Top 10 Important Phrasal Verbs for Your Daily Routine

Hello, everybody.

سلام به همه.

My name is Emma, and I am an English teacher.

اسم من اِما است و معلم زبان انگلیسی هستم.

I'm here to help you with your English.

من اینجا هستم تا با زبان انگلیسی به شما کمک کنم.

So in today's lesson, I wanted to talk about phrasal verbs.

بنابراین در درس امروز، من می خواستم در مورد افعال عبارتی صحبت کنم.

Specifically, I wanted to talk about phrasal verbs we use in our everyday lives and our

به طور خاص، من می‌خواستم در مورد افعال عبارتی که در زندگی روزمره‌مان استفاده می‌کنیم و

daily routines.

کارهای روزمره‌مان صحبت کنم.

So first, let me explain what is a phrasal verb and why are they important.

بنابراین ابتدا اجازه دهید توضیح دهم که یک فعل عبارتی چیست و چرا آنها مهم هستند.

So phrasal verbs are a type of verb.

پس افعال عبارتی نوعی فعل هستند.

They are very common in the English language, especially in conversation.

آنها در زبان انگلیسی به خصوص در مکالمه بسیار رایج هستند.

So if you want to improve your conversation and speaking skills, one way to do this is

بنابراین اگر می خواهید مهارت های مکالمه و صحبت کردن خود را بهبود ببخشید، یکی از راه های انجام این کار

to learn more phrasal verbs.

یادگیری افعال عبارتی بیشتر است.

So how is a phrasal verb different than a regular verb?

بنابراین چگونه یک فعل عبارتی با یک فعل منظم متفاوت است؟

Well, I have here some examples of phrasal verbs.

خوب، من در اینجا چند نمونه از افعال عبارتی دارم.

I have "look up", "look over", "look on", "look at".

من "نگاه کردن"، "نگاه کردن"، "نگاه کردن"، "نگاه کردن" را دارم.

So if you notice, "look" is the same in all of these phrasal verbs, but the preposition

بنابراین اگر متوجه شده باشید، "نگاه" در همه این افعال عبارتی یکسان است، اما حرف اضافه

"up", "over", "on", and "at", they're different.

"بالا"، "over"، "on" و "at"، آنها متفاوت هستند.

So a phrasal verb is a verb and a preposition together.

بنابراین یک فعل عبارتی یک فعل و یک حرف اضافه با هم است.

The preposition actually is what makes the meaning in the verb.

حرف اضافه در واقع چیزی است که معنی را در فعل می سازد.

So what do I mean by this?

پس منظور من از این چیست؟

Well, "look up", "look over", "look on", and "look at" all have different meanings

خوب، «نگاه کردن»، «نگاه کردن»، «نگاه کردن» و «نگاه کردن» همگی معانی متفاوتی دارند

because they have different prepositions.

زیرا حروف اضافه متفاوتی دارند.

So let's look at another example of some phrasal verbs.

بنابراین بیایید مثال دیگری از برخی از افعال عبارتی را بررسی کنیم.

I have here "get up", "get off", "get over", "get on", and there's many more phrasal verbs

من در اینجا "برخاستن"، "پیاده شدن"، "بیرون آمدن"، "سوار شدن" را دارم، و افعال عبارتی بسیاری

with the word "get".

با کلمه "برداشتن" وجود دارد.

So each of these have a different meaning.

بنابراین هر کدام از اینها معنای متفاوتی دارند.

They are phrasal verbs because they each have a preposition.

آنها افعال عبارتی هستند زیرا هر کدام یک حرف اضافه دارند.

The preposition changes the meaning of the verb "get".

حرف اضافه معنای فعل «دریافت» را تغییر می دهد.

So "get up" means something completely different than "get off", "get over", and "get on".

بنابراین "برخاستن" به معنای چیزی کاملا متفاوت از "پیاده شدن"، "بیرون آمدن" و "سوار شدن" است.

So in today's lesson, we are going to cover 10 of the most common phrasal verbs we use

بنابراین در درس امروز، ما قصد داریم 10 مورد از رایج ترین افعال عبارتی را که

in daily conversation and talking about our daily routines.

در مکالمه روزانه و صحبت کردن در مورد کارهای روزمره خود استفاده می کنیم، بررسی کنیم.

So the first phrasal verb I'm going to teach you today is one of my favourites, and that

بنابراین اولین فعل عبارتی که امروز به شما آموزش خواهم داد یکی از موارد مورد علاقه من است و

is because it is my favourite thing to do in the world.

دلیل آن این است که این کار مورد علاقه من در جهان است.

What am I talking about?

من در مورد چه چیزی صحبت می کنم؟

Sleep in.

بخواب.

So I love to sleep, and I love to sleep as late as possible on the weekend.

بنابراین من عاشق خوابیدن هستم و دوست دارم تا آخر هفته تا حد امکان دیر بخوابم.

So that's what I mean by "sleep in".

بنابراین منظور من از "در خواب" همین است.

On the weekend, I sleep in until - well, for me, maybe not 11am, but 10am.

در آخر هفته، من می خوابم تا - خوب، برای من، شاید نه 11 صبح، بلکه 10 صبح.

On the weekend, I sleep in until 10am.

آخر هفته ها تا ساعت 10 صبح می خوابم.

What does this mean?

این یعنی چی؟

Well, usually I wake up very early.

خب، معمولا خیلی زود بیدار می شوم.

Usually I wake up at 6am, but on the weekend, I sleep longer than usual.

معمولاً ساعت 6 صبح از خواب بیدار می شوم، اما در آخر هفته، بیشتر از حد معمول می خوابم.

I stay in my bed longer than usual.

بیشتر از همیشه در تختم می مانم.

So that's what I mean by "sleep in".

بنابراین منظور من از "در خواب" همین است.

It's when you stay in your bed later than usual.

زمانی است که دیرتر از همیشه در رختخواب خود می مانید.

So you'll notice the preposition here is "in".

بنابراین متوجه خواهید شد که حرف اضافه در اینجا "in" است.

The verb is "sleep".

فعل "خواب" است.

Together, "sleep in" makes a phrasal verb.

با هم، "sleep in" یک فعل عبارتی می سازد.

And here I have the definition again.

و اینجا دوباره تعریف را دارم.

It means to stay in bed, asleep, longer than usual.

یعنی بیشتر از حد معمول در رختخواب بمانید، بخوابید.

Do you like to sleep in?

دوست داری تو بخوابی؟

Maybe you can write about that in the comments below.

شاید بتوانید در مورد آن در نظرات زیر بنویسید.

The next phrasal verb I have here is "get up".

فعل عبارت بعدی که در اینجا دارم "برخاستن" است.

So "get up" is usually the next thing we do in the morning.

بنابراین «بیدار شدن» معمولاً کار بعدی است که صبح انجام می دهیم.

When we get up, it means we leave our bed.

وقتی بلند می شویم، یعنی از رختخوابمان بیرون می رویم.

I don't know about you, I usually get up at 6am, and that's because I have a dog who wakes

شما را نمی دانم، من معمولا ساعت 6 صبح بیدار می شوم و دلیلش این است که سگی دارم که

me up.

مرا بیدار می کند.

So I get up at 6am, maybe some people get up at 7am.

بنابراین من ساعت 6 صبح بیدار می شوم، شاید برخی افراد ساعت 7 صبح بیدار شوند.

But this is, again, a really important phrasal verb to learn, because every day we talk about

اما این یک فعل عبارتی واقعاً مهم برای یادگیری است، زیرا هر روز در مورد

what time did we get up?

ساعتی که از خواب بیدار شدیم صحبت می کنیم؟

I got up at 6am today, yesterday I got up at 8am, so it's a very important phrasal verb.

امروز ساعت 6 صبح بیدار شدم، دیروز ساعت 8 صبح بیدار شدم، بنابراین این یک فعل عبارتی بسیار مهم است.

The next phrasal verb is one that maybe many of you don't know, and that is the phrasal

فعل بعدی عبارتی است که شاید بسیاری از شما آن را ندانید و آن

verb "head out".

فعل عبارتی «سر به بیرون» است.

So when you see the word "head", you probably think of this thing.

بنابراین وقتی کلمه "سر" را می بینید، احتمالاً به این چیز فکر می کنید.

That's your head, but "head" can also be a verb.

این سر شماست، اما "سر" می تواند یک فعل نیز باشد.

The verb "head" has different meanings.

فعل «سر» معانی مختلفی دارد.

In this case, the verb "head" plus "out" means to leave the house.

در این صورت فعل «سر» به اضافه « بیرون» به معنای خروج از خانه است.

So for many people who have work, they head out in the morning.

بنابراین برای بسیاری از افرادی که کار دارند، صبح ها بیرون می روند. ساعت

I head out at 8am, that's the time I leave my house.

8 صبح بیرون می روم، همان زمانی است که خانه ام را ترک می کنم.

So "head out" has a similar meaning to "leave".

بنابراین «سر بیرون» معنایی مشابه «ترک» دارد.

And again, in this case, what is the preposition?

و باز در این صورت حرف اضافه چیست؟

Our preposition is "out".

حرف اضافه ما "خارج" است.

What is the verb?

فعل چیست؟

"Head".

"سر".

So together, "head" and "out" equals a phrasal verb.

بنابراین، "سر" و "خارج" با هم برابر یک فعل عبارتی است.

So I head out at 8am.

بنابراین من ساعت 8 صبح بیرون می روم. صبح

What time do you head out at in the morning?

چه ساعتی میری بیرون؟

All right, now let's look at some other phrasal verbs we use when we talk about our everyday

بسیار خوب، حالا بیایید به برخی از افعال عبارتی دیگر که هنگام صحبت در مورد کارهای روزمره خود استفاده می کنیم نگاهی بیندازیم

routines.

.

This next phrasal verb I use a lot because it has to do with lunch.

این فعل عبارت بعدی من زیاد استفاده می کنم چون به ناهار مربوط می شود.

So every day, at lunch, I take my lunch out of the refrigerator, I go to the microwave,

بنابراین هر روز، هنگام ناهار، ناهار را از یخچال بیرون می‌آورم، به مایکروفر می‌روم

and I heat up my lunch.

و ناهار را گرم می‌کنم.

So what does this mean?

خوب این به چه معنا است؟

"Heat up" has the word "heat" in it.

"حرارت بالا" کلمه "حرارت" را در خود دارد.

"Heat" is a verb, and it means to make something hot.

«حرارت» فعل است و به معنای داغ کردن چیزی است.

There's different ways to make food hot.

روش های مختلفی برای گرم کردن غذا وجود دارد.

For example, you might use an oven or a microwave.

به عنوان مثال، ممکن است از فر یا مایکروویو استفاده کنید.

But "heat up" means that you are making food hot, and usually that food is leftovers.

اما "گرم کردن" به این معنی است که شما غذا را گرم می کنید و معمولا آن غذا باقی مانده است.

Leftovers is food that you have already cooked and put in the fridge.

باقیمانده غذایی است که از قبل پخته و در یخچال گذاشته اید.

Now you are taking that food out of the fridge and making it hot again.

حالا آن غذا را از یخچال بیرون می آورید و دوباره داغ می کنید.

So if you think about this, you make your lunch maybe the night before work, then you

بنابراین اگر به این فکر کنید، ناهار خود را شاید شب قبل از کار درست کنید، سپس به سر

go to work, you put your lunch in the refrigerator, when you take out your lunch and you put it

کار بروید، ناهار خود را در یخچال بگذارید، وقتی ناهار خود را بیرون می آورید و

in the microwave, we call that "heating up" our food.

در مایکروویو می گذارید، به آن می گوییم "گرم کردن". بالا" غذای ما

So I heat up my lunch in a microwave.

بنابراین ناهار را در مایکروویو گرم می کنم.

I might say to my friends at work, "Oh, you know, I'll meet you for lunch soon.

ممکن است به دوستانم در محل کارم بگویم: "اوه، می دانید، به زودی برای ناهار با شما ملاقات خواهم کرد.

I need to heat up my lunch."

باید ناهارم را گرم کنم."

So this means I need to make my lunch warm or hot by using a microwave or an oven.

بنابراین این بدان معناست که من باید ناهار خود را با استفاده از مایکروویو یا اجاق گرم یا گرم درست کنم.

Okay, the next phrasal verb is a very important one.

خوب، فعل عبارتی بعدی بسیار مهم است.

I've talked to many learners about exercise, and I know many of you like to exercise, which

من با بسیاری از زبان آموزان در مورد ورزش صحبت کرده ام و می دانم که بسیاری از شما دوست دارید ورزش کنید، که

is great.

عالی است.

There is a great phrasal verb we can use that has the same meaning as "exercise", and that

یک فعل عبارتی عالی وجود دارد که می توانیم از آن استفاده کنیم که همان معنای "ورزش" است و آن

is the phrasal verb "work out".

فعل عبارتی "کار کردن" است.

So "work out", in this case, "work" is the verb, "out" is a preposition, together they

پس «کار کردن»، در این صورت «کار» فعل است، «بیرون» حرف اضافه است، با هم

make a phrasal verb.

یک فعل عبارتی می سازند.

So "work out" means exercise.

بنابراین «ورزش کردن» به معنای ورزش است.

I work out every day.

من هر روز ورزش می کنم.

And "work out" can be different types of exercise.

و "ورزش کردن" می تواند انواع مختلفی از ورزش باشد.

It might be lifting weights, it might be running or jogging.

ممکن است وزنه برداری، دویدن یا دویدن باشد.

So there are different ways to work out.

بنابراین راه های مختلفی برای تمرین وجود دارد.

Now, this next word actually has to do with working out as well, and that is the word

حال، این کلمه بعدی در واقع به ورزش کردن نیز مربوط می شود، و آن کلمه

"warm up".

"گرم کردن" است.

So "warm" can be - it's a verb, "up" is a preposition, together these make a phrasal

بنابراین "گرم" می تواند باشد - این یک فعل است، "بالا" یک حرف اضافه است، اینها با هم یک

verb, "warm up".

فعل عبارتی "گرم کردن" می سازند.

So what is the meaning of the phrasal verb "warm up"?

بنابراین منظور از فعل عبارتی "گرم کردن" چیست؟

Well, it means preparing for an activity.

خوب، یعنی آماده شدن برای یک فعالیت.

So for example, before I work out or before I run, I might walk.

به عنوان مثال، قبل از ورزش یا قبل از دویدن، ممکن است راه بروم.

This is preparing me for running.

این مرا برای دویدن آماده می کند.

So that is an example of warming up.

پس این نمونه ای از گرم کردن است.

Sometimes before I work out, I stretch my arms, I might do some jumping jacks.

گاهی اوقات قبل از تمرین، دست هایم را دراز می کنم، ممکن است چند جک پرش انجام دهم.

So it's light activity or light exercise to prepare for working out.

بنابراین این یک فعالیت سبک یا ورزش سبک برای آماده شدن برای تمرین است.

We also use this maybe in a classroom.

ما همچنین از این شاید در کلاس درس استفاده می کنیم.

Your teacher might give you some exercises or activities to do to wake up your brain.

معلم شما ممکن است تمرینات یا فعالیت هایی را به شما بدهد تا مغزتان را بیدار کنید.

So your teacher might give you something to warm - to help you warm up.

بنابراین ممکن است معلمتان چیزی برای گرم کردن به شما بدهد - تا به شما کمک کند گرم شوید.

So it's a light or an easy version of an activity that you do to prepare yourself.

بنابراین این یک نسخه سبک یا آسان از یک فعالیت است که برای آماده شدن خود انجام می دهید.

So we've now covered six different phrasal verbs.

بنابراین ما اکنون شش فعل عبارتی مختلف را پوشش داده ایم.

We're going to cover four more that are very important to your everyday routine.

ما چهار مورد دیگر را که برای کارهای روزمره شما بسیار مهم هستند، پوشش خواهیم داد.

So this next phrasal verb I use a lot, and that is "meet up with somebody".

بنابراین این فعل عبارتی بعدی که من زیاد استفاده می کنم، و آن "با کسی ملاقات کنم" است.

So we have here the verb "meet", we have a preposition "up", together they make a phrasal

بنابراین ما در اینجا فعل "ملاقات" را داریم، یک حرف اضافه "بالا" داریم، آنها با هم یک فعل عبارتی می سازند

verb.

.

The meaning of the phrasal verb "meet up" is essentially it's the same like "meet",

معنای فعل عبارتی "Meet up" اساساً مانند "Meet" است،

but we use it more informally.

اما ما به طور غیر رسمی از آن استفاده می کنیم.

So this is the type of verb we will use when we talk about seeing our friends or seeing

بنابراین این نوع فعل است که ما در مورد دیدن دوستان خود یا دیدن

people socially.

افراد اجتماعی صحبت می کنیم.

It's a very social verb.

این یک فعل بسیار اجتماعی است.

We use it when we're talking about seeing people in a social context.

هنگامی که در مورد دیدن افراد در یک زمینه اجتماعی صحبت می کنیم از آن استفاده می کنیم.

So "I meet up with my friends at a cafe."

بنابراین "من با دوستانم در یک کافه ملاقات می کنم."

One way to remember this verb is if you think about the TV show Friends, the six friends

یکی از راه‌های به خاطر سپردن این فعل این است که اگر به برنامه تلویزیونی Friends فکر کنید، شش دوست

- Rachel, Ross, Monica, Chandler, Joey, and Phoebe - every day, I think, they would meet

- ریچل، راس، مونیکا، چندلر، جوی و فیبی - هر روز فکر می‌کنم

up at a coffee shop.

در یک کافی‌شاپ همدیگر را ملاقات می‌کنند.

So if you can think about what those friends did every day, you can remember this verb.

بنابراین اگر بتوانید به کارهایی که آن دوستان هر روز انجام می دادند فکر کنید، می توانید این فعل را به خاطر بسپارید.

They meet up at a coffee shop.

آنها در یک کافی شاپ ملاقات می کنند.

The next phrasal verb is an important one as well, "go out".

فعل عبارت بعدی نیز یک فعل مهم است، "برو بیرون".

So you probably know the verb "go".

پس احتمالاً فعل «رفتن» را می شناسید.

"Go" is a very important verb in English, it's usually one of the first verbs people

"Go" یک فعل بسیار مهم در زبان انگلیسی است، معمولاً یکی از اولین افعالی است که مردم

learn.

یاد می گیرند.

"Go out" has a bit of a different meaning, because remember, when we take a verb and

"برو بیرون" کمی معنای متفاوتی دارد، زیرا به یاد داشته باشید، وقتی یک فعل می گیریم و

we add a preposition, we create a new phrasal verb.

یک حرف اضافه اضافه می کنیم، یک فعل عبارتی جدید ایجاد می کنیم.

So what does "go out" mean?

پس «بیرون رفتن» یعنی چه؟

Well, it means to leave the house, specifically.

خوب، به طور خاص به معنای ترک خانه است .

So "I go out at 8.30pm."

بنابراین "ساعت 8.30 شب بیرون می روم."

This means I leave my house at 8.30pm.

یعنی ساعت 8.30 شب از خانه خارج می شوم.

You know, sometimes we talk about teenagers.

می دانید، گاهی اوقات در مورد نوجوانان صحبت می کنیم.

What time are you going out at?

ساعت چند میری بیرون؟

If you have - if you know a teenager, teenagers love going out.

اگر دارید - اگر نوجوانی را می شناسید، نوجوانان عاشق بیرون رفتن هستند.

This means they love leaving the house to see their friends.

این بدان معنی است که آنها دوست دارند خانه را برای دیدن دوستان خود ترک کنند.

The next phrasal verb is sort of along the same lines.

فعل عبارتی بعدی به نوعی در امتداد همان خطوط است.

"Go out" means to leave the house, "get in" means to return to your home.

«بیرون رفتن» به معنای بیرون رفتن از خانه، «دخل» به معنای بازگشت به خانه است.

So this one is to leave, whereas "get in" is to return home.

بنابراین این یکی رفتن است، در حالی که «وارد شدن» بازگشت به خانه است.

So "I get in at 10pm."

بنابراین "ساعت 10 شب وارد می شوم."

You might talk about this in the past.

ممکن است در گذشته در مورد این موضوع صحبت کنید.

Last night I went to a party, I got in at about midnight.

دیشب به یک مهمانی رفتم، حدود نیمه شب وارد شدم.

So this means return home.

بنابراین این به معنای بازگشت به خانه است.

And again, we have that word "get", which is, you know, the verb.

و باز هم کلمه "get" را داریم که می دانید فعل است.

We have "in", which is the preposition.

«در» داریم که حرف اضافه است.

Together, what do we call them?

با هم، آنها را چه می نامیم؟

We call "get in" a phrasal verb.

ما «در» را یک فعل عبارتی می نامیم.

Okay, so now we are going to look at the very last phrasal verb of our daily routines that

خوب، پس اکنون می خواهیم آخرین فعل عبارتی از برنامه های روزمره خود را که

we will talk about today.

امروز در مورد آن صحبت خواهیم کرد، بررسی کنیم.

So this next phrasal verb is my mom's favourite phrasal verb, and that is the phrasal verb

بنابراین این فعل عبارتی بعدی، فعل عبارتی مورد علاقه مادرم است ، و آن فعل عبارتی

"tidy up".

"مرتب کردن" است.

So what does it mean to tidy up?

پس مرتب کردن یعنی چی؟

Well, it means to organize your things and to put things in the proper place.

خوب، به این معنی است که وسایل خود را مرتب کنید و چیزها را در جای مناسب قرار دهید.

So if you are a messy person, maybe you have an apartment and it's a little messy, and

بنابراین اگر شما یک فرد نامرتب هستید، شاید یک آپارتمان دارید و کمی به هم ریخته است، و

you have people coming to visit, you probably want to tidy up your apartment.

افرادی دارید که برای بازدید به آنجا می آیند، احتمالاً می خواهید آپارتمان خود را مرتب کنید.

So it's another way to say "clean", but we're talking more about organizing and putting,

بنابراین این روش دیگری برای گفتن "تمیز" است، اما ما بیشتر در مورد سازماندهی و قرار دادن

you know, your clothes into the closet.

لباس های خود در کمد صحبت می کنیم.

Maybe if you have books on the table, you pick them up and put them on the bookcase.

شاید اگر کتابی روی میز دارید، آنها را بردارید و روی قفسه کتاب بگذارید.

So when you tidy up, you put things into the right place where they're supposed to go.

بنابراین وقتی وسایل را مرتب می کنید، چیزها را در جای مناسبی که قرار است بروند قرار می دهید.

So here's a simple example.

بنابراین در اینجا یک مثال ساده است.

I tidy up my apartment, especially before people come over.

من آپارتمانم را مرتب می کنم، به خصوص قبل از آمدن مردم.

So we have covered 10 important phrasal verbs we use in everyday conversation.

بنابراین ما 10 فعل مهم عبارتی را که در مکالمه روزمره استفاده می کنیم، پوشش داده ایم.

So I wanted to thank you for watching, and I also would like to invite you to take our

بنابراین می‌خواستم از تماشای شما تشکر کنم، و همچنین می‌خواهم از شما دعوت کنم که در مسابقه ما شرکت کنید

quiz so you can get more practice on these verbs.

تا بتوانید بیشتر روی این افعال تمرین کنید.

You can take our quiz at www.engvid.com.

می توانید در آزمون ما در www.engvid.com شرکت کنید.

You can also subscribe to my YouTube channel.

همچنین می توانید در کانال یوتیوب من مشترک شوید.

There you will find a lot more resources and videos on all sorts of topics related to learning

در آنجا منابع و ویدیوهای بسیار بیشتری در مورد انواع موضوعات مرتبط با یادگیری

languages and learning English.

زبان و یادگیری زبان انگلیسی خواهید یافت.

You can also check out my website at www.teacheremma.com.

همچنین می توانید از وب سایت من در www.teacheremma.com دیدن کنید.

There you can find some free resources on a variety of different English topics.

در آنجا می توانید منابع رایگانی در مورد موضوعات مختلف انگلیسی پیدا کنید.

So thank you so much for watching, and until next time, take care.

پس از تماشای شما بسیار سپاسگزارم و تا دفعه بعد مراقب باشید.