید

bulbs that screw in you would screw it into a socket and yes

که در آن پیچ می شود، آن را به یک سوکت پیچ کنید و بله

this is exactly how you do it you move your hand really

دقیقاً این کار را انجام می دهید. دست خود را خیلی

quickly so the socket is of the place where the light bulb

سریع حرکت دهید تا سوکت در محلی باشد که لامپ به آن

screws into. Okay? So when you have a light bulb it's threaded

پیچ می شود. باشه؟ بنابراین وقتی یک لامپ دارید،

at the end. That means it has little grooves in a circle

در انتهای آن رزوه می شود. یعنی شیارهای کوچکی در مارپیچ دایره ای دارد

spiral. So you can screw it into a socket. Um most of our

. بنابراین می توانید آن را در یک سوکت پیچ کنید. اما اکثر

lights though in the house are fluorescent. They're long

چراغ های ما در خانه فلورسنت هستند. آنها

tubes. We still have some lights like this in most of our

لوله های طولانی هستند. ما هنوز هم چنین چراغ‌هایی در بیشتر

bedrooms but yes you screw the light bulb into the socket.

اتاق‌خواب‌هایمان داریم، اما بله، شما لامپ را در پریز قرار دهید.

Here's a common one. The zipper. This shirt has buttons

در اینجا یک مورد رایج است. زیپ. این پیراهن دکمه دارد

but I have a jacket that has a zipper. Um there's a few ways

اما من یک ژاکت دارم که زیپ دارد. اوم چند راه

to talk about zippers. You can zip up your coat. Or you can do

برای صحبت در مورد زیپ وجود دارد. می توانید زیپ کت خود را ببندید. یا می توانید

up your zipper. Um both work. You could say oh hey do up your

زیپ خود را بالا بکشید. امم هردو کار میکنن می توانید بگویید اوه هی زیپ خود را بالا ببرید

zipper. It's cold outside. Or zip up your coat. It's cold

. بیرون سرد است یا زیپ کت خود را ببندید.

outside. So a zipper is a really cool thing. As you pull

بیرون سرد است بنابراین یک زیپ واقعا چیز جالبی است. همانطور که

it up it connects the two side of the jacket or coat or shirt

آن را بالا می کشید، دو طرف کت یا کت یا پیراهن را

together. Very very cool. And I think you can probably guess

به هم متصل می کند. خیلی خیلی باحاله و من فکر می کنم شما احتمالا می توانید

the next one. I kind of gave a bit of a spoiler. It's button.

مورد بعدی را حدس بزنید. یه جورایی اسپویلر دادم. این دکمه است.

So you can button up your shirt. You can do up your

بنابراین می توانید دکمه های پیراهن خود را ببندید . می توانید پیراهن خود را مرتب کنید

shirt. You can unbutton your shirt. You can button up your

. می توانید دکمه های پیراهن خود را باز کنید . می توانید دکمه های پیراهن خود را ببندید

shirt. So there's a number of ways to talk about it. You can

. بنابراین چند راه برای صحبت در مورد آن وجود دارد. می توانید

button up your shirt or you can undo a button. So I should keep

دکمه های پیراهن خود را ببندید یا می توانید یک دکمه را باز کنید. بنابراین من باید

this clear. You can button up your shirt or you can do up

این را روشن نگه دارم. می توانید دکمه های پیراهن خود را ببندید یا می توانید

your buttons. That's when you connect them together. Or you

دکمه های خود را ببندید. آن وقت است که آنها را به هم وصل می کنید. یا می

can unbutton or undo the buttons. There's a couple

توانید دکمه ها را باز کنید یا باز کنید . چند

different ways to talk about it. So this guy is he is going

راه مختلف برای صحبت در مورد آن وجود دارد. بنابراین این مرد قرار است

to do up his jacket or he is going to button up his jacket.

کتش را بپوشد یا دکمه کتش را ببندد.

And snap. So a snap is not as common as a button. I do have

و ضربه محکم و ناگهانی. بنابراین ضربه محکم و ناگهانی به اندازه یک دکمه رایج نیست. من

one jacket I think that has snaps. With a snap you push the

یک ژاکت دارم که فکر می کنم گیره دارد. با یک ضربه محکم،

two pieces really hard together. Uh and then it

دو قطعه را به شدت به هم فشار می دهید. اوه و سپس یک

kind of goes click and then when you want to undo it you

جورهایی کلیک می‌کند و وقتی می‌خواهید آن را خنثی کنید،

pull it apart and it unclicks as well. So a snap is

آن را از هم جدا می‌کنید و همچنین کلیک می‌کند . بنابراین یک snap

definitely used in the same way as a button but is a different

قطعاً به همان روشی که یک دکمه است استفاده می شود، اما

kind of way to attach two things together. So I'm

روشی متفاوت برای اتصال دو چیز به یکدیگر است. بنابراین من

going to go over some of these very quickly. The plug is the

قصد دارم برخی از این موارد را خیلی سریع مرور کنم. دوشاخه قسمتی است

part that goes in the wall. The outlet is where the plug goes.

که در دیوار می رود. پریز جایی است که دوشاخه می رود.

Now this might be different depending on where you are. In

حالا این ممکن است بسته به جایی که هستید متفاوت باشد. در

my part of Canada you plug things in to the outlet. Okay

قسمت من از کانادا، شما وسایل را به پریز برق وصل می کنید. خوب

so when you have a vacuum cleaner it has a plug on the

پس وقتی جاروبرقی دارید سرش یک دوشاخه دارد

end. I hope the door behind me doesn't open during the lesson.

. امیدوارم در حین درس در پشت سرم باز نشود.

The windows are open and it's a little windy. So that's the

پنجره ها باز هستند و کمی باد می وزد. بنابراین

plug if you want to use the vacuum cleaner you find an

اگر می‌خواهید از جاروبرقی استفاده کنید، یک

outlet and then you plug it in okay so you plug the plug into

پریز پیدا می‌کنید و سپس آن را وصل می‌کنید، بنابراین دوشاخه را به

the outlets I know it sounds kind of funny and then when

پریزها وصل می‌کنید، می‌دانم که به نظر خنده‌دار می‌آید و بعد از

you're done you unplug it so let's let's review that this is

اتمام کار آن را از برق بکشید، پس بیایید بیایید بررسی کنیم که این

the plug this is the outlets this is how you connect it you

دوشاخه است، این همان پریزها است، به این ترتیب آن را وصل می‌کنید،

plug in what you want to use and when you're done you unplug

چیزی را که می‌خواهید استفاده کنید وصل می‌کنید و وقتی کارتان تمام شد، آن را جدا می‌کنید

it and again this might be different if you're in Britain

و دوباره اگر در بریتانیا

or somewhere else but for me that's how I describe those

یا جای دیگری هستید، ممکن است متفاوت باشد. برای من اینگونه است که من آن

actions A jack. So on your phone you might have I don't

اقدامات جک را توصیف می کنم. بنابراین ممکن است در تلفن خود داشته باشید،

think I have one. I think I have a port which I'll talk

فکر نمی کنم من آن را داشته باشم. فکر می کنم یک پورت دارم که

about in a sec. But on my computer my headphones are

در یک ثانیه در مورد آن صحبت خواهم کرد. اما در کامپیوتر من هدفون من

plugged into the headphone jack. So that little hole is

به جک هدفون وصل شده است . بنابراین آن سوراخ کوچک

called the jack. We would call the other piece the plug. Uh at

جک نامیده می شود. قطعه دیگر را دوشاخه می نامیم. اوه در

the end. Or you might call it a connector. That's the general

پایان یا ممکن است آن را کانکتور بنامید. این

term. But when you are wanting to listen to some music you

اصطلاح کلی است. اما وقتی می خواهید به موسیقی گوش دهید،

might plug in your headphones in to the headphone jack. And

ممکن است هدفون خود را به جک هدفون وصل کنید. و

now what's the difference between a jack and a port? Not

حالا فرق جک و پورت چیه؟

a whole lot. They are both little spots where you can

خیلی زیاد نیست. آنها هر دو نقاط کوچکی هستند که می توانید

connect things to usually a computer or a phone or some

وسایل را معمولاً به رایانه یا تلفن یا

other device. These are called USB ports. They're the older

دستگاه دیگری متصل کنید. به این پورت های USB می گویند. آنها هر چه سبک قدیمی تر هستند

style the bigger one. There's USB C ports now. So again I

بزرگتر هستند. اکنون پورت های USB C وجود دارد. پس من

don't know why they have different names but this is a

نمی دانم چرا آنها نام های مختلفی دارند اما این یک

jack and this is a port. Sometimes you will link things

جک است و این یک پورت است. گاهی اوقات چیزها را به هم مرتبط می کنید

together. Um again if you are making a chain the actual piece

. اوم دوباره اگر در حال ساختن یک زنجیر هستید، به قطعه واقعی

is called a link. And the action of connecting them is

پیوند می گویند. و عمل اتصال آنها

the verb to link. So you can link things together. Obviously

فعل پیوند دادن است. بنابراین می توانید چیزها را به هم پیوند دهید. بدیهی است که

it's hard to do when it's a solid circle. But if you add

انجام آن زمانی که یک دایره جامد است دشوار است. اما اگر

two pieces of metal you could bend them and then you could

دو قطعه فلز اضافه کنید، می توانید آنها را خم کنید و سپس می توانید

weld each of them. And then you would say that you have linked

هر یک از آنها را جوش دهید. و سپس می گویید که

them together. Also a character in a game if you are familiar

آنها را به هم مرتبط کرده اید. همچنین یک شخصیت در یک بازی اگر

with video games. But link clasp this is a bit of review

با بازی های ویدیویی آشنایی دارید. اما بند پیوند این کمی مرور

from another lesson. A clasp is something you use to connect

از درس دیگری است. گیره چیزی است که برای اتصال

two ends of usually a piece of jewelry together. If you have a

دو سر معمولاً یک قطعه جواهر به یکدیگر استفاده می کنید. اگر

necklace it will have a clasp on the back. If you have a

گردنبند داشته باشید پشت آن یک بند دارد . اگر

bracelet it will have a clasp. I'm not sure if we call this I

دستبند دارید یک بند دارد. مطمئن نیستم که اسمش را بگذاریم، نمی‌دانم چه چیزی را نمی‌دانم

don't know what I don't think we call this a clasp on a

watch. It has a different name. I can't think of it right now

. اسم دیگری دارد. در حال حاضر نمی توانم به آن فکر کنم،

but If I was wearing a bracelet it would most likely have a

اما اگر دستبند می پوشیدم به احتمال زیاد یک

clasp that you would use to connect it together. Uh so this

گیره داشت که برای اتصال آن به یکدیگر استفاده می کردید. اوه پس این

is just a general term. If you open the hood of a car there's

فقط یک اصطلاح کلی است. اگر کاپوت ماشینی را باز کنید،

lots of wires and there are a lot of connectors. So anytime

سیم های زیادی وجود دارد و کانکتورهای زیادی وجود دارد. بنابراین هر زمان که

you have two things that go together like this we would say

دو چیز دارید که به این صورت با هم هماهنگ می شوند، می گوییم

that this is a connector. Sometimes your van or car

که این یک رابط است. گاهی اوقات ون یا ماشین شما

doesn't run right because there's a loose connection. So

درست کار نمی کند زیرا اتصال شل است. بنابراین

the mechanic checks all the connectors to make sure they're

مکانیک همه کانکتورها را بررسی می کند تا مطمئن شود که

connected properly. Loop so again with Christmas ornaments

به درستی وصل شده اند. با زیور آلات کریسمس دوباره حلقه بزنید،

the first picture had a hook most Christmas ornaments though

عکس اول بیشتر زیور آلات کریسمس یک قلاب داشت، هرچند

just have a small loop on top and then you add the hook to

فقط یک حلقه کوچک در بالا داشته باشید و سپس قلاب را به حلقه اضافه کنید،

the loop so there's a few things that have loops I have a

بنابراین چند چیز وجود دارد که حلقه دارد، من یک

picture back here this picture has a little loop of string on

عکس دارم در اینجا این عکس دارای یک حلقه کوچکی از ریسمان در

the back so if I want to hang it on the wall there's a little

پشت، بنابراین اگر بخواهم آن را به دیوار آویزان کنم، یک

loop of string it looks a lot like that loop of metal and you

حلقه سیم کوچک وجود دارد که بسیار شبیه آن حلقه فلزی است و شما از

would use that to hang the picture the wall, you would use

آن برای آویزان کردن تصویر به دیوار استفاده می کنید، از

this loop to connect the hook and then use the hook to hang

این حلقه استفاده می کنید تا قلاب را وصل کنید و سپس از قلاب برای آویزان کردن زیور استفاده کنید

the ornament up. Puzzle pieces. So puzzle pieces go together.

. قطعات پازل. بنابراین قطعات پازل با هم هماهنگ می شوند.

Um there's no exact way to describe. I don't know what the

امم هیچ راه دقیقی برای توصیف وجود ندارد . من نمی دانم که

one piece and the other piece of a puzzle piece are called

یک قطعه و تکه دیگر یک قطعه پازل چه نام دارند،

but you connect puzzle pieces together when you do a jigsaw

اما وقتی یک پازل را انجام می دهید، قطعات پازل را به هم وصل می کنید

puzzle. And then of course there is glue. There are glue

. و البته چسب هم هست.

sticks and there are hot glue guns. So glue is any substance.

میله های چسب و تفنگ های چسب حرارتی وجود دارد . پس چسب هر ماده ای است.

Usually a liquid that you put on something in order to

معمولاً مایعی که روی چیزی می‌گذارید تا

connect it to something else or to attach it to something else.

آن را به چیز دیگری وصل کنید یا به چیز دیگری بچسبانید.

This person is go to glue together two pieces of wood. We

این شخص قرار است دو تکه چوب را به هم بچسباند.

can also use the word fasten they're going to fasten

همچنین می‌توانیم از کلمه fasten they're going to fasten

together two pieces of wood. But generally when you use glue

two قطعه چوب به هم استفاده کنیم. اما به طور کلی وقتی از چسب استفاده می کنید، از

we use the verb glue as well. So if I had two pieces of paper

فعل چسب نیز استفاده می کنیم. بنابراین اگر دو تکه کاغذ داشتم

I could glue the paper together with glue. I might use a glue

می توانستم کاغذ را با چسب به هم بچسبانم. من ممکن است از چسب استفاده کنم

stick though. So a glue stick is a harder form of glue. It's

. بنابراین چسب چسب شکل سخت تری از چسب است.

not a liquid and you just put it on the paper and then you

مایع نیست و فقط آن را روی کاغذ می گذارید و سپس می

can attach the two pieces of paper together or you can glue

توانید دو تکه کاغذ را به هم وصل کنید یا می توانید

the two pieces of paper together. There's also

دو تکه کاغذ را به هم بچسبانید.

something called a hot glue gun. So a hot glue gun plugs

چیزی به نام تفنگ چسب حرارتی نیز وجود دارد . بنابراین یک تفنگ چسب حرارتی

into the wall and you put a tube of hard glue in the back

به دیوار وصل می‌شود و یک لوله چسب سخت را در پشت قرار می‌دهید

and it comes out as a liquid hot glue at the other end.

و از طرف دیگر به صورت چسب حرارتی مایع خارج می‌شود.

Don't touch the hot end by the way. I did that once by

به هر حال به انتهای داغ دست نزنید . من یک بار به طور تصادفی این کار را انجام دادم

accident. This is a very strong form of glue. It's a really

. این یک شکل بسیار قوی از چسب است. این یک

good way to glue things together. When I need to glue

راه واقعا خوب برای چسباندن چیزها به هم است. وقتی

something together for work at school. And I don't want it to

برای کار در مدرسه نیاز دارم چیزی را به هم بچسبانم . و من نمی خواهم

ever come apart I go and get one of the hot glue guns. So

هرگز از هم جدا شود، می روم و یکی از تفنگ های چسب حرارتی را می گیرم. بنابراین چسب

liquid glue glue stick hot glue gun. All different ways to glue

مایع چسب تفنگ چسب داغ. همه راه های مختلف برای چسباندن

things together. And then of course we have tape. This is

چیزها به هم. و البته ما نوار داریم. به این

called masking tape. There's also scotch tape which is clear

نوار ماسک می گویند. نوار چسب نیز وجود دارد که شفاف است

and duct tape which is silver. But tape is something that is

و نوار چسب نقره ای است. اما نوار چیزی است که

sticky on one side. And not sticky on the other side.

از یک طرف چسبنده است. و از طرف دیگر چسبنده نباشد.

Unless you buy double sided tape. Which is this weird

مگر اینکه نوار دو طرفه بخرید . این عجیب است

that's sticky on both sides. Anyways tape is a great thing

که از هر دو طرف چسبنده است. به هر حال

to use if you want to attach two things together. You can

اگر می‌خواهید دو چیز را به هم بچسبانید، نوار یک چیز عالی برای استفاده است. می توانید

tape something to the wall. You can put a poster on the wall or

چیزی را به دیوار بچسبانید. می توانید یک پوستر روی دیوار قرار دهید یا

attach a poster to the wall with tape. Although sometimes

یک پوستر را با چسب به دیوار بچسبانید . اگرچه گاهی اوقات وقتی

the tape will pull the paint off when you remove the tape so

نوار را جدا می کنید، نوار رنگ را از بین می برد، بنابراین

be careful with that. Um anyways tape is definitely

مراقب آن باشید. امم، به هر حال، نوار قطعاً

something we use to attach things together. Staples. So

چیزی است که برای چسباندن چیزها به یکدیگر استفاده می کنیم. بخیه. بنابراین

you use a stapler to staples in and you can staple two pieces

برای منگنه کردن از یک منگنه استفاده می کنید و می توانید دو تکه

of paper together. Let me say all of that again. These are

کاغذ را به هم منگنه کنید. بگذارید دوباره همه اینها را بگویم. اینها

staples. They go in a small little machine called a stapler

لوازم اصلی هستند. آنها در یک دستگاه کوچک کوچک به نام منگنه کار می کنند

and you use a stapler to staple paper together. So staples noun

و شما از یک منگنه برای منگنه کردن کاغذ با هم استفاده می کنید. بنابراین منگنه اسم

stapler noun to staple verb. Okay? So I do this a lot at

stapler اسم به فعل stapler. باشه؟ بنابراین من این کار را در مدرسه زیاد انجام می دهم

school. In fact usually the photocopier does it for me. I

. در واقع معمولا دستگاه فتوکپی این کار را برای من انجام می دهد.

push the button so that it staples my handouts together.

دکمه را فشار می‌دهم تا جزوه‌هایم را به هم متصل کند.

But staples pieces of metal to hold or to connect pieces of

اما قطعات فلزی را برای نگه داشتن یا اتصال قطعات

paper together. And then a pin. If you want to put something on

کاغذ به یکدیگر منگنه می کند. و سپس یک سنجاق. اگر می خواهید چیزی را روی دیوار قرار دهید،

a wall you might use a pin. A long time ago when we used

ممکن است از سنجاق استفاده کنید. خیلی وقت پیش وقتی از

cloth diapers people would use safety pins. Although safety

پوشک های پارچه ای استفاده می کردیم، مردم از سنجاق ایمنی استفاده می کردند. اگر چه

pins are still used sometimes if you want to connect

زمانی که بخواهید

something to a piece of clothing. If I had a piece of

چیزی را به یک لباس وصل کنید هنوز هم از سنجاق های ایمنی استفاده می شود. اگر یک تکه

paper that said hi my name is Bob. And if it was a sticker I

کاغذ داشتم که روی آن سلام بود، نام من باب است. و اگر یک برچسب بود

could stick it to my shirt. If it was just a piece of paper I

می توانستم آن را به پیراهنم بچسبانم. اگر فقط یک تکه کاغذ بود

would probably use a safety pin. It's called a Safety pin

احتمالا از سنجاق قفلی استفاده می کردم . این سنجاق ایمنی نامیده می شود

because when it's closed you can't accidentally stick

زیرا وقتی بسته می شود نمی توانید به طور تصادفی

yourself with it or prick yourself with it. So a pin is

خود را با آن بچسبانید یا با آن به خود ضربه بزنید. بنابراین از یک سنجاق

used to put something on the wall or you could use a

برای قرار دادن چیزی روی دیوار استفاده می شود یا می توانید از یک

thumbtack. And a safety pin is used to just attach something

بند انگشتی استفاده کنید. و یک سنجاق ایمنی فقط برای اتصال چیزی

to something else. Um I think mostly with yeah the last

به چیز دیگری استفاده می شود. ام من فکر می کنم بیشتر با بله، آخرین

safety pin I used was to pin something to my shirt. Rubber

سنجاق ایمنی که استفاده کردم این بود که چیزی را به پیراهنم سنجاق کردم.

band or elastic. So these are the same thing. I think one of

نوار لاستیکی یا الاستیک. پس اینها یکی هستند. من فکر می کنم یکی از

these words is more Canadian though. But it's a very

این کلمات بیشتر کانادایی است . اما

stretchy I would say like a string but it's rubber and you

من می توانم بگویم مانند یک رشته بسیار کششی است اما لاستیکی است و شما از

use it to maybe attach a whole bunch of cables together. We

آن برای اتصال یک سری کابل به هم استفاده می کنید.

put a rubber band on the bottom of every bouquet when Jen makes

وقتی جن یک دسته گل درست می کند، کف هر دسته

a bouquet of flowers. We put a rubber band on the bottom. That

گل را یک کش می گذاریم. ما یک نوار لاستیکی در پایین قرار می دهیم. این

is the action I use to do that. Uh and we just call them

عملی است که من برای انجام آن استفاده می کنم. اوه و ما آنها را

elastics as well in this part of Canada. So I might have to

در این بخش از کانادا نیز الاستیک می نامیم. بنابراین شاید مجبور شوم

go buy Jen more elastics later today. And of course there's

بعداً امروز بروم جنس کش بیشتری بخرم . و البته

something called a paper clip that you can use to connect two

چیزی به نام گیره کاغذ وجود دارد که می توانید از آن برای اتصال دو

pieces of paper together or more. These are common at

تکه کاغذ به یکدیگر یا بیشتر استفاده کنید. اینها در

schools and in offices as well. It's a little piece of looped

مدارس و ادارات نیز رایج است. این یک تکه

metal that slides over the paper to attach them together.

فلز حلقه دار است که روی کاغذ می لغزد تا آنها را به هم بچسباند.

And we have twist ties. Twist ties are very useful for a lot

و ما پیوندهای پیچشی داریم. کراوات پیچشی برای خیلی چیزها بسیار مفید است

of things. I actually used a twist tie to fix the windshield

. من در واقع از یک کراوات پیچشی برای تعمیر برف پاک

wiper on my van because the little hose that squirts

کن روی ون خود استفاده کردم زیرا شلنگ کوچکی که

windshield washer fluid out fell off and I didn't have

مایع شیشه شوی را بیرون می ریزد از بین رفت و من

anything to fix it with but I had a twist tie so I used a

چیزی برای تعمیر آن نداشتم اما من یک کراوات پیچشی داشتم بنابراین از یک

twist tie. So it's a small little strip of metal usually

کراوات پیچشی استفاده کردم. بنابراین یک نوار کوچک فلزی است که معمولاً

with plastic on the outside and you when you twist it it stays

بیرون آن پلاستیک است و وقتی آن را می‌پیچید،

twisted. So you can use it to attach things together. And

پیچ خورده می‌ماند. بنابراین می توانید از آن برای چسباندن چیزها به یکدیگر استفاده کنید. و

then of course there's zip ties. When I got home I

البته زیپ بند هم هست. وقتی به خانه رسیدم

actually used a zip tie to fix my windshield wiper. That

در واقع از یک زیپ برای تعمیر برف پاک کن شیشه جلو استفاده کردم. که

worked better. Zip ties are much stronger than twist ties.

بهتر کار کرد. زیپ‌بندی‌ها بسیار قوی‌تر از بند‌های پیچ‌دار هستند.

But you can see it's called a twist tie because you twist it

اما می توانید ببینید که به آن کراوات پیچشی گفته می شود زیرا آن را

on. This is called a zip tie because it makes that zip sound

روی آن می پیچید. این زیپ کراوات نامیده می شود زیرا وقتی آن را به هم می چسبانید صدای زیپ را ایجاد می کند

when you zip it together. And just a quick review from a past

. و فقط یک مرور سریع از یک

lesson. This is a bolt. This is a nut. Sometimes you bolt

درس گذشته. این یک پیچ است. این یک مهره است. گاهی اوقات

things together. If you have two pieces of wood you can bolt

چیزهایی را به هم می چسبانید. اگر دو تکه چوب دارید می توانید

them together as well. If you have two pieces of metal you

آنها را به هم بچسبانید. اگر دو تکه فلز دارید می

can bolt them together and you would tighten the nut. So the

توانید آنها را به هم بچسبانید و مهره را سفت کنید. بنابراین

action of putting a bolt and nut on you use the verb to

عمل قرار دادن پیچ و مهره روی شما از فعل پیچ و

bolt. I'm going to bolt it together. And then when you're

مهره استفاده کنید. من می خواهم آن را به هم بچسبانم. و پس از

doing it you tighten the nut. And then this is a screw. And

انجام آن، مهره را سفت کنید. و سپس این یک پیچ است. و

then I believe this is Called a fitting. There are a lot of

سپس من معتقدم که این یک اتصال نامیده می شود.

different kinds of fittings. In the world of pipes and plumbing

انواع مختلفی از اتصالات وجود دارد. در دنیای لوله و لوله کشی

there are a lot of fittings. Things that you use to connect

اتصالات زیادی وجود دارد. چیزهایی که برای اتصال

hoses and pipes together. So this fitting is threaded at one

شیلنگ ها و لوله ها به یکدیگر استفاده می کنید. بنابراین این اتصالات از یک

side and it's a nipple on the other side. So you can put a

طرف رزوه می شود و از طرف دیگر یک نوک پستان است . بنابراین می توانید یک

hose on one side with a clamp. And then you could screw a pipe

شیلنگ را با یک گیره در یک طرف قرار دهید. و سپس می توانید یک لوله را

onto the other side. So this is a fitting and then this is a

به طرف دیگر پیچ کنید. بنابراین این یک اتصال است و سپس این یک

clamp. We sometimes call this a hose clamp. Um by the way when

گیره است. ما گاهی به این گیره شلنگ می گوییم. در ضمن وقتی

I put hose clamps on I like to use a socket instead of a flat

گیره شلنگ میزنم دوست دارم به جای پیچ گوشتی تخت از سوکت استفاده کنم

screwdriver because when I use a screwdriver it usually falls

چون وقتی از پیچ گوشتی استفاده میکنم معمولا

off and it's a little bit annoying.

میریزه و کمی آزار دهنده است.