How to use "BE SUPPOSED TO" *properly* in English! - Formation, Pronunciation and Usage!

Hello, lovely students, and welcome back to English with Lucy.

سلام، دانش آموزان دوست داشتنی، و به انگلیسی با لوسی خوش آمدید.

Today, I'm going to teach you how to use this phrase

امروز قصد دارم نحوه استفاده از این عبارت

'be supposed to'.

"قرار است" را به شما آموزش دهم.

This is a phrase that confuses so many of my students.

این جمله ای است که بسیاری از دانش آموزان من را گیج می کند.

Let's end it today! First, I want you to

بیا امروز تمومش کنیم ابتدا از شما می خواهم به

answer a question. Is there a difference in

یک سوال پاسخ دهید. آیا

meaning between these two sentences?

بین این دو جمله تفاوت معنا وجود دارد؟

'I have to be at work by 9 am.' 'I'm supposed to be

من باید تا ساعت 9 صبح سر کار باشم. "قرار است

at work by 9 am.' And what about these two?

تا ساعت 9 صبح سر کار باشم." و در مورد این دو چطور؟

'I should stop drinking coffee in the evening.'

من باید عصرها قهوه ننوشم.

'I'm supposed to stop drinking coffee in the evening.'

"قرار است از نوشیدن قهوه در عصر خودداری کنم."

Let's find out! To help you even further,

بیایید دریابیم! برای کمک بیشتر به شما،

I have created a free PDF, an exercise pack to go with this lesson.

یک PDF رایگان، بسته تمرینی برای همراهی با این درس ایجاد کرده ام.

The PDF contains all of the information in this lesson,

PDF حاوی تمام اطلاعات این درس است،

plus lots more examples to help you understand

به علاوه مثال‌های بسیار بیشتری برای کمک به درک

exactly how and when to use 'be supposed to'.

دقیق چگونگی و زمان استفاده از «قرار است».

I've also included a link to some interactive activities

من همچنین پیوندی به برخی از فعالیت های تعاملی قرار داده ام

to help you practice even more. If you would like to get this

تا به شما کمک کنم حتی بیشتر تمرین کنید. اگر می خواهید این را

for free, all you have to do is click on the link in the

به صورت رایگان دریافت کنید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که روی پیوند موجود در جعبه توضیحات کلیک کنید

description box or scan this QR code here.

یا این کد QR را در اینجا اسکن کنید.

This is new—I'm not used to it yet—but you scan this QR code,

این جدید است - من هنوز به آن عادت نکرده ام - اما شما این کد QR را اسکن می کنید،

then you enter your name and your email address, and you choose your level.

سپس نام و آدرس ایمیل خود را وارد می کنید و سطح خود را انتخاب می کنید.

Then you sign up for my mailing list, and the PDF will arrive directly

سپس در لیست پستی من ثبت نام می کنید و PDF مستقیماً

in your inbox. And after that, you've joined

به صندوق ورودی شما می رسد. و پس از آن، شما به

my free PDF club. You'll automatically receive my

باشگاه PDF رایگان من پیوستید. شما به‌طور خودکار

free weekly PDFs alongside my news, course updates

فایل‌های PDF رایگان هفتگی من را در کنار اخبار، به‌روزرسانی‌های دوره

and offers. It's a free service, and you can unsubscribe at any time.

و پیشنهادات من دریافت خواهید کرد. این یک سرویس رایگان است و هر زمان که بخواهید می توانید اشتراک خود را لغو کنید.

Okay, let's begin the lesson! We're going to start with the

خوب، بیایید درس را شروع کنیم! ما می خواهیم با

form of 'be supposed to'. The basic structure is:

شکل "قرار است" شروع کنیم. ساختار اصلی این است:

subject plus 'be supposed to' plus base verb. You should conjugate

فاعل به اضافه "قرار است" به اضافه فعل پایه. باید

'be' to match the subject

«be» را برای مطابقت با فاعل

and the tense— 'I am supposed to,' 'You were

و زمان مزدوج کنید - «قرار است»، «

supposed to,' 'She is supposed to,' and so on. Remember that

قرار بود»، «او قرار است» و غیره. به یاد داشته باشید که

in speech, we usually contract the subject and the form of 'be',

در گفتار، ما معمولاً موضوع و شکل «بودن» را منقبض می‌کنیم،

so it becomes—'I'm supposed to', 'She's supposed to'.

بنابراین تبدیل می‌شود «من قرار است»، «او قرار است».

Let's talk about pronunciation! Listen to how I say 'supposed to'

بیایید در مورد تلفظ صحبت کنیم! گوش کنید که چگونه در این جمله "قرار است" می گویم—

in this sentence—'I am supposed to be at work by 9 am.'

"قرار است تا ساعت 9 صبح سر کار باشم."

Firstly, I don't pronounce the final 'd' of 'supposed'.

اولا، من "d" پایانی "supposed" را تلفظ نمی کنم.

Most speakers don't say 'supposeD to'.

اکثر سخنرانان نمی گویند "قرار است".

Instead, they elide or remove the final 'd' of

در عوض، «d» پایانی

the first word, which makes it easier to join to the next word

کلمه اول را حذف یا حذف می‌کنند، که پیوستن هموار به کلمه بعدی را آسان‌تر می‌کند

smoothly: 'suppose to', 'suppose to'.

: «فکر می‌کنم»، «فکر می‌کنم».

You will also hear people saying /səˈpəʊs tə/, 'supposed to'.

همچنین می شنوید که مردم می گویند /səˈpəʊs tə/، "قرار است".

In fact, I say that in fast speech. It was the way I was brought up.

در واقع من این را در سخنرانی سریع می گویم. این طوری بود که من بزرگ شدم.

'I'm supposed to do this.' 'I'm supposed to do this.'

من قرار است این کار را انجام دهم. من قرار است این کار را انجام دهم.

You might also hear /spəʊz/: 'spose' rather than 'suppose,'

همچنین ممکن است /spəʊz/ را بشنوید: 'sposese' به جای 'suppose'

without pronouncing the first vowel /əˈ/, and this reduces the

بدون تلفظ اولین مصوت /əˈ/، و این باعث کاهش

number of syllables in the word from 2 to 1. 'Su-ppose,' 2 syllables.

تعداد هجاهای کلمه از 2 به 1 می شود. 'Su-ppose' 2 هجا.

'Spose,' 1 syllable. /spəʊz tə/ or /spəʊs tə/.

"Spose" 1 هجا. /spəʊz tə/ یا /spəʊs tə/.

This is very, very common in fast informal speech.

این در سخنرانی سریع غیررسمی بسیار بسیار رایج است.

Okay, let's talk about use. Now, there are a few ways

خوب، بیایید در مورد استفاده صحبت کنیم. اکنون، چند راه وجود دارد که

we use 'be supposed to'.

ما از "قرار است" استفاده کنیم.

One is to talk about a duty, obligation, or arrangement.

یکی صحبت از یک وظیفه، تعهد یا ترتیب است.

In this sense, it's similar to 'have to', but it's not exactly the same.

از این نظر، شبیه «باید» است، اما دقیقاً یکسان نیست.

Let's go back to the examples from the beginning of the

بیایید به مثال‌های ابتدای

video—'I have to be at work by 9 am.'

ویدیو برگردیم — 'من باید تا ساعت 9 صبح سر کار باشم.'

'I'm supposed to be at work by 9 am.' What is the difference

"قرار است تا ساعت 9 صبح سر کار باشم." تفاوت

in meaning? Pause the video to think if you like,

معنا در چیست؟ اگر دوست دارید ویدیو را مکث کنید تا فکر کنید،

but the difference is that 'have to' or 'have to' is a strong obligation.

اما تفاوت این است که " باید" یا "باید" یک الزام قوی است.

'Be supposed to' is an 

«قرار می‌رود» یک

expectation—you're expected to do something, though you might not.

انتظار است—از شما انتظار می‌رود کاری انجام دهید ، اگرچه ممکن است انجام ندهید.

Let's expand those sentences a bit.

بیایید آن جملات را کمی گسترش دهیم.

'I have to be at work by 9 am because we have a team meeting

"من باید تا ساعت 9 صبح سر کار باشم زیرا هر روز صبح یک جلسه تیمی داریم

every morning.' 'I'm supposed to be at work

." "قرار است

by 9 am, but because of traffic, I'm often late.'

تا ساعت 9 صبح سر کار باشم، اما به دلیل ترافیک، اغلب دیر می‌رسم."

Here are some more

examples—'I'm supposed to buy a cake for my husband's birthday,'

در اینجا چند

مثال دیگر وجود دارد - "قرار است برای تولد شوهرم یک کیک بخرم" ،

'We're supposed to submit our proposal by Friday,'

"قرار است تا جمعه پیشنهاد خود را ارائه دهیم" ،

'Our children are supposed to be washing up, but we can

"فرزندان ما قرار است در حال شستشو باشند، اما می توانیم صدای

hear them having a water fight.'

آنها را بشنویم." مبارزه با آب.

Notice that I used 'be' plus -ing verb here to indicate that something is

توجه داشته باشید که من در اینجا از فعل 'be' به اضافه -ing استفاده کردم تا نشان دهم که چیزی در

happening now. 'The parcel is supposed to be delivered by Friday.'

حال رخ دادن است. "قرار است بسته تا جمعه تحویل داده شود."

Note that this is a passive structure:

توجه داشته باشید که این یک ساختار منفعل است:

'be supposed to be' plus past participle.

«قرار می‌رود که باشد» به اضافه فعل ماضی.

Similarly, we use 'was' or 'were supposed to' when we expected

به طور مشابه، زمانی که انتظار داشتیم

something to happen, or we were expected to do something but didn't.

اتفاقی بیفتد، یا از ما انتظار انجام کاری را داشتیم، از «بود» یا «قرار بود» استفاده می‌کنیم.

For example—'You were supposed to be here hours ago.'  

به عنوان مثال — 'قرار بود ساعت ها پیش اینجا باشید.'

(But you weren't - you were very late.)

(اما تو نبودی - خیلی دیر آمدی.)

Or—'I was supposed to buy a cake for my husband's birthday.' (But I forgot.)

یا «قرار بود برای تولد شوهرم کیک بخرم». (اما فراموش کردم.)

So, in the present, 'be supposed to' is an expectation, which may

بنابراین، در زمان حال، «قرار است» یک انتظار است که ممکن است

or may not be fulfilled.

برآورده شود یا نباشد.

However, when we use it in the past, it's almost always

با این حال، وقتی در گذشته از آن استفاده می‌کنیم، تقریباً همیشه به این

because it didn't happen.

دلیل است که این اتفاق نیفتاده است.

However, we can also use 'be supposed to' when we don't

با این حال، زمانی که نمی‌دانیم

know if something happened or not.

اتفاقی افتاده یا نه، می‌توانیم از «قرار است» استفاده کنیم.

For example—'Did Sam post the letters this morning? He was supposed to, but

به عنوان مثال: "آیا سام نامه ها را امروز صبح ارسال کرد؟" او قرار بود، اما

I haven't seen him yet.' Now, what if we make it

من هنوز او را ندیده ام. حالا، چه می شود اگر آن را

negative 'be not supposed to.' This can mean—'not allowed'.

منفی کنیم «قرار نیست که». این می تواند به معنای "مجاز نیست".

However, 'be not supposed to' is less strong, and there is a feeling

با این حال، «قرار نمی‌رود» قوی‌تر است، و این احساس وجود دارد

that people might do the action anyway. Here are some examples that

که مردم ممکن است به هر حال این عمل را انجام دهند . در اینجا چند نمونه وجود دارد که

should make this clear for you—'Students

باید این موضوع را برای شما روشن کند: «

are not supposed to use their phones during class,'

قرار نیست دانش‌آموزان در طول کلاس از تلفن خود استفاده کنند،» «

'I wasn't supposed to eat sweets before dinner when I was a child,'

در دوران کودکی من قرار نبود قبل از شام شیرینی بخورم،»

'Can we touch the sculptures? No, you're not supposed to.'

«آیا می‌توانیم مجسمه‌ها را لمس کنیم؟» نه، شما قرار نیست.

Okay, now listen to these sentences. Can you hear any difference in how

خوب حالا به این جملات گوش کن. آیا می توانید تفاوتی در نحوه

I pronounce 'to'?

تلفظ "to" بشنوید؟

'You're not supposed to touch the sculptures.' 'You're not supposed to.'

شما قرار نیست مجسمه ها را لمس کنید . شما قرار نیست.

In the first sentence, I said 'to' very quickly with a schwa sound—not /tu:/ but /tə/.

در جمله اول، من خیلی سریع با صدای شوا گفتم «to» - نه /tu:/ بلکه /tə/.

Most people will pronounce it /tə/ if a word comes after it. 'You're

اگر کلمه ای بعد از آن بیاید، اکثر مردم آن را /tə/ تلفظ می کنند. "تو

not supposed to touch.'

قرار نیست دست بزنی."

But, in general, we pronounce it /tu:/

اما، به طور کلی، اگر کلمه ای بعد از آن نباشد، آن را /tu:/ تلفظ می کنیم

if there's no word after it. 'You're not supposed to.' You'll be understood,

. شما قرار نیست. شما درک خواهید شد،

but it will sound a little bit unnatural. If you end a sentence with /tə/—'You're

اما کمی غیر طبیعی به نظر می رسد. اگر یک جمله را با /tə/ خاتمه دهید—'شما

not supposed to.' Yeah. Supposed /tu:/—just sounds more

قرار نیست.' آره فرض می شود /tu:/—فقط در آنجا طبیعی تر به نظر می رسد

natural there.

.

Now, let's look at these 'supposed to' vs 'should'.

حال، بیایید به این موارد «قرار است» در مقابل «باید» نگاه کنیم.

Here are the sentences from the beginning of the video—'I should

در اینجا جملات ابتدای ویدیو آمده است—'من باید

stop drinking coffee in the evening,' 'I'm supposed to stop

عصر قهوه ننوشم '، 'قرار است

drinking coffee in the evening.'

عصر قهوه ننوشم'.

What's the difference in meaning? Pause if you need to think.

تفاوت در معنی چیست؟ اگر نیاز به فکر کردن دارید مکث کنید.

Well, the first one is something I think is true or a good idea.

خب، اولی چیزی است که به نظر من درست است یا ایده خوبی است.

I can't sleep at night, so I think I should stop drinking coffee in the evening.

شب ها نمی توانم بخوابم، بنابراین فکر می کنم باید عصرها قهوه ننوشم.

The second one with 'be supposed to'

مورد دوم با "قرار است"

is something someone else thinks is true, or a good idea for me to do.

چیزی است که شخص دیگری فکر می کند درست است، یا ایده خوبی است که من انجام دهم.

Perhaps my doctor, but it's definitely not me, as I love drinking coffee

شاید دکتر من، اما قطعا این من نیستم، زیرا من عاشق نوشیدن قهوه

as late as possible.

تا حد امکان دیرتر هستم.

We're implying that someone else has told us to do it. Here's

منظور ما این است که شخص دیگری به ما گفته است که این کار را انجام دهیم. در اینجا

another—'My trainer said I'm supposed to warm up before my workouts.'

یک مورد دیگر وجود دارد: "مربی من گفت که قرار است قبل از تمرین بدنم را گرم کنم."

We can also use 'be not supposed to' to mean 'shouldn't' or something

همچنین می‌توانیم از «قرار نیست » به معنای «نباید» استفاده کنیم یا چیزی

is not a good idea, but you might do it anyway. Look at these

ایده خوبی نیست، اما به هر حال ممکن است این کار را انجام دهید. به این جملات نگاه کنید

sentences—'You're not supposed to brush your teeth immediately after

: "شما قرار نیست بلافاصله بعد از

eating.' (But a lot of people do.)

غذا مسواک بزنید." (اما بسیاری از مردم این کار را انجام می دهند.)

Or—'My Italian friend said carbonara isn't supposed

یا «دوست ایتالیایی من گفت که کاربونارا قرار نیست

to have cream in it.' (But that's how I've always made it.)

خامه ای در آن باشد.» (اما من همیشه اینطوری درست می کردم.)

Don't worry, I have since learnt how to make a proper

نگران نباشید، من از آن زمان یاد گرفتم که چگونه یک

carbonara.

کاربونارا درست کنم.

Another use of 'be supposed to' is to say what something or

یکی دیگر از کاربردهای «قرار می‌شود » این است که بگوییم چیزی یا

someone is generally thought to be or do,

کسی به طور کلی فکر می‌شود یا انجام می‌دهد،

and it's like saying

و مانند این است که بگوییم

'everyone says this, but I don't personally know if it's true.'

«همه این را می‌گویند، اما من شخصاً نمی‌دانم که درست است یا نه».

For example—'Snake plants are supposed to be easy to care for.'

به عنوان مثال: "قرار است مراقبت از گیاهان مار آسان باشد."

Or—'Breaking a mirror is supposed to bring seven years of bad luck.'

یا — شکستن آینه قرار است هفت سال بدشانسی بیاورد.

Or—'She's supposed to be a brilliant doctor.'

یا - "او قرار است یک دکتر باهوش باشد." اگر تجربه شخصی یا نظر دیگری دارید،

You might see these sentences followed by 'but'

ممکن است این جملات را به دنبال «اما»

and a contrasting statement If you have personal experience or a different opinion.

و یک عبارت متضاد ببینید .

For example—'Snake plants are supposed to be easy to care for, but I managed

به عنوان مثال: "قرار است مراقبت از گیاهان مار آسان باشد، اما من توانستم

to kill mine within a week.'

گیاهان خود را در عرض یک هفته بکشم."

Okay, we're nearly at the end of the video, but first, I have some homework.

بسیار خوب، تقریباً در پایان ویدیو هستیم، اما اول، من یک تکلیف دارم.

I would love for you to tell me in the comments about something that is

دوست دارم در نظرات در مورد چیزی به من بگویید که

supposed to bring bad or good luck where you come from.

قرار است بدشانسی یا خوش شانسی را به همراه داشته باشد . به

Let me know whether you found it to be true for you or not.

من اطلاع دهید که آیا متوجه شده اید که برای شما صادق است یا خیر.

Also, this was a lot of information, so make sure you download the

همچنین، این اطلاعات زیادی بود، بنابراین مطمئن شوید که

free PDF and you complete the exercises in the exercise pack.

PDF رایگان را دانلود کرده و تمرینات را در بسته تمرینی کامل کنید.

I've made them for you with love, and I hope you enjoy them.

من آنها را برای شما با عشق درست کردم و امیدوارم از آنها لذت ببرید.

I look forward to seeing you in the next video. Bye!

منتظر دیدن شما در ویدیوی بعدی هستم. خداحافظ