DO & MAKE - How to talk about housework in English

Hi, my name is Ronnie.

سلام، اسم من رونی است.

Today I'm going to help you out with some difficult pronunciation.

امروز قصد دارم به شما در تلفظ دشوار کمک کنم.

If you don't have P or F as separate letters in your alphabet, so I know if you're from

اگر P یا F را به عنوان حروف جداگانه در الفبای خود ندارید، بنابراین می دانم اگر اهل

Korea or Japan or a lot of Asian countries, your language doesn't have a separate P or

کره یا ژاپن یا بسیاری از کشورهای آسیایی هستید، زبان شما یک P یا F جداگانه ندارد

F.

.

So I'm here to teach you how to say them, yay.

بنابراین من هستم اینجا به شما یاد می دهم که چگونه آنها را بگویید، بله.

The first one we're going to go through is P. When you want to make the P sound, you're

اولین موردی که قرار است از آن عبور کنیم P است. وقتی می خواهید صدای P را ایجاد کنید،

going to press your top and your bottom lips together, and you're going to push the air

لب های بالا و پایین خود را به هم فشار می دهید و هوا

out of your mouth.

را از دهان خود خارج می کنید.

So just practice trying to go P, P, P. P is voiceless, which means it does not vibrate

بنابراین فقط تمرین کنید که سعی کنید به P، P، P. P بی صدا باشید، به این معنی که

in your throat when you go P. There is no vibration in your throat.

وقتی به P بروید در گلوی شما لرزش ندارد. هیچ لرزشی در گلوی شما وجود ندارد.

So just try that to practice the sound P. Good.

پس فقط سعی کنید صدای P. خوب را تمرین کنید.

The next one that we're going to contrast this with is the word or the letter F. This

مورد بعدی که ما قصد داریم با آن مقایسه کنیم کلمه یا حرف

is a beaver.

F است.

A beaver is an animal that lives in North America, and on the back of our five-cent

بیش از حد حیوانی است که در آمریکای شمالی زندگی می کند و در پشت سکه پنج سنتی ما

coin in Canada, we have a beaver.

در کانادا، ما یک بیور داریم.

The beaver is also the national animal of Canada, so if you get a chance, you can come

بیور همچنین حیوان ملی کانادا است، بنابراین اگر فرصتی پیدا کردید، می توانید

to Canada and search for beavers, and you can eat beaver tails, oh yeah.

به کانادا بیایید و بیورها را جستجو کنید، و می توانید دم بیش از حد بخورید، اوه بله.

So to make the F sound, I like to tell you to act like a beaver.

بنابراین برای ایجاد صدای F، دوست دارم به شما بگویم که مانند بیش از حد رفتار کنید.

What's significant about a beaver is that it has very big front teeth, so when you want

نکته قابل توجه در مورد بیور این است که دندان های جلویی بسیار بزرگی دارد، بنابراین وقتی

to make the F sound, I call them your beaver teeth.

می خواهید صدای F را ایجاد کنید، آنها را دندان های بیش از حد شما می نامم.

Stick out your beaver teeth and make sure they go over your bottom lip, so you're going

دندان های بیش از حد خود را بیرون بیاورید و مطمئن شوید که روی لب پایینی شما می روند، بنابراین شما این گونه

to look like this, beaver face, good, okay.

به نظر می رسید، چهره بیش از حد، خوب، خوب.

So with your beaver face, you're going to be able to now pronounce the sound F. When

بنابراین با چهره بیش از حد خود، اکنون می‌توانید صدای F را تلفظ کنید. وقتی

you make the F sound, the air comes over your bottom lip and out your mouth, so it's like

صدای F را می‌سازید، هوا از لب پایینی شما می‌آید و از دهان شما خارج می‌شود، بنابراین مانند

F.

F است.

This one, your teeth must be inside your mouth, this is P, and this is F. You don't have to

این یکی، دندان‌های شما باید داخل دهان خود باشید، این P است، و این F است. لازم

put your entire chin or mouth, don't eat your chin.

نیست کل چانه یا دهان خود را بگذارید، چانه خود را نخورید.

It's a slight exaggeration for the beaver teeth, but it's more like F. If your teeth

این یک اغراق جزئی برای دندان‌های بیور است، اما بیشتر شبیه F است. اگر

rest on top of your lip, that's good, because you don't want to be walking around going

دندان‌هایتان روی لب‌تان قرار می‌گیرد، خوب است، زیرا نمی‌خواهید

like that. People might think you're strange.

این‌طوری راه بروید. مردم ممکن است فکر کنند شما عجیب و غریب هستید.

So we're going to contrast, which means fight, with the P and the F. So the first word we

بنابراین ما قصد داریم با P و F مقایسه کنیم که به معنای مبارزه است . بنابراین اولین کلمه ای

have for "p" is "pan." A pan is something that you can use to cook with. It's very shallow.

که برای "p" داریم "pan" است. ماهی تابه چیزی است که می توانید با آن آشپزی کنید. خیلی کم عمق است

We say a lot of times that it is a fry pan, so a fry pan we would cook eggs or bacon in.

ما خیلی وقت ها می گوییم ماهی تابه است، پس ماهی تابه ای است که در آن تخم مرغ یا بیکن می پزیم

In contrast to the P sound, we have "fan." A fan is a machine that looks like a flower

. برخلاف صدای P، "فن" داریم. فن دستگاهی است که شبیه گل

or an air ventilator. What it does is you turn it on and it moves all the air around

یا هواکش است. کاری که انجام می دهد این است که شما آن را روشن می کنید و تمام

in your house or in your room. We use these a lot in the summertime because it's very

هوای خانه یا اتاق شما را به حرکت در می آورد. ما در تابستان از اینها زیاد استفاده می کنیم زیرا

hot in Toronto. And the fan pushes the air and cools you down.

در تورنتو بسیار گرم است. و فن هوا را فشار می دهد و شما را خنک می کند.

So we have "pan" and "fan." Pan, fan. Don't forget your beaver teeth.

بنابراین ما "پان" و "پن" داریم. تابه، پنکه دندان های بیش از حد خود را فراموش نکنید.

The next word we have is "pace." Pace means the rate at which you move. For example, if

کلمه بعدی ما "سرعت" است. سرعت به معنای سرعت حرکت شماست. به عنوان مثال، اگر

I was a runner, I would have to keep a steady pace so my movement would be timed perfectly.

من یک دونده بودم، باید سرعتم را ثابت نگه می داشتم تا حرکتم کاملاً زمان بندی شود.

So the next word we have that sounds like this is "face." Everyone has a face. Oh, I

بنابراین کلمه بعدی که به نظر می رسد "چهره" است. هر کسی چهره ای دارد. اوه، من

can draw a picture of a face. Yay. I am such a good artist. Can you tell? My beaver.

می توانم یک تصویر از یک چهره بکشم. آری من هنرمند خوبی هستم می توانی بگویی؟ بیور من

So this is a face, and this is pace. Pace, face. Let's do the next one under the P. This

پس این یک چهره است و این سرعت است. سرعت، صورت. بیایید مورد بعدی را زیر P انجام دهیم.

is the word "pat." Pat has two meanings. The first one is a person's name. It can be

این کلمه "pat" است. پات دو معنا دارد. اولین مورد نام یک شخص است. می تواند

male or female. If it's female, it's Patricia, and if it's male, it's Patrick. But we shorten

نر یا ماده باشد. اگر زن باشد پاتریشیا و اگر مرد باشد پاتریک است. اما آن را کوتاه می

it and say "pat." The second one is a verb. The verb "pat" means to touch an animal.

کنیم و می گوییم «پات». دومی فعل است. فعل «پات» به معنای دست زدن به حیوان است.

So I can pat the cat. A lot of the times we say "pet" the cat, but it also means "pat"

بنابراین من می توانم به گربه دست بزنم. خیلی وقت‌ها می‌گوییم «نوازش کردن» گربه، اما به معنای «نازت زدن

the cat, to touch it. We have another name. This is only for men, and this name is "peet."

» به گربه، دست زدن به آن است. ما اسم دیگری داریم این فقط برای مردان است و این نام "پیت" است.

So we have "pat" and "peet." And the last one in the P category is "put." Put we use

بنابراین ما "پات" و "پیت" داریم. و آخرین مورد در رده P "put" است. قرار دهید ما

in so many different ways. It's so hard for me to tell you just one example of the word

در بسیاری از راه های مختلف استفاده می کنیم. برای من خیلی سخت است که فقط یک مثال از کلمه

"put." But for example, I can give you one. I can say "put on." It means to wear. So I

"قرار دادن" را به شما بگویم. اما به عنوان مثال می توانم به شما یکی بدهم. می توانم بگویم «بپوش». به معنای پوشیدن است. پس

put on my clothes. The F words, not the bad F word, but some F words are "fat." Santa

لباسم را پوشیدم. کلمات F، نه کلمه بد F، بلکه برخی از کلمات F "چربی" هستند. بابا

Claus is very fat. Artist. Yay. Fat. Then we have "feet." Feet are always plural. Wow.

نوئل خیلی چاق است. هنرمند. آری چربی. سپس ما "پا" داریم. پاها همیشه جمع هستند. وای.

I think I should go to art school. And feet are the things at the bottom of your legs.

فکر می کنم باید به مدرسه هنر بروم. و پاها چیزهایی هستند که در پایین پاهای شما قرار دارند.

And we always have to speak about both of them are "feet." Singularly, we say "foot."

و ما همیشه باید در مورد هر دوی آنها "پا" صحبت کنیم. به طور مفرد می گوییم «پا».

So "foot" is singular. It means one. I can draw one foot, maybe. That's a very small

پس «پا» مفرد است. یعنی یکی. من می توانم یک پا را بکشم، شاید. این یک پای بسیار کوچک است

foot. It's very nice. And "feet" are always two. Oh, I can draw cartoon feet. Here we

. خیلی خوبه. و "پا" همیشه دو تا است. اوه، من می توانم پاهای کارتونی بکشم. در اینجا ما

go. So you have to remember that "feet" is plural and "foot" is singular. So feet, foot.

می رویم. پس باید به خاطر داشته باشید که «پا» جمع و «پا» مفرد است. پس پا، پا.

So let's go back where we left off. We have "pat," "fat." Then we have "peat," "feet."

پس بیایید به همان جایی که متوقف کردیم برگردیم. ما "پات"، "چاق" داریم. سپس "پیت"، "پا" داریم.

Next one we have is the word "put," "put," and the singular of "feet," "put." Put, put.

مورد بعدی که داریم کلمه « گذاشتن »، « گذاشتن » و مفرد « پا »، « گذاشتن » است. گذاشتن، گذاشتن

I hope you had a pleasurable time and were fascinated by learning the pronunciation of

امیدوارم لحظات خوشی را سپری کرده باشید و مجذوب یادگیری تلفظ

P and F. Go to www.engvid.com if you would like to comment. Bye.

P و F شده باشید، اگر مایل به اظهار نظر هستید به www.engvid.com مراجعه کنید. خدا حافظ.