LEARN 150 COMMON IDIOMS To Sound Fluent In English

872,388 views ・ 2023-02-27

JForrest English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Today you're going to learn 150 common idioms that native speakers use.
0
49
6730
امروز می خواهید 150 اصطلاح رایجی را یاد بگیرید که گویشوران بومی از آنها استفاده می کنند. بیا
00:06
Let's get started.
1
6779
1120
شروع کنیم.
00:07
To play something by ear.
2
7899
3261
بازی کردن چیزی با گوش.
00:11
This is when you make a decision in the moment rather than planning in
3
11160
4959
این زمانی است که به جای برنامه ریزی از
00:16
advance.
4
16119
1021
قبل، در لحظه تصمیم می گیرید.
00:17
So let's say you're talking about your weekend and your husband or your friend says,
5
17140
4680
بنابراین فرض کنید در مورد تعطیلات آخر هفته خود صحبت می کنید و شوهرتان یا دوستتان می گویند،
00:21
What do you want to do this weekend?
6
21820
2280
این آخر هفته چه کاری می خواهید انجام دهید؟
00:24
And you might say, let's play it by ear.
7
24100
3740
و ممکن است بگویید، بیایید آن را با گوش بازی کنیم.
00:27
Let's decide
8
27840
1000
بیایید
00:28
as the weekend happens, not in advance.
9
28840
3060
همانطور که آخر هفته اتفاق می افتد تصمیم بگیریم، نه از قبل.
00:31
Let's play it by ear.
10
31900
1409
بیایید آن را با گوش بازی کنیم.
00:33
To be all ears.
11
33309
2430
همه گوش بودن
00:35
We use this to
12
35739
1000
ما از این استفاده می کنیم تا
00:36
say that you're ready to listen and you're paying full attention.
13
36739
6071
بگوییم که شما آماده گوش دادن هستید و کاملاً توجه دارید.
00:42
So let's say you tell your boss
14
42810
1880
بنابراین فرض کنید به رئیس خود می گویید که
00:44
you want to discuss something important about the project and your boss replies, I'm all
15
44690
6209
می خواهید در مورد موضوع مهمی در مورد پروژه بحث کنید و رئیس شما پاسخ می دهد، من همه
00:50
ears.
16
50899
1000
گوش هستم.
00:51
I'm
17
51899
1000
من
00:52
all ears.
18
52899
1000
سراپا گوشم.
00:53
To wake up on the wrong side of the bed.
19
53899
2890
برای بیدار شدن در سمت اشتباه تخت.
00:56
This is a great one.
20
56789
1480
این یکی عالی است.
00:58
We've all done this.
21
58269
1431
همه ما این کار را کرده ایم.
00:59
It's when you wake up in a bad mood.
22
59700
2890
زمانی است که با حال بد از خواب بیدار می شوید.
01:02
You wake up grumpy.
23
62590
2319
با عبوس از خواب بیدار میشی
01:04
So let's say you wake up, you go in the
24
64909
2261
پس فرض کن از خواب بیدار شدی، به آشپزخانه رفتی
01:07
kitchen, and your wife your husband says, Oh hi honey, how are you?
25
67170
4670
، و همسرت شوهرت گفت، سلام عزیزم، خوبی؟ آیا
01:11
Would you like some coffee?
26
71840
1020
قهوه میل دارید؟
01:12
What do you want for breakfast?
27
72860
1770
برای صبحانه چی میخوای؟
01:14
And you're grumpy.
28
74630
1559
و تو عبوس هستی
01:16
Ah, I don't care.
29
76189
2081
آه، من اهمیتی نمی دهم.
01:18
Where's my phone?
30
78270
1639
گوشی من کجاست؟
01:19
And you're being grumpy.
31
79909
1000
و شما بدخلق هستید
01:20
Well, then your wife or husband can say, Well, someone woke up on
32
80909
4491
خب، پس زن یا شوهرت می‌توانند بگویند، خوب، یکی در
01:25
the wrong side of the bed.
33
85400
1650
سمت اشتباه تخت از خواب بیدار شد.
01:27
And that's just to let you know you're being grumpy.
34
87050
3390
و این فقط برای این است که به شما بفهماند بدخلق هستید.
01:30
To wing something.
35
90440
2520
بال زدن چیزی
01:32
When you wing something, you perform a speech or presentation without planning in advance.
36
92960
8680
وقتی چیزی را بال می‌دهید، بدون برنامه‌ریزی از قبل، سخنرانی یا ارائه‌ای را انجام می‌دهید.
01:41
So you definitely don't want to wing your IELTS exam, right?
37
101640
5740
پس قطعاً نمی‌خواهید در آزمون آیلتس خود شرکت کنید، درست است؟
01:47
To make a mountain out of a molehill.
38
107380
4060
ساختن کوه از تپه خال.
01:51
A molehill is really small.
39
111440
2250
خال خال واقعا کوچک است.
01:53
A mountain is really big.
40
113690
2219
یک کوه واقعا بزرگ است.
01:55
So it's when you take a minor problem or
41
115909
2901
بنابراین زمانی است که شما یک مشکل یا مسئله جزئی را در نظر می گیرید
01:58
issue and you make it seem really serious or severe.
42
118810
5669
و آن را واقعاً جدی یا شدید جلوه می دهید .
02:04
So let's say you got one question wrong
43
124479
2871
بنابراین بیایید فرض کنیم که یک سوال را
02:07
on a test and you're acting like it's extremely serious.
44
127350
5359
در یک آزمون اشتباه کردید و طوری رفتار می کنید که به شدت جدی است.
02:12
Someone could say, don't make a mountain
45
132709
2351
یکی میتونه بگه
02:15
out of a molehill.
46
135060
1679
از خال کوهی درست نکن.
02:16
They're letting you know, it's really not that bad.
47
136739
3051
آنها به شما اطلاع می دهند، واقعاً آنقدرها هم بد نیست.
02:19
To be at a crossroads.
48
139790
2490
بر سر دوراهی قرار گرفتن
02:22
This is when you have to make a really important decision that could impact your life.
49
142280
7599
این زمانی است که شما باید یک تصمیم واقعا مهم بگیرید که می تواند زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد. فرض کنید 10 سال است که
02:29
Let's say you've been a graphic designer for 10 years, but you're considering going back
50
149879
5561
طراح گرافیک بوده اید ، اما به فکر بازگشت
02:35
to school
51
155440
1000
به مدرسه
02:36
and changing careers and becoming a lawyer or a teacher.
52
156440
5469
و تغییر شغل و تبدیل شدن به یک وکیل یا معلم هستید.
02:41
So you might say, I'm not sure
53
161909
2041
بنابراین ممکن است بگویید، من مطمئن نیستم
02:43
if I want to be a graphic designer anymore.
54
163950
2520
که دیگر می خواهم یک طراح گرافیک باشم.
02:46
I'm at a crossroads.
55
166470
2159
من سر دوراهی هستم
02:48
Because that decision
56
168629
1701
زیرا این تصمیم بر
02:50
will impact your life.
57
170330
2379
زندگی شما تأثیر می گذارد.
02:52
To rain cats and dogs.
58
172709
2711
باران گربه و سگ.
02:55
This is when it rains heavily.
59
175420
2800
این زمانی است که باران شدید می بارد.
02:58
So let's say your friend
60
178220
1849
پس فرض کنید دوستتان
03:00
in a different city asks you, Oh, did it rain last night?
61
180069
4090
در شهر دیگری از شما می پرسد، اوه، آیا دیشب باران بارید ؟
03:04
And it did.
62
184159
1000
و این کار را کرد.
03:05
It rains heavily.
63
185159
1601
باران شدیدی می بارد.
03:06
You can say,
64
186760
1039
می توان گفت،
03:07
yeah, it rained cats and dogs!
65
187799
3970
بله، باران گربه و سگ بارید! بالای
03:11
To be on top of the world.
66
191769
2470
سر دنیا بودن.
03:14
This is when you're really really happy.
67
194239
3031
این زمانی است که شما واقعاً خوشحال هستید.
03:17
So
68
197270
1000
بنابراین
03:18
let's say you got a new promotion.
69
198270
1639
بیایید بگوییم که شما یک ترفیع جدید دریافت کرده اید.
03:19
You can say, I'm on top of the world!
70
199909
3000
می توان گفت، من در اوج دنیا هستم!
03:22
To give someone the cold
71
202909
2291
دادن شانه سرد به کسی
03:25
shoulder.
72
205200
1480
03:26
This is when you ignore someone, and you ignore someone on purpose, usually because
73
206680
5309
این زمانی است که شما کسی را نادیده می گیرید و عمداً کسی را نادیده می گیرید، معمولاً به این دلیل که
03:31
you're mad at them or annoyed with them.
74
211989
2661
از دست او عصبانی هستید یا از دست او عصبانی هستید.
03:34
They did something wrong or something to irritate you.
75
214650
4070
آنها کاری اشتباه کردند یا کاری کردند که شما را عصبانی کنند .
03:38
So let's say your husband or your wife is ignoring you.
76
218720
5210
پس فرض کنید شوهر یا همسرتان شما را نادیده می گیرد.
03:43
You might say, why are you giving me the cold
77
223930
3259
ممکن است بگویید چرا کتف سرد را به من می دهید
03:47
shoulder?
78
227189
1000
؟
03:48
It's another way of asking, why are you mad at me?
79
228189
3800
این یک راه دیگر برای پرسیدن است، چرا با من عصبانی هستید؟
03:51
What did I do wrong?
80
231989
1431
من چه اشتباهی کردم؟
03:53
Why are
81
233420
1000
چرا به
03:54
you giving me the cold shoulder?
82
234420
1630
من کتف سرد می دهی؟
03:56
To sit on the fence.
83
236050
2939
برای نشستن روی حصار
03:58
This is when you delay making a decision,
84
238989
4121
این زمانی است که تصمیم گیری را به تاخیر می اندازید،
04:03
usually because that decision is difficult.
85
243110
4340
معمولاً به این دلیل که آن تصمیم دشوار است.
04:07
And you don't want to make it.
86
247450
1980
و شما نمی خواهید آن را بسازید.
04:09
For example,
87
249430
1000
مثلا
04:10
I asked my boss for a promotion, but he's sitting on the fence.
88
250430
5700
من از رئیسم ترفیع خواستم اما او روی حصار نشسته است.
04:16
So he won't answer me.
89
256130
1051
پس او جواب من را نمی دهد.
04:17
He won't say
90
257181
1000
نه می گوید
04:18
yes, he won't say no.
91
258181
1338
بله، نه نمی گوید.
04:19
He keeps just saying, oh I need to think about it.
92
259519
3021
او مدام می گوید، اوه، باید در مورد آن فکر کنم.
04:22
I'll get back to you.
93
262540
2159
من به شما برمی گردم.
04:24
He's sitting on the fence.
94
264699
2151
او روی حصار نشسته است.
04:26
To hit the nail on the head.
95
266850
3470
برای زدن میخ به سر.
04:30
This is when you
96
270320
1790
این زمانی است که شما
04:32
accurately explain a problem or a situation.
97
272110
5520
یک مشکل یا موقعیت را به طور دقیق توضیح می دهید.
04:37
For example, you hit the nail on the head
98
277630
3870
مثلاً
04:41
when you said we needed to reduce our costs.
99
281500
4940
وقتی می‌گویید باید هزینه‌هایمان را کم کنیم، میخ به سر می‌کوبید.
04:46
So you explain the situation accurately.
100
286440
3650
پس شرایط را دقیق توضیح می دهید.
04:50
To
101
290090
1000
04:51
be as fit as a fiddle.
102
291090
1970
به تناسب کمانچه.
04:53
This simply means you feel great, you have good health, you're in good shape.
103
293060
6160
این به سادگی به این معنی است که شما احساس خوبی دارید، از سلامتی خوبی برخوردار هستید، در وضعیت خوبی هستید.
04:59
So maybe you can say, since I changed my diet and I'm eating more fruits and vegetables,
104
299220
6810
پس شاید بتوانید بگویید، از آنجایی که رژیم غذایی ام را تغییر دادم و میوه و سبزیجات بیشتری می خورم،
05:06
I feel as fit as a fiddle.
105
306030
4120
به اندازه یک کمانچه احساس تناسب اندام می کنم.
05:10
This is a great one, to get something out of your system.
106
310150
6340
این یک برنامه عالی است، برای به دست آوردن چیزی از سیستم شما.
05:16
This is when you do something or you try something simply so you can move on.
107
316490
8490
این زمانی است که شما کاری را انجام می دهید یا کاری را به سادگی امتحان می کنید تا بتوانید ادامه دهید.
05:24
For example, let's say
108
324980
2499
به عنوان مثال، فرض کنید
05:27
you've been talking about going skydiving for years.
109
327479
4891
شما سال ها در مورد چتربازی صحبت می کنید .
05:32
And years.
110
332370
1010
و سالها
05:33
You research it.
111
333380
1520
شما در مورد آن تحقیق کنید.
05:34
You look at
112
334900
1000
شما به
05:35
different website.
113
335900
1660
وب سایت های مختلف نگاه می کنید.
05:37
You talk to people about it.
114
337560
2109
شما در مورد آن با مردم صحبت می کنید.
05:39
But you've never actually done it.
115
339669
2591
اما شما هرگز این کار را انجام نداده اید.
05:42
Someone might
116
342260
1000
ممکن است کسی
05:43
say, just go skydiving so you can get it out of your system.
117
343260
5260
بگوید، فقط به چتربازی بروید تا بتوانید آن را از سیستم خود خارج کنید.
05:48
So once you do it, you can stop
118
348520
2080
بنابراین هنگامی که آن را انجام دادید، می توانید
05:50
researching it.
119
350600
1430
تحقیق در مورد آن را متوقف کنید. دیگر به
05:52
Stop looking it up.
120
352030
1400
دنبال آن نباش
05:53
And just move on already.
121
353430
2360
و فقط از قبل ادامه دهید.
05:55
I like this one.
122
355790
2580
من این یکی را دوست دارم.
05:58
Speak of the devil.
123
358370
1440
سخنی از شیطان.
05:59
Speak of the devil.
124
359810
1199
سخنی از شیطان.
06:01
This sounds negative, because of devil, but it's not at all.
125
361009
4061
این به دلیل شیطان منفی به نظر می رسد، اما اصلا اینطور نیست.
06:05
This
126
365070
1000
این زمانی
06:06
is used when you're talking about someone and they appear exactly as you're talking
127
366070
7650
استفاده می شود که شما در مورد کسی صحبت می کنید و دقیقاً همانطور که شما
06:13
about them.
128
373720
1060
در مورد او صحبت می کنید ظاهر می شود.
06:14
This has happened right?
129
374780
1470
این اتفاق افتاده است؟
06:16
Let's say you're talking to a friend about your mutual friend,
130
376250
5190
فرض کنید با یک دوست در مورد دوست مشترک خود،
06:21
Bob.
131
381440
1000
باب، صحبت می کنید.
06:22
And you're talking about Bob.
132
382440
1000
و شما در مورد باب صحبت می کنید.
06:23
Oh, is Bob going to come to the party?
133
383440
1830
اوه، آیا باب قرار است به مهمانی بیاید؟
06:25
Oh, I'm not sure,
134
385270
1100
اوه، مطمئن نیستم،
06:26
I haven't talked to Bob.
135
386370
1570
من با باب صحبت نکرده ام.
06:27
And then your phone rings and guess what, it's Bob!
136
387940
4160
و سپس تلفن شما زنگ می زند و حدس می زنید، باب است!
06:32
And then you can say,
137
392100
1490
و سپس می توانید بگویید،
06:33
speak of the devil.
138
393590
1430
از شیطان صحبت کنید.
06:35
To give someone the benefit of the doubt.
139
395020
3220
بهره بردن از شک به کسی.
06:38
This is when you trust someone
140
398240
2440
این زمانی است که
06:40
when they tell you something.
141
400680
1970
وقتی کسی چیزی به شما می گوید اعتماد می کنید.
06:42
So if a coworker is late and they call you and they say, I'm stuck in
142
402650
4049
بنابراین اگر یکی از همکاران دیر بیاید و به شما زنگ بزند و بگوید من در
06:46
traffic.
143
406699
1701
ترافیک گیر کرده ام.
06:48
Let's give him the benefit of the doubt.
144
408400
3230
بیایید او را از شک بهره مند کنیم.
06:51
Let's trust that he's actually stuck in traffic.
145
411630
4259
بیایید اعتماد کنیم که او واقعاً در ترافیک گیر کرده است.
06:55
No pain, no gain.
146
415889
3041
نابرده رنج گنج میسر نمی شود.
06:58
This is a classic one.
147
418930
2030
این یک کلاسیک است. از
07:00
This is used to say that if you want results,
148
420960
3290
این جمله استفاده می شود که اگر می خواهید نتیجه،
07:04
real results, you have to be willing to work hard and get uncomfortable.
149
424250
5910
نتایج واقعی داشته باشید، باید مایل باشید سخت کار کنید و ناراحت شوید.
07:10
So I might say,
150
430160
1000
بنابراین می‌توانم بگویم،
07:11
if you want to improve your public speaking skills, no pain, no gain.
151
431160
4590
اگر می‌خواهید مهارت‌های سخنرانی خود را در جمع بهبود ببخشید ، بدون درد، بدون سود.
07:15
You have to be
152
435750
1000
شما باید
07:16
willing to get uncomfortable.
153
436750
2400
مایل باشید که ناراحت شوید.
07:19
Hang in there.
154
439150
1500
در آنجا بمان
07:20
This is a great one.
155
440650
1320
این یکی عالی است.
07:21
It simply means, don't
156
441970
1550
این به سادگی به این معنی است که
07:23
give up.
157
443520
1070
تسلیم نشوید.
07:24
I know learning a language is hard, but hang in there!
158
444590
4370
من می دانم که یادگیری یک زبان سخت است، اما صبر کنید !
07:28
A penny for your thoughts.
159
448960
2290
یک قرون برای تفکراتت.
07:31
This is used to ask someone what they're thinking.
160
451250
3620
این برای پرسیدن از کسی که به چه فکر می کند استفاده می شود.
07:34
So let's say your friend is just staring out the
161
454870
2850
بنابراین فرض کنید دوست شما فقط از پنجره به بیرون خیره شده است
07:37
window and you probably are wondering what are they thinking about.
162
457720
4620
و شما احتمالاً از خود می‌پرسید که او به چه چیزی فکر می‌کند.
07:42
You can turn to your friend
163
462340
1150
می توانید به دوست خود رجوع کنید
07:43
and say, a penny for your thoughts.
164
463490
2910
و بگویید، یک پنی برای افکارتان.
07:46
It's not rocket science.
165
466400
3030
این علم موشک نیست.
07:49
Rocket science is complicated,
166
469430
2160
علم موشک پیچیده است،
07:51
right?
167
471590
1120
درست است؟
07:52
But if we say it's not rocket science, this means it's not complicated.
168
472710
6130
اما اگر بگوییم علم موشک نیست، این بدان معناست که پیچیده نیست.
07:58
So I could say,
169
478840
1259
بنابراین می توانم بگویم،
08:00
becoming a confident English speaker is not rocket science.
170
480099
4211
تبدیل شدن به یک انگلیسی زبان با اعتماد به نفس، علم موشکی نیست.
08:04
It's not complicated.
171
484310
2009
این پیچیده نیست.
08:06
You just have to
172
486319
1000
شما فقط باید
08:07
practice speaking!
173
487319
1361
صحبت کردن را تمرین کنید!
08:08
To let someone off the hook.
174
488680
2880
برای رها کردن کسی از قلاب.
08:11
This is a great one because it means that you
175
491560
2440
این بسیار عالی است زیرا به این معنی است که شما
08:14
don't punish someone for a mistake or a wrong doing.
176
494000
6069
کسی را به خاطر یک اشتباه یا یک کار اشتباه تنبیه نمی کنید .
08:20
So your boss could say,
177
500069
1891
بنابراین رئیس شما می‌تواند بگوید،
08:21
I know you came in late today, but I'm going to let you off the hook.
178
501960
5310
می‌دانم که امروز دیر آمدید، اما من شما را رها می‌کنم.
08:27
I'm not going to punish you.
179
507270
1780
من تو را مجازات نمی کنم.
08:29
To make a long story short.
180
509050
2860
برای کوتاه کردن یک داستان طولانی.
08:31
This is when you take a long and usually complicated story.
181
511910
5040
این زمانی است که شما یک داستان طولانی و معمولاً پیچیده را در نظر می گیرید .
08:36
And you make it very simple by sharing it briefly.
182
516950
4700
و با اشتراک گذاری مختصر آن را بسیار ساده می کنید .
08:41
So you can say long story short,
183
521650
3750
پس می توانی کوتاه بگوییم،
08:45
we missed our flight.
184
525400
2320
ما پروازمان را از دست دادیم.
08:47
So there's a long story about why you missed your flight.
185
527720
4320
بنابراین یک داستان طولانی در مورد اینکه چرا پرواز خود را از دست دادید وجود دارد .
08:52
But you don't want to explain those details.
186
532040
2480
اما شما نمی خواهید این جزئیات را توضیح دهید.
08:54
You just say, long story short, we missed our flight.
187
534520
4060
شما فقط بگویید، خلاصه، ما پروازمان را از دست دادیم .
08:58
Easy does it.
188
538580
1500
آسان آن را انجام می دهد.
09:00
Easy does it.
189
540080
1100
آسان آن را انجام می دهد.
09:01
This is a way of saying, slow down.
190
541180
3880
این یک راه برای گفتن است، آهسته تر.
09:05
So if your friend
191
545060
1040
بنابراین اگر دوست شما
09:06
is at the gym and they're trying to do too many exercises with too much weight,
192
546100
7260
در باشگاه است و سعی می کند تمرینات زیادی را با وزن زیاد انجام دهد،
09:13
you might say, easy does it.
193
553360
2430
ممکن است بگویید این کار آسان است.
09:15
Slow down.
194
555790
1450
آهسته تر.
09:17
To go back to the drawing board.
195
557240
3210
برای بازگشت به تابلوی نقاشی.
09:20
This is when you need
196
560450
1000
این زمانی است که باید از نو
09:21
to start over and create a new plan or strategy because the first one failed.
197
561450
7380
شروع کنید و یک برنامه یا استراتژی جدید ایجاد کنید زیرا اولین مورد شکست خورد.
09:28
So let's say you
198
568830
1000
بنابراین فرض کنید شما در
09:29
were trying to solve a computer problem.
199
569830
2120
تلاش برای حل یک مشکل کامپیوتری بودید.
09:31
You came up with a strategy.
200
571950
1620
شما به یک استراتژی رسیدید.
09:33
It didn't work.
201
573570
1410
این کار نکرد.
09:34
And then you
202
574980
1000
و سپس می
09:35
can say to your team.
203
575980
1000
توانید به تیم خود بگویید.
09:36
Well, let's go back to the drawing board and try again.
204
576980
4919
خوب، بیایید به تابلوی نقاشی برگردیم و دوباره تلاش کنیم.
09:41
Once in a blue moon.
205
581899
2491
به ندرت.
09:44
This is an event that happens infrequently.
206
584390
4520
این رویدادی است که به ندرت اتفاق می افتد.
09:48
For example, I only see Cara once in a blue moon,
207
588910
5919
به عنوان مثال، من فقط یک بار کارا را در ماه آبی می بینم ،
09:54
not very often.
208
594829
1391
نه اغلب.
09:56
At the drop of a hat.
209
596220
2989
در پایین یک کلاه.
09:59
This is a great one because it means without hesitation or
210
599209
5021
این عالی است زیرا بدون تردید یا
10:04
instantly.
211
604230
1539
فوراً به معنای آن است.
10:05
For example, call me if you need anything and I'll be there at the drop of a hat.
212
605769
7181
به عنوان مثال، اگر به چیزی نیاز دارید، با من تماس بگیرید تا من در آنجا باشم.
10:12
It means I'll come instantly if you need anything.
213
612950
3770
این بدان معناست که اگر چیزی لازم داشتید فوراً می آیم.
10:16
So it's a really nice, reassuring thing to say to
214
616720
3650
بنابراین گفتن به کسی واقعاً خوب و دلگرم کننده است
10:20
someone.
215
620370
1000
.
10:21
To add insult to injury.
216
621370
2970
برای اضافه کردن توهین به جراحت.
10:24
This is when you take a bad situation and it becomes even worse.
217
624340
6030
این زمانی است که شما یک موقعیت بد را قبول می کنید و حتی بدتر می شود.
10:30
So
218
630370
1000
بنابراین
10:31
let's say you're going out on a first date and your date showed up late.
219
631370
5139
فرض کنید برای اولین قرار بیرون می روید و قرارتان دیر ظاهر شد.
10:36
That's already a bad
220
636509
1000
این در حال حاضر یک
10:37
situation.
221
637509
1000
وضعیت بد است.
10:38
But then to add insult to injury, your date forgot his wallet and you had to pay
222
638509
7621
اما پس از آن برای اضافه کردن توهین به جراحت، تاریخ شما کیف پول خود را فراموش کرد و مجبور شدید
10:46
for both of you.
223
646130
1019
برای هر دوی شما پول بپردازید.
10:47
To hit the sack.
224
647149
2011
برای زدن گونی.
10:49
This means to go to bed.
225
649160
2280
این به معنای رفتن به رختخواب است.
10:51
For example, I'm really tired.
226
651440
2400
مثلا من واقعا خسته ام.
10:53
I'm going
227
653840
1000
من می روم به
10:54
to hit the sack.
228
654840
2320
گونی.
10:57
The balls in your court.
229
657160
2239
توپ ها در زمین شما
10:59
This is used when you need to make the next decision
230
659399
4041
این زمانی استفاده می شود که شما باید تصمیم بعدی
11:03
or the next step.
231
663440
1770
یا مرحله بعدی را بگیرید.
11:05
So I might say, we offered her a great promotion.
232
665210
3840
بنابراین می توانم بگویم، ما به او یک ترفیع عالی پیشنهاد دادیم.
11:09
So now the balls in her court.
233
669050
3289
بنابراین اکنون توپ ها در زمین او هستند.
11:12
So it's up to her to decide if she's going to accept the promotion or look for another
234
672339
5931
بنابراین تصمیم با اوست که آیا ترفیع را قبول می کند یا به دنبال شغل دیگری می گردد
11:18
job,
235
678270
1000
11:19
or do something else.
236
679270
2310
یا کار دیگری انجام می دهد.
11:21
To be/go barking up the wrong tree.
237
681580
3410
بودن/رفتن به پارس کردن درخت اشتباه.
11:24
This is when you look in the
238
684990
1460
این زمانی است که شما به
11:26
wrong place or you accuse the wrong person.
239
686450
5170
جای اشتباه نگاه می کنید یا شخص اشتباهی را متهم می کنید.
11:31
For example, if you think I lost your ring,
240
691620
3630
به عنوان مثال، اگر فکر می کنید من حلقه شما را گم کرده ام، در حال
11:35
you're barking up the wrong tree.
241
695250
2800
پارس کردن از درخت اشتباهی هستید.
11:38
You're accusing the wrong person.
242
698050
3590
شما شخص اشتباهی را متهم می کنید.
11:41
To get/have
243
701640
1000
برای به دست آوردن / داشتن
11:42
your ducks in a row.
244
702640
2130
اردک های خود در یک ردیف.
11:44
This is when you're well prepared or well organized for something specific.
245
704770
5400
این زمانی است که شما به خوبی برای چیزی خاص آماده شده اید یا به خوبی سازماندهی شده اید.
11:50
So you might say, the conference was supposed to start 10 minutes ago.
246
710170
4840
بنابراین ممکن است بگویید، کنفرانس قرار بود 10 دقیقه پیش شروع شود.
11:55
They should have gotten
247
715010
1769
آنها باید
11:56
their ducks in a row.
248
716779
1741
اردک های خود را پشت سر هم می گرفتند.
11:58
They should have been organized or prepared.
249
718520
3900
آنها باید سازماندهی یا آماده می شدند.
12:02
To get/have the best of
250
722420
2550
برای به دست آوردن/داشتن بهترین های
12:04
both worlds.
251
724970
1600
هر دو دنیا.
12:06
This is when you enjoy the advantages of two very different things at the same time.
252
726570
8090
این زمانی است که شما از مزایای دو چیز بسیار متفاوت به طور همزمان لذت می برید.
12:14
She works in the city, but she lives in the country.
253
734660
4700
او در شهر کار می کند، اما در کشور زندگی می کند .
12:19
She gets the best of both worlds.
254
739360
3450
او بهترین های هر دو دنیا را بدست می آورد.
12:22
The
255
742810
1000
12:23
lion's share.
256
743810
1279
سهم شیر.
12:25
This is the largest part or most of something.
257
745089
4511
این بزرگترین بخش یا بیشتر چیزی است.
12:29
So you might complain, I did the
258
749600
2849
بنابراین ممکن است شکایت کنید، من
12:32
lion's share of work on this project.
259
752449
4351
سهم شیر را در این پروژه انجام دادم.
12:36
To be on the ball.
260
756800
2150
روی توپ بودن
12:38
This is when you're performing really well.
261
758950
2920
این زمانی است که شما واقعاً عملکرد خوبی دارید.
12:41
Wow, you completed all those reports already.
262
761870
3580
وای، شما قبلاً همه آن گزارش ها را تکمیل کرده اید.
12:45
You're on the ball!
263
765450
1910
شما روی توپ هستید!
12:47
To pull someone's leg.
264
767360
2650
کشیدن پای کسی
12:50
This is when you're joking with someone.
265
770010
3379
این زمانی است که شما با کسی شوخی می کنید.
12:53
So we usually use this to reassure someone you're only
266
773389
3551
بنابراین ما معمولا از این برای اطمینان دادن به کسی که فقط دارید
12:56
joking.
267
776940
1000
شوخی می کنید استفاده می کنیم.
12:57
Don't get upset, I'm just pulling your leg.
268
777940
3990
ناراحت نشو، من فقط پایت را می کشم.
13:01
To pull yourself together.
269
781930
2870
برای جمع کردن خودت
13:04
This is when you
270
784800
1000
این زمانی است که شما
13:05
need to calm down, you regain your composure after being really upset or agitated, angry,
271
785800
7710
نیاز به آرامش دارید، پس از اینکه واقعاً ناراحت یا آشفته، عصبانی و
13:13
annoyed.
272
793510
1000
آزرده هستید، آرامش خود را به دست می آورید.
13:14
And then you calm down.
273
794510
2090
و بعد آرام می شوی.
13:16
So I might say, pull yourself together, it was a false
274
796600
4350
بنابراین ممکن است بگویم، خودت را جمع کن، زنگ خطر اشتباهی بود
13:20
alarm.
275
800950
1000
.
13:21
So the alarm made you really agitated and I'm telling you to calm down.
276
801950
5699
بنابراین زنگ خطر شما را واقعاً آشفته کرد و من به شما می گویم که آرام باشید.
13:27
So far so good.
277
807649
1871
تا اینجای کار خیلی خوبه.
13:29
This is how you reply when you want to let someone know that everything is okay until
278
809520
7309
وقتی می خواهید به کسی بفهمانید که تا به حال همه چیز خوب است، اینگونه پاسخ می دهید
13:36
now.
279
816829
1181
.
13:38
How's the
280
818010
1000
13:39
project going?
281
819010
1000
پروژه چگونه پیش می رود؟
13:40
So far so good.
282
820010
1000
تا اینجای کار خیلی خوبه.
13:41
To be the last straw.
283
821010
3019
تا آخرین نی باشد.
13:44
This is when you have no patience left
284
824029
2930
این زمانی است که شما
13:46
for someone's errors or mistakes.
285
826959
3190
برای اشتباهات یا اشتباهات کسی صبر ندارید.
13:50
So I might say, this is her fifth time being late this month.
286
830149
6190
بنابراین می توانم بگویم، این پنجمین بار است که او در این ماه دیر می کند.
13:56
That's the last straw!
287
836339
2291
این آخرین نی است!
13:58
No more patience for her mistakes.
288
838630
3610
دیگر برای اشتباهاتش صبر نمی کند.
14:02
Time flies when you're having fun.
289
842240
2539
در خوشی زمان مثل باد میگذرد. از
14:04
This is used to say that you don't notice how long something takes because it's enjoyable.
290
844779
8271
این برای این استفاده می شود که شما متوجه نمی شوید که چیزی چقدر طول می کشد زیرا لذت بخش است.
14:13
So you
291
853050
1000
بنابراین
14:14
might look at your watch and say, oh wow, it's 1 am already.
292
854050
3599
ممکن است به ساعت خود نگاه کنید و بگویید، اوه وای، الان ساعت 1 بامداد است.
14:17
And then someone could reply and say,
293
857649
2361
و سپس یکی می تواند پاسخ دهد و بگوید،
14:20
yeah, time flies when you're having fun!
294
860010
3870
بله، زمانی که شما در حال تفریح ​​هستید زمان می گذرد!
14:23
To be bent out of shape.
295
863880
2940
از حالت خم شدن خارج شود.
14:26
This is used to say
296
866820
1000
این برای گفتن اینکه
14:27
you're upset you're angry.
297
867820
3280
شما ناراحت هستید از اینکه عصبانی هستید استفاده می شود.
14:31
For example, Janice is bent out of shape because she has to work
298
871100
5340
به عنوان مثال، جانیس به دلیل اینکه مجبور است امشب تا دیروقت کار کند، از حالت خمیده خارج شده است
14:36
late tonight.
299
876440
1120
.
14:37
To make matters worse.
300
877560
3980
برای بدتر شدن اوضاع.
14:41
Matters in this sense means problems.
301
881540
2710
امور به این معنا به معنای مشکلات است.
14:44
To make problems worse.
302
884250
3020
برای بدتر شدن مشکلات
14:47
So I might say, I have to work tonight.
303
887270
4119
بنابراین می توانم بگویم، امشب باید کار کنم.
14:51
And to make matters worse, to make that situation
304
891389
4070
و برای بدتر شدن اوضاع، برای بدتر شدن آن وضعیت
14:55
even worse, I have an early appointment tomorrow.
305
895459
5041
، فردا یک قرار زودهنگام دارم.
15:00
Don't judge a book by its cover.
306
900500
2240
یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت نکنید.
15:02
You've probably
307
902740
1000
احتمالا
15:03
heard this one.
308
903740
1000
این یکی را شنیده اید.
15:04
It means that you shouldn't judge someone or something on appearance.
309
904740
5890
یعنی نباید از روی ظاهر کسی یا چیزی را قضاوت کرد.
15:10
For example,
310
910630
1000
مثلاً فرض
15:11
let's say I'm hiring people and I say, I'm not going to hire him.
311
911630
4930
کنید من افرادی را استخدام می کنم و می گویم او را استخدام نمی کنم.
15:16
Look at his hair!
312
916560
2610
به موهاش نگاه کن!
15:19
And then
313
919170
1000
و بعد
15:20
my colleague could say, well don't judge a book by its cover.
314
920170
3900
همکارم می تواند بگوید، خوب یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت نکنید. به
15:24
Look at his resume!
315
924070
2410
رزومه او نگاه کنید!
15:26
To fall between
316
926480
1510
بین
15:27
two stools.
317
927990
1550
دو مدفوع افتادن
15:29
This is when something fails to achieve two separate objectives.
318
929540
6609
این زمانی است که چیزی نتواند به دو هدف مجزا دست یابد.
15:36
So let's say
319
936149
1300
بنابراین فرض کنید
15:37
you plan to watch a romantic comedy movie.
320
937449
5571
قصد دارید یک فیلم کمدی رمانتیک تماشا کنید.
15:43
That movie is supposed to be romantic and funny at the
321
943020
4989
آن فیلم قرار است عاشقانه و در
15:48
same time.
322
948009
1031
عین حال خنده دار باشد.
15:49
A romantic comedy, two objective.
323
949040
3590
یک کمدی عاشقانه، دو هدف.
15:52
So you could say, that movie fell between two stools.
324
952630
5470
بنابراین می توان گفت، آن فیلم بین دو چهارپایه افتاد.
15:58
It wasn't romantic and it wasn't funny.
325
958100
4479
نه عاشقانه بود و نه خنده دار.
16:02
To cost an arm and a leg.
326
962579
2971
به قیمت یک دست و یک پا.
16:05
This is when something is
327
965550
1349
این زمانی است که چیزی
16:06
exceptionally expensive.
328
966899
3261
فوق العاده گران است.
16:10
Now airline tickets are usually expensive, but exceptionally expensive,
329
970160
6120
در حال حاضر بلیط هواپیما معمولا گران است، اما استثنایی گران است،
16:16
even more expensive than usual.
330
976280
3270
حتی گران تر از حد معمول.
16:19
I might say, my flight cost an arm and a leg!
331
979550
4760
شاید بگویم پرواز من یک دست و یک پا قیمت داشت!
16:24
To cross a bridge
332
984310
1779
برای عبور از یک پل
16:26
when you come to it.
333
986089
2351
وقتی به آن می آیی.
16:28
This is used to remind someone that you only need to deal with the
334
988440
4550
این برای یادآوری به کسی استفاده می شود که شما فقط باید با
16:32
situation when it happens.
335
992990
3349
موقعیت زمانی که اتفاق می افتد کنار بیایید.
16:36
So your friend might be concerned.
336
996339
1990
بنابراین دوست شما ممکن است نگران باشد.
16:38
What if I forget all my words
337
998329
3630
چه می شود اگر
16:41
during my IELTS speaking exam!
338
1001959
3721
در طول امتحان اسپیکینگ آیلتس تمام کلماتم را فراموش کنم!
16:45
And then you tell that friend, cross that bridge when you come to
339
1005680
5100
و بعد به آن دوست می گویید وقتی به آن پل رسیدید از آن پل عبور کنید
16:50
it.
340
1010780
1000
.
16:51
Worry about that problem when it happens.
341
1011780
2859
وقتی این مشکل پیش آمد نگران آن باشید.
16:54
To cry over spilt milk.
342
1014639
3211
برای گریه کردن بر روی شیر ریخته شده.
16:57
This is used when someone
343
1017850
2000
این زمانی استفاده می شود که شخصی
16:59
complains about a problem or a loss from the past.
344
1019850
6470
از مشکل یا ضرری از گذشته شکایت کند.
17:06
So let's say I had a party weeks ago,
345
1026320
3290
پس فرض کنید هفته‌ها پیش یک مهمانی داشتم
17:09
and now I'm complaining, I can't believe John didn't come to my party.
346
1029610
5130
و حالا شاکی هستم، باورم نمی‌شود جان به مهمانی من نیامده است.
17:14
Well, my friend can say,
347
1034740
2240
خب دوستم میتونه بگه واسه
17:16
don't cry over spilt milk.
348
1036980
2370
شیر ریخته گریه نکن.
17:19
It was three weeks ago!
349
1039350
1739
سه هفته پیش بود!
17:21
Why are you still talking about it?
350
1041089
2821
چرا هنوز در مورد آن صحبت می کنید؟
17:23
Curiosity killed the cat.
351
1043910
3019
کنجکاوی گربه را کشت. از
17:26
This is used to say that being inquisitive or asking a lot of questions
352
1046929
4971
این جمله استفاده می شود که کنجکاو بودن یا پرسیدن سوالات زیاد
17:31
can lead to an unpleasant situation.
353
1051900
4620
می تواند منجر به موقعیت ناخوشایندی شود.
17:36
So let's say your husband or wife is planning you a surprise
354
1056520
4810
بنابراین فرض کنید همسر یا همسرتان در حال برنامه ریزی یک
17:41
birthday party, and you try to ask a lot of questions.
355
1061330
4100
جشن تولد غافلگیرکننده برای شما هستند و شما سعی می کنید سوالات زیادی بپرسید .
17:45
What are we doing?
356
1065430
1050
ما چه کار می کنیم؟
17:46
Where are we going?
357
1066480
1000
کجا داریم می رویم؟
17:47
Who is coming?
358
1067480
1650
کی داره میاد؟
17:49
Then your husband or wife can say, curiosity killed the cat!
359
1069130
4230
آن وقت زن یا شوهر شما می توانند بگویند کنجکاوی گربه را کشت!
17:53
Just to remind you,
360
1073360
1570
فقط برای یادآوری،
17:54
don't ask so many questions.
361
1074930
2249
اینقدر سوال نپرسید.
17:57
To miss the boat.
362
1077179
1891
برای از دست دادن قایق.
17:59
This is when you lose an opportunity because you
363
1079070
3160
این زمانی است که فرصتی را از دست می‌دهید، زیرا
18:02
were too slow to take action.
364
1082230
3199
برای اقدام بسیار کند بودید.
18:05
For example, the application deadline was last week.
365
1085429
4341
به عنوان مثال، آخرین مهلت درخواست در هفته گذشته بود.
18:09
I missed the
366
1089770
1000
دلم برای قایق تنگ شده بود
18:10
boat.
367
1090770
1260
.
18:12
To be on fire.
368
1092030
1810
آتش گرفتن
18:13
This is to perform really well.
369
1093840
2650
این برای اجرای واقعا خوب است.
18:16
Wow, your presentation was amazing.
370
1096490
4080
وای، ارائه شما فوق العاده بود.
18:20
You
371
1100570
1000
تو
18:21
were on fire.
372
1101570
1190
آتش گرفته بودی
18:22
To spill the beans.
373
1102760
2169
برای ریختن حبوبات.
18:24
This is when you reveal a secret when you shouldn't have revealed a
374
1104929
5721
این زمانی است که شما رازی را فاش می کنید در حالی که نباید
18:30
secret.
375
1110650
1310
رازی را فاش می کردید.
18:31
So let's say you're planning a surprise party for someone, and then you tell everyone,
376
1111960
6740
پس فرض کنید برای کسی یک مهمانی سورپرایز برنامه ریزی می کنید و بعد به همه می گویید
18:38
don't spill the beans!
377
1118700
2260
حبوبات را نریزید!
18:40
Don't reveal the secret.
378
1120960
1400
راز را فاش نکن
18:42
And finally, to be under the weather.
379
1122360
3010
و در نهایت زیر آب و هوا بودن.
18:45
This is when
380
1125370
1000
این زمانی است که
18:46
you feel unwell, when you feel sick.
381
1126370
3169
شما احساس ناراحتی می کنید، زمانی که احساس بیماری می کنید.
18:49
Oh, I'm a little under the weather today.
382
1129539
3031
آه، امروز کمی زیر آب و هوا هستم.
18:52
A blessing in disguise.
383
1132570
3800
نعمتی در مبدل.
18:56
This is when something a situation seems bad or unlucky at first, but it results in something
384
1136370
8110
این زمانی است که یک موقعیت در ابتدا بد یا بدشانسی به نظر می رسد، اما نتیجه
19:04
positive.
385
1144480
1000
مثبتی دارد.
19:05
At a later date.
386
1145480
2280
در تاریخ بعد.
19:07
So let's say you get fired from your job.
387
1147760
4320
بنابراین فرض کنید از شغل خود اخراج شده اید.
19:12
Obviously that seems bad, maybe even unlucky.
388
1152080
3719
بدیهی است که بد به نظر می رسد، شاید حتی بدشانس باشد.
19:15
But later on, you get a job that's 10 times better.
389
1155799
5611
اما بعداً شغلی پیدا می کنید که 10 برابر بهتر است.
19:21
It pays better.
390
1161410
1200
پرداخت بهتری دارد.
19:22
You have a better boss that or coworkers the location is better.
391
1162610
4340
شما رئیس بهتری دارید که موقعیت مکانی بهتر است یا همکاران.
19:26
Everything about this job is better.
392
1166950
2420
همه چیز در مورد این شغل بهتر است.
19:29
You can say getting fired was a blessing in disguise.
393
1169370
5490
می توان گفت اخراج شدن یک نعمت بود .
19:34
My new job is so much better.
394
1174860
3230
کار جدیدم خیلی بهتره
19:38
A dime a dozen.
395
1178090
1990
یک سکه یک دوجین
19:40
This is used to describe something that is common and not special.
396
1180080
7130
این برای توصیف چیزی که معمول است و خاص نیست استفاده می شود.
19:47
So you can say tech startups in Silicon Valley are a dime a dozen.
397
1187210
5910
بنابراین می‌توان گفت که استارت‌آپ‌های فناوری در سیلیکون ولی یک دوجین دلار هستند.
19:53
They're very common.
398
1193120
2130
آنها بسیار رایج هستند.
19:55
They're everywhere and they're not very special.
399
1195250
3690
آنها همه جا هستند و خیلی خاص نیستند.
19:58
Everyone's a tech startup in Silicon Valley.
400
1198940
2840
همه یک استارتاپ فناوری در سیلیکون ولی هستند.
20:01
A dime a dozen.
401
1201780
1980
یک سکه یک دوجین
20:03
To beat around the bush.
402
1203760
2470
دور بوته زدن.
20:06
This is when you avoid saying what you mean because it's uncomfortable or awkward.
403
1206230
8580
این زمانی است که از گفتن منظور خود اجتناب می کنید زیرا ناراحت کننده یا ناخوشایند است.
20:14
So let's say you want to end your romantic relationship with your partner.
404
1214810
7390
بنابراین فرض کنید می خواهید به رابطه عاشقانه خود با شریک زندگی خود پایان دهید.
20:22
Your friend could tell you, don't beat around the bush.
405
1222200
4330
دوست شما می تواند به شما بگوید، دور بوته کتک نزنید .
20:26
Be direct and tell that person you want to break up.
406
1226530
5779
مستقیم رفتار کنید و به آن شخص بگویید که می خواهید از هم جدا شوید.
20:32
Better late than never.
407
1232309
1591
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
20:33
So let's say you've been working with a company for 10 years.
408
1233900
3820
بنابراین فرض کنید شما به مدت 10 سال با یک شرکت کار می کنید .
20:37
And you finally got your first promotion after 10 years.
409
1237720
9220
و بالاخره بعد از 10 سال اولین ترفیع خود را گرفتید .
20:46
And you're telling your friend this.
410
1246940
2870
و تو به دوستت اینو میگی
20:49
And you're a little annoyed because you've been there for 10 years, but your friend could
411
1249810
5150
و شما کمی اذیت شده اید چون 10 سال است که آنجا بوده اید، اما دوستتان می تواند
20:54
say, better late than never to remind you that yes, it took 10 years but it's better
412
1254960
7450
بگوید، دیرتر از هرگز یادآوری نمی کند که بله، 10 سال طول کشید اما بهتر
21:02
than not having a promotion.
413
1262410
2900
از عدم ارتقاء شغلی است.
21:05
Better late than never.
414
1265310
1220
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
21:06
To bite the bullet.
415
1266530
1940
برای گاز گرفتن گلوله.
21:08
I love this idiom.
416
1268470
2500
من عاشق این اصطلاح هستم.
21:10
This is when you force yourself to do something difficult or unpleasant because it's necessary
417
1270970
10100
این زمانی است که شما خود را مجبور به انجام کاری سخت یا ناخوشایند می کنید، زیرا انجام آن ضروری
21:21
or inevitable.
418
1281070
1479
یا اجتناب ناپذیر است.
21:22
Inevitable means eventually you have to do it so why not bite the bullet and do it now.
419
1282549
8191
اجتناب ناپذیر یعنی در نهایت باید این کار را انجام دهید، پس چرا گلوله را گاز نگیرید و همین الان این کار را انجام دهید.
21:30
For example, just bite the bullet and ask your boss for a promotion.
420
1290740
6360
به عنوان مثال، فقط گلوله را گاز بگیرید و از رئیس خود بخواهید ترفیع بگیرد.
21:37
Break a leg.
421
1297100
1000
یک پا بشکن
21:38
This is a very common idiom that we use to say good luck.
422
1298100
5750
این یک اصطلاح بسیار رایج است که ما برای گفتن موفق باشید استفاده می کنیم.
21:43
Good luck.
423
1303850
1160
موفق باشید.
21:45
Break a leg.
424
1305010
1000
یک پا بشکن
21:46
But we especially use this before someone gives a performance, most commonly a theatrical
425
1306010
7720
اما ما به ویژه قبل از اینکه کسی یک اجرا ارائه دهد، معمولاً یک
21:53
performance.
426
1313730
1000
اجرای تئاتری، از آن استفاده می کنیم.
21:54
But when you're going for a job interview, you are in essence performing.
427
1314730
5730
اما وقتی برای مصاحبه شغلی می روید، در اصل در حال اجرا هستید.
22:00
Or when you're doing your speaking exam for your IELTS, you are performing.
428
1320460
5760
یا زمانی که امتحان اسپیکینگ خود را برای آیلتس انجام می دهید، در حال اجرا هستید.
22:06
So before your speaking exam your friend your partner could say, break a leg, which means
429
1326220
6480
بنابراین قبل از امتحان اسپیکینگ دوستتان می‌تواند بگوید، پا را بشکنید، که به معنای
22:12
good block.
430
1332700
1370
بلوک خوب است.
22:14
To call it a day.
431
1334070
2570
آن را یک روز بنامیم.
22:16
When you call it a day, it means you stop working for that day, usually because time
432
1336640
9769
وقتی آن را یک روز می نامید، به این معنی است که کار را برای آن روز متوقف می کنید، معمولاً به این دلیل که زمان
22:26
is up or because you've done enough work for that day and you're going to stop.
433
1346409
7411
تمام شده است یا به این دلیل که به اندازه کافی برای آن روز کار کرده اید و می خواهید متوقف شوید.
22:33
For example, it's getting late.
434
1353820
2930
مثلا داره دیر میشه
22:36
Let's call it a day.
435
1356750
1830
بیایید آن را یک روز بنامیم.
22:38
Let's call it a day.
436
1358580
1829
بیایید آن را یک روز بنامیم.
22:40
So that means you can go home.
437
1360409
2661
بنابراین این بدان معنی است که شما می توانید به خانه بروید.
22:43
To cut somebody some slack.
438
1363070
3250
سست کردن کسی
22:46
So let's say there's this co worker who has been showing up late to work every day and
439
1366320
8709
بنابراین فرض کنید این همکار وجود دارد که هر روز دیر سر کار حاضر می شود و
22:55
not doing a very good job at work.
440
1375029
2171
کار خیلی خوبی در محل کار انجام نمی دهد.
22:57
They seem very distracted.
441
1377200
1600
آنها بسیار پریشان به نظر می رسند.
22:58
They're not working very hard.
442
1378800
1600
آنها خیلی سخت کار نمی کنند.
23:00
They're not contributing.
443
1380400
1779
آنها کمک نمی کنند
23:02
But that person's dad just died.
444
1382179
4931
اما پدر آن شخص به تازگی فوت کرده است.
23:07
So you might say, let's cut him some slack.
445
1387110
3549
بنابراین ممکن است بگویید، بیایید او را کمی شل کنیم.
23:10
His dad just died.
446
1390659
1841
باباش تازه فوت کرده
23:12
So you're not going to punish him as severely as you normally would.
447
1392500
5549
بنابراین قرار نیست او را به سختی که معمولاً تنبیه می کنید، مجازات کنید. از
23:18
To be glad to see the back of.
448
1398049
4831
دیدن پشت سر خوشحالم.
23:22
This means that you're happy that somebody has left because you don't like them.
449
1402880
7080
این بدان معنی است که شما خوشحال هستید که کسی رفته است زیرا شما او را دوست ندارید.
23:29
So let's say it's Jane's last day at work, she quit, she has a new job, but you didn't
450
1409960
6780
بنابراین بیایید فرض کنیم آخرین روز کار جین است، او انصراف داد، او یک کار جدید دارد، اما شما
23:36
like Jane, you can say, I'm glad to see the back of Jane.
451
1416740
6289
جین را دوست نداشتید، می توانید بگویید، من خوشحالم که پشت جین را می بینم.
23:43
To be the best thing since sliced bread.
452
1423029
4941
تا بهترین چیز از نان بریده شده باشد.
23:47
This is a compliment used to say that something, usually technology or an invention, is extremely
453
1427970
9290
این تعریفی است که برای گفتن اینکه چیزی، معمولاً فناوری یا یک اختراع، بسیار
23:57
useful, excellent, or high quality.
454
1437260
4120
مفید، عالی یا با کیفیت است استفاده می‌شود.
24:01
So you could give me a compliment and say this YouTube channel is the best thing since
455
1441380
7549
بنابراین می توانید به من تعارف کنید و بگویید این کانال یوتیوب بهترین چیز از زمان
24:08
sliced bread.
456
1448929
1451
تکه تکه نان است.
24:10
If you think that's true, then put it in the comments.
457
1450380
3830
اگر فکر می کنید درست است، آن را در نظرات قرار دهید.
24:14
There are plenty of fish in the sea.
458
1454210
3360
ماهی های زیادی در دریا وجود دارد.
24:17
So let's say your friend went on a date.
459
1457570
4500
بنابراین فرض کنید دوست شما قرار ملاقات گذاشته است.
24:22
And she says, Pierre hasn't called me back and it's been three weeks.
460
1462070
7280
و او می گوید، پیر به من زنگ نزده است و سه هفته است.
24:29
You can encourage your friend by saying don't worry there are plenty of fish in the sea.
461
1469350
7350
می توانید با گفتن این جمله که نگران نباشید در دریا ماهی های زیادی وجود دارد، دوست خود را تشویق کنید.
24:36
Come rain or shine.
462
1476700
3160
بیا باران یا بدرخش
24:39
This is used to say that an event will take place despite external circumstances.
463
1479860
7500
این برای گفتن این که یک رویداد با وجود شرایط خارجی اتفاق می افتد استفاده می شود.
24:47
So let's say tomorrow is a vacation day for you but there was a big project deadline tomorrow.
464
1487360
9730
بنابراین بیایید فرض کنیم فردا یک روز تعطیل برای شماست، اما فردا مهلت پروژه بزرگی وجود داشت.
24:57
But you might say, I'm taking the day off tomorrow come rain or shine.
465
1497090
6520
اما ممکن است بگویید، من فردا را تعطیل می‌کنم، بیا باران یا بدرخش.
25:03
To cut corners.
466
1503610
2140
برای بریدن گوشه ها.
25:05
This is when you do something in the cheapest, easiest or fastest way but by omitting something
467
1505750
10350
این زمانی است که شما کاری را به ارزان‌ترین، آسان‌ترین یا سریع‌ترین راه انجام می‌دهید، اما با حذف چیزی
25:16
or by not following rules.
468
1516100
3150
یا با رعایت نکردن قوانین.
25:19
So you might say we felt pressured to cut corners because of the tight deadline.
469
1519250
7360
بنابراین ممکن است بگویید ما به دلیل ضرب‌الاجل‌های تنگاتنگ، تحت فشار بودیم.
25:26
To get your act together.
470
1526610
3880
تا عمل خود را جمع آوری کنید.
25:30
So your parents might say to you or your sibling or someone you know, you're 30 and you still
471
1530490
8580
بنابراین ممکن است والدینتان به شما یا خواهر یا برادرتان یا کسی که می‌شناسید بگویند شما 30 ساله هستید و هنوز
25:39
live at home and you don't have a job.
472
1539070
3430
در خانه زندگی می‌کنید و شغل ندارید.
25:42
You need to get your act together.
473
1542500
3690
شما باید دست به کار شوید.
25:46
You need to organize yourself so you can live in an effective and efficient way.
474
1546190
6830
شما باید خود را سازماندهی کنید تا بتوانید به شیوه ای موثر و کارآمد زندگی کنید. دست به کار شوید
25:53
Get your act together.
475
1553020
1100
25:54
To break the ice.
476
1554120
3059
برای شکستن یخ
25:57
This is such an important one because this is used to help people who don't know each
477
1557179
6831
این بسیار مهم است زیرا برای کمک به افرادی که یکدیگر را نمی شناسند استفاده می شود
26:04
other to feel more comfortable around each other, especially when you're meeting for
478
1564010
5710
تا احساس راحتی بیشتری در کنار یکدیگر داشته باشند، به خصوص زمانی که برای اولین بار ملاقات می کنید
26:09
the first time.
479
1569720
2220
.
26:11
Let's break the ice by introducing ourselves and sharing something interesting about ourselves.
480
1571940
6979
بیایید با معرفی خود و به اشتراک گذاشتن مطالب جالب در مورد خود، یخ را بشکنیم.
26:18
Clear as mud.
481
1578919
2451
شفاف مثل گل.
26:21
This is used to say that something is very difficult to understand.
482
1581370
6650
این برای گفتن اینکه درک چیزی بسیار دشوار است استفاده می شود.
26:28
So if somebody gave you instructions, but their instructions didn't make any sense at
483
1588020
6630
بنابراین اگر کسی به شما دستور می دهد، اما دستورالعمل های او اصلاً معنی ندارد
26:34
all, and they asked you, so is everything okay?
484
1594650
3820
، و از شما می پرسند، آیا همه چیز خوب است؟
26:38
Do you understand?
485
1598470
1600
آیا می فهمی؟
26:40
You can say, clear as mud, which tells the person you do not understand at all.
486
1600070
7170
شما می توانید بگویید، صاف مانند گل، که به شخص می گوید که شما اصلاً درک نمی کنید.
26:47
Crystal clear.
487
1607240
1390
شفاف مثل شیشه.
26:48
Something is very clear and easy to understand.
488
1608630
4250
چیزی بسیار واضح و قابل درک است.
26:52
His instructions were crystal clear.
489
1612880
3070
دستورات او کاملاً واضح بود.
26:55
To rock the boat.
490
1615950
2200
برای تکان دادن قایق.
26:58
This is when you do or see something that could upset people or cause problems.
491
1618150
6889
این زمانی است که شما کاری انجام می دهید یا می بینید که می تواند باعث ناراحتی مردم یا ایجاد مشکل شود.
27:05
Don't rock the boat until the negotiations are done.
492
1625039
4701
تا زمانی که مذاکرات به پایان نرسید، قایق را تکان ندهید .
27:09
So don't say anything that could upset someone or that could cause problems until we sign
493
1629740
6559
بنابراین تا زمانی که قرارداد را امضا نکنیم، چیزی نگویید که ممکن است کسی را ناراحت کند یا مشکلی ایجاد کند
27:16
the deal.
494
1636299
1000
.
27:17
And then you can cause problems if you want to.
495
1637299
2611
و سپس اگر بخواهید می توانید مشکل ایجاد کنید .
27:19
To get out of hand.
496
1639910
2889
برای اینکه از کنترل خارج شویم.
27:22
This is another way of saying to get out of control, which means you no longer have control
497
1642799
7551
این روش دیگری برای گفتن خارج شدن از کنترل است، به این معنی که دیگر کنترلی
27:30
over a situation.
498
1650350
1730
بر موقعیتی ندارید. می
27:32
You could say the party got out of hand, which means you were no longer able to control it.
499
1652080
8140
توان گفت که حزب از کنترل خارج شد، به این معنی که دیگر قادر به کنترل آن نبودید.
27:40
The party got out of hand and some valuables were broken.
500
1660220
5110
مهمانی از کنترل خارج شد و تعدادی اشیاء قیمتی شکسته شد.
27:45
A bad apple.
501
1665330
1780
یک سیب بد
27:47
This is used to describe a bad or corrupt person within a group.
502
1667110
6350
این برای توصیف یک فرد بد یا فاسد در یک گروه استفاده می شود.
27:53
You can say there are a few bad apples in the company.
503
1673460
5040
می توان گفت چند سیب بد در شرکت وجود دارد.
27:58
To cut to the chase.
504
1678500
2220
برای تعقیب و گریز.
28:00
This is where you only talk about the most important point of a subject or topic.
505
1680720
7300
اینجاست که شما فقط در مورد مهمترین نکته یک موضوع یا موضوع صحبت می کنید.
28:08
So if you're running out of time in a meeting, you might say, we're running out of time so
506
1688020
6560
بنابراین اگر وقت شما در یک جلسه تمام می شود، ممکن است بگویید، وقت ما در حال تمام شدن است، بنابراین
28:14
I'll cut to the chase.
507
1694580
1620
من به تعقیب و گریز ادامه می دهم.
28:16
I'll only say the most important points.
508
1696200
2900
من فقط مهمترین نکات را می گویم.
28:19
To come in handy.
509
1699100
2610
برای آمدن به کار.
28:21
This is used when something is very useful for a specific purpose.
510
1701710
6340
این زمانی استفاده می شود که چیزی برای یک هدف خاص بسیار مفید باشد.
28:28
So if it's pouring rain outside, you might say, an umbrella would come in handy.
511
1708050
8250
بنابراین اگر بیرون باران سیل آسا باشد، ممکن است بگویید، یک چتر مفید خواهد بود.
28:36
And umbrella would be very useful in this particular situation.
512
1716300
5100
و چتر در این موقعیت خاص بسیار مفید خواهد بود .
28:41
To reinvent the wheel.
513
1721400
3060
برای اختراع مجدد چرخ
28:44
This is when you waste time trying to recreate something that somebody else has already created.
514
1724460
9390
این زمانی است که وقت خود را برای بازآفرینی چیزی که شخص دیگری قبلاً ایجاد کرده است تلف می کنید.
28:53
So let's say you ask your boss, should I create a presentation for the conference?
515
1733850
6250
بنابراین فرض کنید از رئیس خود بپرسید، آیا باید یک ارائه برای کنفرانس ایجاد کنم؟
29:00
And your boss suggests using last year's presentation, it's already created.
516
1740100
5929
و رئیس شما پیشنهاد می کند از ارائه سال گذشته استفاده کنید، این ارائه قبلاً ایجاد شده است.
29:06
And your boss can add, don't reinvent the wheel.
517
1746029
4051
و رئیس شما می تواند اضافه کند، چرخ را دوباره اختراع نکنید .
29:10
So we often use this idiom in the negative.
518
1750080
3099
بنابراین ما اغلب از این اصطلاح به صورت منفی استفاده می کنیم.
29:13
To go with the flow.
519
1753179
2311
برای رفتن با جریان.
29:15
When you go with the flow, it means that you do what other people are doing, or you agree
520
1755490
6730
وقتی با جریان پیش می روید به این معنی است که کاری را انجام می دهید که دیگران انجام می دهند یا
29:22
with the opinion of others, the majority.
521
1762220
4110
با نظر دیگران یعنی اکثریت موافق هستید.
29:26
So let's say you're having a company dinner, and you originally wanted to have burgers,
522
1766330
7640
بنابراین فرض کنید شما در حال صرف یک شام شرکتی هستید و در ابتدا می خواستید همبرگر بخورید،
29:33
but the majority of people say they want pizza.
523
1773970
5890
اما اکثر مردم می گویند که پیتزا می خواهند.
29:39
So you can go with the flow and have pizza instead of burgers, because that's what the
524
1779860
6220
بنابراین می توانید با جریان بروید و به جای همبرگر پیتزا بخورید، زیرا این چیزی است که
29:46
majority wants.
525
1786080
1910
اکثریت می خواهند.
29:47
To be skating on thin ice.
526
1787990
3410
اسکیت روی یخ نازک.
29:51
This is when you do something that is dangerous or involves risk.
527
1791400
6230
این زمانی است که شما کاری انجام می دهید که خطرناک است یا خطری را در بر می گیرد.
29:57
He's skating on thin ice by lying to his wife.
528
1797630
6190
او با دروغ گفتن به همسرش روی یخ نازک اسکیت می کند.
30:03
It involves risk.
529
1803820
1780
مستلزم ریسک است.
30:05
It's dangerous.
530
1805600
2040
خطرناکه.
30:07
Don't do it.
531
1807640
1090
انجامش نده
30:08
A silver lining.
532
1808730
2840
یک آستر نقره ای.
30:11
This is something positive that comes from something negative.
533
1811570
7070
این یک چیز مثبت است که از یک چیز منفی ناشی می شود.
30:18
So the pandemic is negative, right?
534
1818640
3610
بنابراین همه گیری منفی است، درست است؟
30:22
But is there anything positive, a silver lining?
535
1822250
4210
اما آیا چیزی مثبت وجود دارد، پوشش نقره ای؟
30:26
Maybe we could say, one silver lining of the pandemic is that it made us realize how important
536
1826460
7280
شاید بتوانیم بگوییم که یک خط نقره‌ای همه‌گیری این است که ما را به اهمیت
30:33
our relationships are with friends and family.
537
1833740
3150
روابط ما با دوستان و خانواده وادار کرد.
30:36
To have a sweet tooth.
538
1836890
2850
برای داشتن یک دندان شیرین.
30:39
This is somebody who likes eating sweet foods, especially chocolate.
539
1839740
8230
این کسی است که خوردن غذاهای شیرین، به ویژه شکلات را دوست دارد.
30:47
So if people offer me dessert, generally I'll say no because I don't like sweet food.
540
1847970
6760
بنابراین اگر مردم به من دسر پیشنهاد کنند، به طور کلی نه می گویم زیرا غذای شیرین دوست ندارم.
30:54
So I can say, no thank you.
541
1854730
1760
بنابراین می توانم بگویم، نه متشکرم.
30:56
I don't have a sweet tooth, which means I don't really like sweet foods.
542
1856490
6569
من شیرینی ندارم، یعنی غذاهای شیرین را خیلی دوست ندارم.
31:03
To go Dutch.
543
1863059
1891
هلندی رفتن
31:04
This is when you agree to share the cost of something, especially a meal.
544
1864950
7540
این زمانی است که شما توافق می کنید هزینه یک چیزی، به خصوص یک وعده غذایی را تقسیم کنید.
31:12
So let's say you're having dinner with a friend, family member, even a romantic partner and
545
1872490
5890
بنابراین فرض کنید با یکی از دوستان، اعضای خانواده، حتی یک شریک عاشقانه شام ​​می خورید و
31:18
they say, I'll pay for the meal.
546
1878380
3380
آنها می گویند، من هزینه غذا را پرداخت می کنم. می
31:21
You can say no, no, no, let's go Dutch, which means you're going to divide the cost 50/50.
547
1881760
7240
توانید بگویید نه، نه، نه، بیایید برویم هلندی، یعنی هزینه را 50/50 تقسیم می کنید. به
31:29
To make ends meet.
548
1889000
3960
پایان می رسد ملاقات.
31:32
This is when you have just enough money to pay for essential items.
549
1892960
7400
این زمانی است که شما فقط پول کافی برای پرداخت اقلام ضروری دارید.
31:40
You might say, with food prices increasing, we're barely making ends meet.
550
1900360
7270
ممکن است بگویید، با افزایش قیمت مواد غذایی، ما به سختی زندگی خود را تامین می کنیم.
31:47
To ring a bell.
551
1907630
2190
برای زدن زنگ
31:49
This is when something, usually a person, a place or information, is familiar to you.
552
1909820
9080
این زمانی است که چیزی، معمولاً یک شخص، یک مکان یا اطلاعات برای شما آشنا است.
31:58
So let's say you're having a conversation with a co worker, and they say oh, have you
553
1918900
4710
بنابراین فرض کنید با یک همکار صحبت می کنید و آنها می گویند اوه، آیا شما
32:03
met Fred from accounting?
554
1923610
3150
فرد را از حسابداری ملاقات کرده اید؟
32:06
And you're thinking Fred, Fred from accounting, that doesn't ring a bell.
555
1926760
6450
و شما به فرد فکر می کنید، فرد از حسابداری، که زنگ نمی زند.
32:13
The tip of the iceberg.
556
1933210
2969
نوک کوه یخ.
32:16
This is used to describe a small part of a much bigger problem.
557
1936179
6011
این برای توصیف بخش کوچکی از یک مشکل بسیار بزرگتر استفاده می شود.
32:22
These small local protests are just the tip of the iceberg.
558
1942190
5609
این اعتراضات کوچک محلی فقط نوک کوه یخ است.
32:27
To blow off steam.
559
1947799
2681
برای دمیدن بخار
32:30
This is when you say or do something that helps you release strong feelings or strong
560
1950480
8020
این زمانی است که چیزی می گویید یا انجام می دهید که به شما کمک می کند احساسات قوی یا
32:38
energy, strong emotion.
561
1958500
1720
انرژی قوی، احساسات قوی را آزاد کنید.
32:40
After our fight, I went for a walk to blow off steam.
562
1960220
5949
بعد از دعوامون رفتم پیاده روی تا بخارشو بیرون بیارم.
32:46
So when you were on that walk, you were able to calm down, to release that negative energy.
563
1966169
8041
بنابراین وقتی در آن پیاده روی بودید، توانستید آرام شوید و آن انرژی منفی را آزاد کنید.
32:54
A piece of cake.
564
1974210
1770
یک تکه کیک.
32:55
This is something that was extremely easy.
565
1975980
3600
این چیزی است که بسیار آسان بود.
32:59
That exam was a piece of cake.
566
1979580
2540
آن امتحان یک تکه کیک بود.
33:02
To be out of the woods.
567
1982120
2380
بیرون از جنگل بودن
33:04
This is when you no longer have a problem or difficulty.
568
1984500
4809
این زمانی است که دیگر مشکل یا مشکلی ندارید.
33:09
Our profits are increasing but we're not out of the woods yet.
569
1989309
6041
سود ما در حال افزایش است، اما ما هنوز از جنگل خارج نشده ایم.
33:15
To get over something.
570
1995350
2789
غلبه بر چیزی
33:18
This is when you recover from an illness.
571
1998139
2670
این زمانی است که از یک بیماری بهبود می یابند.
33:20
It took me two weeks to get over that cold.
572
2000809
4110
دو هفته طول کشید تا آن سرما را از بین ببرم.
33:24
To not be one cup of tea.
573
2004919
3401
تا یک فنجان چای نباشد.
33:28
This is used to describe a type or category that you don't like.
574
2008320
4239
این برای توصیف یک نوع یا دسته ای که دوست ندارید استفاده می شود.
33:32
Thanks for the invite, but camping isn't my cup of tea.
575
2012559
4871
ممنون از دعوتت، اما کمپینگ فنجان چای من نیست.
33:37
I don't like that category of activity.
576
2017430
3350
من آن دسته از فعالیت ها را دوست ندارم.
33:40
To be loaded.
577
2020780
2050
بارگذاری شود.
33:42
This means to be rich, to have a lot of money.
578
2022830
3829
این یعنی پولدار بودن، پول زیاد داشتن.
33:46
I just found out my cousin's loaded.
579
2026659
3301
تازه فهمیدم پسر عمویم بار شده
33:49
To nip something in the bud.
580
2029960
3240
چیزی را در جوانه کوبیدن
33:53
This is to stop something before it has an opportunity to become established.
581
2033200
6530
این برای متوقف کردن چیزی است قبل از اینکه فرصتی برای تثبیت پیدا کند.
33:59
We need to nip these rumors in the bud before the employees start worrying.
582
2039730
6770
قبل از اینکه کارمندان نگران شوند، باید این شایعات را در جوانی خنثی کنیم .
34:06
Out of the blue.
583
2046500
2000
غیرمنتظره.
34:08
When something happens out of the blue, it happens suddenly and you weren't expecting
584
2048500
5720
وقتی چیزی غیر منتظره اتفاق می افتد، ناگهان اتفاق می افتد و شما انتظارش را نداشتید
34:14
it.
585
2054220
1000
.
34:15
My boss gave me a promotion out of the blue.
586
2055220
3060
رئیسم به من ترفیع داد.
34:18
You weren't expecting it.
587
2058280
1720
تو انتظارش را نداشتی
34:20
How awesome is that?
588
2060000
1480
چقدر عالیه
34:21
To keep one's chin up.
589
2061480
2790
بالا نگه داشتن چانه.
34:24
This is to remain cheerful in a difficult situation.
590
2064270
4730
این برای شاد ماندن در شرایط دشوار است.
34:29
Because in difficult situations, we tend to put our chin down.
591
2069000
4000
زیرا در شرایط سخت، تمایل داریم چانه خود را پایین بیاوریم.
34:33
But when we're happy, we tend to keep our chin up.
592
2073000
4190
اما وقتی خوشحالیم، تمایل داریم چانه خود را بالا نگه داریم .
34:37
For example, I know the economy seems bad, but keep your chin up.
593
2077190
5830
به عنوان مثال، من می دانم که اقتصاد بد به نظر می رسد، اما چانه خود را بالا نگه دارید.
34:43
To race against the clock.
594
2083020
2839
برای مسابقه با زمان.
34:45
This is when you try to finish a task quickly before a specific time.
595
2085859
6401
این زمانی است که شما سعی می کنید یک کار را به سرعت قبل از یک زمان خاص به پایان برسانید.
34:52
I raced against the clock to finish the audit and meet the deadline.
596
2092260
5859
من با ساعت مسابقه دادم تا ممیزی را تمام کنم و ضرب الاجل را رعایت کنم.
34:58
To catch somebody off guard.
597
2098119
2901
برای گرفتن یک نفر از گارد.
35:01
This is when you surprise somebody by doing something they weren't expecting or weren't
598
2101020
6750
این زمانی است که کسی را با انجام کاری که انتظارش را نداشت یا
35:07
prepared for.
599
2107770
1470
برای آن آماده نبوده غافلگیر می کنید.
35:09
The politician was caught off guard when asked about the scandal.
600
2109240
5740
وقتی از این سیاستمدار در مورد این رسوایی پرسیده شد غافلگیر شد.
35:14
To be on one' radar.
601
2114980
2119
در رادار بودن
35:17
If something is on your radar, it means you're considering it or thinking about it or aware
602
2117099
8421
اگر چیزی در رادار شما باشد، به این معنی است که شما آن را در نظر می گیرید یا به آن فکر می کنید یا
35:25
of it.
603
2125520
1020
از آن آگاه هستید.
35:26
You could say, leaving the company isn't on my radar.
604
2126540
4309
می توان گفت ترک شرکت در رادار من نیست.
35:30
It's not even something I'm considering.
605
2130849
2881
این حتی چیزی نیست که من در نظر دارم.
35:33
To stab someone in the back.
606
2133730
4129
خنجر زدن از پشت به کسی
35:37
This is to betray someone, to do something harmful to someone who trusted you.
607
2137859
6411
این برای خیانت به کسی است، برای انجام کاری مضر به کسی که به شما اعتماد کرده است.
35:44
She told the client she did all the work on the project.
608
2144270
4990
او به مشتری گفت که تمام کارهای پروژه را انجام داده است.
35:49
I can't believe she stabbed me in the back like that.
609
2149260
4030
باورم نمیشه اینطوری از پشت به من خنجر زد .
35:53
To make a beeline for something.
610
2153290
4289
برای چیزی بیلاین درست کردن.
35:57
This is when you move quickly and directly towards something.
611
2157579
4811
این زمانی است که شما سریع و مستقیم به سمت چیزی حرکت می کنید.
36:02
So let's say you're at a wedding or a conference and they're about to serve lunch, the buffet
612
2162390
7020
بنابراین فرض کنید شما در یک عروسی یا کنفرانس هستید و آنها در شرف سرو ناهار هستند،
36:09
lunch.
613
2169410
1720
ناهار بوفه.
36:11
Everyone made a beeline for the food.
614
2171130
2740
همه برای غذا یک خط تولید درست کردند.
36:13
They went quickly and directly to the food.
615
2173870
4120
سریع و مستقیم به سمت غذا رفتند.
36:17
To be in hot water.
616
2177990
2829
در آب گرم بودن
36:20
This is when you're in a situation where you might be criticized or punished.
617
2180819
6011
این زمانی است که شما در موقعیتی قرار می گیرید که ممکن است مورد انتقاد یا تنبیه قرار بگیرید.
36:26
The politician's in hot water after his comments on gender equality.
618
2186830
5710
این سیاستمدار پس از اظهارنظرهایش در مورد برابری جنسیتی در آب داغ است.
36:32
To be dressed to the nines.
619
2192540
3260
تا نه لباس پوشیدن.
36:35
This is when you're dressed formally, smartly or fashionably.
620
2195800
6390
این زمانی است که شما رسمی، هوشمندانه یا شیک لباس می پوشید.
36:42
We dressed to the nines for our wedding anniversary.
621
2202190
4290
ما برای سالگرد ازدواجمان لباس نه را پوشیدیم.
36:46
So you usually dress to the nines for a special occasion.
622
2206480
4089
بنابراین شما معمولاً برای یک موقعیت خاص لباس نه ها را می پوشید .
36:50
To be between a rock and a hard place.
623
2210569
5121
بین صخره و جای سخت بودن
36:55
This is when you're in a difficult situation or you have to make a difficult decision.
624
2215690
6770
این زمانی است که در شرایط سختی قرار می گیرید یا باید تصمیم سختی بگیرید.
37:02
If I accept the promotion, then I'll have to move abroad and I know Matt, my partner,
625
2222460
8130
اگر ترفیع را قبول کنم، باید به خارج از کشور نقل مکان کنم و می دانم که مت، شریک زندگی من،
37:10
won't come with me.
626
2230590
1910
با من نخواهد آمد.
37:12
So I either accept the promotion that I really want.
627
2232500
4430
بنابراین من ارتقاء را که واقعاً می خواهم می پذیرم.
37:16
But then I have to lose Matt.
628
2236930
1990
اما بعد باید مت را از دست بدهم.
37:18
Or I stay with Matt and I don't get a promotion.
629
2238920
3830
یا با مت می مانم و ترفیع نمی گیرم.
37:22
Hmm.
630
2242750
1000
هوم
37:23
I'm between a rock and a hard place.
631
2243750
2910
من بین یک سنگ و یک مکان سخت هستم.
37:26
It's a difficult situation.
632
2246660
1000
شرایط سختی است.
37:27
It's a difficult decision.
633
2247660
2430
تصمیم سختی است.
37:30
Lo and behold.
634
2250090
1509
ببین و ببین.
37:31
This is an expression used to say that something surprising happened.
635
2251599
4781
این تعبیری است که برای گفتن اینکه اتفاق شگفت انگیزی رخ داده است استفاده می شود.
37:36
I was on vacation in Japan, and lo and behold, I saw my childhood sweetheart.
636
2256380
6200
من در تعطیلات در ژاپن بودم و دیدم معشوق دوران کودکی ام را دیدم.
37:42
So it's very surprising that I see my childhood sweetheart across the world in a foreign city.
637
2262580
10190
بنابراین بسیار تعجب آور است که من یار دوران کودکی خود را در سراسر جهان در یک شهر خارجی می بینم.
37:52
Lo and behold.
638
2272770
1000
ببین و ببین.
37:53
And finally, number 50, to let the cat out of the bag.
639
2273770
3680
و در نهایت عدد 50 برای خروج گربه از کیف.
37:57
This is when you accidentally reveal a secret.
640
2277450
4320
این زمانی است که شما به طور تصادفی رازی را فاش می کنید.
38:01
So let's say you're planning a surprise party for your wife or husband or friend and they
641
2281770
5210
بنابراین فرض کنید که قصد دارید یک مهمانی غافلگیرکننده برای همسر یا شوهر یا دوست خود داشته باشید و آنها
38:06
know about it.
642
2286980
1660
از این موضوع مطلع هستند.
38:08
You might say, you know about the party, don't you?
643
2288640
3430
شما ممکن است بگویید، شما در مورد مهمانی می دانید، نه ؟
38:12
Who let the cat out of the bag?
644
2292070
2610
چه کسی گربه را از کیف خارج کرد؟
38:14
Who told you?
645
2294680
1000
کی بهت گفته؟
38:15
Who revealed the secret?
646
2295680
1970
چه کسی راز را فاش کرد؟
38:17
Who let the cat out of the bag?
647
2297650
2050
چه کسی گربه را از کیف خارج کرد؟
38:19
To be on the same page, this is used when all people agree on something and that something
648
2299700
10033
برای قرار گرفتن در یک صفحه، زمانی استفاده می شود که همه افراد در مورد چیزی توافق داشته باشند و اینکه چیزی به
38:29
is generally a plan or how to approach something.
649
2309733
5147
طور کلی یک برنامه یا نحوه نزدیک شدن به چیزی است.
38:34
For example, before we launch the product, we need to get everybody on the same page.
650
2314880
8000
برای مثال، قبل از راه‌اندازی محصول، باید همه را در یک صفحه قرار دهیم.
38:42
So we need to make sure that all the different people agree on the plan to launch the product
651
2322880
7180
بنابراین ما باید مطمئن شویم که همه افراد مختلف در مورد برنامه راه اندازی محصول
38:50
to sell like hotcakes.
652
2330060
2110
برای فروش مانند کیک داغ توافق دارند.
38:52
I love this idiom.
653
2332170
2640
من عاشق این اصطلاح هستم.
38:54
This is used when something sells very quickly, easily or in large quantities large amounts.
654
2334810
9510
این زمانی استفاده می شود که چیزی خیلی سریع، آسان یا در مقادیر زیاد به مقدار زیاد بفروشد.
39:04
For example, Her new book sold like hotcakes.
655
2344320
4749
به عنوان مثال، کتاب جدید او مانند کیک داغ فروخته شد.
39:09
So this is a very good idiom.
656
2349069
2911
بنابراین این یک اصطلاح بسیار خوب است.
39:11
So falls through the cracks or to slip through the cracks.
657
2351980
5520
بنابراین از میان شکاف ها می افتد یا از طریق شکاف ها می لغزد.
39:17
This is used when something is not noticed or something does not have sufficient attention.
658
2357500
7970
این زمانی استفاده می شود که چیزی مورد توجه قرار نگیرد یا چیزی مورد توجه کافی قرار نگیرد.
39:25
And remember, you can use two different verbs fall or through and both have the same meaning
659
2365470
6399
و به یاد داشته باشید، می توانید از دو فعل مختلف fall یا through استفاده کنید و هر دو معنی یکسان دارند
39:31
and they're both very common.
660
2371869
1941
و هر دو بسیار رایج هستند.
39:33
For example, I'm sorry, I forgot to send you the report.
661
2373810
4259
مثلا ببخشید یادم رفت گزارش رو براتون بفرستم .
39:38
It slipped through the cracks.
662
2378069
2311
از میان شکاف ها لیز خورد.
39:40
It fell through the cracks.
663
2380380
2150
از شکاف ها افتاد.
39:42
So I just didn't notice it.
664
2382530
2750
بنابراین من فقط متوجه آن نشدم.
39:45
I didn't pay enough attention to it.
665
2385280
2690
من به اندازه کافی به آن توجه نکردم.
39:47
But to be up in arms.
666
2387970
2859
اما در آغوش گرفتن
39:50
This is a great one as well because we use it when someone is grumpy or angry about something
667
2390829
7231
این نیز بسیار عالی است زیرا زمانی که شخصی نسبت به چیزی خاص بدخلق یا عصبانی است از آن استفاده می کنیم
39:58
specific.
668
2398060
1400
.
39:59
For example, Julie is up in arms because we have to stay late tonight.
669
2399460
6440
به عنوان مثال، جولی در آغوش است زیرا ما باید امشب تا دیر وقت بمانیم.
40:05
So Joey is angry or grumpy because of something specific.
670
2405900
5150
بنابراین جوی به خاطر چیزی خاص عصبانی یا بدخلق است .
40:11
We have to stay late tonight she's up in arms fair and square.
671
2411050
5770
ما باید امشب تا دیر وقت بمانیم، او بیدار است.
40:16
This means honestly or according to the rules.
672
2416820
4920
این یعنی صادقانه یا طبق قوانین.
40:21
So let's say my team lost a competition.
673
2421740
3910
بنابراین فرض کنید تیم من در یک رقابت شکست خورد.
40:25
But we deserve to lose the other team played better than us.
674
2425650
5420
اما ما مستحق شکست هستیم تیم دیگر بهتر از ما بازی کرد. می
40:31
I can say they beat us fair and square.
675
2431070
3820
توانم بگویم آنها ما را منصفانه شکست دادند.
40:34
Honestly, according to the rules.
676
2434890
2550
راستش طبق قوانین.
40:37
They won fair and square to be a black sheep.
677
2437440
5429
آنها برنده شدند تا گوسفند سیاهی باشند.
40:42
This is when a member of a group is different from the other members.
678
2442869
6341
این زمانی است که یکی از اعضای یک گروه با سایر اعضا متفاوت است.
40:49
And we often use this with family for example, all my cousins are married and have kids except
679
2449210
9600
و ما اغلب از این با خانواده استفاده می کنیم، به عنوان مثال، همه پسرعموهای من متاهل هستند و بچه دارند به جز
40:58
Tom.
680
2458810
1350
تام.
41:00
Tom is the black sheep.
681
2460160
2840
تام گوسفند سیاه است.
41:03
He's different from all the other members of the group, in this case family by the skin
682
2463000
6500
او با تمام اعضای گروه، در این مورد خانواده به دلیل پوست
41:09
of one's teeth.
683
2469500
1990
دندان متفاوت است.
41:11
This means barely or by a very slight margin.
684
2471490
4700
این بدان معنی است که به سختی یا با یک حاشیه بسیار جزئی.
41:16
We one by the skin of our teeth.
685
2476190
3470
ما یکی از پوست دندان هایمان.
41:19
So we won by only by this much not very much to get under one's skin.
686
2479660
8290
بنابراین ما فقط با این مقدار پیروز شدیم و نه خیلی زیاد که زیر پوست خود قرار بگیریم.
41:27
And this is to irritate or upset someone.
687
2487950
4180
و این برای تحریک یا ناراحت کردن کسی است.
41:32
For example, I don't know why but Jerry really gets under my skin.
688
2492130
6430
مثلا نمیدونم چرا ولی جری واقعا زیر پوستم میاد.
41:38
Jerry really irritates me he upsets me to draw the line.
689
2498560
6070
جری واقعاً مرا عصبانی می‌کند، او مرا ناراحت می‌کند تا خط را بکشم.
41:44
This is when you put a limit on what you will allow or what you will do.
690
2504630
8080
این زمانی است که شما محدودیتی برای آنچه اجازه می دهید یا کاری که انجام خواهید داد تعیین می کنید.
41:52
For example, I want to help my sister but I draw the line at lending her money.
691
2512710
7500
به عنوان مثال، من می خواهم به خواهرم کمک کنم، اما برای قرض دادن پول به خواهرم خط می کشم.
42:00
So that is what I will not do I will not lend her money that is not allowed, but to give
692
2520210
8290
بنابراین این چیزی است که من انجام نمی دهم، من به او پولی را که مجاز نیست قرض نمی دهم، اما برای اینکه
42:08
something a whirl This is a fun one.
693
2528500
3510
چیزی را چرخانده کنم، این یک پول سرگرم کننده است. به
42:12
It simply means to try something new.
694
2532010
3809
سادگی به این معنی است که چیز جدیدی را امتحان کنید.
42:15
For example, you should give bowling a whirl.
695
2535819
4001
به عنوان مثال، شما باید به بولینگ یک چرخش بدهید.
42:19
It's really fun.
696
2539820
1000
واقعا سرگرم کننده است.
42:20
So if I know you've never gone bowling before, I could say you should try it you should give
697
2540820
6660
بنابراین اگر می‌دانم که قبلاً هرگز بولینگ نرفته‌اید، می‌توانم بگویم که باید آن را امتحان کنید، باید به
42:27
it a whirl but to be a fish out of water.
698
2547480
4270
آن بچرخانید، اما برای اینکه یک ماهی بی‌آب باشید. از
42:31
This is used to say that someone is in an unfamiliar and uncomfortable surrounding for
699
2551750
8280
این برای این استفاده می شود که فردی در یک محیط ناآشنا و ناراحت کننده قرار دارد، به عنوان
42:40
example, I feel like a fish out of water when I go to english meetings because you have
700
2560030
6691
مثال، من وقتی به جلسات انگلیسی می روم احساس می کنم مانند یک ماهی بیرون از آب هستم، زیرا شما
42:46
to speak in English and that unfamiliar and uncomfortable you feel like a fish out of
701
2566721
6779
باید به زبان انگلیسی صحبت کنید و آن ناآشنا و ناراحت کننده احساس می کنید مانند یک ماهی خارج از آب هستید.
42:53
water to go the extra mile this is when you make an extra attempt to achieve something
702
2573500
7700
این زمانی است که شما برای رسیدن به چیزی
43:01
or do something.
703
2581200
1600
یا انجام کاری تلاش بیشتری می کنید.
43:02
For example, she's a great assistant.
704
2582800
3390
به عنوان مثال، او یک دستیار عالی است.
43:06
She always goes the extra mile so she does more than she needs to to not see the forest
705
2586190
8530
او همیشه مایل اضافی را طی می کند، بنابراین بیشتر از آنچه که نیاز دارد انجام می دهد تا جنگل را
43:14
from the trees.
706
2594720
1450
از درختان نبیند.
43:16
This is a very popular one.
707
2596170
2230
این یک مورد بسیار محبوب است.
43:18
This is when you're so involved in the small minor details are something that you don't
708
2598400
7699
این زمانی است که شما آنقدر درگیر جزئیات کوچک هستید، چیزی که
43:26
see the bigger picture you don't see the forest from the individual trees for example, the
709
2606099
8921
تصویر بزرگ‌تر را نمی‌بینید، مثلاً جنگل را از تک تک درختان نمی‌بینید،
43:35
project failed because we couldn't see the forest from the trees we lost track of the
710
2615020
5839
پروژه شکست خورد زیرا ما نتوانستیم جنگل را از آن ببینیم. درختانی که
43:40
bigger picture straight from the horse's mouth.
711
2620859
3720
تصویر بزرگتر را مستقیماً از دهان اسب گم کردیم.
43:44
This is when you get information directly from the source of that information.
712
2624579
6161
این زمانی است که شما اطلاعات را مستقیماً از منبع آن اطلاعات دریافت می کنید.
43:50
I heard straight from the horse's mouth that we're not getting bonuses this year to cry
713
2630740
7079
من مستقیماً از دهان اسب شنیدم که امسال برای گریه کردن گرگ پاداشی دریافت نمی کنیم،
43:57
wolf this is when you call for help.
714
2637819
3501
این زمانی است که شما کمک می خواهید.
44:01
But you don't actually need help.
715
2641320
3830
اما در واقع به کمک نیاز ندارید.
44:05
So in the future, nobody will assist you because you lied about needing help.
716
2645150
8820
بنابراین، در آینده، هیچ کس به شما کمک نخواهد کرد زیرا به دروغ گفتید که به کمک نیاز دارید.
44:13
For example, I'm not surprised nobody responded to her email.
717
2653970
6270
به عنوان مثال، من تعجب نمی کنم که کسی به ایمیل او پاسخ نداد.
44:20
She always cries Wolf.
718
2660240
2890
او همیشه گریه می کند گرگ.
44:23
So she always asked for help when she doesn't need it.
719
2663130
3840
بنابراین او همیشه در مواقعی که نیازی به کمک ندارد درخواست کمک می کرد .
44:26
But then one day she does need help and nobody will help her because she cries wolf to have
720
2666970
7770
اما یک روز او به کمک نیاز دارد و هیچ کس به او کمک نمی کند زیرا او گریه می کند که گرگ
44:34
bigger fish to fry.
721
2674740
2109
ماهی بزرگتری برای سرخ کردن داشته باشد.
44:36
This is when you have other more important matters to deal with.
722
2676849
5921
این زمانی است که شما چیزهای مهم تری دارید که باید با آنها برخورد کنید.
44:42
For example, can you attend my meeting this afternoon?
723
2682770
4460
به عنوان مثال، آیا می توانید امروز بعد از ظهر در جلسه من شرکت کنید؟
44:47
I have bigger fish to fry.
724
2687230
2280
ماهی بزرگتری برای سرخ کردن دارم.
44:49
So I have a meeting that's dealing with more important things then this other meeting.
725
2689510
7230
بنابراین من جلسه ای دارم که به چیزهای مهم تری نسبت به این جلسه دیگر می پردازد.
44:56
So play devil's advocate this is when you argue against something even if you think
726
2696740
7869
پس وکیل شیطان را بازی کنید، این زمانی است که علیه چیزی بحث می کنید، حتی اگر برعکس فکر کنید
45:04
the opposite.
727
2704609
2141
.
45:06
Simply to address all sides of a situation.
728
2706750
4809
صرفاً برای رسیدگی به تمام جوانب یک موقعیت.
45:11
For example, it would be great to get a promotion but to play devil's advocate, it would mean
729
2711559
8681
به عنوان مثال، گرفتن ترفیع عالی خواهد بود، اما برای ایفای نقش وکیل مدافع شیطان، به معنای
45:20
longer hours.
730
2720240
2470
ساعات بیشتری است.
45:22
So you actually want the promotion but you're going to examine the other side just to be
731
2722710
6740
بنابراین شما واقعاً ارتقاء را می‌خواهید، اما می‌خواهید طرف مقابل را بررسی کنید تا بتوانید
45:29
complete to steal one's thunder.
732
2729450
3780
رعد و برق را بدزدید.
45:33
This is a very popular one.
733
2733230
2760
این یک مورد بسیار محبوب است.
45:35
This is to prevent someone from getting the recognition, praise or success that they deserve.
734
2735990
8940
این برای جلوگیری از کسب شناخت، تمجید یا موفقیتی است که شایسته آن است.
45:44
And you do that by saying exactly what that person was going to say.
735
2744930
6280
و شما این کار را با گفتن دقیقاً همان چیزی که آن شخص قرار است بگوید انجام می دهید.
45:51
For example, she announced her engagement at my engagement party.
736
2751210
8800
مثلا در جشن نامزدی من اعلام نامزدی کرد.
46:00
She's stole my thunder.
737
2760010
2520
او تندر مرا دزدیده است.
46:02
So I should have received the praise the congratulations on my engagement party.
738
2762530
7010
بنابراین من باید تحسین جشن نامزدی را دریافت می کردم.
46:09
But she announced her engagement.
739
2769540
2350
اما او نامزدی خود را اعلام کرد.
46:11
So now everybody is congratulating her.
740
2771890
3170
بنابراین اکنون همه به او تبریک می گویند.
46:15
She stole my thunder to rain on one's parade.
741
2775060
6740
رعد مرا دزدید تا در رژه یکی ببارد.
46:21
This is to spoil someone's pleasure or a special moment.
742
2781800
5549
این برای از بین بردن لذت یا یک لحظه خاص است.
46:27
Let's say my friend is very happy because she got an A on the exam.
743
2787349
9020
فرض کنید دوست من خیلی خوشحال است زیرا در امتحان نمره A گرفته است. می
46:36
I could say I hate to rain on your parade.
744
2796369
4581
توانم بگویم از باران در رژه شما متنفرم.
46:40
But everyone got an A. So I'm spoiling her pleasure by saying that everybody got the
745
2800950
9129
اما همه یک A گرفتند. بنابراین من با گفتن این که همه
46:50
exact same grade to be a cakewalk a cakewalk.
746
2810079
6321
دقیقاً نمره یکسانی را گرفتند که یک کیک واک و یک کیک واک باشند، لذت او را خدشه دار می کنم.
46:56
This is when something is very easy or effortless.
747
2816400
3580
این زمانی است که چیزی بسیار آسان یا بدون زحمت است.
46:59
For example, learning English is a cakewalk, right, would you agree to take a rain check?
748
2819980
10200
به عنوان مثال، یادگیری زبان انگلیسی یک راهپیمایی است، درست است، آیا موافقت می کنید که چک باران بگیرید؟
47:10
This is when you decline an invitation by suggesting you'll accept that invitation at
749
2830180
7639
این زمانی است که شما یک دعوت را رد می کنید و پیشنهاد می کنید آن دعوت را در
47:17
a future time.
750
2837819
1521
آینده بپذیرید.
47:19
So not now.
751
2839340
2190
پس الان نه
47:21
But later.
752
2841530
1490
اما بعدا
47:23
Let's say somebody invites me to lunch today, but I'm very busy.
753
2843020
5240
فرض کنید یکی امروز مرا به ناهار دعوت کرده است، اما من خیلی سرم شلوغ است. می
47:28
I could say I'd love to have lunch, but I need to take a rain check.
754
2848260
7620
توانم بگویم دوست دارم ناهار بخورم، اما باید چک باران بگیرم.
47:35
Which means not today, but later to go on a wild goose chase or to be on a wild goose
755
2855880
8840
یعنی نه امروز، بلکه بعداً به تعقیب غاز وحشی یا در تعقیب غاز وحشی بودن
47:44
chase.
756
2864720
1000
.
47:45
You can use either verbs go or be this is when you're looking for something specific
757
2865720
7399
می‌توانید از افعال go یا be this زمانی استفاده کنید که به دنبال چیز خاصی هستید،
47:53
but it's a complete waste of time because that's something specific doesn't exist.
758
2873119
6901
اما این یک اتلاف وقت است زیرا چیزی خاص وجود ندارد.
48:00
For example, After hiking for five hours, we realized we were on a wild goose chase
759
2880020
9079
به عنوان مثال، پس از پنج ساعت پیاده روی، متوجه شدیم که در تعقیب غاز وحشی هستیم
48:09
because the waterfall doesn't exist.
760
2889099
3911
زیرا آبشار وجود ندارد.
48:13
So we were looking for a specific waterfall, but on the trail we were on.
761
2893010
5980
بنابراین ما به دنبال یک آبشار خاص بودیم، اما در مسیری که در آن بودیم.
48:18
There is no waterfall.
762
2898990
1420
آبشاری وجود ندارد.
48:20
The waterfall is at a completely different location.
763
2900410
3490
این آبشار در مکانی کاملا متفاوت قرار دارد .
48:23
So we were on a wild goose chase because we're looking for something that doesn't exist to
764
2903900
7400
بنابراین ما در تعقیب غازهای وحشی بودیم زیرا به دنبال چیزی هستیم که وجود ندارد تا
48:31
twist someone's arm.
765
2911300
2410
بازوی کسی را بپیچاند.
48:33
This is when you persuade someone to do something that they don't want to do.
766
2913710
6180
این زمانی است که شما کسی را متقاعد می کنید که کاری را انجام دهد که او نمی خواهد انجام دهد.
48:39
For example, I didn't want to go to the party, but Sarah twisted my arm.
767
2919890
6760
مثلا من نمی خواستم به مهمانی بروم اما سارا بازویم را پیچاند.
48:46
So Sarah persuaded me convinced me to go to the party to face the music.
768
2926650
7429
بنابراین سارا مرا متقاعد کرد که برای مواجهه با موسیقی به مهمانی بروم.
48:54
This is when you accept criticism or punishment for something you did do.
769
2934079
7500
این زمانی است که شما انتقاد یا تنبیه را برای کاری که انجام داده اید می پذیرید.
49:01
For example, I missed the deadline.
770
2941579
4040
مثلا مهلت را از دست دادم.
49:05
So now it's time to face the music.
771
2945619
3871
بنابراین اکنون زمان مواجهه با موسیقی است.
49:09
Now I have to meet with my boss.
772
2949490
2700
حالا باید با رئیسم ملاقات کنم. هر
49:12
We both know I missed the deadline.
773
2952190
2960
دو می دانیم که ضرب الاجل را از دست دادم.
49:15
It was wrong.
774
2955150
1230
غلط بود.
49:16
So I am going to be punished and I deserve it.
775
2956380
3900
بنابراین من قرار است مجازات شوم و مستحق آن هستم.
49:20
It's time to face the music to hit the books.
776
2960280
5380
وقت آن است که با موسیقی روبه‌رو شویم تا به کتاب‌ها برسیم.
49:25
This means to study or do homework.
777
2965660
3820
این به معنای مطالعه یا انجام تکالیف است.
49:29
For example, I can't go to the party tonight.
778
2969480
3100
مثلاً امشب نمی توانم به مهمانی بروم.
49:32
I need to hit the books to turn a deaf ear.
779
2972580
5160
باید کتاب ها را بزنم تا گوشم را کر کنم.
49:37
This is when you ignore someone when they complain or they ask for help.
780
2977740
6629
این زمانی است که وقتی کسی شکایت می کند یا درخواست کمک می کند نادیده می گیرید.
49:44
For example, I asked Maria to extend the deadline, but she turned a deaf ear.
781
2984369
7240
به عنوان مثال، من از ماریا خواستم که مهلت را تمدید کند، اما او گوشش را کر کرد.
49:51
So when I asked her to extend the deadline I was asking her to help me but she ignored
782
2991609
6931
بنابراین وقتی از او خواستم مهلت را تمدید کند، از او می خواستم که به من کمک کند، اما او به من توجهی نکرد،
49:58
me she turned a deaf ear to break the bank.
783
2998540
5120
گوشش را کر کرد تا بانک را بشکند.
50:03
This means to cause financial ruin.
784
3003660
3659
این به معنای ایجاد خرابی مالی است.
50:07
For example, this vacation costs $5,000 It's expensive, but it won't break the bank.
785
3007319
9461
به عنوان مثال، این تعطیلات 5000 دلار هزینه دارد، گران است، اما بانک را خراب نمی کند.
50:16
It won't cause financial ruin to jump the gun.
786
3016780
5250
پریدن از اسلحه باعث خرابی مالی نمی شود .
50:22
This is when you do something too soon without thinking about it carefully.
787
3022030
6010
این زمانی است که کاری را خیلی زود انجام می دهید بدون اینکه به دقت در مورد آن فکر کنید.
50:28
For example, the company jumped the gun when they canceled the conference.
788
3028040
6819
به عنوان مثال، شرکت وقتی کنفرانس را لغو کرد، اسلحه را پرید.
50:34
So they made that decision to sue they should have thought about it more took more time
789
3034859
5710
بنابراین آنها تصمیم گرفتند که شکایت کنند و باید بیشتر در مورد آن فکر می کردند زمان بیشتری طول کشید
50:40
and then decided to read between the lines.
790
3040569
5000
و سپس تصمیم گرفتند که بین سطرها بخوانند.
50:45
This is when you trying to understand somebody's real feelings or intentions based on what
791
3045569
8191
این زمانی است که شما سعی می کنید احساسات یا مقاصد واقعی یک نفر را بر اساس آنچه که
50:53
they said or they wrote, For example, She said she's happy.
792
3053760
7390
گفته یا نوشته است بفهمید، برای مثال، او گفت که خوشحال است.
51:01
But if you read between the lines, it's obvious she's upset.
793
3061150
6810
اما اگر بین سطرها بخوانید، مشخص است که او ناراحت است.
51:07
So you're trying to interpret what she's saying to really understand how she feels through
794
3067960
7440
بنابراین شما سعی می‌کنید آنچه را که او می‌گوید تفسیر کنید تا واقعاً درک کنید که او چه احساسی دارد
51:15
thick and thin.
795
3075400
2439
.
51:17
This is when you support someone or stay with someone even when there are problems or difficulties.
796
3077839
9010
این زمانی است که از کسی حمایت می‌کنید یا حتی زمانی که مشکلات یا مشکلاتی وجود دارد، با کسی می‌مانید.
51:26
For example, a true friend will be there through thick and thin.
797
3086849
6010
به عنوان مثال، یک دوست واقعی از همه لحاظ وجود خواهد داشت .
51:32
If there are problems or difficulties a true friend will be there to go back to square
798
3092859
5651
اگر مشکلات یا مشکلاتی وجود داشته باشد، یک دوست واقعی آنجا خواهد بود تا به نقطه
51:38
one.
799
3098510
1440
اول بازگردد.
51:39
This is to start working on a plan from the beginning because your previous attempt failed.
800
3099950
8129
این برای شروع کار بر روی یک برنامه از ابتدا است زیرا تلاش قبلی شما شکست خورده است.
51:48
For example, the board didn't approve our plan.
801
3108079
5101
مثلا هیئت مدیره طرح ما را تایید نکرد .
51:53
So we have to go back to square one we have to start again from the beginning from scratch.
802
3113180
7639
بنابراین باید به نقطه اول برگردیم، باید دوباره از ابتدا از ابتدا شروع کنیم.
52:00
This is from the very beginning for example, I started this YouTube channel for example,
803
3120819
8231
این از همان ابتدا است، برای مثال، من این کانال یوتیوب را راه اندازی کردم، به عنوان مثال،
52:09
my family started this business from scratch.
804
3129050
4450
خانواده من این تجارت را از ابتدا شروع کردند.
52:13
So when we started there was nothing we did everything ourselves from scratch to shoot
805
3133500
7339
بنابراین وقتی شروع کردیم هیچ کاری نداشتیم ما خودمان همه کارها را از ابتدا انجام دادیم تا
52:20
oneself in the foot this is when you say or do something that could cause problems for
806
3140839
8381
به پای خود شلیک کنیم، این زمانی است که شما چیزی می گویید یا انجام می دهید که می تواند برای شما مشکل ایجاد کند
52:29
you.
807
3149220
1000
.
52:30
For example, I shot myself in the foot when I agreed to stay late tonight.
808
3150220
6100
مثلاً وقتی پذیرفتم امشب تا دیر وقت بمانم به پای خودم شلیک کردم.
52:36
So I said yes when my boss asked me to stay late, but it's my cousin's birthday.
809
3156320
7799
بنابراین وقتی رئیسم از من خواست تا دیرتر بمانم، گفتم بله ، اما تولد پسر عمویم است.
52:44
So now I can't go to their party or I'm going to be late and I'm going to be in trouble.
810
3164119
6230
پس الان نمیتونم برم مهمونیشون یا دیر میام و به مشکل میخورم.
52:50
I shot myself in the foot right off the bat.
811
3170349
5121
درست از روی چوب به پای خودم شلیک کردم.
52:55
This means at the very beginning or immediately, for example, you can expect to feel confident
812
3175470
7860
این بدان معناست که در همان ابتدا یا بلافاصله، به عنوان مثال، می توانید انتظار داشته باشید که با
53:03
speaking right off the bat.
813
3183330
2719
صحبت کردن در همان لحظه اعتماد به نفس داشته باشید.
53:06
So immediately at the very beginning when you first start that right off the bat, you
814
3186049
6401
بنابراین بلافاصله در همان ابتدا که برای اولین بار آن را از همان ابتدا شروع می کنید،
53:12
can't expect to feel confident right off the bat in the bag.
815
3192450
5649
نمی توانید انتظار داشته باشید که از همان ابتدا احساس اعتماد به نفس داشته باشید .
53:18
This is when something is certain to be one achieved or attained.
816
3198099
7131
این زمانی است که چیزی مطمئناً به دست آمده یا به دست آمده است.
53:25
For example, Jane has the promotion in the bag.
817
3205230
4819
به عنوان مثال، جین تبلیغات را در کیف دارد.
53:30
So even though they haven't formally announced that Jane has the promotion, it's certain
818
3210049
7260
بنابراین، اگرچه آنها به طور رسمی اعلام نکرده‌اند که جین این ترفیع را دارد، مطمئناً مال
53:37
that is hers.
819
3217309
1571
اوست.
53:38
She has it in the bag.
820
3218880
3090
او آن را در کیف دارد. هوای
53:41
Hot air.
821
3221970
1080
گرم.
53:43
This is a great one.
822
3223050
1950
این یکی عالی است.
53:45
This is when something is not sincere and will not have practical results.
823
3225000
7809
این زمانی است که چیزی صادقانه نیست و نتیجه عملی نخواهد داشت.
53:52
For example, the advertisement claimed I would lose 20 pounds in 20 days, but it was hot
824
3232809
8771
به عنوان مثال، در تبلیغات ادعا شده بود که من در 20 روز 20 پوند وزن کم می کنم، اما هوا گرم بود
54:01
air.
825
3241580
1249
.
54:02
It was not true.
826
3242829
2371
درست نبود.
54:05
To follow in someone's footsteps.
827
3245200
4110
دنبال کردن جای پای کسی.
54:09
This is when you do the same thing that someone else previously did.
828
3249310
6200
این زمانی است که شما همان کاری را انجام می دهید که قبلاً شخص دیگری انجام داده است.
54:15
And then someone else is usually a family member a friend or a mentor.
829
3255510
5670
و سپس شخص دیگری معمولاً یکی از اعضای خانواده، دوست یا مربی است.
54:21
For example, She followed in her father's footsteps and became an engineer.
830
3261180
6700
به عنوان مثال، او راه پدرش را دنبال کرد و مهندس شد.
54:27
This means that her father is also an engineer to call a spade a spade.
831
3267880
8010
این بدان معناست که پدرش هم مهندس است که به بیل می گوید بیل.
54:35
This is when you tell the truth about something, even if the truth is not pleasant and not
832
3275890
7090
این زمانی است که در مورد چیزی حقیقت را می گویید، حتی اگر حقیقت خوشایند و
54:42
polite.
833
3282980
1040
مودبانه نباشد.
54:44
For example, let's call a spade a spade this company discriminates against women.
834
3284020
7029
به عنوان مثال، بیایید بیل را بیل بنامیم این شرکت علیه زنان تبعیض قائل است.
54:51
So that's not a very polite thing to say.
835
3291049
2751
پس این حرف خیلی مودبانه ای نیست.
54:53
But it's the truth to be in the same boat.
836
3293800
4730
اما این حقیقت است که در یک قایق باشید.
54:58
This is when you're in the same situation as someone else and that situation is difficult.
837
3298530
6980
این زمانی است که شما در موقعیت مشابه دیگری هستید و آن موقعیت دشوار است.
55:05
For example, we both lost money in the stock market.
838
3305510
5079
مثلا هر دوی ما در بورس ضرر کردیم .
55:10
We're in the same boat to pick someone's brain.
839
3310589
5761
ما در یک قایق هستیم تا مغز کسی را انتخاب کنیم.
55:16
This is when someone has a lot of information on a subject or topic and you ask them to
840
3316350
7680
این زمانی است که شخصی اطلاعات زیادی در مورد یک موضوع یا موضوع دارد و شما از او می‌خواهید
55:24
share that information or you ask them for their opinion you pick their brain.
841
3324030
6770
آن اطلاعات را به اشتراک بگذارد یا از او نظر می‌خواهید که مغز او را انتخاب می‌کنید.
55:30
For example, I'd love to buy you coffee and pick your brain sometime.
842
3330800
5050
به عنوان مثال، من دوست دارم برای شما قهوه بخرم و زمانی مغز شما را انتخاب کنم.
55:35
Which means I love to buy you coffee and find out what you know ask you questions about
843
3335850
6050
این بدان معناست که من دوست دارم برای شما قهوه بخرم و بدانم آنچه را که می دانید از شما سؤال می پرسند
55:41
what you know or get your opinion on a specific topic based on your knowledge to bounce an
844
3341900
7409
یا نظر شما را در مورد یک موضوع خاص بر اساس دانش شما می پرسند تا
55:49
idea off someone.
845
3349309
2520
ایده خود را از دیگران منعکس کنم.
55:51
This is when you share an idea to get feedback on that idea.
846
3351829
5790
این زمانی است که شما یک ایده را برای دریافت بازخورد در مورد آن ایده به اشتراک می گذارید.
55:57
For example, can I bounce a few ideas off you before the meeting today?
847
3357619
5331
به عنوان مثال، آیا می توانم قبل از جلسه امروز، چند ایده را از شما بپرسم؟
56:02
The devils in the details this is used when something seems simple, but the details are
848
3362950
8540
شیاطین در جزئیات زمانی استفاده می شود که چیزی ساده به نظر می رسد، اما جزئیات
56:11
complicated and could cause problems.
849
3371490
3829
پیچیده هستند و می توانند مشکلاتی ایجاد کنند.
56:15
For example, the contract is only one page which seems simple, but the devils in the
850
3375319
8861
به عنوان مثال، قرارداد فقط یک صفحه است که ساده به نظر می رسد، اما شیاطین در
56:24
details so in that one page, there's a lot of complicated information that could cause
851
3384180
6800
جزئیات هستند، بنابراین در آن یک صفحه، اطلاعات پیچیده زیادی وجود دارد که می تواند مشکلاتی ایجاد کند،
56:30
problems but don't pot calling the kettle black this is used to say that someone shouldn't
852
3390980
7139
اما کتری را سیاه نکنید، این برای گفتن این مورد استفاده می شود. کسی نباید
56:38
criticize someone else for a fault that they have in themselves.
853
3398119
6901
از دیگری به خاطر ایرادی که در خودش دارد انتقاد کند.
56:45
Let's say Jack is always late.
854
3405020
4670
فرض کنید جک همیشه دیر می کند.
56:49
And I get to our meeting five minutes late and Jack gets mad at me for being late but
855
3409690
9230
و من با پنج دقیقه تاخیر به جلسه مان می رسم و جک از دست من عصبانی می شود که دیر آمده ام اما
56:58
he is always late.
856
3418920
2500
او همیشه دیر می کند.
57:01
So I could say I can't believe Jack was mad because I was five minutes late.
857
3421420
6780
بنابراین می توانم بگویم نمی توانم باور کنم که جک دیوانه شده است زیرا من پنج دقیقه تاخیر داشتم.
57:08
Talk about the pot calling the kettle black to take a backseat.
858
3428200
5940
در مورد دیگ صحبت کنید که کتری را سیاه می‌خواند تا در صندلی عقب بنشینید.
57:14
This is when you choose to not have responsibility in a organization or an activity.
859
3434140
9380
این زمانی است که تصمیم می گیرید در یک سازمان یا یک فعالیت مسئولیتی نداشته باشید.
57:23
For example, my team is organizing a conference but I'm taking a backseat.
860
3443520
7290
به عنوان مثال، تیم من در حال برگزاری یک کنفرانس است اما من در صندلی عقب نشسته ام.
57:30
I'm not going to be responsible for the conference to be up for grabs.
861
3450810
6410
من مسئول برگزاری کنفرانس نیستم .
57:37
This is a great one it's used when something is available and ready to be won or taken.
862
3457220
6520
این یک ابزار عالی است و زمانی که چیزی در دسترس است و آماده بردن یا گرفتن است استفاده می شود.
57:43
For example, do you know is Sue's office is up for grabs?
863
3463740
5220
به عنوان مثال، آیا می دانید که آیا دفتر سو آماده است؟
57:48
So Sue's office is now empty.
864
3468960
2359
بنابراین دفتر سو اکنون خالی است.
57:51
Maybe she left the company or she changed offices.
865
3471319
3461
شاید او شرکت را ترک کرده یا دفتر خود را تغییر داده است .
57:54
So is her office ready and available?
866
3474780
3509
پس آیا دفتر او آماده و در دسترس است؟
57:58
Is it up for grabs?
867
3478289
1661
آیا آن را برای گرفتن؟
57:59
To put something on ice this is when you delay something or you reserve something for future
868
3479950
7570
برای قرار دادن چیزی روی یخ این زمانی است که چیزی را به تاخیر می اندازید یا چیزی را برای استفاده در آینده رزرو می کنید
58:07
use.
869
3487520
1270
.
58:08
Let's put a conference on ice until the summer to bite off more than you can chew.
870
3488790
7250
بیایید تا تابستان یک کنفرانس روی یخ بگذاریم تا بیش از آنچه می‌توانید بجوید، گاز بگیرید.
58:16
This is when you try to do something that is too difficult for you.
871
3496040
4930
این زمانی است که سعی می کنید کاری را انجام دهید که برای شما خیلی سخت است.
58:20
For example, we took on three projects this month.
872
3500970
4389
به عنوان مثال، ما در این ماه سه پروژه را انجام دادیم .
58:25
I think we bit off more than we can chew so three projects is too difficult for us to
873
3505359
6571
من فکر می‌کنم ما بیشتر از چیزی که بتوانیم جویده‌ایم گاز گرفتیم، بنابراین سه پروژه برای ما سخت‌تر از آن است که
58:31
throw caution to the wind.
874
3511930
2679
احتیاط را به باد دهیم.
58:34
This is when you do something without worrying about the risk or the negative consequences.
875
3514609
8051
این زمانی است که شما کاری را بدون نگرانی در مورد خطر یا عواقب منفی انجام می دهید.
58:42
For example, I wasn't happy at my job so I threw caution to the wind and I quit.
876
3522660
6930
به عنوان مثال، من از کارم راضی نبودم، بنابراین احتیاط را به باد دادم و استعفا دادم.
58:49
So I didn't think about the negative consequences.
877
3529590
2739
بنابراین به عواقب منفی آن فکر نکردم.
58:52
When I made that decision.
878
3532329
1501
وقتی این تصمیم را گرفتم.
58:53
I threw caution to the wind across to bear this is an unpleasant or painful situation
879
3533830
8979
من احتیاط را به باد دادم تا تحمل کنم این یک موقعیت یا فردی ناخوشایند یا دردناک است
59:02
or person that you have to accent even though it's very difficult for you to do so.
880
3542809
6871
که باید به آن لهجه کنید، حتی اگر انجام این کار برای شما بسیار دشوار است.
59:09
For example, I lost our company's biggest client and that's my cross to bear.
881
3549680
8609
به عنوان مثال، من بزرگترین مشتری شرکتمان را از دست دادم و این چیزی است که باید تحمل کنم.
59:18
So that's a very painful situation knowing that I was personally responsible for this
882
3558289
6181
بنابراین این یک موقعیت بسیار دردناک است، زیرا می دانم که من شخصاً مسئول این
59:24
loss.
883
3564470
1040
باخت بودم.
59:25
But that's my cross to bear.
884
3565510
1370
اما این صلیب من است که باید تحمل کنم.
59:26
I have to accept it and deal with that even though it is painful.
885
3566880
5660
من باید آن را بپذیرم و با آن کنار بیایم، حتی اگر دردناک باشد.
59:32
And finally to keep one's eye on something or someone.
886
3572540
5730
و در نهایت به چیزی یا کسی چشم نگاه داشتن .
59:38
This is when you watch something or you take care of something or someone.
887
3578270
5910
این زمانی است که شما چیزی را تماشا می کنید یا از چیزی یا کسی مراقبت می کنید.
59:44
For example, will you keep an eye on the project while I'm at the conference?
888
3584180
5129
به عنوان مثال، آیا زمانی که من در کنفرانس هستم، پروژه را زیر نظر خواهید داشت؟
59:49
Will you take care of the project will you watch the project while I'm at the conference?
889
3589309
7240
آیا شما از پروژه مراقبت می کنید آیا وقتی من در کنفرانس هستم پروژه را تماشا می کنید؟
59:56
Now I want you to keep improving your English with this lesson.
890
3596549
4641
اکنون از شما می خواهم که با این درس به بهبود زبان انگلیسی خود ادامه دهید .
60:01
And if you haven't already, make sure you go to my website and get this free speaking
891
3601190
4230
و اگر قبلاً این کار را نکرده‌اید، حتماً به وب‌سایت من بروید و این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید
60:05
guide to help you speak English fluently and confidently.
892
3605420
3770
تا به شما کمک کند انگلیسی را روان و با اطمینان صحبت کنید.
60:09
You can click the link right here.
893
3609190
2360
شما می توانید لینک را در اینجا کلیک کنید.
60:11
So get started with your next lesson right now.
894
3611550
2489
پس همین الان با درس بعدی خود شروع کنید .
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7