The 50 Important Phrasal Verbs in English

505,432 views ・ 2023-10-13

English with Lucy


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
50 phrases captions
0
140
1000
زیرنویس 50 عبارت
00:01
Hello, lovely students, and welcome back to English with Lucy.
1
1140
2680
سلام، دانش آموزان دوست داشتنی، و با لوسی به انگلیسی خوش آمدید.
00:03
Today, I've got another monster of a lesson for you.
2
3820
3530
امروز، من یک هیولای دیگر برای شما دارم.
00:07
We are going to learn 50 of the most useful phrasal verbs in context through a
3
7350
6060
ما قصد داریم 50 مورد از مفیدترین افعال عبارتی را از طریق یک
00:13
story so they really get stuck in your brain for life.
4
13410
3880
داستان یاد بگیریم تا واقعاً برای تمام عمر در مغز شما گیر کنند.
00:17
But I'm not just going to sit here, read a list of phrasal verbs, give you an
5
17290
5340
اما من فقط قرار نیست اینجا بنشینم، فهرستی از افعال عبارتی را بخوانم، برای شما
00:22
example, blah, blah, blah.
6
22630
1229
مثالی بزنم، بلا، بلا، بلا.
00:23
I want this one to be a bit more exciting, so I've gone ahead and created
7
23859
4371
من می‌خواهم این داستان کمی هیجان‌انگیزتر باشد، بنابراین
00:28
five short stories that use all of these
8
28230
2779
پنج داستان کوتاه ایجاد کرده‌ام که از همه این
00:31
phrasal verbs so that you can learn each one in context and not be bored to tears.
9
31009
5401
افعال عبارتی استفاده می‌کنند تا بتوانید هر کدام را در متن یاد بگیرید و حوصله اشک سر نرود.
00:36
Don't worry, I'll still make time to give you their meanings and all of that fun stuff.
10
36410
4680
نگران نباشید، من هنوز وقت می گذارم تا معانی آنها و همه چیزهای سرگرم کننده را به شما بگویم.
00:41
Now, before we get started with today's lesson, I want to let you know that I
11
41090
3200
اکنون، قبل از اینکه درس امروز را شروع کنیم، می‌خواهم به شما اطلاع دهم که
00:44
have made you a free PDF and it contains a full transcript of all of the stories,
12
44290
5440
یک PDF رایگان برای شما درست کرده‌ام و حاوی متن کاملی از تمام داستان‌ها است،
00:49
plus every single one of the phrasal verbs we're discussing today laid out
13
49730
3849
به‌علاوه هر یک از افعال عبارتی که امروز در مورد آن بحث می‌کنیم. به
00:53
beautifully with some additional vocabulary, all the examples,
14
53579
3741
زیبایی با مقداری واژگان اضافی، تمام مثال ها،
00:57
definitions, and of course, a quiz at the end so you can test your understanding.
15
57320
5090
تعاریف و البته یک مسابقه در پایان ارائه دهید تا بتوانید درک خود را آزمایش کنید.
01:02
If you'd like to download your copy, just click on the link in the description box,
16
62410
3680
اگر می خواهید کپی خود را دانلود کنید، فقط روی پیوند موجود در کادر توضیحات کلیک کنید،
01:06
you enter your name and your email address, you sign up to my mailing list,
17
66090
4470
نام و آدرس ایمیل خود را وارد می کنید ، در لیست پستی من ثبت نام می کنید
01:10
and the PDF will arrive directly in your inbox.
18
70560
2949
و PDF مستقیماً در صندوق ورودی شما می رسد.
01:13
After that, you will automatically
19
73509
1752
پس از آن، شما به طور خودکار
01:15
receive my free weekly PDFs alongside all of my news, course offers, and updates.
20
75261
5959
PDF های هفتگی رایگان من را در کنار همه اخبار، پیشنهادات دوره، و به روز رسانی های من دریافت خواهید کرد.
01:21
You can unsubscribe at any time.
21
81220
1600
می توانید در هر زمانی اشتراک خود را لغو کنید.
01:22
Okay, let's get started with the first
22
82820
1839
خوب، بیایید با اولین
01:24
short story of the day.
23
84659
1670
داستان کوتاه روز شروع کنیم.
01:26
Way back in my uni days, my best friend,
24
86329
2991
در دوران دانشگاه من، بهترین دوستم،
01:29
Emily, started her first job as a waiter in a bustling cafe.
25
89320
4089
امیلی، اولین کار خود را به عنوان پیشخدمت در یک کافه شلوغ آغاز کرد.
01:33
Nervous but determined, she decided to look up some tips while sitting on the
26
93409
4271
عصبی اما مصمم، تصمیم گرفت در
01:37
bus to work.
27
97680
1259
اتوبوسی که برای کار می‌نشیند، نکاتی را جستجو کند.
01:38
Just as she was starting to relax, the
28
98939
1930
درست زمانی که او شروع به استراحت کرد،
01:40
bus suddenly broke down.
29
100869
1971
اتوبوس ناگهان خراب شد.
01:42
She quickly got off the bus and shot off
30
102840
2590
او به سرعت از اتوبوس پیاده شد و با
01:45
on foot.
31
105430
1000
پای پیاده تیراندازی کرد.
01:46
Her new colleague, Sarah, helped her calm
32
106430
2840
همکار جدیدش، سارا، به او کمک کرد تا آرام شود
01:49
down and get on with her duties.
33
109270
2500
و به وظایفش ادامه دهد.
01:51
Emily came across challenging customer
34
111770
2160
امیلی
01:53
after challenging customer, but she managed to keep her cool.
35
113930
4530
پس از به چالش کشیدن مشتری با مشتری چالش برانگیز روبرو شد، اما او توانست خونسردی خود را حفظ کند.
01:58
Sarah's guidance was invaluable as she continued to look after Emily throughout
36
118460
3839
راهنمایی سارا بسیار ارزشمند بود زیرا او در تمام
02:02
her shift.
37
122299
1170
شیفت کاری خود از امیلی مراقبت می کرد.
02:03
During the busy lunch rush, Emily knocked
38
123469
2000
در طول شلوغی ناهار، امیلی
02:05
over a tray of glasses onto her phone.
39
125469
2391
سینی لیوان را روی تلفنش کوبید.
02:07
Her phone went black and wouldn't turn on.
40
127860
3100
گوشیش سیاه شد و روشن نشد.
02:10
As the day came to an end, Emily felt a sense of relief.
41
130960
3620
وقتی روز به پایان رسید، امیلی احساس آرامش کرد.
02:14
What a day!
42
134580
1220
چه روزی!
02:15
Okay, we have our first ten phrasal verbs here.
43
135800
2969
خوب، ما ده فعل عبارتی اول خود را در اینجا داریم.
02:18
The first one is to look up, to look up, and this is to search for information or advice.
44
138769
7281
اولین مورد این است که به بالا نگاه کنید، جستجو کنید، و این جستجو برای اطلاعات یا مشاوره است.
02:26
She looked up the recipe online before attempting to bake the cake.
45
146050
4950
او قبل از اینکه کیک را بپزد دستور العمل را به صورت آنلاین جستجو کرد .
02:31
Number two is to break down, to break down, and this is to stop functioning or
46
151000
5830
شماره دو شکستن، شکستن، و این برای متوقف کردن عملکرد یا
02:36
to fail suddenly.
47
156830
1850
شکست ناگهانی است.
02:38
Unfortunately, my car broke down on my
48
158680
2860
متاسفانه در حین
02:41
way out of town.
49
161540
1320
خروج از شهر ماشینم خراب شد.
02:42
Number three is to get off, to get off,
50
162860
2840
شماره سه پیاده شدن، پیاده شدن
02:45
and this is to leave or exit from a vehicle or transportation.
51
165700
4280
و خروج یا خروج از وسیله نقلیه یا وسیله نقلیه است.
02:49
We say to get off if you leave walking, and we say to get out if you have to
52
169980
5600
ما می گوییم اگر پیاده روی کردید پیاده شوید و اگر مجبور به بالا رفتن هستید، می گوییم پیاده شوید
02:55
climb out.
53
175580
1000
.
02:56
So you get off a bus, a plane, a tram.
54
176580
4570
بنابراین از اتوبوس، هواپیما، تراموا پیاده می شوید.
03:01
You get out of a car or taxi.
55
181150
2600
از ماشین یا تاکسی پیاده می شوید.
03:03
Number four is to shoot off, to shoot
56
183750
2269
شماره چهار برای شلیک کردن، شلیک
03:06
off, and this is to move quickly or suddenly.
57
186019
3511
کردن است و این برای حرکت سریع یا ناگهانی است.
03:09
As soon as the bell rang, the children
58
189530
2319
به محض به صدا درآمدن زنگ، بچه ها
03:11
shot off towards the playground.
59
191849
2481
به سمت زمین بازی تیراندازی کردند.
03:14
Number five is to calm down, to calm down.
60
194330
3920
شماره پنج برای آرام شدن، آرام شدن است.
03:18
This is to become less anxious or agitated.
61
198250
3299
این برای کاهش اضطراب یا آشفتگی است.
03:21
I always try to take a deep breath to
62
201549
2281
من همیشه سعی می کنم
03:23
calm down before giving a presentation.
63
203830
2060
قبل از ارائه یک سخنرانی، نفس عمیقی بکشم تا آرام شوم.
03:25
Number six is to get on with something,
64
205890
3520
شماره شش این است که با چیزی کنار بیایید،
03:29
to get on with something.
65
209410
2540
کاری را ادامه دهید.
03:31
Someone is different, but to get on with
66
211950
1770
شخص متفاوت است، اما ادامه دادن با
03:33
something is to continue with a task or activity, especially after an interruption.
67
213720
5849
چیزی به معنای ادامه دادن به یک کار یا فعالیت است، به خصوص پس از یک وقفه.
03:39
Right, that's enough TV- time to get on with your homework.
68
219569
3370
درست است، این زمان تلویزیون برای ادامه تکالیف کافی است.
03:42
Number seven is to come across, to come across, and this is to encounter or find
69
222939
6160
شماره هفت عبارت است از برخورد، مواجه شدن، و این برای مواجهه یا یافتن
03:49
a person or thing unexpectedly.
70
229099
3081
غیرمنتظره شخص یا چیزی است.
03:52
You won't believe who I came across at
71
232180
2100
باور نمی کنید امروز در کتابفروشی با چه کسی برخورد کردم
03:54
the bookshop today!
72
234280
1340
!
03:55
Number eight is to look after, to look after.
73
235620
3449
شماره هشت مواظبت کردن، مراقبت کردن است.
03:59
This is to take care of or to provide assistance to someone.
74
239069
4071
این برای مراقبت یا کمک به کسی است.
04:03
Jane will look after the children while we're at dinner.
75
243140
3129
تا زمانی که ما سر شام هستیم جین از بچه ها مراقبت می کند .
04:06
Number nine, to knock over, to knock over.
76
246269
3550
شماره نه، کوبیدن، به کوبیدن.
04:09
This is to accidentally cause something
77
249819
2450
این به این دلیل است که به طور تصادفی چیزی
04:12
to fall or tip over.
78
252269
2750
سقوط یا واژگون شود.
04:15
The strong wind knocked over many of the
79
255019
2662
باد شدید بسیاری از
04:17
newly planted trees in the park.
80
257681
2599
درختان تازه کاشته شده در پارک را کوبید.
04:20
And number 10, our last for this story,
81
260280
2550
و شماره 10، آخرین ما برای این داستان،
04:22
to turn on, to turn on.
82
262830
2240
روشن کردن، روشن کردن.
04:25
This is to activate or start a device or appliance.
83
265070
4290
این برای فعال کردن یا راه اندازی یک دستگاه یا دستگاه است.
04:29
Can you turn on the heater?
84
269360
1450
آیا می توانید بخاری را روشن کنید؟
04:30
It's freezing in here!
85
270810
1340
اینجا یخ می زند!
04:32
Okay, that's 10 phrasal verbs down.
86
272150
3120
خوب، این 10 فعل عبارتی پایین است.
04:35
Let's learn a few more with our next story.
87
275270
2550
بیایید با داستان بعدی خود چند چیز بیشتر بیاموزیم.
04:37
Now, I want to tell you about the time my cousin, Arthur, decided to set up a
88
277820
5170
حالا، می‌خواهم از زمانی به شما بگویم که پسر عمویم، آرتور، تصمیم گرفت یک
04:42
charming little tea shop in our hometown.
89
282990
2649
چای‌فروشی کوچک و جذاب در شهر ما راه‌اندازی کند.
04:45
He was known for whipping up tasty scones
90
285639
2370
او به خاطر تهیه دمنوش های خوشمزه
04:48
and aromatic brews.
91
288009
1711
و دم کرده های معطر معروف بود.
04:49
However, when he applied for a loan, the
92
289720
2330
با این حال، زمانی که او برای وام درخواست داد،
04:52
bank manager turned him down, believing his venture wouldn't work out.
93
292050
4600
مدیر بانک او را رد کرد، زیرا معتقد بود که سرمایه گذاری او به نتیجه نمی رسد.
04:56
Despite this minor setback, Arthur refused to give up on his dream.
94
296650
4210
با وجود این شکست جزئی، آرتور حاضر به دست کشیدن از رویای خود نشد. با
05:00
Focused on proving them wrong, he took on the challenge of transforming our
95
300860
4210
تمرکز بر اثبات اشتباه آنها، او چالش تبدیل
05:05
grandmother's dilapidated cottage into a delightful tearoom.
96
305070
4290
کلبه ویران مادربزرگ ما را به یک چایخانه لذت بخش پذیرفت.
05:09
He dusted off some old family recipes, figured out the perfect blend of teas,
97
309360
5559
او برخی از دستور العمل های قدیمی خانواده را پاک کرد، ترکیب عالی چای را کشف کرد
05:14
and even caught up on the latest baking trends.
98
314919
2671
و حتی از آخرین روندهای پخت مطلع شد.
05:17
As the grand opening day approached,
99
317590
1979
با نزدیک شدن به روز افتتاحیه بزرگ،
05:19
villagers started to queue outside his tearoom, eager to taste his treats.
100
319569
5211
روستاییان شروع به صف کشیدن در بیرون چایخانه او کردند و مشتاق طعم دادن به غذاهای او بودند.
05:24
Arthur had truly turned the tables on his doubters.
101
324780
3979
آرتور واقعاً به شک و تردیدهایش برخورد کرده بود.
05:28
His tearoom became a thriving success,
102
328759
2751
چایخانه او به موفقیتی پر رونق تبدیل شد
05:31
and even the bank manager had to eat humble pie when he came to enjoy a cuppa.
103
331510
4680
و حتی مدیر بانک وقتی برای لذت بردن از یک فنجان می آمد مجبور شد پای ساده بخورد.
05:36
Arthur never missed the chance to offer his doubters a treat when they came by
104
336190
4199
آرتور هرگز این فرصت را از دست نداد که به شکاکان خود به جای اینکه
05:40
as opposed to telling them off.
105
340389
1851
آنها را ناراضی کند، به آنها پیشنهاد دهد.
05:42
He made sure not to faff about when it
106
342240
2760
او مطمئن شد که در مورد
05:45
came to achieving his dreams.
107
345000
1560
رسیدن به رویاهایش غافلگیر نمی شود.
05:46
Oh, we have fantastic phrasal verbs in there.
108
346560
3150
اوه، ما افعال عبارتی فوق العاده ای داریم.
05:49
Let's start with number 11, to set up.
109
349710
2959
برای تنظیم از شماره 11 شروع می کنیم.
05:52
To set up.
110
352669
1000
برای راه اندازی.
05:53
This is to establish or create something like a business or organisation.
111
353669
4031
این برای ایجاد یا ایجاد چیزی مانند یک کسب و کار یا سازمان است.
05:57
Sarah decided to set up a charity to help underprivileged children in her community.
112
357700
5780
سارا تصمیم گرفت یک موسسه خیریه برای کمک به کودکان بی بضاعت جامعه خود راه اندازی کند.
06:03
Number 12, to whip up.
113
363480
2350
شماره 12، برای شلاق زدن.
06:05
To whip up.
114
365830
1239
تازیانه زدن.
06:07
This is to quickly and skillfully prepare something, usually food.
115
367069
4651
این برای تهیه سریع و ماهرانه چیزی است، معمولاً غذا.
06:11
My mum used to whip up the most delicious pasta in just a few minutes.
116
371720
4690
مامان من فقط در چند دقیقه خوشمزه ترین پاستا را درست می کرد.
06:16
13, to turn down.
117
376410
1800
13، رد کردن.
06:18
To turn down.
118
378210
1040
برای رد کردن.
06:19
This is to reject an offer, request, or opportunity.
119
379250
3510
این برای رد یک پیشنهاد، درخواست یا فرصت است.
06:22
Unfortunately, we've had to turn down
120
382760
1790
متأسفانه،
06:24
several incredible job applicants due to budget constraints.
121
384550
4140
به دلیل محدودیت های بودجه مجبور شدیم چندین متقاضی شغل باورنکردنی را رد کنیم .
06:28
Number 14, to work out.
122
388690
2599
شماره 14، برای تمرین.
06:31
To work out.
123
391289
1380
برای تمرین کردن.
06:32
This is to have a positive outcome.
124
392669
2131
این برای داشتن یک نتیجه مثبت است.
06:34
I haven't found a publisher for my book
125
394800
2070
من هنوز ناشری برای کتابم پیدا نکرده ام
06:36
yet, but I'm sure it'll work out.
126
396870
2760
، اما مطمئن هستم که نتیجه خواهد گرفت.
06:39
15, to give up.
127
399630
1990
15، تسلیم شدن
06:41
To give up.
128
401620
1120
تسلیم شدن.
06:42
This is to quit or stop trying, usually
129
402740
3340
این برای دست کشیدن یا توقف تلاش است، معمولاً به
06:46
due to difficulties or challenges.
130
406080
2660
دلیل مشکلات یا چالش‌ها. او
06:48
After hours of trying to solve the
131
408740
2160
پس از ساعت ها تلاش برای حل
06:50
puzzle, she finally gave up.
132
410900
2250
معما، سرانجام تسلیم شد.
06:53
Number 16 is to take on.
133
413150
2120
شماره 16 باید به عهده بگیرد. تطبیق دادن
06:55
To take on.
134
415270
1730
.
06:57
This is to accept responsibility or challenge.
135
417000
4050
این برای پذیرش مسئولیت یا چالش است.
07:01
Mark was eager to prove himself to the higher ups and quickly agreed to take on
136
421050
4190
مارک مشتاق بود تا خود را به رده های بالاتر ثابت کند و به سرعت پذیرفت که
07:05
the team leader role.
137
425240
1670
نقش رهبر تیم را بر عهده بگیرد.
07:06
17 is to dust off.
138
426910
1830
17 گردگیری است.
07:08
To dust off.
139
428740
1000
برای گردگیری
07:09
This is to revive or reuse something
140
429740
1750
این برای احیا یا استفاده مجدد از چیزی است که
07:11
neglected or forgotten.
141
431490
1859
نادیده گرفته شده یا فراموش شده است.
07:13
Ali decided it was time to dust off the
142
433349
2381
علی تصمیم گرفت که وقت آن رسیده است که گرد و غبار
07:15
guitar he bought as a teenager and learn to play once and for all.
143
435730
4830
گیتاری را که در نوجوانی خریده بود پاک کند و یک بار برای همیشه نواختن را یاد بگیرد.
07:20
18, to figure out.
144
440560
2079
18، برای فهمیدن.
07:22
To figure out.
145
442639
1301
برای فهمیدن.
07:23
This is to find a solution to a problem or discover a way to do something.
146
443940
4520
این برای یافتن راه حلی برای یک مشکل یا کشف راهی برای انجام کاری است.
07:28
He read the instructions several times, but still couldn't figure out how to
147
448460
4070
او دستورالعمل ها را چندین بار خواند، اما هنوز نمی توانست بفهمد که چگونه
07:32
assemble the bookshelf.
148
452530
1789
قفسه کتاب را جمع کند.
07:34
Number 19 is to catch up.
149
454319
2491
شماره 19 برای رسیدن به عقب است.
07:36
To catch up.
150
456810
1250
رسیدن.
07:38
This is to get up to date or reach the
151
458060
2280
این برای به روز شدن یا رسیدن به
07:40
same level as others.
152
460340
2190
همان سطح دیگران است.
07:42
After missing a few classes, Lisa needed
153
462530
3030
پس از غیبت در چند کلاس، لیزا نیاز داشت
07:45
to catch up on her coursework.
154
465560
2430
که به درس های خود برسد.
07:47
Number 20, to tell off.
155
467990
2120
شماره 20، برای گفتن.
07:50
To tell off.
156
470110
1130
قطع صحبت.
07:51
This is to scold or reprimand someone for
157
471240
3149
این برای سرزنش یا سرزنش کسی برای
07:54
their behaviour or actions.
158
474389
2231
رفتار یا اعمالش است.
07:56
We sat in silence as Miss Langford told
159
476620
2630
در حالی که خانم لنگفورد به
07:59
Rachel off for being 10 minutes late to class.
160
479250
3710
راشل به خاطر 10 دقیقه تاخیر به کلاس گفت، در سکوت نشستیم.
08:02
And number 21, my favourite in the list,
161
482960
2370
و شماره 21، مورد علاقه من در لیست،
08:05
I must say, to faff about.
162
485330
2510
باید بگویم، برای فاف کردن.
08:07
To faff about.
163
487840
1280
در مورد غفلت کردن.
08:09
This is to waste time or engage in unproductive activities.
164
489120
4100
این برای اتلاف وقت یا شرکت در فعالیت های غیرمولد است.
08:13
Instead of studying for his exams, Tom would often faff about on social media.
165
493220
4710
تام به جای اینکه برای امتحاناتش درس بخواند، اغلب در رسانه‌های اجتماعی بدگویی می‌کرد.
08:17
That one's very slang.
166
497930
1459
اون یکی خیلی عامیانه
08:19
You've now
167
499389
1000
اکنون
08:20
learnt 21 phrasal verbs.
168
500389
1851
21 فعل عبارتی را یاد گرفته اید.
08:22
Well done.
169
502240
1100
آفرین.
08:23
How about a few more?
170
503340
1229
چند تا دیگه چطور؟
08:24
Next story.
171
504569
1000
داستان بعدی
08:25
Have I ever told you about how I dreamt of becoming a professional violinist when
172
505569
4451
آیا تا به حال به شما گفته ام که چگونه در جوانی آرزو داشتم یک ویولونیست حرفه ای شوم
08:30
I was younger?
173
510020
1000
؟
08:31
When I brought up my interest in the
174
511020
1319
وقتی علاقه ام به
08:32
violin to my parents, they got me a beginner violin to practise with.
175
512339
5261
ویولن را نزد پدر و مادرم مطرح کردم، آنها برایم یک ویولن مبتدی گرفتند تا با آن تمرین کنم.
08:37
But I always struggled to nail the right fingerings and bow technique.
176
517600
3629
اما من همیشه تلاش می‌کردم که انگشت‌ها و تکنیک درست آرشه را میخکوب کنم.
08:41
One day, I met an older woman named Isabella, who was a fantastic violinist.
177
521229
6040
یک روز با زنی مسن به نام ایزابلا آشنا شدم که ویولونیست فوق العاده ای بود.
08:47
Her passion for music rubbed off on me instantly.
178
527269
3981
اشتیاق او به موسیقی فوراً بر من تأثیر گذاشت.
08:51
Luckily, she took me under her wing and
179
531250
2440
خوشبختانه او مرا زیر بال خود گرفت و
08:53
taught me a lot.
180
533690
1240
چیزهای زیادی به من آموخت.
08:54
As the years went by, I began to lose
181
534930
2160
با گذشت سالها علاقه ام به ویولن از دست رفت
08:57
interest in the violin, and I cut back on how much I was playing.
182
537090
4520
و از نواختنم کم کردم.
09:01
It felt like I was letting Isabella down and my own dreams.
183
541610
4010
انگار داشتم ایزابلا و رویاهای خودم را ناامید می‌کردم. به این
09:05
I contemplated giving it up altogether.
184
545620
3120
فکر کردم که کلاً آن را کنار بگذارم.
09:08
It was a difficult decision to make, but
185
548740
1890
این تصمیم سختی بود، اما
09:10
I decided to call off my pursuit of becoming a professional musician.
186
550630
5240
تصمیم گرفتم از پیگیری خود برای تبدیل شدن به یک نوازنده حرفه ای صرف نظر کنم.
09:15
I sorted out my priorities and decided the best decision was to give up so I
187
555870
4920
اولویت هایم را مرتب کردم و تصمیم گرفتم که بهترین تصمیم را رها کنم تا
09:20
could pursue whatever truly made me happy.
188
560790
3810
بتوانم به دنبال هر چیزی که واقعاً خوشحالم می کند، بروم.
09:24
I found a new path in life, and I looked
189
564600
2170
من مسیر جدیدی در زندگی پیدا کردم و
09:26
forward to all that life had in store for me.
190
566770
3480
منتظر تمام چیزهایی بودم که زندگی برایم در نظر گرفته بود .
09:30
In the end, the lessons I learnt from
191
570250
1700
در پایان، درس هایی که از
09:31
Isabella about passion, determination, and following one's heart paid off in
192
571950
5290
ایزابلا در مورد اشتیاق، عزم راسخ و پیروی از قلب یاد گرفتم به
09:37
ways I couldn't have imagined.
193
577240
2640
گونه ای نتیجه داد که نمی توانستم تصورش را هم بکنم.
09:39
Life can be funny, but it always turns
194
579880
2040
زندگی می تواند خنده دار باشد، اما همیشه
09:41
out exactly as it's supposed to.
195
581920
2970
دقیقاً همانطور که قرار است پیش می آید.
09:44
Okay, 10 more phrasal verbs.
196
584890
2280
خوب، 10 فعل عبارتی دیگر.
09:47
Let's start with number 22, to bring up, to bring up.
197
587170
4419
بیایید با شماره 22 شروع کنیم، بالا آوردن، بالا آوردن.
09:51
This is to mention or introduce a topic or subject in conversation.
198
591589
5111
این برای ذکر یا معرفی یک موضوع یا موضوع در گفتگو است.
09:56
Sarah decided not to bring up the fact that she was moving out of the country
199
596700
3460
سارا تصمیم گرفت این واقعیت را مطرح نکند که در طول شام خانوادگی در حال خروج از کشور است
10:00
during the family dinner.
200
600160
1700
.
10:01
23 is to rub off, to rub off on or onto somebody.
201
601860
4830
23 مالیدن، مالیدن بر یا روی کسی است.
10:06
This is to have a positive influence on someone, causing them to adopt certain
202
606690
3709
این برای این است که تأثیر مثبتی بر کسی بگذارد و باعث شود که او
10:10
qualities or habits.
203
610399
1591
ویژگی ها یا عادات خاصی را اتخاذ کند.
10:11
Her enthusiasm for volunteering began to
204
611990
3039
شور و شوق او برای داوطلب شدن شروع به
10:15
rub off on her friends, inspiring them to join, too.
205
615029
3971
سرایت به دوستانش کرد و آنها را نیز ترغیب کرد که به آنها بپیوندند.
10:19
Number 24 is to go by, to go by.
206
619000
4000
شماره 24 این است که بگذریم، بگذریم.
10:23
This is to pass or elapse.
207
623000
1890
این برای گذشت یا سپری شدن است. به
10:24
The years seemed to go by quickly as she watched her children grow up.
208
624890
4430
نظر می رسید که سال ها به سرعت می گذرد زیرا او شاهد بزرگ شدن فرزندانش بود.
10:29
25 is to cut back, to cut back on something.
209
629320
4850
25 کوتاه کردن، کوتاه کردن چیزی است.
10:34
This is to reduce something.
210
634170
1909
این برای کاهش چیزی است.
10:36
I need to cut back on the amount of money I spend on takeaways.
211
636079
3841
باید از مقدار پولی که برای غذای آماده صرف می کنم کم کنم.
10:39
26 is to let down, to let down.
212
639920
3599
26 ناامید کردن، ناامید کردن است.
10:43
This is to disappoint or fail to meet
213
643519
2541
این برای ناامید کردن یا ناتوانی در برآورده کردن
10:46
someone's expectations.
214
646060
1899
انتظارات کسی است.
10:47
Marion says she will be here tomorrow.
215
647959
2411
ماریون می گوید فردا اینجا خواهد بود.
10:50
She won't let me down, will she?
216
650370
1490
او مرا ناامید نمی کند، نه؟
10:51
27 is to call off, to call off.
217
651860
3350
27 عبارت است از فراخوانی، فراخوانی.
10:55
This is to cancel or terminate an event, plan or activity.
218
655210
4360
این برای لغو یا خاتمه یک رویداد، برنامه یا فعالیت است.
10:59
Due to bad weather, they had to call off the outdoor picnic and reschedule it.
219
659570
4889
به دلیل آب و هوای بد، آنها مجبور شدند پیک نیک در فضای باز را لغو کنند و آن را تغییر دهند.
11:04
28 is to sort out, to sort out.
220
664459
2810
28 مرتب کردن، مرتب کردن است.
11:07
This is to resolve or organise a
221
667269
2320
این برای حل یا سازماندهی یک
11:09
situation or problem.
222
669589
1550
موقعیت یا مشکل است.
11:11
I've got to sort out the plumbing issue
223
671139
1661
من باید مشکل لوله کشی آشپزخانه را حل کنم.
11:12
in the kitchen;
224
672800
1000
11:13
it's becoming quite a nuisance.
225
673800
2360
این در حال تبدیل شدن به یک مزاحم است.
11:16
29 is to look forward to, to look forward to.
226
676160
3760
29 این است که مشتاقانه منتظر باشیم، منتظر باشیم .
11:19
This is to anticipate or be excited about
227
679920
2599
این برای پیش بینی یا هیجان زده شدن درباره
11:22
a future event or experience.
228
682519
2630
یک رویداد یا تجربه آینده است.
11:25
The whole family looks forward to the
229
685149
1461
تمام خانواده مشتاقانه منتظر
11:26
annual reunion;
230
686610
1320
دیدار سالانه هستند.
11:27
it's the highlight of the year!
231
687930
2180
این برجستگی سال است!
11:30
30, to pay off, to pay off.
232
690110
3050
30، پرداخت کردن، پرداخت کردن.
11:33
This is to yield positive results or
233
693160
2290
این برای به دست آوردن نتایج مثبت یا
11:35
success as a result of hard work.
234
695450
3290
موفقیت در نتیجه کار سخت است.
11:38
Putting in effort into your studies now
235
698740
2270
تلاش برای مطالعه در حال حاضر
11:41
will pay off in the long run.
236
701010
2050
در دراز مدت نتیجه خواهد داد. قول می‌دهم
11:43
What you're doing right now to improve
237
703060
1219
کاری که در حال حاضر برای بهبود
11:44
your phrasal verbs and your English will pay off in the long run, I promise.
238
704279
4671
افعال عبارتی و انگلیسی‌تان انجام می‌دهید، در درازمدت جواب می‌دهد.
11:48
And number 31, to turn out, to turn out.
239
708950
3949
و شماره 31، به نوبه خود، به نوبه خود.
11:52
This is to result or develop in a
240
712899
1810
این به یک
11:54
particular way, often unexpectedly.
241
714709
3811
روش خاص، اغلب غیرمنتظره، منتج می شود یا توسعه می یابد.
11:58
Despite initial doubts, the project
242
718520
2050
با وجود تردیدهای اولیه، این پروژه
12:00
turned out to be a great success.
243
720570
2110
به موفقیت بزرگی تبدیل شد.
12:02
Okay, next lot of phrasal verbs, I'm
244
722680
2020
بسیار خوب، افعال عبارتی بعدی، من
12:04
going to tell you the juicy story.
245
724700
2280
داستان آبدار را برای شما تعریف می کنم.
12:06
We say a story is juicy when it contains
246
726980
2450
ما می گوییم یک داستان زمانی شاداب است که حاوی
12:09
gossip or interesting or personal information.
247
729430
3400
شایعات یا اطلاعات جالب یا شخصی باشد.
12:12
I'm going to tell you the juicy story of
248
732830
1759
من می خواهم داستان آبدار
12:14
Tom and Elizabeth.
249
734589
1690
تام و الیزابت را برای شما تعریف کنم.
12:16
They were inseparable throughout sixth
250
736279
2161
آنها در سراسر فرم ششم جدایی ناپذیر بودند
12:18
form and were the of all their peers.
251
738440
3139
و همه همتایان خود بودند.
12:21
But in our final year, something changed dramatically.
252
741579
3661
اما در سال آخر ما، چیزی به طرز چشمگیری تغییر کرد.
12:25
Their relationship, once unbreakable, suddenly fell apart in the most public
253
745240
5330
رابطه آنها که زمانی ناگسستنی بود، ناگهان به عمومی ترین
12:30
way possible, right in the common room.
254
750570
3680
شکل ممکن، درست در اتاق مشترک از هم پاشید.
12:34
It was quite ugly, with harsh words
255
754250
2519
خیلی زشت بود، با کلمات تند
12:36
exchanged and tears shed.
256
756769
3291
رد و بدل شد و اشک ریخت.
12:40
Despite their friends’ encouragement to
257
760060
1810
با وجود تشویق دوستانشان برای
12:41
make up, they couldn't come up with a way to reconcile.
258
761870
3500
جبران، آنها نتوانستند راهی برای آشتی پیدا کنند.
12:45
It seemed like their love had withered, replaced by bitterness and resentment.
259
765370
5100
انگار عشقشان پژمرده شده بود و تلخی و کینه جایش را گرفته بود.
12:50
Tom, always the stubborn one, insisted on maintaining his distance.
260
770470
5170
تام که همیشه سرسخت بود، اصرار داشت که فاصله اش را حفظ کند.
12:55
On the other hand, Elizabeth desperately wanted to take back what she'd said and
261
775640
4820
از سوی دیگر، الیزابت ناامیدانه می خواست آنچه را که گفته بود پس بگیرد و
13:00
rekindle what they once had.
262
780460
3310
آنچه را که قبلاً داشتند، دوباره زنده کند.
13:03
Weeks turned into months and the tension
263
783770
2220
هفته ها تبدیل به ماه شد و تنش
13:05
between them refused to budge.
264
785990
2450
بین آنها از جابجایی خودداری کرد.
13:08
They would merely brush one another off
265
788440
2100
آنها فقط
13:10
when they were in the same room.
266
790540
1620
وقتی در یک اتاق بودند یکدیگر را مسواک می زدند.
13:12
But time has a way of healing wounds, and
267
792160
3380
اما زمان راهی برای التیام زخم ها دارد و
13:15
slowly but surely, they began to cheer up.
268
795540
1789
به آرامی اما مطمئناً شروع به شادی کردند.
13:17
A sense of gratitude gradually grew on
269
797329
2231
حس قدردانی به تدریج در آنها رشد کرد و به
13:19
them, allowing them to move on separately.
270
799560
3680
آنها اجازه داد تا به طور جداگانه پیش بروند.
13:23
Okay, we have 10 phrasal verbs to look at.
271
803240
4010
خوب، ما 10 فعل عبارتی داریم که باید به آنها نگاه کنیم.
13:27
Number 32, to fall apart.
272
807250
2699
شماره 32، از هم پاشیدن.
13:29
To fall apart.
273
809949
1061
از هم پاشیدن.
13:31
This is to disintegrate or break down, often referring to relationships or
274
811010
5010
این برای از هم پاشیدن یا از هم پاشیدن است که اغلب به روابط یا
13:36
structures or clothes.
275
816020
1499
ساختارها یا لباس ها اشاره دارد.
13:37
Clothes can fall apart.
276
817519
1401
لباس ها ممکن است از هم بریزند.
13:38
As the years passed, the once grand mansion began to fall apart, its walls crumbling.
277
818920
5760
با گذشت سالها، عمارت زمانی بزرگ شروع به فروپاشی کرد و دیوارهای آن فرو ریخت.
13:44
33, to make up.
278
824680
2399
33، برای جبران.
13:47
To make up.
279
827079
1000
برای آرایش.
13:48
This is to reconcile or to resolve differences, typically after a
280
828079
4421
این برای آشتی دادن یا حل اختلافات، معمولاً پس از
13:52
disagreement or conflict.
281
832500
1930
اختلاف یا درگیری است.
13:54
They knew they had to make up and mend
282
834430
2200
آن‌ها می‌دانستند که
13:56
the rift in their friendship after their heated debate.
283
836630
3500
پس از بحث‌های داغشان باید شکاف دوستی خود را جبران کرده و اصلاح کنند .
14:00
34 is to come up with something.
284
840130
2699
34 این است که به چیزی برسید.
14:02
To come up with something.
285
842829
1510
برای رسیدن به چیزی.
14:04
This is to devise or create a solution, plan or idea.
286
844339
4501
این برای طراحی یا ایجاد یک راه حل، طرح یا ایده است.
14:08
In her quest for adventure, she often came up with creative ways to appreciate
287
848840
4330
در تلاش برای ماجراجویی، او اغلب راه‌های خلاقانه‌ای برای قدردانی از
14:13
the small things in her life.
288
853170
1830
چیزهای کوچک زندگی‌اش پیدا می‌کرد.
14:15
35 is to insist on.
289
855000
2350
35 اصرار بر آن است.
14:17
To insist on.
290
857350
1340
برای اصرار.
14:18
This is to demand firmly, even if others disagree.
291
858690
3130
این برای مطالبه قاطعانه است، حتی اگر دیگران مخالف باشند.
14:21
Abraham's dedication to his art was evident;
292
861820
2940
تعهد ابراهیم به هنر خود مشهود بود.
14:24
he insisted on perfection, even if it
293
864760
2740
او بر کمال پافشاری می کرد، حتی اگر به
14:27
meant countless revisions.
294
867500
2139
معنای تجدید نظرهای بی شمار باشد.
14:29
36, to take back.
295
869639
2021
36، پس گرفتن. پس
14:31
To take back.
296
871660
1000
گرفتن.
14:32
This is to admit that something you said
297
872660
1669
این برای این است که بپذیرید چیزی که گفته اید
14:34
or thought was wrong.
298
874329
2000
یا فکر می کنید اشتباه بوده است.
14:36
She wanted to take back her hurtful
299
876329
2101
او می‌خواست حرف‌های آزاردهنده‌اش را پس بگیرد
14:38
words, but knew the damage was already done.
300
878430
2890
، اما می‌دانست که آسیب از قبل وارد شده است.
14:41
37, to turn into.
301
881320
2220
37، تبدیل شدن به.
14:43
To turn into.
302
883540
1409
تبدیل شدن به.
14:44
This is to become.
303
884949
1271
این برای تبدیل شدن است.
14:46
Their casual flirtation turned into a deep, meaningful connection that neither
304
886220
4950
معاشقه گاه به گاه آنها به یک ارتباط عمیق و معنادار تبدیل شد که هیچ کدام نمی
14:51
could ignore.
305
891170
1539
توانستند آن را نادیده بگیرند.
14:52
38 is to brush off.
306
892709
2611
38 مسواک زدن است.
14:55
To brush off.
307
895320
1000
برای مسواک زدن.
14:56
This is to dismiss or ignore someone or
308
896320
3250
این به معنای اخراج یا نادیده گرفتن شخص یا
14:59
something casually, often without consideration.
309
899570
3509
چیزی به طور اتفاقی، اغلب بدون توجه است.
15:03
He refused to brush off criticism and
310
903079
2111
او از رد کردن انتقاد خودداری کرد و
15:05
instead used it as motivation.
311
905190
2569
در عوض از آن به عنوان انگیزه استفاده کرد.
15:07
39 is to cheer up.
312
907759
2641
39 برای روحیه دادن است. سر حال آوردن
15:10
To cheer up.
313
910400
1359
.
15:11
This is to become happier or to make
314
911759
2390
این برای شادتر شدن یا ایجاد
15:14
someone feel happier.
315
914149
2310
احساس خوشحالی در کسی است.
15:16
Music has a magical way of cheering up
316
916459
2190
موسیقی راه جادویی برای شاد کردن
15:18
the soul, even in the most difficult times.
317
918649
2961
روح، حتی در سخت ترین زمان ها دارد.
15:21
40 is to grow on.
318
921610
2099
40 برای رشد است.
15:23
To grow on.
319
923709
1000
برای رشد کردن.
15:24
And this is to gradually become more
320
924709
2111
و این برای این است که
15:26
likable or acceptable over time.
321
926820
3130
به مرور زمان دوست داشتنی تر یا قابل قبول تر شود.
15:29
We often grow on someone, meaning we
322
929950
2360
ما اغلب بر روی کسی رشد می کنیم، یعنی
15:32
become more likable to them.
323
932310
2130
برای او دوست داشتنی تر می شویم.
15:34
At first, our new colleague seemed
324
934440
1860
در ابتدا، همکار جدید ما محتاط به نظر می رسید
15:36
reserved, but over time, he began to grow on everyone.
325
936300
3519
، اما با گذشت زمان، او شروع به رشد در همه کرد.
15:39
Everyone began to like him and accept him.
326
939819
2332
همه شروع به دوست داشتن او کردند و او را پذیرفتند.
15:42
And 41, to move on.
327
942151
3139
و 41، برای ادامه دادن. از چیزی گذشتن، حرکت کرده،
15:45
To move on.
328
945290
1000
رفتن به سوی.
15:46
This is to continue with life after a
329
946290
2000
این برای ادامه زندگی پس از یک
15:48
challenging period.
330
948290
2359
دوره چالش برانگیز است.
15:50
After a period of unemployment, she
331
950649
1811
پس از مدتی بیکاری، او
15:52
managed to move on by starting her own business.
332
952460
3319
توانست با راه اندازی کسب و کار خود به کار خود ادامه دهد.
15:55
Okay, last story of the day.
333
955779
2240
خوب، آخرین داستان روز.
15:58
This one is about my two little rascals, Diego and Alfonso.
334
958019
5521
این یکی در مورد دو شرور کوچک من، دیگو و آلفونسو است.
16:03
One sunny afternoon, while I was busy working on a project at home, I
335
963540
4630
یک بعدازظهر آفتابی، در حالی که مشغول کار بر روی یک پروژه در خانه بودم، به
16:08
accidentally left the garden gate slightly ajar.
336
968170
3669
طور تصادفی دروازه باغ را کمی باز گذاشتم.
16:11
Diego, my mischievous dog, and Alfonso, my curious cat, seized the opportunity to
337
971839
6750
دیگو، سگ بدجنس من، و آلفونسو، گربه کنجکاو من، فرصت را غنیمت شمرده و
16:18
set out on a grand adventure together.
338
978589
2781
با هم وارد یک ماجراجویی بزرگ شدند.
16:21
I only found out about their escape when
339
981370
1990
من فقط زمانی متوجه فرار آنها شدم که از
16:23
I heard a commotion outside and saw the gate was wide open.
340
983360
4399
بیرون غوغایی شنیدم و دیدم دروازه کاملاً باز است.
16:27
Panic filled my heart as I rushed out, calling their names.
341
987759
3951
وقتی با عجله بیرون آمدم و نام آنها را صدا زدم، وحشت قلبم را پر کرد.
16:31
As I searched the village, I ran into my neighbour, Ms Jenkins, who told me that
342
991710
4760
همانطور که روستا را جستجو می کردم، به همسایه ام، خانم جنکینز، برخورد کردم، که به من گفت که
16:36
she had seen the unlikely duo gallivanting around the park.
343
996470
3800
او دو نفر بعید را دیده که در اطراف پارک در حال حرکت بودند.
16:40
I wondered to myself what they could possibly be getting up to.
344
1000270
3280
با خودم فکر می کردم که آنها احتمالاً به چه کاری دست می زنند. با
16:43
I hurried to the park, and there they were, Diego and Alfonso, chasing butterflies.
345
1003550
6130
عجله به سمت پارک رفتم و آن‌ها ، دیگو و آلفونسو، در تعقیب پروانه‌ها بودند.
16:49
I could see that they were warming to the excitement of their little adventure.
346
1009680
4050
می دیدم که در هیجان ماجراجویی کوچکشان گرم می شوند.
16:53
Before I could reach them, they decided to make a dash through the bushes.
347
1013730
3969
قبل از اینکه به آنها برسم، آنها تصمیم گرفتند از میان بوته ها عبور کنند.
16:57
My attempt to cut them off was useless.
348
1017699
2380
تلاش من برای قطع کردن آنها بی فایده بود.
17:00
I ended up letting them have their day.
349
1020079
2060
من در نهایت به آنها اجازه دادم روز خود را بگذرانند.
17:02
I tagged along behind them wherever they went, just observing.
350
1022139
4040
هر جا که می‌رفتند پشت سرشان را تگ می‌کردم ، فقط مشاهده می‌کردم.
17:06
Hours later, as the sun began to set, they finally turned up, looking tired and
351
1026179
6160
ساعاتی بعد، وقتی خورشید شروع به غروب کرد، سرانجام آنها ظاهر شدند، خسته و
17:12
muddy.
352
1032339
1000
گل آلود به نظر می رسیدند.
17:13
When Will arrived home, I filled him in on what had happened.
353
1033339
3931
وقتی ویل به خانه رسید، او را در مورد اتفاقی که افتاده بود پر کردم.
17:17
All he could do was shake his head and laugh as he looked at our two exhausted
354
1037270
4860
تنها کاری که می‌توانست بکند این بود که سرش را تکان دهد و بخندد و به دو
17:22
pets, fast asleep on the floor.
355
1042130
2280
حیوان خانگی خسته‌مان که روی زمین خوابیده بودند نگاه کرد.
17:24
We have nine phrasal verbs to cover with
356
1044410
2820
ما نه فعل عبارتی داریم که با
17:27
that one.
357
1047230
1050
آن یکی بپوشانیم.
17:28
42 is to set out, to set out.
358
1048280
3510
42 به راه افتادن است.
17:31
And this is to begin a journey or start an activity.
359
1051790
3980
و این برای شروع یک سفر یا شروع یک فعالیت است.
17:35
The explorers set out to try to reach the South Pole.
360
1055770
4230
کاوشگران برای رسیدن به قطب جنوب تلاش کردند.
17:40
43 is to find out, to find out.
361
1060000
4390
43 برای پیدا کردن، برای پیدا کردن است.
17:44
This is to discover or learn something
362
1064390
2950
این برای کشف یا یادگیری چیزی است که
17:47
often unexpectedly.
363
1067340
1260
اغلب غیرمنتظره است.
17:48
I found out too late that my favourite
364
1068600
2780
خیلی دیر فهمیدم که خواننده مورد علاقه ام
17:51
singer was coming to town.
365
1071380
1610
به شهر می آید.
17:52
44 is to run into, to run into.
366
1072990
3939
44 عبارت است از برخورد کردن، برخورد کردن.
17:56
This is to meet someone or something by chance.
367
1076929
3851
این برای ملاقات با کسی یا چیزی اتفاقی است.
18:00
While shopping, I ran into a childhood
368
1080780
1940
در حین خرید با دوست دوران کودکی اش برخورد کردم که
18:02
friend I hadn't seen in years.
369
1082720
2630
سال ها بود ندیده بودم.
18:05
45, to get up to, to get up to.
370
1085350
2790
45، تا، به بالا آمدن.
18:08
This is to be involved in or busy with something, especially something unexpected.
371
1088140
5690
این درگیر شدن یا مشغول شدن به چیزی است، به خصوص چیزی غیرمنتظره.
18:13
And it sometimes implies it's something naughty or mischievous.
372
1093830
3770
و گاهی اوقات دلالت بر این دارد که این چیزی شیطنت آمیز یا شیطنت آمیز است.
18:17
He used to get up to all kinds of mischief when he was younger.
373
1097600
3510
او در جوانی به انواع شیطنت ها دست می زد.
18:21
46 is to warm to, to warm to.
374
1101110
3210
46 گرم کردن به، گرم کردن است.
18:24
And this is to begin to enjoy something
375
1104320
2190
و این برای شروع لذت بردن از چیزی
18:26
or to become more enthusiastic about something.
376
1106510
3049
یا مشتاق تر شدن در مورد چیزی است.
18:29
My dad finally warmed to the idea of
377
1109559
2271
بابام بالاخره از این ایده که
18:31
moving in with us.
378
1111830
1740
با ما نقل مکان کند، گرم شد.
18:33
47 is to cut off, to cut off.
379
1113570
3570
47 قطع کردن، قطع کردن است.
18:37
This is to block or intercept someone or something's path.
380
1117140
4590
این برای مسدود کردن یا رهگیری مسیر کسی یا چیزی است.
18:41
My husband cannot walk in a straight line and always cuts me off whenever we walk
381
1121730
4370
شوهرم نمی تواند در یک خط مستقیم راه برود و همیشه هر وقت
18:46
down the street together.
382
1126100
1290
با هم در خیابان قدم می زنیم ارتباطم را قطع می کند.
18:47
48, to tag along, to tag along.
383
1127390
2890
48، به همراه برچسب زدن، به همراه برچسب زدن.
18:50
This is to go somewhere with a person or a group, usually when you have not been invited.
384
1130280
5020
این برای رفتن به جایی با یک فرد یا گروه است، معمولاً زمانی که شما دعوت نشده اید.
18:55
I used to always tag along with my older sister and her friends when they went out
385
1135300
4150
من همیشه وقتی خواهر بزرگترم و دوستانش را
18:59
for the day.
386
1139450
1000
برای روز بیرون می رفتند تگ می کردم.
19:00
49 is to turn up, to turn up.
387
1140450
2870
49 به بالا آمدن است، به بالا آمدن.
19:03
This is to arrive at a place or event often unexpectedly or after being missing.
388
1143320
5650
این برای رسیدن به یک مکان یا رویداد اغلب به طور غیرمنتظره یا پس از گم شدن است.
19:08
Just when we thought he wouldn't make it, he turned up at the party with a surprise
389
1148970
4020
درست زمانی که فکر می کردیم او موفق نمی شود، او با یک هدیه غافلگیرکننده در مهمانی حاضر شد
19:12
gift.
390
1152990
1000
.
19:13
And number 50, we made it.
391
1153990
1720
و شماره 50، ما آن را ساختیم.
19:15
This is to fill somebody in, to fill
392
1155710
2880
این برای پر کردن کسی است، برای پر کردن
19:18
somebody in on something.
393
1158590
2569
کسی در چیزی.
19:21
This is to provide someone with
394
1161159
1331
این برای ارائه
19:22
information or details about an event or situation.
395
1162490
4020
اطلاعات یا جزئیات در مورد یک رویداد یا موقعیت است.
19:26
Could you please fill me in on the
396
1166510
1169
لطفاً جزئیات پروژه را به من وارد کنید
19:27
details of the project?
397
1167679
1591
؟
19:29
I've been out of the loop.
398
1169270
1580
من از جریان خارج شده ام.
19:30
Right, that's it from today's lesson.
399
1170850
2340
درست است، این از درس امروز است.
19:33
I hope you enjoyed the five stories and
400
1173190
2660
امیدوارم از پنج داستان و
19:35
the 50 phrasal verbs.
401
1175850
1440
50 فعل عبارتی لذت برده باشید.
19:37
That was a lot of information for such a
402
1177290
1960
این اطلاعات زیادی برای
19:39
short amount of time, which is why I have created that free PDF for you.
403
1179250
4530
مدت زمان کوتاهی بود، به همین دلیل است که من آن PDF رایگان را برای شما ایجاد کردم.
19:43
Don't forget to download it.
404
1183780
1610
فراموش نکنید که آن را دانلود کنید.
19:45
It's also got the quiz.
405
1185390
1330
این مسابقه نیز دارد. می
19:46
You can test your understanding.
406
1186720
1000
توانید درک خود را آزمایش کنید.
19:47
The link is in the description box.
407
1187720
3030
لینک در کادر توضیحات موجود است.
19:50
If you really, seriously want to learn English, if you want to go more in depth
408
1190750
3809
اگر واقعاً به طور جدی می خواهید انگلیسی یاد بگیرید، اگر می خواهید عمیق تر شوید
19:54
and you want to learn with me, I have released my B1, B2, and C1 English programmes.
409
1194559
6671
و می خواهید با من یاد بگیرید، من برنامه های انگلیسی B1، B2 و C1 خود را منتشر کرده ام.
20:01
They are 12-week programmes with teacher feedback.
410
1201230
3439
آنها برنامه های 12 هفته ای با بازخورد معلم هستند.
20:04
If you'd like to learn more about them,
411
1204669
1681
اگر می خواهید در مورد آنها بیشتر بدانید،
20:06
just visit englishwithlucy.com.
412
1206350
1000
فقط به englishwithlucy.com مراجعه کنید.
20:07
I will see you in the next lesson.
413
1207350
500
در درس بعدی شما را می بینم.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7