Let's Read Aesop's Fables - The Frogs and the Ox

The Frogs and the Ox.

قورباغه ها و گاو.

An ox came down to a reedy pool to drink.  As he splashed heavily into the water,  

یک گاو برای نوشیدن به حوض نی فرود آمد. همانطور که او به شدت به داخل آب پاشید،

he crushed a young frog into the  mud. The old frog soon missed the  

قورباغه جوانی را در گل له کرد. قورباغه پیر خیلی زود دلتنگ

little one and asked his brothers  and sisters what had become of him.

کوچولو شد و از برادران و خواهرانش پرسید که چه بلایی سرش آمده است.

"A great big monster," said one of them, "stepped  on little brother with one of his huge feet."

یکی از آنها گفت: "هیولای بزرگ بزرگ، با یکی از پاهای بزرگش روی برادر کوچک قدم گذاشت."

"Big was he," said the old frog, puffing  herself up. "Was he as big as this?"

قورباغه پیر در حالی که خود را پف کرد گفت: "بزرگ بود ." "به این بزرگی بود؟"

"Oh much bigger!" they cried.

"اوه خیلی بزرگتر!" آنها گریه کردند.

The frog puffed up still more.

قورباغه بیشتر پف کرد. او گفت:

"He could not have been  bigger than this," she said.

"او نمی توانست بزرگتر از این باشد."

But the little frogs all declared  that the monster was much much bigger,  

اما قورباغه‌های کوچولو همگی اعلام کردند که هیولا بسیار بزرگ‌تر است،

and the old frog kept puffing herself out  more and more until all at once she burst.

و قورباغه پیر بیشتر و بیشتر خودش را پف می‌کرد تا اینکه یکدفعه ترکید.

Every fable has a lesson, a  moral. What's the moral of  

هر افسانه ای درسی دارد، یک اخلاقی. اخلاقیات

this story? Write what you think it  is in the comments. Then check the  

این داستان چیست؟ آنچه را که فکر می کنید در نظرات بنویسید. سپس

video description where you'll also  find some helpful vocabulary notes.

توضیحات ویدیو را بررسی کنید که در آن یادداشت‌های واژگان مفیدی نیز پیدا خواهید کرد.