ADVANCED PHRASAL VERBS | Build You English Vocabulary and GET FLUENT!

Do you want to sound more natural, like a native English speaker?

آیا می خواهید مانند یک انگلیسی زبان مادری طبیعی تر به نظر برسید ؟

When you speak?

وقتی صحبت می کنی؟

Well, one of the best things you can do is add phrasal verbs to your speech.

خوب، یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که افعال عبارتی را به گفتار خود اضافه کنید.

And that's what you'll do today.

و این کاری است که امروز انجام خواهید داد.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course.

البته.

I'm Jennifer.

من جنیفر هستم

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

First, in this lesson, I'm going to quiz you to see how well you know these common phrasal

ابتدا، در این درس، می‌خواهم شما را امتحان کنم تا ببینم چقدر این افعال رایج عبارتی را می‌شناسید

verbs.

.

But don't worry, because after the quiz, I'm going to explain each phrasal verb in detail.

اما نگران نباشید، زیرا بعد از مسابقه، من قصد دارم هر فعل عبارتی را با جزئیات توضیح دهم.

And then you can do the quiz again so you can see how much you improved from the beginning

و سپس می توانید دوباره مسابقه را انجام دهید تا ببینید از ابتدای

of this lesson to the end of this lesson.

این درس تا پایان این درس چقدر پیشرفت کرده اید.

So let's start the quiz now.

پس بیایید همین الان مسابقه را شروع کنیم.

Question one.

سوال یک.

I really appreciate how much time you spend the annual report.

من واقعاً قدردانی می کنم که چقدر برای گزارش سالانه وقت می گذارید.

Now I'm only going to give you 3 seconds to answer, which isn't very much time, so feel

حالا من فقط 3 ثانیه به شما فرصت می دهم تا پاسخ دهید، که زمان زیادی نیست، بنابراین با خیال

free to hit, pause, take as much time as you need, and when you're ready to see the answer,

راحت ضربه بزنید، مکث کنید، هر چقدر که نیاز دارید وقت بگذارید و زمانی که برای دیدن پاسخ آماده شدید،

hit play, grinding away at question two.

ضربه بزنید. بازی کنید، سوال دو را زیر سوال ببرید.

I know the fire alarm was scary, but you need to pull yourself together.

می دانم که زنگ خطر آتش سوزی ترسناک بود، اما باید خود را جمع و جور کنید.

Question three.

سوال سه.

My Co worker is so annoying he always Justin Bieber songs in the office belts out.

همکار من آنقدر آزاردهنده است که جاستین بیبر همیشه در کمربند اداری آهنگ می خواند.

Question four.

سوال چهار.

I couldn't think of the word for bridge in my presentation, so I acted it out.

من نمی توانستم به کلمه پل در ارائه خود فکر کنم، بنابراین آن را اجرا کردم.

Question five.

سوال پنجم.

We need to be honest with the team.

ما باید با تیم صادق باشیم.

We shouldn't the auditor's recommendations talk down.

ما نباید توصیه های حسابرس را نادیده بگیریم.

Question 6.

سوال 6.

The fact that my husband forgot my birthday has been all week gnawing at me.

این واقعیت که شوهرم تولدم را فراموش کرده است، تمام هفته مرا آزار می دهد.

Question 7, the team Numerous penalties during the competition racked up question eight.

سوال 7، تیم پنالتی های متعدد در طول مسابقه سوال هشتم را به همراه داشت.

I think the comedian's humor I've been telling jokes since the show Rugged off on me.

فکر می‌کنم طنز کمدین از زمانی که نمایش بر من خشن شد جوک می‌گفتم.

Question nine.

سوال نهم.

No need to apologize, everyone from time to time slips up.

نیازی به عذرخواهی نیست، همه گهگاهی دچار لغزش می شوند.

And finally, question 10.

و در آخر سوال 10.

I'll be in your city next week for a conference.

هفته آینده برای کنفرانس در شهر شما خواهم بود.

I hope you have time to to catch up.

امیدوارم وقت داشته باشی تا به نتیجه برسی

So how'd you do with the quiz now?

خب حالا با مسابقه چطور کار کردی؟

Don't worry if it was difficult.

اگر سخت بود نگران نباشید.

Don't worry if you got zero questions right, because now I'm going to explain each phrasal

نگران نباشید اگر سؤالات صفر را درست مطرح کردید، زیرا اکنون قصد دارم هر

verb in detail.

فعل عبارتی را با جزئیات توضیح دهم.

And I promise, after the next quiz you'll do a lot better.

و من قول می دهم که بعد از مسابقه بعدی خیلی بهتر عمل خواهید کرد.

So let's review each phrasal verb.

پس بیایید هر فعل عبارتی را مرور کنیم.

Now #1 to act out.

در حال حاضر شماره 1 برای عمل کردن.

This is when you perform or explain something using actions and gestures.

این زمانی است که شما چیزی را با استفاده از حرکات و حرکات انجام می دهید یا توضیح می دهید.

For example, right now I'm acting out.

به عنوان مثال، در حال حاضر من در حال بازیگری هستم. هوا

It's raining.

بارانی است.

Using my actions and my gestures, I'm teaching you this one because when you don't speak

با استفاده از اعمال و حرکاتم، این یکی را به شما آموزش می دهم، زیرا زمانی که شما به

a language fluently, often we act out what we mean to help the other person understand.

زبانی روان صحبت نمی کنید، اغلب منظور خود را برای کمک به درک طرف مقابل انجام می دهیم.

For example, I couldn't think of the word for sunrise, so I acted it out.

مثلاً نمی‌توانستم کلمه طلوع خورشید را به ذهنم بیاورم، بنابراین آن را اجرا کردم.

How you're going to act out sunrise?

چگونه می خواهید طلوع خورشید را بازی کنید؟

I'm not sure.

مطمئن نیستم.

You can try though.

هر چند می توانید امتحان کنید.

Another example.

مثالی دیگر.

I'm not sure what you mean.

من مطمئن نیستم منظور شما چیست.

Could you try acting it out?

آیا می توانید آن را بازی کنید؟

This could be a smart way for you to understand what someone else is saying #2 to belt out.

این می‌تواند راهی هوشمندانه برای شما باشد تا بفهمید شخص دیگری چه می‌گوید شماره ۲.

I love this one because it means to sing loudly.

من این یکی را دوست دارم زیرا به معنای بلند آواز خواندن است.

For example, the crowd belted out the national anthem before the game.

به عنوان مثال، جمعیت قبل از بازی، سرود ملی را با کمربند بستند.

So the crowd sang the national anthem loudly.

بنابراین جمعیت سرود ملی را با صدای بلند خواندند.

They belted it out.

کمربندش را بستند.

And here's another example that is true for me.

و این یک مثال دیگر است که برای من صادق است .

I love driving alone because I can belt out my favorite songs.

من عاشق رانندگی به تنهایی هستم زیرا می توانم آهنگ های مورد علاقه ام را با کمربند انتخاب کنم.

I can sing those songs very loudly #3 to catch up with someone.

من می توانم آن آهنگ ها را با صدای بسیار بلند بخوانم شماره 3 تا به کسی برسم.

This is a must know phrasal verb.

این یک فعل عبارتی است که باید بدانید.

This is when you meet someone after a period of time to find out what they've been doing.

این زمانی است که شما بعد از مدتی با کسی ملاقات می کنید تا بفهمید که او چه کار کرده است.

So let's say you and your friend haven't seen each other for one month.

بنابراین فرض کنید شما و دوستتان یک ماه است که یکدیگر را ندیده اید.

Well, you don't know what your friend has been doing for that one month.

خوب، شما نمی دانید دوست شما در این یک ماه چه کار کرده است.

So you could text your friend and say we need to catch up.

بنابراین می‌توانید به دوستتان پیامک بزنید و بگویید که باید پیگیری کنیم.

Are you free tomorrow?

فردا آزاد هستی؟

This is a very common way that two native speakers will arrange a social gathering.

این یک روش بسیار رایج است که دو نفر از زبان مادری یک گردهمایی اجتماعی ترتیب می دهند.

You could also simply say let's catch up soon, and this means let's meet soon so I can find

شما همچنین می توانید به سادگی بگویید بیا زودتر به هم برسیم، و این به این معنی است که بیا به زودی همدیگر را ملاقات کنیم تا بتوانم

out what you've been doing and you can find out what I've been doing since the last time

بفهمم شما چه کار می کردید و شما بتوانید بفهمید که من از آخرین باری که

we saw each other #4 to grind away at something.

همدیگر را دیدیم، چه کار کرده ام. دور از چیزی

This is when you work on some something for a long time or with a lot of effort.

این زمانی است که شما برای مدت طولانی یا با تلاش زیاد روی چیزی کار می کنید.

For example, I had to grind away at my taxes all weekend.

به عنوان مثال، من مجبور بودم تمام آخر هفته را از مالیات خود دور کنم.

So this means I worked on my taxes, but because I said grind away at, you know, it took me

بنابراین این بدان معناست که من روی مالیات‌هایم کار کردم، اما چون گفتم دست به کار شوم، می‌دانی،

a long time and a lot of effort, You could also say I've been grinding away at this report

زمان زیادی از من گرفت و تلاش زیادی کردم، شما همچنین می‌توانید بگویید که تمام این هفته را درگیر این گزارش بودم

all week, but it's still not done.

، اما این هنوز انجام نشده است

So you've spent a lot of time on this report.

بنابراین شما زمان زیادی را برای این گزارش صرف کرده اید.

You've put in a lot of effort, but it's still not done.

شما تلاش زیادی کرده اید، اما هنوز انجام نشده است.

You've been grinding away at it.

تو آن را به هم ریخته ای

#5 to not at.

شماره 5 تا در.

This means to trouble, worry, or annoy someone.

این به معنای ایجاد مشکل، نگرانی یا آزار کسی است.

First of all, notice that silent G gnaw gnaw it starts with a an N sound not to not.

اول از همه، توجه داشته باشید که G بی صدا gnaw gnaw آن با صدای N شروع می شود نه به not.

For example, his text message has been gnawing at me all day, so his text message has been

به عنوان مثال، پیامک او در تمام طول روز من را می بلعد، بنابراین پیامک او مرا

troubling me, worrying me, or annoying me.

آزار می دهد، نگرانم می کند یا آزارم می دهد.

You don't exactly know which one it is, but based on context and based on my emotion,

شما دقیقاً نمی دانید کدام است، اما بر اساس زمینه و بر اساس احساسات من،

my facial emotion, you would know his text message has been gnawing at me all day.

احساسات صورت من، می دانید پیامک او تمام روز مرا آزار می دهد.

Or let's say you were in a meeting and your coworker said something negative about you

یا فرض کنید در یک جلسه بودید و همکارتان در مقابل همه چیز منفی درباره شما گفت

in front of everyone and it's been bothering you.

و این باعث آزار شما شده است.

Well your friend could say don't let his comment gnaw at you, don't let his comment bother

خوب دوست شما می تواند بگوید اجازه ندهید نظر او شما را آزار دهد، اجازه ندهید نظر او شما را آزار دهد

you or annoy you.

یا آزارتان دهد.

Number six to pull oneself together.

شماره شش برای جمع کردن خود

This means to become calm or to regain control of your emotions.

این به این معنی است که آرام شوید یا دوباره کنترل احساسات خود را به دست آورید.

Calm down, calm down, calm down.

آرام، آرام، آرام.

So let's say your Co worker made that angry or rude or mean comment towards you in front

بنابراین فرض کنید همکارتان این اظهار نظر عصبانی یا گستاخانه یا خشن را در مقابل دیگران نسبت به شما بیان کرد

of everyone else and you became very emotional.

و شما بسیار احساساتی شدید.

You became very upset or very agitated or very angry.

شما بسیار ناراحت یا بسیار آشفته یا بسیار عصبانی شدید.

Even your friend could say pull yourself together to let you know you need to regain control

حتی دوست شما می تواند بگوید خودتان را جمع کنید تا به شما بفهماند که باید کنترل

of your emotions because you're being too upset, too angry.

احساسات خود را دوباره به دست آورید زیرا خیلی ناراحت و عصبانی هستید.

We also commonly use this in the imperative pull yourself together.

ما همچنین معمولاً از این در دستور pull your together استفاده می کنیم.

So notice with the imperative you start with the bass verb pull yourself together.

بنابراین با دستوری که با فعل باس شروع می‌کنید توجه کنید.

You need to pull yourself together.

باید خودت را جمع کنی

Both of those are very common.

هر دوی اینها بسیار رایج هستند.

And then an hour later, your friend could say, hey, I was calling you, where were you?

و بعد یک ساعت، دوستت می‌تواند بگوید، هی، داشتم بهت زنگ می‌زدم، کجا بودی؟

And you could say, oh, I went for a walk alone, to pull myself together, to regain control

و می توانید بگویید، اوه، من به تنهایی به پیاده روی رفتم، تا خودم را جمع و جور کنم، کنترل

of my emotions and simply to become calm, #7 to rack up this means to acquire a lot

احساساتم را دوباره به دست بیاورم و به سادگی آرام شوم، شماره 7 به دست آوردن این به معنای به دست آوردن

of something, and that something is generally negative.

چیزهای زیادی است، و این چیزی است که عموما منفی.

For example, I racked up a lot of parking tickets while I was on vacation.

به عنوان مثال، در تعطیلاتم تعداد زیادی بلیط پارکینگ تهیه کردم .

So maybe you're in a new city and you're not familiar with the parking rules and regulations,

بنابراین شاید شما در شهر جدیدی هستید و با قوانین و مقررات پارکینگ آشنا نیستید،

so you racked up a lot of parking tickets.

بنابراین تعداد زیادی بلیط پارکینگ تهیه کرده اید.

Parking tickets are, of course, negative.

بلیط پارکینگ البته منفی است.

Or you could say when I was a student, I racked up a lot of student debt.

یا می توان گفت زمانی که من دانشجو بودم، بدهی های دانشجویی زیادی جمع کردم.

Again, student debt is of course a negative and you racked it up.

باز هم، بدهی دانشجو البته منفی است و شما آن را جمع آوری کردید. به

You acquired it.

دست آوردی

#8 To rub off on this is when a quality or a characteristic is passed from one person

8 مالش دادن به این امر زمانی است که یک ویژگی یا ویژگی از شخصی

to another person, for example, her passion and enthusiasm rubbed off on me.

به شخص دیگر منتقل می شود، برای مثال، اشتیاق و اشتیاق او به من منتقل می شود.

So this means my friend was being very passionate and enthusiastic and because of that I became

بنابراین این بدان معناست که دوست من بسیار پرشور و مشتاق بود و به همین دلیل من

very passionate and enthusiastic, so her passion and enthusiasm rubbed off on me.

بسیار پرشور و مشتاق شدم، بنابراین شور و اشتیاق او بر من جاری شد.

But we also use this with negative qualities and characteristics.

اما ما از این ویژگی ها و ویژگی های منفی نیز استفاده می کنیم .

For example, don't let Frank's anxiety rub off on you.

به عنوان مثال، اجازه ندهید که اضطراب فرانک روی شما نفوذ کند.

So Frank is always anxious, and he's sharing his anxieties in public with his team.

بنابراین فرانک همیشه مضطرب است و نگرانی های خود را در جمع با تیمش در میان می گذارد.

If you're not careful, his anxieties could rub off on you, which means you will become

اگر مراقب نباشید، اضطراب های او ممکن است بر شما سرازیر شود، به این معنی که شما

anxious simply because Frank is anxious and you're in the same room as Frank #9 to slip

فقط به این دلیل مضطرب خواهید شد که فرانک مضطرب است و شما در همان اتاقی هستید که فرانک شماره 9 برای لغزش در اتاق هستید

up.

.

This means to make a careless error or mistake.

این به معنای مرتکب یک خطا یا اشتباه بی دقت است.

For example, I can't believe I slipped up and told her about her surprise party.

به عنوان مثال، من نمی توانم باور کنم که من لغزش کردم و به او درباره مهمانی غافلگیرانه اش گفتم.

So there was a surprise party being planned for this person, and because it's a surprise,

بنابراین یک مهمانی غافلگیرکننده برای این شخص در نظر گرفته شده بود، و چون این یک سورپرایز است،

you're not supposed to let the person know.

قرار نیست به آن شخص اطلاع دهید.

But I slipped up and I told her about the party.

اما من لیز خوردم و موضوع مهمانی را به او گفتم .

I made a mistake and it was a careless mistake.

من اشتباه کردم و این یک اشتباه بی دقت بود.

I should have known better.

باید بهتر می دانستم.

Another example, you purchased 1000 units instead of 100 units.

مثال دیگر، شما به جای 100 واحد، 1000 واحد خریدید.

That was a real slip up.

این یک لغزش واقعی بود.

What do you notice here?

در اینجا به چه چیزی توجه می کنید؟

A slip up.

یک لغزش

Here it's being used as the noun form to simply mean a mistake, a careless mistake, and finally

در اینجا از آن به‌عنوان شکل اسمی استفاده می‌شود که به سادگی به معنای یک اشتباه، یک اشتباه بی‌دقت، و در نهایت

#10 to talk down.

شماره 10 به معنای حرف زدن است.

This is when you try to make something sound less important, less important than it really

این زمانی است که شما سعی می‌کنید چیزی را کم‌اهمیت‌تر، کمتر از آنچه واقعاً

is in reality.

در واقعیت است، جلوه دهید.

For example, the CEO tried to talk down the recent layoffs.

به عنوان مثال، مدیر عامل شرکت سعی کرد در مورد اخراج های اخیر صحبت کند.

Layoffs is when you fire people from a company because there is no longer work for them.

اخراج زمانی است که افراد را از یک شرکت اخراج می کنید زیرا دیگر کاری برای آنها وجود ندارد.

So that sounds like the company could be in trouble.

بنابراین به نظر می رسد که شرکت ممکن است دچار مشکل شود.

But if you try to talk down the recent layoffs, it means you try to make them sound less severe,

اما اگر سعی می‌کنید اخراج‌های اخیر را کم‌کم کنید، به این معنی است که سعی می‌کنید آن‌ها را کمتر شدیدتر و

less important than they really are.

کمتر از آنچه واقعاً هستند اهمیت دهید.

Or remember when I accidentally ordered 1000 units instead of 100 units?

یا به یاد می آورید که من به طور تصادفی به جای 100 عدد 1000 عدد سفارش دادم ؟

Well, I could say I tried to talk down my slip up.

خوب، می توانم بگویم که سعی کردم در مورد لغزش خود صحبت کنم .

Remember here slip up is being used as the noun form of the phrasal verb to slip up.

به یاد داشته باشید که در اینجا slip up به عنوان اسم فعل عبارتی to slip up استفاده می شود.

And it means a careless mistake.

و به معنای اشتباه بی دقتی است.

I tried to talk down my slip up, my careless mistake.

سعی کردم لغزشم را پایین بیاورم، اشتباه بی دقتی ام .

So I tried to make my mistake the fact I ordered 10 times as many units as needed.

بنابراین سعی کردم اشتباهم را مرتکب شوم که 10 برابر تعداد مورد نیاز سفارش دادم.

I tried to make that sound like not a big deal, not a big mistake.

من سعی کردم این صدا را نه یک چیز بزرگ، نه یک اشتباه بزرگ ایجاد کنم.

I tried to talk down my slip up.

سعی کردم لغزشم را پایین بیاورم.

Now that you're more comfortable with these phrasal verbs, let's do that same quiz again

اکنون که با این افعال عبارتی راحت‌تر هستید، بیایید همان مسابقه را دوباره انجام دهیم

so you can see how much you've improved since the beginning of this lesson.

تا ببینید از ابتدای این درس چقدر پیشرفت کرده‌اید.

Here are the questions.

در اینجا سؤالات وجود دارد.

Hit pause.

مکث را بزنید. به

Take as much time as you need, and when you're ready, hit play to see the answers.

همان اندازه که نیاز دارید وقت بگذارید و وقتی آماده شدید، برای دیدن پاسخ ها، روی play بزنید.

Here are the answers.

در اینجا پاسخ ها آمده است.

Hit pause and take as much time as you need to review them.

مکث را بزنید و به اندازه ای که نیاز دارید برای مرور آنها وقت بگذارید.

So was that quiz a lot easier the second time?

پس آیا این مسابقه بار دوم بسیار آسان تر بود؟

I'm sure it was.

مطمئنم اینطور بود.

And think of how much you've improved, how much you've learned in such a short period

و به این فکر کنید که چقدر پیشرفت کرده اید، چقدر در مدت زمان کوتاهی یاد گرفته اید

of time.

.

So share both of your scores, the first score and the second score in the comments to inspire

بنابراین هر دو امتیاز خود، اولین و دومین امتیاز را در نظرات به اشتراک بگذارید تا به

everyone how much you can improve in only 10 minutes.

همه القا کنید که چقدر می توانید در 10 دقیقه پیشرفت کنید.

And you can get this free speaking guide where I share 6 tips on how to speak English fluently

و شما می توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید که در آن من 6 نکته را در مورد نحوه صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می گذارم

and confidently.

.

You can click here to download it or look for the link in the description.

برای دانلود آن می توانید اینجا کلیک کنید یا لینک آن را در توضیحات جستجو کنید.

And you can keep improving your English with this lesson right now.

و شما می توانید همین الان با این درس به بهبود زبان انگلیسی خود ادامه دهید .