Practice for Understanding FAST SPEAKING English - Improve Your Fluency

Would you like to improve your listening skills  

آیا می‌خواهید مهارت‌های شنیداری خود را

of fast English so you can understand  native English speakers the first time?

در زبان انگلیسی سریع بهبود ببخشید تا بتوانید اولین بار انگلیسی زبان مادری را درک کنید؟

Well, that's exactly what you'll do today.

خوب، این دقیقاً همان کاری است که امروز انجام خواهید داد.

With this lesson, we're all  test your listening skills.

با این درس، همه مهارت‌های شنیداری شما را آزمایش می‌کنیم.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

I'm Jennifer.

من جنیفر هستم

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

Here are your instructions for the entire lesson.

در اینجا دستورالعمل شما برای کل درس است.

You're going to listen to me  say a sentence three times,  

شما سه بار به حرف من گوش می‌دهید که یک جمله را می‌گویم،

and you need to write down exactly  what you hear in the comments.

و باید دقیقاً آنچه را که در نظرات می‌شنوید بنویسید.

Next I'll explain what I said,  

سپس آنچه را که گفتم توضیح می‌دهم،

and you'll learn the pronunciation  changes that take place in fast English.

و شما تغییرات تلفظ  را که در انگلیسی سریع انجام می‌شود، یاد خواهید گرفت.

And you'll learn the advanced  expressions that I use.

و عبارات پیشرفته‌ای را که من استفاده می‌کنم یاد خواهید گرفت.

So Are you ready?

پس آماده ای؟

Let's start our first listening exercise.

بیایید اولین تمرین شنیداری خود را شروع کنیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

You all set for the meeting tomorrow.

همه چیز را برای جلسه فردا آماده کرده اید.

You all set for the meeting tomorrow.

همه چیز را برای جلسه فردا آماده کرده اید.

You all set for the meeting tomorrow.

همه چیز را برای جلسه فردا آماده کرده اید.

How'd you do with that?

چطور با آن کار کردی؟

I said you all set for the meeting tomorrow.

گفتم برای جلسه فردا آماده اید.

Let's talk about the pronunciation changes.

بیایید در مورد تغییرات تلفظ صحبت کنیم.

Notice.

اطلاع.

You all.

همه شما.

You all, you all.

همه شما همه شما

I said it quickly, but I did  say the individual words.

سریع گفتم، اما تک تک کلمات را گفتم.

You all.

همه شما.

You all set.

همه چیز را آماده کردید.

You all set.

همه چیز را آماده کردید. به این نکته

I will point out that in the South,  in southern US, the southern states,  

اشاره خواهم کرد که در جنوب، در جنوب ایالات متحده، ایالت های جنوبی،

it's very common to combine you all into one word.

ترکیب همه شما در یک کلمه بسیار رایج است.

Do you know what that is?

آیا می دانی آن چیست؟

Y'all, y'all.

همه، شما

I'm sure you've heard this mainly in movies or TV.

مطمئنم این را عمدتاً در فیلم ها یا تلویزیون شنیده اید.

Y'all y'all already.

همه شما در حال حاضر.

I personally don't say y'all,  because I'm not from the southern US,  

من شخصاً نمی گویم، چون اهل جنوب ایالات متحده نیستم،

but it is extremely common in the southern US.

اما در جنوب ایالات متحده بسیار رایج است.

For me, I simply say you all, you all.

برای من، من به سادگی می گویم همه شما، همه شما.

I say them quickly, but I do say both words.

من آنها را سریع می گویم، اما هر دو کلمه را می گویم.

You all set.

همه چیز را آماده کردید.

You all set for the meeting tomorrow.

همه چیز را برای جلسه فردا آماده کرده اید. در

Notice here how for the meeting  tomorrow for when it's unstressed.

اینجا به نحوه جلسه فردا برای زمانی که بدون استرس است توجه کنید.

More of a reduced sound, a quick sound.

بیشتر از یک صدای کاهش یافته، یک صدای سریع. شبیه

It sounds like fur.

خز به نظر می رسد.

Fur for the meeting you all set for.

خز برای جلسه ای که همه برای آن آماده کرده اید.

For the meeting.

برای جلسه

For the meeting.

For the meeting tomorrow.

برای جلسه

برای جلسه فردا

Now, before we talk about what this sentence  means, you might be wondering about the grammar.

اکنون، قبل از اینکه در مورد معنای این جمله صحبت کنیم ، ممکن است در مورد دستور زبان سؤال کنید.

Does this sentence perhaps look  grammatically incorrect to you?

آیا این جمله ممکن است از نظر گرامری نادرست به نظر برسد؟

Is there a word missing?

آیا کلمه ای گم شده است؟

The auxiliary verb are is missing.

فعل کمکی are وجود ندارد.

Are you all set for the meeting tomorrow?

آیا برای جلسه فردا آماده اید؟

We need R as an auxiliary verb  because this is a question.

ما به R به عنوان یک فعل کمکی نیاز داریم زیرا این یک سؤال است.

Grammatically you need it.

از نظر گرامری به آن نیاز دارید.

But in spoken English, native speakers commonly  drop auxiliary verbs when they're only required  

اما در زبان انگلیسی گفتاری، گویشوران بومی معمولاً افعال کمکی را زمانی حذف می‌کنند که فقط از

grammatically, but they're not required  to understand what the sentence means.

نظر گرامری به آن‌ها نیاز باشد، اما لازم نیست که معنی جمله را بفهمند.

So when native speaker does not need to  hear an auxiliary verb to understand what  

بنابراین، وقتی زبان مادری برای درک معنای یک جمله نیازی به شنیدن یک فعل کمکی ندارد

a sentence means, and that's why in spoken  spoken English, we commonly get rid of them.

، و به همین دلیل است که در گفتاری انگلیسی، معمولاً از شر آنها خلاص می‌شویم.

So grammatically, are you all  set for the meeting tomorrow?

بنابراین از نظر دستوری، آیا برای جلسه فردا آماده اید؟

A native speaker would commonly say you all  set you all set for the meeting tomorrow.

یک سخنران بومی معمولاً می‌گوید همه چیز را برای جلسه فردا آماده کرده‌اید.

And then to show it's a question,  

و سپس برای نشان دادن اینکه این یک سوال است،

we can use a rising intonation at  the end to show it's a question.

می‌توانیم از یک لحن افزایشی در پایان استفاده کنیم تا نشان دهیم که سؤال است.

Now let's talk about what this means.

حالا بیایید در مورد اینکه این به چه معناست صحبت کنیم.

This has a very simple meaning.

این یک معنای بسیار ساده دارد. آماده

To be all set is simply to  be ready or to be prepared.

بودن به سادگی آماده بودن یا آماده بودن است.

So it's asking the person if they're  ready for the meeting tomorrow,  

بنابراین از شخص می‌پرسد که آیا برای جلسه فردا آماده است یا خیر،

if they're prepared for the meeting tomorrow.

آیا برای جلسه فردا آماده است یا خیر.

Native speakers commonly use this to ask  if someone's ready or prepared to leave.

افراد بومی معمولاً از این برای پرسیدن اینکه آیا فردی آماده یا آماده رفتن است استفاده می‌کنند.

For example, to leave a house, leave a restaurant,  leave a hotel room, it doesn't matter where,  

به‌عنوان مثال، برای ترک خانه، ترک رستوران، ترک اتاق هتل، مهم نیست کجا،

and we'll just use 2 words with a rising  intonation to show it's a question.

و فقط از ۲ کلمه با لحن افزایشی استفاده می‌کنیم تا نشان دهیم که سؤال است.

All set, all set.

همه چیز آماده است. از

I'm asking you Are you ready?

شما می پرسم آیا آماده اید؟

All set.

همه چیز آماده است.

And then you can simply reply and  say, Yep, and then we'll leave.

و سپس می‌توانید به سادگی پاسخ دهید و بگویید، بله، و سپس ما می‌رویم.

Let your class.

بگذار کلاست

You're all set.

همه چیز آماده است.

All set.

همه چیز آماده است.

All set.

همه چیز آماده است.

All set, All set.

همه چی، همه چی.

Let's try another listening exercise.

بیایید تمرین شنیداری دیگری را امتحان کنیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

This reports all over the map.

این در سراسر نقشه گزارش می دهد.

This reports all over the map.

این در سراسر نقشه گزارش می دهد.

This reports all over the map.

این در سراسر نقشه گزارش می دهد.

I said this reports all  over the map pronunciation.

من این گزارش را در سراسر تلفظ نقشه گفتم.

Notice here this reports  report is as a contraction.

توجه داشته باشید که در اینجا این گزارش گزارش به صورت انقباض است.

Reports.

گزارش ها.

This reports all over, all over.

این گزارش همه جا، همه جا.

So notice how I can link those sounds together  

بنابراین توجه کنید که چگونه می توانم آن صداها را

by extending that sound to the  next word because it's a vowel.

با گسترش آن صدا به کلمه بعدی به هم مرتبط کنم، زیرا یک مصوت است.

All over, all over, lower.

همه جا، همه جا، پایین تر.

All over.

سراسر.

This reports.

این گزارش می دهد.

All over the map.

سراسر نقشه

The expression to be all over the map.

عبارت در سراسر نقشه باشد.

This means that something is in a disorganized  or confused state, so the report is disorganized.

این به این معنی است که چیزی در حالت نامرتب یا سردرگم است، بنابراین گزارش به هم ریخته است.

The report is confusing.

گزارش گیج کننده است.

As another example, I could say the consultants  recommendations were all over the map,  

به عنوان مثالی دیگر، می‌توانم بگویم که توصیه‌های مشاور در همه جای نقشه بود،

to be all over the map, which means his his  recommendations were disorganized or confusing.

به این معنی که توصیه‌های او به‌هم ریخته یا گیج‌کننده بود.

Maybe they talked about a lot of different  topics and it was difficult to follow.

شاید آنها در مورد موضوعات مختلف بسیار صحبت می کردند و پیگیری آن دشوار بود.

They were all over the map.

آنها سراسر نقشه بودند.

Yeah, this firms all over the map.

بله، این شرکت در سراسر نقشه.

Is the Internet.

اینترنت است.

All over the map.

سراسر نقشه

On that, you know, charming, but all over the map.

در آن، می دانید، جذاب است، اما در سراسر نقشه.

And let's try this again.

و بیایید دوباره این را امتحان کنیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

Keep your eyes peeled for the turn.

برای چرخش چشمان خود را ببندید.

Keep your eyes peeled for the turn.

برای چرخش چشمان خود را ببندید.

Keep your eyes peeled for the turn.

برای چرخش چشمان خود را ببندید.

I said keep your eyes peeled for the turn.

گفتم برای نوبت چشمت را ببند. به

Notice the reduced sound for your your eyes.

کاهش صدای چشمان خود توجه کنید.

Your your your eyes.

تو چشمات

Keep your eyes.

حواست باشه.

Keep your eyes peeled.

چشمان خود را پوست کنده نگه دارید.

Fur, we talked about this before.

خز، ما قبلا در مورد این صحبت کردیم.

For becomes an unstressed, reduced sound fur.

برای تبدیل به یک خز بدون تنش و کاهش صدا می شود.

Keep your eyes peeled.

چشمان خود را پوست کنده نگه دارید.

For the turn, for the turn,  for the turn, for the turn.

برای نوبت، برای نوبت، برای نوبت، برای نوبت.

Notice here the sentence starts with a verb.

توجه کنید که در اینجا جمله با یک فعل شروع می شود.

Then it starts with a base verb, which  means it's the imperative verb tense,  

سپس با یک فعل پایه شروع می‌شود، به این معنی که زمان فعل امری است،

and we use the imperative verb  tense to give orders or suggestions.

و ما از زمان فعل امری برای دستور یا پیشنهاد استفاده می‌کنیم.

Keep your eyes peeled.

چشمان خود را پوست کنده نگه دارید.

I'm giving you this as an order or a suggestion.

من این را به عنوان یک سفارش یا پیشنهاد به شما می دهم.

And what does that mean to keep your eyes peeled?

و این یعنی چه؟

This means to watch carefully or to be on alert.

این به این معنی است که با دقت تماشا کنید یا در حالت آماده باش باشید.

So if you're driving and you're  following the directions, the GPS,  

بنابراین اگر در حال رانندگی هستید و دستورالعمل‌ها، GPS را دنبال می‌کنید،

you need to watch carefully for the  specific streets so you know when to turn.

باید به دقت مراقب خیابان‌های خاص باشید تا بدانید چه زمانی باید بپیچید.

That's the turn if you're driving.

اگر در حال رانندگی هستید این نوبت است.

Keep your eyes peeled for the turn.

برای چرخش چشمان خود را ببندید.

Watch carefully.

با دقت تماشا کنید.

Be on alert for the turn so you don't miss it  and you're not late for your important meeting.

مراقب نوبت باشید تا آن را از دست ندهید و برای جلسه مهم خود دیر نشوید.

This is an expression you can  use in many different situations.

این عبارتی است که می‌توانید در موقعیت‌های مختلف استفاده کنید.

Let's say you're editing an important  document, your resume or something.

فرض کنید در حال ویرایش یک سند مهم، رزومه یا چیزی هستید.

You're submitting for an  assignment or to a client.

شما برای یک تکلیف یا به مشتری ارسال می کنید.

You might say.

ممکن است بگویید.

Keep your eyes peeled for any  spelling or grammar mistakes.

برای هرگونه اشتباه املایی یا دستوری چشمان خود را بپوشانید.

Which means as you're reviewing  it, pay close attention.

به این معنی که وقتی در حال بررسی آن هستید، به دقت توجه کنید. با

Watch carefully, be on alert for  any spelling or grammar mistakes,  

دقت تماشا کنید، مراقب هر گونه اشتباه املایی یا دستوری باشید،

which is very good advice for everyone.

که توصیه بسیار خوبی برای همه است.

Keep your eyes filled.

چشماتو پر نگه دار

Keep your eyes peeled.

چشمان خود را پوست کنده نگه دارید.

Keep your eyes filled.

Are you ready to try this again?

چشماتو پر نگه دار

آیا حاضرید دوباره این را امتحان کنید؟

I'll say it three times.

سه بار میگم آیا

Can you just ballpark the cost for me?

می توانید فقط هزینه را برای من مشخص کنید؟ آیا

Can you just ballpark the cost for me?

می توانید فقط هزینه را برای من مشخص کنید؟ آیا

Can you just ballpark the cost for me?

می توانید فقط هزینه را برای من مشخص کنید؟

I said, can you just ballpark the cost for me?

گفتم: آیا می‌توانی هزینه را برای من تعیین کنی؟

Can in this sentence is an auxiliary verb.

Can در این جمله یک فعل کمکی است.

So we pronounce it unstressed,  and it sounds like kin.

بنابراین ما آن را بدون تاکید تلفظ می‌کنیم، و به نظر می‌رسد مانند kin.

Kin, Can you?

عزیزم، میتونی؟

Can you and you you can make that  unstressed too and reduce it to ya.

آیا شما و شما می توانید آن را هم بدون استرس انجام دهید و آن را به خودتان کاهش دهید.

Kenya.

Kenya can you just I think  I did say can you but you  

کنیا

کنیا می‌توانی فقط فکر می‌کنم من گفتم می‌توانی، اما تو

it's very common to hear native speakers say ya.

شنیدن این که زبان‌های بومی «آرا» می‌گویند بسیار رایج است.

Kenya, can you just ballpark the cost for me  

کنیا، می‌توانید هزینه را برای من کم کنید

We already talked about for it  sounds like fur for me for me.

قبلاً در مورد آن صحبت کرده‌ایم، برای من برای من مانند خز به نظر می‌رسد.

Let's talk about this odd word here.

بیایید در مورد این کلمه عجیب و غریب اینجا صحبت کنیم.

Ballpark.

بالپارک.

Did you notice that grammatically, it's a verb?

دقت کردید که از نظر دستوری فعل است؟

It's the main verb of the  sentence to ballpark something.

این فعل اصلی جمله برای پارک کردن چیزی است.

When you ballpark something, it means you  provide a rough estimate of something.

وقتی چیزی را پارک می‌کنید، به این معنی است که یک تخمین تقریبی از چیزی ارائه می‌دهید.

And yes, a ballpark is where people play baseball,  

و بله، میدان توپ جایی است که مردم بیسبال بازی می کنند،

but we're not talking about  baseball or sports at all.

اما ما اصلاً درباره بیسبال یا ورزش صحبت نمی کنیم.

To ballpark something is to provide  a rough estimate of something.

پارک کردن چیزی به معنای ارائه یک تخمین تقریبی از چیزی است.

In our sentence, it's a verb to ballpark,  but we commonly use this as an adjective,  

در جمله ما، این یک فعل به ballpark است، اما ما معمولاً از این به عنوان صفت،

a figure, a ballpark figure.

یک شکل، یک شکل توپ استفاده می‌کنیم.

So the figure is the number,  the cost, or a statistic.

بنابراین رقم، عدد، هزینه یا یک آمار است.

And if it's a ballpark figure,  it means it's a rough estimate.

و اگر این رقمی است، به این معنی است که یک تخمین تقریبی است.

It's not exact.

دقیق نیست.

It's not precise.

دقیق نیست

It's an estimate, which means it's more  of a range, a lower and upper range.

این یک تخمین است، به این معنی که بیشتر از یک محدوده، یک محدوده پایین تر و بالاتر است.

For example, maybe a consultant is providing  you a quote, an estimate on using a certain  

برای مثال، ممکن است مشاوری به شما یک پیشنهاد، تخمینی در مورد استفاده از یک

software system, and you want to know well,  how much is this going to cost my company.

سیستم نرم‌افزاری خاص ارائه می‌کند، و شما می‌خواهید به خوبی بدانید که این کار چقدر برای شرکت من هزینه دارد.

But the consultant can't give  you an exact number at this  

اما مشاور در این مرحله نمی‌تواند عدد دقیقی را به شما بدهد

point because he doesn't have enough information.

زیرا اطلاعات کافی ندارد.

So the consultant could say  if I had to ballpark it,  

بنابراین مشاور می‌تواند بگوید، اگر مجبور باشم آن را پارک کنم،

I'd say 3 to $5,000,000, but  that's just a ballpark figure.

می‌توانم بگویم 3 تا 5،000،000 دلار، اما این فقط یک رقم پارک توپ است.

So you know, it's just an estimate.

پس می دانید، این فقط یک تخمین است.

Look, just give me a number,  Ballpark, take a guess.

ببین، فقط یک عدد به من بده، بالپارک، حدس بزن.

Ballpark figure, I'm fine.

فیگور بالپارک، من خوبم.

A ballpark figure.

یک شکل توپ.

Let's do this one more time.

بیایید یک بار دیگر این کار را انجام دهیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

Let's revisit this down the line.

بیایید این را دوباره مرور کنیم.

Let's revisit this down the line.

بیایید این را دوباره مرور کنیم.

Let's revisit this down the line.

بیایید این را دوباره مرور کنیم.

I said let's revisit this down the line.

گفتم بیایید این را دوباره بررسی کنیم.

Notice let's is a contraction  for let us, let's let's revisit.

توجه داشته باشید let's یک انقباض است برای اجازه دهید، اجازه دهید دوباره بررسی کنیم.

When you put re in front of a base  verb, it means to do that verb again.

وقتی re را جلوی یک فعل پایه قرار می‌دهید ، به معنای انجام دوباره آن فعل است.

Visit this again.

دوباره به این سایت سر بزنید

But for pronunciation, that re is a strong sound.

اما برای تلفظ، این صدای قوی است.

E you hear that E?

آیا می شنوید که E؟

Revisit.

دوباره بازدید کنید.

Revisit.

دوباره بازدید کنید.

Let's revisit this down the line and  notice how let's is the imperative.

بیایید این را دوباره مرور کنیم و متوجه شویم که چگونه let's یک امر ضروری است. اجازه

Let us let's the imperative verb tense  again for a order or a suggestion.

دهید برای سفارش یا پیشنهاد دوباره زمان فعل امری را وارد کنیم.

Let's revisit this down the line.

بیایید این را دوباره مرور کنیم.

Let's talk about down the line.

بیایید در مورد پایین خط صحبت کنیم.

This means in the future,  but at an unspecified date.

این یعنی در آینده، اما در تاریخی نامشخص.

So it's not clear at all.

پس اصلا مشخص نیست.

You don't know when we'll revisit this, visit this  again, but you know it will happen in the future.

نمی‌دانید چه زمانی دوباره این را بررسی می‌کنیم، دوباره از آن بازدید کنید ، اما می‌دانید که در آینده این اتفاق خواهد افتاد.

But it could be a week from now,  it could be a month from now.

اما ممکن است یک هفته بعد، ممکن است یک ماه دیگر باشد.

So this is a way that a native  speaker can postpone something  

بنابراین این راهی است که یک سخنران بومی می‌تواند کاری را به تعویق بیاندازد،

if they don't actually want to do it.

اگر واقعاً نمی‌خواهد آن را انجام دهد.

I'll do it down the line because it's  not specific on when you'll do it,  

من این کار را ادامه می‌دهم، زیرا مشخص نیست که چه زمانی این کار را انجام می‌دهید،

it's just some point in the future.

این فقط نقطه‌ای در آینده است.

Here is another example that could apply to you.

در اینجا مثال دیگری است که می تواند برای شما اعمال شود.

If you don't improve your English now,  it could hurt your career down the line.

اگر اکنون زبان انگلیسی خود را بهبود ندهید، ممکن است به شغل شما لطمه وارد کند.

Now notice when I say down the line, I'm not  being specific on when your lack of English  

حالا توجه کنید وقتی می‌گویم، من به طور مشخص نمی‌گویم که فقدان مهارت‌های انگلیسی شما چه زمانی

skills could hurt your career, but at some  point in the future it could be tomorrow,  

می‌تواند به حرفه‌تان آسیب بزند، اما در آینده ممکن است فردا باشد،

it could be a week from now,  it could be a year from now.

ممکن است یک هفته دیگر باشد. یک سال دیگر

And that's why it's so important that  you're here with me improving your English.

و به همین دلیل بسیار مهم است که شما اینجا با من هستید و انگلیسی خود را بهبود می بخشید.

Amazing job, improving your listening skills.

کار شگفت انگیز، بهبود مهارت های شنیداری شما.

Now let's do an imitation exercise so you  

حالا بیایید یک تمرین تقلیدی انجام دهیم تا

can improve your pronunciation and  practice these pronunciation changes.

بتوانید تلفظ خود را بهبود بخشید و این تغییرات تلفظ را تمرین کنید.

So I'll say the sentence, and then  I want you to say the sentence out  

بنابراین من جمله را می‌گویم، و سپس  می‌خواهم جمله را با

loud and try to imitate my pronunciation,  and I'll repeat each sentence three times.

صدای بلند بگویید و سعی کنید تلفظ من را تقلید کنید، و هر جمله را سه بار تکرار می‌کنم.

So let's do that now.

پس بیایید این کار را اکنون انجام دهیم.

You all set for the meeting tomorrow.

برای جلسه فردا آماده اید.

You all set for the meeting tomorrow.

برای جلسه فردا آماده اید.

You all set for the meeting tomorrow.

همه چیز را برای جلسه فردا آماده کرده اید.

This reports all over the map.

این در سراسر نقشه گزارش می دهد.

This reports all over the map.

این در سراسر نقشه گزارش می دهد.

This reports all over the map.

این در سراسر نقشه گزارش می دهد.

Keep your eyes peeled for the turn.

برای چرخش چشمان خود را ببندید.

Keep your eyes peeled for the turn.

برای چرخش چشمان خود را ببندید.

Keep your eyes peeled for the turn.

برای چرخش چشمان خود را ببندید. آیا

Can you just ballpark the cost for me?

می توانید فقط هزینه را برای من مشخص کنید؟ آیا

Can you just ballpark the cost for me?

می توانید فقط هزینه را برای من مشخص کنید؟ آیا

Can you just ballpark the cost for me?

می توانید فقط هزینه را برای من مشخص کنید؟

Let's revisit this down the line.

بیایید این را دوباره مرور کنیم.

Let's revisit this down the line.

بیایید این را دوباره مرور کنیم.

Let's revisit this down the line.

بیایید این را دوباره مرور کنیم.

Amazing job with this lesson.

کار شگفت انگیز با این درس

Now if you like this lesson and you want  me to make more lessons just like this,  

اکنون اگر این درس را دوست دارید و می‌خواهید که من درس‌های بیشتری را به این شکل بسازم،

then put ballpark in the comments because that  

سپس در نظرات درج کنید زیرا این عبارت

was a really fun expression and it  will help you remember it as well.

واقعاً سرگرم‌کننده بود و به شما کمک می‌کند آن را نیز به خاطر بسپارید.

So put ballpark in the comments.

پس در نظرات قرار دهید

If you want me to make more listening exercises  just like this, ballpark in the comments.

اگر می‌خواهید تمرین‌های شنیداری بیشتری را به همین شکل انجام دهم، در نظرات بنویسید.

And of course, make sure you like this video.

و البته مطمئن شوید که این ویدیو را دوست دارید.

Share it with with your friends and also subscribe  so you're notified every time I post a new lesson.

آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و همچنین مشترک شوید تا هر بار که درس جدیدی را پست می کنم به شما اطلاع داده شود.

And you can get this free speaking  guide where I share 6 tips on how  

و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را در مورد نحوه

to speak English fluently and confidently.

صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or  look for the link in the description.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And why don't you get started  with your next lesson right now?

و چرا همین الان با درس بعدی خود شروع نمی کنید؟