Phrasal Verbs with Go

Do you know that go off has  over four different meanings?  

آیا می دانید که خاموش کردن بیش از چهار معنی مختلف دارد؟

You might go off your friend if they go  off and leave you with a sandwich that  

اگر دوستتان بروند و شما را با ساندویچی بگذارند که

went off three days ago, and a device  that's due to go off any moments now.

سه روز پیش خاموش شد و دستگاهی که هر لحظه خاموش شود، ممکن است کنار بروید.

Understanding and using phrasal verbs in English  is essential for English fluency. I'm going to  

درک و استفاده از افعال عبارتی در انگلیسی برای تسلط به زبان انگلیسی ضروری است. اکنون می‌خواهم

share with you lots of phrasal verbs now with  the verb go. So be sure to take notes so you  

بسیاری از افعال عبارتی را با فعل go با شما به اشتراک بگذارم . بنابراین حتماً یادداشت برداری کنید تا

don't forget any of them. And for a fun and easy  way to learn 300 phrasal verbs in just 30 days,  

هیچ یک از آنها را فراموش نکنید. و برای یک روش سرگرم کننده و آسان برای یادگیری 300 فعل عبارتی فقط در 30 روز،

join my phrasal verb booster. My booster  method produces astonishing results,  

به تقویت کننده افعال عبارتی من بپیوندید. روش تقویت‌کننده من نتایج خیره‌کننده‌ای دارد،

and I can guarantee you will not be disappointed.  You can click on the link below to find out more.  

و می‌توانم تضمین کنم که ناامید نشوید. برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید روی لینک زیر کلیک کنید.

Now listen to the following speech and  see if you can spot the phrasal verbs.

اکنون به گفتار زیر گوش دهید و ببینید آیا می‌توانید افعال عبارتی را تشخیص دهید.

My father always told me to go after my  dreams. So, I tried to become a musician  

پدرم همیشه به من می گفت دنبال رویاهام برو . بنابراین، در 15 سالگی سعی کردم یک نوازنده

at 15 he encouraged me to go in for a major  competition. But by this point, I had started  

شوم. او مرا تشویق کرد که در یک مسابقه بزرگ شرکت کنم. اما در این مرحله، من

to go off music altogether. I went along with  the plan and entered the competition regardless,  

به طور کلی موسیقی را کنار گذاشته بودم. من با برنامه پیش رفتم و بدون توجه به مسابقه وارد مسابقه شدم،

after everyone had performed, the judges  asked me to go over my piece again.  

پس از اینکه همه اجرا کردند، داوران از من خواستند که دوباره قطعه‌ام را مرور کنم.

While playing I could see the judges  beaming at me and whispering to each other.  

در حین بازی می‌توانستم ببینم که داوران به من می‌تابیدند و با یکدیگر زمزمه می‌کردند.

I didn't understand what was going  on. Upon completing my performance,  

من نفهمیدم چه خبر است. پس از اتمام اجرایم،

I was awarded the trophy and the title young  Musician of the Year. They wanted me to go  

جایزه و عنوان جوان موسیقی سال به من اعطا شد . آن‌ها از من می‌خواستند که به

round numerous theaters performing with lots of  famous musicians. I couldn't go on pretending I  

تماشای تئاترهای متعددی بروم و با تعداد زیادی از موسیقی‌دانان مشهور اجرا کنم. نمی‌توانستم وانمود کنم

had to tell them the truth. My passion for music  that had once been so brightly had now gone out.

که باید حقیقت را به آنها بگویم. اشتیاق من به موسیقی که زمانی بسیار درخشان بود، اکنون از بین رفته است.

So how many phrasal verbs Did you  hear? Put your answers in the comments.

بنابراین چند فعل عبارتی شنیدید؟ پاسخ های خود را در نظرات قرار دهید.

In the meantime, I'm going to walk  you through the most common phrasal  

در ضمن، من شما را با رایج‌ترین افعال عبارتی آشنا می‌کنم

verbs that include the word ‘go’. But  before I start, if you're new here and  

که شامل کلمه «go» می‌شود. اما قبل از شروع، اگر اینجا تازه کار هستید و

wanting to improve your English, be sure to  subscribe for more lessons and live streams.

می‌خواهید انگلیسی خود را بهبود ببخشید، حتماً برای درس‌های بیشتر و پخش‌های زنده مشترک شوید.

Go after. Go after means to pursue like to chase.  This could be an object or a goal. So, if someone  

برو دنبال رفتن به دنبال معنی برای تعقیب مانند تعقیب. این می تواند یک شی یا یک هدف باشد. بنابراین، اگر کسی

is running away, then you might go after them. If  you need to catch them, it would be dangerous to  

در حال فرار است، ممکن است به دنبال او بروید. اگر بخواهید آنها را بگیرید، خطرناک است که

go after the killer on your own. Or you could  go after a goal, go after your dreams. Next,  

خودتان به دنبال قاتل بروید. یا می‌توانید دنبال یک هدف بروید، دنبال رویاهایتان بروید. بعد،

go ahead. This means to start or continue to do  something especially after waiting for permission.  

ادامه دهید. این به معنای شروع یا ادامه انجام کاری به خصوص پس از انتظار برای مجوز است.

Go ahead, he insisted. I won't interrupt again.

اصرار کرد برو جلو. من دیگر قطع نمی کنم.

So, if you are waiting for someone to  tell you it's safe to cross the road.  

بنابراین، اگر منتظر کسی هستید که به شما بگوید عبور از جاده بی خطر است.

You wait wait, wait and they might say, “Okay,  it's clear. Go ahead. You can continue now.”  

شما صبر کنید صبر کنید، صبر کنید و آنها ممکن است بگویند، "خوب ، واضح است. برو جلو. اکنون می توانید ادامه دهید.»

Go along with this means to agree with something  or to accept it to support an idea perhaps  

همراهی با این یعنی موافقت با چیزی یا پذیرفتن آن برای حمایت از یک ایده، شاید

it doesn't mean that you  wholeheartedly agree with it.  

به این معنی نیست که شما از صمیم قلب با آن موافق هستید.

But you agree to go along with it, you  accept it and support it in some way.

اما شما موافقت می کنید که با آن همراه شوید، آن را می پذیرید و به نوعی از آن حمایت می کنید.

Alex tends to go along with  anything his wife says.

الکس تمایل دارد با هر چیزی که همسرش می گوید همراهی کند.

Alex may not agree with his wife, but he  goes along with it to avoid an argument.

الکس ممکن است با همسرش موافق نباشد، اما برای جلوگیری از مشاجره با آن کنار می‌آید.

Next, we have go away. If something  goes away, then it disappears.

بعد، ما باید برویم. اگر چیزی از بین برود، ناپدید می‌شود.

The pain should go away in a couple of hours.

درد باید ظرف چند ساعت از بین برود.

Go away can also be used when you're talking about  going on holiday. For example, you might say.

هنگامی که در مورد رفتن به تعطیلات صحبت می‌کنید، می‌توانید از Go away استفاده کنید . مثلا ممکن است بگویید.

We go away every summer and we're thinking about  Japan this year. Did you go away this year?

ما هر تابستان می رویم و امسال به ژاپن فکر می کنیم . امسال رفتی؟

Next, we have go back. This means to return.

بعد، باید به عقب برگردیم. این به معنای بازگشت است.

I can't go back to work. I  just don't feel very well.

من نمی توانم به سر کار برگردم. من فقط احساس خوبی ندارم.

Go back on something means to break a promise that  

بازگشت به چیزی به معنای زیر پا گذاشتن قولی است که   داده

you've made. And you should never  go back on your promise to a child.

اید. و هرگز نباید از قول خود به یک کودک عقب نشینی کنید.

To go down means to decrease or reduce. For example, if his temperature doesn't  

پایین آمدن به معنای کاهش یا کاهش است. برای مثال، اگر دمای بدنش

go down, I'll call the doctor. To go down as something means to be  

پایین نیاید، با دکتر تماس می‌گیرم. پایین رفتن به عنوان چیزی به معنای به

remembered for having done something. For example,  Churchill went down as a great wartime leader.

یاد ماندن به خاطر انجام کاری است. برای مثال، چرچیل به عنوان یک رهبر بزرگ دوران جنگ پایین آمد.

So, Winston Churchill was remembered  as a great wartime leader. 

بنابراین، از وینستون چرچیل به عنوان یک رهبر بزرگ زمان جنگ یاد شد.

Go down with can be used when talking  about illness, it means to become ill  

Go down with را می‌توان هنگام صحبت درباره بیماری استفاده کرد، یعنی بیمار شدن

with a disease or virus. 

با یک بیماری یا ویروس.

Our holiday was fine until Kim went down with  a bad cold. After that, it all got rather dull.

تعطیلات ما خوب بود تا اینکه کیم سرما خورد. پس از آن، همه چیز نسبتا کسل کننده شد.

To go in for to go in for means to  enter a competition. For example,  

وارد کردن برای رفتن به معنای شرکت در یک مسابقه است. به عنوان مثال

you should go in for the talent contest  they're holding at the youth club this weekend.

،   باید برای مسابقه استعدادیابی که این آخر هفته در باشگاه جوانان برگزار می‌کنند شرکت کنید.

Go in for can also be used to talk about enjoying  something. So, if it's something you enjoy,  

Go in for همچنین می تواند برای صحبت در مورد لذت بردن از چیزی استفاده شود. بنابراین، اگر چیزی است که از آن لذت می برید،

it's something you go in for. I could never go  in for windsurfing. It's just not my cup of tea.

آن چیزی است که به آن وارد می شوید. من هرگز نمی‌توانستم برای موج سواری بروم. فقط فنجان چای من نیست.

To go into something means to deal with something  in detail. Often someone would say to you,  

وارد شدن به چیزی به معنای پرداختن به چیزی با جزئیات است. اغلب کسی به شما می‌گوید،

I can't go into it right now. I can't go into it  right now. So, I cannot discuss it in detail. At  

نمی‌توانم در حال حاضر وارد آن شوم. من نمی توانم در حال حاضر وارد آن شوم . بنابراین، من نمی توانم در مورد آن با جزئیات صحبت کنم. در

this point in time. The head teacher asked me  to go into school to talk about Alexander's  

این لحظه از زمان. معلم از من خواست به مدرسه بروم تا درباره رفتار اسکندر صحبت کنم

behavior. I asked her what the problem was,  but she wouldn't go into it on the phone.

. از او پرسیدم مشکل چیست، اما او حاضر نشد تلفنی به آن بپردازد.

To go off. Now to go off can mean to be  triggered. For example, an explosion goes off,  

برای رفتن. اکنون خاموش شدن می تواند به معنای فعال شدن باشد . برای مثال، یک انفجار به صدا در می‌آید،

a gun goes off, or your alarm goes off. What  time does your alarm go off in the morning?  

یک تفنگ به صدا در می‌آید، یا زنگ هشدار شما به صدا در می‌آید. زنگ ساعت شما در صبح چه ساعتی به صدا در می آید؟

Everyone panicked when the bomb went  off. Luckily, no one was injured.  

وقتی بمب منفجر شد همه وحشت کردند . خوشبختانه هیچکسی صدمه ندید.

Go off can also mean to leave a place and  go somewhere else. Like if I just walk away,  

Go off همچنین می‌تواند به معنای ترک یک مکان و رفتن به جای دیگری باشد. مثلاً اگر من فقط دور شوم

you might say oh, Hannah's on has gone  off somewhere. Once I've gone off to  

،   ممکن است بگویید اوه، هانا در جایی رفته است. وقتی به خانه

my mum has gone off to town without my  dad. So, dad has gone off in a half.

رفتم، مادرم بدون پدرم به شهر رفته است . بنابراین، پدر در یک نیمه رفته است.

Gone off or go off also means to  no longer be fresh. Like when food  

Gone off یا go off همچنین به معنای دیگر تازه بودن نیست. مانند زمانی که غذا

goes past. It's best when it's starting to decay. 

می گذرد. زمانی که شروع به پوسیدگی می کند بهتر است.

The milk went off after only an hour  in the scorching heat. It goes off  

شیر فقط بعد از یک ساعت در گرمای سوزان رفت.

very quickly if you don't put it in the  fridge. I hate it when milk goes off.

اگر آن را در یخچال نگذارید خیلی سریع خاموش می شود. از وقتی شیر می رود متنفرم.

Go off can also mean to stop  liking something or someone.  

Go off همچنین می‌تواند به معنای دست کشیدن از دوست داشتن چیزی یا کسی باشد.

Jason used to really like jazz  music, but he has gone off it lately.  

جیسون قبلاً موسیقی جاز را خیلی دوست داشت ، اما اخیراً آن را کنار گذاشته است.

When I was pregnant, I went off coffee,  I couldn't stand the smell of coffee.

وقتی باردار بودم، قهوه را ترک کردم، نمی‌توانستم بوی قهوه را تحمل کنم.

Go on. Go on means to continue doing  something. Once you finish cleaning,  

ادامه دادن. ادامه دادن به معنای ادامه دادن به انجام کاری است. پس از اتمام نظافت،

you can go on with your usual jobs. Now if you find this lesson useful,  

می‌توانید به کارهای معمول خود ادامه دهید. اکنون اگر این درس را مفید می‌دانید،

then take a second to click the like  button so other viewers can find this  

سپس یک ثانیه وقت بگذارید و روی دکمه «پسندیدن» کلیک کنید تا سایر بینندگان بتوانند این

video to then go on watching to the end. Now go on can also mean just happen.

ویدیو را پیدا کنند و سپس تا آخر به تماشای آن ادامه دهند. اکنون ادامه دهید همچنین می تواند به معنای اتفاق افتادن باشد.

It's usually used in a question like what's  going on, open the door what's going on in there? 

معمولاً در سؤالی مانند آنچه اتفاق می‌افتد استفاده می‌شود، در را باز کنید در آنجا چه خبر است؟

Go on can also mean to do  something after something else.  

ادامه دادن همچنین می‌تواند به معنای انجام کاری بعد از کار دیگری باشد.

He started by criticizing me and then he went  on to offer me a promotion. I'm confused.

او با انتقاد از من شروع کرد و سپس به من پیشنهاد ارتقا داد. من گیج شدم.

Go out. Go out means to leave your  home and attend a social event.  

برو بیرون. بیرون رفتن به معنای ترک خانه و شرکت در یک رویداد اجتماعی است.

Many young people go out a lot. My  partner went out last night to a meal.

بسیاری از جوانان زیاد بیرون می روند. همسرم دیشب برای صرف غذا بیرون رفت.

Go out can also mean stop burning. So, to be  extinguished. The fire must have gone out during  

بیرون رفتن همچنین می تواند به معنای توقف سوختن باشد. بنابراین، برای خاموش شدن. آتش باید در طول شب خاموش شده

the night. Or I'm not sure what time the lights  went out last night but they definitely did.

باشد. یا مطمئن نیستم دیشب چه ساعتی چراغ‌ها خاموش شدند، اما قطعاً خاموش شدند.

Go out can also mean to be sent. For example,  an email or a letter. The letter went out  

بیرون رفتن همچنین می تواند به معنای فرستاده شدن باشد. برای مثال، یک ایمیل یا نامه. نامه

yesterday. I think our newsletter will go  out tomorrow so it will be sent tomorrow.

دیروز منتشر شد. فکر می‌کنم خبرنامه ما فردا منتشر می‌شود، بنابراین فردا ارسال خواهد شد.

Now go out with someone is when someone  is a boyfriend or girlfriend so it's like  

حالا بیرون رفتن با یک نفر زمانی است که یک نفر دوست پسر یا دوست دختر است، بنابراین مانند قرار

official dating when you are officially dating  someone you say “I'm going out with them.”  

رسمی است که وقتی به طور رسمی با کسی قرار می گیرید، می گویید "من با او بیرون می روم."

“Is Julie going out with Tom?”

"آیا جولی با تام بیرون می رود؟"

To go over. To go over something means  to examine it or discuss it in detail.  

برای رفتن پرداختن به چیزی به معنای بررسی آن یا بحث در مورد آن است.

The doctor wanted to go over the  test results with his patient.  

دکتر می خواست نتایج آزمایش را با بیمارش بررسی کند.

To go over can also mean to repeat something or  to think about it again, in order to understand  

مرور کردن می‌تواند به معنای تکرار چیزی یا تفکر دوباره درباره آن باشد تا

it completely. I'd like to begin by going  over what we did in last week's lesson. So,  

آن را کاملاً درک کنید. می‌خواهم با مرور  کارهایی که در درس هفته گذشته انجام دادیم شروع کنم. بنابراین،

I'm going to briefly repeat what we did. So, we  can think about it and understand it a bit more.

کاری را که انجام دادیم به طور خلاصه تکرار می کنم. بنابراین، می‌توانیم درباره آن فکر کنیم و آن را کمی بیشتر درک کنیم.

Go round. This means to move or  travel around or visit a place.  

دور بزن این به معنای حرکت یا سفر در اطراف یا بازدید از یک مکان است.

While visiting Rome, we plan to go around  all the major archaeological sites. 

در حین بازدید از رم، قصد داریم تمام مکان‌های باستان‌شناسی اصلی را دور بزنیم.

Go round can also mean to go to  somebody's house to visit them.  

دور زدن همچنین می‌تواند به معنای رفتن به خانه شخصی برای بازدید از آنها باشد.

We were wondering if we should go round to  Grandma's house for dinner one night this week.  

به این فکر می‌کردیم که آیا باید این هفته یک شب برای شام به خانه مادربزرگ برویم.

Go through. To go through can mean to suffer. The children went through a lot before  

عبور کنید. عبور کردن می تواند به معنای رنج کشیدن باشد. بچه‌ها قبل از بهبودی کامل مشکلات زیادی را

recovering completely. Go through with means  

پشت سر گذاشتند.

to complete a promise or a plan. Usually  something that you don't really want to do.

برای تکمیل یک وعده یا یک برنامه با وسایل   پیش بروید. معمولاً کاری که واقعاً نمی‌خواهید انجام دهید.

When it came to actually stealing the  money, nor couldn't go through with it.

وقتی نوبت به دزدیدن پول می‌رسد، نه می‌توانم از پس آن بربیایم.

To go up, means to increase or to rise. The  price of petrol is expected to go up. Go with  

بالا رفتن یعنی زیاد شدن یا بالا رفتن. انتظار می رود قیمت بنزین افزایش یابد. برو با

means to match. We normally use this when  talking about clothing or accessories. 

وسیله برای مطابقت. ما معمولاً وقتی درباره لباس یا لوازم جانبی صحبت می‌کنیم از آن استفاده می‌کنیم.

That tie it goes with that suit  nicely. Or you might say, “Anna,  

این کراوات به خوبی با آن کت و شلوار می‌آید . یا ممکن است بگویید، "آنا،

that headband really goes with your jumper.”  Go with means to choose or accept something.

آن هدبند واقعاً با جامپر شما سازگار است." رفتن با وسیله ای برای انتخاب یا پذیرش چیزی.

Hmm, what should I go with? I'll go  with some salad and a glass of wine.

هوم با چی برم؟ من با مقداری سالاد و یک لیوان شراب می روم.

Go without means to be deprived of something.  

بدون وسیله رفتن برای محروم شدن از چیزی.

Oliver Twist had to go without  many things as a child.

الیور توئیست در کودکی مجبور بود بدون بسیاری از چیزها کار کند.

Now don't allow yourself to go without  a strong knowledge of phrasal verbs.  

اکنون به خودتان اجازه ندهید که بدون دانش قوی از افعال عبارتی پیش بروید.

Choose a method that works by clicking the  link below and signing up for my phrasal  

روشی را انتخاب کنید که با کلیک روی پیوند زیر و ثبت نام برای تقویت کننده فعل عبارتی من کار کند

verb booster. I hope to see you there.  Until next time, take care and goodbye

. امیدوارم آنجا ببینمت. تا دفعه بعد مواظب باش و خداحافظ