6 Phrasal Verbs with HANG: hang on, hang up, hang out...

Hey, everyone. I'm Alex. Thanks for clicking, and welcome to this lesson on "Expressions

هی همه. من الکس هستم با تشکر از کلیک کردن، و به این درس در مورد "عبارات

with 'HANG'". Today, we will be looking at one, two, three, four, five, six different

با "HANG" خوش آمدید. امروز، ما به بررسی یک، دو، سه، چهار، پنج، شش عبارت مختلف خواهیم پرداخت

expressions that all use the word "hang" in some way. I hope some of them will be familiar,

که همگی به نوعی از کلمه "هنگ" استفاده می کنند. امیدوارم برخی از آنها آشنا باشند

and some of them will be new to you guys.

و برخی از آنها برای شما جدید باشد.

So, first up: "Hang on". The sentence says: "Could you hang on a minute?" When we see

بنابراین، ابتدا: "صبر کن". جمله می گوید: "می توانید یک دقیقه صبر کنید؟" وقتی

"a minute", "hang on", clearly, we see this means to wait. Okay? So, "to hang on" means

«یک دقیقه»، «قطع کن» را می‌بینیم، به وضوح می‌بینیم که این به معنای صبر کردن است. باشه؟ پس «آویختن» به معنای

to wait. Generally, we use "hang on" in the imperative form, which means we give a command.

صبر کردن است. به طور کلی، ما از "hang on" در شکل امری استفاده می کنیم که به معنای دستور دادن است.

So, if you're listening to a person tell a story and you want to say: "Whoa, whoa, whoa.

بنابراین ، اگر به شخصی گوش می دهید داستانی را بگویید و می خواهید بگویید: "اوه ، اوه ، اوه.

Hang on, hang on. Wait, wait, wait", also kind of like "stop" in this situation... And

آویزان شوید ، آویزان شوید. صبر کنید ، صبر کنید ، صبر کنید" ، همچنین مانند "توقف" در این شرایط. .. و

if your friends are running away, and you're like: "Whoa. Hang on, hang on a minute. Hang

اگر دوستانت فرار می کنند، و تو می گویی: "اووو. صبر کن، یک دقیقه صبر کن. یک دقیقه صبر کن

on a minute." Okay? So, this means wait. And usually it's given in a command form. Okay?

." باشه؟ بنابراین، این یعنی صبر کنید. و معمولاً به صورت دستوری ارائه می شود. باشه؟

Next up we have: "Hang up". So, the sentences here say: "Did you hang up the phone?", "He

بعدی ما داریم: "قطع کردن". بنابراین، جملات اینجا می گویند: "تلفن را قطع کردی؟"، "او

hung up on me." So, "to hang up" generally... All the time, actually, we use it to refer

تلفن را به من قطع کرد." بنابراین، "قطع کردن" به طور کلی ... همیشه، در واقع، ما از آن

to ending a phone call and clicking the end button. Okay? So, "to hang up" is to end a

برای پایان دادن به تماس تلفنی و کلیک کردن روی دکمه پایان استفاده می کنیم . باشه؟ بنابراین، "قطع کردن" پایان دادن به یک

phone call. And the important part here is to know you can use the preposition "on" if

تماس تلفنی است. و بخش مهم در اینجا این است که بدانید اگر کسی تلفن شما را قطع کرد می توانید از حرف اضافه "روشن" استفاده

someone hangs up on you. So, if I say: "He hung up on me", that means he ended the phone

کنید. بنابراین، اگر بگویم: "او تلفن را به من قطع کرد"، به این معنی است که او به تماس تلفنی پایان داد

call. Now, usually this is because the other person was angry or upset at you, so: "I can't

. در حال حاضر، معمولاً این به این دلیل است که طرف مقابل از دست شما عصبانی یا ناراحت بوده است، بنابراین: "باورم نمی شود

believe he hung up on me.", "I can't believe she hung up on me." Okay?

که او تلفن من را قطع کرده است."، "باورم نمی شود که او تلفن را به من قطع کرده است." باشه؟

Next one is: "Hang out". So: "Do you want to hang out this weekend?" If you watch a

مورد بعدی این است: "Hang out". بنابراین: "آیا می‌خواهید این آخر هفته با هم وقت بگذارید؟" اگر

lot of movies or if you listen to music, anything related to pop culture, you have probably

فیلم‌های زیادی تماشا می‌کنید یا اگر به موسیقی گوش می‌دهید، هر چیزی که مربوط به فرهنگ پاپ است، احتمالاً

heard this a lot, TV shows as well, and "to hang out" just means to spend time. Okay?

این را زیاد شنیده‌اید، برنامه‌های تلویزیونی نیز، و « هنگ کردن» فقط به معنای وقت گذاشتن است. باشه؟

So, you hang out with your friends on the weekends. And hanging out means not doing

بنابراین، شما در تعطیلات آخر هفته با دوستان خود وقت می گذرانید. و گذراندن وقت به این معنی است که کار

anything in particular, but just spending time with your friends. So, you can hang out

خاصی انجام ندهید، بلکه فقط با دوستان خود وقت بگذرانید. بنابراین، شما می توانید

at someone's house, you can hang out at a coffee shop. So, just hang out. Spend time

در خانه کسی بنشینید، می توانید در یک کافی شاپ بنشینید. بنابراین، فقط پاتوق کنید.

together in a casual situation. Okay?

در یک موقعیت معمولی وقت خود را با هم بگذرانید. باشه؟

The next one is: "To hang around". So: "We're hanging around the mall." So, you're talking

مورد بعدی این است: «حوصله کردن». بنابراین: "ما در اطراف مرکز خرید می چرخیم." خب تو داری با

on the phone, and your friend calls you and says: "Hey, where are you? We're looking for

تلفن حرف میزنی و دوستت باهات تماس میگیره و میگه: هی کجایی؟ما دنبالت میگردیم

you." And you say: "Oh, we're just hanging around the mall." So, "hang around" you might

. و شما می گویید: "اوه، ما فقط در مرکز خرید هستیم." بنابراین، ممکن است فکر کنید، "دور زدن"

think has a very similar meaning to "hang out" because you are spending time, but "hang

معنای بسیار مشابهی با " دور زدن" دارد، زیرا در حال گذراندن زمان هستید، اما "

around" means you're spending time usually in one specific area, and usually it's because

دور زدن" به این معنی است که شما معمولاً در یک منطقه خاص وقت می گذرانید، و معمولاً به این دلیل است

you're wasting time and waiting for something else to happen. So, it does mean to spend

که در حال تلف کردن هستید. زمان و انتظار برای اتفاق دیگری. بنابراین، به معنای صرف

time in an area. Now, again, as I mentioned, usually you're waiting for something else

زمان در یک منطقه است. در حال حاضر، دوباره، همانطور که اشاره کردم، معمولاً وقتی در حال دور زدن هستید،

to happen when you're hanging around. So, you know, if you tell your friends: "Just

منتظر اتفاق دیگری هستید. بنابراین، می دانید، اگر به دوستان خود بگویید: "فقط

hang around here for five minutes. Just spend some time, kill the time here. Okay? And I

پنج دقیقه در اینجا بمانید. فقط کمی وقت بگذارید، زمان را اینجا بگذرانید. باشه؟ و

will be back. Just hang around this area."

من برمی گردم. فقط در این منطقه بچرخید."

Next is: "To hang in". And this is one that we definitely most often use in a command

بعدی این است: "حوصله کردن". و این یکی از مواردی است که ما قطعاً اغلب در فرم دستوری

form as well, imperative form. So: "Hang in (there) just a little longer." You'll notice

نیز استفاده می کنیم، فرم امری. بنابراین: "در (آنجا) فقط کمی بیشتر صبر کنید." متوجه خواهید شد

I put the term... The word "there" in parenthesis, in brackets, and this is because we often

که من عبارت ... کلمه "آنجا" را در پرانتز، داخل پرانتز قرار داده ام، و این به این دلیل است که ما

use this with "hang in". So, if I say: "Hang in there", this means... Well, it means to

اغلب این را با "Hang in" استفاده می کنیم. بنابراین، اگر من بگویم: "هنگ در آنجا"، این یعنی... خوب، یعنی

don't give up, keep surviving, keep fighting. So, "to hang in" means to continue, or to

تسلیم نشوید، به زنده ماندن ادامه دهید، به جنگیدن ادامه دهید. بنابراین، «آویختن» به معنای ادامه دادن، یا

survive, or to not give up. So, if you're watching a mixed martial arts fight, for example,

زنده ماندن، یا تسلیم نشدن است. بنابراین، اگر مثلاً در حال تماشای یک مبارزه هنرهای رزمی مختلط هستید

and one of the fighters in the fight, you know, you don't expect him to win and you

و یکی از مبارزان در مبارزه، می دانید، انتظار ندارید او برنده شود و می

say: "Wow, it's round three. He has hung in for three rounds." So, he has hung in there

گویید: "وای، دور سوم است. او آویزان شده است. برای سه راند." بنابراین، او برای سه دور در آنجا آویزان شده است

for three rounds, this means that he has survived. He is still going, continuing for th-, th-,

، این بدان معنی است که او زنده مانده است. او همچنان ادامه دارد و برای دور سوم، سوم، ادامه می دهد

the third round. I'm sorry. My tongue is doing th-, th-, th-, things.

. متاسفم. زبان من کارهای th-, th-, th- را انجام می دهد.

And, finally, the expression "to hang on someone's every word". So, for example: "I hung on the

و در نهایت، عبارت "به هر حرف کسی آویزان کردن ". به عنوان مثال: "من به تک تک

professor's every word." This means you pay attention to, listen to, you're interested

کلمات استاد آویزان شدم." این بدان معناست که شما به تک تک کلمات آن شخص توجه می کنید، به آن گوش می دهید

in the person's every word. So, basically, this means to be interested in everything

. بنابراین، اساساً، این به معنای علاقه مند شدن به همه

or by everything a person has to say. Now, you can use this when you're listening to

چیز یا هر چیزی است که یک فرد می گوید. حالا، می‌توانید از این استفاده کنید وقتی به

a lecture, you can use this if you're listening to a politician, you know, give a speech and

یک سخنرانی گوش می‌دهید، اگر به یک سیاستمدار گوش می‌دهید، می‌توانید از آن استفاده کنید ، می‌دانید، سخنرانی کنید و

you're just interested in everything a person has to say. Okay?

فقط به همه چیزهایی که یک شخص برای گفتن دارد علاقه دارید. باشه؟

So, to quickly review: "Hang on" means to wait. "Hang up" means to end a phone call.

بنابراین، بررسی سریع: "Hang on" به معنای صبر کردن است. «قطع کردن» به معنای پایان دادن به تماس تلفنی است.

"Hang out" is to spend time, usually with friends casually. "Hang around", you're spending

«هنگ اوت کردن» عبارت است از گذراندن وقت، معمولاً با دوستان. "حوصله کن"، شما

time in one area; hanging around a doctor's office, hanging around the mall. "To hang

در یک منطقه زمان می گذرانید. آویزان شدن در اطراف مطب دکتر ، حلق آویز کردن در اطراف مرکز خرید. "تعطیل

in" is to continue, to survive, to not give up; usually in an imperative form. So: "Hang

کردن" ادامه دادن، زنده ماندن، تسلیم نشدن است . معمولاً به صورت امری بنابراین: "

in there. Come on, hang in. Keep going. Don't give up." And "to hang on someone's every

آنجا بمان. بیا، بمان. ادامه بده. تسلیم نشو." و "به تک تک

word", you're interested and attracted to a person and everything that they have to

کلمات کسی بچسبید"، به یک شخص و همه چیزهایی که او برای

say, more specifically.

گفتن دارد، به طور خاص، علاقه مند و جذب می شوید.

So, if you'd like to test your understanding of these six "hang" expressions, as always,

بنابراین، اگر می‌خواهید درک خود را از این شش عبارت «هنگ» آزمایش کنید،

you can check out the quiz on www.engvid.com.

می‌توانید آزمون را در www.engvid.com بررسی کنید.

And don't forget to subscribe to my YouTube channel. Bye.

و فراموش نکنید که در کانال یوتیوب من مشترک شوید. خدا حافظ.