Let's Learn English! Topic: Everyday Items Quiz Mode! 🔑🌡️🧾 (Lesson Only)

Well, hello and welcome to this

خوب، سلام و به این

English lesson about everyday items.

درس انگلیسی در مورد موارد روزمره خوش آمدید.

This is a lesson that is going to be

این درسی است که قرار است

a little bit different than my other lessons.

کمی متفاوت از درس های دیگر من باشد.

I'm going to do this lesson

من قصد دارم این درس را

in what I'm calling quiz mode.

در حالتی که آن را حالت مسابقه می نامم انجام دهم.

That means instead of showing you the word and a picture of

یعنی به جای اینکه کلمه و تصویر مورد را به شما نشان دهم

the item, I'm first going to show you a picture of the

، ابتدا تصویری از کالا را به شما نشان می دهم

item and I'm going to give you a little bit of time

و کمی زمان به شما می دهم تا

to think of what the name of that item is.

فکر کنید نام آن کالا چیست. است.

So if you did watch the lesson on

بنابراین اگر درس مربوط به

everyday items from a few years ago, you'll

موارد روزمره را از چند سال پیش تماشا کرده باشید،

have an advantage over the other people.

نسبت به سایر افراد برتری خواهید داشت.

But if you didn't, hopefully you can

اما اگر این کار را نکردید، امیدواریم که بتوانید

kind of guess what everything is.

حدس بزنید همه چیز چیست.

If you don't know what it is, I will show you the word.

اگر نمی دانید چیست، من کلمه را به شما نشان می دهم.

So I'll start by showing you a picture in

بنابراین من با نشان دادن یک عکس در

this English lesson of an everyday item like this

این درس انگلیسی از یک مورد روزمره مانند این

item, and then I'll explain what it's used for,

مورد شروع می کنم و سپس توضیح می دهم که برای چه استفاده می شود،

but I won't use its name right away.

اما بلافاصله از نام آن استفاده نمی کنم.

And then after a moment, after me explaining a

و سپس پس از یک لحظه، پس از اینکه من کمی توضیح دادم که برای چیست، نام آن را

little bit what it's for, I will reveal what

فاش خواهم کرد

the name is and hopefully in that timeframe, you

و امیدوارم در آن بازه زمانی، شما

were able to guess what it is.

بتوانید حدس بزنید که چیست.

So welcome to this English lesson

بنابراین به این درس انگلیسی

about everyday items quiz mode.

در مورد حالت مسابقه آیتم های روزمره خوش آمدید.

I hope you enjoy it.

امیدوارم لذت ببرید.

So this first item is very handy if you

بنابراین اگر

have a sliver in your finger and if you

یک برش در انگشت خود دارید و اگر

need to pull that sliver out, okay.

نیاز به بیرون کشیدن آن دارید، این اولین مورد بسیار مفید است.

You can kind of pinch and get a

شما می توانید به نوعی قیچی را بگیرید و

hold of the sliver and pull it out.

بگیرید و آن را بیرون بکشید.

You know what a sliver is?

میدونی قیچی چیه؟

When you're working with wood,

هنگامی که با چوب کار می کنید،

sometimes you get a sliver.

گاهی اوقات یک برش به سراغتان می آید.

This allows you to pull it out.

این به شما امکان می دهد آن را بیرون بکشید.

Um, some people use it to pluck out hair.

اوم، بعضی ها از آن برای کندن مو استفاده می کنند.

Maybe they have.

شاید داشته باشند.

I have a couple hairs that grow really fast here,

من چند تا مو دارم که در اینجا خیلی سریع رشد می کنند

and sometimes I use this item to pull them out.

و گاهی اوقات از این مورد برای کندن آنها استفاده می کنم.

So your job now is to guess what this item is.

بنابراین کار شما اکنون این است که حدس بزنید این مورد چیست.

Let me, let me show you what the word is.

بگذار، بگذار به تو نشان دهم که این کلمه چیست.

I see some people, um,

من می بینم که برخی از افراد، اوم،

getting the right answers already.

در حال حاضر پاسخ های درست را دریافت کرده اند.

Here we go. There we go.

در اینجا ما می رویم. ما میرویم آنجا.

Oh, wrong slide. Tweezers.

اوه، اسلاید اشتباه. موچین.

So in my part of the world, we call these tweezers.

بنابراین در قسمت من از جهان، ما به این موچین ها می گوییم.

Tweezers are really handy for, like the things

موچین ها واقعاً برای آنها مفید هستند، مانند چیزهایی

that I said you could use them for.

که گفتم می توانید از آنها استفاده کنید.

Um, sometimes I get a sliver and I

اوم، گاهی اوقات من یک تیکه می گیرم و

say to Jen, where are the tweezers?

به جن می گویم، موچین کجاست؟

And of course, ends in s just like scissors.

و البته، درست مانند قیچی به s ختم می شود.

This item has two names.

این مورد دو نام دارد.

Um, we call it one thing in North America

اوم، ما آن را در آمریکای شمالی یک چیز می نامیم

and it has a different name in the UK.

و در بریتانیا نام دیگری دارد.

This is something you use when you want to hang

این چیزی است که وقتی می‌خواهید

clothes up on a clothesline after you wash the clothes.

بعد از شستن لباس‌ها را به بند رخت آویزان کنید، از آن استفاده می‌کنید.

So if you wash your clothes in a washing

بنابراین اگر لباس های خود را در ماشین لباسشویی بشویید

machine, sometimes in English, we say, you do laundry.

، گاهی اوقات به زبان انگلیسی می گوییم، شما لباسشویی می کنید.

After you do laundry, you will use this item to hang

بعد از اینکه لباس‌ها را شستید، از این وسیله برای آویزان کردن لباس‌ها استفاده می‌کنید

up the clothes so they don't fall off the clothesline.

تا از بند رخت نیفتند.

And this is called a clothespin.

و به این میگن گیره لباس.

Or apparently in the UK, it's called a clothes peg.

یا ظاهراً در انگلستان به آن گیره لباس می گویند.

I made a video once where I called this a

من یک بار ویدیویی درست کردم که در آن اسمش را گذاشتم

clothespin and many people in the chat or in the

گیره لباس و بسیاری از افراد در چت یا در

comments told me that I was wrong, that that wasn't

نظرات به من گفتند که من اشتباه می کنم، این

the name, but it has two names.

نام نیست، اما دو نام دارد.

In Canada, we call it a clothespin.

در کانادا به آن گیره لباس می گوییم.

In the United States and in the UK,

در ایالات متحده و در انگلستان،

you would call it a clothes peg.

شما آن را گیره لباس می نامید.

Now, if you smoke, you might use this item, and this

حالا، اگر سیگار می کشید، ممکن است از این مورد استفاده کنید، و این

is made by a very famous french company, by the way,

توسط یک شرکت فرانسوی بسیار معروف ساخته شده است، اتفاقاً

this is something you can use if you need flame.

این چیزی است که در صورت نیاز به شعله می توانید از آن استفاده کنید.

When you, um, when you flick it, um,

وقتی شما، اوم، وقتی آن را تکان می دهید، اوم،

a flame will come out the top.

شعله ای از بالای آن بیرون می آید.

And if you are a smoker, hopefully you're not.

و اگر سیگاری هستید، امیدوارم که سیگاری نباشید.

Because smoking is unhealthy.

زیرا سیگار کشیدن ناسالم است.

You might use this item.

ممکن است از این مورد استفاده کنید.

So this item is called a lighter.

بنابراین به این وسیله فندک می گویند.

So a lighter is something you use

بنابراین فندک چیزی است که شما

when you need to start a fire.

در هنگام روشن کردن آتش از آن استفاده می کنید.

When Jen and I have a little campfire outside,

وقتی من و جن در خارج از خانه یک آتش کوچک داریم، از

I use a lighter to light a fire.

فندک برای روشن کردن آتش استفاده می کنم.

Um, when I was a lot younger and when I was someone who

اوم، وقتی خیلی جوانتر بودم و زمانی که

did smoke, I had a lighter in my pocket at all times.

سیگار می کشیدم، همیشه یک فندک در جیبم داشتم.

Now, if you don't have a lighter, you might use these.

حالا اگر فندک ندارید از اینها استفاده کنید.

These come in a box or they

اینها در یک جعبه یا

might come in a little folding packet.

ممکن است در یک بسته کوچک تاشو ارائه شوند.

And when you strike one of these,

و وقتی یکی از اینها را بزنی،

a flame will start on the end.

شعله ای از انتها شروع می شود.

So this is also something you

بنابراین این نیز چیزی است که شما

would use to light a fire.

می توانید از آن برای روشن کردن آتش استفاده کنید.

Um, I have one name on my slide.

اوم، من یک نام در اسلاید خود دارم.

There might be two names for this one, but you would

ممکن است دو نام برای این یکی وجود داشته باشد، اما شما باید

strike this item a along the side of the box.

این مورد را در کنار جعبه بنویسید.

Oh, they might actually be the

اوه، آنها در واقع ممکن است

strike anywhere variety as well.

اعتصاب در هر نقطه ای نیز باشند.

And it will light a small fire.

و آتش کوچکی روشن خواهد کرد.

And these are called matches.

و به اینها کبریت می گویند.

You might call these match sticks.

ممکن است این چوب های کبریت را بنامید.

If you were guessing, you might

اگر حدس می زدید، شاید می

have said this was a matchbox.

گفتید که این قوطی کبریت است.

That would be correct as well, because this little box we

این نیز درست است، زیرا ممکن است این جعبه کوچک را

might call a max matchbox or a box of matches.

حداکثر جعبه کبریت یا جعبه کبریت بنامیم.

But these things here, you can strike

اما این چیزها در اینجا، شما می توانید

a match in order to light fire.

یک کبریت بزنید تا آتش روشن کنید.

Now, we all have nails, and sometimes the nails get

در حال حاضر، همه ما ناخن داریم، و گاهی اوقات ناخن ها

a little bit long and then we need to.

کمی بلند می شوند و پس از آن نیاز داریم.

Well, I have to use a verb, and this verb

خوب، من باید از یک فعل استفاده کنم، و این فعل به

is kind of in the name of the item.

نوعی در نام آیتم است.

Sometimes you need to clip your nails and you

گاهی اوقات لازم است ناخن های خود را کوتاه کنید و از

would use this item in order to clip them.

این وسیله برای کوتاه کردن آنها استفاده می کنید.

So you might go to the bathroom and look

بنابراین ممکن است به حمام بروید و

in a drawer and you might be looking for

به کشو نگاه کنید و ممکن است به دنبال

this item so that you can clip your nails.

این وسیله باشید تا بتوانید ناخن های خود را کوتاه کنید.

And this item is called nail clippers.

و این مورد را ناخن گیر می نامند.

You might call it a nail clipper.

ممکن است آن را ناخن گیر بنامید.

You might call it nail clippers.

ممکن است اسم آن را ناخن گیر بگذارید.

You can use both.

می توانید از هر دو استفاده کنید.

We sometimes just say the clippers.

ما گاهی اوقات فقط می گوییم کلیپر.

Do you know where the clippers are?

آیا می دانید گیره ها کجا هستند؟

And there's also bigger ones

و همچنین موارد بزرگتری وجود دارد

that we call toenail clippers.

که ما آنها را ناخن گیر پا می نامیم.

But these are clippers.

اما اینها قیچی هستند.

I say nail clippers with an s, but you

من می گویم ناخن گیر با s، اما شما

can also say nail clipper with no s.

می توانید ناخن گیر بدون s نیز بگویید.

That would be fine as well.

این نیز خوب خواهد بود.

Now, sometimes you need these

اکنون، گاهی اوقات

stretchy things to hold things.

برای نگه داشتن وسایل به این وسایل کششی نیاز دارید.

When we make bouquets of flowers, we put

وقتی دسته گل درست می کنیم

one of these around the stems because they

یکی از اینها را دور ساقه ها می گذاریم چون

stretch and hold the stems together.

ساقه ها را کشیده و کنار هم نگه می دارند.

There are many uses for these items.

کاربردهای زیادی برای این اقلام وجود دارد.

You might, when you, let me see, I'm thinking

ممکن است، وقتی اجازه دهید ببینم،

sometimes when you buy broccoli, there's one of these

گاهی اوقات وقتی کلم بروکلی می‌خرید، فکر می‌کنم، یکی از اینها

on the bottom, holding them together as well.

در پایین وجود دارد و آنها را هم کنار هم نگه می‌دارد.

And it has a number of different

و نام‌های مختلفی دارد

names, but it's definitely something stretchy that

، اما قطعاً چیزی کشسان است که

you can use to hold something together.

می‌توانید برای نگه داشتن چیزی در کنار هم از آن استفاده کنید.

And we would call this either a rubber band,

و ما این را می‌توانیم یک نوار لاستیکی،

that might be canadian, or an elastic band, or

که ممکن است کانادایی باشد، یا یک نوار الاستیک، یا

you might just call it an elastic.

شما فقط آن را یک کش می‌نامیم.

So I might say to Jen, hey, is

بنابراین من می توانم به جن بگویم، هی، آیا

there, do you have a rubber band?

آنجا هست، آیا کش لاستیک داری؟

I need to, maybe.

من نیاز دارم، شاید

I have a whole bunch of wires I want to hold together.

من یک دسته کامل سیم دارم که می خواهم کنار هم نگه دارم.

I would put a rubber band on, on them.

من یک بند لاستیکی روی آنها می گذاشتم.

This next one might be a little tricky for you.

این مورد بعدی ممکن است برای شما کمی مشکل باشد.

You might not have these in your country, but this

ممکن است اینها را در کشور خود نداشته باشید، اما این

is something that you can use to close a bag.

چیزی است که می توانید برای بستن کیف از آن استفاده کنید.

Maybe you have a plastic bag and you're putting, maybe

شاید یک کیسه پلاستیکی دارید و دارید می گذارید، شاید

you have a garden and you pick some beans and

یک باغ دارید و مقداری لوبیا می چینید و

you're putting them in a plastic bag so you can

آنها را در یک کیسه پلاستیکی می گذارید تا بتوانید

put them in the freezer and you would twist the

آنها را در فریزر بگذارید و

bag and then put this on the end.

کیسه را بچرخانید و سپس این را بگذارید. در آخر.

This is a tricky one.

این یک مشکل است.

I think some people will be able to get this, though.

من فکر می کنم برخی از مردم قادر به دریافت این، هر چند.

This is what we would call, you can kind of

این همان چیزی است که ما به آن می گوییم، شما می توانید به نوعی

tell by what's happened at the bottom here that might

با آنچه در پایین اینجا اتفاق افتاده است متوجه شوید که ممکن است به

give you a hint as to what it is.

شما اشاره ای به آنچه هست بدهد.

This is a twist tie.

این یک کراوات پیچشی است.

So again, if you have a bag and you want to

پس باز هم اگر کیف دارید و می‌خواهید

close the bag, you can put a twist tie on it.

کیف را ببندید، می‌توانید روی آن یک کراوات چرخشی قرار دهید.

Also, though, if you have a bunch of wires, like,

همچنین، اگرچه، اگر یک دسته سیم دارید، مثلاً

let's say I wanted to keep these neat and tidy,

فرض کنید می‌خواستم اینها را مرتب و مرتب نگه دارم،

I could put a twist tie on these as well

می‌توانم روی آن‌ها هم یک کراوات پیچشی بگذارم

and keep them all nice and tidy.

و همه آنها را زیبا و مرتب نگه دارم.

So I'm not sure what this is called in

بنابراین من مطمئن نیستم که در

other English speaking countries, but this has one use,

سایر کشورهای انگلیسی زبان به آن چه می گویند، اما این یک کاربرد دارد،

and this is something that is on the end

و این چیزی است که در انتهای

of the bag that bread comes in.

کیسه ای است که نان وارد آن می شود.

So if you have a loaf of bread in a bag,

بنابراین اگر یک قرص نان در کیسه دارید. ،

this will be on the end in order to hold it.

این در انتهای خواهد بود تا آن را نگه دارید.

Instead of a twist tie, although some bread has twist

به جای کراوات پیچشی، اگرچه روی برخی از نان ها

eyes on it, you might have this on the end.

چشم های پیچ خورده وجود دارد، ممکن است این را در انتهای خود داشته باشید.

A tricky one.

یک حیله گر

I know that when I was a kid, we used to

می‌دانم که وقتی بچه بودم،

break them in half and then you could put them on

آنها را از وسط می‌شکستیم و بعد می‌توانی آن‌ها را روی

your finger and you could flick them at people.

انگشتت بگذاری و می‌توانی آن‌ها را به سمت مردم تکان بدهی.

I think this is going to be a tough one for

من فکر می کنم این برای

a lot of people, but this is called a bread tie.

بسیاری از مردم سخت خواهد بود، اما به این می گویند کراوات نان.

So a bread tie is something that you

بنابراین کراوات نان چیزی است که

find on the end of a bread bag.

در انتهای کیسه نان پیدا می کنید.

There might be some countries where they're

ممکن است کشورهایی وجود داشته باشند که

still made of plastic, but here they're

هنوز از پلاستیک ساخته می شوند، اما در اینجا

starting to make them out of paper.

شروع به ساختن آنها از کاغذ می کنند.

So here we have paper bread ties that

بنابراین در اینجا ما کراوات نان کاغذی داریم که

go on the end of our bread bags.

در انتهای کیسه های نان ما قرار می گیرند.

And other countries might use other things. Yeah.

و کشورهای دیگر ممکن است از چیزهای دیگری استفاده کنند. آره

Okay, so this isn't the items that are on it.

خوب، پس این مواردی نیستند که روی آن هستند.

It's actually the top part of this.

این در واقع قسمت بالای این است.

So if you have keys, sometimes when you have keys.

بنابراین اگر کلید دارید، گاهی اوقات وقتی کلید دارید.

Where are my keys? I think I've lost them.

کلید های من کجاست؟ فکر می کنم آنها را از دست داده ام.

Oh, they're on my other desk.

اوه، آنها روی میز دیگر من هستند.

Um, sometimes when you have keys, you want

ام، گاهی اوقات وقتی کلید دارید، می خواهید

to keep them all in one place.

همه آنها را در یک مکان نگه دارید.

And so you use this item to

و بنابراین شما از این مورد برای

keep all of your keys together.

نگه داشتن تمام کلیدهای خود در کنار هم استفاده می کنید.

So, uh, when I was young, I only had one or two keys.

بنابراین، وقتی جوان بودم، فقط یک یا دو کلید داشتم.

Now I have like seven or eight keys, I think, on my.

حالا فکر می کنم هفت یا هشت کلید روی دستم است.

I almost said the word sorry.

تقریبا کلمه متاسفم را گفتم.

But yes, this is where you would keep your keys.

اما بله، اینجا جایی است که کلیدهای خود را نگه می دارید.

And I like this one because it says safe driving.

و من این یکی را دوست دارم زیرا می گوید رانندگی ایمن.

I think everyone should drive safely if they can.

من فکر می کنم همه اگر می توانند باید با خیال راحت رانندگی کنند.

So couple names here.

بنابراین نام زوج در اینجا.

I would call this a keychain.

من اسمش را می گذارم جاکلیدی.

You also might just call it a key ring.

شما همچنین ممکن است آن را فقط یک حلقه کلید بنامید.

So you see there's just a ring as well.

بنابراین می بینید که فقط یک حلقه نیز وجود دارد.

But probably the most common name

اما احتمالاً رایج ترین نام

for this would be a keychain.

برای این جاکلیدی است.

So a place where you can keep your keys so

بنابراین مکانی که بتوانید کلیدهای خود را در آن نگه دارید

that they're all in one place and easy to find.

تا همه آنها در یک مکان باشند و به راحتی پیدا شوند.

This is something you use when you want to

این چیزی است که وقتی می خواهید

put a shirt or coat in a closet.

یک پیراهن یا کت را در کمد قرار دهید از آن استفاده می کنید.

You would put it on this item and then you would.

شما آن را روی این آیتم قرار می دهید و سپس می گذارید.

I don't want to use the word I have to.

من نمی خواهم از کلمه ای که باید استفاده کنم.

And then you would hang it in the closet.

و بعد آن را در کمد آویزان می کردی.

Um, by the way, that word, the word

اوم، اتفاقاً، آن کلمه، کلمه

hang is in the name of this item.

hang در نام این مورد است.

So this is.

بنابراین این است.

I'm just going to give you a few minutes

من فقط چند دقیقه

or a few seconds to think about it.

یا چند ثانیه به شما فرصت می دهم تا در مورد آن فکر کنید.

This is a coat hanger or just a hanger.

این یک رخت آویز یا فقط یک رخت آویز است.

So when you take off a shirt and you want it to.

بنابراین وقتی پیراهن را در می آورید و می خواهید.

And you want to put it somewhere like your

و شما می خواهید آن را در جایی مانند کمد خود قرار دهید

closet, you put it on a coat hanger.

، آن را روی یک رخت آویز قرار دهید.

Or you put it on a hanger

یا آن را روی چوب لباسی گذاشته

and you put it in your closet.

و در کمد خود می گذارید.

This is similar.

این مشابه است.

We usually have these near doors.

ما معمولاً اینها را نزدیک درها داریم.

You might have a few in your bedroom as well.

ممکن است تعدادی در اتاق خواب خود نیز داشته باشید.

This is something that is on a wall.

این چیزی است که روی دیوار است.

And this is similar to the last item.

و این مشابه مورد آخر است.

I mean, if.

منظورم این است که اگر

Unless you throw your clothes on the floor,

مگر اینکه لباس‌هایتان را روی زمین بیندازید،

which you shouldn't do, you would use this

که نباید انجام دهید، از این

item to hang up your clothes.

وسیله برای آویزان کردن لباس‌هایتان استفاده می‌کنید.

And we call this a coat hook.

و ما این را قلاب کت می نامیم.

You can also call this a hanger as well,

شما همچنین می توانید این را چوب لباسی نیز بنامید،

but I would probably call this a coat hook.

اما من احتمالاً آن را قلاب کت می نامم.

I actually have one on the wall over there in

من در واقع یکی را روی دیوار در

this room, because sometimes I keep my items there.

این اتاق دارم، زیرا گاهی اوقات وسایلم را آنجا نگه می دارم.

You could also just call it a hook.

شما همچنین می توانید آن را قلاب بنامید.

Okay, so, coat, hook, hook.

خوب، پس، کت، قلاب، قلاب.

Just hang your coat on a hook.

فقط کت خود را به قلاب آویزان کنید.

When you get to my place, this is something.

وقتی به محل من می‌رسی، این چیزی است. به

It kind of goes along with the lighter.

نوعی با فندک همراه می شود.

This is something that.

این چیزی است که.

We do not have any of these in our house.

ما هیچ کدام از اینها را در خانه نداریم.

When I was a kid, though, we had lots of

وقتی من بچه بودم، ما تعداد زیادی از

these because a few of my uncles, when they came

اینها داشتیم، زیرا تعدادی از عموهایم وقتی آمدند

over, they were smokers, and so they needed this.

سیگاری بودند و بنابراین به این نیاز داشتند.

They needed to use this when

آنها نیاز داشتند تا زمانی که

they were smoking their cigarettes.

سیگار خود را می کشیدند از آن استفاده کنند.

I can't believe it.

من نمی توانم آن را باور کنم.

But back then, people used to smoke in their houses.

اما در آن زمان مردم در خانه های خود سیگار می کشیدند.

In Canada, most people don't

در کانادا، بیشتر مردم

smoke in their houses anymore.

دیگر در خانه خود سیگار نمی کشند.

And so this is an ashtray. Okay.

و بنابراین این یک زیرسیگاری است. باشه.

When I was a kid, if.

وقتی بچه بودم، اگر.

If my mom or dad had invited people

اگر مامان یا بابام مردم را دعوت کرده بودند،

over, we would, as kids, we would put

ما به عنوان بچه،

all the ashtrays out in the living room.

همه زیرسیگاری ها را در اتاق نشیمن بیرون می گذاشتیم.

This is back in the late seventies,

این به اواخر دهه هفتاد برمی گردد،

when people smoked in their houses.

زمانی که مردم در خانه های خود سیگار می کشیدند.

But, yes, that is an ashtray.

اما، بله، آن زیرسیگاری است.

So I'm looking for the name of the

بنابراین من به دنبال نام کالایی هستم

item that the mug is sitting on.

که لیوان روی آن نشسته است.

So when you have a mug or a cup, sometimes

بنابراین وقتی یک لیوان یا فنجان دارید، گاهی اوقات

it gets a little bit wet on the bottom, and

کف آن کمی خیس می شود و

so you put this item underneath to protect the table.

بنابراین برای محافظت از میز، این مورد را زیر آن قرار می دهید.

So I'm looking for the name of

بنابراین من به دنبال نام

the round thing that you see there.

چیز گردی هستم که در آنجا می بینید.

This might be a tricky one for you guys. We'll see.

این ممکن است برای شما دشوار باشد. خواهیم دید.

Um, but, yes, often when you have a cup of

اوم، اما، بله، اغلب وقتی یک فنجان

tea or a cup of coffee, you will put this

چای یا یک فنجان قهوه می نوشید، این

item underneath in order to protect the surface.

مورد را زیر آن قرار می دهید تا از سطح محافظت شود.

And this is called a coaster.

و به این میگن زیر لیوانی.

I don't know why it's called a coaster.

نمیدونم چرا بهش میگن زیر لیوانی.

I always find it kind of a funny

من همیشه آن را یک نوع کلمه خنده دار می دانم

word, but this is definitely a coaster.

، اما این قطعا یک زیر لیوانی است.

When you drink a hot beverage, you will

هنگامی که یک نوشیدنی گرم می نوشید،

often put a coaster underneath to protect the

اغلب زیر لیوانی قرار می دهید تا از

surface that it is sitting on.

سطحی که روی آن نشسته است محافظت کنید.

These are things that you put underneath, things that are

اینها چیزهایی هستند که زیر آنها قرار می دهید، چیزهایی که

hot as well, but they're a little bit bigger.

گرم هستند نیز، اما کمی بزرگتر هستند.

So when you take something out of the oven and

بنابراین وقتی چیزی را از فر بیرون می آورید و

it's really hot, you will put it on one of

واقعاً داغ است، آن را روی یکی از

these so that the pan doesn't burn the surface.

اینها قرار می دهید تا سطح ظرف نسوزد.

So you might put one of these on the table or one of

بنابراین ممکن است یکی از اینها را روی میز یا یکی از

these on the counter and put that, your pot on top of it.

اینها را روی پیشخوان بگذارید و آن را، گلدان خود را بالای آن قرار دهید.

I can tell that this is a tricky one for you.

می توانم بگویم که این برای شما مشکل است.

I think people are trying to figure this one out.

من فکر می کنم مردم در حال تلاش برای کشف این یکی هستند.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

I call these potholders.

من به این potholders می گویم.

You might also call them hot pads.

شما همچنین می توانید آنها را پد گرم نامید.

Or something like that.

یا چیزی شبیه به آن.

But I call them pot holders, and I'm trying

اما من آنها را نگهدارنده قابلمه می نامم و سعی می کنم

to think there might be another name for them.

فکر کنم ممکن است نام دیگری برای آنها وجود داشته باشد.

Hot plate.

صفحه داغ.

No, that's not what we.

نه، این چیزی نیست که ما.

I call them potholders, but they're definitely something that you

من آن‌ها را گلدان‌ها می‌نامم، اما

use to, if you have something hot, like a pan,

اگر چیزی داغ دارید، مانند ماهیتابه،

if you're going to put it on a surface.

اگر می‌خواهید آن را روی سطحی بگذارید، قطعاً از آن استفاده می‌کنید.

So I'm looking for the name of

بنابراین من به دنبال نام

the thing that is hanging here.

چیزی هستم که در اینجا آویزان است.

This top item is a rear view mirror, but

این مورد بالا یک آینه دید عقب است، اما

what is this tree looking thing that says.

این چیزی که به نظر می رسد درختی است که می گوید.

What does it say?

Royal pine on the bottom.

چی میگه؟

کاج سلطنتی در پایین.

Does it have a name on it too?

اسمش هم هست؟ به

It looks like it does.

نظر می رسد که دارد.

So this is something people sometimes hang in

بنابراین این چیزی است که مردم گاهی اوقات در

their car so that their car smells nice.

ماشین خود آویزان می کنند تا ماشین آنها بوی خوبی بدهد.

I actually don't like them.

من در واقع آنها را دوست ندارم

I don't like the smell of these kinds of things.

من بوی این جور چیزها را دوست ندارم.

I prefer to just have a clean car so that

من ترجیح می دهم فقط یک ماشین تمیز داشته باشم تا

it doesn't need to have one of these in it.

نیازی به داشتن یکی از اینها در آن نباشد. به

This is called an air freshener.

آن خوشبو کننده هوا می گویند.

So an air freshener is something you hang in your car.

بنابراین یک خوشبو کننده هوا چیزی است که در ماشین خود آویزان می کنید.

People sometimes put air fresheners

مردم گاهی اوقات

in their house as well.

در خانه خود نیز خوشبو کننده می گذارند.

There's little air fresheners that you can plug into

خوشبوکننده‌های کمی وجود دارد که می‌توانید آن‌ها را به

the wall, and they keep your house smelling nice.

دیوار وصل کنید و بوی خوبی را در خانه‌تان حفظ می‌کنند.

This is something you get after you buy something.

این چیزی است که پس از خرید چیزی بدست می آورید.

So if you go to a restaurant after you

بنابراین اگر بعد از پرداخت به رستوران بروید

pay, they'll give you this little piece of paper,

، این تکه کاغذ کوچک را به شما می دهند

and it will tell you how much you paid.

و به شما می گوید چقدر پرداخت کرده اید.

I hope the name of this isn't on it. I'm looking.

امیدوارم نام این روی آن نباشد. دارم نگاه میکنم.

No, I don't see it on there.

نه، من آن را در آنجا نمی بینم.

This has a couple different names, but, yes, if I

این چند اسم مختلف دارد، اما، بله، اگر

go to a restaurant or a store and buy something,

به رستوران یا مغازه ای بروم و چیزی بخرم،

after I pay, they will give me this piece of

بعد از پرداخت، این تکه کاغذ را به من می دهند

paper, and it proves that I paid.

و ثابت می کند که من پول داده ام.

And I call this a receipt.

و من این را یک رسید می نامم.

In a restaurant, you might call it the check.

در یک رستوران، ممکن است آن را چک بنامید.

Could I have the check, please?

آیا می توانم چک را داشته باشم، لطفا؟

But in Canada, we generally call this a receipt.

اما در کانادا، ما به طور کلی این را یک رسید می نامیم.

It's a very common name.

این یک نام بسیار رایج است.

And then usually I end up with a pile

و سپس معمولاً با انبوهی

of receipts laying on my desk, because when I

از رسیدها روی میز من قرار می‌گیرم، زیرا وقتی به

get home, I put the receipt on my desk.

خانه می‌رسم، رسید را روی میزم می‌گذارم.

You might also call it a bill. Okay.

ممکن است آن را یک قبض نیز بنامید. باشه.

Um, receipt and bill.

اوم، رسید و صورت حساب.

For me, a receipt is a small piece of paper,

برای من رسید یک کاغذ کوچک است

and a bill is a bigger piece of paper.

و اسکناس یک تکه کاغذ بزرگتر.

But you could definitely call this a receipt.

اما مطمئناً می توانید این را یک رسید بنامید.

That would be the most common word for me.

این رایج ترین کلمه برای من خواهد بود.

Or a check or a bill.

یا چک یا قبض.

If you're watching tv. Do I have one here? Yes.

اگر در حال تماشای تلویزیون هستید من اینجا دارم؟ آره.

Oh, I have a bigger one.

اوه من بزرگتر دارم

So when I was a kid, we didn't have these.

بنابراین وقتی من بچه بودم، ما اینها را نداشتیم.

If you wanted to change the channel, you had to get off

اگر می خواستی کانال را عوض کنی، باید از روی

the couch and you had to go and turn a knob.

کاناپه بلند می شدی و باید می رفتی و یک دستگیره را بچرخانی.

But now we have these handy dandy devices.

اما اکنون ما این دستگاه های شیک و کاربردی را داریم.

That we can use.

که بتوانیم استفاده کنیم.

And it has a couple different names.

و چند نام مختلف دارد.

One is a shorter version than the other, but

یکی نسخه کوتاهتر از دیگری است، اما

this is what we would call a remote control.

این چیزی است که ما آن را کنترل از راه دور می نامیم.

We sometimes just call it a remote and some

ما گاهی اوقات فقط آن را یک کنترل از راه دور می نامیم و برخی

people call it a clicker because you click it.

افراد آن را کلیک کننده می نامند زیرا شما روی آن کلیک می کنید.

But definitely, if I'm sitting down to watch tv and I

اما قطعاً اگر بنشینم تلویزیون تماشا کنم و

can't find this, I will say to Jen, have you seen

نتوانم این را پیدا کنم، به جن می گویم، آیا شما

the remote or have you seen the remote control?

ریموت را دیده اید یا کنترل از راه دور را دیده اید؟

So this is what we would call

بنابراین این همان چیزی است که ما آن را

a remote control or a remote.

کنترل از راه دور یا ریموت می نامیم.

These are what you find in a washroom, in a public

اینها چیزهایی هستند که بعد از شستن دست ها در یک دستشویی، در یک

place, in a bathroom or restroom after you wash your hands.

مکان عمومی، در حمام یا دستشویی پیدا می کنید.

They might have a machine that dries your hands, or you

آنها ممکن است دستگاهی داشته باشند که دستان شما را خشک می کند، یا

might use these, you might take a couple of these, and

ممکن است از اینها استفاده کنید، ممکن است چند تا از اینها را بردارید و

then you might use them to dry your hands.

سپس ممکن است از آنها برای خشک کردن دستان خود استفاده کنید.

And these, I was going to say what they were made

و اینها، من می خواستم بگویم از چه چیزی ساخته شده اند

out of, but that's too big of a hint, I think.

، اما فکر می کنم این یک اشاره خیلی بزرگ است.

But yes, definitely, if you are at, we don't have these

اما بله، قطعاً، اگر شما هم هستید، ما این‌ها را

in our bathrooms at home, but if you're out in public

در حمام‌های خود در خانه نداریم، اما اگر در مکان‌های عمومی با

using a public bathroom, you might wash your hands and then

استفاده از حمام عمومی بیرون هستید، ممکن است دست‌های خود را بشویید و سپس از

use a paper towel to dry your hands.

یک حوله کاغذی برای خشک کردن دست‌های خود استفاده کنید. .

So they kind of look like.

بنابراین آنها به نوعی شبیه هستند.

No, I'm not going to say it.

نه، قرار نیست آن را بگویم.

These are paper towels and you usually find

اینها دستمال کاغذی هستند و معمولاً

them in something that looks like this.

آنها را در چیزی شبیه به این پیدا می کنید.

So we know that these are paper towels

بنابراین ما می دانیم که اینها دستمال کاغذی هستند

and we know they come in this machine.

و می دانیم که آنها در این دستگاه می آیند.

Well, it's not really a machine.

خوب، این واقعا یک ماشین نیست.

Device, let's say device.

دستگاه، فرض کنید دستگاه.

So these are paper towels and you get them from

بنابراین اینها دستمال کاغذی هستند و شما آنها را از

something called, let's see here, a paper towel dispenser.

چیزی به نام، بیایید اینجا ببینیم، توزیع کننده دستمال کاغذی تهیه می کنید.

And I did see someone in the chat get it. Right.

و من دیدم که کسی در چت آن را دریافت کرده است. درست.

Paper towel dispenser.

دستگاه پخش دستمال کاغذی.

Etienne, good job.

اتین، کار خوبی است.

Paper towel dispenser is what we would call that.

دستگاه پخش دستمال کاغذی همان چیزی است که ما آن را می نامیم.

So I should remind you again, this is a

بنابراین باید دوباره به شما یادآوری کنم که این یک

very, it might be a very canadian lesson.

درس بسیار کانادایی است.

I'm a canadian, so hopefully you remember

من یک کانادایی هستم، پس امیدوارم که

that as you learned these words.

این کلمات را به یاد داشته باشید.

I think this is what they call it

من فکر می کنم

in every English speaking country, but possibly not.

در هر کشور انگلیسی زبان به این می گویند، اما احتمالاً نه.

So when you want to mail

بنابراین وقتی می خواهید

something, you have to pay money.

چیزی را پست کنید، باید پول بپردازید.

If I wanted to send you a letter, let me, let me think.

اگر خواستم برایت نامه بفرستم، بگذار فکر کنم.

If I wanted to send Loli Lolly a letter in France, I

اگر می خواستم برای لولی لولی نامه ای در فرانسه بفرستم،

would need to go buy one of these so that I have,

باید بروم یکی از اینها را بخرم تا داشته باشم، نشان می

it shows that I paid the money required to send the letter.

دهد که پول لازم برای ارسال نامه را پرداخت کرده ام.

So this is something that you buy at the post office.

بنابراین این چیزی است که شما از اداره پست خریداری می کنید.

There's a small hint, and you put

یک اشاره کوچک وجود دارد، و شما

it onto an envelope or envelope.

آن را روی یک پاکت نامه یا پاکت قرار می دهید.

I pronounce it two ways.

من آن را به دو صورت تلفظ می کنم.

And this is something that we call a postage

و این چیزی است که ما آن را تمبر پستی می نامیم

stamp, or you can just call it a stamp.

، یا شما فقط می توانید آن را تمبر بنامید.

I might say to Jen, jen, I need to

ممکن است به جن، جن، بگویم، باید

mail a letter do we have any stamps left?

نامه ای بفرستم، آیا تمبر باقی مانده است؟

Or I might say, I'm going to go

یا ممکن است بگویم،

to the post office to buy some stamps.

برای خرید چند تمبر به اداره پست می روم.

And by the way, you can buy stamps in other

و اتفاقاً در فروشگاه های دیگر هم می توانید تمبر بخرید

stores as well, but this is definitely a stamp.

، اما این قطعاً یک تمبر است.

So this device either keeps your house cool or warm.

بنابراین این وسیله خانه شما را خنک یا گرم نگه می دارد.

It can sense the temperature, and it can turn

می تواند دما را حس کند و می تواند

on the heat or the air conditioning so that

گرما یا تهویه هوا را روشن کند تا

you can live in a nice, comfortable house.

بتوانید در خانه ای زیبا و راحت زندگی کنید.

Usually this is on the wall in one room of your house.

معمولاً این روی دیوار یکی از اتاق های خانه شما است.

Usually it's central in your house or apartment.

معمولاً در خانه یا آپارتمان شما مرکزی است.

But this is something that will

اما این چیزی است که

control the heat or the cooling.

گرما یا سرمایش را کنترل می کند.

So it controls either the

بنابراین یا

furnace or the air conditioner.

کوره یا کولر را کنترل می کند.

And this is called thermostat.

و به این ترموستات می گویند.

So a thermostat is a device where you.

بنابراین ترموستات دستگاهی است که در آن شما.

You enter in.

شما وارد می شوید.

I want it to be 23 degrees all

من می خواهم

the time in my house or apartment.

در خانه یا آپارتمان من همیشه 23 درجه باشد.

And then it makes sure that that is

و سپس مطمئن می شود که

the temperature that it remains in your house.

دمای آن در خانه شما باقی می ماند.

This is similar ish.

این شبیه ایش است.

This is something you use when you

این چیزی است که وقتی

want to know what the temperature is.

می خواهید بدانید دما چقدر است استفاده می کنید.

This particular one you would put in your

این مورد خاص را در

mouth or under your arm in order to

دهان یا زیر بازوی خود قرار می دهید تا

figure out what your body temperature is.

بفهمید دمای بدن شما چقدر است.

You also use these in the kitchen

شما همچنین از این ها در آشپزخانه

to check the temperature of food.

برای بررسی دمای غذا استفاده می کنید.

Not this one.

این یکی نیست

There's different styles, but this is something that you

سبک‌های مختلفی وجود دارد، اما این چیزی است که

use when you want to know what the temperature

وقتی می‌خواهید بدانید دمای

is outside or what your temperature is or the

بیرون چقدر است یا دمای غذا چقدر است یا

temperature of food or other things.

دمای غذا یا چیزهای دیگر از آن استفاده می‌کنید. به

This is called thermometer.

این دماسنج می گویند.

So I'll say it one more time. Thermometer.

بنابراین یک بار دیگر می گویم. دماسنج. به

It looks like a giant word, and it's probably a

نظر می رسد یک کلمه غول پیکر است، و احتمالا

little hard to pronounce, but we would use a thermometer

تلفظ آن کمی سخت است، اما

in order to figure out what the temperature is.

برای اینکه بفهمیم دما چقدر است، از دماسنج استفاده می کنیم.

So, yes, I'm not going to pronounce it,

بنابراین، بله، من آن را تلفظ نمی‌کنم،

but I have heard English learners say this

اما شنیده‌ام که زبان‌آموزان انگلیسی این را

wrong, so I'll say it one more time. Thermometer.

اشتباه می‌گویند، بنابراین یک بار دیگر آن را می‌گویم. دماسنج.

There you go.

You use a thermometer.

شما بروید.

شما از دماسنج استفاده می کنید.

Thermometer.

دماسنج.

So I don't have as much of this anymore as I used to.

بنابراین من دیگر به اندازه قبل از این چیزها ندارم.

But as you spend money, you end up having lots of this.

اما وقتی پول خرج می کنید، در نهایت مقدار زیادی از این را خواهید داشت.

And I used to put it in a cup on.

و من آن را در یک فنجان می گذاشتم.

Oh, I actually have some here right now.

اوه، من واقعاً الان اینجا دارم.

So you go and you spend money, and then you end

بنابراین شما می روید و پول خرج می کنید، و سپس به این نتیجه می

up with, well, some people are probably going to guess coins.

رسید که خب، برخی افراد احتمالاً سکه ها را حدس می زنند.

And that would be correct.

و این درست خواهد بود.

But there's another name for it as well.

اما نام دیگری نیز برای آن وجود دارد.

But yes, you spend money.

اما بله، شما پول خرج می کنید.

If something is $5 and you give

اگر چیزی 5 دلار باشد و

them $10, they'll give you money back.

10 دلار به آنها بدهید، آنها پول را به شما پس خواهند داد.

And we would call this change.

و ما این را تغییر می نامیم.

If you said coins, I think

اگر گفتید سکه، فکر می کنم به

that would be equally correct.

همان اندازه درست باشد.

I have a big.

من بزرگ دارم

I have some coins here, but equally. In Canadian.

من اینجا چند سکه دارم، اما به همان اندازه. در کانادا.

In English? In Canadian. English.

به انگلیسی؟ در کانادا. انگلیسی.

I would say, I have, this is change.

من می گویم، دارم، این تغییر است.

I have changed.

من تغییر کرده ام.

So I bought some things and I got some change.

بنابراین من برخی چیزها را خریدم و مقداری پول خرد گرفتم.

By the way, this is a loony.

به هر حال، این یک لولو است.

This is a $1 coin here in Canada.

این یک سکه 1 دلاری اینجا در کانادا است.

This is a toonie.

این یک تونی است.

That's a two dollar coin.

این یک سکه دو دلاری است.

But yes, I have some change here.

اما بله، من یک تغییر در اینجا دارم.

Oh, and someone said loose change.

اوه، و یکی گفت تغییر سست.

That is correct as well.

این نیز درست است.

Sometimes we just say, you know, in the cup

گاهی اوقات ما فقط می گوییم، می دانید، در

holder in my van, I have some loose change.

جا لیوانی در ون من، مقداری پول خرد دارم.

I don't know why we say loose, though.

من نمی دانم چرا ما می گوییم شل، هر چند.

Guess because it's not rolled up, so.

حدس بزنید چون رول نشده است، بنابراین.

Oh.

اوه

So sometimes you order stuff and it

بنابراین گاهی اوقات شما چیزهایی را سفارش می دهید و

will come in one of these.

در یکی از این موارد می آید.

I have one word for this, but there's

من یک کلمه برای این دارم، اما

probably two or three different words for this.

احتمالاً دو یا سه کلمه متفاوت برای این وجود دارد.

The other day we ordered something from

روز دیگر ما از آمازون چیزی سفارش دادیم

Amazon, and so then the Amazon driver

، و سپس راننده آمازون

comes and he brings one of these.

می آید و یکی از اینها را می آورد.

So I think probably I would call this a package.

بنابراین فکر می کنم احتمالاً این را یک بسته می نامم.

You might simply call it a box, like,

شما ممکن است به سادگی آن را یک جعبه بنامید، مانند،

oh, Amazon dropped off some boxes yesterday.

اوه، آمازون دیروز تعدادی جعبه را رها کرد.

Amazon dropped off some packages yesterday.

آمازون دیروز برخی از بسته ها را حذف کرد.

So I would use either.

بنابراین من از هر دو استفاده خواهم کرد.

So if you guessed boxes or

بنابراین اگر جعبه ها را حدس زدید یا

you guessed packages, two thumbs up.

بسته ها را حدس زدید، دو شست بالا.

You got that one right.

اون یکی رو درست فهمیدی

You might also call it a parcel,

شما همچنین ممکن است آن را یک بسته بنامید،

although I think that's used less. Yeah.

اگرچه من فکر می کنم کمتر استفاده شده است. آره

Although, yeah, you could call it a parcel, definitely.

اگرچه، بله، قطعاً می توانید آن را یک بسته بنامید.

So boxes, packages or parcels, all of those would work.

بنابراین جعبه ها، بسته ها یا بسته ها، همه اینها کار می کنند.

Good job.

آفرین.

To the people who got all three right.

به افرادی که هر سه را به درستی دریافت کردند.

Sometimes at night, it's dark, sometimes the electricity goes

گاهی شب ها تاریک است، گاهی برق می

out, like there's no power and you can't see.

رود، مثل اینکه برق نیست و نمی توانی دید.

And then you need one of these.

و سپس به یکی از این موارد نیاز دارید.

This has two names.

این دو اسم دارد

Um, we have one name in North

اوم، ما در

America, in Canada and in the US.

آمریکای شمالی، کانادا و ایالات متحده یک نام داریم.

But there's another name if you are in the UK.

اما اگر در بریتانیا هستید نام دیگری وجود دارد.

This has batteries in it and it is just

این دارای باتری است و

really handy when you are out at night.

زمانی که در شب بیرون هستید بسیار مفید است.

We call this a flashlight.

ما به این می گوییم چراغ قوه. فکر می‌کنم

I think in the UK they would call this

در بریتانیا به این می‌گویند

a torch, but we call it a flashlight.

مشعل، اما ما به آن چراغ قوه می‌گوییم.

So it's nice to have a flashlight.

بنابراین داشتن یک چراغ قوه خوب است.

When there's a bad storm, we often will

وقتی طوفان بدی رخ می دهد، اغلب

put a flashlight on the kitchen table.

چراغ قوه را روی میز آشپزخانه می گذاریم.

So if the power goes out, we can grab it and

بنابراین اگر برق قطع شد، می‌توانیم آن را بگیریم و

we can use it until the light comes back on again.

می‌توانیم تا زمانی که چراغ دوباره روشن شود، از آن استفاده کنیم.

So flashlight or torch?

پس چراغ قوه یا مشعل؟

I don't call it a torch, but I'm sure

من آن را مشعل نمی نامم، اما مطمئنم که

English speakers in England called this a torch.

انگلیسی زبانان در انگلیس به این مشعل می گویند.

When you read a book, I'll give you a hint.

وقتی کتابی را می خوانید، به شما اشاره می کنم.

When you read a book, sometimes you need

وقتی کتابی می خوانید، گاهی لازم است

to mark the place where you are.

جایی که هستید را علامت بزنید.

Like if you're going to stop reading for the

مثلاً اگر قصد دارید برای یک روز مطالعه را متوقف کنید،

day, you put one of these in the book

یکی از این موارد را در کتاب قرار دهید

to mark the place where you have left off.

تا جایی را که ترک کرده‌اید مشخص کنید.

That's another good phrase for you,

این یک عبارت خوب دیگر برای شماست،

where you've left off reading.

جایی که خواندن را ترک کردید.

So you would put one of these

بنابراین شما یکی از اینها را قرار می دهید

in and we simply call this.

و ما به سادگی این را می نامیم.

I used the word mark already, didn't I?

من قبلاً از کلمه علامت استفاده کردم، نه؟

We call this a bookmark.

ما این را نشانک می نامیم.

So when you are reading a book,

بنابراین وقتی کتابی را می خوانید،

you will put a bookmark in.

یک نشانک در آن قرار می دهید.

Don't fold the corner of the

گوشه صفحه را تا نکنید،

page unless you own the book.

مگر اینکه صاحب کتاب باشید.

You can fold the corner of the page.

می توانید گوشه صفحه را تا بزنید.

Or do like me.

یا مثل من رفتار کن

I always try to remember where I was in the

من همیشه سعی می‌کنم به یاد بیاورم که کجای

book, and sometimes it's hard to find my place back.

کتاب بودم و گاهی اوقات پیدا کردن جایگاهم برایم سخت است.

Uh, these go on fridges.

اوه، اینها روی یخچال می روند.

So I gave you a bit of a hint there already.

بنابراین من قبلاً به شما کمی اشاره کردم.

We have quite a few of these on the

ما تعداد زیادی از اینها را در

side of our fridge, uh, because they don't stick

کنار یخچال خود داریم، اوه، چون

on the front, because our fridge is stainless steel.

در قسمت جلو نمی چسبند، زیرا یخچال ما فولاد ضد زنگ است.

So that might give you a bit of a hint as well.

بنابراین ممکن است کمی به شما نیز اشاره کند.

Sometimes when you travel places, you might

گاهی اوقات وقتی به مکان‌هایی سفر می‌کنید، ممکن است

get some of these as souvenirs.

برخی از این موارد را به عنوان سوغاتی دریافت کنید.

We usually call these.

ما معمولا به اینها می گوییم.

We use two words to describe these. Some of.

برای توصیف این موارد از دو کلمه استفاده می کنیم. بعضی از.

Some people are probably guessing the one word.

برخی افراد احتمالا یک کلمه را حدس می زنند.

We call these fridge magnets.

ما به اینها آهنربای یخچال می گوییم.

So I would put a fridge magnet on the fridge.

بنابراین من یک آهنربای یخچال را روی یخچال قرار می دهم.

You could just call it a magnet as well.

می توانید آن را یک آهنربا نیز بنامید.

But definitely when you.

اما قطعا زمانی که شما.

I think most of our fridge magnets are from

فکر می‌کنم بیشتر آهن‌رباهای یخچال ما از

different places or businesses gave them to us.

مکان‌های مختلف یا کسب‌وکارهایی هستند که آنها را به ما داده‌اند.

So this is something you take if you don't feel well,

بنابراین اگر احساس خوبی ندارید، این چیزی است که مصرف می‌کنید،

maybe they come in a little bottle, and maybe you have

شاید آن‌ها در یک بطری کوچک می‌آیند، و شاید

a prescription that says you need to take four a day,

نسخه‌ای دارید که می‌گوید باید روزی چهار عدد مصرف کنید،

or maybe you take one with every meal.

یا شاید با هر وعده‌ی غذایی یکی از آنها را مصرف کنید.

This is just a tiny little thing that you put in

این فقط یک چیز کوچک است که در

your mouth and you drink some water to swallow it.

دهان خود می گذارید و مقداری آب می نوشید تا آن را قورت دهید.

And it has a few names.

و چند نام دارد.

Probably the most common name would be a pillar.

احتمالاً متداول ترین نام یک ستون خواهد بود.

It could also be called a tablet or a capsule.

می توان آن را یک قرص یا یک کپسول نیز نامید.

You might just call this medicine, or

شما ممکن است این دارو را فقط

you might call it a drug.

یک دارو بنامید.

But this particular shape here we would

اما این شکل خاص را در اینجا

call a pill or a capsule.

قرص یا کپسول می نامیم.

Okay, so if you have a headache, you might

بسیار خوب، پس اگر سردرد دارید، ممکن است

take some advil, and it comes as a small

کمی ادویل بخورید، و به صورت یک قرص کوچک می آید

pill, or you might call it a capsule.

، یا ممکن است آن را یک کپسول بنامید.

Either one is fine.

هر کدوم خوبه

Sometimes you need electricity far

گاهی اوقات شما نیاز به برق

away from the outlet.

دور از پریز دارید.

Maybe you are working outside and you need to use

شاید شما بیرون کار می کنید و نیاز به استفاده از

a saw and you have to plug it in.

اره دارید و باید آن را به برق وصل کنید.

You need one of these in order to bring

برای رساندن برق به محل کار به یکی از اینها نیاز دارید

electricity to the place where you are working.

.

So you would hook one of these up, you

بنابراین یکی از اینها را وصل می‌کنید،

would plug it in to the electrical outlet, and

آن را به پریز برق وصل می‌کنید، و

then you would plug whatever you're using into this.

سپس هر چیزی را که استفاده می‌کنید به آن وصل می‌کنید.

And then you would have electricity there.

و آنگاه شما آنجا برق خواهید داشت.

So I would call this an extension cord.

بنابراین من این را سیم کشی می نامم.

So you might just call it a cord.

بنابراین ممکن است آن را فقط یک بند ناف بنامید.

But generally we call this an extension cord.

اما به طور کلی ما به این سیم اکستنشن می گوییم.

We have a number of extension cords on the farm.

ما تعدادی سیم کشی در مزرعه داریم.

We have several. We have some.

چندتا داریم ما مقداری داریم.

We have quite a few extension cords.

ما تعداد زیادی سیم داخلی داریم.

I'm trying to use all the words from earlier, but

من سعی می کنم از همه کلمات قبلی استفاده کنم، اما

yes, if you needed to use something now, extension cable.

بله، اگر اکنون نیاز به استفاده از چیزی داشتید، کابل فرمت.

In my part of the world, we wouldn't use that,

در منطقه من از جهان، ما از آن استفاده نمی‌کنیم،

but we would definitely call this an extension cord.

اما قطعاً آن را سیم کشی می‌نامیم.

This was quite popular a few years ago.

این چند سال پیش بسیار محبوب بود.

It's not very popular now.

الان خیلی طرفدار نداره فکر

I think you're going to be able to guess

می کنم بتوانید

this one because the name is on the bottle.

این مورد را حدس بزنید زیرا نام روی بطری است.

So let me just put this on the screen right away.

بنابراین اجازه دهید این را فوراً روی صفحه نمایش بگذارم. به

This is called hand sanitizer.

این ماده ضدعفونی کننده دست می گویند.

Let me say that again.

اجازه بدهید دوباره آن را تکرار کنم.

If you're trying to learn how to pronounce it.

اگر می خواهید یاد بگیرید چگونه آن را تلفظ کنید. به

This is called hand sanitizer.

این ماده ضدعفونی کننده دست می گویند.

This was everywhere during the pandemic.

در طول همه‌گیری همه‌جا این بود.

There were bottles of hand

بطری های

sanitizer all over the place.

ضدعفونی کننده دست در همه جا وجود داشت.

So definitely something you use to kill

بنابراین قطعا چیزی که برای از بین بردن

bacteria and germs on your hands.

باکتری ها و میکروب های روی دست های خود استفاده می کنید.

Hand sanitizer.

ضدعفونی کننده دست.

This is another thing that used to be quite

این یکی دیگر از چیزهایی است که قبلاً بسیار

common, but I still see them now when people

رایج بود، اما من هنوز آنها را در حال حاضر وقتی مردم

are sick in North America, some people have started

در آمریکای شمالی بیمار هستند می بینم، برخی از مردم شروع به

wearing these just in general when they are sick.

پوشیدن اینها به طور کلی در هنگام بیماری کرده اند.

And hopefully this isn't bringing back

و امیدوارم این

bad memories for some of you.

خاطرات بد را برای برخی از شما به ارمغان نیاورد.

But we would call this a mask, or

اما ما این را ماسک یا

we would call it a face mask. Okay.

ماسک صورت می نامیم. باشه.

So the short version would be to just call it a mask.

بنابراین نسخه کوتاه این است که آن را فقط یک ماسک بنامیم.

The full version would be to call it a face mask.

نسخه کامل آن را ماسک صورت می نامیم.

And yes, we still need to wear these some places.

و بله، ما هنوز باید این چند مکان را بپوشیم.

Last time I went to the dentist, I didn't need one, but

آخرین باری که به دندانپزشکی رفتم، به دندانپزشکی نیازی نداشتم، اما

when I went to the doctor last fall, I did need one.

وقتی پاییز گذشته به دکتر رفتم، به دندانپزشکی نیاز داشتم.

So it just depends where you are going.

بنابراین بستگی دارد به کجا می روید.

These are things that you put in

اینها چیزهایی هستند که

your hair to hold your hair.

برای نگه داشتن موهایتان در موهایتان قرار می دهید.

And the name of these, what we call

و نام اینها، چیزی که ما

them here has my name in it.

آنها را در اینجا می نامیم، نام من را در خود دارد.

By the way, I don't use these.

اتفاقا من از اینها استفاده نمی کنم.

I have really short hair, so obviously

من واقعا موهای کوتاهی دارم، بنابراین واضح است که

I do not need to use these.

نیازی به استفاده از آنها ندارم.

But these are things you would put in your hair.

اما اینها چیزهایی هستند که باید در موهای خود قرار دهید.

If you had long hair and you wanted to hold

اگر موهای بلندی داشتید و می خواستید

your hair back, you would put these in your hair.

موهایتان را عقب نگه دارید، اینها را در موهایتان قرار می دادید.

They have a couple names here.

آنها اینجا چند نام دارند.

In my part of the world, we would call them a

در منطقه من از جهان، ما آنها را

bobby pin, or we might just call them hairpins, but we

سنجاق بابی می نامیم، یا ممکن است آنها را سنجاق سر بنامیم، اما ما

usually call this exact type of pin a bobby pin.

معمولا به این نوع سنجاق، سنجاق بابی می گوییم.

Okay, so hairpin or bobby pin.

خوب، پس سنجاق سر یا سنجاق بابی.

But in my part of the world, we call these bobby pins.

اما در قسمت من از جهان، ما به این سنجاق های بابی می گوییم.

So like I said, it has my name in it.

بنابراین همانطور که گفتم، نام من در آن وجود دارد. به

By the way, when I was a little kid, instead of

هر حال، وقتی بچه کوچک بودم، به جای

Bob the Canadian, I guess I was Bobby the Canadian.

باب کانادایی، حدس می‌زنم بابی کانادایی بودم.

That's like a cute version of my name

این مانند یک نسخه بامزه از نام من

for when you are a little kid.

برای زمانی است که شما بچه کوچک هستید.

Now, some people guessed this, I'm sure, for the

حالا، برخی از مردم این را حدس زدند، مطمئنم، برای

last one, this is similar to a bobby pin.

آخرین مورد، این شبیه یک سنجاق بابی است.

It's used to hold hair as well.

برای نگه داشتن مو نیز استفاده می شود.

And we would call this a hair clip.

و ما این را گیره مو می نامیم.

I know I didn't give you enough

من می دانم که

time maybe, to think of that one.

شاید به شما فرصت کافی ندادم تا به آن فکر کنید.

But we would call this a hair clip.

اما ما این را گیره مو می نامیم.

This is something that you use to hold your hair.

این چیزی است که شما از آن برای نگه داشتن موهای خود استفاده می کنید.

I don't use these either.

من از اینها هم استفاده نمی کنم

My hair is too short.

موهام خیلی کوتاهه با این حال،

They're fun to play with, though, because they're like you

بازی با آنها سرگرم کننده است، زیرا آنها مانند

squeeze them and they open and then you can.

آنها را فشار می دهید و باز می شوند و سپس می توانید.

I don't, I don't know why I find them fun to play with.

نمی دانم، نمی دانم چرا بازی کردن با آنها برایم سرگرم کننده است.

So this is not a phone. Okay.

پس این گوشی نیست. باشه.

So my phone has something on the outside like that.

بنابراین گوشی من چیزی شبیه به آن در بیرون دارد.

You can. I think I can.

تو می توانی. من فکر می کنم که می توانم. قرار

I'm not going to take it off, but.

نیست آن را بردارم، اما.

Yeah, you can take it off. Right.

بله، می توانید آن را بردارید. درست.

It's just an extra little bit of protection.

این فقط کمی محافظت اضافی است.

When you buy a phone, you want it

وقتی گوشی می‌خرید، می‌خواهید

to be protected in case you drop it

در صورت افتادن گوشی

or you don't want to accidentally scratch it.

یا نخواهید به طور تصادفی آن را خراش دهید، از آن محافظت شود.

So you will buy one of these.

بنابراین شما یکی از اینها را خواهید خرید.

We call this a phone case or just a case.

ما به این می گوییم قاب گوشی یا فقط کیف.

You could call it a phone cover as well.

می توانید آن را پوشش تلفن نیز بنامید.

I need a cover for my phone.

من به یک کاور برای گوشیم نیاز دارم. با این حال،

I think the most common word here,

من فکر می کنم رایج ترین کلمه در اینجا،

though, would be case or phone case.

کیف یا قاب تلفن است.

When my kids buy a phone, I always say, you should

وقتی بچه‌های من گوشی می‌خرند، همیشه می‌گویم که

buy a phone case for your phone to protect it.

برای محافظت از گوشی خود یک قاب گوشی بخرید.

But yes, you could call it a cell phone case.

اما بله، می توانید آن را یک قاب تلفن همراه بنامید.

A phone case. A case.

یک قاب گوشی یک مورد.

A cell phone cover.

یک کاور تلفن همراه.

A phone cover.

یک کاور گوشی

Lots of different names for it, but those.

نام های مختلفی برای آن وجود دارد، اما آن ها.

This is definitely the one I would

این قطعاً همان چیزی است که من

use most sometimes during my lessons.

گاهی اوقات در طول درس هایم بیشتر از آن استفاده می کنم.

Oh, there's one right here.

اوه، همین جا یکی هست.

Sometimes during.

گاهی در طول.

Is this like it's almost the same one? Not quite.

آیا این تقریباً همان است؟ نه کاملا.

Sometimes during my lesson there is

گاهی اوقات در طول درس من

a certain kind of insect.

نوع خاصی از حشرات وجود دارد.

The name I don't want to say because

اسمی که نمی خواهم بگویم چون

the name is in the name of this. That is around.

اسمش در اسم این است. آن اطراف است.

And then I want to, I don't

و سپس من می خواهم، من نمی

want to use the verb either.

خواهم از فعل نیز استفاده کنم.

If I use the name of the insect and

اگر از نام حشره و فعل استفاده کنم

the verb, you'll know the name of this item.

، نام این مورد را خواهید دانست.

So should I just show you? I.

پس باید به شما نشان دهم؟ I.

I think most people will have gotten it.

من فکر می کنم اکثر مردم آن را دریافت کرده اند.

This is a fly swatter.

این مگس کش است.

So you use a fly swatter to kill flies.

بنابراین برای کشتن مگس ها از مگس کش استفاده می کنید.

You can use it to kill

می توانید از آن برای از بین بردن

mosquitoes and other things as well.

پشه ها و موارد دیگر نیز استفاده کنید.

But generally we will use a fly swatter to kill flies.

اما به طور کلی ما از مگس کش برای کشتن مگس ها استفاده می کنیم.

I see a lot of other fun names in

من در حال حاضر تعداد زیادی نام سرگرم کننده دیگر را در

the chat right now, but this is definitely, in

چت می بینم، اما این قطعاً

my part of the world at least.

حداقل در قسمت من از جهان است.

Fly swatter.

مگس کوب.

This is a specific color.

این یک رنگ خاص است.

This is what teachers use.

این چیزی است که معلمان استفاده می کنند.

Sometimes teachers use when they look at students work and

گاهی اوقات معلمان وقتی به کار دانش‌آموز نگاه می‌کنند استفاده می‌کنند و

they are what I call grading or marking the work.

من به آن نمره‌دهی یا علامت‌گذاری کار می‌گویم.

So I'm looking for the color and

بنابراین من به دنبال رنگ و

then the name of the item.

سپس نام مورد می گردم.

So when you use that item as a teacher, it's.

بنابراین وقتی از آن آیتم به عنوان معلم استفاده می کنید، اینطور است.

Some teachers don't use these because some kids don't like

برخی از معلمان از اینها استفاده نمی کنند زیرا برخی از بچه ها

that color ink but this is simply a red pen.

جوهر رنگی را دوست ندارند اما این فقط یک خودکار قرمز است.

You could call this a pen, a ballpoint pen, a red pen.

شما می توانید این را یک خودکار، یک خودکار، یک خودکار قرمز بنامید.

There are a lot of different names, but specifically,

اسم های مختلفی هست، اما به طور خاص،

if I wanted this color, I would say, jen,

اگر من این رنگ را می خواستم، می گفتم جن،

do we have any red pens in the house?

آیا ما در خانه خودکار قرمز داریم؟

Or I might go to the office at school and

یا ممکن است به دفتر مدرسه بروم و

say, hey, can I get a couple red pens?

بگویم، هی، می توانم دو خودکار قرمز بیاورم؟

I need to grade test.

من باید تست نمره بدم

I have these.

من اینها را دارم

They're right here. There's.

آنها همین جا هستند. وجود دارد.

There's a couple different names for

them, depending on what they do.

بسته به کاری که انجام می دهند، چند نام مختلف برای آنها وجود دارد.

You can see my light reflecting in these.

می توانید نور من را که در اینها منعکس می شود ببینید.

I wear these when I read.

وقتی میخونم اینا رو میپوشم

So I have a specific kind

بنابراین من نوع خاصی

of these, but I think hopefully.

از اینها را دارم، اما امیدوارم امیدوارم.

And then there's an old fashioned

و سپس یک

name for these as well.

نام قدیمی برای اینها نیز وجود دارد.

We simply call these glasses.

ما به سادگی به این عینک می گوییم.

If you use them just to read,

اگر از آنها فقط برای خواندن استفاده می کنید،

you might call them reading glasses.

ممکن است آنها را عینک مطالعه بنامید.

So these are my reading glasses, but

پس اینها عینک های مطالعه من هستند، اما

in general, we call them glasses.

به طور کلی به آنها عینک می گوییم.

The old fashioned term for this would be spectacles.

اصطلاح قدیمی برای این می تواند عینک باشد.

We don't use that word anymore.

ما دیگر از آن کلمه استفاده نمی کنیم.

But simply using glasses is correct. Glasses.

اما استفاده ساده از عینک صحیح است. عینک.

And then maybe you wear these instead.

و سپس شاید به جای آن اینها را بپوشید.

I know there are several people

من می دانم که افراد زیادی

in my family that wear these. They.

در خانواده من هستند که این لباس ها را می پوشند. آنها.

Oh, by the way, you wear glasses so that you can see

آخه اتفاقا عینک میزنی تا

better, and you wear these so that you can see better.

بهتر ببینی و اینا رو میزنی تا بهتر ببینی.

And there's a couple different.

و یک زوج متفاوت وجود دارد.

Well, there's the longer name and a shorter name for these,

خوب، نام بلندتر و نام کوتاه‌تری برای اینها وجود دارد،

but you put them in your eye and then, or eyes,

اما شما آنها را در چشم خود قرار دهید و سپس، یا

one in each eye, and then you can see better.

یک چشم، در هر چشم، و سپس می‌توانید بهتر ببینید.

We call these contacts or contact lenses.

ما به این تماس ها یا لنزهای تماسی می گوییم.

So the full name would be contact lenses,

بنابراین نام کامل لنزهای تماسی خواهد بود،

but we just use the shorter version, contacts.

اما ما فقط از نسخه کوتاهتر، تماس ها استفاده می کنیم.

Like, I think two of my kids wear contacts.

مثلاً، من فکر می‌کنم دو تا از بچه‌هایم از کنتاکت استفاده می‌کنند.

Jen wears contacts.

جن کنتاکت می پوشد.

I could also say Jen wears contact lenses.

همچنین می توانم بگویم که جن از لنزهای تماسی استفاده می کند.

Either would be fine, but these, we.

هر دو خوب خواهد بود، اما اینها، ما.

The short version would just be contacts.

نسخه کوتاه فقط مخاطبین خواهد بود.

Yes.

آره.

So these are not the Apple version.

بنابراین اینها نسخه اپل نیستند.

The Apple version of these are called AirPods.

نسخه اپل اینها AirPods نام دارند.

These are something you put in your ears

اینها چیزهایی هستند که

when you want to listen to music.

وقتی می خواهید به موسیقی گوش دهید در گوش خود قرار می دهید.

I don't have the bigger version.

نسخه بزرگترش رو ندارم

There's a bigger version that are called headphones, but these

یک نسخه بزرگتر وجود دارد که هدفون نامیده می شود، اما اینها

are a smaller version that go in your ears.

یک نسخه کوچکتر هستند که در گوش شما قرار می گیرند.

And they probably have a number of different names.

و احتمالاً تعدادی نام مختلف دارند.

But here in Canada, we call these earbuds.

اما اینجا در کانادا، ما به این هدفون می گوییم.

You might call them earphones, but I

شما ممکن است آنها را هدفون بنامید، اما من

think earbuds, if they're the Apple version,

فکر می‌کنم هدفون، اگر نسخه اپل باشد،

the small ones, you call them AirPods.

کوچک است، آنها را ایرپاد می‌نامید.

You use the actual name, but you use

شما از نام واقعی استفاده می کنید، اما

these if you want to listen to music.

اگر می خواهید به موسیقی گوش دهید، از آنها استفاده می کنید.

Sometimes it's bright outside.

گاهی اوقات بیرون روشن است.

We had these, and these look a little darker.

ما اینها را داشتیم و اینها کمی تیره تر به نظر می رسند.

The lenses are a little darker because when you go outside

لنزها کمی تیره‌تر هستند زیرا وقتی

on a very hot, sunny day, sometimes it's nice to wear

در یک روز بسیار گرم و آفتابی به بیرون می‌روید، گاهی اوقات خوب است که

a pair of these so that it's not as bright outside.

یک جفت از این لنزها را بپوشید تا بیرون آنقدر روشن نباشد.

So we would call these sunglasses all one word shades.

بنابراین ما همه این عینک های آفتابی را سایه های یک کلمه ای می نامیم.

Some people call them shades.

برخی از مردم به آنها سایه می گویند.

That's like the cooler term for them.

این مانند اصطلاح سردتر برای آنها است.

But I call these sunglasses.

اما من به اینها می گویم عینک آفتابی.

But if I got nice new sunglasses,

اما اگر من یک عینک آفتابی جدید و زیبا داشته باشم،

someone might say, hey, nice shades.

ممکن است یکی بگوید، هی، سایه های زیبا.

So there's a little bit of a.

بنابراین یک مقدار کمی وجود دارد.

Not slang, more of a common term, informal term.

نه عامیانه، بیشتر یک اصطلاح رایج، اصطلاح غیر رسمی.

But these are definitely sunglasses.

اما اینها قطعا عینک آفتابی هستند.

You wear them when it is sunny outside.

وقتی بیرون هوا آفتابی است آنها را می پوشید.

And, uh, this is the last one.

و اوه، این آخرین مورد است.

This is something I use when

این چیزی است که وقتی

the math is really, really hard.

ریاضیات واقعاً سخت است از آن استفاده می کنم.

I can do some math in my head, although

من می توانم مقداری ریاضی در ذهنم انجام دهم، اگرچه

in one of my videos the other day, I

در یکی از ویدیوهایم روز گذشته

tried to convert Celsius to fahrenheit, and I forgot

سعی کردم درجه سانتیگراد را به فارنهایت تبدیل کنم و

the simple formula that I usually use.

فرمول ساده ای را که معمولاً استفاده می کنم فراموش کردم.

Um, but this is something you would use

اوم، اما این چیزی است که

if you need to do some math.

در صورت نیاز به انجام مقداری ریاضی از آن استفاده خواهید کرد.

And if it's difficult math, something like, you can

و اگر ریاضی سخت است، چیزی شبیه به این، می توانید

add two plus two in your head, but if

دو به علاوه دو را در ذهن خود اضافه کنید، اما اگر

you have to add six times seven, divide four

باید شش ضربدر هفت اضافه کنید، چهار

plus 1.37 times 3%, you would use a calculator.

به اضافه 1.37 ضربدر 3 درصد را تقسیم کنید، از یک ماشین حساب استفاده می کنید.

So a calculator is a very, very handy little device

بنابراین ماشین حساب یک وسیله کوچک بسیار بسیار کاربردی است

that you can use in order to do math.

که می توانید از آن برای انجام ریاضیات استفاده کنید.

When you have to do some

هنگامی که مجبور به انجام برخی

math calculations, you can use calculator.

محاسبات ریاضی هستید، می توانید از ماشین حساب استفاده کنید.