Get Fluent FAST With This Reading and Listening Method (It Works!)

Hello my wonderful students.

سلام دانش آموزان خوبم

Today you're going to improve all areas of your English and you're going to do that by

امروز قصد دارید تمام زمینه های زبان انگلیسی خود را بهبود ببخشید و این کار را با

reading a news article from the BBC.

خواندن یک مقاله خبری از بی بی سی انجام خواهید داد.

And this news article is about Elon Musk and Neuralink.

و این مقاله خبری در مورد ایلان ماسک و نورالینک است.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course I'm Jennifer.

البته من جنیفر هستم.

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

First I'll read the headline.

ابتدا تیتر را می خوانم.

Neuralink's first human patient able to control mouse through thinking.

اولین بیمار انسانی Neuralink قادر به کنترل موش از طریق تفکر است.

Musk says now you shouldn't learn English grammar rules by reading the headline of news

ماسک می‌گوید اکنون نباید قواعد دستور زبان انگلیسی را با خواندن تیتر

articles because in order to be concise, they omit auxiliary verbs, articles and other unnecessary

مقاله‌های خبری بیاموزید، زیرا برای مختصر بودن، افعال کمکی، مقالات و سایر کلمات غیرضروری را حذف می‌کنند،

words but that are required grammatically.

اما از نظر دستوری لازم هستند.

So in this headline, there are two words that are required grammatically.

بنابراین در این تیتر دو کلمه وجود دارد که از نظر گرامری لازم است.

Do you know what those two words are?

آیا می دانید آن دو کلمه چیست؟

Neuralinks first human patient able to is able to because the structure is to be able

Neuralinks اولین بیمار انسانی قادر به قادر است زیرا ساختار است که قادر

to.

به.

But the verb to be is the main the auxiliary verb.

اما فعل to be اصلی ترین فعل کمکی است.

So it's OK to emit it in a headline.

بنابراین اشکالی ندارد که آن را در یک عنوان منتشر کنید.

But to be clear, it's required grammatically in all situations other than news article

اما برای روشن بودن، از نظر دستوری در همه موقعیت‌ها به غیر از سرفصل‌های مقالات خبری ضروری است

headlines.

.

Neural links.

پیوندهای عصبی

First human patient is able to control mouse through thinking there's a word missing.

اولین بیمار انسانی قادر به کنترل موش با این فکر است که یک کلمه گم شده است.

Do you know what it is?

میدونی این چیه؟

Control mouse is a singular countable noun, so you need an article in front of it.

ماوس کنترل یک اسم مفرد قابل شمارش است، بنابراین شما نیاز به یک مقاله در مقابل آن دارید.

Control a mouse.

یک ماوس را کنترل کنید.

Control the mouse.

ماوس را کنترل کنید.

If you're talking about a specific mouse or control his mouse, her mouse would work as

اگر در مورد یک ماوس خاص صحبت می کنید یا ماوس او را کنترل می کنید، ماوس او نیز کار می کند

well.

.

And now the headline is grammatically correct.

و اکنون تیتر از نظر گرامری صحیح است.

So remember, you need to include this information outside of news article headlines.

بنابراین به یاد داشته باشید، شما باید این اطلاعات را خارج از عناوین مقالات خبری قرار دهید.

So put gotcha, gotcha, gotcha.

بنابراین گوچا، گوچا، گوچا را قرار دهید.

Jennifer gotcha in the comments.

جنیفر گوچا در نظرات.

So I know you understand this very important point because gotcha.

بنابراین من می دانم که شما این نکته بسیار مهم را درک می کنید زیرا gotcha. آیا

Have you heard this before?

قبلا این را شنیده اید؟

Gotcha combines the words I got you into one sound gotcha and I got you is an informal

Gotcha کلمات I got you را در یک صدا ترکیب می‌کند و می‌گوید یک

but very commonly used way to say I understand you.

راه غیررسمی اما بسیار پرکاربرد برای گفتن من شما را درک می‌کنم.

This is very common in spoken English and text messages or for informal messages.

این در پیام‌های گفتاری انگلیسی و پیام‌های متنی یا پیام‌های غیررسمی بسیار رایج است.

Gotcha, I understand.

گوچا، می فهمم.

Gotcha.

گوچا

So put that in the comments and don't worry about taking notes because I summarize everything

بنابراین آن را در نظرات قرار دهید و نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را

in a free lesson PDF.

در یک درس رایگان PDF خلاصه می کنم.

You can find the link in the description.

می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.

Now let's continue with our lesson.

حالا بیایید به درس خود ادامه دهیم.

Look at this picture of Elon Musk.

به این تصویر از ایلان ماسک نگاه کنید.

He looks so serious, doesn't he?

او خیلی جدی به نظر می رسد، نه؟

He is missing something important from his face.

او چیز مهمی را از چهره اش گم می کند .

A smile.

یک لبخند.

Now, there are two words that someone taking a picture will say to encourage the other

حالا، دو کلمه وجود دارد که کسی که عکس می گیرد برای تشویق

person to smile.

طرف مقابل به لبخند زدن می گوید.

Do you know what those two words are?

آیا می دانید آن دو کلمه چیست؟

If you're taking your friend's picture and you want them to smile, what would you say?

اگر از دوستتان عکس می گیرید و می خواهید او لبخند بزند، چه می گویید؟

Of course, the answer is say cheese.

البته پاسخ این است که پنیر را بگویید.

Say cheese.

بگو پنیر.

Because when you say the word cheese, that sound forces your mouth to open in a smile

زیرا وقتی کلمه پنیر را می گویید، آن صدا دهان شما را مجبور می کند در حالت لبخند باز شود

position.

.

Cheese.

پنیر.

So put in the comments, Say cheese or put some cheese emojis.

پس در نظرات قرار دهید، بگو پنیر یا چند ایموجی پنیر قرار دهید.

Say cheese, Elon, say cheese.

بگو پنیر، ایلان، بگو پنیر.

Put that in the comments.

آن را در نظرات قرار دهید.

OK, let's continue.

باشه ادامه بدیم به نظر می رسد

The first human patient implanted with a brain chip from Neuralink appears to have fully

اولین بیمار انسانی که با یک تراشه مغزی از Neuralink کاشته شده بود، به طور کامل

recovered and is able to control a computer mouse using their thoughts.

بهبود یافته است و می تواند با استفاده از افکار خود یک ماوس کامپیوتر را کنترل کند.

So notice here now, because we're in the body of the article, we're not in the headline.

بنابراین اکنون به اینجا توجه کنید، زیرا ما در متن مقاله هستیم، در تیتر نیستیم. از

It will use proper grammar rules, including all the articles.

قواعد گرامری مناسب، از جمله تمام مقالات استفاده می کند.

Ah, brain chip because it's a singular countable noun and auxiliary verbs like is able to.

آه، تراشه مغز، زیرا این یک اسم مفرد قابل شمارش و افعال کمکی است.

The word implanted is when something is put into your body and this is done through a

کلمه ایمپلنت زمانی است که چیزی به بدن شما وارد می شود و این کار از طریق یک

surgical procedure.

روش جراحی انجام می شود.

So in this case it was a brain chip.

بنابراین در این مورد یک تراشه مغز بود.

Now implant is a verb.

اکنون ایمپلنت یک فعل است.

Notice here the structure is the past participle.

توجه کنید که در اینجا ساختار فعل ماضی است.

Because this is being used as an adjective to describe this action happening to the patient.

زیرا این به عنوان یک صفت برای توصیف این عمل که برای بیمار اتفاق می افتد استفاده می شود.

You can of course use this as an active verb.

البته می توانید از این به عنوان یک فعل فعال استفاده کنید.

For example, the doctor implanted a brain chip into the patient and notice you implant

به عنوان مثال، پزشک یک تراشه مغزی را در بیمار کاشت و متوجه شد که شما

something into someone.

چیزی را به کسی کاشته‌اید.

That's the sentence structure.

این ساختار جمله است.

And this verb is in the past simple because it's a completed past action.

و این فعل در گذشته ساده است زیرا یک عمل گذشته تکمیل شده است.

Now, this could be commonly used in the passive voice as well.

اکنون، این می تواند معمولاً در صدای غیرفعال نیز استفاده شود.

So if I wanted to take this active sentence and put it in the passive voice, what would

پس اگر بخواهم این جمله فاعلی را بگیرم و در صدای مفعول قرار دهم، چه

the answer be?

جوابی می دهم؟

What's the sentence in the passive voice?

جمله در صدای مفعول چیست؟

Do you know?

میدونی؟

Well, we'll start with the object, a brain chip.

خوب، ما با شی شروع می کنیم، یک تراشه مغز.

Now we need to know our verb.

حالا باید فعل خود را بدانیم.

It's in the past simple.

این در گذشته ساده است.

So we need the verb to be in the past simple, conjugated with the subject, a brain chip.

بنابراین ما نیاز داریم که فعل در گذشته ساده باشد، با فاعل، یک تراشه مغزی باشد.

Which is it?

کدام است؟

A brain chip was implanted into the patient, and then if you want, you can include by the

یک تراشه مغزی در بیمار کاشته شد و در صورت تمایل می توانید توسط

doctor.

پزشک آن را وارد کنید.

But in the passive voice, the subject of the action is not important, it's optional.

اما در صدای منفعل موضوع عمل مهم نیست، اختیاری است.

So now you have your adjective form, your active form, and your passive form.

بنابراین اکنون شما شکل صفت، شکل فاعل و شکل مفعول خود را دارید. به نظر می رسد

The first human patient implanted with a brain chip from Neuralink appears to have fully

اولین بیمار انسانی که با تراشه مغزی Neuralink کاشته شده بود، به طور کامل

recovered.

بهبود یافته است.

MMM.

MMM.

The use of this word is extremely important because when you say it appears, you're casting

استفاده از این کلمه بسیار مهم است زیرا وقتی می گویید ظاهر می شود،

some doubt on it.

کمی در آن شک می کنید.

You're saying it's not 100% certain.

شما می گویید 100% قطعی نیست.

It's very common to say the problem appears to be fixed.

بسیار رایج است که می گویند به نظر می رسد مشکل برطرف شده است.

Now if you say this, you're basically saying I think this is true, I think the problem

حالا اگر این را بگویید، اساساً می گویید فکر می کنم این درست است، فکر می کنم مشکل

is fixed.

حل شده است.

But it's possible it's not because generally you just need more time to know if the problem

اما ممکن است اینطور نباشد زیرا به طور کلی فقط به زمان بیشتری نیاز دارید تا بدانید آیا مشکل

has been fixed.

برطرف شده است یا خیر.

So very important because if you say the problem, if you put it as a certainty, it would be

بنابراین بسیار مهم است زیرا اگر مشکل را بگویید، اگر آن را به عنوان قطعیت بیان کنید،

the problem has been fixed.

مشکل برطرف شده است.

So has been fixed in the present perfect has been fixed.

پس در حال کامل ثابت شده است ثابت شده است.

Or you could also say was fixed in the past.

یا می توانید بگویید در گذشته رفع شده است.

Simple, both of those are possible.

ساده، هر دوی اینها ممکن است.

Has been fixed.

تعمیر شده است.

This is a completed past action with a result in the present.

این یک عمل گذشته تکمیل شده با نتیجه در زمان حال است.

So now you can use the computer again because there is no problem.

بنابراین اکنون می توانید دوباره از رایانه استفاده کنید زیرا مشکلی وجود ندارد.

And then the past simple is of course just for a completed past action.

و سپس گذشته ساده البته فقط برای یک عمل گذشته تکمیل شده است. به

Neuralink appears to have fully recovered.

نظر می رسد Neuralink به طور کامل بهبود یافته است. به نظر می رسد

The patient who received the implant appears to have fully recovered and is able.

بیماری که ایمپلنت را دریافت کرده به طور کامل بهبود یافته و قادر است. ایلان ماسک موسس استارت آپ ها اواخر روز دوشنبه گفت:

We know that the verb to be is required and is able to control a computer mouse using

ما می دانیم که فعل to be لازم است و می تواند با استفاده از افکار آنها ماوس کامپیوتر را کنترل کند.

their thoughts, the startups founder Elon Musk said late on Monday.

Before we move on, I'd love to tell you about LingQ, my personal favorite way to learn a

قبل از اینکه ادامه دهیم، دوست دارم در مورد LingQ، روش مورد علاقه شخصی من برای یادگیری

language.

زبان، به شما بگویم.

LingQ is a language app that lets you learn from content you love.

LingQ یک برنامه زبان است که به شما امکان می دهد از محتوای مورد علاقه خود بیاموزید.

The reason why I use LingQ to learn languages and why I recommend you do too, is because

دلیل اینکه من از LingQ برای یادگیری زبان استفاده می کنم و به شما توصیه می کنم این کار را نیز انجام دهید، به دلیل

of the apps focus on input.

تمرکز برنامه ها بر ورودی است.

On LingQ, you have access to thousands of hours of content that includes both audio

در LingQ، شما به هزاران ساعت محتوا دسترسی دارید که هم صدا

and text, so you can both read and listen to English.

و هم متن را شامل می شود، بنابراین می توانید هم انگلیسی بخوانید و هم گوش دهید .

Plus, you can import content directly from YouTube, Netflix, blogs, the news, and much

علاوه بر این، می‌توانید محتوا را مستقیماً از YouTube، Netflix، وبلاگ‌ها، اخبار و موارد

more.

دیگر وارد کنید.

For example, you know those news articles that I like to share in my videos?

به عنوان مثال، شما آن مقالات خبری را می شناسید که دوست دارم در ویدیوهایم به اشتراک بگذارم؟

You can easily import them into LingQ and create your own interactive lessons.

شما به راحتی می توانید آنها را به LingQ وارد کنید و درس های تعاملی خود را ایجاد کنید.

You'll be able to easily look up words and phrases, track your statistics, and level

شما می توانید به راحتی کلمات و عبارات را جستجو کنید، آمار خود را ردیابی کنید و

up your English ability.

توانایی انگلیسی خود را ارتقا دهید.

I first started using LingQ because the platform was Co founded by Steve Kaufmann.

من ابتدا استفاده از LingQ را شروع کردم زیرا این پلتفرم توسط استیو کافمن تأسیس شد.

He's a polyglot who speaks 20 languages.

او یک چند زبانی است که به 20 زبان صحبت می کند.

His method focuses on input, lots of reading and lots of listening.

روش او بر ورودی، خواندن زیاد و شنیدن زیاد متمرکز است.

And that's why LingQ, the app Steve co-founded, is so effective.

و به همین دلیل است که LingQ، اپلیکیشنی که استیو آن را بنیانگذاری کرده، بسیار موثر است.

It makes reading and listening to content in my target language easier and more enjoyable.

خواندن و گوش دادن به مطالب به زبان مقصد من را آسان تر و لذت بخش تر می کند.

LingQ is available on both desktop and mobile so you can practice your English anytime,

LingQ هم روی دسکتاپ و هم برای موبایل در دسترس است، بنابراین می توانید انگلیسی خود را در هر زمان و

anywhere.

هر مکان تمرین کنید.

And LingQ is giving all JForrest English viewers a 35% discount off a one year premium plan,

و LingQ به همه بینندگان انگلیسی JForrest تخفیف 35 درصدی برای طرح یک ساله حق بیمه می دهد،

if you upgrade using my coupon code.

اگر با استفاده از کد کوپن من ارتقا دهید.

You'll also have access to my special LingQ shelf which includes my favorite English articles

شما همچنین به قفسه ویژه LingQ من که شامل مقالات انگلیسی

and TV shows.

و برنامه های تلویزیونی مورد علاقه من است دسترسی خواهید داشت.

I highly recommend LingQ because I know it will help you improve your English quickly

من LingQ را به شدت توصیه می کنم زیرا می دانم که به شما کمک می کند تا به سرعت انگلیسی خود را بهبود ببخشید

and you'll have a lot of fun in the process.

و در این فرآیند بسیار لذت خواهید برد.

So use the link in the description to sign up.

پس برای ثبت نام از لینک موجود در توضیحات استفاده کنید .

Now let's continue with our lesson.

حالا بیایید به درس خود ادامه دهیم.

Nolan Arbo.

نولان آربو.

Now, to be honest, I'm not sure how to pronounce pronounce this because English pronunciation

حالا، صادقانه بگویم، من مطمئن نیستم که چگونه این را تلفظ کنم، زیرا تلفظ انگلیسی از

does not follow spelling and there are different ways to pronounce this.

املا پیروی نمی کند و روش های مختلفی برای تلفظ آن وجود دارد.

It could be bow, like I said, it could also be bow, or perhaps it's something else.

می تواند کمان باشد، همانطور که گفتم، می تواند کمان هم باشد، یا شاید چیز دیگری باشد.

So This is why you should always confirm pronunciation when you're learning a new word in an audio

بنابراین به همین دلیل است که وقتی در حال یادگیری یک کلمه جدید در یک

dictionary or imitate the pronunciation from a native speaker like we're doing now.

فرهنگ لغت صوتی هستید، همیشه باید تلفظ را تأیید کنید یا تلفظ یک زبان مادری را تقلید کنید، همانطور که اکنون انجام می دهیم.

And if you're not sure of a proper name, the name of a person, you can look it up on YouTube

و اگر از نام مناسب، نام یک شخص مطمئن نیستید، می توانید آن را در یوتیوب جستجو کنید

and listen to the pronunciation.

و به تلفظ آن گوش دهید.

Or of course, just ask the person.

یا البته فقط از آن شخص بپرسید.

Well, that's a beautiful name.

خب اسم قشنگیه

How do I pronounce it?

چگونه آن را تلفظ کنم؟

Can you teach me how to pronounce it correctly?

میشه بهم یاد بدی چطوری درست تلفظش کنم؟

I use this all the time, so I'll just say Arbo.

من همیشه از این استفاده می کنم، بنابراین فقط می گویم آربو.

I could be wrong.

ممکن است در اشتباه باشم.

Noland Arbo the 29 year old patient.

نولاند آربو بیمار 29 ساله.

So notice here the 29 year old, this is describing the patient.

بنابراین در اینجا به این مرد 29 ساله توجه کنید، این در حال توصیف بیمار است.

So this is functioning as an adjective and This is why there's no S on on this the 29

بنابراین این به عنوان یک صفت عمل می کند و به همین دلیل است که هیچ علامت S روی این

year old patient because adjectives don't have a singular or a plural form.

بیمار 29 ساله وجود ندارد زیرا صفت ها شکل مفرد یا جمع ندارند.

Of course, as a noun you would conjugate it with singular or plural.

البته به عنوان یک اسم آن را با مفرد یا جمع جمع می کنید.

The patient who received the Neuralink implant is 29 years old.

بیمار دریافت کننده ایمپلنت Neuralink 29 ساله است.

So of course you put the *** on years.

بنابراین مطمئناً شما *** را روی سالها قرار می دهید.

Nolan Arbo, the 29 year old patient who was paralyzed.

نولان آربو، بیمار 29 ساله ای که فلج شده بود. به

Notice the pronunciation paralyzed, paralyzed below the shoulders.

تلفظ فلج، فلج زیر شانه ها توجه کنید.

So this means that below his shoulders he's unable to move, that is to be paralyzed.

بنابراین این بدان معنی است که زیر شانه های او قادر به حرکت نیست، یعنی فلج است.

Who was paralyzed below the shoulders after a diving accident?

چه کسی بعد از تصادف غواصی زیر شانه فلج شد ؟

Was playing chess on his laptop and moving the cursor using the Neuralink device.

با لپ تاپ خود شطرنج بازی می کرد و مکان نما را با استفاده از دستگاه Neuralink حرکت می داد.

Let's take a look at this.

بیایید نگاهی به این بیندازیم. در حال

Was playing What verb tenses?

پخش چه زمان های فعل بود؟

Is the past continuous?

آیا گذشته پیوسته است؟

Was playing our verb to be in the past simple?

آیا بازی کردن فعل ما to be در گذشته ساده بود؟

Now the verb to be in the past simple has to be conjugated with the subject.

اکنون فعل to be در گذشته ساده باید با فاعل جمع شود.

So what's the subject of this sentence?

پس موضوع این جمله چیست؟

Most commonly you would look to immediately before to find the subject, but in this case,

معمولاً شما بلافاصله قبل از آن برای یافتن موضوع جستجو می کنید، اما در این مورد،

because we have these two commas, all of this is considered additional information which

چون این دو کاما را داریم، همه اینها اطلاعات اضافی در نظر گرفته می شوند که بر

doesn't impact the grammar of the sentence.

دستور زبان جمله تأثیر نمی گذارد.

So grammatically you would not include this information when you're conjugating your verb.

بنابراین از نظر دستوری، هنگامی که فعل خود را به هم می‌زنید، این اطلاعات را درج نمی‌کنید.

So the subject is Nolan Arbo.

بنابراین موضوع نولان آربو است.

Nolan Arbo was playing chess on his laptop and moving the cursor using the Neuralink

نولان آربو با لپ تاپ خود شطرنج بازی می کرد و مکان نما را با استفاده از دستگاه Neuralink حرکت می داد

device.

.

So when you delete this information, the rest of the sentence is grammatically correct and

بنابراین وقتی این اطلاعات را حذف می کنید، بقیه جمله از نظر گرامری صحیح و

complete.

کامل است.

Just keep that in mind.

فقط در نظر داشته باشید که.

It has to be a complete sentence for this structure to work, but it's a very advanced

این باید یک جمله کامل باشد تا این ساختار کار کند، اما این یک راه بسیار پیشرفته

way to add to your writing to make it more complex.

برای افزودن به نوشتار شما برای پیچیده تر کردن آن است .

You can use this in speech as well now.

اکنون می توانید از این در سخنرانی نیز استفاده کنید.

Was playing chess here.

اینجا شطرنج بازی میکرد

They aren't specifying when this action took place, but it would have been taking place

آنها مشخص نمی کنند که این اقدام چه زمانی رخ داده است، اما ممکن است

at some time in the past, maybe.

در زمانی در گذشته انجام شده باشد.

When we talked to Nolan Arbo, he was playing chess on his laptop, and that happened in

وقتی با نولان آربو صحبت می کردیم، او در حال بازی شطرنج با لپ تاپ خود بود و این اتفاق در گذشته رخ داده بود

the past.

.

You're probably quite comfortable with the structure.

احتمالاً با ساختار کاملاً راحت هستید .

He was playing chess on his laptop when the phone rang, which is usually how you learn

او در حال بازی شطرنج با لپ تاپ خود بود که تلفن زنگ زد، که معمولاً نحوه

to use the past continuous, which is absolutely common and useful, but you can use it in other

استفاده از گذشته استمراری را یاد می گیرید، که کاملاً رایج و مفید است، اما می توانید از آن به

more advanced ways.

روش های پیشرفته تر دیگری استفاده کنید. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

This surgery was super easy, Arbo said in the video streamed on Musk's social media

آربو در ویدئویی که در پلتفرم رسانه اجتماعی ماسک پخش شد، گفت که این جراحی بسیار آسان بود.

platform X.

Remember, Nolan is 29 years old, the 29 year old patient.

به یاد داشته باشید که نولان 29 ساله است، بیمار 29 ساله.

Super easy is a very natural way of speaking for native speakers, especially younger native

فوق العاده آسان یک روش بسیار طبیعی برای صحبت کردن برای افراد بومی، به ویژه افراد بومی جوان تر است

speakers.

.

I'm still young, so I use it a lot in my speech.

من هنوز جوان هستم، بنابراین در صحبت هایم زیاد از آن استفاده می کنم.

And of course, it's used to intensify the adjective similar meaning as very, extremely

و البته برای تشدید معنای مشابه به صورت بسیار، بسیار

or really.

یا واقعاً استفاده می شود.

So if I ask you, was this lesson helpful?

بنابراین، اگر از شما بپرسم، آیا این درس مفید بود؟

You can say super helpful, super helpful, Jennifer, it was super helpful.

می توانید بگویید فوق العاده مفید، فوق العاده مفید، جنیفر، فوق العاده مفید بود.

But you can just say super helpful in the short form.

اما شما فقط می توانید در فرم کوتاه بگویید فوق العاده مفید است.

So put that in the comments.

پس آن را در نظرات قرار دهید. آیا

Was this video helpful?

این ویدیو مفید بود؟

Super helpful, super helpful.

فوق العاده مفید، فوق العاده مفید.

Jennifer put that in the comments to practice using this and you will sound very natural,

جنیفر این را در کامنت ها قرار داده تا با استفاده از آن تمرین کنید و شما بسیار طبیعی و

very youthful as well.

بسیار جوان به نظر خواهید رسید.

Referring to the implant procedure.

با اشاره به روش کاشت.

OK, so he said it was super easy.

خوب، پس او گفت که بسیار آسان است.

Referring to the implant procedure.

با اشاره به روش کاشت.

I literally was released from the hospital a day later.

به معنای واقعی کلمه یک روز بعد از بیمارستان مرخص شدم .

Literally is another word that young or young at heart native speakers love using and often

به معنای واقعی کلمه کلمه دیگری است که افراد بومی جوان یا جوان از آن استفاده می کنند و اغلب

it can just be deleted because it doesn't have any meaning.

می توان آن را حذف کرد زیرا هیچ معنایی ندارد.

It really is more of a word.

واقعا بیشتر یک کلمه است.

Filler.

پرکننده. به

Literally is used to emphasize that what you said happened actually happened.

معنای واقعی کلمه برای تاکید بر این که آنچه شما گفتید اتفاق افتاده است استفاده می شود.

It happened the way you claimed, so maybe someone asked you.

همانطور که شما ادعا کردید اتفاق افتاد، بنابراین ممکن است کسی از شما بپرسد.

Did it take long to recover because you told your friend you're having a chip implanted

آیا بهبودی طولانی مدت طول کشید زیرا به دوست خود گفتید که در حال کاشت تراشه

into your brain?

در مغزتان هستید؟

That sounds like a serious procedure, so I'm concerned.

این یک روش جدی به نظر می رسد، بنابراین من نگران هستم. آیا

Did it take long to recover?

بهبودی طولانی مدت طول کشید؟

And then you can say no, not at all, which means it did not at all take long to recover.

و سپس می توانید بگویید نه، به هیچ وجه، به این معنی که بهبود آن اصلاً طولی نکشید.

Very natural expression right here.

بیان بسیار طبیعی در اینجا.

No, not at all, not at all.

نه اصلاً نه اصلاً.

And then you want to emphasize that it did not take long to recover.

و سپس می خواهید تأکید کنید که بهبودی زیاد طول نکشید.

So you can say I was literally released the next day and this just emphasizes it.

بنابراین می توان گفت که من به معنای واقعی کلمه روز بعد آزاد شدم و این فقط بر آن تاکید دارد.

But again, like I said, it truly is not required because if you say I was released the next

اما دوباره، همانطور که گفتم، واقعاً لازم نیست زیرا اگر بگویید روز بعد آزاد شدم

day, adding literally just makes it sound a little stronger.

، اضافه کردن به معنای واقعی کلمه باعث می شود کمی قوی تر به نظر برسد.

It's an intensifier, but ultimately not required.

این یک تقویت کننده است، اما در نهایت لازم نیست.

Now the speaker said I literally was released.

حالا سخنران گفت من به معنای واقعی کلمه آزاد شدم.

This is a little awkward in terms of placement.

این از نظر قرار دادن کمی ناخوشایند است.

It sounds better to say I was literally released.

بهتر است بگوییم به معنای واقعی کلمه آزاد شدم.

You put literally before the thing that you're intensifying.

شما به معنای واقعی کلمه قبل از چیزی که در حال تشدید آن هستید قرار می دهید.

I was literally released the next day.

من به معنای واقعی کلمه روز بعد آزاد شدم.

Next, he says I have no cognitive impairments.

بعد می گوید من هیچ اختلال شناختی ندارم.

Cognitive refers to your mental processes, thinking, remembering, processing, judging

شناختی به فرآیندهای ذهنی شما، تفکر، به خاطر سپردن، پردازش، قضاوت

information.

اطلاعات اشاره دارد.

And then an impairment is when something is damaged or weakened.

و سپس نقص زمانی است که چیزی آسیب ببیند یا ضعیف شود.

But thankfully he's putting in it in the negative.

اما خوشبختانه او آن را منفی می کند.

I have no This is also a very common way that native speakers turn something in the negative.

من هیچی ندارم این نیز یک روش بسیار رایج است که گویشوران بومی چیزی را منفی می کنند.

What would be the more common way to make have negative have in the present?

رایج‌ترین راه برای ایجاد منفی در زمان حال چیست؟

Simple.

ساده.

How would you make that negative?

چگونه آن را منفی می کنید؟

This standard way is to say I don't have, I don't have, but you have to use any.

این روش استاندارد این است که بگوییم من ندارم، ندارم، اما شما باید از هر کدام استفاده کنید.

You can't say I don't have no impairments because in English we don't like double negatives.

شما نمی توانید بگویید من هیچ نقصی ندارم زیرا در انگلیسی ما منفی های دوگانه را دوست نداریم.

So that would sound very awkward.

بنابراین بسیار ناخوشایند به نظر می رسد.

You have to change no to any.

شما باید نه را به هر کدام تغییر دهید.

I don't have any impairment impairments.

من هیچ گونه اختلال نقصی ندارم. در

Now I have no is commonly used, but in very specific situations to emphasize the lack

حال حاضر من هیچ معمولا استفاده می شود، اما در شرایط بسیار خاص برای تاکید بر عدم وجود

of something.

چیزی.

So for now, I recommend you use it with money, time, or idea because those are the most common.

بنابراین در حال حاضر، توصیه می‌کنم با پول، زمان یا ایده از آن استفاده کنید زیرا این موارد رایج‌ترین هستند.

I have no money, I have no time, I have no idea.

نه پول دارم، نه وقت دارم، نه نظری ندارم.

Which means I don't know.

یعنی من نمی دانم.

If someone asks you what's 362 * 24, I have no idea.

اگر کسی از شما بپرسد 362 * 24 چیست، من هیچ نظری ندارم.

I don't know.

من نمی دانم.

So very common with these three things and it really emphasizes it.

بنابراین با این سه چیز بسیار مشترک است و واقعاً بر آن تأکید می کند. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

Progress is good and the patient seems to have made a full recovery.

پیشرفت خوب است و به نظر می رسد که بیمار بهبودی کامل یافته است.

In this case, seems is exactly the same as appears where I think this is true, but I'm

در این مورد، به نظر می رسد دقیقاً همان چیزی است که من فکر می کنم این درست است، اما من

not 100% certain.

100٪ مطمئن نیستم.

And notice that sentence structure is the same because we have the verb seem or appear

و توجه کنید که ساختار جمله یکسان است زیرا ما فعل seem یا ظاهر را

conjugated with the subject, in this case the patient.

با فاعل، در این مورد بیمار، مزدوج داریم. به همین دلیل

That's why there's the S and then you need the infinitive.

S وجود دارد و سپس شما به مصدر نیاز دارید . به

The patient seems to have made a full recovery with no I'll effects.

نظر می رسد که بیمار بهبودی کامل را بدون هیچ گونه عوارضی انجام داده است.

You're probably familiar with the word I'll, which means oh I feel ill, I feel sick.

احتمالاً با کلمه I'll آشنا هستید، به این معنی که اوه احساس بیماری می کنم، احساس بیماری می کنم.

But in this case I'll is describing effects and it means negative and it has a similar

اما در این مورد من در حال توصیف اثرات است و به معنای منفی است و معنای مشابهی دارد،

meaning, right?

درست است؟

Because oh I feel ill, that's a negative.

چون اوه من احساس بیماری می کنم، این یک نکته منفی است.

I feel negative with no I'll effects.

من بدون هیچ تاثیری احساس منفی می کنم.

You could also say with no negative side effects.

همچنین می توان گفت بدون عوارض جانبی منفی.

But side effects, there can be positive side effects.

اما عوارض جانبی، می تواند عوارض جانبی مثبتی داشته باشد .

So you would have to specify the word negative with no I'll effects that we are aware of.

بنابراین شما باید کلمه منفی را بدون هیچ اثر I'll که ما از آن آگاه هستیم، مشخص کنید.

Oh, this is an important one as well that we are aware of because they're suggesting

اوه، این موضوع مهمی است که ما از آن آگاه هستیم، زیرا آنها پیشنهاد می کنند

that it's possible the patient has an I'll effect, but we're not aware of it.

که ممکن است بیمار اثر من را داشته باشد ، اما ما از آن آگاه نیستیم.

So This is why these words like seems, appears, they communicate a lot of meaning because

بنابراین به همین دلیل است که این کلمات مانند به نظر می رسد، ظاهر می شود، معنای زیادی را منتقل می کنند زیرا

in the future if something negative does happen to this patient.

در آینده اگر اتفاق منفی برای این بیمار بیفتد.

They didn't say with certainty that the patient had fully recovered.

آنها با قطعیت نگفتند که بیمار به طور کامل بهبود یافته است.

They did say it seems so.

آنها گفتند که به نظر می رسد.

It is very important with the meaning it conveys.

با معنایی که می دهد بسیار مهم است.

The patient is able to move a mouse around the screen by just thinking how amazing is

بیمار فقط با فکر کردن به اینکه چقدر شگفت انگیز است، می تواند ماوس را در اطراف صفحه حرکت دهد

that?

؟

Just think this patient was paralyzed and now thanks to this device, this patient can

فقط فکر کنید این بیمار فلج شده بود و حالا به لطف این دستگاه، این بیمار می

can, can get some of their movements back.

تواند، می تواند برخی از حرکات خود را برگرداند.

That's pretty amazing.

این بسیار شگفت انگیز است.

The patient is able, remember we need that verb to be conjugated with the subject.

بیمار قادر است، به یاد داشته باشید که ما نیاز داریم که آن فعل با فاعل مزدوج شود.

If the subject was plural, the patients then you would say are the patients are able to

اگر موضوع جمع بود، بیماران می‌گویند آیا بیماران قادر به

move a mouse.

حرکت موش هستند.

And remember, mouse is also singular countable nouns.

و به یاد داشته باشید، ماوس نیز اسامی مفرد قابل شمارش است .

So you need that article because we're in the body of the article.

بنابراین شما به آن مقاله نیاز دارید زیرا ما در متن مقاله هستیم.

The patient is able to move a mouse around the screen by just thinking, Musk said in

ماسک در

a Spaces event on his social media platform.

یک رویداد Spaces در پلتفرم رسانه اجتماعی خود گفت که بیمار می تواند تنها با فکر کردن، موش را در اطراف صفحه نمایش حرکت دهد.

X remember, formerly known as Twitter, now X?

X را به یاد می آورید که قبلاً توییتر نامیده می شد، اکنون X؟

Musk said.

ماسک گفت.

Neuralink is now trying to get as many mouse button clicks as possible from the patient.

Neuralink اکنون در تلاش است تا هرچه بیشتر دکمه ماوس را از بیمار دریافت کند.

Here we have our present continuous is trying.

در اینجا ما تلاش مستمر کنونی خود را داریم.

You should always look for keywords to tell you what the verb tense needs to be in this

همیشه باید به دنبال کلمات کلیدی بگردید تا به شما بگوییم که اکنون زمان فعل در این مورد باید چه باشد،

case now, because now is a keyword for the present continuous.

زیرا now یک کلمه کلیدی برای حال استمراری است.

Get has so many different meanings in English.

Get معانی بسیار متفاوتی در انگلیسی دارد.

In this case it means receive or obtain, which is a very common meaning of the word get to

در این مورد به معنای دریافت یا به دست آوردن است، که معنای بسیار رایج کلمه get برای

get as many mouse button clicks as possible from the patient.

دریافت هرچه بیشتر دکمه ماوس از سوی بیمار است.

I guess this is a way of testing if the procedure was successful or trying to understand how

من حدس می‌زنم این روشی برای آزمایش موفقیت‌آمیز بودن این روش است یا تلاش برای درک میزان

successful the procedure was.

موفقیت این روش.

Now here is trying.

حالا اینجا داره تلاش میکنه

Of course you need to conjugate your verb to be in the present continuous.

البته باید فعل خود را با هم ترکیب کنید تا در حال استمراری باشد.

So what's the subject of this sentence?

پس موضوع این جمله چیست؟

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

What's it being conjugated with neural link?

چه چیزی با پیوند عصبی ترکیب شده است؟

Because it's not Elon Musk, he's just saying this.

چون ایلان ماسک نیست، او فقط این را می گوید .

But neural link is now trying to get Musk said.

اما پیوند عصبی اکنون در تلاش است تا ماسک را به این موضوع برساند .

So you could put Musk said right at the end as well.

بنابراین شما می توانید ماسک گفته های خود را نیز در پایان درست قرار دهید .

Neural link is now trying to get Musk set.

پیوند عصبی اکنون در تلاش است تا ماسک را تنظیم کند.

So that placement is flexible.

بنابراین آن مکان انعطاف پذیر است.

I wrote that other structure here for you.

آن ساختار دیگر را اینجا برای شما نوشتم. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

Neuralink did not immediately reply to Reuters request for further information.

Neuralink بلافاصله به درخواست رویترز برای اطلاعات بیشتر پاسخ نداد. در

This is included to say that the the author of this article, which is the media company

این مطلب آمده است که نویسنده این مقاله، که شرکت رسانه ای

Reuters, tried to get information from Elon Musk, but he did not reply to their request

رویترز است، سعی کرده اطلاعاتی را از ایلان ماسک دریافت کند، اما وی به درخواست آنها پاسخ نداده

and notice it's further.

و متوجه شده است که این موضوع بیشتر است.

Further in this case means more when we're talking more about information or ideas, but

بیشتر در این مورد زمانی که بیشتر در مورد اطلاعات یا ایده‌ها صحبت می‌کنیم به معنای بیشتر است، اما

farther, which a lot of students confuse further or far farther.

دورتر، که بسیاری از دانش‌آموزان بیشتر یا دورتر آن را اشتباه می‌گیرند.

Farther is with physical distance.

دورتر با فاصله فیزیکی است.

We need to go farther.

باید دورتر برویم.

So remember, farther has the word far and near far with physical distance.

بنابراین به یاد داشته باشید، دورتر کلمه دور و نزدیک دور را با فاصله فیزیکی دارد.

Further is used with information request to mean more.

Further با درخواست اطلاعات به معنای بیشتر استفاده می شود.

Let's continue the study uses a robot to surgically place a brain computer interface implant Remember

اجازه دهید مطالعه را ادامه دهیم از یک ربات برای قرار دادن یک ایمپلنت رابط کامپیوتری مغزی به خاطر

implanted.

کاشته شدن با جراحی استفاده می کند.

So an implant is the noun form.

بنابراین ایمپلنت شکل اسمی است.

It's something that is being inserted into you by a surgical procedure in a region of

این چیزی است که با یک عمل جراحی در ناحیه ای از

the brain that controls the intention to move.

مغز که قصد حرکت را کنترل می کند، وارد شما می شود.

Don't worry, because I don't really know what a brain computer interface is either.

نگران نباشید، زیرا من واقعاً نمی دانم رابط رایانه مغز چیست. Neuralink گفته است که

You would have to be involved in this area of study or be a doctor to truly understand

شما باید در این زمینه مطالعه شرکت کنید یا یک پزشک باشید تا واقعاً معنی

what that means, Neuralink has said, adding that the initial goal is to enable people

آن را بفهمید، و اضافه کرد که هدف اولیه این است که افراد بتوانند

to control a computer cursor or keyboard using their thoughts.

مکان نما یا صفحه کلید کامپیوتر را با استفاده از افکار خود کنترل کنند.

Because remember this, this device, Neuralink, is intended for people who are paralyzed.

زیرا به یاد داشته باشید، این دستگاه Neuralink برای افرادی که فلج هستند در نظر گرفته شده است.

Paralyzed, unable to move.

فلج، قادر به حرکت نیست.

Enable means to make possible.

فعال کردن یعنی ممکن کردن.

This is a more formal word choice.

این یک انتخاب کلمه رسمی تر است.

The more everyday word choice would be allow or let.

انتخاب کلمه روزمره بیشتر مجاز یا اجازه خواهد بود.

The initial goal is to let people allow people.

هدف اولیه این است که اجازه دهیم مردم به مردم اجازه دهند.

Musk has grand ambitions for Neural Link, saying it would facilitate speedy surgical

ماسک جاه‌طلبی‌های بزرگی برای Neural Link دارد و می‌گوید که

insertions of its chip devices to treat conditions like obesity, autism, depression and schizophrenia.

قرار دادن سریع دستگاه‌های تراشه‌اش را برای درمان بیماری‌هایی مانند چاقی، اوتیسم، افسردگی و اسکیزوفرنی تسهیل می‌کند.

Facilitate is another more formal word.

تسهیل کردن یک کلمه رسمی دیگر است.

It has the same meaning as enable, enable, facilitate.

این به معنای فعال کردن، فعال کردن، تسهیل کردن است.

In this case, the everyday choice could be allow as before, or help.

در این مورد، انتخاب روزمره می تواند مانند قبل مجاز باشد یا کمک کند.

And speedy means fast.

و سریع یعنی سریع.

I'm sure you got that just from the word speed.

من مطمئن هستم که شما این را فقط از کلمه سرعت دریافتید.

Speedy, fast.

سریع، سریع

And that's the end of our article.

و این پایان مقاله ما است.

So it'll be really interesting to see what happens with Neuralink.

بنابراین واقعاً جالب خواهد بود که ببینیم با Neuralink چه اتفاقی می‌افتد.

So now what I'll do is I'll read the article from start to finish, and this time you can

بنابراین اکنون کاری که من انجام خواهم داد این است که مقاله را از ابتدا تا انتها می خوانم و این بار می توانید

focus on my pronunciation.

روی تلفظ من تمرکز کنید.

Let's do that now.

حالا این کار را بکنیم. ایلان ماسک موسس استارت‌آپ‌ها اواخر روز دوشنبه گفت:

Neuralink's first human patient able to control mouse through thinking Musk says The first

اولین بیمار انسانی Neuralink که قادر به کنترل موش از طریق تفکر ماسک است می‌گوید: به نظر می‌رسد اولین

human patient implanted with a brain chip from Neuralink appears to have fully recovered

بیمار انسانی کاشته شده با تراشه مغزی Neuralink به طور کامل بهبود یافته است

and is able to control a computer mouse using their thoughts, the startups founder Elon

و می‌تواند با استفاده از افکار خود یک ماوس رایانه را کنترل کند.

Musk said late on Monday.

Noland Arbo, the 29 year old patient who is paralyzed below the shoulders after a diving

نولاند آربو، بیمار 29 ساله ای که پس از یک حادثه غواصی زیر شانه هایش فلج شده است، با

accident, was playing chess on his laptop and moving the cursor using the Neuralink

لپ تاپ خود شطرنج بازی می کرد و مکان نما را با استفاده از دستگاه Neuralink حرکت می داد

device.

.

The surgery was super easy, Arbo said in the video streamed on Musk's social media platform

آربو در ویدئویی که در شبکه اجتماعی X ماسک پخش شد

X, referring to the implant procedure.

، با اشاره به روش کاشت گفت که جراحی بسیار آسان بود.

I literally was released from the hospital a day later.

به معنای واقعی کلمه یک روز بعد از بیمارستان مرخص شدم .

I have no cognitive impairments.

من هیچ اختلال شناختی ندارم.

Progress is good and the patient seems to have made a full recovery with no I'll effects

پیشرفت خوب است و به نظر می رسد که بیمار بدون هیچ تأثیری که ما از آن آگاه هستیم، بهبودی کامل یافته است.

that we are aware of.

The patient is able to move a mouse around the screen by just thinking, Musk said in

ماسک در یکی از

a Spaces event on his social media platform X.

رویدادهای Spaces در پلتفرم رسانه اجتماعی خود X گفت که بیمار می‌تواند تنها با فکر کردن، ماوس را در اطراف صفحه حرکت دهد.

Musk said Neuralink is now trying to get as many mouse button clicks as possible from

ماسک گفت که Neuralink اکنون در تلاش است تا بیشترین کلیک روی دکمه ماوس را از

the patient.

بیمار دریافت کند.

Neuralink did not immediately reply to Reuters request for further details.

Neuralink بلافاصله به درخواست رویترز برای جزئیات بیشتر پاسخ نداد. Neural Link می گوید

The study uses a robot to surgically place a brain computer interface implant in a region

این مطالعه از یک ربات برای قرار دادن یک ایمپلنت رابط کامپیوتری مغز در ناحیه ای

of the brain that controls the intention to move, Neural Link has said, adding that the

از مغز که قصد حرکت را کنترل می کند استفاده می کند و افزوده است که

initial goal is to enable people to control a computer cursor or keyboard using their

هدف اولیه این است که افراد بتوانند مکان نما یا صفحه کلید کامپیوتر را با استفاده از

thoughts.

افکار خود کنترل کنند. .

Musk has grand ambitions for Neural Link, saying it would facilitate speedy surgical

ماسک جاه‌طلبی‌های بزرگی برای Neural Link دارد و می‌گوید که

insertions of its chip devices to treat conditions like obesity, autism, depression, and schizophrenia.

قرار دادن سریع دستگاه‌های تراشه‌اش را برای درمان بیماری‌هایی مانند چاقی، اوتیسم، افسردگی و اسکیزوفرنی تسهیل می‌کند. آیا

Did you like this lesson?

این درس را دوست داشتید؟

Do you want me to make more lessons just like this?

آیا می خواهید من دروس بیشتری را به همین شکل بسازم؟

If you do, then put more, more, more, more, more, more, more, more, more in the comments

اگر این کار را می کنید، پس بیشتر، بیشتر، بیشتر، بیشتر، بیشتر، بیشتر، بیشتر، بیشتر، بیشتر در نظرات

below.

زیر قرار دهید.

And of course, make sure you like this lesson.

و البته مطمئن شوید که این درس را دوست دارید.

Share with your friends and subscribe so you're notified every time I post a new lesson.

با دوستان خود به اشتراک بگذارید و مشترک شوید تا هر بار که یک درس جدید ارسال می کنم به شما اطلاع داده شود.

And remember that LingQ is giving you an amazing 35% off a one-year premium plan.

و به یاد داشته باشید که LingQ به شما 35٪ تخفیف شگفت انگیز را برای یک برنامه حق بیمه یک ساله ارائه می دهد.

I know you'll love using LingQ because it will help you take your fluency to the next

من می دانم که شما عاشق استفاده از LingQ خواهید شد زیرا به شما کمک می کند تسلط خود را به

level.

سطح بعدی ارتقا دهید.

You can click here to get started or you can look in the description for more information.

برای شروع می توانید اینجا را کلیک کنید یا می توانید برای اطلاعات بیشتر به توضیحات مراجعه کنید.