💃 💣 Barbie vs Oppenheimer - LEARN ENGLISH WITH THE NEWS to sound FLUENT!

Welcome back to JForrest English. I'm  Jennifer. And today we're going to read  

به JForrest English خوش آمدید. من جنیفر هستم. و امروز می‌خواهیم

a news article together about two very  popular movies, Barbie and Oppenheimer.  

یک مقاله خبری درباره دو فیلم بسیار محبوب باربی و اوپنهایمر را با هم بخوانیم.

And from this article, you are going to add  a lot of natural vocabulary, expressions,  

و از این مقاله، می‌خواهید واژگان طبیعی، عبارات،

grammar and correct pronunciation to  your speech. Let's get started. First,  

دستور زبان و تلفظ صحیح زیادی را به گفتار خود اضافه کنید. بیا شروع کنیم. ابتدا،

I'll read the headline Barbie versus  Oppenheimer. Barbenheimer Means are the Bomb.

عنوان باربی در مقابل اوپنهایمر را می‌خوانم. وسایل باربنهایمر بمب هستند.

Pun intended. Of course we're talking about the  movie Barbie and the movie Oppenheimer, which are  

جناس در نظر گرفته شده است. البته ما در مورد فیلم باربی و فیلم اوپنهایمر صحبت می کنیم که

two very popular movies right now. Notice this  here is a combination of the word Barbie and of  

در حال حاضر دو فیلم بسیار محبوب هستند. توجه کنید که در اینجا ترکیبی از کلمه باربی و

the word Oppenheimer. They've turned the names of  these two individual movies into one Barbenheimer.

کلمه اوپنهایمر است. آنها نام این دو فیلم را به یک باربنهایمر تبدیل کرده‌اند.

Barbenheimer memes are the bomb pun intended.  

میم های باربنهایمر همان جناس بمبی هستند که در نظر گرفته شده است.

What exactly does this mean? So let's just  say the memes to make it easier to understand,  

دقیقا چی معنی میده؟ پس بیایید فقط میم‌ها را بگوییم تا درک آن آسان‌تر شود،

knowing that the memes are referring to  the Barbenheimer memes to be the bomb. In  

با دانستن اینکه میم‌ها به میم‌های باربنهایمر به عنوان بمب اشاره می‌کنند. در

this case, the memes are We have a verb to be  conjugated with memes. The memes are the bomb.

این مورد، میم‌ها هستند . میم ها بمب هستند.

To be the bomb is a very informal way of saying  that something is really great or cool. I use cool  

بمب بودن یک راه بسیار غیررسمی برای گفتن این است که چیزی واقعا عالی یا جالب است. من از جالب استفاده می‌کنم،

because that expression, the bomb, is used  mainly by youth, but it is a very popular,  

زیرا آن عبارت، بمب، عمدتاً توسط جوانان استفاده می‌شود، اما

very common expression in North America. But  just know it is more of an informal expression  

در آمریکای شمالی بسیار رایج و بسیار رایج است. اما فقط بدانید که بیشتر یک عبارت غیررسمی است

and if you use it, you'll sound very cool,  but you'll also sound quite youthful as well.

و اگر از آن استفاده کنید، بسیار باحال به نظر می‌رسید، اما همچنین کاملاً جوان به نظر خواهید رسید.

So I could say this new game is the bomb. This  new game, this new video game is the bomb,  

بنابراین می توانم بگویم این بازی جدید همان بمب است. این بازی جدید، این بازی ویدیویی جدید بمب است،

which means this new video game  is really great or is really cool.  

که به این معنی است که این بازی ویدیویی جدید واقعاً عالی است یا واقعاً جالب است.

So they're saying these memes are really  great, they are the bomb. But notice how  

بنابراین آنها می گویند این الگوهای رفتاری واقعاً عالی هستند، آنها بمب هستند. اما توجه داشته باشید که چگونه

they added in brackets here? Pun intended, this  is also a very common expression in English.

آنها در پرانتز اینجا اضافه کردند؟ منظور از Pun، این عبارت در انگلیسی نیز بسیار رایج است.

A pun is a joke, and it's a joke about the English  language, so they can be quite difficult for  

جناس یک شوخی است، و یک شوخی در مورد زبان انگلیسی است، بنابراین برای

students to understand why it's funny because when  you make a pun it means you use one word or phrase  

دانش‌آموزان می‌توان فهمید که چرا خنده‌دار است، زیرا وقتی یک جناس می‌کنید به این معنی است که از یک کلمه یا عبارت   استفاده می‌کنید

that has different meanings in English  or where pronunciation is similar.

که معانی متفاوتی در انگلیسی دارد یا تلفظ آن مشابه است.

So in this case, they chose the expression the  memes are the bomb because the movie Oppenheimer  

بنابراین در این مورد، آن‌ها عبارت « مم‌ها بمب هستند» را انتخاب کردند، زیرا فیلم اوپنهایمر

is about bombs, but it's about real bombs, atomic  bombs that explode. So it's a pun because they're  

درباره بمب‌ها است، اما درباره بمب‌های واقعی، بمب‌های اتمی است که منفجر می‌شوند. بنابراین این یک جناس است زیرا آنها از

using this word, the bomb, in two different ways.  It works because there's an expression that means.

این کلمه، بمب، به دو روش مختلف استفاده می کنند. این کار می کند زیرا عبارتی وجود دارد که به این معنی است.

The memes are the bomb. They're really good.  They're really cool. But also the bomb is  

میم ها بمب هستند. اونا واقعا خوبن اونا واقعا باحالن اما همچنین بمب

the subject of the film Oppenheimer.  So that's a joke. It's a funny little  

موضوع فیلم اوپنهایمر است. پس این یک شوخی است. این یک شوخی کوچک خنده دار است

joke that students might not understand.  And when they say pun intended, they're  

که دانش آموزان ممکن است متوجه آن نشوند. و وقتی می گویند جناس قصد دارد، می

saying they specifically chose this expression  because of the word play, because of the joke.

گویند که به طور خاص این عبارت را به خاطر کلمه بازی، به دلیل شوخی انتخاب کرده اند.

Because the word is being used  in two different ways now,  

از آنجایی که این کلمه در حال حاضر به دو روش مختلف استفاده می‌شود،

don't worry about taking all these notes because  I've summarized everything in a free lesson PDF,  

نگران نباشید همه این یادداشت‌ها را یادداشت کنید زیرا من همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه کرده‌ام،

so you can look in the description for a link  to download that free PDF. Let's continue.

بنابراین می‌توانید در توضیحات پیوندی را برای دانلود آن PDF رایگان جستجو کنید. بیا ادامه بدهیم.

Even if you are only remotely interested in  the entertainment industry or pop culture,  

حتی اگر از راه دور به صنعت سرگرمی یا فرهنگ پاپ علاقه دارید،   بسیار

OK, here let's take a look at this adverb  because it's very useful. Remotely as an adverb  

خوب، در اینجا اجازه دهید نگاهی به این قید بیندازیم زیرا بسیار مفید است. Remotely به عنوان یک قید

is the same as slightly, which means a small of  mount. So here interested in the entertainment.

همان small است که به معنای کوچکی از mount است. بنابراین در اینجا علاقه مند به سرگرمی.

So if you have a small amount of interest in  the entertainment industry or a small amount  

بنابراین، اگر علاقه کمی به صنعت سرگرمی یا

of interest in pop culture, you can say  I'm remotely interested in pop culture.  

علاقه کمی به فرهنگ پاپ دارید، می‌توانید بگویید من از راه دور به فرهنگ پاپ علاقه دارم.

So the person knows you only have a small  amount, a slight amount of interest. And  

بنابراین شخص می داند که شما فقط مقدار کمی، مقدار کمی علاقه دارید. و

pay attention to this because we have the  expression to be interested with an Ed.

به این توجه کنید زیرا ما این عبارت را داریم که به یک اد علاقه مند شویم.

Interested in something to be interested in  something. This is a very common expression,  

علاقه مند به چیزی برای علاقه مند شدن به چیزی. این یک عبارت بسیار رایج است،

but I still see all my students, even  advanced students, make mistakes. So  

اما من هنوز می بینم که همه دانش آموزانم، حتی دانش آموزان پیشرفته، اشتباه می کنند. بنابراین

watch this example. I'm interested in learning  phrasal verbs. OK, so here to be interested in.

این مثال را تماشا کنید. من به یادگیری افعال عبارتی علاقه دارم. خوب، پس اینجاست تا به آن علاقه مند شوی.

And then you can have a something which is a noun,  or if you have a verb, it has to be a gerund verb  

و سپس می‌توانی چیزی داشته باشی که اسم است، یا اگر فعل داشته باشی، باید یک فعل جرون

ING and then whatever you're interested in.  You can also just have the noun. Remember. So  

ING باشد و سپس هر چیزی که به آن علاقه‌مندی.  همچنین می‌توانی اسم را هم داشته باشی. یاد آوردن. بنابراین

I could say I'm interested in phrasal verbs, so  simply using it as the noun form. Remember it's  

می‌توانم بگویم که به افعال عبارتی علاقه دارم، بنابراین به سادگی از آن به عنوان شکل اسم استفاده می‌کنم. به یاد داشته باشید که این

the verb to be, so you have to conjugate it. We  are interested in phrasal verbs, for example.

فعل to be است، بنابراین باید آن را با هم ترکیب کنید. برای مثال، ما به افعال عبارتی علاقه مندیم. بسیار

OK, so even if you only have a small amount of  interest, even if you are only slightly interested  

خوب، پس حتی اگر فقط مقدار کمی علاقه داشته باشید، حتی اگر اندکی

in the entertainment industry or pop culture. Now,  I wrote these two examples here because I want you  

به صنعت سرگرمی یا فرهنگ پاپ علاقه مند باشید. اکنون، این دو مثال را اینجا نوشتم، زیرا می‌خواهم

to see that we commonly use this in the negative.  I'm not remotely interested in seeing that movie.

ببینید که ما معمولاً از آن به صورت منفی استفاده می‌کنیم. من از راه دور علاقه ای به دیدن آن فیلم ندارم.

Compared to, I'm remotely interested  in seeing that movie. In this example,  

در مقایسه با، من از راه دور به دیدن آن فیلم علاقه مند هستم. در این مثال،

I'm remotely interested. I have a small  amount of interest. In this case, I'm.

من از راه دور علاقه مند هستم. من مقدار کمی علاقه دارم. در این مورد، من هستم.

Not interested. So there's zero interested  interest. And when I add the word I'm not  

علاقه مند نیست. بنابراین علاقه‌مندی صفر وجود دارد . و وقتی کلمه من از

remotely interested, it makes my lack of  interest sound even stronger. So you can  

راه دور علاقه‌مند نیستم را اضافه می‌کنم، این باعث می‌شود که عدم علاقه‌ام حتی قوی‌تر به نظر برسد. بنابراین،

add remotely to a negative if you really  want to emphasize you are not interested,  

اگر واقعاً می‌خواهید تأکید کنید که علاقه ندارید، می‌توانید از راه دور به یک منفی اضافه کنید ،

so it makes it sound stronger. Native speakers use  this quite a lot just to emphasize when we don't.

بنابراین قوی‌تر به نظر برسد. سخنرانان بومی از این بسیار استفاده می‌کنند فقط برای تأکید در زمانی که ما این کار را نمی‌کنیم.

Want to do something? So if you invite  your husband to see Barbie, he might say,  

قصد انجام کاری را داشتن؟ بنابراین اگر شوهرتان را دعوت کنید تا باربی را ببیند، ممکن است بگوید،

I'm not remotely interested in seeing  Barbie. Let's continue. You cannot have  

من از راه دور علاقه ای به دیدن باربی ندارم. بیا ادامه بدهیم. نمی‌توانید

missed the buzz around the clash of  two of Hollywood's biggest films, OK?

سر و صدایی را که در مورد تقابل دو تا از بزرگترین فیلم‌های هالیوود وجود دارد را از دست بدهید، خوب؟

The buzz. The buzz means the amount  of interest that people are showing in  

وزوز. buzz به معنای میزان علاقه ای است که مردم در

the films. And how do people show their  interest in subjects in today's world?  

فیلم ها نشان می دهند. و چگونه مردم علاقه خود را به موضوعات در دنیای امروز نشان می دهند؟

They posted on social media. They  talk about it online. So if you see  

آنها در شبکه های اجتماعی پست کردند. آنها درباره آن به صورت آنلاین صحبت می کنند. بنابراین اگر می‌بینید

that a topic is trending or there  are a lot of posts online, that's.

موضوعی پرطرفدار است یا تعداد زیادی پست آنلاین وجود دارد، همینطور است.

The buzz. There's a lot of buzz around it.  There's a lot of interest. So that's another  

وزوز. هیاهوی زیادی در اطراف آن وجود دارد. علاقه زیادی وجود دارد بنابراین این

way of saying interest. The buzz around  the Clash, the clash of two of Hollywood's  

روش دیگری برای گفتن علاقه است. هیاهوی پیرامون « درگیری»، برخورد دو تا از

biggest films. So let's look at Clash. When  two things clash, they are very different  

بزرگ‌ترین فیلم‌های هالیوود. پس بیایید به کلش نگاه کنیم. وقتی دو چیز با هم تداخل پیدا می‌کنند، با یکدیگر بسیار متفاوت هستند

from one another. So technically the movie  Barbie and the movie Oppenheimer, they clash.

. بنابراین از نظر فنی فیلم باربی و فیلم اوپنهایمر با هم برخورد می کنند.

Because the subject matter of these  two movies, the audience who would be  

از آنجایی که موضوع این دو فیلم، مخاطبانی که

interested in watching these two movies are  very different from one another. It's not  

علاقه مند به تماشای این دو فیلم هستند، بسیار متفاوت از یکدیگر هستند.

saying that one is better than the other,  it's simply saying they're different. So  

منظور این نیست که یکی بهتر از دیگری است، بلکه صرفاً به این معناست که آنها متفاوت هستند. بنابراین

that's when two things clash. We use this  with people. I could say I met someone.

آن موقع است که دو چیز با هم برخورد می کنند. ما از این برای افراد استفاده می‌کنیم. می توانم بگویم با کسی آشنا شدم.

And she was really nice, but  our personalities clashed,  

و او واقعاً خوب بود، اما شخصیت‌های ما با هم تضاد کردند،

which means that our personalities  are just very different. Maybe she  

که به این معنی است که شخصیت‌های ما بسیار متفاوت هستند. شاید او

is very outgoing and loud and I am quite  introverted and quiet and because of that.

بسیار برون‌گرا و پر سر و صدا باشد و من کاملاً درون‌گرا و ساکت هستم و به همین دلیل است.

Our personalities clashed. It's not saying  that one is better than the other, is just  

شخصیت ما با هم برخورد کرد. این به این معنا نیست که یکی بهتر از دیگری است، فقط این است که

saying they're very different. So that's a useful  expression. I'll write that example for you so you  

بگوییم آنها بسیار متفاوت هستند. بنابراین این یک عبارت مفید است. من آن مثال را برای شما می نویسم تا

can see the sentence structure. Our personalities  clashed. They were very different. Let's continue  

بتوانید ساختار جمله را ببینید. شخصیت‌های ما با هم برخورد کردند. آنها بسیار متفاوت بودند. بیایید

the two films, which are as  different as chalk and cheese.

دو فیلم را ادامه دهیم، که به اندازه گچ و پنیر متفاوت هستند.

That's quite funny because chalk and  cheese are obviously very different.  

این کاملاً خنده دار است زیرا گچ و پنیر آشکارا بسیار متفاوت هستند.

I can't think of any similarities  between chalk and cheese that's clever,  

من نمی توانم شباهتی بین گچ و پنیر هوشمندانه فکر کنم

which are as different as chalk and cheese  in subject matter and treatment. Have cinema  

که به اندازه گچ و پنیر در موضوع و درمان متفاوت است.

lovers across the world divided. So you  have the people here who love Barbie and  

دوستداران سینما در سراسر جهان تقسیم شوند. بنابراین شما افرادی را در اینجا دارید که باربی را دوست دارند و

the people here who love Oppenheimer. Which  one are you do you think you're more of?

افرادی را در اینجا دارید که اوپنهایمر را دوست دارند. فکر می کنید بیشتر از کدام یک هستید؟

The Barbie fan or the Oppenheimer fan?  Or you could be in the middle. Maybe you  

طرفدار باربی یا طرفدار اوپنهایمر؟ یا می توانید وسط باشید. شاید

want to see both movies as people passionately  discuss and debate which film to watch first,  

بخواهید هر دو فیلم را در حالی ببینید که مردم با شور و شوق بحث می کنند و بحث می کنند که کدام فیلم را ابتدا تماشا کنید،

or even watch at all. There appears  to only to be only one winner.

یا اصلاً تماشا کنید. به نظر می‌رسد که فقط یک برنده وجود دارد.

The mememers of the World. The mememers of  the world OK, what is a mememer? A mememer  

یادگاران جهان. مممرهای جهان خوب، مممر چیست؟ مممر

is someone who makes memes. It's not very  commonly used because I don't think it's a  

کسی است که میم می‌سازد. زیاد استفاده نمی‌شود زیرا فکر نمی‌کنم یک

profession. Perhaps it is. Perhaps there  is a profession. You're a professional  

حرفه باشد. شاید اینطور باشد. شاید یک حرفه وجود داشته باشد. شما یک مممر حرفه ای هستید

mememer. I'm not sure. But that's what it  means. A person who makes memes just like.

. مطمئن نیستم. اما معنی آن همین است . شخصی که میم می‌سازد درست مثل.

A singer is a person who sings. A memer is  a person who makes memes. So the memers of  

خواننده کسی است که آواز می خواند. ممر شخصی است که میم می‌سازد. بنابراین، اعضای

the world are the only winners in this  clash between Barbie and Oppenheimer,  

جهان تنها برندگان این درگیری بین باربی و اوپنهایمر هستند،

which are two incredibly popular  but very different movies.

که دو فیلم فوق‌العاده محبوب اما بسیار متفاوت هستند.

The memers of the world who are having a  blast creating content about The Clash.  

اعضای جهان که در حال تولید محتوا درباره The Clash هستند.

So remember the Clash is the fact that  the two films are extremely different  

بنابراین به یاد داشته باشید که Clash این واقعیت است که این دو فیلم بسیار متفاوت هستند

and they're having a blast. I really like this  expression, the expression to have a blast here,  

و در حال انفجار هستند. من واقعاً این عبارت را دوست دارم ، عبارتی که در اینجا یک انفجار داشته باشد،

it's who are having a blast creating content about  the clash. The expression is to have a blast.

این کسانی هستند که در حال ایجاد محتوا در مورد درگیری هستند. بیان این است که یک انفجار داشته باشید.

When you have a blast it simply  means you have a great time.  

هنگامی که شما یک انفجار دارید، به سادگی  به این معنی است که اوقات خوبی را سپری می کنید.

Now notice here our verb is have, so you have to  conjugate your verb according to the subject and  

اکنون توجه کنید که فعل ما have است، بنابراین باید فعل خود را با توجه به موضوع و

the time reference. So in this case who are having  so this is the present continuous so it's an ING.

مرجع زمانی ترکیب کنید. بنابراین در این مورد، کسانی که دارند پس این حال استمراری است، بنابراین یک ING است.

And you could say we had a blast on  vacation. This means you had a great  

و می توانید بگویید که ما در تعطیلات خیلی خوشحال بودیم . این بدان معناست که شما

time on vacation. Now notice the sentence  structure here. Who are having a blast? And  

در تعطیلات لحظات خوبی را سپری کرده‌اید. اکنون به ساختار جمله در اینجا توجه کنید. چه کسانی در حال انفجار هستند؟ و

what do you notice about your next verb  creating? It's the gerron, right? That's  

در مورد ایجاد فعل بعدی خود چه چیزی متوجه می شوید ؟ این جرون است، درست است؟ این به این

because the expression to have all adjective  time, to have a great time, wonderful time.

دلیل است که عبارت to have all adjective time, to have a great time, great time.

Is a gerund expression. I had a great  time catching up with my friends  

یک عبارت جروندی است. اکنون با دوستانم آشنا شدم،

now because the expression to  have a blast means a great time,  

زیرا عبارت to have a blast به معنای خوشگذرانی است،

it's also a gerund expression. So you could  say I had a blast learning phrasal verbs.

همچنین یک عبارت Gerund است. بنابراین می‌توانید بگویید که من به شدت افعال عبارتی را یاد می‌گرفتم.

Over the weekend, because learning should be fun  and I hope you had fun learning phrasal verbs,  

در آخر هفته، چون یادگیری باید سرگرم کننده باشد و امیدوارم از یادگیری افعال عبارتی لذت برده باشید،

I had a blast. I had a great time.  Both of those are jaron expressions,  

خوشحال شدم. اوقات بسیار خوبی داشتم. هر دوی آنها عبارات jaron هستند،

so you need your verb in ING. I had a  blast learning phrasal verbs over the  

بنابراین به فعل خود در ING نیاز دارید. من در آخر هفته به شدت مشغول یادگیری افعال عبارتی بودم

weekend. I hope you're enjoying this  lesson, and if you are, I want to tell  

. امیدوارم از این درس لذت برده باشید ، و اگر از این درس لذت برده باشید، می‌خواهم

you about the Finally Fluent Academy. This  is my premium training program where we.

درباره آکادمی در نهایت فلوئنت به شما بگویم. این برنامه آموزشی ممتاز من است که در آن حضور داریم.

We study native English speakers from  TV, movies, YouTube, and the news,  

ما انگلیسی زبان‌های مادری را از تلویزیون، فیلم، YouTube و اخبار مطالعه می‌کنیم

so you can add these advanced expressions to  your vocabulary. Learn advanced grammar and  

تا بتوانید این عبارات پیشرفته را به واژگان خود اضافه کنید. گرامر پیشرفته را بیاموزید و

learn how to communicate your ideas fluently and  naturally in as little as 90 days, and you'll have  

یاد بگیرید که چگونه ایده‌های خود را به صورت روان و طبیعی در کمتر از 90 روز بیان کنید، و

me as your personal coach, so you can look for the  link to join in the description. Let's continue.

من را به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت، بنابراین می‌توانید به دنبال پیوند برای پیوستن به توضیحات بگردید. بیا ادامه بدهیم.

While Oppenheimer is a biographical  thriller based on Robert Oppenheimer,  

در حالی که اوپنهایمر یک تریلر بیوگرافیک بر اساس رابرت اوپنهایمر است،

the mind behind the world's First Atomic bomb.  And remember that was our pun at the beginning,  

ذهنی که در پس اولین بمب اتمی جهان قرار دارد. و به یاد داشته باشید که این جناس ما در ابتدا بود،

because the movie is about the  atomic bomb and the expression.

زیرا فیلم درباره بمب اتمی و بیان است.

The bomb you're the bomb means you're  really great. So if you think so,  

بمبی که تو بمب هستی یعنی واقعاً عالی هستی. بنابراین اگر اینطور فکر می‌کنید،

you could say Jennifer, this lesson  is the bomb and that is a really.

می‌توانید بگویید جنیفر، این درس بمب است و واقعاً.

Useful, natural, fun way of saying this lesson  is really great or really cool. So if you agree,  

روش مفید، طبیعی و سرگرم‌کننده برای بیان این درس، واقعاً عالی یا واقعاً جالب است. بنابراین اگر موافق هستید،

why don't you put that in the comments?  I would love to see that. Jennifer,  

چرا آن را در نظرات قرار نمی دهید؟ علاقه دارم آن را ببینم. جنیفر،

this lesson is the bomb. You can also refer  to someone as the bomb. Jennifer's the bomb,  

این درس همان بمب است. همچنین می‌توانید به کسی به عنوان بمب اشاره کنید. جنیفر بمب است،

which is another way of complimenting me by saying  I'm really great. Oh, thank you Jennifer, this.

که راه دیگری برای تعریف و تمجید از من است و می‌گوید « من واقعاً عالی هستم». اوه، متشکرم جنیفر، این.

Lesson is the bomb. Hopefully you feel that  way, so put that in the comments if you agree.  

درس بمب است. امیدوارم شما هم چنین احساسی داشته باشید ، پس اگر موافق هستید آن را در نظرات قرار دهید.

OK, that was our pun from the beginning.  

خوب، این جناس ما از اول بود.

Barbie is a fantasy comedy based on the iconic  fashion dolls by Mattel. So again, remember these  

باربی یک کمدی فانتزی است که بر اساس عروسک‌های مد نمادین ماتل ساخته شده است. پس باز هم این دو فیلم را به خاطر بسپارید

two films, the content of these films, the topic  of these films, clash. They're very different.

، محتوای این فیلم‌ها، موضوع این فیلم‌ها، درگیر می‌شوند. آنها بسیار متفاوت هستند.

So if you had to watch one, you have to watch  one. OK, Which would you choose? And you can  

بنابراین اگر مجبور شدید یکی را تماشا کنید، باید یکی را تماشا کنید. خوب، شما کدام را انتخاب می کنید؟ و

only choose one. You have to choose either  Barbie or Oppenheimer. Which would you choose?  

فقط می‌توانید یکی را انتخاب کنید. باید باربی یا اوپنهایمر را انتخاب کنید. کدامیک را برمی گزینید؟

Put it in the comments. Which  one do you think I would choose,  

آن را در نظرات قرار دهید. به نظر شما کدام یک را انتخاب کنم،

Barbie or Oppenheimer? I think  this is pretty easy, right?

باربی یا اوپنهایمر؟ فکر می‌کنم این خیلی آسان است، درست است؟

Of course I'm going to choose Barbie,  mainly because I like laughing. I played  

البته من باربی را انتخاب می‌کنم، عمدتاً به این دلیل که خندیدن را دوست دارم. من

with Barbies when I was a little kid  and I love the color pink. So all of  

وقتی بچه بودم با باربی ها بازی می کردم و عاشق رنگ صورتی هستم. بنابراین همه

those things leads me naturally towards  Barbie, which is a comedy. All right,  

آن چیزها من را به طور طبیعی به سمت باربی سوق می دهد که یک کمدی است. بسیار خوب،

share your choice and the reason why you would  choose it in the comments. I'd love to know  

انتخاب خود و دلیل انتخاب آن را در نظرات به اشتراک بگذارید. من دوست دارم

the selection of memes that have  spawned from this clash of the Titans.

انتخاب میم هایی را که از این برخورد تایتان ها به وجود آمده اند بدانم.

Clash of the Titans Titans refers to  

Clash of the Titans Titans به

the best of So the movies Barbie and Oppenheimer  right now are considered the best movies  

بهترین فیلم‌ها اشاره دارد، بنابراین فیلم‌های باربی و اوپنهایمر در حال حاضر بهترین فیلم‌های   موجود در نظر گرفته می‌شوند

available. They're the biggest Hollywood movies  right now, so that's why they're the Titans. And  

. آنها بزرگ‌ترین فیلم‌های هالیوود در حال حاضر هستند، بنابراین به همین دلیل است که تایتان‌ها هستند. و

remember the clash of the Titans. The clash is  the fact that they're very different Spawn from.

برخورد تایتان ها را به یاد بیاورید. تضاد این واقعیت است که آنها با Spawn بسیار متفاوت هستند.

Is the fact that these memes only exist  because the fact that these movies are  

آیا این واقعیت که این میم‌ها فقط وجود دارند به این دلیل است که این فیلم‌ها

extremely popular. They're Titans  and they are extremely different.  

بسیار محبوب هستند. آنها تایتان هستند و بسیار متفاوت هستند.

So Spawn from is saying that's where  it came from. So Spawn from came from,  

بنابراین Spawn from می‌گوید که از آنجا آمده است. بنابراین Spawn from به‌وجود آمد،

resulted from, came from. I'll just say came  from because that's the simplest translation.

ناشی از، به‌وجود آمد. فقط می‌گویم از طرف آمده است زیرا این ساده‌ترین ترجمه است.

The selection of means that have come from  

انتخاب معنی‌هایی که از   آمده‌اند

to be grammatically correct because we have  our verb have, so we need the participle have  

تا از نظر دستوری درست باشند، زیرا ما فعلمان have را داریم، بنابراین لازم است که جزء have

come from our conjugations are come, came in  the past simple but come in the participle.

از صیغه‌های ما آمده است، آمده است، در گذشته ساده آمده است، اما به صورت فعل آمده است.

The selection of means that have come from  spawn, from this clash of the Titans even  

انتخاب وسایلی که از تخم‌ریزی، از این برخورد تایتان‌ها به دست آمده‌اند، حتی

has its own moniker. A moniker is a name that  you can give something, so you can simply say  

نام خود را دارد. نام مستعار نامی است که می‌توانید چیزی بدهید، بنابراین می‌توانید به سادگی بگویید

name even has its own name. The name was  shared in the title as well. We already  

نام حتی نام خودش را دارد. نام در عنوان نیز به اشتراک گذاشته شد. قبلاً

reviewed that the Barbenheimer and this comes  from the name Barbie and Oppenheimer combined.

بررسی کردیم که Barbenheimer و این از نام Barbie و Oppenheimer ترکیب شده است.

Together, the Barbenheimer memes created by the  memers who are having a blast, and the memes are  

با هم، میم‌های باربنهایمر ایجاد شده توسط میمرهایی که در حال انفجار هستند، و میم‌ها

the bomb to top it all. This is a nice transition  word to top it all. Well, think there's bottom.

بمبی هستند که همه چیز را تکمیل می‌کنند. این یک کلمه انتقالی خوب است که همه آن را تکمیل می کند. خوب، فکر کنید پایین وجود دارد.

And top. So when something tops it all,  it means it's the most important piece  

و بالا. بنابراین وقتی چیزی بالاتر از همه چیز است، به این معنی است که مهم‌ترین قطعه

of information or the most important  fact to top it all. To top it all,  

اطلاعات یا مهم‌ترین واقعیت برای بالا بردن همه آن است. علاوه بر همه اینها،

fans have also fused the two films  into posters for one film titled,  

طرفداران این دو فیلم را در پوسترهای یک فیلم با عنوان،   جای

not surprisingly, Barbenheimer. Well, we  already talked about this Barbenheimer.

تعجب ندارد، باربنهایمر ترکیب کرده اند. خوب، ما قبلاً در مورد این باربنهایمر صحبت کردیم.

They fused the two films into posters for  one film, so they fused 2 things into one.  

آنها این دو فیلم را در پوسترهای یک فیلم ادغام کردند، بنابراین دو چیز را در یک فیلم ادغام کردند.

When you fuse two or more things into,  it just means combined. They've combined,  

وقتی دو یا چند چیز را با هم ادغام می‌کنید، به معنای ترکیب است. آنها با هم ترکیب شده‌اند،

so I'll write that for you who  have also combined, combined.

بنابراین من آن را برای شما که هم ترکیب کرده‌اید، می‌نویسم.

Highlight this combined fused.  Notice my pronunciation. Fuse,  

این ترکیب ترکیبی را برجسته کنید. به تلفظ من توجه کنید فیوز،

fuse, fused. And in the past. Simple.  We just have a very soft tea fused,  

فیوز، فیوز. و در گذشته. ساده. ما فقط یک چای بسیار نرم ذوب شده داریم،

Fused. Fused the two films into posters  for one film titled, not surprisingly,  

Fused. این دو فیلم را در پوسترهای یک فیلم با عنوان، جای تعجب آور،

Barbenheimer. As expected, Margot Robbie as  Barbie. So she's the actress that plays Barbie.

باربنهایمر ترکیب کرد. همانطور که انتظار می رفت، مارگو رابی در نقش باربی. بنابراین او بازیگر نقش باربی است.

And Sicilian Murphy as Robert Oppenheimer, the  man who plays the lead character in the movie.  

و مورفی سیسیلی در نقش رابرت اوپنهایمر، مردی که نقش شخصیت اصلی فیلم را بازی می‌کند.

Oppenheimer feature predominantly on most posters  and memes. So this is saying that these two actors  

ویژگی Oppenheimer عمدتاً در بیشتر پوسترها و میم‌ها است. بنابراین این می‌گوید که این دو بازیگر

who are the leads in the respective movies, Barbie  and Oppenheimer, they feature predominantly. So  

که در فیلم‌های مربوطه، باربی و اوپنهایمر نقش اول را دارند، عمدتاً نقش آفرینی می‌کنند. بنابراین

they're the most prominent, the ones you see  the most, the main, predominantly the main.

آنها برجسته‌ترین هستند، آنهایی که بیشتر می‌بینید، اصلی‌ترین، عمدتاً اصلی‌اند.

On most posters and memes. So that  was, I'll go to the very beginning  

در اکثر پوسترها و میم ها. پس همین بود، من به همان ابتدا می‌روم

because this was one of the memes and so  they've taken the image of Barbie who is  

زیرا این یکی از میم‌ها بود و بنابراین آن‌ها تصویر باربی را گرفتند که

very perky and happy and fun loving, but  then it's on this very dark and mysterious.

بسیار سرزنده و شاد و دوست‌داشتنی است، اما سپس این تصویر بسیار تاریک و مرموز است.

Background of bombs and explosions. So Barbie  looks so happy. But then the background is the  

پس زمینه بمب و انفجار. بنابراین باربی بسیار خوشحال به نظر می رسد. اما پس‌زمینه

very serious topic of Oppenheimer, which is  atomic bombs. So they fuse them together, they  

موضوع بسیار جدی اوپنهایمر است که بمب‌های اتمی است. بنابراین آنها را با هم ترکیب می کنند،

combine them together. And this is Barbenheimer.  This poster is Barbenheimer and I included.

آنها را با هم ترکیب می کنند. و این باربنهایمر است. این پوستر Barbenheimer است و من درج کردم.

Two of the memes. So that was the end of  our article. So you're probably wondering,  

دو تا از میم ها بنابراین این پایان مقاله ما بود. بنابراین احتمالاً از خود می‌پرسید،

well, where are these memes?  Here are two of them. So again.

خوب، این میم‌ها کجا هستند؟ در اینجا دو نفر از آنها هستند. پس دوباره

There are elements of the movie Barbie  and elements of the movie Oppenheimer.  

عناصری از فیلم باربی و عناصری از فیلم اوپنهایمر وجود دارد.

In this one meme, they fuse them together.  Barbie lives in a pink mansion in Malibu.  

در این میم، آنها را با هم ترکیب می کنند. باربی در یک عمارت صورتی در مالیبو زندگی می کند.

The Malibu Dream house. That's where Barbie  lives. So it's pink. It's been bombed. It's.

خانه رویایی مالیبو اینجا جایی است که باربی زندگی می کند. پس صورتی است. بمباران شده است این است.

There's an explosion here, right? So that's the  subject of Oppenheimer. They put them together.  

اینجا یک انفجار است، درست است؟ بنابراین موضوع اوپنهایمر همین است. آنها را کنار هم گذاشتند.

And here's another one. So again, the very  serious subject matter of Oppenheimer,  

و اینم یکی دیگه بنابراین دوباره، موضوع بسیار جدی اوپنهایمر،

they took that and they turned it  into pink. And if you look closely,  

آنها آن را گرفتند و آن را به صورتی تبدیل کردند. و اگر دقت کنید،

Barbie is still smiling because Barbie is  always happy, right? But then the topic is very.

باربی همچنان لبخند می‌زند، زیرا باربی همیشه خوشحال است، درست است؟ اما پس از آن موضوع بسیار است.

Serious. So those are two of the memes. Of course,  you can simply Google Barbenheimer memes and you  

جدی بنابراین این دو مورد از الگوهای رفتاری هستند. البته، شما می‌توانید به سادگی میم‌های باربنهایمر را Google کنید و

can look at other memes as well. So that's the  end of the article. What I'll do now is I'll  

می‌توانید به میم‌های دیگر نیز نگاه کنید. بنابراین این پایان مقاله است. کاری که اکنون انجام خواهم داد این است که

go to the top and I'll read the article from  start to finish. And this time you can focus  

به بالا می روم و مقاله را از ابتدا تا انتها می خوانم. و این بار می توانید

on my pronunciation. Barbie versus Oppenheimer.  Barbenheimer memes are the bomb, pun intended.

روی تلفظ من تمرکز کنید. باربی در مقابل اوپنهایمر میم های باربنهایمر بمب، جناس مورد نظر هستند.

Even if you are only remotely interested in the  entertainment industry or pop culture, you cannot  

حتی اگر از راه دور به صنعت سرگرمی یا فرهنگ پاپ علاقه دارید، نمی‌توانید سر و صدای

have missed the buzz around the clash of two of  Hollywood's biggest films, Barbie and Oppenheimer.  

دو فیلم از بزرگترین فیلم‌های هالیوود، باربی و اوپنهایمر را از دست بدهید.

The two films, which are as different as chalk  and cheese in subject matter and treatment,  

این دو فیلم که به اندازه گچ و پنیر از نظر موضوع و درمان متفاوت هستند،

have cinema lovers across the world divided.

دوستداران سینما را در سراسر جهان از هم جدا کرده است.

As people passionately discuss and  debate which film to watch first,  

از آنجایی که مردم مشتاقانه بحث می‌کنند و بحث می‌کنند که کدام فیلم را اول ببینند،

or even watch at all, there  appears to be only one winner,  

یا اصلاً تماشا کنند، به نظر می‌رسد که فقط یک برنده وجود دارد،

the memers of the world, who are having  a blast creating content about the clash.

عوام جهان که با شور و شوق محتوایی را درباره این درگیری ایجاد می‌کنند.

While Oppenheimer is a biographical thriller based  on Robert Oppenheimer, the mind behind the world's  

در حالی که اوپنهایمر یک فیلم هیجان‌انگیز زندگی‌نامه‌ای بر اساس رابرت اوپنهایمر، ذهن پشت

first atomic bomb, Barbie is a fantasy comedy  based on the iconic fashion dolls by Mattel.  

اولین بمب اتمی جهان است، باربی یک کمدی فانتزی بر اساس عروسک‌های مد نمادین ماتل است.

The selection of memes that have spawned from  

گزیده‌ای از میم‌هایی که از

this clash of the Titans even has its  own moniker, the Barbenheimer Memes.

این برخورد تایتان‌ها به وجود آمده‌اند، حتی نام خود را دارند، میم‌های باربنهایمر. علاوه

To top it all, fans have also fused the  two films into posters for one film titled,  

بر همه اینها، طرفداران همچنین این دو فیلم را در پوسترهای یک فیلم با عنوان،

not surprisingly, Barbenheimer. As  expected, Margot Robbie as Barbie and  

تعجب آور نیست، Barbenheimer ترکیب کرده اند. همانطور که انتظار می‌رفت، مارگو رابی در نقش باربی و

Sicilian Murphy as Robert Oppenheimer feature  predominantly on most posters and memes.

مورفی سیسیلی در نقش رابرت اوپنهایمر عمدتاً در اکثر پوسترها و میم‌ها ظاهر می‌شوند.

So did you like this lesson? Did you think  that this lesson was the bomb? Remember to  

پس این درس را دوست داشتید؟ آیا فکر کردید که این درس همان بمب بود؟ به یاد داشته باشید که

put that in the comments if you think so, and  if you want to say thank you for the lesson.

اگر چنین فکر می‌کنید، آن را در نظرات قرار دهید، و اگر می‌خواهید از این درس تشکر کنید.

Say Jennifer, this lesson was the  bomb. Put that in the comments and  

بگو جنیفر، این درس بمب بود. آن را در نظرات قرار دهید و

you can get this free speaking guide  where I share 6 tips on how to speak  

می‌توانید این راهنمای گفتاری رایگان را دریافت کنید، جایی که من 6 نکته را در مورد نحوه صحبت کردن

English fluently and confidently. You  can click here or look for the link  

انگلیسی روان و مطمئن به اشتراک می‌گذارم. می‌توانید اینجا کلیک کنید یا پیوند را

in the description. And why don't you get  started with your next lesson right now.

در توضیحات جستجو کنید. و چرا همین الان با درس بعدی خود شروع نمی کنید.