STOP giving advice in English!

Hey there.

سلام.

I'm Ronnie, and I am here to give you some advice.

من رونی هستم و اینجا هستم تا به شما راهنمایی کنم.

I don't know about what, but I'm sure something - Oh, English.

من نمی دانم در مورد چیست، اما مطمئن هستم که چیزی - اوه، انگلیسی.

Yeah, I'm an English teacher.

آره، من معلم انگلیسی هستم.

I'm here to give you some advice about giving advice in English.

من اینجا هستم تا در مورد مشاوره به زبان انگلیسی به شما مشاوره بدهم .

So much advice happening right now.

توصیه های زیادی در حال حاضر اتفاق می افتد.

Maybe you like to give people advice, or maybe you have a problem and you ask your friends

شاید دوست دارید به مردم نصیحت کنید یا شاید مشکلی دارید و از

for advice.

دوستانتان راهنمایی می خواهید.

Oh, I don't know what to do, you know.

اوه، من نمی دانم چه کار کنم، شما می دانید.

I'm really bored at home.

من واقعا در خانه حوصله ام سر رفته است.

I want to do something.

می خواهم کاری انجام بدهم.

Friend, what should I do?

دوست من باید چیکار کنم؟

Okay?

باشه؟

So, your friend's going to tell you, "Ah, I've got a good idea for you.

بنابراین، دوست شما به شما خواهد گفت: "آه، من یک ایده خوب برای شما دارم.

You should go to the bark."

شما باید به پوست درخت بروید."

Brilliant, I'm out of here.

عالی، من از اینجا خارج شدم.

I'm going to the park, guys.

من دارم میرم پارک بچه ها

Nah, just joking.

نه فقط شوخی

Giving advice is something that we all do.

نصیحت کردن کاری است که همه ما انجام می دهیم.

Some of us like to do more than others.

برخی از ما دوست داریم بیشتر از دیگران انجام دهیم.

Mostly mothers, mmhmm.

بیشتر مادران، ممممم.

And when we do that, we have specific grammar that we use.

و وقتی این کار را انجام می دهیم، دستور زبان خاصی داریم که از آن استفاده می کنیم.

We're going to use these modals - should, could, and would.

ما می‌خواهیم از این مدال‌ها استفاده کنیم - باید ، می‌توانست و می‌کرد.

Now, these are modal verbs in English.

حالا اینها افعال معین در انگلیسی هستند.

And an important thing to remember is that when we use these modal verbs, we're always

و نکته مهمی که باید به خاطر بسپاریم این است که وقتی از این افعال مدال استفاده می کنیم،

going to use a base verb.

همیشه از یک فعل پایه استفاده می کنیم.

So, we can't put -ing, we can't put the past tense.

بنابراین، ما نمی توانیم -ing قرار دهیم، نمی توانیم زمان گذشته را قرار دهیم .

Leave the verb alone, please.

لطفا فعل را به حال خود رها کنید.

Just use the base verb.

فقط از فعل پایه استفاده کنید.

So, giving advice example.

بنابراین، ارائه مثال مشاوره.

I would say, "Oh, do you know what?

می گفتم: "اوه، می دانی چیست؟

You should go for a bike ride."

باید بری دوچرخه سواری."

You could go to the park.

شما می توانید به پارک بروید.

I would.

من می خواهم.

You can say in a long sentence, "If I were you, I would go to the mall."

می توانید در یک جمله طولانی بگویید: "من اگر جای شما بودم به مرکز خرید می رفتم."

But I'm not you, and I would never go to the mall.

اما من شما نیستم و هرگز به مرکز خرید نمی روم .

Bad advice, Ronnie.

توصیه بد، رونی.

So, you should or you could are exactly the same.

بنابراین، شما باید یا می توانید دقیقاً یکسان باشید.

And I would, they all mean the same things, but the problem is when we have the subject

و من می خواهم، همه آنها به یک معنا هستند، اما مشکل این است که وقتی موضوع

"I", you can't say "should" or "could".

"من" را داریم، نمی توان گفت "باید" یا "می توانم".

With the subject "I", you can only use "would".

با موضوع "من" فقط می توانید از "wild" استفاده کنید.

So, "I should" would be giving advice to yourself.

بنابراین، "من باید" به شما نصیحت می کند.

When you can do.

وقتی می توانید انجام دهید.

Wow, I should really do this.

وای من واقعا باید این کارو بکنم

Or, I could, you'd be talking to yourself.

یا، می توانم، با خودت صحبت کنی.

But, if you're giving advice to another person, you would use "you".

اما، اگر به شخص دیگری نصیحت می کنید، از "شما" استفاده می کنید.

You could use "he"; you could use "she" or "they", but be very, very careful.

می توانید از "او" استفاده کنید. می توانید از "او" یا "آنها" استفاده کنید، اما بسیار بسیار مراقب باشید.

"Would", we only use with the subject "I".

"Would" را فقط با موضوع "من" استفاده می کنیم.

We could also ask the person a question.

همچنین می‌توانیم از فرد سؤالی بپرسیم.

We say, "Hey, do you know what?

میگیم هی میدونی

Why don't you go to the park?"

چیه چرا نمیری پارک؟

If you wanted to use another person, we have to be careful and we have to make sure that

اگر می خواهید از شخص دیگری استفاده کنید، باید مراقب باشیم و باید مطمئن شویم

our verb and our subject agree.

که فعل و فاعل ما همخوانی دارند.

I can say, "Oh, you know what?

من می توانم بگویم، "اوه، می دانید چیست؟

Why doesn't he", or "Why doesn't she?"

چرا او نمی گوید"، یا "چرا او نمی گوید؟"

So, be careful with this.

بنابراین، مراقب این موضوع باشید.

Basic grammar points that, a lot of the time, we make mistakes with.

نکات اصلی گرامری که در بسیاری از مواقع با آنها اشتباه می کنیم.

But that's okay.

اما اشکالی ندارد.

So, if you want to give some person advice, be my guest.

پس اگر می خواهید به یک نفر مشاوره بدهید، مهمان من باشید.

Have fun doing it.

از انجام آن لذت ببرید.

You can also use "should" and "would" in the negative form.

شما همچنین می توانید از "باید" و "wild" به صورت منفی استفاده کنید.

So, if your friend says, "Oh, do you know what?

بنابراین، اگر دوست شما بگوید: "اوه، می دانید چیست؟

I really want to go on vacation, but I don't have enough money."

من واقعاً می خواهم به تعطیلات بروم، اما پول کافی ندارم."

Say, "You know what?

بگو: "میدونی چیه؟

You shouldn't go on vacation."

نباید به تعطیلات بری."

Most of the time, we're going to shorten "not" to "n't".

در بیشتر مواقع، «نه» را به «ن» کوتاه می کنیم.

If I wanted to speak very formally, or emphasize something, I would say "You should not go

اگر می خواستم خیلی رسمی صحبت کنم یا روی چیزی تاکید کنم، می گفتم "نباید

on vacation."

به تعطیلات بری."

We cannot use it here, but we can use "would".

ما نمی توانیم از آن در اینجا استفاده کنیم، اما می توانیم از "wild" استفاده کنیم.

If I were you, I wouldn't go to the mall.

من اگر جای شما بودم به مرکز خرید نمی رفتم.

If I were you, I would not go to the mall.

من اگر جای شما بودم به مرکز خرید نمی رفتم.

It makes it much stronger.

آن را بسیار قوی تر می کند.

This sentence, we would not change, because that's the only way we've got it.

این جمله را تغییر نمی‌دهیم، زیرا این تنها راهی است که آن را دریافت کرده‌ایم.

But I have a problem, and my problem is especially, nowadays, that people think they know things

اما من یک مشکل دارم و مشکل من مخصوصاً این روزها این است که مردم فکر می کنند

about everything.

در مورد همه چیز چیزهایی می دانند.

They think they have all the information, because they googled something.

آنها فکر می کنند همه اطلاعات را دارند، زیرا چیزی را در گوگل جستجو کردند.

Or it's on the internet.

یا در اینترنت هست

Guess what?

حدس بزن چی شده؟

You don't know jack.

تو جک رو نمیشناسی

Who's Jack?

جک کیه؟

Ronnie, who's Jack?

رونی، جک کیست؟

"You don't know jack" is a slang expression to say, "Hm, you don't know what you're talking

"شما جک را نمی شناسید" یک تعبیر عامیانه است برای گفتن "هوم، شما نمی دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنید

about."

."

So, this lesson is actually, oh my god, please stop giving people advice if you don't know

بنابراین، این درس در واقع این است، خدای من، لطفاً اگر نمی دانید

what you're taking about!

در مورد چه چیزی هستید، از نصیحت مردم دست بردارید!

Okay?

باشه؟

People, humans.

مردم، انسانها

You can say to people, do you know what?

شما می توانید به مردم بگویید، می دانید چیست؟

You have no idea what you're talking about.

شما نمی دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنید.

So, your advice is absolutely useless.

بنابراین، توصیه شما کاملاً بی فایده است.

You've got no clue!

تو هیچ سرنخی نداری!

These two are very similar.

این دو خیلی شبیه هم هستند.

They mean the same.

منظورشون هم همینه

It means, you know what?

یعنی میدونی چیه؟

You don't have the knowledge to talk about this subject, so please stop giving me advice,

شما دانشی ندارید که در مورد این موضوع صحبت کنید، پس لطفاً مامان به من توصیه نکنید

Mom.

.

No, Mom, no, I'm not saying that!

نه مامان نه من اینو نمیگم!

Very, very formally, and maybe if you're a little bit angry with someone, you could say,

خیلی خیلی رسمی، و شاید اگر کمی از دست کسی عصبانی هستید، می‌توانید بگویید:

"Do you know what?

"می‌دانی چیست؟

You just can't comprehend what I'm going through.

فقط نمی‌توانی درک کنی که من چه می‌کنم

You just don't understand my situation, so your advice doesn't help me."

. فقط وضعیت من را درک نمی‌کنی. بنابراین توصیه شما به من کمک نمی کند."

Then we get into some slang.

سپس وارد چند زبان عامیانه می شویم.

You're talking bullsh*t.

تو داری مزخرف حرف میزنی

Ronnie said a bad word again!

رونی دوباره حرف بدی زد!

So, you can say "You're talking bull", which actually is a long from of bullsh*t.

بنابراین، می توانید بگویید "شما گاو صحبت می کنید"، که در واقع طولانی از bullsh*t است.

So, "You're taking bull" means you're telling lies.

بنابراین، "شما گاو نر می گیرید" یعنی شما دروغ می گویید .

You're telling things that are not true.

شما چیزهایی می گویید که واقعیت ندارند.

You can say to someone, "Stop running your mouth."

شما می توانید به کسی بگویید: "دهانت را نکش."

Running, mouth, what, my mouth isn't running.

دویدن، دهن، چه، دهنم نمی دود.

Running your mouth means you're talking about things that you have no idea or no clue about.

دواندن دهان به این معنی است که شما در مورد چیزهایی صحبت می کنید که هیچ ایده یا هیچ سرنخی درباره آنها ندارید.

You don't know.

شما نمی دانید.

You're making it up as you go along.

شما در حال پیشبرد آن هستید.

And you're not helping the people.

و شما به مردم کمک نمی کنید.

As I said to you at the beginning, "You don't know jack!"

همانطور که در ابتدا به شما گفتم: "شما جک را نمی شناسید!"

Now, if you're going to be super slang, you can say, "You don't know jacksh*t".

حالا، اگر می‌خواهید فوق‌العاده عامیانه باشید، می‌توانید بگویید: «Jacksh*t را بلد نیستی».

I don't know who Jack is, but apparently, he doesn't know you and he's really good with

من نمی‌دانم جک کیست، اما ظاهراً او شما را نمی‌شناسد و واقعاً با مشاوره خوب است

advice.

.

So, if you have a friend that is always running their mouth, but they really have no clue

بنابراین، اگر دوستی دارید که همیشه در حال صحبت است ، اما او واقعاً هیچ سرنخی

or no idea what they're talking about, stop getting advice from them.

ندارد یا نمی‌داند در مورد چه چیزی صحبت می‌کند، از مشاوره گرفتن از او دست بردارید.

Figure it out on your own, and please, people, educate yourselves to be intelligent humans.

خودتان آن را دریابید، و لطفاً، مردم، خود را به گونه ای آموزش دهید که انسان های باهوشی باشید.

If you think you know the answer, you better be damn sure.

اگر فکر می کنید جواب را می دانید، بهتر است لعنتی مطمئن باشید.

Alright.

بسیار خوب.

I'm done.

من تمام شده ام.