5 Phrasal Verbs with HOLD - hold on, hold against, hold in...

Hey, guys. I'm Alex. Thanks for clicking and welcome to this lesson on five "hold" phrasal

سلام بچه ها. من الکس هستم با تشکر از کلیک کردن و خوش آمدید به این درس در مورد پنج فعل عبارتی "نگهدار"

verbs. This is actually a user-requested lesson. And just a reminder: if you ever want to suggest

. این در واقع یک درس درخواستی کاربر است. و فقط یک یادآوری: اگر می خواهید

a lesson for myself or any other engVid teacher, feel free to do so on the comment section

درسی را برای خودم یا هر معلم engVid دیگری پیشنهاد دهید، این کار را در بخش نظرات

below or look me up on Facebook. You can just look up "Alex engVid."

زیر انجام دهید یا در فیس بوک به من سر بزنید. شما فقط می توانید "Alex engVid" را جستجو کنید.

Now, today, we're going to look at five phrasal verbs, as I mentioned, that use the verb "hold".

اکنون، امروز ، همانطور که اشاره کردم، پنج فعل عبارتی را بررسی می کنیم که از فعل "hold" استفاده می کنند.

First one is: "hold on". So let's look at the sentence:

اولین مورد این است: "دست نگه دارید". پس بیایید به این جمله نگاه کنیم:

"Could you hold on for a minute?" Hmm, often this phrasal verb is used in this

«می‌توانی یک دقیقه صبر کنی؟» هوم، اغلب این فعل عبارتی در این

type of question form, it's also used as an imperative. If I just say: "Whoa, whoa, hold

نوع سؤال استفاده می شود، همچنین به عنوان یک امر ضروری استفاده می شود. اگر فقط بگویم: "اووو، اوو، دست نگه دار

on". So, "hold on" basically means: wait or stop. Okay? So, generally, it means to wait.

". بنابراین، «حفظ» در اصل به معنای: صبر یا توقف است. باشه؟ بنابراین، به طور کلی، به معنای صبر کردن است.

"Could you hold on for a minute? Could you slow down, or wait, or stop what you're doing?"

"آیا می توانید یک دقیقه نگه دارید؟ آیا می توانید سرعت خود را کم کنید یا صبر کنید یا کاری را که انجام می دهید متوقف کنید؟"

Okay? So, often used in imperative or in a request form.

باشه؟ بنابراین، اغلب به صورت امری یا در فرم درخواست استفاده می شود.

Next, we have to hold onto something or hold onto someone. So if I put "st", it's something;

بعد، باید چیزی را نگه داریم یا کسی را نگه داریم. بنابراین اگر "st" را بگذارم، چیزی است.

"so" is someone. "You shouldn't hold onto anger."

"پس" کسی است. "شما نباید خشم را نگه دارید."

What do you think this means? You think of the verb "hold" and very literally, you hold

فکر می کنی این چه معنایی دارد؟ شما به فعل "نگه دارید" فکر می کنید و به معنای واقعی کلمه، چیزی را نگه می

onto something, it means you don't let it go. Okay? So to not let something go. So you

دارید، یعنی آن را رها نمی کنید. باشه؟ بنابراین برای اینکه چیزی را رها نکنیم. بنابراین

can hold onto a person's hand or you can hold onto the railing as you're walking up the

می‌توانید دست یک نفر را بگیرید یا می‌توانید وقتی از پله‌ها در جایی بالا می‌روید، نرده را بگیرید

stairs somewhere. Okay? So a very literal meaning in this one.

. باشه؟ بنابراین یک معنی بسیار تحت اللفظی در این یکی.

Next, we have: "to hold something against someone". So we have the sentence:

بعد داریم: «چیزی را در مقابل کسی نگه داشتن». بنابراین ما این جمله را داریم:

"You're ambitious, but I don't hold it against you."

"شما جاه طلب هستید، اما من آن را مخالف شما نمی دانم."

Now, to hold something against someone means that you basically resent someone or you don't

در حال حاضر، نگه داشتن چیزی علیه کسی به این معنی است که شما اساساً از کسی رنجیده اید یا

like someone because of something about their character or something they have done, so

کسی را به دلیل چیزی در مورد شخصیت یا کاری که انجام داده است

you feel badly towards someone because of something they did. So basically, to resent

دوست ندارید، بنابراین نسبت به کسی به دلیل کاری که انجام داده است احساس بدی دارید. بنابراین اساساً دلخوری از

someone for something, for something they did or something about them. So in this situation,

کسی به خاطر کاری، کاری که انجام داده یا کاری در مورد او. بنابراین در این شرایط،

I'm saying: "You're ambitious", now maybe some people think, you know, ambition can

من می گویم: "شما جاه طلب هستید"، حالا شاید برخی فکر کنند، می دانید، جاه طلبی می

be a positive thing. It can also be a negative thing if you're too ambitious and you want

تواند یک چیز مثبت باشد. همچنین اگر بیش از حد جاه طلب هستید و برای خود چیزهای زیادی می خواهید، می تواند یک چیز منفی باشد

too much for yourself. So if I say: "Well, you're ambitious, you know, but I don't hold

. بنابراین اگر بگویم: "خوب، تو جاه طلبی، می دانی، اما من

it against you, I don't hate you for it. I don't resent you for being ambitious". Okay?

آن را بر علیه تو نمی گیرم، به خاطر آن از تو متنفر نیستم. به خاطر جاه طلبی از تو کینه ای ندارم". باشه؟

Next: "to hold something in". The sentence says:

بعدی: "چیزی را در خود نگه داشتن". جمله می گوید:

"I couldn't hold in my laughter!" So if you hold something in, this means that

«نتونستم جلوی خنده ام را بگیرم!» بنابراین اگر چیزی را در خود نگه دارید، به این معنی است که

you don't let it out. Right? So to not let something out. Now, we often to use this to

آن را بیرون نمی‌گذارید. درست؟ بنابراین برای اینکه چیزی بیرون نرود. اکنون، ما اغلب از این برای

talk about laughter. You can hold in your feelings. Also, if you're going on a long

صحبت در مورد خنده استفاده می کنیم. می توانید احساسات خود را حفظ کنید. همچنین، اگر در بزرگراه به یک

car ride on the highway, you can hold in your bodily functions, so you can hold in your

ماشین سواری طولانی می روید، می توانید عملکردهای بدن خود را حفظ کنید ، بنابراین می توانید اساساً ادرار خود را حفظ کنید

pee basically, that's what I want to say. So to not let something out, like hold it

، این چیزی است که می خواهم بگویم. بنابراین برای اینکه اجازه ندهید چیزی بیرون بیاید، مانند نگه داشتن

in. Okay?

آن. باشه؟

And, finally: "hold back". So the sentence says:

و در نهایت: "نگهداری". بنابراین جمله می گوید:

"He was held back by the police." So think of held back by the police. Held

"او توسط پلیس بازداشت شد." پس به فکر نگه داشتن پلیس باشید.

back, hmm, this means to restrain a person from doing something. And you can hold yourself

عقب نگه داشته، هوم، این به معنای باز داشتن شخص از انجام کاری است. و می توانید خود

back from doing something. So to restrain someone. Okay? So you can also restrain something,

را از انجام کاری باز دارید. بنابراین برای مهار کسی. باشه؟ بنابراین شما همچنین می توانید چیزی را مهار کنید،

like you can restrain yourself from doing something as well.

مانند اینکه می توانید خود را از انجام کاری نیز باز دارید.

Okay, so guys, just to review: "hold on" means to wait, most often used in imperative like:

بسیار خوب، پس بچه ها، فقط برای مرور: "دست نگه دارید" به معنای صبر کردن است، که اغلب در دستورات ضروری استفاده می شود:

"Whoa, whoa, whoa - hold on, I don't understand". Or: "Whoa, hold on, go back". Or to make a

"واووووووو - صبر کن، نمی فهمم". یا: "اووو، صبر کن، برگرد". یا برای

request: "Hey, can you hold on for one minute?"

درخواست: "هی، می توانی یک دقیقه صبر کنی؟"

Second, "to hold onto something or somebody", don't let it go. You can hold onto a feeling,

دوم، "چسبیدن به چیزی یا کسی"، آن را رها نکنید. شما می توانید یک احساس

you can hold onto something physical, you can hold onto an emotion. Okay. Feeling, emotion

را نگه دارید، می توانید چیزی فیزیکی را نگه دارید، می توانید یک احساس را نگه دارید. باشه. احساس، عاطفه

- same thing I suppose.

- همان چیزی که فکر می کنم.

"Hold something against someone", like you are angry at a person because of something

"چیزی را در برابر کسی نگه دارید"، مثل اینکه از دست شخصی به خاطر

they did in the past and you can't let it go. Okay?

کاری که در گذشته انجام داده عصبانی هستید و نمی توانید آن را رها کنید. باشه؟

"Hold something in", to not let something out. "I couldn't hold in my laughter the movie

"چیزی را نگه دارید"، تا چیزی را بیرون نگذارید. «نمی‌توانستم خنده‌ام را نگه دارم،

was so funny", or: "the joke was so funny".

فیلم خیلی خنده‌دار بود» یا: «شوخی خیلی خنده‌دار بود».

And "to hold back" is to restrain yourself or to restrain someone or something from doing

و «انصراف» این است که خود را نگه دارید یا کسی یا چیزی را از انجام

something.

کاری باز دارید.

So, if you want to test your understanding of these five phrasal verbs, as always, you

بنابراین، اگر می‌خواهید درک خود را از این پنج فعل عبارتی امتحان کنید، مانند همیشه،

can check out the quiz on www.engvid.com. Don't forget to subscribe to my YouTube channel.

می‌توانید امتحان را در www.engvid.com بررسی کنید. فراموش نکنید که در کانال یوتیوب من مشترک شوید.

And again, if you have any suggestions for future lessons, please leave them in the comment

و باز هم، اگر پیشنهادی برای درس های آینده دارید، لطفاً در قسمت نظرات

section below. And I'll see you guys next time. Bye.

زیر بنویسید. و دفعه بعد شما را می بینم. خدا حافظ.