If you know these 15 words, your English is OUTSTANDING!

If you know these 15 words, your English is  outstanding and these 15 words are binomial pairs.

اگر این 15 کلمه را می دانید، انگلیسی شما عالی است و این 15 کلمه دو جمله ای هستند.

A binomial pair is 2 words that are connected  by a conjunction usually and Oregon.

یک جفت دوجمله ای 2 کلمه است که معمولاً با یک حرف ربط و اورگان به هم متصل می شوند.

Now a binomial pair is used as a fixed  expression and the word order is also fixed.

اکنون یک جفت دو جمله ای به عنوان یک عبارت ثابت استفاده می شود و ترتیب کلمات نیز ثابت است.

So let's see if you know these 15 binomial pairs.

پس بیایید ببینیم آیا این 15 جفت دوجمله ای را می شناسید یا خیر.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course, I'm Jennifer.

البته من جنیفر هستم.

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

You are going to learn these  binomial pairs as a quiz.

می‌خواهید این جفت‌های دوجمله‌ای را به‌عنوان یک آزمون یاد بگیرید.

You'll see a sentence on the screen with a blank.

شما یک جمله را روی صفحه نمایش با یک جای خالی خواهید دید.

You need to complete the  binomial pair in five seconds.

باید جفت دوجمله‌ای را در پنج ثانیه تکمیل کنید.

Are you ready?

آیا شما آماده اید؟

Question one.

سوال یک.

Thankfully, this speech wasn't long.

خوشبختانه این سخنرانی طولانی نبود.

It was short and it was short and sweet.

کوتاه بود و کوتاه و شیرین.

Did you get this one?

این یکی رو گرفتی؟

Short and sweet?

کوتاه و شیرین؟ به

Notice that pronunciation.

آن تلفظ توجه کنید.

We take that and but we just pronounce  it short and short and sweet.

ما آن را می‌گیریم و فقط آن را کوتاه و کوتاه و شیرین تلفظ می‌کنیم.

Short and sweet.

کوتاه و شیرین.

So you pronounce it like one word.

بنابراین شما آن را مانند یک کلمه تلفظ می کنید.

This means concise, so  without unnecessary details.

این به معنای مختصر است، بنابراین بدون جزئیات غیر ضروری.

Note that this binomial pair is used  positively, for example, in meetings.

توجه داشته باشید که این جفت دوجمله ای به طور مثبت، به عنوان مثال، در جلسات استفاده می شود.

The meeting was short and sweet,  so we had time to grab a coffee  

جلسه کوتاه و شیرین بود، بنابراین وقت داشتیم یک قهوه بخوریم

or someone might say before a  discussion, conversation meeting.

یا ممکن است کسی قبل از یک بحث، جلسه گفتگو بگوید.

Let's keep this short and sweet.

این را کوتاه و شیرین نگه داریم.

Don't worry about taking notes because I  summarize everything in a free lesson PDF.

نگران یادداشت برداری نباشید زیرا همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می‌کنم.

You can find the link in the description.

می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.

Now let's listen to some real world examples.

حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش کنیم.

So that's that's it.

پس همین است.

Short and sweet for me.

برای من کوتاه و شیرین

Keep it.

Short and sweet.

نگهش دار

کوتاه و شیرین.

OK, I'm going to make this short  and sweet, but seriously, Ellen,  

خوب، من این کوتاه و شیرین را می‌سازم، اما به طور جدی، الن،

congratulations on the 20th anniversary of  announcing to the world who you really are.

بیستمین سالگرد اعلام به دنیا را به شما تبریک می‌گویم که واقعاً کی هستید.

Question Two.

سوال دوم.

She put her and soul into writing her first book.

او روح و روان خود را برای نوشتن اولین کتابش گذاشت.

The binomial pair is heart and soul.

جفت دوجمله ای قلب و روح است.

Again, notice that pronunciation.

باز هم به آن تلفظ توجه کنید.

Heart and heart and soul.

دل و دل و جان.

This is wonderful dedication, passion or energy.

این فداکاری، اشتیاق یا انرژی فوق العاده است.

I hope my students, you see that I  put my heart and soul into my lessons.

امیدوارم دانش‌آموزانم ببینند که من از قلب و روحم در درس‌هایم استفاده می‌کنم.

You could say I put my heart  and soul into learning English.

می توانید بگویید من از قلب و روحم برای یادگیری زبان انگلیسی استفاده کردم.

Do you put your heart and soul into it?

دل و جانت را در آن می گذاری؟

If you do, put, that's right, put that's  right, that's right in the comments.

اگر انجام دادید، بگذارید، درست است، درست است، درست در نظرات قرار دهید.

Now let's listen to some real world examples.

حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش کنیم.

I think it's partly because of  the heart and soul underneath,  

فکر می‌کنم تا حدودی به خاطر قلب و روحش است،

and he put his heart and soul into it  and eventually that's what happened.

و او قلب و روحش را در آن گذاشت و در نهایت همین اتفاق افتاد.

Lussier had poured his heart.

لوسیه قلبش را ریخته بود.

And soul into that collection question three call  me when you get home so I know you're safe and.

و روح در آن مجموعه سوال سه وقتی به خانه رسیدی با من تماس بگیر تا بدانم در امان هستی و.

Safe and sound.

سالم و بی خطر.

This means unharmed and in good condition.

این یعنی سالم و در شرایط خوب.

You might say despite the accident,  the passengers were safe and sound.

ممکن است بگویید با وجود تصادف، مسافران سالم و سلامت بودند.

You can also use this to mean to be cautious,  for example, just to be safe and sound.

همچنین می‌توانید از این به معنای محتاط بودن استفاده کنید، مثلاً فقط برای سالم و سالم بودن.

Just to be cautious, just to be safe and sound.

فقط برای محتاط بودن، فقط برای سالم بودن.

Let's double check the figures  before submitting the report.

بیایید قبل از ارسال گزارش، ارقام را دوباره بررسی کنیم .

Now let's listen to some real world examples.

حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.

If you don't want them in the story, then just.

اگر آنها را در داستان نمی خواهید، پس فقط.

Keep them at home.

آنها را در خانه نگه دارید.

Safe and sound.

سالم و بی خطر.

And then move on.

و سپس ادامه دهید.

To something worthy of telling.

به چیزی که ارزش گفتن دارد

Now all my dad is safe and sound.

الان همه بابام سالم و سلامته

We keep them safe and sound.

ما آنها را سالم و سالم نگه می داریم.

Question 4.

سوال 4.

She enjoys the and bustle  of living in New York City.

او از شلوغی زندگی در شهر نیویورک لذت می برد.

The hustle and bustle.

شلوغی و شلوغی.

Notice that T is silent.

توجه کنید که T ساکت است.

Hustle and bustle, Hustle and bustle.

شلوغی، شلوغی و شلوغی.

This means busy, noisy, or chaotic  and we use it as a situation.

این به معنای شلوغ، پر سر و صدا یا آشفته است و ما از آن به عنوان موقعیت استفاده می کنیم.

You could say there was so much hustle and  bustle leading up to Taylor Swift's concert.

می توان گفت که تا کنسرت تیلور سویفت شلوغی و شلوغی زیادی وجود داشت.

I'm sure you can imagine that.

من مطمئن هستم که شما می توانید آن را تصور کنید.

Now let's listen to some real world examples.

حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم. پورت آرانزاس

Devoid of the hustle and bustle of the  city, Port Aransas offers visitors a  

بدون شلوغی و شلوغی شهر، به بازدیدکنندگان

tranquil beach area where you can soak in  the sunshine and let go of your worries.

منطقه ساحلی آرامی ارائه می‌کند که در آن می‌توانید زیر نور آفتاب غوطه‌ور شوید و نگرانی‌های خود را رها کنید.

So there's all this hustle and bustle  going on for the big unveiling.

بنابراین این همه شلوغی و شلوغی برای رونمایی بزرگ در جریان است.

When you're lifted above the  hustle and bustle of daily life,  

وقتی از شلوغی و شلوغی زندگی روزمره بالاتر می‌روید،

your sense of self fades away and you  feel connected to a higher reality.

حس خودتان از بین می‌رود و احساس می‌کنید به واقعیتی بالاتر متصل هستید.

Question 5.

سوال 5.

After all that hustle and bustle, I rented  a cabin in the woods for some and quiet.

بعد از آن همه شلوغی، یک کابین در جنگل برای برخی و آرام اجاره کردم.

For some peace and quiet.

برای آرامش و آرامش

Peace and quiet.

آرامش و سکوت.

This represents calm, the  opposite of hustle and bustle.

این نشان دهنده آرامش است، برعکس شلوغی و شلوغی.

After a busy work of traveling,  she needed some peace and quiet.

پس از یک کار شلوغ سفر، او به آرامش و سکوت نیاز داشت.

Or you could say I love visiting my family,  but I also miss the peace and quiet.

یا می توانید بگویید من عاشق دیدن خانواده ام هستم، اما دلم برای آرامش و سکوت تنگ شده است.

Now let's listen to some real world examples.

حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.

Visitors can wander the winding paths or  simply relax and enjoy the peace and quiet.

بازدیدکنندگان می‌توانند در مسیرهای پر پیچ و خم بچرخند یا به سادگی استراحت کنند و از آرامش و سکوت لذت ببرند.

If you go looking for peace and quiet,  you very quickly find out there isn't any.

اگر به دنبال آرامش و سکوت می‌گردید، خیلی سریع متوجه می‌شوید که وجود ندارد.

A lot of people come here over and over  for the peace and quiet that you get out.

بسیاری از مردم بارها و بارها برای آرامش و سکوتی که شما بیرون می‌روید به اینجا می‌آیند.

Here how are you doing so far?

در اینجا وضعیت شما چگونه است؟

Question 6.

سوال 6.

The two athletes were necking in the race.

دو ورزشکار در مسابقه گردن زده بودند.

They were neck and neck, neck and neck and neck.

آنها گردن و گردن، گردن و گردن و گردن بودند.

This means they were in a close  contest with no clear leader.

این بدان معناست که آنها در یک رقابت نزدیک بدون رهبر مشخص بودند.

We commonly use this with elections.

ما معمولاً از این در مورد انتخابات استفاده می کنیم.

The election was neck and neck  until the last votes were counted.

انتخابات تا زمان شمارش آخرین آرا، گردن و گردن بود.

We use this with companies competing.

ما از این با شرکت هایی که در حال رقابت هستند استفاده می کنیم.

Our companies were neck and neck  until we launched a new website.

تا زمانی که یک وب‌سایت جدید راه‌اندازی کردیم، شرکت‌های ما گردن و گردن بودند.

Let's listen to some real world examples.

بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.

Originally, results showed Morales in a neck  and neck race with his opponent Carlos Mesa.

در ابتدا، نتایج مورالس را در مسابقه گردن و گردن با حریف خود کارلوس مسا نشان داد.

It is neck and neck between the seven  different teams battling it out.

گردن و گردن بین هفت تیم مختلف است که با آن مبارزه می کنند.

Through a really complex assault course  #3 and as well, a Honduras neck and neck.

از طریق یک دوره حمله بسیار پیچیده 3 و همچنین، گردن و گردن هندوراس.

Question 7 You have to help your cousin.

سوال 7 شما باید به پسر عموی خود کمک کنید.

He's your and blood.

او مال تو و خون است.

He's your flesh and blood.

او گوشت و خون توست

This means related by blood or a family member.

این بدان معنی است که از نظر خونی یا یکی از اعضای خانواده مرتبط است.

Of course, you'll always have a place  to say you're my flesh and blood.

مطمئناً، شما همیشه جایی برای گفتن دارید که گوشت و خون من هستید.

Or someone could say a family member  could say I'm happy to loan you the money.

یا کسی می‌تواند بگوید یکی از اعضای خانواده می‌تواند بگوید خوشحالم که پول را به شما قرض می‌دهم.

You're my flesh and blood.

تو گوشت و خون منی

Let's listen to some real world examples.

بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.

They're made of flesh and blood the way we are.

آنها مانند ما از گوشت و خون ساخته شده اند.

This kid, you know, my flesh and blood.

این بچه، می دانی، گوشت و خون من است.

I wanted to imprint her with all of my  best values and none of my bad habits.

می‌خواستم تمام بهترین ارزش‌هایم و هیچ یک از عادت‌های بدم را در او نقش کنم. به این

It's because we're flesh and blood.

دلیل است که ما گوشت و خون هستیم.

We're biological creatures.

ما موجودات بیولوژیکی هستیم

Question 8.

سوال 8.

Sorry I missed your call.

ببخشید تماس شما را از دست دادم.

I was out and all afternoon I was  out and about, out and out and about.

من بیرون بودم و تمام بعدازظهر را بیرون می رفتم، بیرون و بیرون بودم.

This means that you were active and going  to different places outside of home.

این بدان معناست که شما فعال بودید و به مکان‌های مختلف خارج از خانه می‌رفتید.

You might say, after being sick for weeks,  it's so nice to be out and about again.

ممکن است بگویید، بعد از هفته‌ها بیمار بودن، خیلی خوب است که دوباره بیرون بیایم.

In this case, it's an adjective.

در این مورد، این یک صفت است.

You can also use this if you want to be  purposely vague about where you were.

همچنین اگر می‌خواهید عمداً درباره جایی که بوده‌اید مبهم باشید، می‌توانید از این استفاده کنید.

So if someone asks you where were you,  

بنابراین اگر کسی از شما بپرسد کجا بودید،

you can reply back and be vague  and say oh just out and about.

می‌توانید پاسخ دهید و مبهم باشید و بگویید آه فقط در بیرون از خانه.

In this case, it's unknown.

در این مورد، ناشناخته است.

Now let's listen to some real world examples.

حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.

I love seeing all the  animals out and about in the.

من عاشق دیدن همه حیوانات در بیرون و اطراف هستم.

Snow.

When I'm out and about, it's in my purse.

برف.

وقتی بیرون می روم، در کیفم است.

Anything that you've noticed out and about that  you're like, huh, didn't expect that to happen.

هر چیزی که متوجه شده اید و در مورد آن هستید، انتظار نداشتید این اتفاق بیفتد.

Question 9.

سوال 9.

He promised to take me to the  airport, but then he left me high and.

او قول داده بود که من را به فرودگاه ببرد، اما بعد مرا بالا گذاشت و.

High and dry.

بالا و خشک.

This means to be left in a  difficult situation without help.

این بدان معناست که بدون کمک در یک موقعیت دشوار رها شوید.

The company's closure left  many employees high and dry.

بسته شدن این شرکت باعث شد بسیاری از کارمندان پرخاشگر باشند.

Or my car broke down and left me high  and dry in the middle of nowhere.

یا ماشینم خراب شد و من را در اوج و خشک شدن در میانه جا رها کرد.

Let's listen to some real world examples.

بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.

But after the Soviet Union fell in 1991,  Cuba's economy was left high and dry.

اما پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، اقتصاد کوبا بالا و خشک باقی ماند.

So what do you do then, if  you're left high and dry?

بنابراین، اگر بلند و خشک باقی بمانید، چه می‌کنید؟

Shellfish and seaweeds.

صدف و جلبک دریایی.

Which were normally near the.

که به طور معمول نزدیک به.

Water were now high and dry.

اکنون آب زیاد و خشک شده بود.

You're doing such a great job.

تو داری کار بزرگی انجام میدی

Question 10 Learning English has its and downs.

سوال 10 یادگیری زبان انگلیسی دارای معایبی است.

It has its ups and downs.

فراز و نشیب های خودش را دارد.

This is of course periods of positive  the UPS, perhaps success or happiness,  

البته این دوره‌هایی از UPS مثبت، شاید موفقیت یا شادی،

and periods of negative the  downs, failure and sadness.

و دوره‌های منفی، افت، شکست و غم است.

This is commonly used as comfort to someone.

این معمولا به عنوان راحتی برای کسی استفاده می شود.

So perhaps your friend could let you  know that they're having difficulties  

بنابراین شاید دوستتان می‌تواند به شما اطلاع دهد که

in their relationship and you can say all  relationships have their ups and downs.

در رابطه خود با مشکلاتی روبه‌رو هستند و می‌توانید بگویید همه روابط فراز و نشیب‌های خود را دارند.

You'll get through this.

شما از این طریق عبور خواهید کرد

So you're using this to offer comfort.

بنابراین شما از این برای ارائه راحتی استفاده می کنید.

Or you could say I'm so sorry you lost your job.

یا می توانید بگویید من بسیار متاسفم که شغل خود را از دست دادید.

Remember the company left you high and dry.

به یاد داشته باشید که شرکت شما را بالا و خشک رها کرد.

I'm so sorry you lost your job.

خیلی متاسفم که کارتو از دست دادی

Life has its ups and downs.

زندگی بالا و پایین دارد.

Let's listen to some real world examples.

بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.

But you talk so much about the  ups and downs of your career.

اما شما در مورد فراز و نشیب های شغلی خود بسیار صحبت می کنید.

What made you want to be make yourself so  vulnerable with the audience you're going to have.

چه چیزی باعث شد که بخواهید خودتان را در مقابل مخاطبانی که قرار است داشته باشید، آسیب پذیر کنید.

Ups and downs in your career No matter what  has happened in my career, ups and downs,  

فراز و نشیب در حرفه شما مهم نیست که در حرفه من چه اتفاقی افتاده است، فراز و نشیب ها،

I always can go back and I end  up falling into a wonderful show.

همیشه می توانم به عقب برگردم و در نهایت وارد یک نمایش فوق العاده می شوم.

Question 11 First, and we need to establish trust.

سوال 11 اول، و ما نیاز به ایجاد اعتماد داریم.

First and foremost, this means most  importantly, or before anything else.

اول و مهمتر از همه، این مهم‌تر از همه یا قبل از هر چیز دیگری است.

Commonly used when you're giving  a speech or starting a lesson,  

معمولاً هنگام سخنرانی یا شروع درس،

starting a conversation, a meeting.

شروع مکالمه، جلسه استفاده می شود.

First and foremost, we need to review the budget.

اول از همه باید بودجه را بررسی کنیم.

First and foremost, make sure you subscribe  so you're notified when I post a new lesson.

قبل از هر چیز، حتماً مشترک شوید تا وقتی درس جدیدی پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود.

Let's listen to some real world examples.

بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.

First and foremost, stop signs are  Octagon 8 sided, very prominent.

اول و مهمتر از همه، تابلوهای ایست به سمت هشت ضلعی هستند و بسیار برجسته هستند.

They are first and foremost a hunting dog.

آنها قبل از هر چیز یک سگ شکاری هستند.

I'm first and foremost committed to my  

من قبل از هر چیز در حال حاضر به

responsibilities as the Senate  Majority Leader right now.

مسئولیت‌هایم به عنوان رهبر اکثریت سنا متعهد هستم.

Question 12 I'm the client so it's my way or the.

سوال 12 من مشتری هستم پس این راه من است.

Or the highway our first pair  with Or my way or the highway.

یا بزرگراه اولین جفت ما با یا راه من یا بزرگراه.

This is an ultimatum, meaning you  must agree to my demands or you leave.

این یک اولتیماتوم است، به این معنی که شما باید با خواسته‌های من موافقت کنید وگرنه ترک می‌کنید. وقتی نوبت به این پروژه می‌رسد،

It's my way or the highway  when it comes to this project.

راه من یا بزرگراه است .

So if you're not willing to do  things my way, then you're fired.

بنابراین اگر نمی‌خواهید کارها را به روش من انجام دهید، اخراج می‌شوید.

Or you can quit.

یا می توانید ترک کنید.

You can leave or you could say to your  cousin, I know we're flesh and blood,  

می‌توانی بروی یا می‌توانی به پسر عمویت بگویی، می‌دانم که ما گوشت و خون هستیم،

but if you're living in my house,  it's my way or the highway.

اما اگر در خانه من زندگی می‌کنی، این راه یا بزرگراه است.

Follow my rules or move out, leave.

قوانین من را دنبال کنید یا بیرون بروید، بروید.

Let's listen to some real world examples.

بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.

I mean, if the basic proposition  is it's my way or the highway,  

منظورم این است که اگر پیشنهاد اصلی این باشد که راه من یا بزرگراه است،

then we're probably not going to get something  done because we've got divided government.

پس احتمالاً کاری را انجام نخواهیم داد زیرا دولت دودسته داریم.

Very simply, what I did was I said it's my.

خیلی ساده، کاری که کردم این بود که گفتم مال من است.

Way or the highway I'm going to.

راه یا بزرگراهی که می روم.

Write the IEP you're going.

IEP را که می خواهید بنویسید.

To do everything my way.

برای انجام هر کاری به روش خودم.

We must put aside our My Way or the Highway pride.

ما باید غرور My Way یا Highway را کنار بگذاریم.

Question 13 It's my wedding and I want to keep it.

سوال 13 عروسی من است و می خواهم آن را حفظ کنم.

No, no must.

نه، نه باید.

No fuss, no muss.

بدون هیاهو، بدون هیاهو.

No fuss, no muss.

بدون هیاهو، بدون هیاهو.

This means simple and without  any trouble or complications.

این به معنای ساده و بدون هیچ مشکل یا پیچیدگی است.

To understand this, you need  to know what a fuss means.

برای درک این موضوع، باید بدانید که هیاهو به چه معناست.

A fuss is a show of emotion that is unnecessary  or greater than the situation deserves.

هیاهو نشان دادن احساساتی است که غیرضروری یا بیشتر از آن چیزی است که موقعیت شایسته آن است.

For example, she made a big fuss about  the deadline in front of the client.

برای مثال، او سر و صدای زیادی در مورد ضرب الاجل در مقابل مشتری به راه انداخت.

But remember, this binomial  pair is no fuss, no muss.

اما به یاد داشته باشید، این جفت دوجمله‌ای بدون هیاهو و بی‌سر و صدا نیست.

Let's hope the meeting goes  well with no fuss, no muss.

بیایید امیدوار باشیم که جلسه بدون هیاهو و بدون هیاهو به خوبی پیش برود.

Let's listen to some real world examples.

بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.

No fuss, no muss, no dealing with  trying to plunge anything to the bottom.

بدون هیاهو، بدون سر و صدا، بدون برخورد با تلاش برای فرو بردن چیزی به ته.

It's just done.

تازه تمام شده است.

One pan, no fuss, no muss.

یک تابه، بدون هیاهو، بدون آش.

And everyone.

'S going to love it.

و همه

عاشقش میشه

Monthly fees for music or movie streaming services  

هزینه‌های ماهانه برای سرویس‌های پخش موسیقی یا فیلم به‌عنوان

are touted as a no fuss, no  muss way to pay for content.

یک روش بدون هیاهو و بدون مشکل برای پرداخت محتوا تبلیغ می‌شود.

Question 14.

سوال 14.

The prize is yours.

جایزه با شماست.

You won the game fair and fair and square.

شما بازی را منصفانه و منصفانه و میدانی بردید.

This means honestly, without cheating or trickery.

این به معنای صادقانه، بدون تقلب یا فریب است.

For example, they suspected she cheated, but it  turns out she won the competition fair and square.

به عنوان مثال، آنها مشکوک بودند که او تقلب کرده است، اما معلوم شد که او در رقابت منصفانه و میدانی برنده شده است.

She didn't cheat or she's the boss's  flesh and blood related to the boss,  

او تقلب نکرد یا از گوشت و خون رئیس مربوط به رئیس است،

but she earned the promotion fair and square.

اما او این ترفیع را منصفانه به دست آورد.

She deserved it.

لیاقتش را داشت

Now let's listen to some real world examples.

حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش کنیم.

And success doesn't.

و موفقیت اینطور نیست.

Count unless you earn it fair and square.

حساب کنید مگر اینکه آن را منصفانه به دست آورید.

He won this debate fair and square.

او در این مناظره منصفانه و میدانی پیروز شد.

There's things we want.

چیزهایی هست که ما می خواهیم

Fair and square Question 15 You won't  improve your English skills overnight,  

سؤال منصفانه و درست 15 شما مهارت‌های انگلیسی خود را یک شبه بهبود نمی‌دهید،

but you will see improvements  Step, step, step by step.

اما پیشرفت‌هایی را خواهید دید قدم، قدم، قدم به قدم.

This means gradually in small  stages or one stage at a time.

این به این معنی است که به تدریج در مراحل کوچک یا یک مرحله در یک زمان.

The team worked through the problem step by step.

تیم مرحله به مرحله مشکل را حل کرد.

In this case, it's an adverb.

در این مورد، یک قید است.

You can also say she provided  clear step by step instructions.

همچنین می‌توانید بگویید که او دستورالعمل‌های گام به گام واضح را ارائه کرده است.

Notice this comes before a noun  instructions, so it's an adjective.

توجه داشته باشید که این قبل از دستورالعمل اسمی آمده است ، بنابراین یک صفت است.

Now let's listen to some real world examples.

حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش کنیم.

Here are some step by step instructions.

در اینجا چند دستورالعمل گام به گام آورده شده است.

It would give them a  predictable step by step guide.

این به آنها یک راهنمای گام به گام قابل پیش بینی می دهد.

For how to.

برای اینکه چگونه.

Better their chances at a green card.

شانس آنها در گرین کارت بهتر است.

Brick by brick, inch by inch, step by step,  that is how all great things are achieved.

آجر به آجر، اینچ به اینچ، گام به گام، به این ترتیب همه چیزهای بزرگ به دست می آیند.

So how many pairs did you know?

پس چند جفت را می دانستید؟

Share your score in the  comments and even if you knew 0.

امتیاز خود را در نظرات به اشتراک بگذارید و حتی اگر 0 می دانستید.

Think of everything you learned.

به همه چیزهایی که یاد گرفتید فکر کنید.

So do you want me to make  another lesson like this?

پس می‌خواهید درس دیگری مانند این بسازم؟

If you do, put yes, yes, yes, yes,  yes, yes in the comments below.

اگر دارید، بله، بله، بله، بله، بله، بله را در نظرات زیر قرار دهید.

And of course, make sure you like this lesson,  

و البته، مطمئن شوید که این درس را دوست دارید،

share it with your friends and subscribe to  your notified every time I post a new lesson.

آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و هر بار که یک درس جدید را پست می‌کنم، در اعلام شده خود مشترک شوید.

And you can get this free speaking  guide where I share 6 tips on how  

و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را در مورد نحوه

to speak English fluently and confidently.

صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or  look for the link in the description.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And do you know these 15 words?

و آیا این 15 کلمه را می دانید؟

Watch it and find out right now.

همین الان تماشاش کن و بفهم.