English Vocabulary - Assure, Ensure, Insure

Hi. My name is Emma, and today, we are going to be looking at three words. Some of these

سلام. اسم من اِما است و امروز سه کلمه را بررسی می کنیم. برخی از این

words may be new for you. "Usher", "insure", and "insure". So these three words, they look

کلمات ممکن است برای شما جدید باشد. "اشر"، "بیمه" و "بیمه". بنابراین این سه کلمه،

very similar, but they have different meanings. Okay? So this lesson is first of all going

بسیار شبیه به هم هستند، اما معانی متفاوتی دارند. باشه؟ بنابراین این درس اول از همه

to explain what these three words mean. So this is partially a vocabulary lesson, and

توضیح می دهد که این سه کلمه به چه معنا هستند. بنابراین این تا حدی یک درس واژگان است، و

how not to confuse them. This is actually a common mistake native speakers make. They

چگونه آنها را اشتباه نگیریم. این در واقع یک اشتباه رایج است که افراد بومی مرتکب می شوند.

confuse these three words all the time. So let's get started with the word "assure".

مدام این سه کلمه را با هم اشتباه می گیرند. پس بیایید با کلمه «اطمینان» شروع کنیم.

So "assure" is an important word, because it means to help someone get over anxiety

بنابراین "اطمینان" کلمه مهمی است، زیرا به معنای کمک به کسی است که بر اضطراب

or fear. You really want to assure someone when they're feeling really terrified, anxious.

یا ترس غلبه کند. شما واقعاً می خواهید زمانی که به کسی احساس ترس و اضطراب می کند، اطمینان دهید.

Maybe you have a friend who's about to do an exam. You want to assure her she will do

شاید دوستی دارید که در آستانه امتحان است. شما می خواهید به او اطمینان دهید که او خوب عمل خواهد کرد

well. Okay? So here we have an example of a doctor, something a doctor might say to

. باشه؟ بنابراین در اینجا ما نمونه ای از یک پزشک را داریم، چیزی که ممکن است یک پزشک به

you. "I assure you, you will feel no pain." So hopefully your doctor tells you that. It

شما بگوید. "من به شما اطمینان می دهم که هیچ دردی احساس نخواهید کرد." بنابراین امیدوارم که پزشک شما این را به شما بگوید. این

means they're trying to help you get over your anxiety. Maybe you're afraid of needles.

بدان معنی است که آنها سعی می کنند به شما کمک کنند تا بر اضطراب خود غلبه کنید. شاید شما از سوزن می ترسید.

The doctor might say, "I assure you, you'll feel no pain, no discomfort." That's what

دکتر ممکن است بگوید، "به شما اطمینان می دهم ، هیچ درد و ناراحتی احساس نخواهید کرد." این چیزی است که

you want to hear.

شما می خواهید بشنوید.

Okay, so again, "assure" is to help someone get over anxiety or fear. We use "assure"

بسیار خوب، پس دوباره، "اطمینان" برای کمک به کسی است که بر اضطراب یا ترس غلبه کند. ما از "اطمینان" به

specifically with people or with animals. Okay? So you assure someone, or you assure

طور خاص برای افراد یا حیوانات استفاده می کنیم. باشه؟ بنابراین شما به کسی اطمینان می دهید یا

an animal. You don't assure a table, you don't assure an object, because you can only help

به حیوانی اطمینان می دهید. شما به یک میز اطمینان نمی دهید، به یک شی اطمینان نمی دهید، زیرا فقط می توانید به

someone get over anxiety or fear. So this is how you remember. The "a" here stands for

کسی کمک کنید تا بر اضطراب یا ترس غلبه کند. پس اینجوری یادت میاد "a" در اینجا به معنای

something that's alive. You assure something that's alive.

چیزی است که زنده است. شما به چیزی اطمینان می دهید که زنده است.

Okay, now similar to "assure" is the word "reassure". So we have the keyword "assure"

بسیار خوب، در حال حاضر شبیه به "اطمینان دادن" کلمه "اطمینان دادن" است. بنابراین ما در اینجا کلمه کلیدی "اطمینان" را

here. We have the prefix "re", which means "again". And so you can kind of take a guess

داریم. ما پیشوند "re" داریم که به معنای "دوباره" است. و بنابراین می توانید حدس بزنید

what this word means. "Reassure" means to help someone get over anxiety by assuring

که این کلمه چه معنایی دارد. "اطمینان دادن" به معنای کمک به کسی است که با چندین بار اطمینان دادن به او بر اضطراب غلبه

them multiple times. So for example, have you ever had somebody who you told them, "Things

کند. به عنوان مثال، آیا تا به حال کسی را داشته اید که به او بگویید: "به قولم همه چیز

will be fine, I promise." And they didn't believe you, so then you had to say again,

خوب خواهد شد." و آنها شما را باور نکردند، پس مجبور شدید دوباره بگویید:

"I promise you. Don't worry, things will be fine. Things will be fine." You are reassuring

"به شما قول می دهم. نگران نباشید، همه چیز خوب خواهد شد . همه چیز خوب خواهد شد." شما به آنها اطمینان

them because you've had to assure them again, and again, and again. Okay?

می دهید زیرا مجبور شده اید بارها و بارها و بارها به آنها اطمینان دهید. باشه؟

So now let's look at "insure". So notice the difference in pronunciation. "Ah-sure" with

خب حالا بیایید به «بیمه» نگاه کنیم. پس به تفاوت تلفظ توجه کنید. «آه مطمئن»

an "ah" sound, and "in-sure" with an "in" sound. So "insure" is to make a promise or

با صدای «آه» و «مطمئن» با صدای «در» . پس «بیمه» دادن قول

a guarantee. Now again, both of these are verbs, but to make a promise or a guarantee.

یا ضمان است. حالا باز هر دوی اینها فعل هستند اما قول دادن یا ضمان.

So for example, "He insured there would be enough food by ordering extra." Okay? So he's

به عنوان مثال، "او با سفارش غذای اضافی بیمه کرد که غذای کافی وجود دارد." باشه؟ بنابراین او

guaranteeing there's going to be enough food for everyone at the party. How is he insuring

تضمین می کند که غذای کافی برای همه در مهمانی وجود دارد. این را چگونه بیمه می

this? By ordering extra. How are you going to insure somebody does well on their exam?

کند؟ با سفارش اضافی چگونه می خواهید مطمئن شوید که یک نفر در امتحان خود خوب عمل می کند؟

Well, you can insure even yourself that you do well on your exam by studying hard. Okay?

خوب، شما می توانید حتی خودتان را مطمئن کنید که امتحان خود را با مطالعه سخت انجام داده اید. باشه؟

You're guaranteeing you will do well by studying hard. Okay?

شما تضمین می‌کنید که با مطالعه سخت، عملکرد خوبی خواهید داشت. باشه؟

So now let's look at "insure". Finally, we have "insure". So it's pronounced the same

خب حالا بیایید به «بیمه» نگاه کنیم. بالاخره «بیمه» داریم. بنابراین به

way as "insure". The difference is in the meaning and the spelling. Okay? So here we

همان صورت "بیمه" تلفظ می شود. تفاوت در معنا و املا است. باشه؟ بنابراین در اینجا

have "in". So what does "insure" mean? Well, it has to do with insurance. When you get

ما "در" داریم. پس "بیمه" به چه معناست؟ خب به بیمه ربط داره وقتی چیزی را

insurance on something. So for those of you who don't know what insurance is, it's where,

بیمه می کنید. پس برای کسانی از شما که نمیدانید بیمه چیست، اینجاست که

for example, I have a car, I need to pay money every month in order... In the event that

مثلاً من ماشین دارم، باید هر ماه پول بدهم تا... در صورتی که

maybe I have a car accident, a company will cover the cost. So this is insurance. You

ممکن است تصادف رانندگی داشته باشم، یک شرکت هزینه را پوشش خواهد داد. پس این بیمه است.

pay money to a company just in case you have an accident, and then the company will cover

شما فقط در صورت بروز حادثه به یک شرکت پول می پردازید و سپس شرکت

the cost. So we have different types of insurance. We have house insurance, car insurance, life

هزینه را تقبل می کند. بنابراین ما انواع مختلفی از بیمه را داریم. بیمه خانه، بیمه ماشین،

insurance. We use "insure" in this sense. So for example, my car is insured for a million

بیمه عمر داریم. ما از "بیمه" در این معنا استفاده می کنیم. مثلا ماشین من یک میلیون دلار بیمه شده است

dollars. What does this mean? If I get into a car accident, my insurance company will

. این یعنی چی؟ اگر تصادف کنم، بیمه من

pay up to one million dollars. So say, for instance, if it's a really bad accident, a

تا یک میلیون دلار می پردازد. به عنوان مثال، اگر یک تصادف واقعاً بد باشد، یک

whole bunch of cars are destroyed and damaged. Hopefully, that wouldn't happen. I'm a good

دسته کامل از اتومبیل ها نابود و آسیب می بینند. امیدواریم که این اتفاق نیفتد. من راننده خوبی

driver. But if that did happen, the insurance company would cover the cost up to a million

هستم اما اگر این اتفاق می افتاد، شرکت بیمه تا سقف یک میلیون دلار هزینه را پوشش می داد

dollars. Okay? So this is how we use "insure". Again, it's also a verb just like "assure"

. باشه؟ بنابراین ما از "بیمه" استفاده می کنیم. باز هم، آن نیز یک فعل است درست مانند "اطمینان دادن"

and "insure". So let's do some practice questions to gather it out.

و "بیمه کردن". پس بیایید چند سوال تمرینی برای جمع آوری آن انجام دهیم.

Okay? First one, "My sister is worried. I've _____ her. She will be fine." So take a moment

باشه؟ اولی، "خواهرم نگران است. من او را _____ کرده ام. او خوب می شود." پس چند لحظه

to think about this. Do you think it's "assure", "insure", or "insure"? Okay? If you said the

به این موضوع فکر کنید. به نظر شما «اطمینان»، «بیمه کردن» یا «بیمه کردن» است؟ باشه؟ اگر

verb "assured", "I've assured her she will be fine", you're correct. What was the clue

فعل "مطمئن" را گفتید، "من به او اطمینان دادم که خوب خواهد شد"، درست می گویید. سرنخ اینجا چه بود

here? Well, we have the word "worried". So, "I know my sister is anxious and I'm telling

؟ خب ما کلمه "نگران" را داریم. بنابراین، "می دانم که خواهرم مضطرب است و به او می گویم

her things will be okay, things will be fine." So we know it's "assure". Okay?

همه چیز درست می شود، همه چیز خوب می شود ." بنابراین می دانیم که "اطمینان" است. باشه؟

Example number two, "You must _____ your presentation is less than five minutes." "You must _____

مثال شماره دو، "شما باید _____ ارائه شما کمتر از پنج دقیقه باشد." "شما باید _____

your presentation is less than five minutes." So take a second. Do you think this has to

ارائه شما کمتر از پنج دقیقه باشد." پس یک ثانیه وقت بگذارید. به نظر شما این

do with fear? Do you think it has to do with insurance? Or do you think it has to do with

ربطی به ترس دارد؟ به نظر شما ربطی به بیمه داره؟ یا به نظر شما ربطی

a promise or a guarantee? Well, if you said "insure" with an "e", you're correct. So in

به قول داره یا ضمانت؟ خوب، اگر گفتید "بیمه" را با "e"، حق با شماست. بنابراین در

this sentence, somebody is saying, "You must ensure your presentation is less than five

این جمله، شخصی می‌گوید، "شما باید مطمئن شوید که ارائه شما کمتر از پنج

minutes." So you must guarantee, you must promise that your presentation is not going

دقیقه است." بنابراین باید تضمین کنید، باید قول دهید که ارائه شما

to be too long. Okay?

خیلی طولانی نخواهد بود. باشه؟

So for more examples, for more practice, I hope you visit us at our website, www.engvid.com.

بنابراین برای مثال های بیشتر، برای تمرین بیشتر، امیدوارم از وب سایت ما www.engvid.com دیدن کنید.

We have a quiz there, so you can practice "assure", "insure", and "ensure". I assure

ما یک مسابقه در آنجا داریم، بنابراین می توانید "اطمینان"، "بیمه کردن" و "اطمینان از" را تمرین کنید. من به

you the quiz will be fun to do, and it will be good for you guys to do. I assure you of

شما اطمینان می دهم که مسابقه سرگرم کننده خواهد بود و انجام آن برای شما خوب خواهد بود. من به شما این اطمینان را می

that. It will ensure that you do well in English for these three words. I can't think of an

دهم. این تضمین می کند که شما در انگلیسی این سه کلمه را به خوبی انجام می دهید . من نمی توانم

example to use for "ensure" for this specific example, but come to our quiz. All right?

مثالی برای "اطمینان از" استفاده از این مثال خاص بیابم، اما به مسابقه ما بیایید. خیلی خوب؟

So until next time, take care.

پس تا دفعه بعد مراقب باشید.