Common Questions You'll Be Asked During An English Job Interview

Hi, Bob the Canadian here.

سلام، باب کانادایی اینجاست.

In this English lesson,

در این درس انگلیسی،

I'm going to go over some of the most common questions

من قصد دارم برخی از رایج‌ترین

that you will be asked

سوالاتی را که

if you go for a job interview in English,

اگر برای مصاحبه شغلی به زبان انگلیسی می‌روید از شما پرسیده می‌شود، مرور می‌کنم،

but before we get started though,

اما قبل از شروع،

if this is your first time here,

اگر اولین بار است که اینجا می‌روید، این کار را نکنید

don't forget to click that red Subscribe button over there,

. فراموش نکنید که روی دکمه قرمز اشتراک در آنجا کلیک کنید،

and give me a thumbs up

و

if this video helps you learn

اگر این ویدیو به شما کمک

just a little bit more English.

کرد کمی بیشتر انگلیسی بیاموزید، به من کمک کنید.

So one of the first questions that you will be asked

بنابراین یکی از اولین سوالاتی که

in an English job interview is the question,

در مصاحبه شغلی انگلیسی از شما پرسیده می‌شود، این سوال است که

"How would you describe yourself,"

«خودت را چگونه توصیف می‌کنی»

or another version of it would be,

یا نسخه دیگری از آن این است:

"Tell us a little bit about yourself."

«کمی درباره خودت به ما بگو».

This is a very open question.

این یک سوال بسیار باز است.

It's usually the first question in a job interview,

معمولاً این اولین سؤال در مصاحبه شغلی است

and you can answer it in a number of ways.

و می توانید به روش های مختلفی به آن پاسخ دهید.

You can talk about yourself as a person,

شما می توانید در مورد خودتان به عنوان یک شخص

or you can talk about your interests.

صحبت کنید یا می توانید در مورد علایق خود صحبت کنید.

So you could say, "I'm a very outgoing person

بنابراین می توانید بگویید: "من فردی بسیار برون گرا هستم

"and I love working with others."

" و کار کردن با دیگران را دوست دارم."

You could say something like, "I've always loved technology,

می توانید چیزی شبیه این بگویید: "من همیشه عاشق فناوری بوده

"and I can't wait to have a job

ام و نمی توانم منتظر شغلی

"where I can work more closely with technology,"

باشم" می‌تواند نزدیک‌تر با فناوری کار کند،

or you could say something like,

یا می‌توانید چیزی شبیه این بگویید:

"I've always loved teaching other people new things."

«من همیشه دوست داشتم چیزهای جدید به دیگران آموزش دهم.»

That's what I would say if I was in an interview

این چیزی است که اگر در مصاحبه

and if someone asked that question.

بودم و کسی آن سؤال را می‌پرسید، این را می‌گفتم.

So the first question you're going to get asked

بنابراین اولین سؤال از شما

is going to be a question about you,

پرسیده خواهد شد، یک سوال در مورد شما خواهد بود،

just kind of a broad, open question

فقط یک سوال گسترده و باز در

about who you are as a person.

مورد اینکه شما به عنوان یک شخص چه کسی هستید

The second questions that you will be asked

. دومین سوالی که در مصاحبه شغلی از شما پرسیده می شود

in the job interview

might have to do with why you want the job.

ممکن است به دلیل آن مربوط باشد.

So the interviewer may ask questions like,

بنابراین مصاحبه کننده ممکن است سوالاتی مانند

"Why do you want to work for us,"

"چرا می خواهید برای ما کار کنید"

or, "Why are you applying for this job?"

یا "چرا برای این شغل درخواست می دهید؟"

One of the best ways to answer this

یکی از بهترین راه ها برای پاسخ به این سوال این

is to know something about the company

است که چیزی در مورد شرکت

and to say things like,

و گفتن جملاتی مانند:

"I've always admired the work that you do

"من همیشه کارهایی را که

"in the community," or, "the work that you do

"در جامعه انجام می دهید" یا "کاری که

"for your customers."

"برای مشتریان خود انجام می دهید

You may also want to talk about something

" را تحسین کرده ام. صحبت کردن در مورد کاری

that the company did recently that impressed you.

که شرکت اخیرا انجام داده و شما را تحت تاثیر قرار داده است.

So you could say, "I was impressed

بنابراین می‌توانید بگویید: "من

"by how well you did this recent job."

از اینکه این کار اخیر را خوب انجام دادی تحت تأثیر قرار گرفتم."

So you really want to know something about the company

بنابراین شما واقعاً می خواهید چیزی در مورد شرکت

so that you can connect your strengths

بدانید تا بتوانید نقاط قوت

and your abilities with what they do.

و توانایی های خود را با کاری که آنها انجام می دهند مرتبط کنید.

So you can say, "I've always loved working with people,

بنابراین می توانید بگویید: من همیشه دوست داشتم با مردم کار کنم

"and I know that your company specializes

، و می دانم که شرکت شما

"in helping people.

در کمک به مردم تخصص دارد.

"I would love to work with you

"من دوست دارم با شما کار کنم

"so that I can use my talents

"تا بتوانم از

"to help your company do a better job."

استعدادهایم برای کمک به شرکت شما برای انجام کار بهتر استفاده کنم."

The third question you might be asked

سومین سوالی که ممکن است

in a job interview is, "Why should we hire you?"

در مصاحبه شغلی از شما بپرسند این است که "چرا باید شما را استخدام کنیم؟"

This would be a time to talk about

این زمان برای صحبت در

the things that make you a good worker.

مورد چیزهایی است که شما را به یک کارگر خوب تبدیل می کند.

You should say things like, "I am always on time,"

شما باید جملاتی مانند "من همیشه به موقع هستم"

hopefully you're always on time,

بگویید، امیدوارم همیشه به موقع باشید،

"I an an efficient and organized person."

"من فردی کارآمد و سازمان یافته هستم."

You should say things like, "I like solving problems,"

شما باید جملاتی مانند "من حل کردن مشکلات را دوست دارم"

or, "I like getting things done on time."

یا "من دوست دارم کارها را به موقع انجام دهم" بگویید.

Whatever makes you a good worker,

هر چه شما را به یک کارگر خوب تبدیل می کند،

whatever skills and talents you have,

هر مهارت و استعدادی که دارید،

this is the question where you should answer those.

این سوالی است که باید به آنها پاسخ دهید.

Usually when I answer this question,

معمولاً وقتی به این سؤال پاسخ

I say things like, "I love learning new things,

می‌دهم، جملاتی مانند "من عاشق یادگیری چیزهای جدید

"I love solving problems, I'm always on time,

هستم، "من عاشق حل مشکلات هستم، همیشه به موقع هستم،

"and I'm very organized."

"و بسیار منظم هستم" می‌گویم.

All of those things are true.

همه آن چیزها درست است.

It sounds a little bit boastful,

کمی مباهات به نظر می رسد،

but that pretty much describes me.

اما این تا حد زیادی من را توصیف می کند.

The fourth question you might have asked

چهارمین سوالی که ممکن است

in a job interview is,

در یک مصاحبه شغلی

"Where do you see yourself in five years?"

بپرسید این است که "خودت را در پنج سال آینده کجا می بینی؟"

Even though they are possibly hiring you to start soon,

حتی اگر احتمالاً شما را برای شروع به زودی استخدام می کنند،

they'll still want to know

اما همچنان می خواهند

what some of your long-range plans are.

بدانند برخی از برنامه های بلندمدت شما چیست.

This would be a good time to be honest.

این زمان خوبی برای صادق بودن خواهد بود.

If you don't want to work your way up in the company,

اگر نمی خواهید در شرکت پیشرفت کنید،

you should just say so.

فقط باید این را بگویید.

You should say, "If I get the position I'm applying for,

شما باید بگویید، "اگر موقعیتی را که برای آن درخواست می کنم به دست بیاورم،

"I could see myself still doing that in five years

"می توانم ببینم که هنوز در پنج سال

"and doing it well."

این کار را انجام می دهم" و آن را به خوبی انجام می دهم.

But, if you are someone who wants to work your way up

اما، اگر فردی هستید که می‌خواهید

in the company, you should tell them.

در شرکت پیشرفت کنید، باید به او بگویید.

When you work your way up,

وقتی به سمت بالا حرکت می کنید، به

it means that you want to get promotions.

این معنی است که می خواهید ترفیع بگیرید.

So perhaps you start as a worker,

بنابراین ممکن است شما به عنوان یک کارگر شروع کنید،

and then you want to be a foreman or a manager,

و سپس بخواهید یک سرکارگر یا یک مدیر باشید،

and eventually work your way up

و در نهایت راه خود را ادامه دهید

to be in the leadership of the company.

تا در رهبری شرکت باشید.

So be honest, just tell them

پس صادق باشید، فقط به آنها بگویید

where you see yourself in five years.

که در پنج سال آینده خود را کجا می بینید.

The fifth question you might be asked

پنجمین سوالی که ممکن است

in a job interview is, "What motivates you?"

در مصاحبه شغلی از شما بپرسند این است که "چه چیزی به شما انگیزه می دهد؟"

When we talk about motivation,

وقتی در مورد انگیزه

we talk about, what makes you want to work hard,

صحبت می کنیم، در مورد اینکه چه چیزی باعث می شود شما بخواهید سخت کار کنید

and what makes you get things done?

و چه چیزی باعث می شود کارها را انجام دهید صحبت می کنیم؟

You could say, "I am self-motivated,

می توانید بگویید، "من خود انگیزه هستم،

"I usually enjoy my work,

"من معمولاً از کارم لذت می

"and I work hard regardless

برم" و سخت کار می کنم بدون توجه به

"of whether someone is telling me what to do or not."

اینکه "کسی به من می گوید چه کار کنم یا نه."

So that would be self-motivated.

بنابراین این خود انگیزه است

You could say, "I am motivated by having a good schedule

. "من با داشتن یک برنامه خوب

"and a good agenda,

"و دستور کار خوب

"and by having a manager or someone in charge of me

" و داشتن یک مدیر یا کسی که مسئول من است

"who is very organized."

"که بسیار سازماندهی شده است" انگیزه دارم.

Or you could simply say, "I am motivated

یا می توانید به سادگی بگویید: "من انگیزه دارم

"by having a really good manager or boss

"با داشتن یک مدیر یا رئیس واقعا خوب

"who tells me what to do all the time."

" که همیشه به من می گوید چه کار کنم.

So people are motivated in different ways.

بنابراین افراد به روش های مختلف انگیزه پیدا می کنند.

You should be honest to the job interviewer

شما باید با مصاحبه کننده شغلی

about what motivates you the best.

در مورد اینکه چه چیزی به شما انگیزه بیشتری می دهد صادق باشید.

The sixth thing you might be asked in a job interview is,

ششمین موردی که ممکن است در مصاحبه شغلی از شما بپرسند این است که

"Describe your last job."

«آخرین شغل خود را توصیف کنید».

What they're looking for here

آنچه آنها در اینجا به دنبال آن هستند

is just a quick and simple description

، فقط یک توضیح سریع و ساده

of what you used to do at your previous job.

از کارهایی است که قبلاً در شغل قبلی خود انجام می دادید.

So you could say things like,

بنابراین می توانید جملاتی از این قبیل بگویید:

"I was a fifth grade teacher at an elementary school.

"من معلم کلاس پنجم

"I was full-time, and every day

"I taught fifth grade students all of the subjects."

ابتدایی بودم."

You could say, "I was a waiter at a restaraunt.

می‌توان گفت، "من پیشخدمت یک رستوران بودم.

"I worked there for seven years.

" هفت سال آنجا کار کردم.

"I was on the shift that worked throughout the weekend,

"من در شیفتی بودم که در تمام تعطیلات آخر هفته کار می کردم،

"and I really enjoyed my work and helping people."

"و واقعا از کارم و کمک به مردم لذت بردم."

So just be ready to describe whatever your job was

بنابراین فقط آماده باشید تا

before you started to look for a new job.

قبل از شروع به جستجوی شغل جدید، شغل خود را توصیف کنید.

So be honest, be open, maybe talk about the things

پس صادق باشید، باز باشید. ، شاید در حین توصیف

you liked about that job

آن شغل در مورد چیزهایی که دوست داشتید صحبت

while you are describing it.

کنید

The seventh question you might be asked

. هفتمین سوالی که ممکن است

in a job interview is, "What led you to this career?"

در یک مصاحبه شغلی از شما پرسیده شود این است: "چه چیزی شما را به این حرفه سوق داد؟"

The job interviewer will want to know

why you got an education in the field that you did,

تحصیلات در زمینه ای که انجام دادید،

or why you have been working in this field,

یا اینکه چرا در این زمینه کار کرده اید،

or how you got involved in that field.

یا اینکه چگونه در آن زمینه مشارکت کرده اید.

So if you are a teacher, you will want to say things like,

بنابراین اگر معلم هستید، می خواهید چیزهایی مانند:

"I've always loved working with kids,

"من همیشه دوست داشتم با او کار کنم. بچه ها،

"I've always loved teaching people new things.

"من همیشه دوست داشتم به مردم چیزهای جدید یاد بدهم.

"Teaching just comes naturally to me."

"تدریس برای من به طور طبیعی اتفاق می افتد."

If you are a chef, you would wanna say,

اگر آشپز هستید، می خواهید بگویید:

"I have always loved food.

"من همیشه غذا را دوست داشتم.

"I have loved preparing food

"من عاشق تهیه غذا

"and I have loved eating food,

بودم "و عاشق خوردن غذا بودم،

"and so food has been an important part of my life,

"و بنابراین غذا بخش مهمی از زندگی من بوده است،

"and I have become a chef

"و سرآشپز

"because I like preparing food for other people."

شدم "زیرا دوست دارم برای دیگران غذا درست کنم."

If you work in the computer field,

اگر در زمینه کامپیوتر کار می کنید،

you'll wanna say, "I've always loved numbers

می خواهید بگویید: "من همیشه عاشق اعداد

"and math and logic,

" و ریاضیات و منطق بوده ام،

"and I have always loved technology,

"و همیشه عاشق فن آوری بوده ام

"and so it was a natural fit for me

" و بنابراین برای من مناسب بود که وارد این رشته شوم

"to go into the field of computer programming."

. رشته برنامه نویسی کامپیوتر."

So when they say, "What led you to this career,"

بنابراین وقتی آنها می گویند "چه چیزی شما را به این حرفه سوق داد"،

you'll wanna talk about your interest in the area

می خواهید کمی در مورد علاقه خود به این منطقه

and your education a little bit.

و تحصیلات خود صحبت کنید.

The eighth question that you will probably be asked

هشتمین سوالی که احتمالاً در مصاحبه شغلی از شما پرسیده می شود

in a job interview is,

این است که

"What is your greatest strength,"

"بزرگترین نقطه قوت شما

or, "What are some of your strengths?"

چیست" یا "برخی از نقاط قوت شما چیست؟"

You'll want to be honest here.

شما می خواهید در اینجا صادق باشید.

You really need to know yourself.

شما واقعا باید خودتان را بشناسید.

If your strength is solving problems, you should say,

اگر قدرت شما حل کردن مشکلات است، باید بگویید:

"I am a really good problem solver."

"من واقعاً حل کننده خوبی هستم."

If your strength is that you are good at planning things,

اگر نقطه قوت شما این است که در برنامه ریزی چیزها خوب

you should say, "I am really good

هستید، باید بگویید: "من واقعا

"at creating plans for big projects."

" در ایجاد برنامه ریزی برای پروژه های بزرگ خوب هستم."

If your strength, or one of your strengths,

اگر قدرت شما یا یکی از نقاط قوت

is that you are good with people,

شما این است که با مردم خوب هستید،

that you enjoy talking with people

از صحبت کردن با مردم

and encouraging them and motivating them,

و تشویق آنها و ایجاد انگیزه در آنها لذت می برید،

you would say, "One of my strengths

می گویید: "یکی از نقاط قوت

"is that I work well with others.

من این است که با دیگران خوب کار می کنم.

"One of my strengths is that I enjoy

" یکی از نقاط قوت من این است که از

"working on teams or in groups with other people."

"کار تیمی یا گروهی با افراد دیگر" لذت می برم.

Talking about strengths naturally leads

صحبت در مورد نقاط قوت به طور طبیعی

to the next question where you'll be asked,

به سوال بعدی می انجامد که در آن از شما می پرسند

"What is your greatest weakness,"

"بزرگترین نقطه ضعف شما

or, "What are some of your weaknesses."

چیست" یا "برخی از نقاط ضعف شما چیست".

Again, here you need to be honest.

باز هم در اینجا باید صادق باشید.

You need to simply tell them

شما باید به سادگی به آنها بگویید

what some of your weaknesses are,

که چه نقاط ضعفی دارید، به

specifically as a worker or as an employee.

ویژه به عنوان یک کارگر یا به عنوان یک کارمند.

So you should say things like,

بنابراین باید جملاتی از این قبیل بگویید:

"I don't work well with others.

«من با دیگران خوب کار نمی‌کنم.

"I work best on my own."

» «من خودم بهترین کار را انجام می‌دهم.»

You should say things like,

باید جملاتی مانند:

"I get bored easily by repetitive tasks.

«من از کارهای تکراری به راحتی خسته می‌شوم.

"I get bored easily if things repeat themselves,

"اگر همه چیز تکرار شود، من به راحتی خسته می شوم ،

"and I like having some variety in my day."

"و من دوست دارم در روزم تنوع داشته باشم."

So notice I talked about my weaknesses,

بنابراین توجه کنید که در مورد نقاط ضعفم صحبت کردم،

but I also mentioned a strength after the weakness.

اما یک نقطه قوت را بعد از ضعف ذکر

I think that is a good strategy,

کردم. فکر می کنم این یک استراتژی خوب است،

when you get question number nine:

زمانی که شما سوال شماره نه را دریافت کنید:

"What is your greatest weakness,"

"بزرگترین نقطه ضعف شما

or, "What are some of your weaknesses?"

چیست" یا "برخی از نقاط ضعف شما چیست؟

A 10th question that you might be asked

" دهمین سوالی که ممکن است در مصاحبه شغلی از شما پرسیده شود

in a job interview is,

این است:

"What is your biggest professional achievement?"

"بزرگترین دستاورد حرفه ای شما چیست؟

So what they'll wanna know

" می خواهم

is something that you did at a past job

بدانم کاری است که در کار گذشته انجام داده اید

that went really, really well.

و واقعاً خوب پیش رفته است.

So I can't give you any specific examples,

بنابراین من نمی توانم مثال خاصی برای شما بیاورم،

but for this question,

اما برای این سؤال،

"What is your biggest professional achievement,"

"بزرگترین دستاورد حرفه ای شما چیست"

make sure when you go to the job interview,

، مطمئن شوید که وقتی می روید. در مصاحبه شغلی، به

you think about that time you solved

زمانی فکر می کنید که

a really, really big problem

یک مشکل واقعاً بسیار بزرگ را

at one of your previous jobs,

در یکی از مشاغل قبلی خود حل کرده اید،

or that time at one of your previous jobs

یا زمانی که در یکی از مشاغل قبلی خود

where you finished a really big project

که یک پروژه واقعاً بزرگ را به پایان رسانده اید

and your boss was really, really happy.

و رئیس شما واقعاً بسیار خوشحال بود.

So just be prepared to talk about something you've done

بنابراین فقط آماده صحبت کردن در مورد کاری باشید که

at a past job that went really, really well.

در کار گذشته انجام داده اید و واقعاً پیش رفته است ، واقعا خوب.

An 11th question that you might have in a job interview is,

یازدهمین سوالی که ممکن است در مصاحبه شغلی داشته باشید این است:

"Have you ever had a big problem at work,

«آیا تا به حال مشکل بزرگی در محل کار داشته‌اید،

"and how did you overcome it?"

«و چگونه بر آن غلبه کرده‌اید؟

The job interviewer will want to know

» مصاحبه‌گر شغلی

what your problem-solving skills are like.

می‌خواهد بداند مهارت‌های حل مسئله شما چگونه است.

Many jobs have situations

شغل ها موقعیت

where things don't go well,

هایی دارند که همه چیز خوب پیش نمی رود

and people need to think on their feet.

و مردم باید روی پای خود فکر کنند.

When you think on your feet, you're thinking quickly,

وقتی روی پای خود فکر می کنید، سریع فکر می کنید

and you need to solve problems.

و باید مشکلات را حل کنید.

So make sure you go into the interview

پس مطمئن شوید که وارد مصاحبه می شوید و به این موضوع

thinking about a problem

فکر می کنید. مشکلی

that you had at a previous job,

که در شغل قبلی

and what you did to make that problem go away.

داشتید و چه کاری انجام دادید تا این مشکل برطرف شود

A 12th that you might be asked in a job interview is,

. دوازدهمین موردی که ممکن است در یک مصاحبه شغلی از شما بپرسند این است:

"What do you like to do outside of work?"

"دوست داری خارج از محل کار چه کاری انجام دهی؟

So you will want to be prepared

" آماده باشید

when you go to an interview

زمانی که به مصاحبه می روید

to talk about the things that you do for fun.

تا در مورد کارهایی که برای سرگرمی انجام می دهید صحبت کنید،

Even though it doesn't have anything to do with work,

حتی با وجود اینکه ربطی به کار ندارد،

this is a common question

این سوال رایجی است

that employers ask in job interviews,

که کارفرمایان در مصاحبه های شغلی می پرسند،

so be ready to talk about your hobbies.

پس آماده صحبت باشید. در مورد سرگرمی های خود،

If you like to read, be ready to say

اگر دوست دارید مطالعه کنید، آماده باشید

that you like to read.

که بگویید که دوست دارید مطالعه کنید.

If you like to go hiking,

اگر دوست دارید پیاده روی کنید

be ready to talk about how you like to go hiking.

، آماده صحبت باشید در مورد اینکه چگونه دوست دارید پیاده روی کنید

So certainly, when you go to a job interview,

بنابراین، مطمئناً، وقتی به یک مصاحبه شغلی

you need to be ready to talk about your education,

می روید، باید آماده صحبت در مورد تحصیلات خود باشید،

you need to be able to talk about

باید بتوانید در مورد

your past jobs and experience,

مشاغل و تجربیات گذشته خود صحبت کنید،

but you also want to be able to talk about your hobbies.

اما همچنین می خواهید بتوانید در مورد سرگرمی های خود صحبت کنید.

Sounds kind of funny,

کمی خنده دار به نظر می رسد،

but they definitely will ask you this question.

اما آنها قطعا این سوال را از شما خواهند پرسید.

A 13th question that you will most likely get asked

سیزدهمین سوالی که به احتمال زیاد در مصاحبه شغلی از شما پرسیده می شود

in a job interview is, "Do you work well with others?"

این است که "آیا با دیگران خوب کار می کنید؟"

If you are applying for a job

اگر برای شغلی درخواست می دهید

where you will need to work on a team,

که در آن باید به صورت تیمی کار کنید،

or where you will need to work closely with other people,

یا در جایی که باید با افراد دیگر همکاری نزدیک داشته باشید،

they'll want to know if you work well with others.

آنها می خواهند بدانند که آیا با دیگران خوب کار می کنید یا خیر.

I'm not sure if you knew this,

من مطمئن نیستم که شما این را می دانستید

I actually don't work well with others.

یا نه، من در واقع با دیگران خوب کار نمی کنم.

I work well by myself.

من خودم خوب کار میکنم

I am able to work well with others,

من می توانم به خوبی با

but I actually enjoy working by myself

دیگران کار کنم، اما در واقع

more than I enjoy working with other people.

بیشتر از کار کردن با دیگران لذت می برم .

So be honest in your answer.

پس در پاسخ خود صادق باشید.

If you do work well with other people say,

اگر با دیگران خوب کار می کنید بگویید:

"I work well with other people.

"من با دیگران خوب کار می کنم.

"I love working with other people,"

"من عاشق کار با دیگران هستم"

and then give some examples.

و سپس چند مثال بزنید.

If you don't work well with other people,

اگر با دیگران خوب کار نمی کنید،

I would say you should answer it this way.

می گویم باید پاسخ دهید.

You should say, "I prefer to work on projects

شما باید بگویید: "من ترجیح می دهم روی پروژه

"or tasks by myself,

ها یا وظایف خود به تنهایی کار کنم،

"but I am able to work with other people when I need to."

"اما می توانم در صورت نیاز با افراد دیگر کار کنم."

So that's the 13th question,

بنابراین این سوال سیزدهم است،

"Do you work well with other people?"

"آیا با دیگران خوب کار می کنید. مردم؟

The 14th question that you will probably be asked

» چهاردهمین سؤالی که احتمالاً در مصاحبه شغلی از شما پرسیده می شود

in a job interview is,

این است:

"Do you have any questions for us?"

«آیا از ما سؤالی دارید؟»

Wherever you are applying for a job,

هر کجا که برای کار درخواست می دهید،

they will want to know

آنها می خواهند بدانند

if you have any questions about their business.

که آیا سؤالی در مورد کسب و کارشان دارید یا خیر.

This is a great time to ask about

این زمان بسیار خوبی است برای اینکه

how many hours per week you would need to work,

بپرسید چند ساعت در هفته باید کار کنید،

it's a good time to ask,

زمان خوبی است که بپرسید

"What does a typical day look like,"

"یک روز معمولی چگونه به نظر می رسد"

if you were to be hired for that job.

اگر قرار است برای آن شغل استخدام شوید.

It's also a good time to have done some homework

همچنین زمان خوبی است. زمان انجام تکالیف

on this company.

در مورد این شرکت است.

Wherever you are applying,

هر کجا که درخواست می دهید،

you'll want to know a little bit about the company

می خواهید کمی در مورد شرکت

so that you can ask intelligent questions.

بدانید تا بتوانید سؤال هوشمندانه ای بپرسید. س

So the 14th question that you will probably be asked is,

بنابراین چهاردهمین سوالی که احتمالا از شما پرسیده می شود این است:

"Do you have any questions for us,"

"آیا از ما سوالی دارید"

or, "Do you have any questions?"

یا "آیا سوالی دارید؟"

Well, thank you so much for watching this English lesson

خوب، از تماشای این درس انگلیسی

about some of the most common questions that you will hear

در مورد برخی از رایج ترین سوالاتی که

during a job interview.

در طول مصاحبه شغلی خواهید شنید بسیار سپاسگزارم.

I'm Bob the Canadian,

من باب کانادایی هستم

and you are learning English with me here on YouTube.

و شما در اینجا در یوتیوب با من انگلیسی یاد می گیرید.

If this is your first time here though,

اگر این اولین بار است که اینجا هستید،

don't forget to click that red Subscribe button below,

فراموش نکنید که روی دکمه قرمز رنگ اشتراک زیر کلیک کنید،

and give me a thumbs up

و

if this video helped you learn

اگر این ویدیو به شما کمک کرد

just a little bit more English,

تا کمی بیشتر انگلیسی یاد بگیرید،

and if you have a bit of time,

و اگر کمی وقت دارید،

why don't you stick around

چرا نمی نشینی

and watch one or two more videos?

و یک یا دو ویدیو دیگر تماشا نمی کنی؟

(relaxing music)

(موسیقی آرامش بخش)