How to Use the Prepositions IN, AT, BY and ON When Talking About a Place - An English Grammar Lesson

So am I in the tree, on the tree,

پس من در درخت هستم، روی درخت

at the tree or by the tree?

، کنار درخت یا کنار درخت؟

Those four prepositions when you are learning English

این چهار حرف اضافه زمانی که در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید

can be extremely difficult and very hard to understand.

می تواند بسیار دشوار و درک آن بسیار سخت باشد.

So in this English lesson,

بنابراین در این درس انگلیسی،

I'll try to make it all crystal clear for you.

سعی می کنم همه چیز را برای شما واضح و روشن بیان کنم.

I'll try to make it as easy

من سعی

for you to understand as possible.

می کنم تا حد امکان درک آن را برای شما آسان کنم.

(calm music)

(موسیقی آرام)

Well, hey, welcome to this English lesson

خوب، هی، به این درس انگلیسی

about the prepositions in, at, by and on

در مورد حروف اضافه در، at، by و on خوش آمدید

and I'll even talk about the preposition under

و من حتی

every once in a while if it makes sense.

اگر منطقی باشد هر چند وقت یک بار در مورد حرف اضافه زیر صحبت خواهم کرد.

Before we get started though,

با این حال، قبل از شروع،

don't forget to click that red Subscribe button

فراموش نکنید که

if you are new here and give me a thumbs up

اگر در اینجا تازه کار هستید روی دکمه قرمز اشتراک کلیک کنید و

if this video helps you learn

اگر این ویدیو به شما کمک

just a little bit more English.

می کند کمی بیشتر انگلیسی را بیاموزید، به من کمک کنید.

So you saw that I was in a tree.

پس دیدی که من روی درخت بودم.

When we talk about a place like a tree

وقتی در مورد مکانی مثل درخت صحبت می کنیم

and when I'm talking about myself,

و وقتی در مورد خودم صحبت می کنم

let's actually imagine for this lesson

، در واقع برای این درس

that we're always meeting someone somewhere.

تصور کنیم که همیشه در جایی با کسی ملاقات می کنیم.

So let's say in this first example,

بنابراین بیایید بگوییم در این مثال اول

we are going to meet by a tree.

، قرار است کنار یک درخت با هم ملاقات کنیم.

So let's look at how we would use

بنابراین بیایید ببینیم که چگونه از

each of those prepositions.

هر یک از آن حروف اضافه استفاده می کنیم.

If I said to you, I'd like to meet you in a tree,

اگر به شما می‌گفتم، دوست دارم شما را در درخت

it would literally mean that I would climb a tree

ببینم، به معنای واقعی کلمه این است که از درختی بالا

and I would be in the tree, okay?

می‌روم و در درخت می‌شوم، باشه؟

So if I said to you, hey,

بنابراین اگر به شما می‌گفتم، هی،

can you meet me tomorrow in the tree by the house,

می‌توانید فردا مرا در درخت کنار خانه ملاقات کنید

it would literally mean that we are going to climb the tree

، به معنای واقعی کلمه این است که ما از درخت بالا

and we are going to meet each other in the tree

می‌رویم و همدیگر را در درخت ملاقات خواهیم کرد،

just like you can see

همانطور که می‌بینید

that I am up in a tree in the video beside me.

در ویدیویی که در کنار من است روی درختی هستم.

So we don't use the word in a tree very often

بنابراین ما اغلب از این کلمه در درخت استفاده نمی کنیم

unless you're a kid.

مگر اینکه شما بچه باشید.

If I say that I would like to meet you

اگر من بگویم که دوست دارم شما

at the tree by the house or by the tree by the house,

را روی درخت کنار خانه یا کنار درخت کنار خانه ملاقات کنم،

those mean the same thing in this case, okay?

اینها در این مورد به همین معنا هستند، خوب؟

So if I say, hey, let's meet by the tree

بنابراین اگر بگویم، هی، بیایید کنار درخت

or let's meet at the tree, we might be under the tree,

ملاقات کنیم یا بیایید کنار درخت همدیگر را ببینیم، ممکن است زیر درخت

we might be close to the tree,

باشیم، ممکن است نزدیک درخت

we might be in the shade, we might be out of the shade

باشیم، ممکن است در سایه باشیم، ممکن است خارج از سایه

but we're generally just meeting somewhere

باشیم اما معمولاً در جایی

close to the tree.

نزدیک به درخت ملاقات می کنیم.

So if I say, hey, let's meet by the tree

بنابراین اگر بگویم، هی، بیایید کنار درخت

or let's meet at the tree, that's what I mean.

ملاقات کنیم یا بیایید کنار درخت همدیگر را ببینیم، منظورم همین است.

We would never say let's meet on the tree.

ما هرگز نمی گوییم بیا روی درخت همدیگر را ببینیم.

If we were to meet on a tree,

اگر قرار بود روی درخت همدیگر را

we would literally be way up high

ببینیم، به معنای واقعی کلمه

on the very top of the tree.

در بالای درخت قرار می گرفتیم.

The only example I can think of

تنها مثالی که می توانم در

of using the preposition on when talking about a tree

مورد استفاده از حرف اضافه در هنگام صحبت در مورد درخت

is that we might put something on a tree.

به آن فکر کنم این است که ممکن است چیزی را روی درخت بگذاریم.

You might put a sign on a tree for instance.

به عنوان مثال، ممکن است روی درختی علامت بگذارید.

So we definitely wouldn't meet on a tree but again,

بنابراین ما قطعاً روی یک درخت همدیگر را نخواهیم دید، اما دوباره،

if we meet in a tree, we are literally in it.

اگر در یک درخت ملاقات کنیم، به معنای واقعی کلمه در آن هستیم.

If we meet by or at the tree, we are close to it.

اگر کنار درخت یا در کنار آن قرار بگیریم، به آن نزدیک هستیم.

We might be in the shade, we might not be

ممکن است در سایه باشیم، ممکن است

and we would not say ever that we are on a tree

نباشیم و هرگز نگوییم که روی درخت

but we might put something on a tree.

هستیم، اما ممکن است چیزی را روی درخت بگذاریم.

Of course, this is one of the times

البته این یکی از مواردی است

we can use the preposition under.

که می توانیم از حرف اضافه زیر استفاده کنیم.

We might meet under the tree

ما ممکن است زیر درخت ملاقات کنیم

and often that might be the one you use the most

و اغلب ممکن است این درختی باشد که بیشتر از همه

especially during hot weather.

به خصوص در هوای گرم استفاده می کنید.

Hey, I'll meet you under the tree by the house

هی، من تو را زیر درخت کنار خانه ملاقات خواهم کرد،

because then we can talk while we stand in the shade.

زیرا در آن صورت می توانیم در حالی که در سایه ایستاده ایم صحبت کنیم.

So let's imagine you're at the mall

بنابراین بیایید تصور کنیم که در مرکز

and you're shopping with someone but you're done shopping.

خرید هستید و با شخصی در حال خرید هستید اما خرید خود را تمام کرده اید.

So you decide that you are going to go to the van

بنابراین تصمیم می گیرید که به سمت ون

or to the car.

یا ماشین بروید.

You can tell the person where you're gonna meet them

شما می‌توانید به روش‌های مختلفی به فرد بگویید که کجا او را ملاقات می‌کنید

in a number of ways.

If I was shopping with Jen, I could say,

.

اگر با جن خرید می کردم، می توانستم بگویم،

hey, I'm done shopping, I'm going to go to the van

هی، خریدم تمام شد، می روم به ون

and I'm gonna wait in the van for you.

و در وانت منتظرت می مانم.

That would mean I'm actually in the van, okay?

این بدان معناست که من در وانت هستم، باشه؟

If I say, I'm going to wait in the van,

اگر بگویم در وانت منتظر می مانم، در وانت می نشینم

I would be sitting in the van.

.

I would probably be checking my watch once in a while

من احتمالاً هر چند وقت یک

and wondering just how much longer Jen is going to shop for.

بار ساعتم را چک می‌کنم و فکر می‌کنم که جن قرار است چقدر دیگر خرید کند.

If I say I'm going to wait at the van or by the van,

اگر بگویم می‌خواهم در ون یا کنار ون منتظر بمانم،

that would mean I'm not inside if I use the word by.

اگر از کلمه by استفاده کنم به این معنی است که داخل نیستم.

If I use the word at, I might be outside the van

اگر از کلمه at استفاده کنم، ممکن است خارج از ون

but I might be inside the van.

باشم اما ممکن است داخل ون باشم.

So if I say to Jen, hey, I'll wait for you by the van,

بنابراین اگر به جن بگویم، هی، من در کنار ون منتظر شما

I will be standing outside of it.

هستم، بیرون آن خواهم ایستاد.

If I say to Jen, I'll wait for you at the van.

اگر به جن بگویم، در ون منتظرت خواهم بود.

I'll be standing outside of it

من بیرون از آن می ایستم

or I could actually be sitting inside of it

یا در واقع می توانم داخل آن

and then I probably would never say to Jen

بنشینم و سپس احتمالاً هرگز به جن نخواهم گفت

I'll meet you on the van.

تو را در ون ملاقات خواهم کرد.

If I was on the van, I would physically be on top of my van

اگر سوار ون بودم، از نظر فیزیکی بالای ون

which I don't do very often.

خودم بودم که خیلی وقت‌ها این کار را نمی‌کنم.

I think I've only done it once in my life

فکر می کنم فقط یک بار در زندگی ام این کار را انجام داده

and I think you're seeing the video of it right now.

ام و فکر می کنم در حال حاضر ویدیو آن را می بینید.

So once again, if I say to Jen, I'll meet you in the van,

بنابراین، یک بار دیگر، اگر به جن بگویم، تو را در ون ملاقات خواهم کرد، به

it means I will be sitting in the van waiting for her.

این معنی است که من در ون منتظر او خواهم بود.

If I say, I will meet you at the van,

اگر بگویم، من شما را در ون ملاقات خواهم کرد،

I might be outside the van, I might be inside of it.

ممکن است بیرون ون باشم، ممکن است داخل آن باشم.

If I say, I will meet you by the van,

اگر بگویم با وانت ملاقاتت

I will definitely be outside the van

می کنم، حتما بیرون از ون

and if I say, I'll meet you on the van,

خواهم بود و اگر بگویم تو را در ون ملاقات خواهم کرد،

yeah, that would be strange but it would mean

بله، عجیب است اما به این معنی

I would be sitting or laying on top of the van

است که می نشینم یا دراز می کشم. بالای ون

and then I would never say

و بعد من هرگز چیزی نخواهم گفت

anything like I'll meet you under the van

که تو را زیر ون ملاقات خواهم کرد،

because first of all, I don't fit

زیرا اولاً من جا

and it's kind of dark and scary down there, don't you think?

ندارم و آنجا تاریک و ترسناک است، فکر نمی کنی؟

For this next example,

برای مثال بعدی

you'll need to imagine this building behind me is a store.

، باید تصور کنید که این ساختمان پشت سر من یک فروشگاه است.

When we say that we will meet someone in a store,

وقتی می گوییم با شخصی در یک فروشگاه ملاقات خواهیم کرد، به

it means that we were actually inside the store.

این معنی است که ما در واقع داخل فروشگاه بودیم.

We've come up to the front of the store,

اومدیم جلوی مغازه،

we have gone through the doorway and we are in the store.

از در رد شدیم و توی مغازه هستیم.

So if I say to Jen, hey,

بنابراین اگر به جن بگویم، هی،

I know you're not done shopping in this store,

می‌دانم که خرید شما از این فروشگاه تمام نشده است،

I'm going to go to the next store

می‌روم به فروشگاه بعدی

and I will meet you in the store,

و شما را در فروشگاه ملاقات خواهم کرد،

that means when she comes to that store,

یعنی وقتی او به آن فروشگاه می‌آید،

I will be inside shopping.

من داخل خرید خواهد بود

If I say, I will meet her at the store,

اگر بگویم، او را در فروشگاه ملاقات خواهم کرد،

I might be waiting for her outside the store,

ممکن است بیرون از فروشگاه منتظر او

I might be waiting for her inside the store.

باشم، ممکن است در فروشگاه منتظر او باشم.

When you say that you are at a store,

هنگامی که می گویید در یک فروشگاه هستید،

it can mean that you are simply out front

می تواند به این معنی باشد که شما به سادگی بیرون

or that you are inside.

هستید یا داخل آن هستید.

When you buy something,

وقتی چیزی می‌خرید،

you could say that you got it at a certain store, okay?

می‌توانید بگویید که آن را از یک فروشگاه خاص تهیه کرده‌اید، خوب؟

So you could say, hey, the other day I was shopping

بنابراین می توانید بگویید، هی، روز دیگر در حال خرید

and I bought a T-shirt at Walmart.

بودم و یک تی شرت از والمارت خریدم.

Excellent use of the preposition at

استفاده عالی از حرف اضافه در

but when you say you're going to meet someone,

اما وقتی می گویید قرار است با کسی ملاقات کنید،

you could say that you're going to meet them at the store

می توانید بگویید که در فروشگاه با او ملاقات خواهید کرد

and you're either inside or outside.

و یا در داخل یا خارج هستید.

If I said, Jen, I will meet you by the store,

اگر می‌گفتم جن، شما را در کنار فروشگاه ملاقات خواهم کرد،

that means I would be outside the store,

این بدان معناست که من بیرون از فروشگاه خواهم بود،

probably right outside the front entrance waiting for her.

احتمالاً درست بیرون درب ورودی منتظر او هستم.

So and then again, you would never meet someone on a store

بنابراین و دوباره، شما هرگز کسی را در یک فروشگاه

because if you met someone on a store,

ملاقات نخواهید کرد، زیرا اگر کسی را در یک فروشگاه ملاقات کنید،

it would mean that you're way up there on the roof.

به این معنی است که شما تا آنجا روی پشت بام هستید.

Maybe that's where you meet when you go to a store.

شاید زمانی که به یک فروشگاه می روید، آنجا را ملاقات می کنید.

Maybe they have certain things on the roof.

شاید چیزهای خاصی روی پشت بام داشته باشند.

In Canada, you generally don't go on the roof of a store.

در کانادا معمولاً روی پشت بام فروشگاه نمی روید.

So you would never meet someone on a store.

بنابراین شما هرگز کسی را در یک فروشگاه ملاقات نمی کنید.

So again, let me review.

پس اجازه دهید باز هم مرور کنم.

When you meet someone in a store, you are inside it.

وقتی با شخصی در یک فروشگاه ملاقات می کنید ، در آن فروشگاه هستید.

When you meet someone at a store,

وقتی با شخصی در یک فروشگاه ملاقات می کنید

you might be outside the store but you might be in the store

، ممکن است خارج از فروشگاه باشید، اما ممکن است در فروشگاه

but you're definitely close to the store.

باشید، اما مطمئناً به فروشگاه نزدیک هستید.

You're either close to it or you're in it.

شما یا به آن نزدیک هستید یا در آن هستید.

When you meet someone by a store,

هنگامی که با شخصی در یک فروشگاه ملاقات می کنید،

you're right out front usually.

معمولاً در مقابل شما قرار می گیرید.

So if I said to Jen, I'll meet you by Walmart,

بنابراین، اگر به جن می‌گفتم، شما را در والمارت ملاقات می‌کنم،

it would mean that I would go to the entrance of Walmart

به این معنی است که به ورودی والمارت

and I would wait for her there

می‌روم و آنجا منتظر او می‌شوم

and then generally you don't meet people on a store.

و بعد عموماً در فروشگاه با مردم ملاقات نمی‌کنید.

(calm music)

(موسیقی آرام)

Well, hey, thanks so much

خوب، هی، از

for watching this English lesson

تماشای این درس انگلیسی

about the prepositions in, on, at and by

در مورد حروف اضافه در، on، at و by بسیار سپاسگزارم

and sometimes I even talked about the preposition under.

و گاهی اوقات حتی در مورد حرف اضافه زیر صحبت می کنم.

I hope you were able to understand

امیدوارم تونسته باشید

everything that I was explaining.

همه چیزهایی که توضیح دادم رو درک کنید.

I hope this English lesson will help you in the future

امیدوارم این درس انگلیسی در آینده به شما کمک کند

as you continue to speak English.

و همچنان انگلیسی صحبت کنید.

I'm Bob the Canadian.

من باب کانادایی هستم.

Thank you so much for watching.

از اینکه تماشا کردید خیلی متشکریم.

If you're new here,

اگر در اینجا تازه کار هستید،

don't forget to click that red Subscribe button over there.

فراموش نکنید که روی دکمه قرمز اشتراک در آنجا کلیک کنید.

Give me a thumbs up

if this video helped you learn a little bit of English

اگر این ویدیو به شما کمک کرد تا کمی زبان انگلیسی را یاد بگیرید

and if you have the time,

و اگر وقت دارید

why don't you stick around and watch another video?

، به من کمک کنید و ویدیوی دیگری را تماشا نکنید؟

(calm music)

(موسیقی آرام)