Conversation Skills - Giving your opinion

Hello. Welcome to the lesson of giving your opinion. My name is Ronnie. Do me a favor.

سلام. به درس نظر دادن خوش آمدید. اسم من رونی است. یه لطفی بکن

Go to YouTube. Go to my page, EnglishLessons4U, and subscribe to my channel. Watch out for

به YouTube بروید. به صفحه من، EnglishLessons4U بروید و در کانال من مشترک شوید. مراقب

imitators. I'm the real deal. Be careful. I'm going to teach you guys how to give your

مراجع تقلید باشید من معامله واقعی هستم. مراقب باش. من به شما بچه ها یاد می دهم که چگونه نظر خود را

opinion. Now, you might think, "Ronnie, I already know how to give my opinion." If someone

بیان کنید. اکنون، ممکن است فکر کنید، "رونی، من از قبل می دانم که چگونه نظرم را بگویم." اگر کسی

says, "Hey, do you like pizza?" And I say, "It's so-so." Your opinion is "so-so"? Guess

بگوید "هی، پیتزا دوست داری؟" و من می گویم: "این طور است." نظر شما "چنین" است؟ حدس

what, that's a really bad answer. So I want to teach you some techniques to continue a

بزنید، این یک پاسخ واقعا بد است. بنابراین می‌خواهم تکنیک‌هایی را به

conversation when you have to give your opinion. This happens all the time. Maybe you went

شما یاد بدهم تا در مواقعی که باید نظر خود را بگویید، به گفتگو ادامه دهید. این همیشه اتفاق می افتد. شاید

to a new restaurant or you saw a movie or you went to a new pub or bar or restaurant

به یک رستوران جدید رفتید یا فیلمی دیدید یا به یک میخانه یا بار یا رستوران جدید رفتید

and you want to tell people, "Oh, my god, it was great! I went to the new restaurant

و می خواهید به مردم بگویید: "اوه، خدای من، عالی بود! من به رستوران جدیدی

that opened up." And your friend says, "How was it?" And you say, "Okay." What kind of

که افتتاح شد رفتم. " و دوستت می گوید: "چطور بود؟" و شما می گویید "باشه." چه نوع

answer is "okay"? Was it good? Was it bad? Did you get diarrhea? Did you like it? What

پاسخی است "خوب"؟ خوب بود؟ بد بود؟ اسهال گرفتی؟ خوشت آمد؟

did you eat? So when someone asks you your opinion, instead of giving short, one-word

چی خوردی؟ بنابراین وقتی کسی از شما نظر شما را می پرسد ، به جای دادن پاسخ های کوتاه و تک کلمه

answers -- "Yes." "I liked it." "It was great." -- you need to expand, and you need to give

ای -- "بله". "من آن را دوست داشتم." "عالی بود." -- باید گسترش دهید، و باید

more information. Here is a list of things that you should not

اطلاعات بیشتری بدهید. در اینجا لیستی از مواردی است که

say when someone asks your opinion. -"So? How was the movie?" -"So-so." What the hell

وقتی کسی نظر شما را می پرسد نباید بگویید. -"خب؟ فیلم چطور بود؟" -"نه خوب نه بد." لعنتی

does "so-so" mean? "So" means "yes" and "no" at the same time? If someone said to me, "It's

"فلانی" یعنی چه؟ "پس" به معنای "بله" و "نه" همزمان است؟ اگر کسی به من گفت: "

so-so", I think it's bad. Don't say that. Maybe your friend and you saw the same movie,

اینطور است"، فکر می کنم بد است. اینو نگو شاید شما و دوستتان همین فیلم را دیدید

and someone asks your friend, "Hey, how was the movie?" Your friend said, "Well, it was

و یکی از دوستتان بپرسد "هی، فیلم چطور بود؟" دوست شما گفت: "خب

a little boring, and there wasn't a lot of action. I didn't really like it that much."

، کمی خسته کننده بود و اکشن زیادی وجود نداشت. من واقعاً آنقدرها دوست نداشتم."

The conversation naturally would go to you, and you'd go, "Same." Same what? Please don't

مکالمه به طور طبیعی برای شما پیش می‌رفت، و شما می‌گفتید «همان». همون چی؟ لطفا این کار را

do this. It's so frustrating when you're trying to have a conversation with someone. Don't

نکنید وقتی می‌خواهید با کسی صحبت کنید، بسیار خسته کننده است .

say "same". You are an individual. Please give the person your opinion. You can say

نگو "همین" شما یک فرد هستید. لطفا نظر خود را به آن شخص بگویید. شما می توانید

something like, "Well, I agree. It was boring, but..." -- add your own spice of life; add

چیزی مانند "خب، موافقم. خسته کننده بود، اما..." - چاشنی زندگی خود را اضافه کنید.

your own opinion. So instead of saying "same", you can say, "I agree", and then add your

نظر خود را اضافه کنید بنابراین به جای گفتن «همان»، می‌توانید بگویید «موافقم» و سپس اطلاعات خود را اضافه کنید

information. The next one. Now, if you're a little shy,

. مورد بعدی. حالا اگر کمی خجالتی هستید

and someone offers you something, for example, "Would you like to have free English lessons?"

و کسی چیزی به شما پیشنهاد می دهد، مثلاً «دوست داری درس انگلیسی رایگان داشته باشی؟»

"Sure" is a good answer. But if you're giving your opinion, for example, "Did you like the

"حتما" پاسخ خوبی است. اما اگر نظرتان را بگویید، مثلاً «آیا از

new restaurant that you went to last night?" "Sure." "Sure" is a really, really bad answer.

رستوران جدیدی که دیشب رفتید خوشتان آمد؟» "مطمئن." "مطمئنا" واقعاً پاسخ بدی است.

What, again, you want to do is expand in your answer.

کاری که دوباره می خواهید انجام دهید این است که پاسخ خود را بسط دهید.

This is the worst thing you can say if someone asks you your opinion or if they ask you a

این بدترین چیزی است که می توانید بگویید اگر کسی نظر شما را بپرسد یا اگر

question about something. As an example, someone might say, -"Ronnie, are you from Canada?"

در مورد چیزی از شما سؤال کند. به عنوان مثال، کسی ممکن است بگوید، "رونی، آیا تو از کانادا هستی؟"

-"Of course." "Well, excuse me for asking." You only are going to use "of course" if someone

-"البته." "خب ببخشید که میپرسم." شما فقط زمانی از "البته" استفاده می کنید که

has asked you a very, very stupid question or a question that they already know the answer

کسی از شما یک سوال بسیار احمقانه یا سوالی پرسیده باشد که پاسخ آن را قبلا می

to. As an example, you could say, "Ronnie, you're from Canada. Do you have red hair?"

داند. به عنوان مثال، می توانید بگویید: "رونی، تو اهل کانادا هستی. آیا موهای قرمز داری؟"

And I'd say, "Of course I do. You can see it." So when you answer "of course", it does

و من می گویم، "البته که دارم. شما می توانید آن را ببینید." پس وقتی پاسخ می دهید «البته»

not mean the same as "yes". "Of course" is a very, very rude way to answer someone's

به معنای «بله» نیست. "البته " روشی بسیار بسیار بی ادبانه برای پاسخ دادن به سوال کسی است که

question if they ask you something. So please be very careful of this. "Are you enjoying

اگر چیزی از شما بپرسد. پس لطفا خیلی مراقب این موضوع باشید. "آیا از

your English lessons?" "Of course!" Good answer. "Maybe." "Do you like Ronnie, teacher?" "Maybe."

درس های انگلیسی خود لذت می برید؟" "البته!" جواب خوبی بود. "شاید." "رونی رو دوست داری معلم؟" "شاید."

Maybe? What does "maybe" mean? So "maybe", "sure ", "same", "so-so" -- garbage. Don't

شاید؟ "شاید" به چه معناست؟ بنابراین "شاید"، "مطمئنا"، "همان"، "چنین" - زباله.

use them. "Maybe" -- are you not going to tell me the answer? Is it a secret? Don't

از آنها استفاده نکنید. "شاید" -- قرار نیست جواب را به من بگویی؟ آیا این یک راز است؟

say "maybe". Another one that a lot of you guys say is

نگو "شاید". مورد دیگری که بسیاری از شما می گویید

unnecessary unless you want to exaggerate something. So let's say, again, that you went

غیرضروری است مگر اینکه بخواهید در مورد چیزی اغراق کنید. پس بیایید دوباره بگوییم که شما

to a new pizza shop, and you ordered some really spicy pasta -- at a pizza store. That's

به یک پیتزا فروشی جدید رفتید و مقداری ماکارونی واقعا تند سفارش دادید -- در یک پیتزا فروشی.

okay. So you get the pizza or the pasta; it's really spicy, and you eat it, and your friend

اشکالی ندارد. بنابراین پیتزا یا پاستا را دریافت می کنید. واقعا تند است و شما آن را می خورید و دوستتان

goes, "Hey how's your spicy pasta?" You're going to say, "It's spicy." You do not need

می گوید: "هی ماکارونی تندت چطوره؟" قرار است بگویید «ادویه است». نیازی

to say, "It's spicy for me" because you are the one talking. So you can just say, "It's

نیست بگویید «برای من تند است» زیرا شما هستید که صحبت می کنید. بنابراین می توانید فقط بگویید "

spicy." Now, the way that we would use this correctly is to exaggerate something. Example:

ادویه است". حال، روشی که ما از این به درستی استفاده می کنیم، اغراق در چیزی است. مثال:

If you're having pasta that's really, really spicy, and your friend is having the same

اگر ماکارونی می خورید که واقعاً تند است و دوست شما هم همان

pasta dish, maybe your friend is eating it and goes, "This is not spicy for me." You're

غذای ماکارونی را می خورد، شاید دوست شما در حال خوردن آن باشد و بگوید: "این برای من تند نیست." شما

exaggerating that one is spicy and one isn't. So you're eating it; you're dying; you're

اغراق می کنید که یکی تند است و یکی نه. بنابراین شما آن را می خورید. تو داری میمیری تو

crying; your face is turning red; you say, "God, this is spicy." Your friend's, like,

گریه می کنی صورتت قرمز می شود؛ شما می گویید "خدایا این تند است." مال دوست شما، مثلاً

"This isn't spicy for me." So you're exaggerating your point. Be careful about this one.

"این برای من تند نیست." پس در مورد حرفت اغراق میکنی مراقب این یکی باشید

So these ones: Don't use them. This one: Only if you're exaggerating a point.

پس اینها: از آنها استفاده نکنید. این یکی: فقط اگر در موردی اغراق کنید.

These -- are the good ones. These are the good guys. These ones don't exist anymore.

اینها - آنهایی هستند که خوب هستند. اینها بچه های خوب هستند. اینها دیگر وجود ندارند

Sometimes, people ask you a conversation or ask you a question in a conversation that

گاهی اوقات، مردم از شما یک مکالمه می پرسند یا در یک مکالمه از شما سؤالی می پرسند که

you have never even thought about before in your life. Instead of you saying, "I don't

قبلاً در زندگی خود حتی به آن فکر نکرده اید. به جای اینکه

know", you're going to do things like this: "I don't know, but let me think." As an example:

بگویید «نمی‌دانم»، کارهایی مانند این انجام می‌دهید: « نمی‌دانم، اما بگذارید فکر کنم». به عنوان مثال:

"Do you think that in Canada, we should have drinking allowed on the streets?" Because

"آیا شما فکر می کنید که در کانادا، ما باید مشروبات الکلی را در خیابان ها مجاز کنیم؟" زیرا

in Canada, in Ontario, it's illegal. You cannot drink alcohol in the streets. Maybe in your

در کانادا، در انتاریو، غیرقانونی است. شما نمی توانید در خیابان الکل بنوشید. شاید در

country you can drink everywhere -- you're lucky -- and you've never thought about this

کشورتان بتوانید همه جا بنوشید -- شما خوش شانس هستید -- و هرگز به این

concept of not being able to drink somewhere, so it's a new idea. The police are coming

مفهوم که نمی توانید در جایی آب بنوشید فکر نکرده اید، بنابراین این یک ایده جدید است. پلیس

to get me. They know that I have been drinking in the streets. Here they come.

داره میاد منو بگیره آنها می دانند که من در خیابان مشروب خورده ام. اینجا می آیند.

They didn't catch me. I've still got my Canada Dry. So if you have ever been thinking about drinking

آنها مرا نگرفتند. من هنوز کانادا خشکم را دارم. بنابراین اگر تا به حال به نوشیدن نوشیدنی

in Canada, you're more than welcome to drink Canada Dry. It's pop -- soda pop. This is

در کانادا فکر کرده اید، بهتر است از نوشیدنی Canada Dry خوشتان بیاید. پاپ است -- نوشابه پاپ. این

not a beer unfortunately. If you'd like to buy me a beer, I wouldn't mind. So if you

یک آبجو نیست متاسفانه. اگر می خواهید برای من آبجو بخرید، من مشکلی ندارم. بنابراین اگر

have to give your opinion on something, and you have never thought about it before, you

باید نظر خود را در مورد چیزی بیان کنید و قبلاً هرگز به آن فکر نکرده‌اید،

can say, "I don't know, but let me think... I think drinking in Canada should be allowed

می‌توانید بگویید: «نمی‌دانم، اما بگذار فکر کنم... فکر می‌کنم نوشیدن الکل در کانادا باید

on the street." This gives you enough time to think about your opinion. Instead of saying,

در خیابان مجاز باشد. " این به شما زمان کافی می دهد تا در مورد نظر خود فکر کنید. به جای اینکه

"I don't know" and ending your conversation, you're going to actually give yourself time

بگویید «نمی‌دانم» و مکالمه‌تان را تمام کنید، در واقع به خودتان زمان می‌دهید

to think about it. You can even say this: "I've never thought

تا درباره آن فکر کنید. حتی می توانید این را بگویید: "من قبلاً هرگز

about that before, but..." -- and again, you're going to have time to think about your opinion.

در مورد آن فکر نکرده ام، اما ..." - و دوباره، شما زمان خواهید داشت تا در مورد نظر خود فکر کنید.

This is a doozy: if someone asks you something that you don't want to tell them the truth

این یک چیز بد است: اگر کسی چیزی از شما بپرسد که نمی خواهید حقیقت را به او بگویید

about. For example, maybe you go to your friend's house for dinner, and your friend makes you

. مثلاً ممکن است برای شام به خانه دوستتان بروید و دوستتان

a dinner that you didn't really like. You don't want to tell the person that the dinner

شامی را برایتان درست کند که خیلی دوستش نداشتید. شما نمی خواهید به فرد بگویید که

was "so-so" or "sure, I liked it" or "maybe I liked it" or "of course I liked your dinner".

شام ​​"خیلی خوب" یا "مطمئناً، من آن را دوست داشتم" یا "شاید من آن را دوست داشتم" یا "البته من شام شما را دوست داشتم" بود.

You can use this: "It was interesting." -"How was the movie last night?" -"Well, it was

می توانید از این استفاده کنید: "جالب بود." -" دیشب فیلم چطور بود؟" -خب جالب بود

interesting." This phrase is very, very useful. "Interesting" usually has a positive meaning.

. این عبارت بسیار بسیار مفید است. «جالب» معمولاً معنای مثبتی دارد.

It usually means something that you think made you think. We can say this. So, "Wow,

معمولاً به معنای چیزی است که فکر می کنید شما را وادار به فکر کردن کرده است. ما می توانیم این را بگوییم. بنابراین، "وای،

that was an interesting topic you talked about." But when it's -- you're asked about your opinion

موضوع جالبی بود که درباره آن صحبت کردید." اما وقتی اینطور است -- از شما در مورد نظرتان درباره

of something, if something is "interesting", it kind of means that you didn't like it.

چیزی سوال می شود، اگر چیزی "جالب" است، به نوعی به این معنی است که شما آن را دوست نداشته اید.

Please be careful when you use this because you better know that engvid.com is interesting

لطفاً هنگام استفاده از آن مراقب باشید زیرا بهتر است بدانید که engvid.com جالب است

and not "interesting". Be careful. It has two meanings. But depending on how you deliver

و "جالب" نیست. مراقب باش. دو معنا دارد. اما بسته به نحوه ارائه

it, it can be good. Good example: -"How was the dinner?" -"It was interesting." People

آن، می تواند خوب باشد. مثال خوب: -" شام چطور بود؟" -"جالب بود." مردم

think that it was positive. If your facial expression and your intonation is, "It was

فکر می کنند که مثبت بود. اگر حالت چهره و لحن شما این باشد که "جالب بود

interesting", they're going to know something is wrong. So words and facial expression -- be

"، آنها متوجه خواهند شد که چیزی اشتباه است. بنابراین کلمات و حالت چهره --

careful. Sometimes they're positive; sometimes they're negative.

مراقب باشید. گاهی اوقات آنها مثبت هستند. گاهی اوقات آنها منفی هستند

The next time someone asks you your opinion in a conversation, please do not give one-word

دفعه بعد که کسی نظر شما را در یک مکالمه از شما می پرسد ، لطفاً پاسخ های تک کلمه

answers or these crazy, stupid, really, really bad answers. Please try and give your opinion.

ای یا این پاسخ های احمقانه، احمقانه، واقعاً بسیار بد را ندهید. لطفا امتحان کنید و نظر خود را بگویید.

If you need time to think about it, you can use these expressions.

اگر برای فکر کردن به زمان نیاز دارید، می توانید از این عبارات استفاده کنید.

Tell me what you think of this video, and be honest. Bye.

نظر خود را در مورد این ویدیو به من بگویید و صادق باشید. خدا حافظ.