What to Know about Infinitives: English Grammar with Jennifer

Hi everyone. I'm Jennifer from English with  Jennifer. Is there someone you look up to?  

سلام به همه. من جنیفر از انگلیسی با جنیفر هستم. آیا کسی هست که به او نگاه کنید؟

Is there someone you admire? It's easy  to admire big names in history, like  

آیا کسی هست که او را تحسین کنید؟ تحسین نام‌های بزرگ تاریخ، مانند

Amelia Earhart, the American aviator, but  how about everyday people? People you know?

آملیا ارهارت، هوانورد آمریکایی، آسان است، اما مردم عادی چطور؟ افرادی که می شناسید؟

One person who inspires me is my 93-year-old  cousin Gina. She lives in my home state of  

یکی از افرادی که الهام بخش من است، پسر عموی 93 ساله ام جینا است. او در ایالت من، پنسیلوانیا زندگی می‌کند

Pennsylvania, and I can only hope to live  to 93 and have her energy and mental health.  

، و من فقط می‌توانم امیدوار باشم که تا ۹۳ سال زندگی کنم و انرژی و سلامت روانی او را داشته باشم.

Gina's mother and my grandmother were sisters.  That makes Gina and my mother first cousins,  

مادر جینا و مادربزرگم خواهر بودند. این باعث می شود جینا و مادرم پسر عموی اول شوند،

and Gina's daughter and I are second cousins.  If that's too much to grasp at this moment,  

و دختر جینا و من پسرعموی دوم هستیم. اگر درک این موضوع در حال حاضر زیاد است،

you can watch my other lesson on extended family.  Right now, we're going to focus on infinitives,  

می‌توانید درس دیگر من در مورد خانواده بزرگ را تماشا کنید. در حال حاضر، ما بر روی مصدرها تمرکز خواهیم کرد

and my amazing cousin Gina will help by supplying  us with plenty of examples. Let's get started!

و پسر عموی شگفت‌انگیز من جینا با ارائه نمونه‌های فراوان به ما کمک می‌کند. بیا شروع کنیم!

An infinitive is a verb form. It uses TO +  the base verb. Take a look at these sentences.  

مصدر یک شکل فعل است. از TO +  فعل پایه استفاده می کند . به این جملات دقت کنید.

It's easy to admire big names in  history. I look up to my cousin Gina.

تحسین نام های بزرگ در تاریخ آسان است . به دختر عمویم جینا نگاه می کنم.

I can only hope to live to 93.

من فقط می توانم امیدوار باشم تا سال 93 زندگی کنم.

How many infinitives do you see?

چند مصدر می بینید؟

There are two: to admire, to live.

دو چیز وجود دارد: تحسین کردن، زندگی کردن.

I'm actually using infinitive phrases: infinitives  

من در واقع از عبارات مصدر استفاده می کنم: مصدر

plus other words. To admire big  names in history. To live to 93.

به علاوه کلمات دیگر. برای تحسین نام‌های بزرگ تاریخ. برای زنده ماندن تا 93.

The phrase "to 93" is a prepositional  phrase: a preposition + an object.

عبارت "to 93" یک عبارت اضافه است : حرف اضافه + مفعول.

"Look up to" is a phrasal verb. LOOK is the  verb. UP TO are the particles. Look up to whom?

"نگاه کردن به" یک فعل عبارتی است. LOOK فعل است. تا ذرات هستند. به چه کسی نگاه کنید؟

Be careful not to confuse  prepositions and particles  

مراقب باشید که حروف اضافه و ذرات را

with infinitives. They all use the  word TO, but for different purposes.

با مصدر اشتباه نگیرید. همه آنها از کلمه TO استفاده می کنند، اما برای اهداف مختلف.

Let's try the same task, but with different  sentences. Can you identify the infinitives?

بیایید همان کار را امتحان کنیم، اما با جملات متفاوت. آیا می توانید مصدرها را شناسایی کنید؟

Here are the infinitives. Again,  there are two: to age, to hear.

در اینجا مصدرها هستند. باز هم دو مورد وجود دارد: پیر شدن، شنیدن.

How are these infinitives or  infinitive phrases being used?

این مصدرها یا عبارت‌های مصدر چگونه استفاده می‌شوند؟

Sentence one uses a linking verb, IS,  and the infinitive follows. That means  

جمله یک از فعل پیوند دهنده، IS، و مصدر به دنبال آن استفاده می کند. یعنی

the sentence pattern is: subject + verb +  complement. "To age" is a subject complement.

الگوی جمله این است: فاعل + فعل + مکمل. "به سن" یک مکمل موضوعی است.

The alternative is to age with difficulty.

جایگزین این است که به سختی پیر شوید.

The alternative is to age with a bad attitude.

جایگزین، پیر شدن با نگرش بد است.

My hope is to live as long and as well as Gina.

امید من این است که به اندازه جینا زندگی کنم.

Subject complements define the subject.  What is the alternative? What is your hope?  

مکمل های موضوعی موضوع را تعریف می کنند. جایگزین چیست؟ امید شما چیست؟

The infinitives, the subject  complements, answer those questions.

مصدرها، مكمل‌هاي موضوع، به اين سؤالات پاسخ مي‌دهند.

In sentence three, we have the transitive verb,  LIKE, and the infinitive follows. Like what?  

در جمله سه، فعل متعدی، LIKE را داریم و مصدر به دنبال آن آمده است. مانند آنچه که؟

That means the sentence pattern is: subject + verb  + object. "To hear" is the object of the verb.  

یعنی الگوی جمله این است: فاعل + فعل + مفعول. «شنیدن» مفعول فعل است.

What would you like to do? To hear.

دوست دارید چه کار کنید؟ شنیدن.

I hope you recognize that in sentence two  we had a preposition followed by a gerund,  

امیدوارم متوجه شده باشید که در جمله دو، یک حرف اضافه و یک حرف اضافه داشتیم،

not an infinitive. Gerunds  end in -ing. Reaction to what?  

نه مصدر. Gerunds به -ing ختم می‌شود. واکنش به چی؟

Reaction to hearing. "Hearing" (the gerund)  is the object of the preposition TO.

واکنش به شنیدن "شنیدن" (جیروند) مفعول حرف اضافه TO است. ترکیبات

There are different noun + preposition  combinations. I present some of them in  

اسم + حرف اضافه مختلف وجود دارد . من برخی از آنها را در

my playlist on prepositions. If you have  familiarity with collocations that use TO,  

لیست پخش خود در مورد حروف اضافه ارائه می کنم. اگر با هم‌مکان‌هایی که از TO استفاده می‌کنند، آشنایی دارید،

you won't confuse prepositions with infinitives.  The noun + preposition TO collocations include:  

حروف اضافه را با مصدر اشتباه نخواهید گرفت. ترکیب‌های اسم + حرف اضافه TO عبارتند از:

a reaction to something, an alternative  to something, the key to something.

واکنش به چیزی، جایگزینی برای چیزی، کلید چیزی. ترکیبات

There are also adjective + preposition  combinations. Become familiar with them,  

صفت + حرف اضافه نیز وجود دارد . با آنها آشنا شوید،

and you won't confuse prepositions  with infinitives. Examples include:  

و حروف اضافه  را با مصدر اشتباه نخواهید گرفت. مثال‌ها عبارتند از:

be dedicated to someone or something, be opposed  to something, be related to someone or something.

به کسی یا چیزی اختصاص داده شود، با چیزی مخالف باشد، با کسی یا چیزی مرتبط باشد.

Let's see if you can spot the difference between  verb + preposition combinations and infinitives.

بیایید ببینیم آیا می‌توانید تفاوت بین ترکیب فعل + حرف اضافه و مصدر را تشخیص دهید.

Some people may not want to confess to  wearing hand-me-downs, but I'm okay with that.  

برخی از مردم ممکن است نخواهند اعتراف کنند که لباس‌های دستی پوشیده‌اند، اما من با آن مشکلی ندارم.

I have some wonderful pieces of  clothing from my cousin Gina.

من چند تکه لباس فوق العاده از دختر عمویم جینا دارم.

Where's the infinitive?

مصدر کجاست؟

To confess.

اعتراف كردن.

And the prepositional phrase with TO?

و عبارت اضافه با TO؟

To wearing.

به پوشیدن.

Gina admits to being sad sometimes, but  she's always able to regain her optimism.

جینا اذعان می کند که گاهی اوقات غمگین است، اما همیشه می تواند خوش بینی خود را به دست آورد.

Again, find the infinitive and find  a combination with TO + a gerund.

دوباره، مصدر را پیدا کنید و ترکیبی با TO + یک جیروند پیدا کنید.

Here's the infinitive: to regain.

مصدر اینجاست: به دست آوردن.

And the prepositional phrase? To being.

و عبارت اضافه؟ به بودن.

So, we've learned not to confuse infinitives  with prepositions, and we've seen infinitives  

بنابراین، ما یاد گرفته‌ایم که مصدرها را با حروف اضافه اشتباه نگیریم، و مصدرها را

used as subject complements and direct  objects. What other uses are there?

به‌عنوان مکمل موضوع و مفعول مستقیم استفاده می‌کنیم . چه کاربردهای دیگری وجود دارد؟

Look again at this sentence. She's  always able to regain her optimism.

دوباره به این جمله نگاه کنید. او همیشه می‌تواند خوش‌بینی خود را بازیابد.

"Able" is an adjective. Many  adjectives combine with infinitives.  

«توانا» صفت است. بسیاری از صفت‌ها با مصدر ترکیب می‌شوند.

Infinitives can be adjective  complements: they define the adjective.

مصدرها می توانند مکمل صفت باشند : آنها صفت را تعریف می کنند.

Gina isn't afraid to speak her mind.

جینا از گفتن نظرش نمی ترسد.

Gina is physically active,  but she's careful not to fall.

جینا از نظر بدنی فعال است، اما مراقب است زمین نخورد.

Anyone who meets my cousin is certain  to receive a friendly greeting.

هر کسی که پسر عموی من را ملاقات کند مطمئناً یک سلام دوستانه دریافت خواهد کرد.

It's easy to talk to Gina about almost anything.  Gina is likely to be famous after this video.  

صحبت کردن با جینا در مورد هر چیزی آسان است. احتمالاً جینا بعد از این ویدیو مشهور می شود.

I'm proud to tell you that Gina is a  talented musician. I'm lucky to know her.  

من با افتخار به شما می گویم که جینا یک موسیقیدان با استعداد است. من خوش شانس هستم که او را می شناسم.

I'm unable to visit her often. I'm willing  to travel to see her and my other cousins.

من نمی توانم اغلب به او سر بزنم. من حاضرم برای دیدن او و دیگر پسرعموهایم سفر کنم.

Look back at this example and  you'll see a negative infinitive.  

به این مثال نگاه کنید و یک مصدر منفی خواهید دید.

She's careful not to fall. Use "not" before an infinitive to make it negative.  

مواظب است که نیفتد قبل از مصدر از «نه» استفاده کنید تا آن را منفی کنید.

How would you complete these  sentences with negative infinitives?

چگونه این جملات را با مصدر منفی کامل می کنید؟

I think a good way to stay healthy is not to  isolate yourself. We need to stay connected.

من فکر می کنم یک راه خوب برای سالم ماندن این است که خود را منزوی نکنید. ما باید در ارتباط بمانیم.

And I think a wise choice is not to overeat.

و من فکر می کنم یک انتخاب عاقلانه پرخوری نیست.

My cousin Gina stays connected. She finds time to  take walks, and she greets people along the way.  

پسر عموی من جینا در ارتباط است. او زمانی را برای قدم زدن پیدا می‌کند و در طول راه با مردم احوالپرسی می‌کند.

She also knows it's important to keep her  mind active, so she's been taking organ  

او همچنین می‌داند که فعال نگه داشتن ذهنش مهم است ، بنابراین در حال گذراندن دوره‌های آموزشی اعضای بدن است

lessons. She already plays the accordion,  but now she's learning to play the organ.  

. او قبلاً آکاردئون می‌نواخت، اما اکنون نواختن ارگ را یاد می‌گیرد.

Find time to take walks. This is an example of  a noun followed by an infinitive. Here are other  

زمانی را برای پیاده روی پیدا کنید. این نمونه‌ای از اسمی است که با یک مصدر دنبال می‌شود. در اینجا اسامی دیگر وجود دارد

nouns that are followed by infinitives. The nouns  appear in different positions within the sentence,  

که پس از آنها مصدر آمده است. اسم‌ها در موقعیت‌های مختلفی در جمله ظاهر می‌شوند،

but the infinitives always complete the  meaning of the noun that they follow.

اما مصدرها همیشه معنای اسمی را که دنبال می‌کنند کامل می‌کنند.

Gina has the ability to see the positive  side. I'm happy that I've had the chance to  

جینا این توانایی را دارد که جنبه مثبت را ببیند . خوشحالم که این شانس را داشتم که

play the accordion with Gina. Her conscious  choice to stay active keeps her mind sharp.

با جینا آکاردئون بزنم. انتخاب آگاهانه او برای فعال ماندن ذهن او را تیز نگه می دارد.

My desire to follow her example  is genuine. There's always an  

تمایل من برای پیروی از الگوی او واقعی است. همیشه

opportunity to learn from our elders.

فرصتی برای یادگیری از بزرگانمان وجود دارد.

Gina has always had a good memory. In fact,  she plays most songs from memory. In contrast,  

جینا همیشه حافظه خوبی داشته است. در واقع، او بیشتر آهنگ‌ها را از حافظه پخش می‌کند. در مقابل،

I need to read music. I have trouble  memorizing. For Gina, it's easy to memorize.  

من باید موسیقی بخوانم. من در حفظ کردن مشکل دارم. برای جینا، حفظ کردن آن آسان است.

Let's pause for a moment and think about how my  last sentence could be reworded. For Gina, it's  

بیایید لحظه‌ای مکث کنیم و به این فکر کنیم که آخرین جمله‌ام چگونه می‌تواند بازنویسی شود. برای جینا،

easy to memorize. I could place "For Gina" after  the adjective. It's easy for Gina to memorize.  

حفظ کردن آن آسان است. می‌توانم «برای جینا» را بعد از صفت قرار دهم . حفظ کردن آن برای جینا آسان است.

What's the true subject of the sentence?  It's not IT. IT is a placeholder.  

موضوع واقعی جمله چیست؟ این IT نیست. فناوری اطلاعات جایگاهی است. می‌توانم

I could say, "To memorize is easy for Gina," but  it doesn't sound like everyday English, does it?  

بگویم، "به خاطر سپردن برای جینا آسان است"، اما مانند انگلیسی روزمره به نظر نمی‌رسد، درست است؟

That's because infinitives can be subjects,  but then the sentence sounds quite formal.  

این به این دلیل است که مصدرها می توانند موضوع باشند، اما جمله کاملاً رسمی به نظر می رسد.

A more common pattern is to put  IT at the front of the sentence  

یک الگوی رایج تر این است که IT را در جلوی جمله قرار دهید

and then have an infinitive follow an adjective:  it's easy for Gina to play without reading music.

و سپس یک صفت مصدر را دنبال کنید: برای جینا آسان است که بدون خواندن موسیقی بنوازد.

It's fun to spend time with my cousin. It's  nice to catch up with her over the phone.

وقت گذرانی با پسر عمویم لذت بخش است. خوب است که از طریق تلفن با او تماس بگیریم.

How would you finish these sentences?  Put your answers in the comments.

چگونه این جملات را تمام می کنید؟ پاسخ های خود را در نظرات قرار دهید.

To recap so far, we've seen how infinitives can be  subjects, direct objects, and subject complements  

برای جمع‌بندی تا اینجا، دیدیم که چگونه مصدرها می‌توانند به دنبال یک فعل پیوند دهنده ، فاعل، مفعول مستقیم، و مکمل فاعل باشند

following a linking verb. We've  also seen how infinitives can follow  

. ما همچنین دیده‌ایم که چگونه مصدرها می‌توانند از

nouns and adjectives, which are other  ways infinitives function as complements.  

اسم‌ها و صفت‌ها پیروی کنند، که روش‌های دیگری هستند که مصدرها به عنوان مکمل عمل می‌کنند.

Infinitives are also used in combination with  TOO and ENOUGH. Remember how I talked about  

مصدرها نیز در ترکیب با TOO و ENOUGH استفاده می‌شوند. یادتان هست که چگونه درباره

first and second cousins? Gina, by the way,  is my first cousin once removed. Like I said,  

پسرعموی اول و دوم صحبت کردم؟ اتفاقاً، جینا، اولین پسر عموی من است که یک بار حذف شده است. همانطور که گفتم،

if that's too much to grasp at this moment, you  can watch my other lesson on extended family.  

اگر در این لحظه قابل درک نیست، می‌توانید درس دیگر من در مورد خانواده بزرگ را تماشا کنید. به

You'll remember that TOO has a negative meaning.  There's more than you want, and that's a problem:  

یاد خواهید آورد که TOO معنای منفی دارد. بیشتر از آنچه می خواهید وجود دارد، و این یک مشکل است:

too much information to grasp,  too confusing to understand.

اطلاعات زیادی برای درک، بیش از حد گیج کننده برای درک.

ENOUGH is positive. The  amount or degree is all right.

به اندازه کافی مثبت است. مقدار یا مدرک کاملاً درست است.

Clear enough to understand.

آنقدر واضح است که بفهمد.

So, the infinitives complete the meaning  of these phrases with TOO and ENOUGH.

بنابراین، مصدرها معنای این عبارات را با TOO و ENOUGH کامل می کنند. آیا

Isn't it amazing how many ways we use infinitives?  

این شگفت انگیز نیست که ما چند راه از مصدر استفاده می کنیم؟

Well, if you've watched my lesson on noun clauses,  you'll know that we can reduce or shorten embedded  

خوب، اگر درس من در مورد جملات اسمی را تماشا کرده باشید، می‌دانید که می‌توانیم

questions with the help of infinitives -- if  they express the meaning of "should" or "could."

سؤالات تعبیه‌شده   را با کمک مصدرها کاهش یا کوتاه کنیم -- اگر آنها معنای «باید» یا «می‌تواند» را بیان کنند.

Gina and my grandfather taught me how to  play a couple of songs on the accordion.

جینا و پدربزرگم به من یاد دادند که چگونه چند آهنگ روی آکاردئون بنوازم.

Gina always knows where to go  to buy good clothes on sale.

جینا همیشه می‌داند برای خرید لباس‌های خوب در فروش به کجا مراجعه کند. در

Here's a final use of infinitives.  

اینجا آخرین استفاده از مصدرها آمده است.

I'm willing to travel 500 miles to see Gina  and her daughter (my second cousin, Diane).

من حاضرم 500 مایل سفر کنم تا جینا و دخترش (پسر عموی دومم، دایان) را ببینم.

So, we already talked about adjective +  infinitive combinations like "willing to travel."  

بنابراین، قبلاً در مورد ترکیب‌های صفت + مصدر مانند "میل به سفر" صحبت کردیم.

The other infinitive is "to see." I'm  explaining why I'm willing to travel.  

مصدر دیگر «دیدن» است. دارم توضیح می‌دهم که چرا حاضرم سفر کنم.

What would be the purpose of traveling?  To see Gina and my second cousin, Diane.  

هدف از سفر چه خواهد بود؟ برای دیدن جینا و پسر عموی دومم دایان.

What I'm really saying is that I'm willing  to travel in order to see my cousins.

چیزی که من واقعاً می گویم این است که برای دیدن پسرعموهایم حاضرم  سفر کنم.

This is an example of an infinitive of purpose.  We use "in order to" when we explain a reason.  

این نمونه ای از مصدر هدف است. وقتی دلیلی را توضیح می دهیم از «به منظور» استفاده می کنیم. می‌توانیم از

We can use the full form "in order to visit"  

فرم کامل «به منظور بازدید»

or simply "to visit" (the infinitive),  and the purpose is understood.

یا به سادگی «بازدید» (مصدر)،  استفاده کنیم و هدف مشخص شود.

Complete my sentences with infinitives of purpose.

جملات من را با مصدرهای هدف کامل کنید.

At some point, you may wonder how to  choose between infinitives and gerunds  

در برخی مواقع، ممکن است تعجب کنید که چگونه بین مصدرها و حروندها انتخاب کنید،

because they both can be used as  subjects, direct objects, and complements.

زیرا هر دو می‌توانند به عنوان موضوع، مفعول مستقیم و مکمل استفاده شوند.

Well, remember that gerunds are more  common as subjects, and as you've seen,  

خوب، به یاد داشته باشید که حروف به‌عنوان موضوع رایج‌تر هستند، و همانطور که دیدید،

infinitives can express a purpose. And in  general, infinitives can express intention.

مصدرها می‌توانند هدفی را بیان کنند. و به طور کلی، مصدرها می توانند قصد را بیان کنند.

My dream is to travel around the world.

رویای من سفر به دور دنیاست.

My hope is to learn another language.

امیدوارم زبان دیگری یاد بگیرم.

And as mentioned, there are many  combinations with infinitives.  

و همانطور که گفته شد، ترکیب‌های زیادی با مصدر وجود دارد.

This is how vocabulary and grammar work together.  

واژگان و گرامر اینگونه با هم کار می کنند.

You need to know, for example, that the noun  and verb "promise" combine with an infinitive.

برای مثال، باید بدانید که اسم و فعل «promise» با یک مصدر ترکیب می‌شوند.

I made a promise to visit again  soon. I promise to visit soon.

قول دادم به زودی دوباره به آنجا سر بزنم. قول میدم به زودی سر بزنم

Some verbs can take an infinitive or a  gerund as the object, and it doesn't make a  

برخی از افعال می توانند مصدر یا جرون را به عنوان مفعول در نظر بگیرند، و این

difference in meaning. Gina continues to play her  accordion. Gina continues playing her accordion.

تفاوتی در معنا ایجاد نمی کند. جینا به نواختن آکاردئون خود ادامه می دهد . جینا به نواختن آکاردئون خود ادامه می دهد.

She started to take organ lessons.  She started taking organ lessons.

او شروع به خواندن دروس اندام کرد. او شروع به خواندن دروس اندام کرد.

Other verbs in this category are:  begin, can't stand, like, love, hate,  

سایر افعال این دسته عبارتند از: شروع، نمی توانم تحمل کنم، دوست دارم، دوست دارم، متنفرم،

prefer. However, other verbs can be followed  by either a gerund or an infinitive,  

ترجیح می دهم. با این حال، افعال دیگر را می‌توان با یک جرون یا مصدر دنبال کرد

and there is a difference in meaning. Here's  an example, I'll try to visit them this summer.  

و در معنا تفاوت وجود دارد. در اینجا یک مثال است، من سعی خواهم کرد تابستان امسال از آنها بازدید کنم.

This means I'll attempt to visit,  but maybe it won't work out.

این بدان معناست که من سعی خواهم کرد بازدید کنم، اما ممکن است نتیجه نگیرد. آیا

Have you ever tried polka dancing? It's fun.

تا به حال رقص پولکا را امتحان کرده اید؟ خوش می گذرد.

I'm talking about experiencing something so  that you can decide if you like it or not.  

من در مورد تجربه چیزی صحبت می کنم تا بتوانید تصمیم بگیرید که آیا آن را دوست دارید یا نه. برای تکمیل جمله،

Choose a gerund or an infinitive  to complete the sentence.

یک جیروند یا مصدر انتخاب کنید .

One. I appreciate having someone like Gina  to talk to Two. Gina refuses to slow down.  

یکی من از داشتن شخصی مانند جینا برای صحبت با Two خوشحالم. جینا از کاهش سرعت خودداری می کند.

Three. I miss playing the accordion with her.

سه. دلم برای آکاردئون زدن باهاش ​​تنگ شده

For more practice, you can watch my other  lessons on gerunds and infinitives. I'll put  

برای تمرین بیشتر، می‌توانید سایر درس‌های من درباره حروف و مصدر را تماشا کنید.

the links in the video description. Okay, so we've  covered different uses of infinitives: subjects,  

پیوندها را در توضیحات ویدیو قرار خواهم داد. بسیار خوب، بنابراین ما کاربردهای مختلف مصدرها را پوشش داده‌ایم: موضوعات،

direct objects, complements, and infinitives of  purpose. But we've only talked about two forms:  

اشیاء مستقیم، مکمل‌ها و مصدرهای هدف. اما ما فقط در مورد دو شکل صحبت کردیم:

infinitives and negative infinitives. There  are other forms. There's a progressive form.  

مصدرها و مصدرهای منفی. اشکال دیگری نیز وجود دارد. یک شکل مترقی وجود دارد.

Some call it a continuous  infinitive. It uses the ending -ing.

برخی آن را مصدر پیوسته می نامند . از پایان -ing استفاده می کند.

Just know that TO BE + a present  participle expresses an unfinished  

فقط بدانید که TO BE + یک جزء حال، یک

action or an action in progress. Gina is lucky  to be driving at her age. She's a good driver.

عمل ناتمام یا یک عمل در حال انجام را بیان می کند. جینا خوش شانس است که در سن خودش رانندگی می کند. او راننده خوبی است

Help me finish the rest of these sentences.

کمکم کنید تا بقیه این جملات را تمام کنم.

She's happy to be living independently.

او خوشحال است که مستقل زندگی می کند.

She appears to be doing well for 93 and a half.  

به نظر می رسد که او در سال 93 و نیم خوب است.

I never expect her to be sleeping when I call.  She's usually awake and active or not home.

هیچوقت انتظار ندارم وقتی زنگ میزنم بخوابه. او معمولاً بیدار و فعال است یا در خانه نیست.

If you've watched my lesson on gerunds,  you'll know that we have passive and  

اگر درس من را در مورد پیروندها تماشا کرده باشید، خواهید دانست که ما پیروان غیرفعال و

perfect gerunds. Well, guess what? We have  passive and perfect forms of infinitives.

کامل داریم. خوب حدس بزن چی؟ ما اشکال غیرفعال و کامل مصدرها را داریم.

It's wonderful to be blessed with good genes.  

این فوق العاده است که دارای ژن های خوب باشید.

Gina's mother, my great  aunt, also lived a long life.

مادر جینا، عمه بزرگ من ، نیز عمر طولانی داشت.

The passive form of an infinitive  is TO BE + the past participle.

شکل مفعول مصدر TO BE + فعل ماضی است.

Form passive infinitives with me.

مصدرهای غیرفعال را با من تشکیل دهید.

It's not unusual for Gina to be invited to play  somewhere in town. What more needs to be said?

غیرعادی نیست که جینا برای بازی در جایی در شهر دعوت شود. چه چیز بیشتر لازم است گفته شود؟

It's true that Gina gets  invited to perform sometimes.  

درست است که جینا گاهی برای اجرا دعوت می‌شود.

Isn't that great? Quite a number of people  are lucky to have heard her play live.

این عالی نیست؟ تعداد زیادی از مردم خوش شانس هستند که پخش زنده او را شنیده اند.

They are lucky because at some point  in the past they heard her play live.

آنها خوش شانس هستند زیرا در مقطعی در گذشته، پخش زنده او را شنیدند.

The perfect infinitive or past infinitive  uses TO HAVE + the past participle,  

مصدر کامل یا مصدر گذشته از TO HAVE + فعل ماضی،   استفاده می‌کند

and it refers to an earlier point  in time, earlier than the main verb.

و به نقطه‌ای زودتر از زمان، زودتر از فعل اصلی اشاره دارد.

Truthfully, we don't often use this perfect form,  

راستش، ما اغلب از این شکل کامل، از

this past form, but I want you to be  able to recognize it and understand it.

این شکل گذشته استفاده نمی‌کنیم، اما می‌خواهم بتوانید آن را تشخیص دهید و درک کنید. در

Here's a final quiz to see what you remember and  

اینجا یک آزمون نهایی وجود دارد تا ببینید چه چیزی را به خاطر می‌آورید و

if you're familiar with other  rules concerning infinitives.

آیا با سایر قوانین مربوط به مصدرها آشنا هستید یا خیر.

One. Which phrases have infinitives?

یکی کدام عبارات مصدر هستند؟

Two. Where's the negative infinitive?

دو مصدر منفی کجاست؟

Three. Where's the passive infinitive?

سه. مصدر مفعول کجاست؟

Four. Where's the perfect  infinitive, meaning the past form?

چهار مصدر کامل به معنای شکل گذشته کجاست؟

Five. Where's the infinitive of purpose?

پنج. مصدر هدف کجاست؟

Six. Which sentence sounds more natural?

شش کدام جمله طبیعی تر به نظر می رسد؟

Neither sentence is really wrong, but B  sounds more natural to my ears. You don't  

هیچکدام از جمله ها واقعا اشتباه نیستند، اما B در گوش من طبیعی تر به نظر می رسد.

have to repeat TO when we create  a pair or a list of infinitives.

وقتی جفت یا فهرستی از مصدرها را ایجاد می‌کنیم، مجبور نیستید TO را تکرار کنید.

Seven. Which sentence is correct?

هفت. کدام جمله صحیح است؟

Both are correct. The verb "help" allows  us to use the infinitive or the base verb.  

هر دو صحیح هستند. فعل "help" به ما اجازه می دهد از مصدر یا فعل پایه استفاده کنیم.

The base verb is what some would call a "bare  infinitive" because it doesn't have "to."

فعل پایه چیزی است که برخی آن را "مصدر برهنه" می نامند زیرا "to" ندارد.

Eight. Which sentence is correct?

هشت کدام جمله صحیح است؟

I believe both are acceptable. We normally  don't split in infinitive in formal English  

من معتقدم هر دو قابل قبول هستند. ما معمولاً در انگلیسی رسمی

and particularly in writing, but it's more  acceptable to do this in everyday English.  

و به‌ویژه در نوشتار به مصدر تقسیم نمی‌کنیم، اما انجام این کار در انگلیسی روزمره قابل قبول‌تر است.

Sentence A is what you'd likely hear in  spoken English. B is a bit more formal.

جمله A همان چیزی است که احتمالاً در انگلیسی گفتاری می شنوید. B کمی رسمی تر است.

We'll end here. That's all for now, but I hope  to see you again soon. Please like and share  

ما اینجا تمام می کنیم. فعلاً همین است، اما امیدوارم به زودی دوباره شما را ببینم. لطفاً

the video if you found the lesson useful. As  always, thanks for watching and happy studies!

اگر این درس را مفید یافتید، ویدیو را لایک کنید و به اشتراک بگذارید. مثل همیشه، برای تماشا و مطالعه‌های شاد متشکریم!

Follow me on Facebook, Twitter, and  Instagram. Why not join me on Patreon?  

من را در فیس بوک، توییتر و اینستاگرام دنبال کنید . چرا به من در Patreon ملحق نمی شوید؟

And don't forget to subscribe on YouTube.

و فراموش نکنید که در یوتیوب مشترک شوید.