5 Important Phrasal Verbs for English Learners

Hey, guys. I'm Alex. Thanks for clicking and welcome to this lesson on English phrasal

سلام بچه ها. من الکس هستم از اینکه کلیک کردید متشکریم و به این درس در مورد افعال عبارتی انگلیسی خوش آمدید

verbs. Today, we are going to look at five different phrasal verbs. Now, these are very,

. امروز، ما قصد داریم به پنج فعل عبارتی مختلف نگاه کنیم. در حال حاضر، اینها

very common in everyday English speaking. The first phrasal verb we are going to look

در زبان انگلیسی روزمره بسیار بسیار رایج هستند. اولین فعل عبارتی که می خواهیم به آن

at is "look forward to." Okay. So, if you say, "I am looking forward to something,"

نگاه کنیم، "به انتظار" است. باشه. بنابراین، اگر بگویید: "من مشتاقانه منتظر چیزی هستم" به

it means that you are excited about something in the future. You are anticipating something

این معنی است که در مورد چیزی در آینده هیجان زده شده اید . شما در آینده چیزی را پیش بینی می کنید

in the future. So, for example, if you work at a job, you get scheduled vacation and your

. بنابراین، برای مثال، اگر در یک شغل کار می کنید، تعطیلات برنامه ریزی شده دریافت می کنید و تعطیلات شما

vacation is coming up in two weeks. Your vacation is in two weeks. You can say, "I'm looking

تا دو هفته دیگر فرا می رسد. تعطیلات شما دو هفته دیگر است. می توانید بگویید: "

forward to my vacation." Okay? So, if you are looking forward to something, you are

من مشتاقانه منتظر تعطیلاتم هستم." باشه؟ بنابراین، اگر مشتاقانه منتظر چیزی هستید، در

excited about something in the future. Okay. In the future. Now, one important thing to

مورد چیزی در آینده هیجان زده هستید. باشه. در آینده. اکنون، یک نکته مهم را که

note here, you can follow the expression "look forward to." Again, you can use it in any

در اینجا باید به آن توجه کنید، می‌توانید از عبارت «به‌شورانه منتظر» پیروی کنید. باز هم، شما می توانید آن را در هر

tense, any English tense. One important thing to note is that you can follow it with, again,

زمان، هر زمان انگلیسی استفاده کنید. نکته مهمی که باید به آن توجه کنید این است که می توانید آن را با

an event. So, you can say, "I'm looking forward to my mom's birthday party." "I'm looking

یک رویداد دنبال کنید. بنابراین، می توانید بگویید: "من مشتاقانه منتظر جشن تولد مادرم هستم." من

forward to my son's graduation." Okay? You can also follow it with a verb. Now, if you

مشتاقانه منتظر فارغ التحصیلی پسرم هستم. باشه؟ شما همچنین می توانید آن را با یک فعل دنبال کنید. حال، اگر

follow "look forward to" with a verb, the verb must be the -ing form. So, you must use

از "look forward to" با فعل پیروی کنید، فعل باید به شکل -ing باشد. بنابراین

a gerund, actually. So, you can say, "I'm looking forward to seeing my uncle this weekend."

، در واقع باید از یک جروند استفاده کنید. بنابراین، می توانید بگویید: "من مشتاقانه منتظر دیدن عمویم این آخر هفته هستم."

If your uncle is a very cool guy and you're excited about looking... Sorry, guys. If you're

اگر دایی شما پسر خیلی باحالی است و شما هیجان زده هستید که نگاه کنید... ببخشید بچه ها. اگر از

excited about seeing him this weekend, you can say, "I'm looking forward to seeing my

دیدن او در این آخر هفته هیجان زده هستید، می توانید بگویید: "من مشتاقانه منتظر دیدن

uncle this weekend." Okay.

عمویم این آخر هفته هستم." باشه.

The next phrasal verb, next English expression that we have is "get along with." So, if I

فعل عبارتی بعدی، عبارت بعدی انگلیسی که داریم «به همراهی» است. بنابراین، اگر

say, "I don't get along with my brother," what do you think the meaning is? Okay. If

بگویم "من با برادرم کنار نمی آیم" به نظر شما منظور چیست؟ باشه. اگر

I say, "I do get along with my brother," "I get along with my brother," this means I have

بگویم: «من با برادرم کنار می‌آیم»، « با برادرم کنار می‌آیم»، به این معنی است

a good relationship with him. Okay? If I say, "I don't get along with my brother," I don't

که با او رابطه خوبی دارم. باشه؟ اگر بگویم «با برادرم حالم

have a good relationship with him. So, if you get along with someone, you have a good

خوب نیست» با او رابطه خوبی ندارم. بنابراین، اگر با کسی کنار بیایید، رابطه خوبی دارید

relationship. And, again, you can use this expression in any tense. So, for example,

. و باز هم می توانید از این عبارت در هر زمانی استفاده کنید. مثلاً

you can say, "When I was younger, I didn't get along with my dad. But now that I'm older,

می‌توانید بگویید: «وقتی کوچکتر بودم، با بابام کنار نمی‌آمدم، اما حالا که بزرگتر شدم،

we understand each other more and now we get along with each other." Okay? So, if you get

همدیگر را بیشتر درک می‌کنیم و حالا با هم کنار می‌آییم». باشه؟ بنابراین، اگر

along with someone, you have a good relationship. If you don't get along with someone, you don't

با کسی کنار بیایید، رابطه خوبی دارید. اگر با کسی کنار بیایید، رابطه خوبی

have a good relationship with that person. Okay?

با آن شخص ندارید. باشه؟

Next phrasal verb is "put up with," to put up with something. So, the example I gave

فعل بعدی عبارتی "قرار دادن با" است تا با چیزی کنار بیایید. بنابراین، مثالی که

here, "She puts up with the subway every morning." Now, imagine you have to work or you go to

اینجا زدم، "او هر روز صبح مترو را تحمل می کند." حالا تصور کنید که باید کار کنید یا

school every day. Okay? Every day, you must take the subway. Think of the subway or the

هر روز به مدرسه می روید. باشه؟ هر روز باید سوار مترو شوید. به مترو یا مترو فکر کنید

metro as some of you might know it. How is the subway in the morning in your city? How

که ممکن است برخی از شما آن را بشناسید. مترو در شهر شما در صبح چگونه است؟

is the metro in your city? Some people say the subway is very crowded. There are too

مترو شهر شما چطور است؟ بعضی ها می گویند مترو خیلی شلوغ است. جمعیت خیلی

many people. Sometimes, the subway is very hot. Sometimes, the subway does not smell

زیادی هست. گاهی مترو خیلی گرم است. گاهی مترو بوی خوبی نمی دهد

nice. Okay? But you have to take the subway. Right? If you don't take the subway, you don't

. باشه؟ اما شما باید سوار مترو شوید. درست؟ اگر سوار مترو نشوید، سر

go to work. But you have to take the subway, and even though you don't like it, you have

کار نمی روید. اما باید سوار مترو بشی و با اینکه دوست نداری باید

to put up with it. Okay? So, "to put up with something" means "to tolerate something."

تحمل کنی. باشه؟ پس «تحمل کردن با چیزی» به معنای «تحمل کردن چیزی» است.

To put up, to tolerate. Now, again, you can put up with situations. You can put up with

تحمل کردن، تحمل کردن. اکنون، دوباره، می توانید شرایط را تحمل کنید. شما می توانید با

people in your life. So, for example, if you work at a job where you don't like your boss,

افراد زندگی خود تحمل کنید. بنابراین، برای مثال، اگر در شغلی کار می کنید که رئیس خود را دوست ندارید،

but he is your boss or she is your boss, you have to like them, pretend to like them, and

اما او رئیس شما است یا او رئیس شما است، باید آنها را دوست داشته باشید، وانمود کنید که آنها را دوست دارید، و

you can say, "I put up with my boss. I don't like him or her, but I put up with him. I

می توانید بگویید: "من گذاشتم با رئیسم کنار بیایم. من او را دوست ندارم، اما او را تحمل می کنم. من

tolerate him or her." Okay? So, if you tolerate someone, again, it's something that you might

او را تحمل می کنم." باشه؟ بنابراین، اگر کسی را تحمل کنید، دوباره، این چیزی است که ممکن است

not like, but you have to do, so you put up with it.

دوست نداشته باشید، اما باید انجام دهید، بنابراین آن را تحمل می کنید.

Next, we have "to give up something." Now, if you give something up or give up something,

بعد، ما باید «از چیزی دست بکشیم». حالا اگر چیزی را رها کردید یا چیزی را رها کردید، به

this means that you stop doing it. You quit doing it. So, for example, "He wants to give

این معنی است که از انجام آن دست می کشید. از انجام آن دست کشیدی بنابراین، به عنوان مثال، "او می خواهد

up smoking." Now, as you notice, the verb here, the gerund, should I say, is an -ing

سیگار را ترک کند." اکنون، همانطور که متوجه شدید، فعل در اینجا، gerund، باید بگویم، یک

form. So, you can give up an activity. For example, some people can say, "I need to give

شکل -ing است. بنابراین، می توانید یک فعالیت را رها کنید. به عنوان مثال، برخی از افراد می توانند بگویند: "من باید

up drinking so much on the weekend." Or, "I need to give up texting my friends every day."

در آخر هفته زیاد نوشیدنی را کنار بگذارم." یا، "من باید از ارسال پیامک به دوستانم هر روز دست بکشم."

"I should give up checking my email every single hour." Okay? So, if you give up something,

"من باید هر ساعت ایمیلم را چک نکنم ." باشه؟ بنابراین، اگر کاری را رها کنید،

you stop doing it. Stop doing or quit something. Now, again, you can give up an object, too,

آن را انجام نمی دهید. از انجام کاری دست بردارید یا آن را رها کنید. اکنون، دوباره، می‌توانید از یک شی،

an activity. So, you can say, "I gave up guitar." If you started playing guitar, you realized

یک فعالیت، نیز صرف نظر کنید. بنابراین، می توانید بگویید "من گیتار را رها کردم." اگر شروع به نواختن گیتار کردی، متوجه شدی

it wasn't for you, you didn't like it, you gave up guitar. So, you can also give up,

که برای تو نیست، دوستش نداشتی، گیتار را رها کردی. بنابراین، شما همچنین می توانید،

again, something. It can be either an -ing gerund or it can be something like, "I gave

دوباره، چیزی را رها کنید. اگر دیگر گیتار نمی‌نوازید، می‌تواند یک ing gerund یا چیزی شبیه به «من

up the guitar," if you don't play guitar anymore.

گیتار را رها کردم» باشد.

Finally, we have the expression "put off." Now, if you put off something, this means

در نهایت، ما عبارت "به عقب انداختن" را داریم. حالا اگر چیزی را به تعویق بیندازید به این معنی است

you postpone it. You push it back in time. So, here we have the example, "Don't put off

که آن را به تعویق می اندازید. شما آن را در زمان به عقب می برید. بنابراین، در اینجا مثالی داریم، "

cleaning your room." One thing to note, again, -ing. Okay? "Don't put off cleaning your room."

تمیز کردن اتاق خود را به تعویق نیندازید." باز هم باید به یک چیز توجه کرد، -ing. باشه؟ تمیز کردن اتاقت را به تعویق نینداز.

Not, "Don't put off to clean." "Don't put off clean." "Don't put off cleaning your room."

نه، «تمیز کردن را به تعویق نیندازید». "تمیز کردن را به تعویق نیندازید." تمیز کردن اتاقت را به تعویق نینداز.

So, "to put off" means to postpone or push back in time. So, imagine you have a doctor's

پس «به تعویق انداختن» به معنای به تعویق انداختن یا عقب راندن زمان است. بنابراین، تصور کنید که قرار ملاقات با پزشک دارید

appointment, but something important happens. There is a family emergency, so you might

، اما اتفاق مهمی رخ می دهد. یک اورژانس خانوادگی وجود دارد، بنابراین ممکن است

have to put off your doctor's appointment, push it back until another day. So, please,

مجبور شوید قرار ملاقات با پزشک خود را به تعویق بیندازید، آن را تا یک روز دیگر عقب بیندازید. پس لطفا

don't put off studying, okay? You should study as often as you can if you want to improve,

درس خواندن را به تعویق نیندازید، باشه؟ اگر می‌خواهید

well, your skills in anything, not just English, in anything.

مهارت‌های خود را در هر چیزی بهبود ببخشید، نه فقط در زبان انگلیسی، باید تا جایی که می‌توانید مطالعه کنید.

So, today, we looked at five common English phrasal verbs. "Look forward to something."

بنابراین، امروز به پنج فعل رایج عبارتی انگلیسی نگاه کردیم . "منتظر چیزی باشید."

You're excited about something in the future. "Get along with." You can get along with someone.

شما در مورد چیزی در آینده هیجان زده هستید. "کنار آمدن با." شما می توانید با کسی کنار بیایید.

You have a good relationship with them. "You put up with something." So, if you put up

شما رابطه خوبی با آنها دارید. " تو یه چیزی رو تحمل کردی." بنابراین، اگر

with something, you tolerate it. You have to do it. You don't like it, but you have

چیزی را تحمل کنید، آن را تحمل می کنید. شما باید این کار را انجام دهید. شما آن را دوست ندارید، اما باید

to do it. Okay? "You can give up something." "Stop doing something." "Quit something."

آن را انجام دهید. باشه؟ "شما می توانید چیزی را رها کنید." "انجام بعضی کارها را متوقف کنید." "چیزی را رها کن."

And you can put off something, which is push something back for another time, into the

و شما می توانید چیزی را به آینده به تعویق بیندازید، که چیزی را برای زمانی دیگر به عقب

future. Okay? So, guys, if you want to test your knowledge of these English phrasal verbs,

برانید. باشه؟ بنابراین، بچه ها، اگر می خواهید دانش خود را در مورد این افعال عبارتی انگلیسی آزمایش کنید،

you can check out the quiz on www.engvid.com. Good luck. Take care.

می توانید مسابقه را در www.engvid.com بررسی کنید. موفق باشید. مراقب باش.