If you know these 15 EVERYDAY phrases, your English is AMAZING!

Hello, lovely students, and welcome  back to English with Lucy. I'm very  

سلام، دانش‌آموزان دوست‌داشتنی، و به انگلیسی با لوسی خوش آمدید. من

excited about today's lesson because  I'm going to test your English fluency.

برای درس امروز بسیار هیجان‌زده هستم زیرا می‌خواهم تسلط شما به انگلیسی را آزمایش کنم.

Today, we're going to discuss  15 really common phrases that  

امروز، ما قصد داریم در مورد 15 عبارت واقعاً رایجی صحبت کنیم که

proficient English speakers use daily.

انگلیسی‌زبان ماهر روزانه از آنها استفاده می‌کنند.

But I'm not just going to give  you a list of phrases. No,  

اما من فقط فهرستی از عبارات را به شما ارائه نمی کنم. نه،

we're going to do it in the form of a quiz.

ما این کار را در قالب یک مسابقه انجام خواهیم داد.

I will give you part of a sentence  with a missing word or 2, a gap,

بخشی از جمله را با یک کلمه از دست رفته یا 2، یک شکاف به شما می‌دهم،

and you'll have a few seconds  to try to complete it.

و شما چند ثانیه فرصت خواهید داشت تا آن را کامل کنید.

Then I'll explain the full phrase and  how to use it naturally in conversation.

سپس عبارت کامل و نحوه استفاده طبیعی از آن در مکالمه را توضیح خواهم داد. به

This way, you're not just  memorising a list of phrases,  

این ترتیب، شما نه تنها فهرستی از عبارات را به خاطر می سپارید، بلکه

you're learning how to use them in  context and really engaging your brain.

یاد می گیرید که چگونه از آنها در زمینه استفاده کنید و واقعاً مغز خود را درگیر می کنید.

This will help you to remember  the phrases long-term.

این به شما کمک می‌کند تا عبارات را بلندمدت به خاطر بسپارید .

I've also got 2 really exciting  things to share with you. First,  

من همچنین 2 چیز بسیار هیجان انگیز برای به اشتراک گذاشتن با شما دارم. ابتدا،

I've created a free downloadable PDF to  go with this lesson. It's packed with  

من یک PDF قابل بارگیری رایگان برای انجام این درس ایجاد کرده ام. مملو از

lots more examples and extra exercises  to help you practise these phrases.

نمونه‌های بسیار بیشتر و تمرین‌های اضافی است که به شما در تمرین این عبارات کمک می‌کند.

I've also added 15 extra phrases.

There are also 15 additional phrases  in that PDF for you to learn.

من همچنین 15 عبارت اضافی اضافه کرده ام.

همچنین 15 عبارت اضافی در آن PDF وجود دارد که می توانید آن را یاد بگیرید.

If you would like to download that, all  you have to do is click on the link in  

اگر می‌خواهید آن را دانلود کنید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که روی پیوند موجود در

the description box or scan that QR code  there, enter your name and email address,  

کادر توضیحات کلیک کنید یا کد QR را در آنجا اسکن کنید، نام و آدرس ایمیل خود را وارد کنید،

choose your level and the PDF will  arrive directly in your inbox.

سطح خود را انتخاب کنید و PDF مستقیماً به صندوق ورودی شما می‌رسد.

And after that, you've joined my free PDF club,  you will automatically receive my free weekly PDFs  

و پس از آن، به باشگاه PDF رایگان من ملحق شدید، به طور خودکار PDFهای هفتگی رایگان   من را

alongside my news, course updates and offers.  It's free, you can unsubscribe at any time.

در کنار اخبار، به‌روزرسانی‌های دوره و پیشنهادات من دریافت خواهید کرد. این رایگان است، می توانید در هر زمان اشتراک خود را لغو کنید.

The second thing I want to mention is that  I've developed a Vocabulary Level Test!

دومین موردی که می‌خواهم به آن اشاره کنم این است که یک تست سطح لغات ایجاد کرده‌ام!

This is a completely free resource that  you can use to work out where you are on  

این یک منبع کاملاً رایگان است که می‌توانید از آن برای بررسی اینکه در

your learning journey and what to focus on next.

سفر یادگیری خود هستید و روی چه مواردی تمرکز کنید، استفاده کنید.

When you take this test, I will  send your result via email.

وقتی این آزمایش را انجام دادید، نتیجه شما را از طریق ایمیل ارسال می‌کنم.

Your result can be anything from A1 all  the way down to C2 that is the top-level.

نتیجه شما می تواند هر چیزی باشد، از A1 تا C2 که سطح بالایی است.

The link is in the description box, and again,  I've left a QR code for you to scan—just there.

پیوند در جعبه توضیحات است، و دوباره، یک کد QR برای شما گذاشته‌ام تا آن را اسکن کنید—همینجا.

Okay, let's focus now on the 15  phrases I'm about to teach you.

خوب، بیایید اکنون روی 15 عبارتی که قرار است به شما یاد بدهم تمرکز کنیم.

If you get most of these right, it means  you are well on your way to fluency.

اگر بیشتر این موارد را به درستی دریافت کنید، به این معنی است که در مسیر خوبی برای تسلط هستید.

And don't worry if you don't know all of  them, this is a fantastic way to start!

و نگران نباشید اگر همه آنها را نمی‌شناسید، این یک راه عالی برای شروع است!

Let's begin with number 1!

بیایید با شماره 1 شروع کنیم!

'In _, I realise I should have  studied harder for that exam.'

"در _، متوجه شدم که باید برای آن امتحان سخت‌تر مطالعه می‌کردم."

Take a few seconds to think  about how we could fill that gap.

چند ثانیه وقت بگذارید و به این فکر کنید که چگونه می‌توانیم این شکاف را پر کنیم.

The answer is 'hindsight'. 'In hindsight,  

پاسخ «نگاه به گذشته» است. "در گذشته،

I realise I should have  studied harder for that exam.'

متوجه شدم که باید برای آن امتحان سخت‌تر مطالعه می‌کردم.»

We use the phrase 'in hindsight'  to talk about looking back at  

ما از عبارت "در آینده" برای صحبت در مورد نگاه کردن به

a situation and understanding it  better now than we did at the time.

یک موقعیت و درک آن در حال حاضر بهتر از آن زمان استفاده می کنیم.

It combines 'hind' meaning 'behind' or  'back' and 'sight' meaning 'seeing'.  

«hind» به معنای «پشت» یا «پشت» و «sight» به معنای «دیدن» را ترکیب می‌کند.

It's like saying 'I see clearly when I look back.'

مثل این است که بگویید "وقتی به عقب نگاه می کنم به وضوح می بینم."

Okay, keep note of your scores  because I'll ask you to share  

بسیار خوب، نمرات خود را یادداشت کنید، زیرا از شما می‌خواهم که

them at the end. Let's move on to number 2.

آنها را در پایان به اشتراک بگذارید. بیایید به شماره 2 برویم.

'Can you send me the files before 5 pm? _ do!'

'می توانید فایل ها را قبل از ساعت 5 بعد از ظهر برای من ارسال کنید؟ _ انجام بده!

Have you got it?

آیا شما آن را دریافت کرده اید؟

I'll give you 5 seconds.

من به شما 5 ثانیه فرصت می دهم.

The answer is 'will'. 'Will do'! Saying 'will do'  

پاسخ "اراده" است. "خواهد شد"! گفتن «می‌خواهم»

is a short and an informal way of saying  'I'll do it' or 'I'll take care of it'.

روشی کوتاه و غیررسمی برای گفتن «من انجامش می‌دهم» یا «من از آن مراقبت خواهم کرد» است.

It's fun and it's casual, and I  use it about 15 times a day—'Yep,  

این سرگرم کننده و معمولی است، و من تقریباً 15 بار در روز از آن استفاده می کنم - بله،

will do, will do. Don't worry. Will do.'

انجام خواهد شد، انجام خواهد شد. نگران نباشید. انجام خواهد داد.

Now, you might also hear 'can do', 'can do'.

اکنون، ممکن است «می توانم»، «می توانم» را نیز بشنوید.

If you said 'can do', I will  also give you the point. Okay,  

اگر گفتید "می توانم انجام دهم"، نکته را نیز به شما می گویم. بسیار خوب،

moving on to number 3. I need  you to fill in both blanks here.

به سراغ شماره 3 بروید. از شما می‌خواهم هر دو جای خالی را در اینجا پر کنید.

'You can trust her - she knows _ _  when it comes to organising events.'

"شما می توانید به او اعتماد کنید - او می داند __ وقتی نوبت به سازماندهی رویدادها می رسد."

I'll give you 5 seconds.

من به شما 5 ثانیه فرصت می دهم.

If you need a hint. Both words start with 'w'.

اگر به راهنمایی نیاز دارید. هر دو کلمه با "w" شروع می شوند.

Okay, the missing words here are  'what's what'. 'You can trust  

بسیار خوب، کلمات گم شده در اینجا عبارتند از «چیست چیست». "شما می توانید به

her - she knows what's what when  it comes to organising events.'

او اعتماد کنید - او می داند که چه چیزی در مورد سازماندهی رویدادها به میان می آید."

So, this is a bit of a strange one, but  we say someone knows 'what's what' to  

بنابراین، این کمی عجیب است، اما ما می‌گوییم کسی می‌داند «چیست» به این

mean they understand the important facts  or are very knowledgeable about something.

معنی است که حقایق مهم را می‌فهمد یا در مورد چیزی بسیار آگاه است.

It sounds far more natural  than saying something like:  

خیلی طبیعی تر از گفتن چیزی شبیه این به نظر می رسد:

'She is quite knowledgeable  on the subject of etc.'

«او کاملاً در موضوع غیره آگاه است».

Now, let's move on to number 4.

حالا بیایید به شماره 4 برویم.

These next 3 phrases are quite fun.

این 3 عبارت بعدی بسیار سرگرم کننده هستند.

Here we are: 'Are you finished  with that report? More or _.'

ما اینجا هستیم: «آیا با آن گزارش تمام شده‌اید؟ بیشتر یا _.'

Take a few seconds.

چند ثانیه وقت بگذارید.

The answer is 'less'. 'More or less'.  Now, this is a really common expression.  

پاسخ "کمتر" است. 'کم و بیش'. در حال حاضر، این یک عبارت واقعا رایج است.

We use it instead of saying 'almost', 'not  quite' or 'approximately'. 'More or less'.

به جای گفتن «تقریبا»، «نه کاملاً» یا «تقریبا» از آن استفاده می‌کنیم. 'کم و بیش'.

It's particularly useful when you want to  soften your reply of not having something ready.

مخصوصاً زمانی مفید است که می‌خواهید پاسخ خود را مبنی بر آماده نبودن چیزی ملایم کنید.

Rather than saying—'No, I haven't finished.  You could say—'Oh, I'm more or less finished.'

به‌جای گفتن: «نه، من تمام نشده‌ام. می توانید بگویید: "اوه، من کم و بیش تمام کردم."

Are you ready for number 5?

آیا برای شماره 5 آماده هستید؟

'I've been picking up a few freelance  projects here and _. Nothing super steady.'

"من چند پروژه مستقل را اینجا انتخاب کردم و _. هیچ چیز فوق العاده ثابت نیست.

Take a few minutes.

چند دقیقه وقت بگذارید.

Actually, don't take minutes—take a few seconds.

در واقع، چند دقیقه وقت نگذارید - چند ثانیه وقت بگذارید.

It's 'here and there'. 'Here and  there'. We use 'here and there' to  

این "اینجا و آنجا" است. "اینجا و آنجا". ما از «اینجا و آنجا» برای

describe something that happens randomly  or irregularly, without a fixed plan.

توصیف اتفاقی استفاده می‌کنیم که به‌طور تصادفی یا نامنظم و بدون برنامه ثابت اتفاق می‌افتد.

It suggests an occasional occurrence  rather than something consistent

این یک اتفاق گاه‌به‌گاه را نشان می‌دهد نه چیزی ثابت

and it can also be used more literally to mean  'in various places' or 'all around'. For example:  

و همچنین می‌تواند به معنای واقعی کلمه به معنای «در مکان‌های مختلف» یا «در اطراف» استفاده شود. به عنوان مثال:

'The dog's toys were scattered  here and there about the room.'

«اسباب‌بازی‌های سگ اینجا و آنجا در اتاق پراکنده بودند.»

Okay, number 6, let's see if you've picked  up on that pattern yet. Here's your sentence:

بسیار خوب، شماره 6، بیایید ببینیم آیا هنوز آن الگو را انتخاب کرده‌اید یا خیر. این جمله شماست:

'The journey to the village will take  an hour, _ or take a few minutes.'

"سفر به روستا یک ساعت، _ یا چند دقیقه طول می کشد."

Have a think.

یه فکری بکن

The missing word is 'give'.  'Give or take a few minutes.'

کلمه غایب «ببخش» است. چند دقیقه بده یا بگیر.

We use this phrase when we're estimating  time, amounts or measurements,

زمانی که زمان، مقادیر یا اندازه‌گیری‌ها را تخمین می‌زنیم از این عبارت استفاده می‌کنیم،

it means approximately or  plus or minus a small amount.

یعنی تقریباً یا به علاوه یا منهای مقدار کمی.

It's an expression that helps  you sound positively fluent!

این عبارتی است که به شما کمک می‌کند به طور مثبت روان به نظر برسید!

So, we have 'more or less', 'here  and there' and 'give or take'.

بنابراین، «کم یا زیاد»، «اینجا و آنجا» و «ببخش یا بگیر» داریم.

These are all used when we want  to be vague about something.

همه اینها زمانی استفاده می‌شوند که بخواهیم درباره چیزی مبهم باشیم.

They're very useful!

آنها بسیار مفید هستند!

Okay, number 7,

باشه، شماره 7،

I need 2 words this time. 'Hey Mum, can Jamal  and I go to a concert tonight? It starts at 11  

این بار به 2 کلمه نیاز دارم. «هی مامان، آیا من و جمال می‌توانیم امشب به کنسرت برویم؟ ساعت 11 شب شروع می شود

pm. That's absolutely _ of the _. It's a  school night.' Okay, take your time here.

. این کاملاً _ از _ است. این یک شب مدرسه است. باشه، اینجا وقت بذار

Okay, here are the answers—'out' and 'question'.  'That's absolutely out of the question.'

خوب، در اینجا پاسخ ها وجود دارد - "خارج" و "سوال". این کاملاً خارج از بحث است.

This is a strong, emphatic way of saying  

این یک روش قوی و مؤکد برای گفتن

'absolutely not'. Or just giving a firm 'no'.  'That is out of the question. No, you may not.'

«مطلقاً نه» است. یا فقط یک "نه" قاطع بدهید. این موضوع مطرح نیست. نه، شما ممکن است.

It's much more forceful than just saying 'no'.  It shows that there is no room for debate or  

این خیلی قوی تر از "نه" گفتن است. این نشان می‌دهد که جایی برای بحث یا مذاکره وجود ندارد

negotiation, and it's a great expression for when  you want to shut down any argument straight away.

، و این یک بیان عالی برای زمانی است که می‌خواهید هر بحثی را فوراً خاموش کنید.

Okay, we're over half way through  here. Let's take a look at number 8.

بسیار خوب، ما بیش از نیمی از راه را طی کردیم . بیایید به شماره 8 نگاهی بیندازیم.

'I need to buy a new laptop. Speaking  of _, how's your new MacBook?'

'من باید یک لپ تاپ جدید بخرم. وقتی صحبت از _ شد، مک بوک جدید شما چطور است؟

Take a few seconds.

چند ثانیه وقت بگذارید.

The answer is 'which'.

پاسخ «کدام» است.

'I need to buy a new laptop. Speaking of which,  

من باید یک لپ تاپ جدید بخرم. وقتی صحبت از آن شد،

how's your new MacBook?' So, 'speaking of  which' is a fabulous transition phrase.

مک بوک جدید شما چطور است؟ بنابراین، «صحبت کردن از کدام» یک عبارت انتقالی افسانه‌ای است.

It helps us to smoothly change topic or  

این به ما کمک می کند تا به آرامی موضوع را تغییر دهیم یا

add to a topic. When something  reminds us of a related point.

به موضوعی اضافه کنیم. وقتی چیزی نکته مرتبطی را به ما یادآوری می‌کند.

It's much more natural than  suddenly jumping to a new subject.

این بسیار طبیعی تر از پریدن ناگهانی به سوژه جدید است.

And you can find lots more examples of transition  

و می‌توانید نمونه‌های بسیار بیشتری از

phrases in the PDF. QR code  there. Link in the description.

عبارات انتقال   را در PDF پیدا کنید. کد QR وجود دارد. لینک در توضیحات

Number 9. Let's see how you do with  this one. We have 2 gaps to fill. '_

شماره 9. بیایید ببینیم با این یکی چگونه عمل می‌کنید. 2 جای خالی برای پر کردن داریم. "_

get me _, I love chocolate, but  that cake was way too sweet.'

بگیر _، من عاشق شکلات هستم، اما آن کیک خیلی شیرین بود."

Take a few seconds.

چند ثانیه وقت بگذارید.

We need 'don't' and 'wrong'. 'Don't  get me wrong, I love chocolate,  

ما به "نباید" و "اشتباه" نیاز داریم. " اشتباه نکنید، من عاشق شکلات هستم،

but that cake was way too sweet.' So,  'don't get me wrong' is a lovely phrase  

اما آن کیک خیلی شیرین بود." بنابراین، «من را اشتباه نگیرید» یک عبارت دوست‌داشتنی است   که

we might use when we think someone  might misunderstand what we're saying

ممکن است زمانی استفاده کنیم که فکر می‌کنیم ممکن است کسی از آنچه می‌گوییم سوءتفاهم کند

or we want to soften something  that might upset someone.

یا می‌خواهیم چیزی را ملایم کنیم که ممکن است کسی را ناراحت کند.

We often use it just before we're about to say  

ما اغلب درست قبل از اینکه بخواهیم

something that might sound  negative or controversial.

چیزی بگوییم که ممکن است منفی یا بحث برانگیز به نظر برسد از آن استفاده می کنیم.

'Don't misunderstand me.' 'Don't get me wrong.'

"من را اشتباه نفهمید." من را اشتباه نگیرید.

So, how are you doing so far?  Are you feeling pretty fluent?

خب، تا الان چطوری؟ آیا احساس می کنید خیلی مسلط هستید؟

I hope you're counting your scores,  I'd love you to share them at the end.

امیدوارم نمرات خود را بشمارید، دوست دارم در پایان آنها را به اشتراک بگذارید.

Let's move on to number 10 now.

حالا بریم سراغ شماره 10.

This is another expression I  use absolutely every single day.

این عبارت دیگری است که من کاملاً هر روز استفاده می‌کنم.

One gap here.

یک شکاف اینجا.

'How's your first day at  work going? So far, so _.'

«اولین روز کاری شما چگونه می گذرد؟ تا اینجا، بنابراین _.'

The missing word is 'good'. 'So far, so good.'

کلمه گم شده "خوب" است. 'تا اینجای کار خیلی خوبه.'

So, this is a cautiously optimistic way of  saying that things are going well at the moment,  

بنابراین، این یک روش خوشبینانه محتاطانه برای گفتن این است که همه چیز در حال حاضر خوب پیش می‌رود،

though you might be holding your breath a bit.

هرچند ممکن است کمی نفس خود را حبس کنید.

You know that there's still a way to  go, but everything's going well so far.

شما می دانید که هنوز راهی برای رفتن وجود دارد، اما همه چیز تا اینجا به خوبی پیش می رود.

Okay, number 11, let's see if you  know what 2 words we need here.

بسیار خوب، شماره 11، بیایید ببینیم آیا می‌دانید به چه دو کلمه در اینجا نیاز داریم.

'I know you're torn about moving abroad.  For what _ _, I think you'd really thrive  

من می دانم که شما در مورد مهاجرت به خارج از کشور ناراحت هستید. برای چه _ _، فکر می کنم شما واقعاً در آنجا پیشرفت خواهید کرد

there - you've always adapted to new  situations easily.' Have a few seconds.

- همیشه به راحتی با موقعیت های جدید سازگار شده اید . چند ثانیه وقت داشته باشید.

Ready? We need—'it's worth.' 'For what  it's worth.' 'For what it's worth,  

آماده است؟ ما نیاز داریم - "ارزش دارد." "به چه ارزشی دارد." «به خاطر ارزشی که دارد،

I think you'd really thrive there…'

فکر می‌کنم شما واقعاً در آنجا پیشرفت خواهید کرد...»

So, 'for what it's worth' is a lovely, humble way  to share your thoughts or opinions on a matter  

بنابراین، «برای آنچه ارزش دارد» روشی دوست‌داشتنی و متواضع برای به اشتراک گذاشتن افکار یا نظرات شما در مورد یک موضوع است

and we often use it when we want to offer  our opinion without coming across as pushy,  

و ما اغلب زمانی از آن استفاده می‌کنیم که می‌خواهیم نظر خود را بدون اینکه به نظر سخت‌گیرانه برخورد کنیم،

or when we're not entirely sure that  what we're saying is relevant or useful.

یا زمانی که کاملاً مطمئن نیستیم که آنچه می‌گوییم مرتبط یا مفید است، از آن استفاده می‌کنیم.

It's almost like saying 'My  opinion isn't everything,  

تقریباً مثل این است که بگویید " نظر من همه چیز نیست،

but in case it's worth something to  you, I'm going to give it to you.'

اما اگر چیزی برای شما ارزش داشته باشد ، آن را به شما می دهم."

'For what it's worth.'

برای آنچه ارزش دارد.

Okay, number 12. Fill in the blank  with a word starting with 'm'. 'Her  

بسیار خوب، شماره 12. جای خالی را با کلمه ای که با "m" شروع می شود پر کنید. "

reaction to the election results was  definitely a bit _.' Have a think.

واکنش او به نتایج انتخابات قطعا کمی _ بود." یه فکری بکن

We need 'much' here. 'Her reaction  was definitely a bit much.'

ما در اینجا به "خیلی" نیاز داریم. "واکنش او قطعاً کمی زیاد بود."

'A bit much' is how we politely say that something  was over the top, unreasonable or went too far.

«کمی زیاد» به این معناست که ما مودبانه می گوییم که چیزی بیش از حد، غیرمنطقی یا زیاده روی کرده است.

It's softer than saying 'that was ridiculous'.  Instead, we say 'that was a bit much'.

این نرم تر از گفتن "مسخره بود". در عوض، ما می گوییم "کمی زیاد بود".

And here's our next one, number 13.

و این هم مورد بعدی ما، شماره 13.

You need a three letter word.

شما به یک کلمه سه حرفی نیاز دارید.

Okay, here it is. 'I've got a fair _ of  work to do this week.' Take a few secs.

خوب، اینجاست. " این هفته کار زیادی برای انجام دادن دارم." چند ثانیه وقت بگذارید

The missing word is 'bit'. 'B-i-t'. 'I've  got a fair bit of work to do this week.'

کلمه گم شده "bit" است. 'B-i-t'. " این هفته کمی کار دارم."

So, 'a fair bit' is a wonderfully  British way of saying 'quite a lot'.

بنابراین، «کمی» یک روش شگفت‌انگیز بریتانیایی برای گفتن «بسیار زیاد» است.

It's not in our British nature to  come right out and say that we are  

این در طبیعت بریتانیایی ما نیست که بیایم و بگوییم که ما

buried in work. So we prefer the  softer, more polite—'a fair bit'.

در کار دفن شده ایم. بنابراین ما نرم‌تر، مودبانه‌تر را ترجیح می‌دهیم - «کمی منصفانه».

We like to overstate things by understating them.

ما دوست داریم با کم بیان کردن چیزها، آنها را بزرگ جلوه دهیم.

If you catch my drift.

اگر دریفت من را بگیری

Okay, penultimate one—the second to last, number  14. I'm going to need 2 words in this one. Ready?

بسیار خوب، ماقبل آخر - دومی به آخر، شماره 14. من در این یکی به 2 کلمه نیاز دارم. آماده است؟

'Oh no, I spilt water on  your book! Don't worry! No _.

«اوه نه، من روی کتابت آب ریختم ! نگران نباش! نه _.

Take some time.

کمی وقت بگذارید.

You should have said 'harm done'.  'Don't worry! No harm done.'

باید می گفتی "ضرر شده" 'نگران نباش! هیچ آسیبی وارد نشده است.

This is one of my go to phrases to  reassure someone that everything is fine,  

این یکی از عباراتی است که به سراغ آن‌ها می‌روم تا به کسی اطمینان دهم که همه چیز خوب است،

and their actions haven't caused serious  damage. There's nothing to worry about.

و اقداماتش آسیب جدی وارد نکرده است . جای نگرانی نیست

It's particularly useful when someone is  feeling embarrassed about a minor mishap,  

مخصوصاً زمانی مفید است که شخصی از یک اتفاق ناگوار خجالت زده است،

and you want to put them at ease quickly.

و شما می خواهید سریعاً او را راحت کنید.

Also, did you notice the spelling  and pronunciation of 'spilt'?

همچنین، آیا به املا و تلفظ «spilt» توجه کرده‌اید؟

In British English we tend to spell it like  this—'s-p-i-l-t' and pronounce it /spɪlt/.

در انگلیسی بریتانیایی ما تمایل داریم آن را به این صورت بنویسیم— 's-p-i-l-t' و آن را /spɪlt/ تلفظ کنیم.

In American English they tend to lean towards  'spilled' and spell it 's-p-i-l-l-e-d'.

در انگلیسی آمریکایی، آنها تمایل دارند به سمت "spilled" متمایل شوند و آن را "s-p-i-l-l-e-d" بنویسند.

Sometimes, when I show words with  the British spelling, I get accused  

گاهی اوقات، وقتی کلماتی را با املای انگلیسی نشان می‌دهم، متهم می‌شوم

of misspelling things in my videos, but  I assure you it is a correct version.

که مواردی را در ویدیوهایم املایی اشتباه می‌کنم، اما به شما اطمینان می‌دهم که نسخه درستی است.

Okay, last one, number 15. 'How _ you  didn't tell me about this sooner?'

خوب، آخرین، شماره 15. "چطور _ تو زودتر به من درباره این موضوع نگفتی؟"

The missing word is 'come'. 'How come  you didn't tell me about this sooner?'

کلمه گم شده "بیا" است. "چطور زودتر این موضوع را به من نگفتی؟"

'How come' is a friendly, casual way  of asking 'why'. 'How come?' 'Why?' 

«چطور» یک روش دوستانه و معمولی برای پرسیدن «چرا» است. چطور؟ "چرا؟"

It's much softer than demanding—'Why didn't  you?' 'Why' can sometimes sound a bit accusatory.

خیلی نرمتر از مطالبه کردن است - "چرا نکردی؟" "چرا" گاهی اوقات می تواند کمی متهم کننده به نظر برسد.

'How come' feels more relaxed and natural?

«چطور» احساس آرامش و طبیعی‌تری می‌کند؟

Okay, so how many phrases out of the  15 did you know or guess correctly?

خوب، پس چند عبارت از 15 عبارت را درست می دانستید یا حدس می زدید؟

If you manage to complete most of them, you  are well on your way to English fluency.

اگر بتوانید اکثر آنها را کامل کنید، در مسیر تسلط به زبان انگلیسی هستید.

And don't forget to download the  PDF that goes with this lesson,

و فراموش نکنید که PDF مربوط به این درس را دانلود کنید،

I've included 15 additional phrases  that you really ought to know,

من 15 عبارت اضافی را اضافه کرده ام که شما واقعاً باید بدانید،

phrases that we use nearly every day.

عباراتی که تقریباً هر روز استفاده می کنیم.

It's also full of lots of extra examples and  

همچنین مملو از مثال‌های اضافی است و

I've included some exercises to help  reinforce what you've just learnt.

من تمرین‌هایی را برای کمک به تقویت آنچه که تازه یاد گرفته‌اید اضافه کرده‌ام.

You will find the link in the description down  below or you can scan the QR code just there. And  

پیوند را در توضیحات زیر پیدا خواهید کرد یا می‌توانید کد QR را فقط در آنجا اسکن کنید. و

if you haven't taken my free English Vocabulary  Level Test yet, why stop here? Take it now.

اگر هنوز در آزمون سطح واژگان انگلیسی رایگان من شرکت نکرده‌اید ، چرا اینجا توقف کنید؟ حالا بگیر

You've done one test, you can do another.

شما یک آزمایش را انجام داده اید، می توانید دیگری را انجام دهید.

It only takes a few minutes  and it will show you exactly  

فقط چند دقیقه طول می کشد و دقیقاً به شما نشان می دهد که

where you are on your English vocabulary journey.

در سفر واژگان انگلیسی خود کجا هستید.

I will send you your results  via email. Scores range from  

من نتایج شما را از طریق ایمیل برای شما ارسال خواهم کرد . امتیازها از

A1 all the way down to C2—that's the top score.

A1 تا C2 متغیر است—این امتیاز برتر است.

The link is also in the description  box and another QR code there for you.

پیوند همچنین در کادر توضیحات و یک کد QR دیگر برای شما وجود دارد.

Thank you so much for watching this  lesson. I really hope you enjoyed  

از تماشای این درس بسیار سپاسگزاریم . من واقعاً امیدوارم از آن لذت برده باشید

it! I hope you learnt something  and I'll see you in the next one!

! امیدوارم چیزی یاد گرفته باشید و در قسمت بعدی شما را ببینم!

Muah!

موح!