English Vocabulary: 35 words that we shorten in conversation

Hey everyone, I'm Alex, thanks for clicking and welcome to this lesson on 35 words that

سلام به همه، من الکس هستم، ممنون که کلیک کردید و به این درس در مورد 35 کلمه که

are shortened in conversation.

در مکالمه کوتاه شده اند خوش آمدید.

So, this lesson will help to improve your comprehension, specifically in terms of listening,

بنابراین، این درس به بهبود درک شما، به ویژه از نظر گوش دادن،

and your speaking, specifically in terms of informal, casual conversations.

و صحبت کردن، به ویژه از نظر مکالمات غیررسمی و معمولی کمک می کند.

So, you know, you have a lot of words here, I'm going to explain what the long form word

بنابراین، می دانید، شما در اینجا کلمات زیادی دارید، من قصد دارم معنی کلمه طولانی

means and then I will give you the short form that is used when people are speaking.

را توضیح دهم و سپس شکل کوتاهی را که در هنگام صحبت کردن افراد استفاده می شود را به شما می دهم.

Now, keep in mind, these words are not only shortened in conversation, but they could

اکنون، به خاطر داشته باشید که این کلمات نه تنها در مکالمه کوتاه می شوند، بلکه می

be shortened in text messages, and in informal or sometimes formal emails, and other contexts

توانند در پیام های متنی، ایمیل های غیررسمی یا گاهی رسمی و سایر زمینه

where you're communicating with people.

هایی که در آن با افراد ارتباط برقرار می کنید، کوتاه شوند.

So, these are basically, you know, just shortened words that you can use and that you will see

بنابراین، می دانید، اینها اساساً فقط کلمات کوتاه شده ای هستند که می توانید استفاده کنید و آنها را

in conversation, in films, in TV shows, on the radio, in podcasts, or wherever you can

در گفتگو، فیلم، برنامه های تلویزیونی ، رادیو، پادکست ها یا هر جا که

think of.

فکرش را بکنید خواهید دید.

So, let's begin with abdominal muscles, so these muscles here which I can't see because

بنابراین، اجازه دهید با ماهیچه های شکم شروع کنیم، بنابراین این ماهیچه ها در اینجا هستند که به دلیل سال ها خوردن پیتزا نمی توانم آنها را ببینم

of my years of eating pizza.

. شاید

The short form for abdominal muscles, you might know, is abs.

بدانید شکل کوتاه عضلات شکم شکم است.

Check out my abs.

شکمم را چک کن

Yes.

آره.

So, you can have, like, a 6-pack or a 4-pack or a barrel like this.

بنابراین، شما می توانید یک بسته 6 یا 4 بسته یا بشکه ای مانند این داشته باشید.

Right?

درست؟

So, your abs, your abdominal muscles, the muscles on this part of your body.

بنابراین، عضلات شکم، عضلات شکم، عضلات این قسمت از بدن شما.

It's weird that I keep touching my stomach, sorry.

عجیب است که مدام به شکمم دست می زنم، ببخشید.

Okay.

باشه.

Administration, so you know, the employees, the people at a company who work behind the

مدیریت، پس بدانید، کارمندان ، افرادی که در یک شرکت در پشت صحنه کار می کنند

scenes, the admin, the administration, so you know, admin is hiring.

، مدیر، مدیریت، بنابراین بدانید، مدیر در حال استخدام است.

I'm an admin or a part of the admin team, the administrative team, the administration

من یک ادمین یا بخشی از تیم مدیریت ، تیم اداری،

team.

تیم مدیریت هستم.

The people who work behind the scenes in a company and make things happen, so an accountant,

افرادی که در پشت صحنه یک شرکت کار می کنند و اتفاقات را می سازند،

for example, is part of the administration of a company, or the admin of a company.

به عنوان مثال یک حسابدار بخشی از مدیریت یک شرکت یا مدیر یک شرکت است.

Okay.

باشه.

And again, these are both nouns.

و باز هم این هر دو اسم هستند.

Application, now this does not refer to the application for a job, but it refers to software

برنامه، اکنون این به برنامه کاربردی برای کار اشاره نمی کند، بلکه به نرم افزار

on your phone, you probably know this word already, it's an app.

روی گوشی شما اشاره دارد، احتمالاً این کلمه را قبلاً می دانید ، این یک برنامه است.

So, you can, you know, download apps onto your smartphone and there are apps for various

بنابراین، می دانید، می توانید برنامه ها را بر روی تلفن هوشمند خود دانلود کنید و برنامه هایی برای موارد مختلف وجود دارد - برنامه های

- various things, apps for learning English, apps for listening to podcasts, apps for - there's

مختلف، برنامه های یادگیری زبان انگلیسی، برنامه هایی برای گوش دادن به پادکست ها، برنامه هایی برای -

a Netflix app if you want to watch Netflix on your phone.

اگر می خواهید Netflix را در تلفن خود تماشا کنید، یک برنامه Netflix وجود دارد. .

Applications, software, apps.

برنامه ها، نرم افزارها، برنامه ها.

Fabulous, that movie was fabulous!

فوق العاده بود، آن فیلم فوق العاده بود!

Or, that movie was fab!

یا، آن فیلم فوق العاده بود!

Fab is not really a word in my vocabulary.

Fab واقعاً یک کلمه در واژگان من نیست.

When I think of, actually, the next three words are not really in my vocabulary, I think

وقتی به این فکر می‌کنم که در واقع سه کلمه بعدی واقعاً در دایره لغات من نیستند، به

of valley girls, you know, using these kind of words.

دختران دره فکر می‌کنم، می‌دانید که از این نوع کلمات استفاده می‌کنند.

If you don't know what a valley girl is, I guess I will do the stereotypical pronunciation

اگر نمی دانید دختر دره ای چیست، حدس می زنم یک لحظه تلفظ کلیشه ای دختر دره ای را انجام دهم

of a valley girl in a moment.

.

So, that was so fab!

بنابراین، این بسیار عالی بود!

Did you see the movie "Mean Girls"?

فیلم «دختران بدجنس» را دیدی؟

Like characters in a movie like "Mean Girls" would use a word like "fab".

مانند شخصیت‌های فیلمی مانند «دختران بدجنس » از کلمه‌ای مانند «فب» استفاده می‌کنند.

Favorite, so that's my favorite - that is my fave.

مورد علاقه، پس مورد علاقه من است - این مورد علاقه من است.

What's your fave ice cream flavor?

طعم بستنی مورد علاقه شما چیست؟

#instagram, okay?

#اینستاگرام، باشه؟

So, fave, favorite, delicious, or that was delish.

بنابراین، مورد علاقه، مورد علاقه، خوشمزه، یا این که لذیذ بود .

Again, I don't say "delish", but some people say, "Oh my god, that was delish!", okay?

باز هم من نمی گویم "دلیش"، اما بعضی ها می گویند: "وای خدای من، این لذیذ بود!"، باشه؟

So, that's my fave, you look fab, and that was delish.

بنابراین، این مورد علاقه من است، شما عالی به نظر می رسید، و این بسیار خوشمزه بود.

And I'm never going to use that voice again, sorry guys.

و من دیگر هرگز از آن صدا استفاده نخواهم کرد، ببخشید بچه ها.

Next, identification.

بعد، شناسایی

Show me your ID.

شناسنامه خود را به من نشان بده

You do not need to see his identification.

نیازی نیست شناسنامه او را ببینید.

Call back to an old video if you've been watching me for awhile, or callback to Star Wars.

اگر مدتی است که من را تماشا کرده اید، به یک ویدیوی قدیمی تماس بگیرید، یا به جنگ ستارگان پاسخ دهید.

Identification - ID.

شناسایی - شناسه.

Show me your ID.

شناسنامه خود را به من نشان بده

Your passport, your driver's license, your health card, whatever form of identification

پاسپورت، گواهینامه رانندگی، کارت سلامت، هر نوع مدرک شناسایی

you have.

که دارید.

Information, short form for information is info.

اطلاعات، فرم کوتاه اطلاعات، اطلاعات است.

Thanks for the info.

سپاس گذارم برای اطلاعات. به عنوان مثال،

Here is some new info about the upcoming Marvel film, for example.

در اینجا اطلاعات جدیدی در مورد فیلم آینده مارول وجود دارد.

Okay.

باشه.

Radical, so this does not mean radical, the short form "rad", it does not mean - it's

رادیکال، بنابراین این به معنای رادیکال نیست، شکل کوتاه "راد"، به این معنی نیست - این

not a short form for radical in the political sense, like a political radical, but it's

یک شکل کوتاه برای رادیکال به معنای سیاسی نیست، مانند یک رادیکال سیاسی، اما

a short form for like, "cool".

یک شکل کوتاه برای مانند، "باحال" است.

Woah, that's so cool.

وای، خیلی باحاله

Woah, that's so rad or radical.

وای، این خیلی رادیکال یا رادیکال است.

A favorite word of The Ninja Turtles, along with "cowabunga" is "radical, radical, radical".

کلمه مورد علاقه لاک پشت های نینجا، همراه با "cowabunga" "رادیکال، رادیکال، رادیکال" است.

That was so rad, you can say, okay?

این خیلی راد بود، می توانید بگویید، باشه؟

Comfortable, another word for comfortable, the shortened form could be comfy.

راحت، کلمه دیگری برای راحت، شکل کوتاه شده می تواند راحت باشد.

So, in the wintertime, you might want to wear a nice comfy sweater, something that, you

بنابراین، در زمستان، ممکن است بخواهید یک ژاکت راحت و زیبا بپوشید، چیزی که، می

know, makes you feel warm and soft and is very, very comfy.

دانید، به شما احساس گرما و نرمی می دهد و بسیار بسیار راحت است.

Very comfortable.

بسیار راحت.

Next, advertisement, if you're watching this video, maybe at the beginning of it you say

بعد، تبلیغات، اگر در حال تماشای این ویدیو هستید، ممکن است در ابتدای آن

an ad, alright?

یک تبلیغ بگویید، خوب است؟

So, I think those of us in the age of the internet are familiar with ads and with the

بنابراین، من فکر می کنم کسانی از ما در عصر اینترنت با تبلیغات آشنا هستند و با

word "ad", it's just a short form for the word advertisement or, you know, a commercial

کلمه "تبلیغ" فقط یک فرم کوتاه برای کلمه تبلیغات یا، می دانید، یک تبلیغات تجاری

or some kind of billboard for a product or company.

یا نوعی بیلبورد برای یک محصول یا شرکت.

Okay.

باشه.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Next, we have laboratory, or laboratory, or the short form "lab", so a science lab, for

بعد، آزمایشگاه یا آزمایشگاه یا شکل کوتاه "آزمایشگاه" داریم، بنابراین یک آزمایشگاه علمی

example, a research lab.

، مثلاً یک آزمایشگاه تحقیقاتی.

A room where experiments are conducted.

اتاقی که در آن آزمایش ها انجام می شود.

So, laboratory or lab.

بنابراین، آزمایشگاه یا آزمایشگاه.

I'm going to go this side of the camera for you guys of the board.

من قصد دارم برای شما اعضای هیئت مدیره به این طرف دوربین بروم .

Limousine, so the long car, you know, that you can drive in, I guess, if you're an important

لیموزین، خودروی طولانی که می‌دانید، می‌توانید سوار آن شوید، حدس می‌زنم اگر آدم مهمی هستید

person or if you had money in high school and you went to your graduation, or your parents

یا اگر در دبیرستان پول داشتید و به فارغ‌التحصیلی رفتید یا پدر و

did, this is a limo, or limousine, or limo, alright?

مادرتان رفتند، این یک لیموزین است. ، یا لیموزین، یا لیموزین، باشه؟

Limo.

لیموزین.

Maximum, so short form for maximum is max.

حداکثر، بنابراین فرم کوتاه برای حداکثر حداکثر است.

So, totally to the max.

بنابراین، کاملا به حداکثر.

Do you have a hair dryer?

آیا سشوار دارید؟

It probably says max or max power, like in The Simpsons where Homer names himself Max

احتمالاً می‌گوید حداکثر یا حداکثر توان، مانند سیمپسون‌ها که هومر خود را حداکثر

Power?

قدرت می‌نامد؟

Max Powers?

مکس پاورز؟

I can't remember the Max Powers song; do you know the Max Power song from The Simpsons?

آهنگ Max Powers را به خاطر نمی آورم. آیا آهنگ Max Power از The Simpsons را می شناسید؟

No?

نه؟

You're too young?

تو خیلی جوانی؟

Okay.

باشه.

Well, if you find it, link it before Disney+ takes it down off YouTube and you'll never

خوب، اگر آن را پیدا کردید، قبل از اینکه Disney+ آن را از YouTube حذف کند، آن را پیوند دهید و دیگر هرگز

get to see The Simpsons on YouTube again.

سیمپسون ها را در YouTube نخواهید دید.

Thanks, Disney+!

با تشکر، دیزنی +!

Medication, a short term for medication is meds.

دارو، کوتاه مدت برای دارو، دارو است .

So, I need to pick up my meds, if you have a prescription, you go to the pharmacy and

بنابراین، من باید داروهایم را تحویل بگیرم، اگر نسخه ای دارید، به

you pick up meds or medication.

داروخانه می روید و دارو یا دارو را می گیرید.

Or, if you play video games, a med pack, you know, if you're playing a first-person shooter,

یا، اگر بازی‌های ویدیویی بازی می‌کنید ، می‌دانید، اگر در حال بازی تیراندازی اول شخص هستید،

sometimes.

گاهی اوقات.

Overdose, so to overdose is to consume too much of something.

مصرف بیش از حد، بنابراین مصرف بیش از حد به معنای مصرف بیش از حد چیزی است.

Usually, this refers to drugs, so you can overdose on heroin, for example, or cocaine,

معمولاً این به مواد مخدر اشاره می‌کند، بنابراین می‌توانید به عنوان مثال، هروئین یا کوکائین

or you know, illegal street drugs.

یا می‌دانید، مواد مخدر غیرقانونی خیابانی مصرف کنید.

So, you can OD on drugs.

بنابراین، شما می توانید OD در مواد مخدر.

But you can also overdose or consume too much of something that is not drugs.

اما شما همچنین می توانید بیش از حد یا بیش از حد از چیزی که دارو نیست مصرف کنید.

You can talk about OD-ing on chocolate, or you can OD on, I don't know, chocolate, alcohol,

شما می توانید در مورد OD-ing در شکلات صحبت کنید، یا می توانید OD در مورد، نمی دانم، شکلات، الکل،

anything that is good or bad for you, basically.

هر چیزی که اساسا برای شما خوب یا بد است صحبت کنید.

Okay.

باشه.

Next, two words, we have rehabilitation, which is a noun, and rehabilitate, which is a verb.

بعد دو کلمه، توانبخشی داریم که اسم است و rehabilitate که فعل است.

So, if you know the Amy Winehouse song, try to get me to go to rehab, I said no, no, no.

بنابراین، اگر آهنگ امی واینهاوس را می شناسید، سعی کنید مرا به توانبخشی ببرید، من گفتم نه، نه، نه.

I wasn't even trying, but rehabilitation - rehab.

من حتی تلاش نکردم، اما توانبخشی - توانبخشی.

Okay?

باشه؟

So, if you watch baseball and you might hear when you're watching sports news, if a player

بنابراین، اگر بیسبال تماشا می کنید و ممکن است هنگام تماشای اخبار ورزشی بشنوید، اگر بازیکنی

hurts their elbow, they have to rebab their elbow.

به آرنج خود آسیب برساند، باید آرنج خود را ریباب کند .

You can say yeah yeah, he's doing rehab, or he is rehab-ing his elbow, because he hurt

می توانید بگویید بله بله، او در حال انجام توانبخشی است، یا در حال بازتوانی آرنج خود است، زیرا

his elbow while playing, so you can use rehab like a noun or like a verb.

هنگام بازی به آرنج خود آسیب رسانده است، بنابراین می توانید از rehab مانند اسم یا فعل استفاده کنید.

Okay?

باشه؟

Next, referee, so the referee is like, a judge in a sports match like soccer referee, a hockey

بعد، داور، پس داور مانند یک قاضی در یک مسابقه ورزشی مانند داور فوتبال، یک

referee, a basketball referee, you know, with the black and white pinstripes?

داور هاکی، یک داور بسکتبال، با خطوط سیاه و سفید است؟

The short form for referee is ref.

فرم کوتاه برای داور ref است.

So, he's the ref.

بنابراین، او داور است.

She's the ref.

او داور است

Where's the ref?

داور کجاست؟

Come on, ref!

بیا، رفر!

You know, whatever.

میدونی هر چی باشه

Ref, referee.

داور، داور

Underwear, underwear, so these are under your pants, what you wear, maybe you do, maybe

لباس زیر، لباس زیر، بنابراین اینها زیر شلوار شما هستند ، آنچه می پوشید، شاید می پوشید، شاید

you don't, most people do, I think.

هم نمی کنید، به نظر من اکثر مردم این کار را می کنند.

I've - am I wearing?

من - پوشیده ام؟

Yep, I'm wearing underwear.

آره من لباس زیر میپوشم

You can say undies, right?

شما می توانید بگویید undies، درست است؟

My undies.

پاپوش من

It's kind of a cute little word, I don't really use it often, I usually say underwear, but

این یک کلمه کوچک زیبا است، من واقعاً اغلب از آن استفاده نمی کنم، معمولاً می گویم لباس زیر، اما

you can say undies if you like.

اگر دوست دارید می توانید لباس های زیر را بگویید.

Next, representative or represent.

بعد، نماینده یا نماینده.

So, you have a noun and a verb, similar to rehab.

بنابراین، شما یک اسم و یک فعل مشابه rehab دارید.

A representative, again, is a representative of a company, someone who acts on behalf of

نماینده، باز هم نماینده یک شرکت است، کسی که از طرف

a company or a person.

یک شرکت یا یک شخص عمل می کند.

You can represent someone or something or a company, so you can say yeah, he's a customer

شما می توانید نماینده کسی یا چیزی یا یک شرکت باشید، بنابراین می توانید بگویید بله، او نماینده خدمات مشتری است

service rep, or he's a company rep, a company representative.

، یا نماینده شرکت، نماینده شرکت است .

Or, if you have someone who works for, let's say, okay, we'll use EngVid as an example.

یا، اگر کسی دارید که برای آن کار می کند، فرض کنید، خوب، از EngVid به عنوان مثال استفاده می کنیم.

So, yeah yeah, he reps EngVid, represents EngVid, if you have one of the administrators

بنابراین، بله بله، او EngVid را تکرار می کند، EngVid را نمایندگی می کند، اگر یکی از مدیران را

in the back, the deep, dark shadows of EngVid, right, who reps EngVid, okay?

در پشت داشته باشید، سایه های عمیق و تاریک EngVid، درست است، چه کسی EngVid را تکرار می کند، خوب؟

So, a lot of words, we're not even done yet, guys, so if you're still with me and you're

بنابراین، خیلی از حرف ها، حتی هنوز تمام نشده است، بچه ها، پس اگر هنوز با من هستید

not tired yet and you want more information, let's keep going.

و هنوز خسته نشده اید و اطلاعات بیشتری می خواهید، ادامه دهید.

Okay, so next, we have a second.

خوب، پس بعدی، ما یک ثانیه داریم.

A short way to say a second is a sec.

یک راه کوتاه برای گفتن یک ثانیه یک ثانیه است.

So, give me a sec.

بنابراین، یک ثانیه به من بدهید.

Or, give me a minute, give me a sec means wait, wait.

یا یک دقیقه به من بدهید، یک ثانیه به من بدهید یعنی صبر کنید، صبر کنید.

Be patient, give me a sec, give me a second.

صبور باش، یک ثانیه به من فرصت بده، یک ثانیه به من فرصت بده.

So, one second.

پس یک ثانیه

Next, we have substitute and submarine.

بعد، ما جایگزین و زیردریایی داریم.

Both of these can be shortened to sub.

هر دوی این موارد را می توان به زیر کوتاه کرد.

Now, let's look at substitute first.

حالا بیایید ابتدا به جایگزینی نگاه کنیم.

You can use it like a verb or a noun.

شما می توانید آن را مانند یک فعل یا یک اسم استفاده کنید.

A substitute is a replacement, okay, so think about sports again, if a player is injured

بازیکن تعویضی جایگزین است، خوب، پس دوباره به ورزش فکر کنید، اگر بازیکنی

in a soccer game, another player substitutes for that player or that player is the substitute,

در یک بازی فوتبال آسیب دید، بازیکن دیگری جایگزین آن بازیکن می شود یا آن بازیکن جایگزین

noun, for the player who is injured.

، اسم بازیکنی است که آسیب دیده است.

So, he is a sub, and he subs for the injured player.

بنابراین، او یک زیرمجموعه است و برای بازیکن مصدوم هم زیر بار می رود .

A submarine, this can be the underwater vehicle, is a submarine a vehicle?

یک زیردریایی، این می تواند وسیله نقلیه زیر آب باشد ، آیا زیردریایی وسیله نقلیه است؟

I'll say yes.

من می گویم بله.

Or the title of that Beatles song: We all live in a yellow submarine, a yellow submarine,

یا عنوان آن آهنگ بیتلز: همه ما در یک زیردریایی زرد، یک زیردریایی زرد،

a yellow submarine.

یک زیردریایی زرد زندگی می کنیم.

It's also a delicious sandwich.

همچنین یک ساندویچ خوشمزه است.

Subway is not a sponsor, but I do like Subway.

Subway اسپانسر نیست، اما من Subway را دوست دارم.

So, they have good subs, so a sub is a sandwich, a sub is a replacement, you can also use it

بنابراین، آنها زیرمجموعه های خوبی دارند، بنابراین یک ساب یک ساندویچ است، یک زیر یک جایگزین است، شما همچنین می توانید آن را

like a verb, to sub, you know, one thing for another.

مانند یک فعل استفاده کنید، می دانید، یک چیز را برای چیز دیگر قرار دهید.

Preparation and prepare, you have the noun form and you have the verb form.

آماده سازی و آماده سازی، شما شکل اسمی دارید و شکل فعل را دارید.

Both can be replaced with the word prep.

هر دو را می توان با کلمه prep جایگزین کرد.

So, I did a lot of prep for this video.

بنابراین، من برای این ویدیو آماده سازی زیادی انجام دادم.

I prepped for this video.

من برای این ویدیو آماده شدم

So, you do prep or you prep, you prepare.

بنابراین، شما آماده سازی می کنید یا آماده می کنید، آماده می شوید.

You can talk about food preparation or food prep.

می توانید در مورد تهیه غذا یا آماده سازی غذا صحبت کنید .

There are tons of food prep videos online, for example.

به عنوان مثال، تعداد زیادی فیلم آماده سازی غذا به صورت آنلاین وجود دارد .

Okay.

باشه.

Veterinarian or veteran can both be shortened to vet.

دامپزشک یا جانباز هر دو را می توان به دامپزشک کوتاه کرد.

A veterinarian is an animal doctor, so if your dog is sick, you need to take him to

دامپزشک یک پزشک حیوانات است، بنابراین اگر سگ شما بیمار است، باید او را نزد

the vet, or her, take her to the vet.

دامپزشک ببرید یا او را نزد دامپزشک ببرید.

A veteran is someone with a lot of experience in a particular field.

کهنه سرباز کسی است که در یک زمینه خاص تجربه زیادی دارد.

It can be a veteran in a business, the more common, you know, terminology for veteran,

این می تواند یک جانباز در یک تجارت باشد ، می دانید، اصطلاحات رایج تر برای جانباز،

the more common understanding of veteran is a war veteran, so someone who has gone to

درک رایج تر از جانباز یک جانباز جنگ است، بنابراین شخصی که

a war zone, acted in an official capacity, usually as a soldier, and has returned, you

به منطقه جنگی رفته است، در مقام رسمی، معمولاً به عنوان یک جانباز عمل می کند. سرباز، و به کشورشان بازگشته

know, to their country.

است.

They are a veteran of war, a war vet.

آنها یک جانباز جنگ هستند، یک دامپزشک جنگ.

So, you can take someone - sorry, take an animal to a vet, or you can pay your respects

بنابراین، شما می توانید کسی را ببرید - متاسفم، یک حیوان را به دامپزشک ببرید، یا می توانید

to vets, you know, veterans of war.

به دامپزشکان ادای احترام کنید، کهنه سربازان جنگ.

Okay.

باشه.

Next, university.

بعد دانشگاه

This one is not super common, I've only really used this like, when I'm typing an email or

این یکی خیلی رایج نیست، من واقعاً از این استفاده کرده ام، مثلاً وقتی دارم یک ایمیل یا

something, like yeah, I finished uni, you can say uni, or ooh-ni, I pronounce it uni,

چیزی را تایپ می کنم، مثلاً بله، uni را تمام کردم، می توانید بگویید uni یا ooh-ni، من آن را تلفظ می کنم uni،

I finished uni in, you know, 2007, finished university in 2007.

من تمام کردم. uni in، می دانید، 2007، دانشگاه را در سال 2007 به پایان رساند.

You can use it, but in conversation, usually most people still use university.

می توانید از آن استفاده کنید، اما در مکالمه، معمولا اکثر مردم هنوز از دانشگاه استفاده می کنند.

If you're texting though, you can type uni, people will understand what you mean.

اگر پیامک می‌فرستید، می‌توانید uni را تایپ کنید، مردم متوجه منظور شما خواهند شد.

That it's university.

اینکه دانشگاه است

Saxophone, so the instrument, you can shorten it to sax.

ساکسیفون، بنابراین ساز، شما می توانید آن را به ساکس کوتاه کنید.

Again, sorry for The Simpsons references, but "Lisa, stop blowing my sax, I mean, stop

باز هم برای ارجاعات سیمپسون ها متاسفم، اما "لیزا، دمیدن ساکسم را متوقف کن، منظورم این است که

blowing your sax!"

ساکست را باد نزن!"

Season 6?

فصل 6؟

If I'm wrong, please tell me.

اگر اشتباه می کنم لطفا به من بگویید.

Okay?

باشه؟

So, saxophone, the instrument.

بنابراین، ساکسیفون، ساز.

And next, vocabulary.

و بعد، واژگان.

So, you can shorten the word vocabulary to vocab.

بنابراین، می توانید واژه واژگان را به واژگان کوتاه کنید .

So, you know, you are hopefully increasing your vocab with this lesson.

بنابراین، می دانید، امیدواریم که با این درس، لغات خود را افزایش دهید.

Next, conversation - convo.

بعد، گفتگو - گفتگو.

We had a good convo, that was an interesting convo, so this lesson is teaching you how

ما یک مکالمه خوب داشتیم، این یک گفتگوی جالب بود، بنابراین این درس به شما آموزش می‌دهد که چگونه

to improve your convo skills, your listening comprehension and your speaking skills.

مهارت‌های مکالمه، درک شنیداری و مهارت‌های گفتاری خود را بهبود ببخشید.

So, hopefully your convos will be a lot more fluent after this.

بنابراین، امیدوارم پس از این، جلسات شما روان‌تر شوند.

Website, not siteweb, website, can be shortened to site.

وب سایت، نه وب سایت، وب سایت، می تواند به سایت کوتاه شود.

So, right now, you're probably watching this on YouTube or www.engvid.com or if you're

بنابراین، در حال حاضر، احتمالاً دارید این را در یوتیوب یا www.engvid.com تماشا می کنید یا اگر

in China, maybe you're watching this on Billy Billy, you are watching this on a site, on

در چین هستید، شاید در حال تماشای آن در بیلی بیلی هستید، این را در یک سایت، در

a website, okay?

یک وب سایت تماشا می کنید، بسیار خوب ?

Next, picture or pic.

بعد، تصویر یا عکس

Cute pic, cool pic, nice pic, send me pics, I don't know, whatever, it's a short form

عکس ناز، عکس باحال، عکس زیبا، برای من عکس بفرست، نمی دانم، هر چه باشد، یک فرم کوتاه

for picture.

برای عکس است.

And finally, wizard, or wiz.

و در نهایت جادوگر یا wiz.

So usually - blah blah, I can't talk today.

بنابراین معمولاً - بله، امروز نمی توانم صحبت کنم.

But I'm going to fix that now.

ولی الان میخوام درستش کنم

Usually, you can put, like, a noun before the word "wiz", if you want to say that somebody

معمولاً، اگر می‌خواهید بگویید که کسی در کاری واقعاً خوب است، می‌توانید یک اسم را قبل از کلمه «wiz» قرار دهید

is really good at something.

.

So, your kid can be a math wiz.

بنابراین، کودک شما می تواند یک جادوگر ریاضی باشد.

A video game wiz, okay, or a photography wiz, maybe they know a lot of photography tricks,

یک جادوگر بازی ویدیویی، خوب، یا یک جادوگر عکاسی، شاید آنها ترفندهای عکاسی زیادی بلد باشند،

so someone who is highly proficient, highly skilled at a particular thing, you can say

بنابراین کسی که در یک چیز خاص مهارت و مهارت بالایی دارد ، می‌توانید

is a wiz at that thing, right?

بگویید که در آن چیز جادوگر است، درست است؟

So, he's a computer wiz, a computer wizard, or maybe he's just Harry Potter.

بنابراین، او یک جادوگر کامپیوتر، یک جادوگر کامپیوتر، یا شاید او فقط هری پاتر است.

He's a magic wiz.

او یک جادوگر است.

I don't know.

من نمی دانم.

It's alright.

اشکالی نداره.

Well, yeah.

اره.

Stick to math wiz, computer wiz, that kind of stuff.

به ویز ریاضی، ویز کامپیوتر، این جور چیزها بچسبید.

Okay, that's it guys.

باشه بچه ها همینه

So, you have just learned 35 words that are shortened in conversation.

بنابراین، شما به تازگی 35 کلمه را یاد گرفته اید که در مکالمه کوتاه می شوند.

Hopefully this will help you and improve your listening, improve your speaking, improve

امیدواریم این به شما کمک کند و گوش دادن شما را بهبود بخشد، صحبت کردن خود را بهبود بخشد،

your ability to understand films and - what's the thing that's not a film?

توانایی شما در درک فیلم ها را بهبود بخشد و - چه چیزی است که یک فیلم نیست؟

TV shows!

برنامه های تلویزیونی!

And music and everything else, every other form of media that you are consuming and enjoying.

و موسیقی و هر چیز دیگری، هر شکل دیگری از رسانه ای که مصرف می کنید و از آن لذت می برید.

So, that's it.

پس همین است.

If you want to test your understanding of this material, as always, you can check out

اگر می‌خواهید درک خود را از این مطالب آزمایش کنید، مانند همیشه، می‌توانید

the quiz on www.engvid.com and while you are on www.engvid.com , please support our site.

امتحان را در www.engvid.com بررسی کنید و تا زمانی که در www.engvid.com هستید، لطفاً از سایت ما حمایت کنید.

Make a donation, use the support link, if you want to be our first cryptocurrency donator

کمک مالی کنید، از پیوند پشتیبانی استفاده کنید، اگر می‌خواهید اولین اهداکننده ارز دیجیتال

ever, we have that as an option now too, in addition to, you know, the other normal way

ما باشید، اکنون نیز این گزینه را داریم، علاوه بر این، می‌دانید، راه عادی دیگر

with your credit card and stuff.

با کارت اعتباری و موارد دیگر.

It takes a lot of work to run the site, we really appreciate every donation we receive,

کار زیادی برای راه اندازی سایت لازم است، ما واقعا از هر کمکی که دریافت می کنیم قدردانی می کنیم،

and we couldn't do it without you, so the site is free, will always be free, probably.

و بدون شما نمی توانستیم این کار را انجام دهیم، بنابراین سایت رایگان است، احتمالا همیشه رایگان خواهد بود.

But, if you want to make sure that it continues staying free, please consider making a donation,

اما، اگر می‌خواهید مطمئن شوید که رایگان باقی می‌ماند، لطفاً کمک مالی را در نظر بگیرید

you know, at the link, the support link to the site.

، در پیوند، پیوند پشتیبانی به سایت را می‌دانید.

Support, support, donate, donate, how long can I keep going?

حمایت، حمایت، اهدا، اهدا، تا کی می توانم ادامه دهم؟

It takes a lot of work to run www.engvid.com , and if you give us money, we would very

راه اندازی www.engvid.com کار زیادی می خواهد ، و اگر به ما پول بدهید،

much appreciate it, so please think about it.

بسیار قدردان آن خواهیم بود، پس لطفاً در مورد آن فکر کنید.

Until next time, thanks for clicking.

تا دفعه بعد، ممنون که کلیک کردید.