Improve English Listening Skills With Conversation (10x FASTER!)

In this lesson, you're going to improve  your listening skills of fast English so  

در این درس، می‌خواهید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود ببخشید تا

you can better understand native  English speakers the first time.

بتوانید اولین بار انگلیسی زبانان بومی را بهتر درک کنید.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course.

I'm Jennifer.

البته.

من جنیفر هستم

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم. در

Here's how this lesson will work.

اینجا نحوه کار این درس آمده است.

I'll say a sentence three times at a natural,  

من یک جمله را سه بار با سرعت طبیعی و سریع می گویم

fast pace, and you need to write down  exactly what you hear in the comments.

و شما باید دقیقاً آنچه را که در نظرات می شنوید بنویسید.

After, I'll explain what I said and you'll learn  

پس از آن، آنچه را که گفتم توضیح می‌دهم و

advanced pronunciation changes and  you'll learn advanced expressions.

تغییرات پیشرفته تلفظ را یاد می‌گیرید و عبارات پیشرفته را یاد می‌گیرید.

Are you ready?

اماده ای؟

Remember, I'll say it three times.

یادت باشه سه بار میگم

Don't snap at me.

به من نزن

Don't snap at me.

به من نزن

Don't snap at me.

به من نزن

Did you get this one?

این یکی رو گرفتی؟

I said don't snap at me.

گفتم به من نزن

Let's talk about SNAP AT.

بیایید در مورد SNAP AT صحبت کنیم.

One of the ways that native speakers can speak  quickly is because we combine our sounds together.

یکی از راه‌هایی که افراد بومی می‌توانند سریع صحبت کنند این است که صداهایمان را با هم ترکیب می‌کنیم.

So I don't say SNAP AT, I say SNAP at PAT.

بنابراین من نمی‌گویم SNAP AT، می‌گویم SNAP در PAT.

So what I do is I take that P  from SNAP and I also add it to AT.

بنابراین کاری که من انجام می‌دهم این است که P  را از SNAP می‌گیرم و همچنین آن را به AT اضافه می‌کنم.

So it sounds like SNAP, PAT, and  then I combine them together.

بنابراین به نظر می رسد SNAP، PAT، و سپس آنها را با هم ترکیب می کنم.

SNAP at, snap at.

اسنپ ​​در، ضربه محکم و ناگهانی در.

Native speakers will also drop sounds that force  us to take a pause in the middle of a sentence.

بلندگوهای بومی صداهایی را نیز منتشر می‌کنند که ما را مجبور می‌کند در وسط جمله مکث کنیم.

If I pronounce the T on, don't I have to take a  pause to pronounce that T so I just won't say it.

اگر T را on تلفظ کنم، مجبور نیستم برای تلفظ آن T مکث کنم تا آن را نگویم.

And this is the same thing for at.

و این همان چیزی است برای در.

I won't say it.

من آن را نمی گویم.

Don't snap at me.

به من نزن

So I make those T's silent.

بنابراین من آن T را ساکت می کنم.

I drop the T's.

T ها را رها می کنم.

Now, a lot of times students don't understand  native speakers because we use a lot of phrasal  

اکنون، بسیاری از اوقات دانش‌آموزان زبان مادری را نمی‌فهمند، زیرا ما از

verbs, idioms, and expressions, like  in this example, to snap at someone.

افعال، اصطلاحات و عبارات عبارتی زیادی استفاده می‌کنیم، مانند این مثال، برای ضربه زدن به کسی.

What does that mean?

معنی آن چیست؟

This is literally snapping right now.

این به معنای واقعی کلمه در حال حاضر شکسته می شود.

I'm snapping now.

الان دارم می کوبم

Notice it happens very quickly, so when you  snap at someone, you speak to someone in a  

توجه داشته باشید که خیلی سریع اتفاق می‌افتد، بنابراین وقتی به کسی ضربه می‌زنید، با کسی به

irritable or abrupt way, so your words come out  quickly like a snap and they're often negative.

شکلی تحریک‌آمیز یا ناگهانی صحبت می‌کنید، بنابراین کلمات شما به سرعت مانند یک ضربه ناگهانی ظاهر می‌شوند و اغلب منفی هستند.

This happens quite frequently if we are feeling  a negative emotion like stress, anxiety, worry.

اگر احساس منفی مانند استرس، اضطراب، نگرانی داشته باشیم، اغلب این اتفاق می افتد.

Let's say I'm working on a project that has a very  important deadline and I have a lot of work left.

فرض کنید من روی پروژه ای کار می کنم که ضرب الاجل بسیار مهمی دارد و کار زیادی برایم باقی مانده است.

So I feel quite anxious about this.

بنابراین من نسبت به این موضوع کاملاً مضطرب هستم.

And then my husband or friend  Co worker asked me a question  

و سپس شوهر یا دوستم همکارم سؤالی از من پرسید

and then without even thinking, I  snap at them and I say I'm busy.

و بعد بدون اینکه فکر کنم، به آنها ضربه می زنم و می گویم سرم شلوغ است.

What do you want?

چه چیزی می خواهید؟

I can't help you and I say something very abruptly  and my words have a lot of irritation in them.

من نمی توانم کمکی به شما کنم و یک چیزی را خیلی ناگهانی می گویم و حرف هایم در آنها بسیار آزاردهنده است.

Annoyance.

دلخوری.

Frustration that is snapping at someone.

ناامیدی که به کسی ضربه می زند.

We do this all the time and unfortunately people  

ما همیشه این کار را انجام می‌دهیم و متأسفانه افرادی

who work in customer service are  on the receiving end of this.

که در بخش خدمات مشتری کار می‌کنند درگیر این کار هستند.

So a person in customer service might  say customers snap at me every day.

بنابراین ممکن است فردی که در خدمات مشتری است بگوید مشتریان هر روز به من ضربه می زنند.

I don't take it personally.

من آن را شخصا نمی دانم.

You just snap at me because I  think he just snapped at me.

تو فقط به من ضربه می زنی چون فکر می کنم او همین الان به من ضربه زد.

Be gargling well, don't snap at me.

خوب غرغره کن، به من نزن.

You're snapping at me again.

بازم داری بهم میکوبی

Let's try this again with  another listening exercise.

بیایید این کار را دوباره با یک تمرین گوش دادن دیگر امتحان کنیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

It was a knee jerk reaction.

این یک واکنش تند زانو بود.

It was a knee jerk reaction.

این یک واکنش تند زانو بود.

It was a knee jerk reaction.

این یک واکنش تند زانو بود.

Did you hear what I said?

شنیدی چی گفتم؟

I said it was a knee jerk reaction.

گفتم این یک واکنش تند زانو بود.

Let's talk about knee.

بیایید در مورد زانو صحبت کنیم.

Notice the K is silent.

توجه کنید K ساکت است.

You don't hear it at all.

اصلا نمیشنوی

Knee.

زانو.

Knee.

زانو.

This happens most of the time  when words start with KN.

وقتی کلمات با KN شروع می‌شوند، بیشتر اوقات این اتفاق می‌افتد.

The K is silent.

K ساکت است.

There are many common words that start with  KN, such as knife, knight, not NIT, no.

کلمات رایج زیادی وجود دارد که با KN شروع می‌شوند ، مانند knife، knight، not NIT، no.

And now knee.

و حالا زانو.

All of these words.

همه این حرف ها

The K is silent.

K ساکت است.

So the word starts with AN knee.

بنابراین کلمه با AN knee شروع می شود.

What is a knee jerk reaction?

واکنش تند و سریع زانو چیست؟

A knee jerk reaction is a reaction that  happens automatically, unconsciously.

واکنش تند و سریع زانو واکنشی است که به صورت خودکار و ناخودآگاه اتفاق می افتد.

You don't think about it.

تو بهش فکر نکن

It just happens.

فقط اتفاق می افتد.

Just like when you're at a doctor's office and  they test your reflexes and if this is your knee,  

درست مانند زمانی که در مطب دکتر هستید و رفلکس‌های شما را آزمایش می‌کنند و اگر این زانوی شما باشد، به

they hit your knee and then  your your leg goes like this.

زانوی شما ضربه می‌زنند و سپس پای شما به این شکل می‌شود. آیا

Have you ever had that done?

تا به حال این کار را انجام داده اید؟

They test your reflexes, but when your  leg does that, you don't control it.

آنها رفلکس های شما را آزمایش می کنند، اما وقتی پای شما این کار را انجام می دهد، آن را کنترل نمی کنید. به

It happens automatically.

طور خودکار اتفاق می افتد.

So that's where the expression  comes from, a knee jerk reaction.

بنابراین این همان جایی است که عبارت از آنجا می آید، یک واکنش تند و سریع زانو.

And I'm sharing this expression because generally  

و من این عبارت را به اشتراک می‌گذارم زیرا معمولاً

when you snap at someone  it is a knee jerk reaction.

وقتی به کسی ضربه می‌زنید، این یک واکنش تند زانو است.

When you're busy working on a report and  your husband and ask you if you want a  

وقتی مشغول کار بر روی یک گزارش و شوهرتان هستید و از شما می‌پرسند که آیا یک

cup of tea and you shout I'm busy, leave me alone.

فنجان چای می‌خواهید و فریاد می‌زنید مشغول هستم، مرا تنها بگذارید.

That is a knee jerk reaction because you didn't  sit there and think about responding in that way.

این یک واکنش تند زانو است زیرا شما آنجا ننشستید و به این فکر نکردید که به این شکل پاسخ دهید. به

It happened automatically.

طور خودکار اتفاق افتاد.

So yes, you snapped at your husband,  but it was a knee jerk reaction so  

بنابراین بله، شما به شوهرتان ضربه زدید، اما این یک واکنش تند زانو بود تا

you could apologize to your husband  and say sorry for snapping at you.

بتوانید از شوهرتان عذرخواهی کنید و از اینکه به شما ضربه زدم متاسفم.

It was a knee jerk reaction.

این یک واکنش تند زانو بود. آیا

Was this just another knee jerk reaction?

این فقط یک واکنش تند زانو بود؟

For you, it was a knee jerk reaction.

برای شما، این یک واکنش تند و سریع زانو بود.

You got that half right.

نصفش را درست فهمیدی

You're not saying no is a knee jerk reaction.

شما نمی گویید نه یک واکنش تند زانو است.

Let's try this again.

بیایید دوباره این را امتحان کنیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

She rubs me the wrong way.

او مرا اشتباه می مالد.

She rubs me the wrong way.

او مرا اشتباه می مالد.

She rubs me the wrong way.

او مرا اشتباه می مالد.

Did you get this one?

این یکی رو گرفتی؟

I said she rubs me the wrong way.

گفتم او مرا اشتباه می مالد.

I think the pronunciation is clear, but  this is another case where if you don't  

فکر می‌کنم تلفظ واضح است، اما این مورد دیگری است که اگر

understand what it means, even if you hear  the words, you wouldn't be able to reply.

معنی آن را نفهمید، حتی اگر کلمات را بشنوید، نمی‌توانید پاسخ دهید.

So let's talk about the expression  to rub someone the wrong way.

پس بیایید در مورد عبارت مالش دادن کسی به روش اشتباه صحبت کنیم.

This is when you annoy someone without  intending to, so it isn't your intention.

این زمانی است که کسی را بدون قصد آزار می‌دهید، بنابراین قصد شما این نیست.

You don't try to annoy anyone, but for just  some reason you are annoying someone else.

شما سعی نمی کنید کسی را آزار دهید، اما فقط به دلایلی دیگران را آزار می دهید.

This often happens when people's  personalities just clash.

این اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که شخصیت افراد فقط با هم برخورد کنند.

They clash, which means their personalities are  different in a way that they're not compatible.

آنها با هم برخورد می کنند، به این معنی که شخصیت آنها به گونه ای متفاوت است که با هم سازگار نیستند.

So I might do something that annoys  you simply because my personality is  

بنابراین ممکن است کاری انجام دهم که شما را آزار دهد، فقط به این دلیل که شخصیت من

different from your personality, but someone  else would not be annoyed by the thing I do.

با شخصیت شما متفاوت است، اما شخص دیگری از کاری که من انجام می‌دهم آزرده نمی‌شود.

This could happen in a workplace situation where  there's an employee and they're really great at  

این ممکن است در موقعیتی در محل کار اتفاق بیفتد که در آن کارمندی وجود داشته باشد و در کارش واقعاً عالی باشد،

their job, they're very skilled, but for some  reason that person just rubs you the wrong way.

بسیار ماهر است، اما به دلایلی آن شخص فقط شما را اشتباه می‌گیرد.

And it's very unfortunate for that person because  it's nothing they're actually doing wrong.

و این برای آن شخص بسیار تأسف آور است زیرا این چیزی نیست که آنها واقعاً انجام می دهند.

But if there's a conference or an event  and you have to bring one employee,  

اما اگر کنفرانس یا رویدادی وجود دارد و باید یک کارمند را بیاورید،

you might say let's bring Marcos.

ممکن است بگویید بیایید مارکوس را بیاوریم.

Tim rubs me the wrong way.

تیم من را به روش اشتباهی مالش می دهد.

So Tim is annoying to you,  but it's not Tims fault.

بنابراین تیم برای شما آزاردهنده است، اما این تقصیر تیمز نیست.

Maybe he is a very outgoing person  and he's always laughing and telling  

شاید او فردی بسیار برون‌گرا باشد و همیشه می‌خندد و

jokes and you're more of a shy, reserved  person and your personality is just clash.

جوک می‌گوید، و شما بیشتر فردی خجالتی و محجوب هستید و شخصیت شما فقط درگیری است.

And for that reason Tim rubs you the wrong way.

و به همین دلیل تیم شما را به روشی اشتباه می مالد.

Poor Tim just rubs me the wrong way.

تیم بیچاره فقط راه اشتباهی به من می مالد.

Not Jay.

نه جی.

Guy rubs me the wrong way.

پسر من را اشتباه می مالد.

Something about always rubbed me the wrong way.

چیزی در مورد همیشه من را به راه اشتباه مالیده است.

Let's try this one more time.

بیایید یک بار دیگر این را امتحان کنیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

I always pick up the slack.

من همیشه شلوار را برمی دارم.

I always pick up the slack.

من همیشه شلوار را برمی دارم.

I always pick up the slack.

من همیشه شلوار را برمی دارم.

How'd you do with this one?

با این یکی چطور رفتار کردی؟

I said I always pick up the  slack for pronunciation.

من گفتم همیشه برای تلفظ سستی انتخاب می‌کنم.

Let's talk about pick up, because this is  

بیایید در مورد بلند کردن صحبت کنیم، زیرا این

another great opportunity to  combine these sounds together.

فرصت عالی دیگری برای ترکیب این صداها با هم است.

So what a native speaker will do is they'll take  the last sound on pick and they'll put that on up.

بنابراین، کاری که یک گوینده بومی انجام خواهد داد این است که آخرین صدا را هنگام انتخاب می‌گیرد و آن را اجرا می‌کند.

So it will sound like cup  pick up, cup pick up, pick up.

بنابراین به نظر می رسد مانند برداشتن فنجان، برداشتن فنجان، برداشتن.

And then you can say those two words as  one because you combine them together.

و سپس می توانید آن دو کلمه را به عنوان یکی بگویید زیرا آنها را با هم ترکیب می کنید.

Pick up, pick up the slack.

بلند کن، شلوغ را بردار.

Now what does this mean to pick up the slack?

حالا این یعنی چی؟

This is when you do work.

این زمانی است که شما کار را انجام می دهید.

That is someone else's responsibility,  

این مسئولیت شخص دیگری است،

but you do it because that person maybe  isn't doing it and it needs to get done.

اما شما این کار را انجام می دهید زیرا ممکن است آن شخص آن را انجام نمی دهد و باید انجام شود.

So you pick up the slack.

بنابراین شما شلی را بردارید.

This can happen in the home, and  of course it can happen at work.

این ممکن است در خانه اتفاق بیفتد، و البته ممکن است در محل کار هم اتفاق بیفتد.

But at home, everyone has  their own responsibilities,  

اما در خانه، هر کسی مسئولیت‌های خاص خود را دارد،

things that they're responsible for.

چیزهایی که مسئولیت آن‌ها را بر عهده دارد.

Maybe you're responsible for cooking  dinner and your partner is responsible  

شاید شما مسئول پختن شام باشید و شریک زندگی شما مسئول

for cleaning up after dinner, for example.

تمیز کردن بعد از شام باشد.

But let's say there's a situation where someone at  

اما فرض کنید شرایطی وجود دارد که شخصی در

home is is busy with something else,  so you have to pick up the slack.

خانه مشغول کار دیگری است، بنابراین شما باید شلی را بردارید.

For example, I've been picking up the slack at  

به عنوان مثال، در

home while my wife's taking  care of her sick mother.

حالی که همسرم از مادر بیمارش مراقبت می‌کند، شلواری را در خانه برمی‌دارم.

Now, in this case, you're probably  happy with picking up the slack.

اکنون، در این مورد، احتمالاً از برداشتن شلوار راضی هستید.

Or you understand why you need to pick up the  slack because your wife is dealing with a sick  

یا می‌دانید که چرا باید شلی را بردارید زیرا همسرتان با والدینی بیمار سروکار دارد

parent, which is a stressful situation  for her, so you're happy to do that.

، که برای او یک موقعیت استرس‌زا است ، بنابراین از انجام این کار خوشحال هستید.

But there's other situations where maybe  your coworker just isn't doing the work  

اما موقعیت‌های دیگری هم وجود دارد که ممکن است همکارتان کارهایی را که

they need to do, and you end up picking up  the slack and you're not happy about it.

باید انجام دهد انجام نمی‌دهد، و شما در نهایت این سستی را برمی‌دارید و از آن راضی نیستید.

For example, I'm sick of  picking up everyone's slack.

برای مثال، من از اینکه سستی همه را بردارم خسته شده‌ام.

And we're here picking up the slack.

و ما در اینجا هستیم که سستی را انتخاب می کنیم.

No worries, I'll pick up the slack.

نگران نباش، من شلوار را برمی دارم.

I just want to thank you for picking up the slack.

من فقط می خواهم از شما برای برداشتن شلوار تشکر کنم.

Now let's do an imitation exercise so you  

حالا بیایید یک تمرین تقلیدی انجام دهیم تا

can practice these pronunciation  changes and these new expressions.

بتوانید این تغییرات تلفظ و این عبارات جدید را تمرین کنید.

So I'm going to say the sentence again,  

بنابراین می‌خواهم جمله را دوباره بگویم،

and then I want you to say the sentence out  loud, and I'll say each sentence three times.

و سپس از شما می‌خواهم جمله را با صدای بلند بگویید، و من هر جمله را سه بار می‌گویم.

Let's do that.

بیا این کار را انجا دهیم.

Now don't snap at me.

حالا به من نزن

Don't snap at me.

به من نزن

Don't snap at me.

به من نزن

It was a knee jerk reaction.

این یک واکنش تند زانو بود.

It was a knee jerk reaction.

این یک واکنش تند زانو بود.

It was a knee jerk reaction.

این یک واکنش تند زانو بود.

She rubs me the wrong way.

او مرا اشتباه می مالد.

She rubs me the wrong way.

او مرا اشتباه می مالد.

She rubs me the wrong way.

او مرا اشتباه می مالد.

I always pick up the sock.

من همیشه جوراب را برمی دارم.

I always pick up the sock.

من همیشه جوراب را برمی دارم.

I always pick up the sock.

من همیشه جوراب را برمی دارم.

Did you enjoy this lesson?

آیا از این درس لذت بردید؟

Do you want me to make more  lessons just like this?

آیا می‌خواهید درس‌های بیشتری به این شکل بسازم؟

If you do, then put loved it, Put loved it.

اگر این کار را می کنید، پس آن را دوست داشتم، قرار دهید دوستش داشتم.

So I know you loved this lesson, loved it and  I'll keep making more lessons just like this.

بنابراین می‌دانم که شما این درس را دوست داشتید، آن را دوست داشتید و من به ساختن درس‌های بیشتری به همین شکل ادامه خواهم داد.

And you can get this free speaking  guide where I share 6 tips on how  

و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را در مورد نحوه

to speak English fluently and confidently.

صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or  look for the link in the description.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And why don't you keep improving your  English with this lesson right now?

و چرا در حال حاضر به بهبود انگلیسی خود با این درس ادامه نمی دهید؟