If You Know These 15 Words, Your English is TOP 1% of Students!

18,801 views ・ 2024-10-16

JForrest English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
If you know these 15 words,  your English is in the top 1%.
0
120
7520
اگر این 15 کلمه را می‌دانید، انگلیسی شما در 1 درصد برتر است.
00:07
First you'll see a sentence  on the screen with a blank.
1
7640
3520
ابتدا یک جمله  را روی صفحه نمایش می‌بینید که جای خالی دارد.
00:11
You need to choose the correct  word to complete the sentence.
2
11160
5000
برای تکمیل جمله باید کلمه صحیح را انتخاب کنید.
00:16
After you'll learn the definition,  
3
16160
2800
پس از اینکه تعریف،
00:18
pronunciation and here real world examples  of natives using the word in context.
4
18960
7280
تلفظ و در اینجا نمونه‌های دنیای واقعی از افراد بومی که از کلمه در متن استفاده می‌کنند، یاد گرفتید.
00:26
Are you ready?
5
26240
1240
آیا شما آماده اید؟
00:27
Welcome back to JForrest English.
6
27480
1640
به JForrest English خوش آمدید.
00:29
Of course.
7
29120
400
00:29
I'm Jennifer.
8
29520
760
البته.
من جنیفر هستم
00:30
Now let's get started.
9
30280
1480
حالا بیایید شروع کنیم.
00:31
Question one.
10
31760
1040
سوال یک.
00:32
The team's efforts have been with periods of  intense focus followed by days of inactivity.
11
32800
13200
تلاش‌های تیم با دوره‌هایی از تمرکز شدید و به دنبال آن روزهای عدم فعالیت بوده است.
00:46
The correct answer is B sporadic.
12
46000
5080
پاسخ صحیح B پراکنده است.
00:51
Sporadic.
13
51080
1600
پراکنده.
00:52
This means occurring at irregular intervals or  only in a few places, scattered or isolated.
14
52680
8840
این به این معنی است که در فواصل نامنظم یا فقط در چند مکان، پراکنده یا مجزا رخ می‌دهد.
01:01
For example, the power outages  were sporadic throughout the day,  
15
61520
5680
به‌عنوان مثال، قطعی‌های برق در طول روز پراکنده بود،
01:07
so this means they didn't occur continuously.
16
67200
3800
بنابراین به این معنی است که به طور مداوم رخ نمی‌دادند.
01:11
They occurred sporadically, at different  intervals, different times, but not continuously.
17
71000
6880
آنها به صورت پراکنده، در فواصل زمانی مختلف، اما نه به طور مداوم رخ می‌دهند.
01:17
Don't worry about taking notes because  I summarize everything in a free lesson.
18
77880
4320
نگران یادداشت برداری نباشید زیرا همه چیز را در یک درس رایگان خلاصه می کنم.
01:22
PDM if you can find the link in the description.
19
82200
3160
پی دی ام اگر می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.
01:25
Let's listen to some real world examples.
20
85360
2880
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
01:28
I describe myself as a sporadic  meditator that we've definitely  
21
88240
3280
من خودم را به عنوان یک مراقبه پراکنده توصیف می‌کنم که ما قطعاً
01:31
done it and you know, kind of sporadic one off.
22
91520
2800
این کار را انجام داده‌ایم و می‌دانید، یک نوع مدیتیشن پراکنده.
01:34
That's.
23
94320
200
01:34
When we get sporadic results, that's when.
24
94520
2240
یعنی.
وقتی نتایج پراکنده می گیریم، آن وقت است.
01:36
You get.
25
96760
360
شما دریافت می کنید.
01:37
Haphazard results.
26
97120
1080
نتایج تصادفی
01:38
That's when we get inconsistency.
27
98200
1760
آن وقت است که دچار ناهماهنگی می شویم.
01:39
That's when we get people that  will compromise their values.
28
99960
5960
آن وقت است که افرادی را به دست می آوریم که ارزش هایشان را به خطر می اندازند.
01:45
Question 2.
29
105920
1200
سوال 2.
01:47
His curiosity led him to read  every book on the subject.
30
107120
10840
کنجکاوی او باعث شد که هر کتابی را در این زمینه بخواند.
01:57
The correct answer is C Insatiable.
31
117960
4040
پاسخ صحیح C Insatiable است.
02:02
Listen to that pronunciation.
32
122000
1640
به آن تلفظ گوش دهید.
02:03
Insatiable.
33
123640
1720
سیری ناپذیر
02:05
Insatiable.
34
125360
1480
سیری ناپذیر
02:06
This means impossible to satisfy.
35
126840
4360
این یعنی ارضای غیرممکن است.
02:11
For example, I have an insatiable  appetite for learning English.
36
131200
6360
برای مثال، من اشتهای سیری ناپذیری برای یادگیری زبان انگلیسی دارم. به
02:17
Notice the use of the word  appetite because insatiable  
37
137560
3440
استفاده از کلمه اشتها توجه کنید زیرا سیری ناپذیر
02:21
is commonly used with feelings of hunger.
38
141000
3880
معمولاً با احساس گرسنگی استفاده می شود.
02:24
Impossible to satisfy your hunger.
39
144880
2760
رفع گرسنگی غیرممکن است.
02:27
So, do you have an insatiable  appetite for learning English?
40
147640
4120
بنابراین، آیا اشتهای سیری ناپذیری برای یادگیری زبان انگلیسی دارید؟
02:31
Put dance right.
41
151760
1200
رقص را درست بگذار
02:32
Dance right.
42
152960
600
درست برقص
02:33
Put dance right in the comments.
43
153560
2400
رقص را درست در نظرات قرار دهید.
02:35
Now let's listen to some real world examples.
44
155960
3200
حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
02:39
But these insects aren't always so insatiable.
45
159160
2920
اما این حشرات همیشه آنقدر سیری ناپذیر نیستند.
02:42
Because I was just an insatiable learner,  I knew I wanted to be some kind of an.
46
162080
3600
از آنجا که من فقط یک یادگیرنده سیری ناپذیر بودم، می‌دانستم که می‌خواهم به نوعی یک دانش‌آموز باشم.
02:45
IST.
47
165680
920
IST
02:46
I, you know, went from marine  biologists to paleontologists to it's.
48
166600
3880
من، می دانید، از زیست شناسان دریایی به دیرینه شناسان به آن رسیدم.
02:50
Too.
49
170480
240
02:50
Small to satisfy such insatiable appetites.
50
170720
4280
همینطور
کوچک برای ارضای چنین اشتهای سیری ناپذیر.
02:55
Question 3.
51
175000
1520
سوال 3.
02:56
When its first product failed,  the company had to to a new idea.
52
176520
11160
وقتی اولین محصولش شکست خورد، شرکت مجبور شد ایده جدیدی را دنبال کند.
03:07
The correct answer is C Pivot, pivot.
53
187680
5320
پاسخ صحیح C Pivot، pivot است.
03:13
This means to make a fundamental  change in approach or strategy.
54
193000
6080
این به معنای ایجاد یک تغییر اساسی در رویکرد یا استراتژی است.
03:19
We pivoted and bought a condo.
55
199080
2880
چرخیدیم و کاندو خریدیم.
03:21
So this sounds like you change your approach.
56
201960
2320
بنابراین به نظر می رسد که شما رویکرد خود را تغییر می دهید.
03:24
First you wanted to buy a house  or maybe even rent a house.
57
204280
5040
ابتدا می خواستید خانه بخرید یا حتی خانه ای اجاره کنید.
03:29
But then you pivoted, you changed  your approach and you bought a condo.
58
209320
5480
اما بعد چرخید، رویکردتان را تغییر دادید و کاندو خریدید.
03:34
Let's listen to some real world examples.
59
214800
3080
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
03:37
And and the big pivot is about a deep  change in the priorities of business.
60
217880
5920
و محور اصلی در مورد تغییر عمیق در اولویت‌های کسب و کار است.
03:43
Now some people call that  pivot, so some of my colleagues.
61
223800
2640
اکنون برخی از افراد آن را محور می نامند ، بنابراین برخی از همکاران من.
03:46
Over at Accenture, actually.
62
226440
1160
در واقع در Accenture.
03:47
Called Pivot to the Future, they're trying to  think how can we pivot or do things differently.
63
227600
4360
آنها که Pivot to the Future نامیده می‌شوند، سعی می‌کنند فکر کنند چگونه می‌توانیم کارها را به گونه‌ای متفاوت انجام دهیم.
03:51
Question 4.
64
231960
1000
سوال 4.
03:52
The scientists knew the theory  was false and worked to it.
65
232960
6760
دانشمندان می‌دانستند که این نظریه نادرست است و روی آن کار کردند.
04:04
The correct answer is a debunk.
66
244480
3480
پاسخ صحیح یک رد کردن است.
04:07
Listen to that pronunciation D debunk.
67
247960
3120
به آن تلفظ D debunk گوش دهید.
04:11
This means to expose the falseness  of a myth, idea or belief.
68
251080
6640
این به معنای افشای نادرستی یک افسانه، ایده یا باور است.
04:17
For example, I need to debunk  the idea that you can't improve  
69
257720
4680
به عنوان مثال، من باید این ایده را رد کنم که شما نمی توانید
04:22
your speaking alone because you absolutely can.
70
262400
4040
به تنهایی صحبت کردن خود را بهبود بخشید زیرا کاملاً می توانید.
04:26
Do you agree with that?
71
266440
1000
آیا شما با آن موافقید؟
04:27
Do you want to help me debunk this myth?
72
267440
2280
آیا می خواهید به من کمک کنید تا این افسانه را از بین ببرم؟
04:30
If you do put that's right,  
73
270240
1880
اگر درست است،
04:32
that's right in the comments and let's  listen to some real world examples.
74
272120
4520
در نظرات درست است و بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
04:36
It's.
75
276640
200
04:36
Time to debunk them once.
76
276840
1800
این است.
وقت آن است که یک بار آنها را از بین ببریم.
04:38
And for?
77
278640
480
و برای؟
04:39
All so I wanted to write a book to try to debunk  
78
279120
3240
بنابراین من می‌خواستم کتابی بنویسم تا بتوانم
04:42
a lot of myths about physical  activity and about exercise.
79
282360
2720
بسیاری از افسانه‌های مربوط به فعالیت بدنی و ورزش را از بین ببرم.
04:45
If I can't debunk it, if I can't falsify it,  
80
285080
3000
اگر نتوانم آن را رد کنم، اگر نتوانم آن را جعل کنم،
04:48
if there's no way to test it, then  how will we ever know it's true?
81
288080
3840
اگر راهی برای آزمایش آن وجود نداشته باشد، پس چگونه می‌توانیم بفهمیم که درست است؟
04:51
Question 5.
82
291920
920
سوال 5.
04:52
She appreciated his comments even  though they were difficult to hear.
83
292840
6800
او از نظرات او قدردانی کرد، حتی اگر شنیدن آنها دشوار بود.
05:04
The correct answer is B candid, candid.
84
304400
5680
پاسخ صحیح B candid، candid است.
05:10
This means truthful and straightforward.
85
310080
2720
این به معنای صادق و صریح است.
05:12
Another word for it is frank, his frank response.
86
312800
5680
کلمه دیگر آن رک بودن است، پاسخ صریح او.
05:18
You could say her candid answers.
87
318480
3040
می توانید پاسخ های صریح او را بگویید.
05:21
Her honest, straightforward.
88
321520
1800
او صادقانه، سرراست
05:23
Her candid answers impressed the hiring manager.
89
323320
4880
پاسخ های صریح او مدیر استخدام را تحت تاثیر قرار داد.
05:28
Let's listen to some real world examples.
90
328200
3080
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
05:31
They're also candid.
91
331280
1440
آنها نیز رک هستند.
05:32
They're honest, vulnerable  and give lots of feedback.
92
332720
3560
آنها صادق، آسیب پذیر هستند و بازخوردهای زیادی ارائه می دهند.
05:36
They said Let facts be  submitted to a candid world.
93
336280
2960
آنها گفتند اجازه دهید حقایق به دنیایی صریح ارائه شود.
05:39
The solution I found to that was  to be very candid with my reader.
94
339240
5360
راه حلی که برای آن یافتم این بود که با خواننده خود بسیار صریح باشم. تا
05:44
How are you doing so far?
95
344600
1720
الان چطوری؟
05:46
Question 6.
96
346320
1320
سوال 6.
05:47
Her analysis of the situation  helped resolve the issue quickly.
97
347640
10600
تجزیه و تحلیل او از وضعیت به حل سریع مسئله کمک کرد.
05:58
The correct answer is see Astute.
98
358240
4040
پاسخ صحیح این است که به Astute مراجعه کنید.
06:02
Notice that end oot.
99
362280
2360
به پایان اوت توجه کنید.
06:04
Astute.
100
364640
1440
زیرک.
06:06
Astute.
101
366080
1200
زیرک.
06:07
This means you're able to understand the situation  quickly and see how to take advantage of it.
102
367280
8120
این بدان معناست که می‌توانید به سرعت موقعیت را درک کنید و ببینید که چگونه از آن استفاده کنید.
06:15
For example, she made an astute  observation about the company's strategy.
103
375400
7000
برای مثال، او مشاهداتی زیرکانه درباره استراتژی شرکت انجام داد.
06:22
Let's listen to some real world examples.
104
382400
2880
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
06:25
Yeah, I think.
105
385280
440
06:25
That that's.
106
385720
720
آره فکر میکنم
همین است.
06:26
Very actually.
107
386440
680
خیلی در واقع.
06:27
A very astute observation.
108
387120
2480
یک مشاهده بسیار زیرکانه
06:29
Mahatma Gandhi actually was  a very astute politician.
109
389600
4080
مهاتما گاندی در واقع یک سیاستمدار بسیار زیرک بود.
06:33
I.
110
393680
80
06:33
Mean, that's really fascinating  and politically astute.
111
393760
3280
منظورم این است که واقعاً جذاب و از نظر سیاسی زیرک است.
06:37
Obviously.
112
397040
920
06:37
Question 7.
113
397960
1160
بدیهی است.
سوال 7.
06:39
She placed her belongings around  the room without any thought.
114
399120
11040
او بدون هیچ فکری وسایل خود را در اطراف اتاق گذاشت.
06:50
The correct answer is the haphazardly.
115
410160
3320
پاسخ صحیح به صورت تصادفی است.
06:54
This is fun to say haphazardly.
116
414360
3120
گفتن این موضوع به صورت اتفاقی جالب است.
06:57
Haphazardly.
117
417480
1520
به طور اتفاقی
06:59
This means in a manner lacking  any obvious organization.
118
419000
4280
این بدان معناست که سازماندهی واضحی ندارد.
07:03
And notice it's an adverb.
119
423280
2120
و توجه کنید که یک قید است.
07:05
For example, the books were  piled haphazardly on the table.
120
425400
6280
برای مثال، کتاب‌ها به‌طور تصادفی روی میز چیده شده بودند.
07:11
So it sounds like at any moment those books  could fall because they were piled haphazardly.
121
431680
8200
بنابراین به نظر می‌رسد هر لحظه آن کتاب‌ها ممکن است سقوط کنند زیرا به‌طور تصادفی روی هم انباشته شده‌اند.
07:19
Let's listen to some real world examples.
122
439880
2760
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
07:22
The city that was built haphazardly  along the river wasn't equipped to  
123
442640
3200
شهری که به‌طور تصادفی در کنار رودخانه ساخته شد، برای
07:25
house more people, but it's done haphazardly and.
124
445840
2760
اسکان افراد بیشتری مجهز نبود، اما به‌طور تصادفی انجام شده است. به
07:28
Typically ineffectively so.
125
448600
1720
طور معمول بی اثر است.
07:30
He's not just throwing them around haphazardly.
126
450320
2680
او آنها را به طور تصادفی به اطراف پرتاب نمی کند.
07:33
Question ain't their silence  was taken as consent to proceed.
127
453000
11320
سوال این است که سکوت آنها به عنوان رضایت برای ادامه تلقی شد.
07:44
The correct answer is a tacit.
128
464320
4120
پاسخ صحیح، ضمنی است.
07:48
Tacit.
129
468440
1160
ضمنی
07:49
You won't hear that final T in spoken English.
130
469600
3400
شما آن T نهایی را در گفتار انگلیسی نمی شنوید. ضمنی ضمنی
07:53
Tacit Tacit This means understood or  implied, but without being stated.
131
473000
8560
این به معنای فهمیده یا ضمنی است، اما بدون بیان.
08:01
We often use this to describe agreements.
132
481560
3280
ما اغلب از این برای توصیف توافقات استفاده می کنیم.
08:04
There was a tacit agreement  to keep the situation private,  
133
484840
5000
توافق ضمنی برای خصوصی نگه داشتن وضعیت وجود داشت،
08:09
so this means that nobody formally said  we will keep the situation private.
134
489840
6080
بنابراین این بدان معناست که هیچ کس رسماً نگفته ما وضعیت را خصوصی نگه می داریم.
08:15
It was understood without saying it.
135
495920
3440
بدون گفتن فهمیده شد.
08:19
It was as a tacit agreement.
136
499360
2560
این به عنوان یک توافق ضمنی بود.
08:21
Let's listen to some real world examples.
137
501920
2880
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
08:24
A lot of our knowledge is tacit.
138
504800
2040
بسیاری از دانش ما ضمنی است.
08:26
It reflects both the explicit and tacit racism.
139
506840
3280
این نشان دهنده نژادپرستی آشکار و ضمنی است. اما
08:30
But.
140
510120
120
08:30
Isn't there a signal?
141
510240
2600
سیگنالی نیست؟
08:32
A tacit.
142
512840
680
یک ضمنی
08:33
Signal from the.
143
513520
720
سیگنال از.
08:34
Retirements of.
144
514240
760
بازنشستگی از.
08:35
All these.
145
515000
400
08:35
Congressional officials.
146
515400
1760
همه اینها
مقامات کنگره
08:37
Question 9.
147
517160
1080
سوال 9.
08:38
She experienced the adventure through  her friends vivid descriptions.
148
518240
10960
او این ماجراجویی را از طریق توضیحات واضح دوستانش تجربه کرد.
08:49
The correct answer is C vicariously.
149
529200
3640
پاسخ صحیح به صورت نایب C است.
08:52
Notice that C vicariously.
150
532840
3200
توجه داشته باشید که C به طور نایب.
08:56
Vicariously, This means experience through the  
151
536040
3400
بدیهی است، این به معنای تجربه از طریق
08:59
activities of other people rather  than by doing something yourself.
152
539440
5280
فعالیت‌های افراد دیگر به جای انجام کاری توسط خودتان است.
09:04
For example, his love of travel was fulfilled  vicariously through documentaries and movies.
153
544720
8560
برای مثال، عشق او به سفر به‌طور نایب از طریق مستندها و فیلم‌ها برآورده شد.
09:13
So this sounds like he didn't travel himself,  
154
553280
3520
بنابراین به نظر می رسد که او خودش سفر نکرده است،
09:16
He was exposed to travel on  TV, documentaries and movies.
155
556800
5720
او در تلویزیون، مستند و فیلم در معرض سفر بوده است.
09:22
Let's listen to some real world examples.
156
562520
2840
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
09:25
As maybe you can kind of vicariously enjoy that.
157
565360
2640
همانطور که شاید بتوانید به نوعی از آن لذت ببرید.
09:28
I'd get to enjoy that vicariously and  maybe give him some guidance, right?
158
568000
3920
می‌توانم به‌طور نایب از آن لذت ببرم و شاید او را راهنمایی کنم، درست است؟
09:31
I mean vicariously.
159
571920
880
منظورم جانشینی است.
09:32
We all went there.
160
572800
1240
همه به آنجا رفتیم.
09:34
Question 10.
161
574040
1200
سوال 10. به
09:35
I can't seem to the reason  behind her sudden resignation.
162
575240
10640
نظر نمی رسد دلیل استعفای ناگهانی او چیست.
09:45
The correct answer is C fathom Fathom.
163
585880
4720
پاسخ صحیح C fathom Fathom است.
09:50
This means to understand someone  or why someone acts as they do.
164
590600
6440
این به این معنی است که کسی را بفهمید یا اینکه چرا کسی همانطور که انجام می‌دهد رفتار می‌کند.
09:57
We often use this in the negative.
165
597040
2000
ما اغلب از این به صورت منفی استفاده می کنیم.
09:59
She couldn't fathom why he made such a decision.
166
599040
5880
او نمی توانست بفهمد چرا چنین تصمیمی گرفت.
10:04
This means she doesn't understand  why or how he made the decision.
167
604920
4960
این بدان معناست که او نمی‌داند چرا یا چگونه این تصمیم را گرفته است.
10:09
Let's listen to some real world examples I.
168
609880
2760
بیایید به چند نمونه از دنیای واقعی گوش کنیم.
10:12
Want to talk to you about that love  so deep only a mother can fathom it?
169
612640
4680
10:17
We never.
170
617320
800
ما هرگز.
10:18
Fully know God's purpose.
171
618120
2120
هدف خدا را کاملاً بشناسید.
10:20
We can never.
172
620240
960
ما هرگز نمی توانیم.
10:21
Fully fathom.
173
621200
1800
کاملا فهمیده
10:23
His amazing.
174
623000
680
10:23
Grace.
175
623680
720
شگفت انگیز او
گریس
10:24
Can you?
176
624400
480
10:24
Fathom that.
177
624880
920
می توانید؟
درک کن که
10:25
You're doing such a great job.
178
625800
2000
تو داری کار بزرگی انجام میدی
10:27
Question 11 The teacher began to the  student for not completing the assignment.
179
627800
12480
سوال 11 معلم به خاطر انجام ندادن تکلیف به دانش آموز شروع کرد.
10:40
The correct answer is AB rate berate.
180
640280
5000
پاسخ صحیح AB rate berate است.
10:45
This means to scold or criticize someone angrily.
181
645280
5120
این به معنای سرزنش یا انتقاد از کسی با عصبانیت است.
10:50
The client berated the intern for spelling  the company name wrong on the posters.
182
650400
8200
مشتری کارآموز را به دلیل املای اشتباه نام شرکت روی پوسترها مورد سرزنش قرار داد.
10:58
Let's listen to some real world examples.
183
658600
3000
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
11:01
They, in fact, berated.
184
661600
1200
آنها در واقع سرزنش کردند. به
11:03
They call it stupid and worse.
185
663560
2440
آن می گویند احمقانه و بدتر.
11:06
Believe me, it was shocking to see him  berate Sergeant Pagani in front of us.
186
666000
5000
باور کنید، دیدن او به گروهبان پاگانی در مقابل ما تکان دهنده بود.
11:11
OK.
187
671000
1160
باشه
11:12
Is that a question or?
188
672160
1720
این یه سواله یا
11:13
Or you just want to berate me?
189
673880
1440
یا فقط میخوای منو سرزنش کنی؟
11:15
Questions.
190
675320
400
11:15
Well, their joy over the victory was fading  quickly as the next challenge appeared.
191
675720
12480
سوالات.
خوب، با ظاهر شدن چالش بعدی، شادی آنها از پیروزی به سرعت محو شد.
11:28
The correct answer is a ephemeral.
192
688200
4680
پاسخ صحیح زودگذر است.
11:32
Ephemeral.
193
692880
1640
زودگذر.
11:34
Ephemeral.
194
694520
1240
زودگذر.
11:35
This means lasting for a very short time.
195
695760
4160
این به معنای ماندگاری بسیار کوتاه است.
11:39
For example, the beauty of the sunset was  ephemeral, disappearing within minutes.
196
699920
8280
برای مثال، زیبایی غروب خورشید زودگذر بود و در عرض چند دقیقه ناپدید شد.
11:48
Let's listen to some real world examples.
197
708200
3040
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
11:51
They produce ephemeral rain roots that  quickly take up the available water.
198
711240
4640
آنها ریشه های بارانی زودگذر تولید می کنند که به سرعت آب موجود را می گیرد. به
11:55
What's immediate and ephemeral seems to dominate  our lives, our economy and our politics.
199
715880
7080
نظر می رسد آنچه فوری و زودگذر است بر زندگی، اقتصاد و سیاست ما تسلط دارد.
12:02
They're kind of ephemeral,  but yet not entirely gone.
200
722960
2520
آنها به نوعی زودگذر هستند، اما هنوز به طور کامل ناپدید نشده اند.
12:05
Question 13 They offered free snacks  in an attempt to the angry crowd.
201
725480
12360
سؤال 13 آنها در تلاشی برای جمعیت خشمگین میان وعده‌های رایگان ارائه کردند.
12:17
The correct answer is a placate.
202
737840
4080
پاسخ صحیح یک پلاکت است. به
12:21
Notice that placate placate.
203
741920
3880
آن پلاکت توجه کنید.
12:25
This means to make someone less angry or hostile.
204
745800
4800
این به این معنی است که کسی را کمتر عصبانی یا خصمانه کنید.
12:30
For example, the intern tried to placate  the client by offering to work late.
205
750600
7080
برای مثال، کارآموز سعی کرد با پیشنهاد دادن تا دیروقت کار، مشتری را آرام کند.
12:37
So the intern tried to make the client less angry.
206
757680
4840
بنابراین کارآموز سعی کرد مشتری را کمتر عصبانی کند.
12:42
Let's listen to some real world examples.
207
762520
2960
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
12:45
Now I'm not saying placate him or blow  sunshine at him, but I'm saying when it  
208
765480
4240
حالا نمی‌گویم او را آرام کنید یا نور خورشید را به او بدوزید، بلکه می‌گویم که
12:49
comes from if he is doing a good job and is  coming from an authentic place, let him know.
209
769720
4720
اگر کارش را خوب انجام می‌دهد و از یک مکان معتبر می‌آید، به او اطلاع دهید.
12:54
Pulling an object of art to to placate  part of the public, they passed.
210
774440
3640
با کشیدن یک شیء هنری برای آرام کردن بخشی از مردم، عبور کردند.
12:58
Some of his reforms and tried to placate the.
211
778080
2280
برخی از اصلاحات او و تلاش برای آرام کردن.
13:00
People.
212
780360
560
13:00
Question 14.
213
780920
1160
مردم
سؤال 14. صدای
13:02
It was how similar their  voices sounded over the phone.
214
782080
10600
آنها از طریق تلفن چقدر شبیه به هم بود .
13:12
The correct answer is C Uncanny.
215
792680
5320
پاسخ صحیح C Uncanny است.
13:18
Uncanny.
216
798000
1640
عجیب و غریب
13:19
This means strange or  mysterious in an unsettling way.
217
799640
6160
این به معنای عجیب یا اسرارآمیز به شیوه ای ناراحت کننده است.
13:25
He has an uncanny ability to pick a winner.
218
805800
5920
او توانایی عجیبی در انتخاب برنده دارد.
13:31
Let's listen to some real world examples.
219
811720
3280
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
13:35
Professors have an uncanny knack  for remembering what they've read,  
220
815000
4960
استادان در به خاطر سپردن مطالبی که خوانده‌اند، مهارت عجیبی دارند،
13:39
whether it's by another  professional or by a student.
221
819960
3720
چه توسط یک متخصص دیگر باشد یا توسط یک دانشجو.
13:43
General Lee was a brilliant tactician who had  kind of an uncanny ability in individual battles.
222
823680
6200
ژنرال لی یک تاکتیک‌دان باهوش بود که توانایی عجیبی در نبردهای فردی داشت.
13:49
Well, I have an uncanny ability to  honk off people on all sides of issues.
223
829880
4320
خوب، من توانایی عجیبی در بوق زدن مردم در همه طرف‌ها دارم.
13:54
Question 15.
224
834200
1880
سؤال 15.
13:56
Their meeting at the party was pure as  neither knew the other would be there.
225
836080
11960
جلسه آنها در مهمانی خالص بود زیرا هیچ یک از آنها نمی دانستند که دیگری آنجا خواهد بود.
14:08
The correct answer is C happenstance.
226
848040
4760
پاسخ صحیح C اتفاقی است.
14:12
This is also fun to say  happenstance, Happenstance.
227
852800
4160
گفتن اتفاقی، اتفاقی نیز جالب است.
14:17
This is the same as coincidence, something  that happens by chance, not planned.
228
857880
6640
این همان تصادف است، چیزی که به طور تصادفی اتفاق می افتد، نه برنامه ریزی شده.
14:24
For example, by sheer happenstance,  
229
864520
3600
برای مثال، بر حسب اتفاق،
14:28
my neighbor and I were both  traveling to Paris on the same day.
230
868120
6560
من و همسایه‌ام هر دو در یک روز به پاریس سفر می‌کردیم.
14:34
Again, this is a coincidence.
231
874680
2080
باز هم این یک اتفاق است. من
14:36
My neighbor and I did not plan to  travel to Paris on the same day.
232
876760
4680
و همسایه ام قصد نداشتیم در همان روز به پاریس سفر کنیم.
14:41
It was sheer happenstance.
233
881440
2360
این یک اتفاق محض بود.
14:43
And sheer emphasizes the coincidence  emphasizes the happenstance.
234
883800
5760
و کاملاً بر تصادف تأکید می کند  بر روی اتفاق تأکید می کند.
14:49
Let's listen to some real world examples.
235
889560
2800
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
14:52
I didn't just get here by happenstance.
236
892360
2360
من تصادفاً به اینجا نرسیدم.
14:54
I I get here because I'm the product of people  who were humble enough to not see me and write  
237
894720
4440
من به اینجا رسیدم زیرا محصول افرادی هستم که آنقدر متواضع بودند که مرا نبینند و
14:59
me off as a villain, but embrace me  as a would be hero in the making.
238
899160
3120
مرا به عنوان یک شرور ننویسند، اما مرا به عنوان یک قهرمان در آغوش گرفتند.
15:02
You know, maybe just by happenstance I happen  
239
902280
1720
می‌دانی، شاید بر حسب اتفاق،
15:04
to be a little bit more embodied and I  felt a certain kind of way about that.
240
904000
4960
کمی تجسم‌تر شدم و به نوعی احساس کردم.
15:08
I mean, some of it honestly is happenstance.
241
908960
2480
منظورم این است که برخی از آن صادقانه اتفاقی است.
15:11
How did you do with this quiz?
242
911440
1480
چگونه با این مسابقه کار کردید؟
15:12
Share your score in the comments and remember,  
243
912920
3280
امتیاز خود را در نظرات به اشتراک بگذارید و به یاد داشته باشید،
15:16
you just learned and practiced 15 new  words to help you sound fluent in English.
244
916200
6360
شما به تازگی 15 کلمه جدید را یاد گرفته اید و تمرین کرده اید تا به شما کمک کند به زبان انگلیسی مسلط باشید.
15:22
Do you want more lessons like this?
245
922560
1920
آیا می خواهید دروس بیشتری از این قبیل داشته باشید؟
15:24
If you do, put yes, yes, yes, put yes, yes,  yes, yes, yes, yes in the comments below.
246
924480
5280
اگر دارید، بله، بله، بله، بله، بله، بله، بله، بله، بله را در نظرات زیر قرار دهید.
15:29
And of course, make sure you like this lesson,  
247
929760
1840
و البته، مطمئن شوید که این درس را دوست دارید،
15:31
share it with your friends and  subscribe to your notified.
248
931600
2960
آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و در اطلاعیه های خود مشترک شوید.
15:34
Every time I post a new lesson.
249
934560
2080
هر بار که یک درس جدید می گذارم.
15:36
And you can get this free speaking  guide where I share 6 tips on how  
250
936640
3040
و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را در مورد نحوه
15:39
to speak English fluently and confidently.
251
939680
2400
صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.
15:42
You can click here to download it or  look for the link in the description.
252
942080
3640
می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.
15:45
I have another lesson to test your vocabulary.
253
945720
3360
من یک درس دیگر برای تست واژگان شما دارم.
15:49
Make sure you watch it right now.
254
949080
2000
حتما همین الان تماشاش کنید
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7