Tips for using PRESENT PERFECT Tense in IELTS Speaking | Keith's Grammar Guides

- Hi guys, it's Keith

- سلام بچه ها، این

from the Keith Speaking Academy.

کیث از آکادمی سخنرانی کیت است.

And welcome to part two of this video on the Present Tenses.

و به قسمت دوم این ویدیو در مورد زمان حال خوش آمدید.

Last time, part one, we looked at the present simple

دفعه قبل، قسمت اول، ما به حال ساده

and present continuous and today,

و حال استمراری نگاه کردیم و امروز

it's the present perfect simple,

، حال کامل ساده،

and the present perfect continuous.

و حال کامل استمراری است.

And I'll be showing you how all four present tenses

و من به شما نشان خواهم داد که چگونه هر چهار زمان حال

are connected and how you can use them in IELTS Speaking.

به هم متصل می شوند و چگونه می توانید از آنها در اسپیکینگ آیلتس استفاده کنید.

Let's do it!

بیایید آن را انجام دهیم!

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

Okay, let's move on.

خوب، بیایید ادامه دهیم.

Oh, but first, I usually drink tea in the morning

اوه، اما اول، من معمولا صبح ها چای می

but today, I'm drinking water.

نوشم اما امروز، آب می خورم.

Get it?

آن را دریافت کنید؟

Why did I say I usually drink tea?

چرا گفتم معمولا چای میخورم؟

That's right, because it's a habit I have

درست است، چون این عادتی است که من دارم،

but why did I say today I'm drinking water?

اما چرا امروز گفتم آب می خورم؟

Because it's temporary, it's only today, exactly.

چون موقتی است ، فقط امروز است، دقیقا.

Now after that refreshing sip of water,

حالا بعد از آن جرعه آب گوارا،

let's move on to number three, the present perfect.

بیایید به شماره سه برویم، حال کامل.

Now this is a present tense.

حالا این یک زمان حال است.

It's the present perfect,

این زمان حال کامل است،

but it has a connection to the past, right?

اما ارتباطی با گذشته دارد، درست است؟

And there are four basic ways we can use this.

و چهار راه اساسی وجود دارد که می توانیم از آن استفاده کنیم.

So make a note and I'll go through each one.

پس یادداشت کنید و من هر کدام را مرور می کنم.

We can talk about how long you've done something.

می توانیم در مورد مدت زمانی که کاری را انجام داده اید صحبت کنیم.

We can talk about a present result.

ما می توانیم در مورد یک نتیجه فعلی صحبت کنیم.

Something happened in the past

اتفاقی در گذشته افتاده

and has a result in the present.

و در زمان حال نتیجه دارد.

We can talk about experiences, life experiences,

ما می توانیم در مورد تجربیات، تجربیات زندگی،

and we can talk about something called unfinished time.

و می توانیم در مورد چیزی به نام زمان ناتمام صحبت کنیم.

Let me do them one by one.

بذار یکی یکی انجامشون بدم

Let's begin with how long, okay, so.

بیایید با مدت زمان شروع کنیم، خوب، بنابراین.

You'll remember I said I live in Santander.

یادت می آید گفتم من در سانتاندر زندگی می کنم.

I came here actually in 2017.

من در واقع در سال 2017 به اینجا آمدم.

So I have lived here since 2017

بنابراین از سال 2017

or I have lived here for three years.

یا سه سال است که اینجا زندگی می کنم.

Other examples, I have worked here for three years

نمونه های دیگر، من سه سال است

or I've worked here since 2018.

که اینجا کار کرده ام یا از سال 2018 اینجا کار کرده

I'll explain in a moment.

ام. در یک لحظه توضیح خواهم داد.

Last example, I've studied Chinese for 10 years.

مثال آخر، من به مدت 10 سال زبان چینی خوانده ام.

(gasping) 10 years, such a long time.

(نفس زدن) 10 سال، مدت زمان طولانی.

Maybe longer, actually.

شاید بیشتر، در واقع.

No, I've studied Chinese for almost, wow, 18 years.

نه، من تقریباً 18 سال است که چینی خوانده ام.

Holy moly. (giggles)

مولی مقدس. (می خندد)

Wode maya (Chinese for 'my goodness!') (laughing)

وود مایا (به زبان چینی «خدای من!») (با خنده)

So how long?

پس تا کی؟

We can talk about so when you began something in the past,

ما می توانیم در مورد آن صحبت کنیم که وقتی شما کاری را در گذشته شروع کردید،

it continues up until now,

تا الان ادامه پیدا کرد

and then you tell people how long, right?

و بعد به مردم بگویید تا کی، درست است؟

So questions in IELTS, again, when people say,

پس سوال در آیلتس دوباره وقتی مردم می گویند

where do you live?

کجا زندگی می کنی؟

What do you do?

What do you study?

چه کار میکنی؟

چه چیزی مطالعه می کنی؟

You can say, I live in blah-blah-blah.

شما می توانید بگویید، من در بلا-بله-بله زندگی می کنم.

I have lived here since blah-blah-blah

من از زمان بلا-بله-بله اینجا زندگی می

or I study Chinese at the university.

کنم یا در دانشگاه چینی می خوانم.

I have studied there for three years.

من سه سال آنجا درس خوانده ام.

Hopefully, not for 18 years.

امیدوارم 18 سال نه.

They would kick you out if you haven't graduated, right?

اگر فارغ التحصیل نشده باشی بیرونت می کنند، درست است؟

So let's, first of all,

پس بیایید

have a look at the form of the present perfect.

ابتدا نگاهی به فرم حال کامل بیندازیم.

So we would use the subjects I, you, he,

بنابراین ما از موضوعات I, you, he,

have or has plus the past participle, right?

have or has به اضافه مضارع استفاده می کنیم ، درست است؟

I have lived here for two years.

من دو سال است که اینجا زندگی می کنم.

He has broken his leg.

پایش شکسته است.

Poor thing.

بیچاره.

I've visited Paris.

من از پاریس دیدن کرده ام.

So notice, again, in spoken English,

بنابراین توجه کنید، دوباره، در زبان انگلیسی گفتاری،

we usually do the contraction, right?

ما معمولا انقباض را انجام می دهیم، درست است؟

I have, I've.

دارم، دارم.

I have lived, I've lived.

من زندگی کرده ام، زندگی کرده ام.

Say that with me.

با من بگو

I've lived.

من زندگی کرده ام.

He's lived.

او زندگی کرده است.

He's lived here for 10 years.

او 10 سال است که اینجا زندگی می کند.

Nice, notice the for becomes for, for 10 years.

خوب، توجه کنید که for تبدیل به مدت 10 سال است.

He's lived here for 10 years.

او 10 سال است که اینجا زندگی می کند.

I've visited Paris.

من از پاریس دیدن کرده ام.

Now, that's interesting 'cause it's I've visited.

اکنون، این جالب است، زیرا من از آن بازدید کرده ام.

There's no break, right?

هیچ استراحتی وجود ندارد، درست است؟

I've visited Paris.

من از پاریس دیدن کرده ام.

I've visited Paris.

من از پاریس دیدن کرده ام.

(chuckles) Lovely, good.

(میخندد) دوست داشتنی، خوب.

In the negative, again, the subject with has,

در حالت منفی، باز هم موضوع با دارد،

have, not plus the participle,

دارای، نه به اضافه مضارع

the past participle, putting in the contractions, right?

، مضارع، قرار دادن انقباضات، درست است؟

I haven't worked here long.

من خیلی وقته اینجا کار نکردم

Have not, I haven't worked here long.

نه، من مدت زیادی است که اینجا کار نکرده ام.

She hasn't broken her arm.

دستش نشکسته

Hooray, I was so worried about her.

هورا، من خیلی نگران او بودم.

She hasn't broken her arm after all.

بالاخره دستش نشکسته

She hasn't visited London.

او به لندن نرفته است.

She hasn't visited London, okay?

او به لندن نرفته است، باشه؟

When we talk about those experiences

وقتی

of I haven't visited London,

از تجربیات من به لندن

we sometimes say never, not or never.

نرفته‌ام صحبت می‌کنیم، گاهی اوقات می‌گوییم هرگز، نه یا هرگز.

I've never visited London or I haven't visited London yet.

من هرگز لندن را ندیده ام یا هنوز لندن را ندیده ام.

Maybe I will in the future.

شاید در آینده این کار را بکنم.

So that's the form.

پس فرم این است.

Before we look at the second use

قبل از اینکه به کاربرد دوم

or just a quick word about four and since, right?

یا فقط یک کلمه سریع در مورد چهار و بعد نگاه کنیم، درست است؟

When we're talking about how long, when do we use since?

وقتی در مورد چه مدت صحبت می کنیم، از چه زمانی استفاده می کنیم؟

A clue, I have lived here since 2017.

یک سرنخ، من از سال 2017 اینجا زندگی می کنم.

Correct, good.

It's for a point in time, 2017.

درست است، خوب است.

برای یک نقطه از زمان، 2017.

May, August, July, last week.

می، آگوست، ژوئیه، هفته گذشته.

I've lived here since last week.

من از هفته گذشته اینجا زندگی می کنم.

I've lived here since January.

من از ژانویه اینجا زندگی می کنم.

I've lived here since point in time.

من از زمانی در اینجا زندگی می کنم.

For, on the other hand, I've lived here for three years.

از طرف دیگر، من سه سال است که اینجا زندگی می کنم.

Good, it's the duration, right?

خوب، این مدت زمان است، درست است؟

Three years, two months, five hours.

سه سال، دو ماه، پنج ساعت.

I've lived here for five hours.

من پنج ساعت است که اینجا زندگی می کنم.

What, really seriously?

واقعا جدی؟

Yes, I've just moved in.

بله، من به تازگی نقل مکان کرده ام.

I've just opened the door.

تازه در را باز کردم.

I've literally lived here for five hours.

من به معنای واقعی کلمه برای پنج ساعت اینجا زندگی کرده ام.

Of course, that's not true.

البته این درست نیست.

I've lived here since May last year.

من از اردیبهشت سال گذشته اینجا زندگی می کنم.

So I've lived here for just over a year, actually.

بنابراین من در واقع بیش از یک سال است که اینجا زندگی کرده ام.

That's true.

درست است.

In this flat.

در این آپارتمان

We used to live in another flat in Santander.

ما قبلاً در آپارتمان دیگری در سانتاندر زندگی می کردیم.

Okay, good.

باشه خوبه

Let's move on to number two.

بیایید به شماره دو برویم.

The present result.

نتیجه فعلی.

So when something in the past happens

بنابراین وقتی در گذشته اتفاقی می افتد

like you broke your leg and then the result

مثل اینکه پای خود را شکستید و نتیجه

in the present is I can see you have a cast on your leg,

در زمان حال این است که می توانم ببینم پای خود را گچ گرفته

you're using crutches and I go, oh dear,

اید، از عصا استفاده می کنید و من می روم، اوه عزیزم

you've broken your leg or you say,

، پای خود را شکستی یا شما می گویید،

"Oh dear, I've broken my leg,"

"اوه عزیز، من پایم را شکستم"

and we can see the result here now, okay?

و ما می توانیم نتیجه را اکنون اینجا ببینیم، باشه؟

Now then with that, you never identify the time.

اکنون با آن، شما هرگز زمان را تشخیص نمی دهید.

You don't say I've broken my leg last week.

شما نمی گویید من هفته گذشته پایم را شکستم.

No, right?

نه، درسته؟

If you put the time, it's the past simple.

اگر زمان بگذارید، گذشته ساده است.

I broke my leg last week, but look, I've broken my leg.

من هفته پیش پایم شکست، اما ببین، پایم شکسته است.

You're emphasizing.

داری تاکید میکنی

Look now the impacts on the present, right?

اکنون به تأثیرات آن در زمان حال نگاه کنید، درست است؟

Now we can use this in IELTS.

اکنون می توانیم از این در آیلتس استفاده کنیم.

For example, especially in part three

به عنوان مثال، به خصوص در قسمت سوم

where they may ask you,

که ممکن است از شما بپرسند،

how has something changed in recent years?

در سال های اخیر چگونه چیزی تغییر کرده است؟

Or how has this had an impact on something, right?

یا این چه تأثیری بر چیزی داشته است، درست است؟

And if you want to show the results now,

و اگر الان بخواهید نتایج را نشان دهید،

for example we might say,

مثلاً می‌توانیم بگوییم،

we can see the government has made a U-turn.

می‌بینیم که دولت یک چرخش را انجام داده است.

We can see Donald Trump has made a mistake.

می بینیم که دونالد ترامپ اشتباه کرده است.

We can see COVID has had a big impact on us.

می‌توانیم ببینیم که کووید تأثیر زیادی روی ما گذاشته است.

So that cue of weakened see is showing the result

به طوری که نشانه تضعیف شده نتیجه را

in the present tense.

در زمان حال نشان می دهد.

So you're probably going to use the present perfect.

بنابراین احتمالاً از حال کامل استفاده خواهید کرد.

We can see Trump has made a mistake.

می بینیم که ترامپ اشتباه کرده است.

We can see COVID has had a big impact on us, okay?

می‌توانیم ببینیم کووید تأثیر زیادی روی ما گذاشته است، خوب؟

Of course, there are different tenses you can use

البته، زمان‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانید استفاده کنید،

but the present perfect gives you that,

اما زمان حال کامل این را به شما می‌دهد،

something in the past with a present result.

چیزی در گذشته با نتیجه حال.

You're emphasizing the present result, okay?

شما بر نتیجه فعلی تاکید می کنید ، خوب؟

We also use present perfect

ما همچنین

to talk about experiences in our life.

برای صحبت در مورد تجربیات زندگی خود از حال عالی استفاده می کنیم.

So you may get the same tense in the question, right?

بنابراین ممکن است شما در سوال همین زمان را دریافت کنید، درست است؟

Have you ever cooked?

آیا تا به حال آشپزی کرده اید؟

Have you ever run a marathon?

آیا تا به حال یک ماراتن دویده اید؟

Have you ever done this or that, right?

آیا تا به حال این یا آن کار را انجام داده اید، درست است؟

Yes, I have cooked.

بله پخته ام.

Yes, I have run a marathon.

بله، من یک ماراتن دویده ام. با استفاده از حال کامل

You can see it's a life experience

می توانید ببینید که این یک تجربه زندگی است

when using the present perfect.

.

Or interestingly, the question

یا جالب اینجاست که این سوال

what new hobby would you like to try?

پیش می آید که دوست دارید چه سرگرمی جدیدی را امتحان کنید؟

Well, I've never tried parachuting

خوب، من هرگز چتربازی را امتحان نکردم

or well, I've never tried painting

یا خوب، هرگز نقاشی را امتحان

or I've never tried sailing, so I might try that, right?

نکردم یا هرگز قایقرانی را امتحان نکردم، بنابراین ممکن است آن را امتحان کنم، درست است؟

Talk about things you haven't done,

در مورد کارهایی که انجام نداده اید صحبت کنید،

and therefore, you want to try something new, right?

و بنابراین، می خواهید چیز جدیدی را امتحان کنید، درست است؟

Also present perfect, I haven't been sailing.

همچنین در حال حاضر کامل، من قایقرانی نکرده ام.

I've never tried sailing, so I would like to have a go.

من هرگز قایقرانی را امتحان نکرده ام، بنابراین دوست دارم سفر کنم.

And now one of the most common one is talking about

و اکنون یکی از رایج ترین آنها صحبت کردن در مورد

places you have visited.

مکان هایی است که بازدید کرده اید.

I've been to Paris.

من پاریس بوده ام.

I've been to London.

من لندن بوده ام.

I've been to New Delhi.

من به دهلی نو بوده ام.

When you say that, again, don't say when.

وقتی اینو میگی بازم نگو کی.

So you can't say I've been to London last week.

بنابراین نمی توان گفت من هفته گذشته به لندن رفته ام.

No, no, no, no, no.

نه نه نه نه نه.

I went to London last week, right?

من هفته پیش به لندن رفتم، درست است؟

The present perfect is just to show the experience like hey,

حال کامل فقط برای نشان دادن این تجربه است مانند هی،

I've been to London, right?

من لندن بوده ام، درست است؟

What's important is not when, it's the experience, right?

مهم این نیست که چه زمانی ، تجربه است، درست است؟

Hey, I can speak English.

سلام من میتونم انگلیسی صحبت کنم

I've been to London.

من لندن بوده ام.

I can speak a bit of French.

من می توانم کمی فرانسوی صحبت کنم.

I've been to Paris, right?

من به پاریس رفته ام، درست است؟

That kind of thing.

همچین چیزی

Good, let's move on.

خوب، بیایید ادامه دهیم.

The next one is unfinished time.

بعدی زمان ناتمام است.

I usually drink tea, but now,

من معمولا چای میخورم اما الان

I'm drinking water.

دارم آب میخورم.

Nice one, you are learning very quickly, good.

خیلی خوبه، خیلی سریع یاد میگیری، خوب.

Unfinished time.

زمان ناتمام

Unfinished time is basically when we use,

زمان ناتمام اساساً زمانی است که استفاده می

we're talking about a period of time that has not finished.

کنیم، در مورد دوره زمانی صحبت می کنیم که تمام نشده است.

Like today, I've eaten a lot today.

مثل امروز، امروز خیلی خوردم.

I've had two cups of water.

من دو فنجان آب خورده ام

I've had one cup of coffee today

امروز یک فنجان قهوه خوردم

because today is not finished.

چون امروز تمام نشده است.

Yesterday, I had a cup of coffee,

دیروز یک فنجان قهوه

but today, I've had two cups of coffee.

خوردم اما امروز دو فنجان قهوه خوردم.

That unfinished time, we can use the present perfect.

آن زمان ناتمام، ما می توانیم از زمان حال کامل استفاده کنیم.

For example, I haven't done any sport this month.

مثلا من این ماه هیچ ورزشی انجام ندادم.

Now, that would be great, right?

حالا، این عالی خواهد بود، درست است؟

If somebody asks you, do you often do sport?

اگر کسی از شما بپرسد آیا اغلب ورزش می کنید؟

Yes I do.

بله انجام می دهم.

I usually do.

من معمولا انجام می دهم.

I usually play football,

من معمولا فوتبال بازی می

but I haven't done any sport this month.

کنم اما این ماه هیچ ورزشی انجام ندادم.

This month hasn't finished, right?

این ماه تموم نشده، درسته؟

I haven't done any sport this month

این ماه هیچ ورزشی

because I've broken my leg, ta-da! (chuckles)

نکردم چون پام شکسته تا دا! (میخندد)

Right, good.

درست است، خوب است.

What about the question, do you like traveling?

در مورد این سوال که آیا سفر را دوست دارید؟

Yes, I love traveling

بله، من عاشق سفر

but I haven't traveled at all this summer.

هستم اما تابستان امسال اصلاً سفر نکرده ام.

It's now August, summer hasn't finished.

الان آگوست است، تابستان تمام نشده است.

I haven't traveled at all this summer because of COVID-19.

من تابستان امسال به دلیل COVID-19 اصلاً سفر نکرده ام.

I don't think it's very safe, right?

فکر نمی کنم خیلی ایمن باشد، درست است؟

Can you see how we're developing the answers?

آیا می توانید ببینید که چگونه پاسخ ها را توسعه می دهیم؟

We can use different tenses to create different meanings.

ما می توانیم از زمان های مختلف برای ایجاد معانی مختلف استفاده کنیم.

How often do you eat fast food?

چند وقت یکبار فست فود می خورید؟

Well, usually, I eat quite a lot of fast food, right?

خوب، معمولاً من مقدار زیادی فست فود می‌خورم، درست است؟

But I haven't been to a restaurant

اما من

in the last three months.

در سه ماه گذشته به رستوران نرفتم.

The last three months is unfinished time.

سه ماه گذشته زمان ناتمامی است.

We're still within those three months, right?

ما هنوز در آن سه ماه هستیم، درست است؟

I haven't been to a restaurant.

من رستوران نرفته ام

Notice the past participle of go can be been.

توجه کنید فعل ماضی go می تواند باشد.

It can be gone if you're still there, right?

اگر هنوز آنجا باشید ممکن است از بین برود ، درست است؟

He has gone to London.

او به لندن رفته است.

He's still there, but he has been to London means

او هنوز آنجاست، اما به لندن رفته است

he went and came back.

یعنی رفت و برگشت.

I have not been to a restaurant these last three months.

من این سه ماه اخیر به رستوران نرفتم.

Present perfect, unfinished time.

زمان کامل و ناتمام حاضر

Excellent, so remember, it's all about creating the meaning.

عالی است، پس به یاد داشته باشید، همه چیز در مورد ایجاد معنی است.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Okay, let's move into the fourth tense,

خوب، اجازه دهید به زمان چهارم

the present perfect continuous.

، حال کامل استمراری برویم.

Great, now let me take you back, ti-di-di-di,

عالی، حالا اجازه دهید شما را به ابتدای ویدیو برگردانم، ti-di-di-di

to the beginning of the video.

.

And you remember when we looked at the question,

و به یاد دارید وقتی به این سوال نگاه کردیم

where do you live, right?

که کجا زندگی می کنید، درست است؟

I said, you could actually say, I live in Santander.

گفتم، در واقع می توان گفت، من در سانتاندر زندگی می کنم.

I am living in Santander.

من در سانتاندر زندگی می کنم.

And then my family in England will be happy.

و سپس خانواده من در انگلیس خوشحال خواهند شد.

I have lived in Santander since 2017

من از سال 2017 در سانتاندر زندگی می کنم یا از سال 2017 در سانتاندر زندگی می

or I have been living in Santander since 2017.

کنم

They're all correct.

. همه آنها درست هستند.

So what's the difference between the last two?

پس تفاوت بین دو مورد آخر چیست؟

I have lived here or I have been living here?

من اینجا زندگی کرده ام یا اینجا زندگی کرده ام؟

Well, they're very, very similar.

خوب، آنها بسیار بسیار شبیه هستند.

The difference is very, very small actually.

تفاوت در واقع بسیار بسیار کوچک است.

And I think you can use both perfectly fine.

و من فکر می کنم شما می توانید از هر دو کاملاً خوب استفاده کنید.

The slight difference is the first.

تفاوت جزئی اول است.

I have lived in Santander for three years.

من سه سال است که در سانتاندر زندگی می کنم.

The emphasis is on the action, have lived.

تاکید بر عمل است، زندگی کرده اند.

I have lived in Santander for three years.

من سه سال است که در سانتاندر زندگی می کنم.

I have been living in Santander for three years,

من سه سال است که در سانتاندر زندگی می کنم

the emphasis is more on the time, right?

، تاکید بیشتر روی زمان است، درست است؟

For three years, I've been living for three years.

سه سال است که من سه سال است که زندگی می کنم.

Of course, I know the city, right?

البته من شهر را می شناسم، درست است؟

Somebody comes to visit and says,

یک نفر می آید برای بازدید و می گوید:

"Do you know any good restaurants?"

"آیا رستوران خوبی سراغ دارید؟"

Of course, I do.

البته دارم.

I've been living here for three years.

من سه سال است که اینجا زندگی می کنم.

Emphasis on the time, the present perfect continuous

با تأکید بر زمان، زمان حال کامل

is probably the better tense to use,

استمراری احتمالاً زمان بهتری برای استفاده است،

although you can use both.

اگرچه می توانید از هر دو استفاده کنید.

I think you can interchange both

فکر می‌کنم می‌توانید هر دو را

but if you want to emphasize the time,

عوض کنید، اما اگر می‌خواهید بر زمان تأکید کنید،

present perfect continuous, right?

پیوسته کامل را ارائه کنید، درست است؟

Imagine you're waiting for a friend, right?

تصور کنید منتظر یک دوست هستید، درست است؟

Agh, then like an hour later,

آه، بعد مثل یک ساعت بعد سر

they turn up and say, "Oh, I'm so sorry I'm late."

می زنند و می گویند: "اوه، خیلی متاسفم که دیر آمدم."

And you go, come on, I've been waiting for an hour, right?

و تو برو، بیا، من یک ساعت است که منتظرم، درست است؟

If you say, I've waited for an hour,

اگه بگی من یک ساعت صبر

it doesn't have the same impact, right?

کردم تاثیرش همینه درسته؟

You want to emphasize the time.

می خواهید روی زمان تاکید کنید.

Oh yeah, I've been waiting for three bloody hours.

اوه بله، من سه ساعت خونین منتظرم.

Pardon my French, right?

فرانسوی من را ببخشید، درست است؟

But so this is what I mean about creating meaning.

اما منظور من از ایجاد معنا همین است.

You can create a feeling

شما می توانید

by using the present perfect continuous, right?

با استفاده از حال کامل استمراری احساسی ایجاد کنید، درست است؟

Let's have a look.

بیایید نگاهی بیندازیم.

So the same with when the questions, what do you study?

پس به همین ترتیب در هنگام سؤالات، چه چیزی را مطالعه می کنید؟

Where do you work?

كجا كار ميكني؟

Well, I work as a teacher.

خب من به عنوان معلم کار می کنم.

I've been working as a teacher for 20 years, right?

من 20 سال است که به عنوان معلم کار می کنم ، درست است؟

Showing off your experience.

نشان دادن تجربه خود

For 20 years, I've been working for a teacher.

20 سال است که برای معلمی کار می کنم.

I've not been working for a teacher,

من معلمی کار نکرده ام،

I've been working as a teacher for 20 years, right?

20 سال است که معلمی می کنم، درست است؟

Okay, let's nail the form.

خوب، بیایید فرم را میخکوب کنیم.

So we have the subjects as me,

پس ما سوژه ها را مثل من داریم،

not me, it's I, you, he, she,

نه من، این من، تو، او، او،

have or has with been, not Mr. Bean or the bean that you eat

بوده یا بوده است، نه مستر بین یا لوبیایی که می خوری

but been, B-E-E, B-E.

اما بوده، بی-ای-ه، بی-ای.

(laughing)

(با خنده)

What am I doing?

دارم چیکار می کنم؟

B-E-E-N.

بوده.

B-E-E-N, B-E-E-N.

ب-ای-ای-ن، ب-ای-ای-ن.

So if that's not confused you, I don't know what has.

بنابراین اگر این شما را گیج نمی کند، من نمی دانم چه چیزی باعث شده است.

Subject plus have or has, plus been

فاعل به علاوه have یا has، به اضافه been

plus verb plus ing, okay?

به اضافه فعل به اضافه ing، خوب است؟

For example, I have been living here for two years.

مثلا من دو سال است که اینجا زندگی می کنم.

He has been driving since he was 18 years old, right?

او از 18 سالگی رانندگی می کند ، درست است؟

The negative, subject, plus have or has,

منفی، فاعل، به علاوه have or has,

not, been, plus the verb ing, right?

not, been، به علاوه فعل ing، درست است؟

Again, with the contraction.

باز هم با انقباض.

I haven't been living here long.

من مدت زیادی است که اینجا زندگی نمی کنم.

She hasn't been working here for more than a month, okay?

او بیش از یک ماه است که اینجا کار نمی کند ، باشه؟

So that's the form.

پس فرم این است.

So one of the big uses of the present perfect continuous

بنابراین یکی از کاربردهای بزرگ حال کامل پیوسته

is about a temporary activity.

در مورد یک فعالیت موقت است.

So remember, the continuous tense

بنابراین به یاد داشته باشید، زمان استمراری

like the continuous has this feeling of temporary.

مانند استمرار این احساس موقتی را دارد.

So temporary activities that are happening in the past

بنابراین فعالیت‌های موقتی که در گذشته اتفاق می‌افتد،

but still today or recently,

اما هنوز امروز یا اخیراً

we often say, what have you been doing recently?

اتفاق می‌افتد، اغلب می‌گوییم اخیراً چه کار می‌کردید؟

What have you been doing?

تا الان چه کاری میکردی؟

What have you been doing lately?

اخیراً چه کار می کردی؟

That's nice, isn't it?

این خوب است، اینطور نیست؟

Instead of what have you been doing?

به جای اینکه چه کار می کردید؟

What have you been doing?

تا الان چه کاری میکردی؟

What have you been doing?

تا الان چه کاری میکردی؟

Nice chunk, right?

قطعه خوب، درست است؟

What have you been doing recently?

اخیرا چکار می کردید؟

Well, I've been decorating my house.

خوب، من خانه ام را تزئین کرده ام.

I've been busy helping my daughter with her homework.

من مشغول کمک به دخترم در انجام تکالیفش بودم.

I've been learning how to paint, right?

من یاد گرفتم چگونه نقاشی کنم، درست است؟

Temporary activities or new activities

فعالیت‌های موقت یا فعالیت‌های جدیدی

that started in the past but continue now, today.

که در گذشته شروع شده‌اند اما اکنون، امروز ادامه دارند.

Some more examples.

چند نمونه دیگر

I've been working late a lot recently, so I feel tired.

من اخیراً خیلی دیر کار می کنم، بنابراین احساس خستگی می کنم.

I've been eating out a lot lately.

من اخیراً زیاد بیرون غذا می خورم.

Now that we can go out at last,

حالا که بالاخره می‌توانیم بیرون برویم،

I've been making the most of it

من از آن نهایت استفاده را

and I've been eating out a lot.

کرده‌ام و خیلی بیرون غذا می‌خوردم.

I've been catching up with friends.

من با دوستان تماس گرفته ام.

I've been, I've been catching up with friends, right?

من بوده ام، با دوستانم آشنا شده ام، درست است؟

The chunking is nice.

تکه تکه شدنش خوبه

I've been eating out a lot.

من زیاد بیرون غذا خورده ام

I've been catching up with friends.

من با دوستان تماس گرفته ام.

Great, good.

عالی خوب.

I've been watching a lot of TV.

من زیاد تلویزیون تماشا کرده ام.

What about you?

تو چطور؟

What have you been up to recently?

اخیراً چه کاری انجام داده اید؟

What have you been doing lately?

اخیراً چه کار می کردید؟

Excellent.

عالی

Very, very good, right?

خیلی خیلی خوبه، درسته؟

So these are temporary activities.

بنابراین اینها فعالیت های موقتی هستند.

So maybe you can see how these might fit in

بنابراین شاید بتوانید ببینید که چگونه این

with some IELTS questions.

سوالات با برخی از سوالات آیلتس مطابقت دارند.

Often we get questions like,

اغلب ما سوالاتی از این قبیل دریافت می کنیم،

What would you like to change about your work?

دوست دارید چه چیزی را در مورد کار خود تغییر دهید؟

Well, I've been working a lot lately

خوب، من اخیراً زیاد کار می

and I've been doing a lot of overtime,

کنم و اضافه کاری زیادی انجام می دهم،

so I would like to work less, right?

بنابراین دوست دارم کمتر کار کنم، درست است؟

What would you like to change about your diet?

دوست دارید چه چیزی را در رژیم غذایی خود تغییر دهید؟

Well, I've been eating out a lot lately,

خب، من اخیراً زیاد بیرون غذا می

so I would like to eat at home and cook more at home,

خورم، بنابراین دوست دارم در خانه غذا بخورم و بیشتر در خانه آشپزی کنم،

have more home-cooked food.

غذاهای خانگی بیشتری داشته باشم.

What would you like to change about your free time?

دوست دارید چه چیزی را در زمان آزاد خود تغییر دهید؟

Well, I've been watching too much TV lately,

خب، من اخیراً زیاد تلویزیون تماشا

so I would like to do more sports.

می کنم، بنابراین دوست دارم بیشتر ورزش کنم.

So we can see this is a nice tense to use

بنابراین می‌توانیم ببینیم که این زمان خوبی

to talk about temporary activities

برای صحبت در مورد فعالیت‌های موقت است،

because the question about change suggests

زیرا سؤال در مورد تغییر

something temporary, right?

چیزی موقتی را نشان می‌دهد، درست است؟

If you want to make a change,

اگر می خواهید تغییری ایجاد کنید،

often there's a temporary situation

اغلب یک موقعیت موقتی وجود دارد

and you want to make a change.

و می خواهید تغییری ایجاد کنید.

I've been working late, so I'm going to change that

من تا دیروقت کار کرده ام، بنابراین می خواهم آن را تغییر دهم

and work less, hopefully. (laughs)

و کمتر کار کنم، امیدوارم. (می خندد)

Next bit.

قسمت بعدی.

The present perfect continuous

حال کامل استمراری

also has this present result use,

نیز از این نتیجه فعلی استفاده می‌کند،

similar to the present perfect, right?

مشابه حال کامل، درست است؟

So we can say, for example,

پس می توان گفت مثلاً

what has changed in this situation?

در این شرایط چه تغییری کرده است؟

Or how has this impacted us?

یا این چه تاثیری بر ما داشته است؟

So we could say, right?

بنابراین می توانیم بگوییم، درست است؟

The government has been making a lot of mistakes lately.

دولت اخیراً اشتباهات زیادی مرتکب شده است.

So similarly, before we said the government has made

به همین ترتیب، قبل از اینکه بگوییم دولت

a lot of mistakes, we can see that government has made

اشتباهات زیادی مرتکب شده است، می بینیم که دولت

a lot of mistakes.

اشتباهات زیادی مرتکب شده است.

So what's the difference?

پس چه فرقی دارد؟

Well, the government has been making a lot of mistakes.

خب، دولت اشتباهات زیادی مرتکب شده است.

The emphasis is more on the action.

تاکید بیشتر بر عمل است.

The making of the mistakes.

انجام اشتباهات

The government has made three mistakes.

دولت سه اشتباه مرتکب شده است.

The emphasis is on the completed action,

تاکید بر عمل انجام شده است

and sometimes the number, right?

و گاهی اوقات تعداد، درست است؟

The government has made three U-turns, right?

دولت سه دور برگردانده است، درست است؟

You can't say, the government

شما نمی توانید بگویید،

has been making three U-turns, no.

دولت سه دور برگردانده است، نه.

The government has made three U-turns.

دولت سه دور برگشته است.

So you're emphasizing the completed action.

بنابراین شما بر عمل تکمیل شده تأکید می کنید.

Whereas the government has been making mistakes,

در حالی که دولت مرتکب اشتباه شده است،

you're emphasizing the action,

شما بر این اقدام تأکید می‌کنید، اقدام

the ongoing action of making mistakes, right?

مستمر اشتباه کردن، درست است؟

Similarly, thinking about numbers, right?

به طور مشابه، فکر کردن به اعداد، درست است؟

I've been reading a lot of books lately.

من اخیراً کتاب های زیادی می خوانم.

I have read three books lately.

من اخیراً سه کتاب خوانده ام.

So I have the read is for the completed number of books

بنابراین من خوانده شده برای تعداد کامل کتاب است،

but the action, I've been reading a lot of books lately.

اما عمل، اخیراً کتاب‌های زیادی می‌خوانم.

Great, so we can use this also for the present result.

عالی است، بنابراین ما می توانیم از این نیز برای نتیجه فعلی استفاده کنیم.

Brilliant, so that was a whistle stop tour

عالی، پس این یک تور توقف

of the four tenses in the present, right?

سوت از چهار زمان حال بود، درست است؟

Present simple, present continuous,

حال ساده، حال استمراری،

present perfect, present perfect continuous, holy moly.

حال کامل، حال کامل استمراری، مولی مقدس.

I hope you have enjoyed this video.

امیدوارم از این ویدیو لذت برده باشید.

Have enjoyed, present perfect, present result.

لذت برده اند، ارائه کامل، نتیجه حاضر.

Result is you're happy.

نتیجه این است که شما خوشحال هستید.

I have enjoyed the video.

من از ویدیو لذت برده ام.

A word of warning though, right?

هر چند یک کلمه هشدار دهنده، درست است؟

Most students will take six to nine months or more

بیشتر دانش آموزان شش تا نه ماه یا بیشتر طول

to learn these tenses.

می کشند تا این زمان ها را یاد بگیرند.

And you've just done it in less than 30 minutes, I think.

و فکر می کنم شما فقط در کمتر از 30 دقیقه این کار را انجام دادید.

So the point is, I'm going to be really honest with you

بنابراین نکته اینجاست که من واقعاً با شما صادق خواهم بود

is by watching this video, you have not learned the tenses.

این است که با تماشای این ویدیو زمان ها را یاد نگرفته اید.

You've seen them and you've got to know them,

شما آنها را دیده اید و باید آنها را بشناسید،

become a little bit more familiar with them

کمی با آنها آشنا شوید

but you really need to make friends with them.

اما واقعاً نیاز دارید که با آنها دوست شوید.

You need to go out and have a drink

شما باید بیرون بروید و یک نوشیدنی بنوشید

and have a meal and celebrate the birthdays

و یک وعده غذایی بخورید و

of these tenses to get to know them really well.

تولد این زمان ها را جشن بگیرید تا به خوبی آنها را بشناسید.

So I suggest that you go back, you take the individual uses,

بنابراین پیشنهاد می‌کنم به عقب برگردید ، استفاده‌های فردی

like habits, temporary, states, annoying habits

مانند عادت‌ها، حالت‌های موقت، حالت‌ها، عادات آزاردهنده را در نظر بگیرید

and just practice making some sentences,

و فقط جملات را تمرین کنید

and then slowly, start practicing them with a friend

و سپس به آرامی با یک دوست

or a speaking partner or a teacher, and start using them.

یا یک طرف صحبت یا معلم شروع به تمرین کنید و شروع کنید. با استفاده از آنها

And remember, it's partly about the rule, the grammar rule,

و به یاد داشته باشید، این تا حدودی مربوط به قاعده، قاعده دستور زبان است،

but it's also about the meaning,

اما همچنین در مورد معنی،

creating the meaning that you want.

ایجاد معنایی است که شما می خواهید.

That's really important, okay?

این واقعاً مهم است، خوب؟

Great, I hope this has helped you

بسیار عالی، امیدوارم این به شما کمک کرده باشد

and clarified a little bit about these tenses.

و کمی در مورد این زمان ها روشن شده باشد.

Keep practicing, keep going.

به تمرین ادامه بده، ادامه بده

If you have liked this video, give it a thumbs up.

اگر این ویدیو را دوست داشتید ، آن را به خوبی معرفی کنید.

Give me a comment below,

در زیر به من نظر بدهید،

subscribe, turn on notifications,

مشترک شوید، اعلان‌ها را روشن کنید

and keep following this series.

و به دنبال کردن این مجموعه ادامه دهید.

Look out for the next videos on grammar, okay?

منتظر ویدیوهای بعدی در مورد دستور زبان باشید، خوب؟

Thank you very much for watching.

از تماشای شما بسیار سپاسگزارم.

Take care now.

حالا مراقب باش

Bye-bye.

خداحافظ.