Understand FAST English Conversations [Advanced Listening Practice]

By the end of this lesson, you're going to be  able to understand fast English a lot easier,  

در پایان این درس، می‌توانید انگلیسی سریع را خیلی راحت‌تر بفهمید،

and you're going to add natural expressions to  

و عبارات طبیعی را به

your speech to help you sound  like a native English speaker.

گفتار خود اضافه کنید تا به شما کمک کند مانند یک انگلیسی زبان مادری به نظر برسید.

Welcome back to JForrest.

به JForrest خوش آمدید.

English.

I'm Jennifer.

انگلیسی.

من جنیفر هستم

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم. در

Here's how this lesson will work.

اینجا نحوه کار این درس آمده است.

I'm going to say a sentence three times,  

من یک جمله را سه بار می گویم،

and you need to write down exactly  what you hear in the comments.

و شما باید دقیقاً آنچه را که در نظرات می شنوید بنویسید.

After, I'll explain the pronunciation  changes that take place in fast English,  

پس از آن، تغییرات تلفظی را که به زبان انگلیسی سریع اتفاق می‌افتد توضیح می‌دهم،

and I'll also explain the  advanced expressions that I used.

و همچنین عبارت‌های پیشرفته‌ای را که استفاده می‌کردم توضیح می‌دهم.

So let's start your first listening test.

پس بیایید اولین تست شنیداری خود را شروع کنیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

Careful with the blender, it's a little finicky.

مراقب مخلوط کن باشید، کمی سخت است.

Careful with the blender, it's a little finicky.

مراقب مخلوط کن باشید، کمی سخت است.

Careful with the blender.

مراقب مخلوط کن باشید.

It's a little finicky.

کمی سخت است.

I said careful with the blender.

گفتم مواظب مخلوط کن باشید.

It's a little finicky.

کمی سخت است.

First, let's talk about the pronunciation changes.

ابتدا اجازه دهید در مورد تغییرات تلفظ صحبت کنیم. در

You can see here it's this is a contraction.

اینجا می توانید ببینید که این یک انقباض است.

It is, it's, it's a little, it's a little.

این است، این است، کمی است، کمی است.

So we pronounce that as a soft D  little, the little the little little.

بنابراین ما آن را به‌عنوان یک D نرم، کوچک، کوچک، کوچک تلفظ می‌کنیم.

Now some native speakers will drop those sounds  entirely and it will just sound like Lil Lil.

اکنون برخی از گویشوران بومی آن صداها را به‌طور کامل حذف می‌کنند و شبیه لیل لیل می‌شوند.

And then we connect it with, ah, a little alo alo.

و سپس آن را با، آه، کمی آلو وصل می کنیم.

I personally pronounce the  soft d's a little, a little.

من شخصاً Soft d's را کمی، کمی تلفظ می‌کنم.

It's a little finicky.

کمی سخت است.

Finicky is probably a new word in your vocabulary.

Finicky احتمالا یک کلمه جدید در واژگان شما است.

So let's focus on the sounds.

پس بیایید روی صداها تمرکز کنیم.

Finn, ick E Now we're going to put the  syllable stress on the first sound.

Finn, ick E حالا می‌خواهیم روی صدای اول تاکید هجا بگذاریم.

Fin.

فین

Finicky.

سختگیر.

Finicky.

سختگیر.

Finicky.

سختگیر.

What does this mean?

این یعنی چی؟

Well, finicky.

خوب، سخت است.

This is an adjective to be finicky, and this  

این یک صفت برای سخت‌گیر بودن است، و این به این

means that something requires  a lot of attention to detail.

معنی است که چیزی نیاز به توجه زیادی به جزئیات دارد.

So the example is using a blender, a common  household appliance that's easy to use.

بنابراین مثال استفاده از مخلوط کن است، یک وسیله معمولی خانگی که استفاده از آن آسان است.

But if this blender is the key,  

اما اگر این مخلوط‌کن کلید است،   به این

it means that to use it successfully you  have to really pay attention to detail.

معنی است که برای استفاده موفقیت‌آمیز از آن، باید واقعاً به جزئیات توجه کنید.

Maybe you have to make sure the  lid is on in just a precise way,  

شاید باید مطمئن شوید که درب آن دقیقاً روشن است،

or press the buttons in a very specific  way in order for the blender to operate.

یا دکمه‌ها را به روشی بسیار خاص فشار دهید تا مخلوط‌کن کار کند.

Likely because the blender is very old  or there's a problem with the blender.

احتمالاً به این دلیل که مخلوط‌کن بسیار قدیمی است یا مشکلی در مخلوط‌کن وجود دارد.

It's finicky.

سخت است.

It's a little finicky.

کمی سخت است.

Because it being so finicky with me,  these machines are really finicky.

از آنجایی که برای من بسیار دشوار است، این ماشین‌ها واقعاً سخت هستند.

Sure, it's being finicky.

مطمئناً، کار سختی است.

Now let's talk about grammar for a second.

حالا بیایید یک لحظه در مورد گرامر صحبت کنیم.

Because notice the sentence started with careful.

چون توجه کنید جمله با دقت شروع شد.

Careful.

مراقب باشید.

Technically, you need the verb be.

از نظر فنی، به فعل be نیاز دارید.

Be careful, be careful.

مواظب باش مواظب باش

But native speakers will commonly drop verbs when  they're not required to understand the sentence.

اما زمانی که زبان مادری نیازی به درک جمله نداشته باشند، معمولاً افعال را حذف می‌کنند.

So if I said to a native speaker careful,  

بنابراین، اگر به یک زبان مادری بگویم مراقب باشید،

they're not going to be confused  because there's no verb be.

آنها گیج نخواهند شد زیرا فعل be وجود ندارد.

They understand what it means  without the verb careful.

آنها معنی آن را بدون فعل careful می فهمند. مراقب

Be careful.

باش.

They're both correct, and a native  speaker will most likely just say careful.

هر دو درست هستند، و یک سخنران بومی به احتمال زیاد فقط می گوید مراقب باشید.

Let's try this again with  another listening exercise.

بیایید این کار را دوباره با یک تمرین گوش دادن دیگر امتحان کنیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

She's a finicky eater.

او یک ریزه خوار است.

She's a finicky eater.

او یک ریزه خوار است.

She's a finicky eater, I  said She's a finicky eater.

او یک ریزه خوار است، من گفتم او یک ریزه خوار است.

This was easy for you, right?

این برای شما آسان بود، درست است؟

Because it's the same word.

چون همان کلمه است.

Finicky, finicky.

سختگیر، سختگیر.

So hopefully you could clearly hear that now.

بنابراین امیدواریم که اکنون به وضوح می توانستید آن را بشنوید.

But the meaning in this context is different.

اما معنا در این زمینه متفاوت است.

We're not saying she's an eater.

ما نمی گوییم که او یک خورنده است.

That requires a lot of tension to detail.

که نیاز به تنش زیادی برای جزئیات دارد.

A finicky eater is an eater  who is difficult to please.

یک غذاخور ریزه خوار، خورنده ای است که راضی کردنش سخت است.

Now, why would an eater be difficult to please?

حال، چرا راضی کردن یک غذاخور دشوار است؟

Because there are probably many  things that she doesn't like or she  

زیرا احتمالاً چیزهای زیادی وجود دارد که او دوست ندارد یا

has a lot of specific preferences  about how her food is prepared.

ترجیحات خاصی درباره نحوه تهیه غذای او دارد.

This adjective is commonly used to describe  children because most children are finicky eaters.

این صفت معمولاً برای توصیف کودکان استفاده می‌شود، زیرا بیشتر کودکان سخت‌خور هستند.

If you have kids, you can probably relate to this.

اگر بچه دارید، احتمالاً می توانید با این موضوع ارتباط برقرار کنید.

And you were once a child,  so I don't know about you,  

و تو زمانی بچه بودی، پس من در موردت نمی‌دانم،

But As for me, I was definitely a finicky eater.

اما در مورد من، من قطعاً آدم بدخوری بودم.

When I was a kid, I only liked about 5 things,  and there was a long list of things I didn't like.

وقتی بچه بودم، فقط 5 چیز را دوست داشتم و فهرست بلندبالایی از چیزهایی بود که دوست نداشتم.

If you can relate to, that put  me to me too in the comments.

اگر می توانید با آن ارتباط برقرار کنید، من را نیز در نظرات به من معرفی کنید.

Me too.

من هم همینطور.

So I know that you were also a finicky eater.

پس من می دانم که شما هم یک ریزه خوار بودید.

Good luck with my finicky appetite.

با اشتهای سخت من موفق باشید.

Let's try this again.

بیایید دوباره این را امتحان کنیم.

I'll say this sentence three times.

این جمله را سه بار می گویم.

The audience was hanging on her every word.

حضار به تک تک کلمات او آویزان بودند.

The audience was hanging on her every word.

حضار به تک تک کلمات او آویزان بودند.

The audience was hanging on her every word.

حضار به تک تک کلمات او آویزان بودند.

I said.

گفتم.

The audience was hanging on her  every word for pronunciation.

حضار به تک تک کلمات او برای تلفظ آویزان بودند.

Notice how on her sounds like honor, honor, Honor.

توجه کنید که او چگونه مانند افتخار، افتخار، افتخار به نظر می رسد.

Because we frequently drop the H sound on her  and then I connect those two words together.

زیرا ما اغلب صدای H را روی او می‌ریزیم و سپس آن دو کلمه را به هم وصل می‌کنم.

Honor.

افتخار و احترام.

I can also connect that with every  honor, every honor, every honor, every.

من همچنین می توانم آن را با هر افتخاری، هر افتخاری، هر افتخاری، هر کدام مرتبط کنم.

What does this mean to hang on one's every word?

این به چه معناست که به تک تک کلمات خود بچسبید؟

This is an expression, and it  means that you listen very closely,  

این یک عبارت است، و به این معنی است که شما با دقت،

very attentively, very carefully.

بسیار با دقت، بسیار با دقت گوش می‌دهید.

Now with expressions, you need to  make sure you have every single word.

اکنون با عبارات، باید مطمئن شوید که تک تک کلمات را دارید.

So here it's on her every word.

بنابراین در اینجا آن را بر روی هر کلمه او است.

So if you said the audience was hanging on her  word and you forgot to use every, it wouldn't  

بنابراین اگر می‌گویید که مخاطب به کلمه او وابسته است و فراموش کرده‌اید که از هر کلمه استفاده کنید،

make sense because with expressions, you have  to use every single word of the expression.

منطقی نیست، زیرا با عبارات، باید از تک تک کلمات عبارت استفاده کنید.

So if you are listening to this lesson  very closely, you're taking notes,  

بنابراین، اگر به این درس بسیار دقیق گوش می‌دهید، یادداشت‌برداری می‌کنید،

you're actively participating, then you,  my friends, are hanging on my every word.

فعالانه شرکت می‌کنید، پس شما، دوستان من، به تک تک کلمات من وابسته هستید.

But if, as you're watching this video,  you're also checking your e-mail or making  

اما اگر در حین تماشای این ویدیو، ایمیل خود را نیز چک می‌کنید یا شام درست می‌کنید

dinner or doing something else, then  you're not hanging on my every word.

یا کار دیگری انجام می‌دهید، پس به تک تک کلمات من معطل نمی‌شوید.

So I hope you're hanging on my every word.

پس امیدوارم به تک تک کلمات من پایبند باشید.

If you are, put that in the comments,  Jennifer, I'm hanging on your every word.

اگر شما هستید، آن را در نظرات قرار دهید، جنیفر، من به تک تک کلمات شما وابسته هستم.

And that means you're paying very  close attention to what I'm saying.

و این بدان معناست که شما به آنچه من می گویم بسیار توجه دارید.

You're hanging on is every word.

شما معلق هستید هر کلمه ای است.

Everybody hangs on your every word.

همه به تک تک کلمات شما وابسته هستند.

They all hang on my.

همه آنها به من آویزان هستند.

Every word.

هر کلمه.

Let's try this again.

بیایید دوباره این را امتحان کنیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

She has me wrapped around her finger.

او مرا دور انگشتش حلقه کرده است.

She has me wrapped around her finger.

او مرا دور انگشتش حلقه کرده است.

She has me wrapped around her finger, I said.

گفتم او مرا دور انگشتش حلقه کرده است.

She has me wrapped around  her finger for pronunciation.

او مرا برای تلفظ دور انگشتش می‌پیچد.

Notice wrapped the Ed is pronounced as a  soft T wrapped, wrapped, wrapped around.

Notice wrapped Ed به صورت یک T نرم پیچیده شده، پیچیده، پیچیده شده تلفظ می شود.

Now because I'm combining this with around,  

حالا چون دارم این را با اطراف ترکیب می‌کنم،

I can take that sound wrapped around wrapped  around and I can combine them together.

می‌توانم آن صدا را که در اطراف پیچیده شده است، بگیرم و می‌توانم آنها را با هم ترکیب کنم.

Remember I said we commonly  get rid of the H sound on her?

یادتان هست که گفتم ما معمولاً از شر صدای H در او خلاص می‌شویم؟

So I can do that here as well, and  then I can connect it together wrapped  

بنابراین من می‌توانم این کار را در اینجا نیز انجام دهم، و سپس می‌توانم آن را به صورت پیچیده به هم وصل کنم

around to have someone wrapped around your finger.

تا کسی دور انگشت شما بپیچد.

Or we commonly say little finger wrapped around  your finger wrapped around your little finger.

یا معمولاً می گوییم انگشت کوچک دور انگشت شما پیچیده است. هیچ

There's no difference.

فرقی نداره

So little is optional in this expression, and this  is when you have complete control over someone.

بسیار کمی در این عبارت اختیاری است، و این زمانی است که شما کنترل کاملی بر شخصی دارید.

This happens in situations where perhaps this guy  

این در شرایطی اتفاق می‌افتد که شاید این پسر

is totally in love with this girl  and he's just infatuated with her.

کاملاً عاشق این دختر باشد و فقط شیفته او باشد.

And because of that she has  complete control over him.

و به همین دلیل او کنترل کاملی بر او دارد.

And no matter what she says, he just does it.

و مهم نیست که او چه می گوید، او فقط آن را انجام می دهد.

So he does her laundry for her.

بنابراین او لباس‌هایش را برایش می‌شوید.

He drives her to work every day.

او را هر روز به سر کار می برد.

She has him wrapped around her little finger.

او را دور انگشت کوچکش پیچیده است.

Laugh, he wrapped around my finger.

بخند، دور انگشتم حلقه کرد.

Neck please.

گردن لطفا

I've got doctor Re wrapped around my finger.

من دکتر ری را دور انگشتم پیچیده ام.

Boy, Archie, Veronica's got you  wrapped around her little finger.

پسر، آرچی، ورونیکا تو را دور انگشت کوچکش پیچیده است.

Let's do this one more time.

بیایید یک بار دیگر این کار را انجام دهیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

I can't get anything past you.

من نمیتونم چیزی ازت بگذرم

I can't get anything past you.

من نمیتونم چیزی ازت بگذرم

I can't get anything past you, I  said I can't get anything past you.

من نمی توانم از شما چیزی بگذرم، گفتم نمی توانم از شما چیزی بگذرم.

For pronunciation, notice we have get  anything, so we have a T between 2 vowels.

برای تلفظ، توجه داشته باشید که هر چیزی را دریافت کرده‌ایم، بنابراین یک T بین دو مصوت داریم.

So I can pronounce that as get anything,  

بنابراین می‌توانم آن را به‌عنوان دریافت هر چیزی تلفظ کنم، هر

get anything, get anything, and then  I'll combine those two sounds together.

چیزی را دریافت کنم، هر چیزی را دریافت کنم، و سپس آن دو صدا را با هم ترکیب می‌کنم.

I can't get anything past you now.

الان نمیتونم چیزی ازت بگذرم

What does this mean?

این یعنی چی؟

To get something past someone or you can  also say to get something by someone.

برای اینکه از کسی چیزی بگذرید یا می‌توانید هم‌چنین بگویید از کسی چیزی دریافت کنید.

They're exactly the same.

اونا دقیقا همینطورن

It's just an option you can use past or by.

این فقط گزینه ای است که می توانید از گذشته یا توسط آن استفاده کنید.

This is when someone doesn't  notice something important.

این زمانی است که کسی متوجه چیز مهمی نمی‌شود.

But notice in my example I  can't get anything by you.

اما توجه کنید که در مثال من نمی‌توانم چیزی از شما دریافت کنم.

I used it in the negative.

من از آن به صورت منفی استفاده کردم.

Let's imagine an example.

بیایید یک مثال را تصور کنیم.

Let's say a customer is in a restaurant,  and that customer ordered an expensive  

فرض کنید مشتری در یک رستوران است، و آن مشتری یک

bottle of French wine, but the restaurant  tried to serve him cheap American wine.

بطری گران‌قیمت شراب فرانسوی سفارش داده است، اما رستوران سعی کرده به او شراب ارزان‌قیمت آمریکایی سرو کند.

Now, because I can't get anything by you,  

اکنون، چون من نمی‌توانم چیزی از شما دریافت کنم، به این

it means that you notice the  details when they're important.

معنی است که وقتی جزئیات مهم هستند، متوجه می‌شوید.

So it means that you noticed that  this isn't the wine you ordered,  

بنابراین به این معنی است که متوجه شدید این شرابی نیست که سفارش دادید،

and you'll say, wait, this  isn't the wine I ordered.

و خواهید گفت، صبر کنید، این شرابی نیست که من سفارش دادم.

And then the waiter could say, I can't get  anything by you can't get anything past this guy.

و سپس پیشخدمت می‌توانست بگوید، من نمی‌توانم چیزی به دستم برسم.

Can't get anything past you, can I?

نمی توانم چیزی از تو بگذرم، می توانم؟

Never could get anything past you can I?

هیچوقت نتونستم چیزی از تو بگذری؟

Amazing job improving your listening skills of  

کار شگفت‌انگیزی که مهارت‌های شنیداری شما را در

fast English and also adding these  advanced expressions to your speech.

زبان انگلیسی سریع بهبود می‌بخشد و همچنین این عبارات پیشرفته را به گفتارتان اضافه می‌کند.

Now let's improve your pronunciation.

حالا بیایید تلفظ شما را بهبود ببخشیم.

Let's do an imitation exercise.

بیایید یک تمرین تقلیدی انجام دهیم.

I'm going to say each sentence again three times,  

من هر جمله را دوباره سه بار می گویم،

and I want you to repeat each sentence out  loud so you can imitate my pronunciation.

و از شما می خواهم که هر جمله را با صدای بلند تکرار کنید تا بتوانید تلفظ من را تقلید کنید.

Let's do that now.

حالا این کار را بکنیم.

Careful with the blender, it's a little finicky.

مراقب مخلوط کن باشید، کمی سخت است.

Careful with the blender, it's a little finicky.

مراقب مخلوط کن باشید، کمی سخت است.

Careful.

مراقب باشید.

With the blender, it's a little finicky.

با مخلوط کن، کمی سخت است.

She's a finicky eater.

او یک ریزه خوار است.

She's a finicky eater.

او یک ریزه خوار است.

She's a finicky eater.

او یک ریزه خوار است.

The audience was hanging on her every word.

حضار به تک تک کلمات او آویزان بودند.

The audience was hanging on her every word.

حضار به تک تک کلمات او آویزان بودند.

The audience was hanging on her every word.

حضار به تک تک کلمات او آویزان بودند.

She has me wrapped around her finger.

او مرا دور انگشتش حلقه کرده است.

She has me wrapped around her finger.

او مرا دور انگشتش حلقه کرده است.

She has me wrapped around her finger.

او مرا دور انگشتش حلقه کرده است.

I can't get anything past you.

من نمیتونم چیزی ازت بگذرم

I can't get anything past you.

من نمیتونم چیزی ازت بگذرم

I can't get anything past you amazing  job with this lesson and remember to  

من نمی‌توانم با این درس از کار شگفت‌انگیز شما غلبه کنم و به یاد داشته باشید که برای بهبود تلفظ،

practice that imitation exercise many  times to improve your pronunciation.

آن تمرین تقلید را بارها تمرین کنید .

And you can get this free speaking  guide where I share 6 tips on how  

و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را در مورد نحوه

to speak English fluently and confidently.

صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.

And why don't you keep improving your  vocabulary with this lesson right here?

و چرا به بهبود دایره لغات خود با این درس همینجا ادامه نمی دهید؟