50 Useful Expressions and Idioms with HAVE

Words are like onions.

کلمات مانند پیاز هستند.

As you start to unwrap them,

همانطور که شروع به باز کردن آنها می کنید،

(laughing)

(با خنده)

you find lots over new layers.

تعداد زیادی از لایه های جدید پیدا می کنید.

A bit like a new wife or a new husband.

کمی شبیه یک زن جدید یا یک شوهر جدید.

(laughing)

(با خنده)

Ah, they make you cry too.

آه، تو را هم به گریه می اندازند.

But in English, for example, the verb to have,

اما در زبان انگلیسی مثلاً فعل to have

do you know what it means?

می دانید معنی آن چیست؟

Do you know all of the layers? Really?

آیا همه لایه ها را می شناسید؟ واقعا؟

Well, let's find out.

خب بیایید بفهمیم

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

Hello. This is Keith.

سلام. این کیث است.

I run the website, the Keith Speaking Academy,

من وب سایت، آکادمی صحبت کردن کیت،

as well as this YouTube channel, English Speaking Success.

و همچنین این کانال یوتیوب، انگلیسی Speaking Success را اداره می کنم.

Also, you can check out my other channel to learn English

همچنین، می‌توانید از کانال دیگر من برای یادگیری زبان انگلیسی

in under a minute.

در کمتر از یک دقیقه دیدن کنید.

Yes. English Speaking Success Shorts.

آره. شورت موفقیت آمیز انگلیسی صحبت کردن.

So as I'm sure you know,

بنابراین همانطور که مطمئن هستم می دانید،

some words in English are extremely common.

برخی از کلمات در انگلیسی بسیار رایج هستند.

We use them all the time, right?

ما همیشه از آنها استفاده می کنیم، درست است؟

In a recent video, we looked at the verb to get

در ویدیوی اخیر ، فعل to get

and all of the different meanings and uses of it.

و همه معانی و کاربردهای مختلف آن را بررسی کردیم.

Now did you know the verb to have

حالا آیا می دانید فعل to

is the eighth, most frequent word in English.

have هشتمین کلمه پرتکرار در انگلیسی است.

And yet it has lots of different meanings.

و با این حال معانی مختلفی دارد.

When you begin learning English, you learn the basics.

وقتی شروع به یادگیری زبان انگلیسی می کنید، اصول اولیه را یاد می گیرید.

But as you improve, you have to start unwrapping

اما همانطور که پیشرفت می کنید، باید شروع به باز کردن

and discovering the deeper meanings of these simple words.

و کشف معانی عمیق تر این کلمات ساده کنید.

If not, you'll never get the flexibility

در غیر این صورت، هرگز

you need to be a fluent and confident speaker.

انعطاف لازم برای یک سخنران مسلط و با اعتماد به نفس را نخواهید داشت.

Today, we're gonna have a look at some of the different uses

امروز، ما نگاهی به برخی از کاربردهای

of the verb to have to get you that flexibility,

مختلف این فعل خواهیم داشت تا انعطاف پذیری

fluency, and confidence.

، روانی و اعتماد به نفس را در اختیار شما قرار دهیم.

We're gonna look at have meaning possession,

ما قصد داریم به داشتن معنی داشتن،

have describing activities

فعالیت های توصیفی

and have in idiomatic expressions.

و داشتن در عبارات اصطلاحی نگاه کنیم.

Let's do it.

بیایید آن را انجام دهیم.

Just a quick reminder, knowledge is not enough.

فقط یک یادآوری سریع، دانش کافی نیست.

So in addition to listening to me today,

بنابراین علاوه بر اینکه امروز به من گوش می دهید

you need to be practicing your English.

، باید انگلیسی خود را نیز تمرین کنید.

You can practice on your own, but for me,

شما می توانید به تنهایی تمرین کنید، اما برای من،

one of the best ways to practice is with a teacher.

یکی از بهترین راه های تمرین با یک معلم است.

So you can get feedback

بنابراین می توانید بازخورد دریافت کنید

and have somebody correcting your mistakes.

و از کسی بخواهید که اشتباهات شما را تصحیح کند.

When you get feedback, it helps you to learn the words

وقتی بازخورد دریافت می‌کنید، به شما کمک می‌کند کلمات را عمیق‌تر یاد بگیرید

more deeply, right?

، درست است؟

To get to know the layers, remember the onion.

برای شناخت لایه ها، پیاز را به خاطر بسپارید.

And I think one of the best platforms for practicing

و من فکر می کنم یکی از بهترین بسترها برای تمرین

with a teacher is Cambly.

با معلم کمبلی است.

If you don't know it, Cambly is an online platform,

اگر نمی دانید، کمبلی یک پلت فرم آنلاین است

specialized in teaching English

که در آموزش

with native English speaking teachers.

زبان انگلیسی با معلمان بومی انگلیسی زبان تخصص دارد.

I'm gonna tell you a lot more about that shortly

من به زودی چیزهای بیشتری در مورد آن

as well as some great discounts for you.

و همچنین تخفیف های عالی برای شما خواهم گفت.

But for now, let's have a look at that verb to have.

اما در حال حاضر، اجازه دهید نگاهی به آن فعل to have داشته باشیم.

So, first of all, we can say to have meaning to possess

بنابراین، اول از همه، می‌توانیم بگوییم که معنی داشتن

or to own something, right?

یا داشتن چیزی را داریم، درست است؟

It's ours, right?

مال ماست، درسته؟

For example, I have a pen.

مثلا من یک خودکار دارم.

I have a phone. I have a dog.

من یک گوشی دارم. من یک سگ دارم.

Oh, no I don't. I haven't got a dog.

اوه، نه. من سگ ندارم

I used to have a dog when I was younger,

من وقتی کوچکتر بودم سگ

but now I haven't got a dog.

داشتم اما الان سگ ندارم.

It's interesting, right?

جالب است، درست است؟

You'll notice for possession in America,

متوجه خواهید شد که در آمریکا مالکیت دارید،

they tend to say, have, I have a pen.

آنها تمایل دارند بگویند، داشته باشید، من یک خودکار دارم.

In British English we tend to say, have got, I've got.

در انگلیسی بریتانیایی ما تمایل داریم که بگوییم، دارم، دارم.

I've got a pen, right?

من یک خودکار دارم، درست است؟

In the negative, well, American would be,

از نظر منفی، خوب، آمریکایی است،

I have a black pen.

من یک خودکار سیاه دارم.

I don't have a blue pen.

من خودکار آبی ندارم.

And in British it would be, I've got a black pen.

و به زبان انگلیسی، من یک خودکار سیاه دارم.

I haven't got a blue pen.

من خودکار آبی ندارم.

Of course we can describe ourselves

البته ما می توانیم خودمان را

with things that we have, right?

با چیزهایی که داریم توصیف کنیم، درست است؟

I have a big nose. It's true.

من یک بینی بزرگ دارم. درسته.

I have blue eyes. I have ginger hair.

من چشم آبی دارم من موی زنجبیلی دارم

Well, all right, grey hair.

خوب، موهای خاکستری.

Greyish, gingerish hair.

موهای خاکستری و زنجبیلی.

Common mistake, some people say I have got a black hair.

اشتباه رایج، بعضی ها می گویند من موهای مشکی دارم.

No, I've got black hair.

نه، من موهای مشکی دارم.

If you say I've got a black hair,

اگر بگویید من موهای مشکی

that's like one hair, right?

دارم، مثل یک مو است، درست است؟

Now you may say in the restaurant,

حالا ممکن است در رستوران بگویید، ای

oi waiter, I've got a black hair in my soup.

گارسون، من یک موی سیاه در سوپم دارم.

See the difference?

تفاوت را ببین؟

Also have, can be for describing our personality, right?

همچنین می تواند برای توصیف شخصیت ما باشد، درست است؟

She has a bad temper.

او بدخلقی دارد.

If we say she has a bad temper,

اگر بگوییم او بدخلقی دارد، به

it means that she's always angry.

این معنی است که او همیشه عصبانی است.

Always flying off the handle. Handle?

همیشه از روی دسته پرواز می کند. رسیدگی؟

Always flying off the handle, right?

همیشه از روی دسته پرواز می کند، درست است؟

She has a bad temper or she has a nasty temper.

او بدخلق یا بد خلقی دارد.

On the contrary, the opposite, right?

برعکس، برعکس، درست است؟

She has a calm manner or she has a lovely manner.

او رفتاری آرام دارد یا رفتاری دوست داشتنی دارد.

And that just means that she speaks in a calm

و این فقط به این معنی است که او آرام

and polite way, right?

و مؤدبانه صحبت می کند، درست است؟

She has a very calm manner.

او رفتار بسیار آرامی دارد.

You have a lovely manner.

رفتار دوست داشتنی داری

Slightly different from to have good manners

کمی متفاوت از داشتن اخلاق خوب

in the plural, right?

در جمع، درست است؟

He has good manners means he's well behaved.

او اخلاق خوبی دارد یعنی رفتار خوبی دارد.

She has bad manners means she's rude or impolite.

او اخلاق بدی دارد یعنی بی ادب یا بی ادب است.

Also we can talk about sicknesses

همچنین می توانیم در مورد بیماری

that we have or own, right?

هایی که داریم یا خودمان صحبت کنیم، درست است؟

So if I have,

پس اگر دارم،

(sneezes)

(عطسه می کند)

I have a cold.

سرما خورده ام.

(coughing)

(سرفه)

I have a cough.

سرفه دارم.

I have a fever.

من تب دارم.

Oh, I have a stomach ache. Oh, I've got a headache.

اوه من معده درد دارم اوه من سردرد دارم

Oh dear, get to the hospital.

عزیزم برو بیمارستان

As my mum would say to me, she says,

همانطور که مادرم به من می گفت، او می گوید:

"Oh dear, you are in the wars."

"اوه عزیزم، تو در جنگ ها هستی."

Yeah. To be in the wars, to have lots of injuries

آره حضور در جنگ ها، داشتن صدمات

or sicknesses.

یا بیماری های زیاد.

So that's half with possession. Let's move on.

پس این نیمی از مالکیت است. بیایید ادامه دهیم.

Before I do go to the hospital.

قبل از اینکه به بیمارستان بروم

Now a common use of to have

در حال حاضر یک استفاده رایج از

is when it means to do an activity.

داشتن زمانی است که به معنای انجام یک فعالیت است.

For example, we may say to have a shower, right?

مثلاً ممکن است بگوییم دوش بگیر، درست است؟

The activity, having a shower or have a wash, right?

فعالیت، دوش گرفتن یا شستشو، درست است؟

I like to have a wash.

من دوست دارم شستشو داشته باشم.

Notice because it's not possession

توجه کنید چون مالکیت نیست،

we don't say have got, no, have, right?

ما نمی گوییم داریم، نه، داریم، درست است؟

Have a shower, have a wash.

دوش بگیرید، بشویید.

Other examples, have a rest.

نمونه های دیگر، استراحت کنید.

In Spanish they have this word siesta.

در اسپانیایی آنها این کلمه siesta را دارند.

Have a siesta, which we also say in English.

Have a siesta که به انگلیسی هم می گوییم.

Have a siesta, have a rest, have a lie down, have a nap,

استراحت کنید، استراحت کنید ، دراز بکشید، چرت بزنید، چرت

have a snooze, have a power nap, have 40 winks.

بزنید، چرت بزنید، 40 چشمک بزنید.

There are so many expressions to have arrest.

عبارات زیادی برای دستگیری وجود دارد.

We must love resting in England.

ما باید عاشق استراحت در انگلیس باشیم.

No, it's good for you, right?

نه، برای شما خوب است، درست است؟

Every day I do have a siesta every day.

هر روز من هر روز استراحت می کنم.

20 minutes, no more, no less. Perfect.

20 دقیقه، نه بیشتر، نه کمتر. کامل.

I do it religiously on a daily basis.

من این کار را به صورت مذهبی و روزانه انجام می دهم.

Also we've got have plus a noun replacing a verb.

همچنین یک اسم به جای فعل داریم.

So you may have a verb, for example, like to look.

بنابراین ممکن است یک فعل داشته باشید، به عنوان مثال، دوست دارم نگاه کنم.

But you can replace that with, have a look.

اما شما می توانید آن را جایگزین کنید، نگاه کنید.

What's the difference?

تفاوت در چیست؟

Well, look right?

خوب، درست نگاه کن؟

If I say, hey, look, look.

اگر بگویم، هی، نگاه کن، نگاه کن.

It's quite direct, right?

کاملا مستقیم است، درست است؟

But hey, have a look. It's just softer.

اما هی، نگاه کن فقط نرم تره

It's a bit more inviting.

کمی دعوت کننده تر است.

Look is the imperative. So it's a bit direct.

نگاه امری ضروری است. بنابراین کمی مستقیم است.

But have a look it's a little bit softer,

اما نگاه کنید کمی نرم تر است

a little bit more inviting, right?

، کمی جذاب تر است، درست است؟

Have a look.

نگاهی بینداز

Are there examples, listen,

آیا نمونه هایی وجود دارد، گوش کنید،

I've got some great music have a listen.

من چند موسیقی عالی دارم.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

What?

چی؟

Or what about this lovely pu'er tea, have a taste, right?

یا در مورد این چای پوئر دوست داشتنی چه می شود، یک مزه داشته باشید، درست است؟

Yeah. Have a bite to eat.

آره یه لقمه بخور

I've got a lovely onion, have a bite.

من یک پیاز دوست داشتنی دارم، یک گاز بخور.

No, thanks. Have a smell.

نه ممنون. بو داشته باش

So you can have a have a taste, have a bite, have a smell,

پس می توانی چشایی داشته باشی، لقمه ای بخوری، بویی

have a think, have a ponder means to think.

داشته باشی، فکر کنی، تامل کنی، یعنی فکر کنی.

Yeah have a ponder and let me know tomorrow.

آره فکر کن و فردا بهم خبر بده

Have a try, have a go.

امتحان کن، برو

Both of those meetings to try.

هر دوی آن جلسات را امتحان کنید.

So if I wanna be a bit softer, go on,

بنابراین اگر می‌خواهم کمی نرم‌تر باشم، ادامه دهید،

yeah, have a try.

بله، امتحان کنید.

Go on, have a go.

برو، برو

I want to encourage my students to practice, right?

من می خواهم دانش آموزانم را تشویق به تمرین کنم، درست است؟

And finally, we've got meals with have.

و در نهایت، ما وعده‌های غذایی را با غذا می‌خوریم.

Notice this is a common mistake.

توجه داشته باشید که این یک اشتباه رایج است.

A lot of people say I have a breakfast in the morning.

خیلی ها می گویند صبح صبحانه می خورم.

No, there's no 'a'.

نه، "a" وجود ندارد.

I have breakfast in the morning.

من صبحونه میخورم

I have lunch at midday and...

من ظهر ناهار و ...

(stutters)

and I have dinner in the evening.

(لکنت زبان)

و عصر شام.

All of them without 'a'. Excellent.

همه آنها بدون "الف". عالی

We're gonna move on and have a look

ما ادامه می دهیم و نگاهی

at some really nice idiomatic expressions with have.

به عبارات اصطلاحی واقعاً زیبا با have داشته باشیم.

Before we do that as a quick break,

قبل از اینکه این کار را به عنوان یک استراحت سریع انجام دهیم،

come and join me by the water cooler.

بیایید و در کنار کولر آبی به من بپیوندید.

Hello. Come and join me by the water cooler.

سلام. بیا و کنار کولر آبی به من بپیوند.

Let's have a drink.

بیا یه نوشیدنی بخوریم.

So I've got coffee, I've got tea, I've got water.

پس من قهوه دارم، چای دارم، آب دارم.

(laughing)

(با خنده)

Have a look. I've got some pour tea, right?

نگاه کن. من چایی دارم، درست است؟

Would you like to have a taste?

دوست داری ذوق کنی؟

Great. Okay.

عالی. باشه.

So listen, I hope you're enjoying the video

پس گوش کنید، امیدوارم از ویدیو لذت ببرید

and learning lots.

و چیزهای زیادی یاد بگیرید.

We're unwrapping the word have, right?

ما در حال باز کردن کلمه have، درست است؟

Now, this is really good.

حالا، این واقعاً خوب است.

But what's really important is that you start practicing.

اما چیزی که واقعاً مهم است این است که شما شروع به تمرین کنید.

You can practice with me in the video of course,

البته می توانید در ویدیو با من تمرین کنید ،

but a great idea is to find a teacher.

اما یک ایده عالی این است که یک معلم پیدا کنید.

And I wanna tell you a bit more about

و من می خواهم کمی بیشتر در مورد

one of my favorite platforms for teaching,

یکی از پلتفرم های مورد علاقه ام برای تدریس،

which is Cambly, right?

که کمبلی است، به شما بگویم، درست است؟

If you don't know Cambly they're an online platform

اگر Cambly را نمی‌شناسید، آنها یک پلتفرم آنلاین

with native English teachers.

با معلمان انگلیسی بومی هستند.

And when you sign up, you get to choose your teacher.

و هنگامی که ثبت نام می کنید، می توانید معلم خود را انتخاب کنید.

You can choose the time you want to study,

شما می توانید زمان مورد نظر برای مطالعه

the content of the course,

، محتوای دوره را انتخاب کنید،

and you can even record the course

و حتی می توانید دوره را ضبط کنید

so you could watch it later and playback,

تا بتوانید بعداً آن را تماشا کنید و پخش کنید،

and there are flexible plans for everybody.

و برنامه های انعطاف پذیر برای همه وجود دارد.

And the most important thing to tell you today

و مهمترین چیزی که امروز باید به شما بگویم

is about the discounts.

در مورد تخفیف ها است.

So if you want to try out Cambly,

بنابراین اگر می‌خواهید کمبلی را امتحان کنید،

you can use the code in the link below,

می‌توانید از کد موجود در لینک زیر استفاده کنید،

that's Keith-yt and you can have a free 10 minutes

این Keith-yt است و می‌توانید 10 دقیقه رایگان

to try out the teacher and the platform.

برای امتحان معلم و پلتفرم در اختیار داشته باشید.

And if you like it, you can get a 40% discount

و اگر آن را دوست دارید، می توانید با

when you sign up for the year plan, the 12 month plan.

ثبت نام در برنامه سالانه، برنامه 12 ماهه، 40٪ تخفیف دریافت کنید.

For me learning a language, it's a long-term investment

برای من یادگیری زبان ، یک سرمایه گذاری بلندمدت است

and I think Cambly gives you the perfect opportunity

و فکر می کنم کمبلی به شما فرصت عالی

to invest in the longterm.

برای سرمایه گذاری بلندمدت می دهد.

So check out the links down below

بنابراین پیوندهای زیر را بررسی کنید

and remember to use the code Keith-yt.

و به یاد داشته باشید که از کد Keith-yt استفاده کنید.

Excellent. Now let's check out

عالی حالا اجازه دهید

some of those exciting idiomatic expressions with have.

برخی از آن عبارات اصطلاحی هیجان انگیز با have را بررسی کنیم.

So in this section about useful idiomatic expressions,

بنابراین، در این بخش در مورد عبارات اصطلاحی مفید،

we're going to listen to a friend of mine, Stan,

می‌خواهیم به یکی از دوستانم، استن، گوش دهیم که

talking about a day out he had at the cinema

درباره یک روز بیرون از خانه

with a friend of his, Tim.

با یکی از دوستانش، تیم، صحبت می‌کند.

What I want you to do is to listen first

کاری که از شما می‌خواهم این است که ابتدا گوش کنید

and to count how many idioms with 'to have' does he use?

و شمارش کنید که او از چند اصطلاح با «داشتن» استفاده می‌کند؟

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Yo, Stan the man checking in, init?

استن مردی که در حال چک کردن است، در آغاز؟

The other day, I had time to kill.

روز دیگر وقت کشتن داشتم.

So I got in touch with my mate, Tim.

بنابراین با همسرم، تیم، تماس گرفتم.

Yeah, who, it turns out, also had time on his hands.

بله، معلوم است که او هم وقتش را در اختیار داشت.

And we decided to go to the cinema to see a new film.

و تصمیم گرفتیم برای دیدن یک فیلم جدید به سینما برویم.

Now, listen, I have a bone to pick with Tim

حالا، گوش کن، من باید با تیم بچینم،

because he chose the last film we went to see,

زیرا او آخرین فیلمی را که برای دیدنش رفتیم انتخاب کرد،

and it was utter rubbish.

و این کاملاً مزخرف بود.

He doesn't have a clue when it comes

او در

to choosing a good film.

مورد انتخاب یک فیلم خوب سرنخی ندارد.

All Tim thinks about is fast action, special effects.

تمام چیزی که تیم به آن فکر می کند اکشن سریع، جلوه های ویژه است.

He's got a one track mind, right?

او ذهن یک مسیره دارد، درست است؟

So that film, right?

پس آن فیلم، درست است؟

It was an action film with that Sylvester Stallone.

این یک فیلم اکشن با آن سیلوستر استالونه بود.

That's the one. Yeah.

این یکی است. آره

Now even Tim said it was absolutely shocking.

حالا حتی تیم گفت که کاملاً تکان دهنده است.

So this time I had the upper hand, right?

پس این بار من دست بالا را داشتم، درست است؟

I was going to choose the film.

قرار بود فیلم را انتخاب کنم.

Fortunately Tim said he was going to pay,

خوشبختانه تیم گفت که می خواهد پرداخت کند،

he has money to burn.

او پولی برای سوزاندن دارد.

And that was great because cinema tickets

و این عالی بود زیرا بلیط سینما

these days cost an arm and a leg.

این روزها یک دست و یک پا قیمت دارد.

Anyway, we agreed on a comedy this time and it was great.

به هر حال این بار روی یک کمدی به توافق رسیدیم و عالی بود.

We had a whale of a time.

ما یک نهنگ داشتیم.

Tim had a blast and he said he hadn't laughed

تیم خیلی خوشحال شد و او گفت که

so much in ages.

در طول این سال ها اینقدر نخندیده است.

What a lovely day.

چه روز قشنگی

Great. So how many idioms with to have, did you count?

عالی. پس چند اصطلاح با to have، شمارش کردید؟

Aha. Well, actually there were nine.

آها خوب، در واقع 9 نفر بودند.

Let's have a look at them and just see what they mean.

بیایید نگاهی به آنها بیندازیم و فقط معنی آنها را ببینیم.

So first of all, we had, to have time to kill.

بنابراین اول از همه، ما باید وقت داشته باشیم که بکشیم.

So Stan said he had time to kill,

بنابراین استن گفت که برای کشتن وقت دارد،

which just means to have spare time or free time

که فقط به معنای داشتن وقت آزاد یا وقت آزاد

to do something.

برای انجام کاری است.

Similarly, to have time on your hands

به همین ترتیب، داشتن وقت در دستان شما

or Tim had time on his hands means the same,

یا تیم زمان در دستان خود به همین معنی است

to have free time.

، وقت آزاد داشتن.

Notice we can change the pronoun, right?

توجه داشته باشید که ما می توانیم ضمیر را تغییر دهیم، درست است؟

I have time on my hands.

من وقت دارم احتمالاً

Tomorrow you will have time on your hands, possibly.

فردا فرصتی در اختیار دارید.

Then what came up? To have a bone to pick with someone.

بعد چی شد؟ داشتن استخوانی برای چیدن با کسی.

A bone is kind of the, obviously the bone in the body.

استخوان نوعی استخوان است، بدیهی است که در بدن است.

So a chicken has different bones,

بنابراین یک مرغ استخوان های متفاوتی دارد،

the chicken bone, chicken on the bone, right?

استخوان مرغ، مرغ روی استخوان، درست است؟

So if you have a bone to pick with someone,

بنابراین اگر استخوانی برای چیدن با کسی دارید، به

it means you have a reason to disagree with them

این معنی است که دلیلی برای مخالفت با او

or to be angry with them.

یا عصبانی شدن با او دارید.

And you'll remember, Stan was angry with Tim

و به یاد دارید، استن با تیم عصبانی بود،

because Tim had chosen such a rubbish film.

زیرا تیم چنین فیلم مزخرفی را انتخاب کرده بود.

So Stan had a bone to pick with him, right?

پس استن استخوانی برای برداشتن با او داشت، درست است؟

Next. He doesn't have a clue.

بعد. او سرنخی ندارد.

Or if you're British, he hasn't got a clue.

یا اگر بریتانیایی هستید، او سرنخی ندارد.

We can use both, right?

ما می توانیم از هر دو استفاده کنیم، درست است؟

Basically it means he doesn't know.

اساساً به این معنی است که او نمی داند.

He doesn't have a clue about good films, right?

او سرنخی از فیلم های خوب ندارد، درست است؟

He doesn't know anything about good films.

او از فیلم های خوب چیزی نمی داند.

Next up, to have a one track mind.

در مرحله بعد، داشتن یک ذهن یک مسیر.

So Tim had a one track mind

بنابراین تیم یک ذهنیت

because he was always thinking about the same thing.

داشت زیرا همیشه به یک چیز فکر می کرد.

If you're always thinking about action films,

اگر همیشه به فیلم‌های اکشن فکر می‌کنید،

you have a one track mind.

ذهنتان یک مسیر است.

If you're always thinking about food,

اگر همیشه به غذا فکر

you have a one track mind, right?

می کنید، یک ذهنیت دارید، درست است؟

We don't say 'about' something.

ما در مورد چیزی نمی گوییم.

We just say, he has a one track mind, right?

ما فقط می گوییم، او ذهن یک مسیره دارد، درست است؟

You're always talking about eating.

شما همیشه در مورد غذا خوردن صحبت می کنید.

You have a one track mind.

شما یک مسیر ذهنی دارید.

Okay, and next, to have the upper hand.

خوب، و در مرحله بعد، دست بالا را داشته باشید.

So here, because Tim had made a mistake and he knew it,

بنابراین در اینجا، چون تیم اشتباه کرده بود و او این را می دانست،

Sam had the advantage, he could choose the film.

سام از این مزیت برخوردار بود، او می توانست فیلم را انتخاب کند.

So to have an advantage over someone

بنابراین، داشتن مزیت نسبت

is to have the upper hand, right?

به کسی، داشتن دست بالاست، درست است؟

So Stan has the upper hand this time.

بنابراین استن این بار دست بالا را دارد.

Moving on. If you've got lots of money,

در حال حرکت اگر پول زیادی دارید،

you've got money to burn, right?

پول دارید که بسوزانید، درست است؟

To have plenty of money to spend.

داشتن پول زیادی برای خرج کردن

So, apparently Tim has money to burn, right?

بنابراین، ظاهرا تیم پولی برای سوزاندن دارد، درست است؟

He has plenty of money.

او پول زیادی دارد.

And this often suggests you can spend

و این اغلب نشان می دهد که می توانید

that money on unimportant things.

آن پول را برای چیزهای بی اهمیت خرج کنید.

Finally, two expressions, meaning to enjoy yourself a lot,

در نهایت دو تعبیر، به معنای لذت بردن زیاد

to have a whale of a time, to have a blast.

، نهنگ داشتن، یک انفجار.

So both Stan and Tim had a whale of a time.

بنابراین هم استن و هم تیم یک نهنگ وقت داشتند.

And they had a blast.

و آنها یک انفجار داشتند.

That's it, nine useful expressions with to have.

همین، نه عبارت مفید با داشتن.

Now remember just knowing these phrases

اکنون به یاد داشته باشید که دانستن این عبارات

is not enough to become fluent

برای مسلط شدن

and a confident speaker, right?

و یک سخنران با اعتماد به نفس کافی نیست، درست است؟

And also to get a band seven or above in IELTS Speaking.

و همچنین گرفتن باند هفت یا بالاتر در اسپیکینگ آیلتس.

There's a difference between knowledge and knowing.

بین دانش و دانستن فرق است.

Knowledge is good, but knowing is important.

دانش خوب است، اما دانستن مهم است.

And by that, I mean, being able

و منظورم این است که

to use these words and phrases.

بتوانم از این کلمات و عبارات استفاده کنم.

And a great way to develop your knowing is to use Cambly.

و یک راه عالی برای توسعه دانش خود استفاده از کمبلی است.

Cambly is an online learning platform

کمبلی یک پلتفرم یادگیری آنلاین است

and they've got native English speakers

و آنها دارای زبان مادری انگلیسی هستند

that can help you build up your fluency and confidence.

که می توانند به شما کمک کنند تسلط و اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.

And you can start practicing these phrases today.

و شما می توانید تمرین این عبارات را از امروز شروع کنید.

And do notice that Cambly

و توجه داشته باشید که کمبلی

also have some pre-prepared courses including IELTS,

همچنین دارای دوره های از پیش آماده شده از جمله آیلتس است

that you can study and practice with your teacher.

که می توانید با استاد خود مطالعه و تمرین کنید.

If you want to try Cambly, there's a code in the description

اگر می خواهید کمبلی را امتحان کنید ، یک کد در توضیحات

below the video.

زیر ویدیو وجود دارد.

The code is Keith, KEITH - YT.

کد Keith، KEITH - YT است.

And with that code, you can get a 10 minute free class

و با آن کد، می توانید یک کلاس رایگان 10 دقیقه ای

on Cambly and if you like it, you can then sign up

در کمبلی دریافت کنید و اگر آن را دوست داشتید، می توانید

for a full year plan, and get 40% discount, four zero.

برای یک برنامه سال کامل ثبت نام کنید و 40٪ تخفیف، چهار صفر دریافت کنید.

Fantastic. What are you waiting for?

خارق العاده. منتظر چی هستی؟

Get on Cambly right now and start practicing.

همین الان سوار کمبلی شوید و تمرین را شروع کنید.

So listen, if you enjoyed this video,

پس گوش کنید، اگر از این ویدیو لذت بردید،

you might want to check out this video,

ممکن است بخواهید این ویدیو را ببینید

which shows you lots of different meanings of the word get,

که معانی مختلف کلمه get را به شما نشان می دهد،

another very common English word.

یکی دیگر از کلمات بسیار رایج انگلیسی.

You can unwrap the onion of get, right?

می توانید پیاز را باز کنید، درست است؟

Please do remember, press the subscribe button,

لطفاً به یاد داشته باشید، دکمه اشتراک را فشار دهید،

turn on the notifications and also leave me a comment.

اعلان ها را روشن کنید و همچنین برای من نظر بگذارید.

Tell me what are you going to have today?

به من بگو امروز قرار است چه چیزی داشته باشی؟

(laughing)

(با خنده)

Take care. And I will see you in a few moments

مراقب باش. و تا چند لحظه دیگر در ویدیوی بعدی شما را خواهم دید

in the next video.

.

All right, Stan, so what you're having?

باشه، استن، پس چی داری؟

I'll have a coffee mate. So nice video that to have.

من یک کافه می خورم. خیلی ویدیو خوبی که باید داشت

Well, yeah, it's such an important word, right?

خب، بله، این کلمه خیلی مهمی است، درست است؟

Sure. Yeah, but the onion, what was that all about?

مطمئن. آره، اما پیاز، این چه چیزی بود؟

Well, it's a metaphor.

خب، این یک استعاره است.

A meta what?

متا چی؟

A metaphor.

یک استعاره.

It shows students how words can have different meanings

به دانش آموزان نشان می دهد که چگونه کلمات می توانند معانی

and layers.

و لایه های مختلفی داشته باشند.

Oh. So you're not telling students they need to eat onions.

اوه بنابراین شما به دانش آموزان نمی گویید که باید پیاز بخورند.

No, Stan.

نه استن

Ah, I see. I've got it, yeah.

آه، می بینم. من آن را دارم، آره.

Well, nice video mate. Yeah.

خب، ویدیو خوبی بود رفیق. آره

See you next time.

بعدا می بینمت.

Cheers.

به سلامتی.