Smart English Idioms to Describe Character and Personality | Upgrade your English

hi guys welcome to english lessons with kate  

سلام بچه ها به درس های انگلیسی با کیت خوش آمدید

are you ready to expand your vocabulary and learn  more english expressions let's do it right away

آیا آماده هستید که دایره لغات خود را گسترش دهید و عبارات انگلیسی بیشتری بیاموزید، بیایید فوراً این کار را انجام دهیم،

today we're gonna learn 10 smart english  idioms to describe a person idioms are phrases  

امروز 10 اصطلاح انگلیسی هوشمند را برای توصیف یک شخص یاد می گیریم اصطلاحات اصطلاحات عباراتی

they just don't make sense if you translate them  word to word and you have to know the meaning of  

هستند   اگر معنایی ندارند شما آنها را کلمه به کلمه ترجمه می‌کنید و باید

the whole phrase so this word combination  has another meaning that's more figurative  

معنی کل عبارت را بدانید، بنابراین این ترکیب کلمه معنای دیگری دارد که بیشتر تجسمی است.

these idioms are commonly used in daily  conversations so all these expressions help  

you understand english better and you will learn  to describe someone's character and personality  

شخصیت و شخصیت یک

there are so many ways to describe people with  idioms they can be positive negative and neutral  

فرد   راه‌های زیادی برای توصیف افراد با اصطلاحات وجود دارد که می‌توانند منفی و خنثی مثبت باشند

if you really want to understand native speakers  you should definitely know these commonly used  

اگر واقعاً می‌خواهید سخنرانان بومی را درک کنید، قطعاً باید این عبارات رایج   را بدانید.

phrases let's get started number one is a  fast talker have you heard this one before  

یکی قبل

a fast talker is a confident person  who can persuade others to do something  

از   تند سخنران، فردی با اعتماد به نفس است که می تواند دیگران را به انجام کاری

because of his or her ability to speak well  a fast talker someone who can get others to  

به خاطر خود متقاعد کند. توانایی خوب صحبت کردن یک تند صحبت کسی که می تواند دیگران را وادار

believe something that is not true if a  person persuades someone to do something  

کند   چیزی را باور کنند که درست نیست اگر شخصی کسی را متقاعد به انجام کاری کند

this person causes them to do it by  giving them some reasons for doing it  

این شخص باعث می شود با ارائه دلایلی برای انجام آن کار به آنها آن کار را انجام

a fast talker can persuade people to do what he  or she wants it is mostly used in the negative way  

دهد   تند صحبت می تواند افراد را متقاعد کند که انجام دهند. چیزی که او می‌خواهد بیشتر به شکل منفی استفاده می‌شود

for example this young man is a real fast talker  he sold me items which are absolutely useless  

برای مثال این مرد جوان یک تندگوی واقعی است او به من اقلامی را فروخت که کاملاً بی‌فایده هستند

it was just a waste of money let's move on to the  next one number two is a go-getter a go-getter  

این فقط هدر دادن پول بود. -کسی

is someone with a lot of energy drive  and motivation we can use this to  

است که میل و انگیزه زیادی دارد و ما می توانیم از آن برای

talk about people who are determined to be  successful these people always go an extra mile  

صحبت در مورد افرادی استفاده کنیم که مصمم به موفقیت هستند این افراد همیشه یک مایل بیشتر پیش می روند

willing to work hard to get what they want  you begin to see yourself as a go-getter  

مایلند برای رسیدن به آنچه می خواهند سخت کار کنند. خودتان به‌عنوان یک

go-getters are able to deal with  new or difficult situations easily  

پیشرو   رفت‌وآمدها می‌توانید به راحتی با موقعیت‌های جدید یا دشوار کنار بیایید

they go and get things done in order to be a  successful worker you should be a go-getter  

می‌روند و کارها را انجام می‌دهند تا کارگر موفقی باشید، شما باید یک کارگر موفق باشید

number three is a mover and a shaker this  idiom has a similar meaning to a go-getter  

شماره سه یک محرک و تکان دهنده است. معنایی مشابه به

a person who is able to get things  done with a power influence or money  

یک فرد که می تواند کارها را با نفوذ قدرت یا پول

we use this phrase to describe people who have  influence in a particular activity or field

let's imagine that you are a famous writer  and a lot of people all over the world enjoy  

انجام دهد. از مردم در سراسر جهان از

reading your books and you have  your personal strength and power  

خواندن کتاب‌های شما لذت می‌برند و شما قدرت و قدرت شخصی خود را

so you are a mover and a shaker  in your professional world  

دارید، بنابراین در دنیای حرفه‌ای خود

a mover and a shaker and a wheeler and a dealer  here is another example of this idiom i'd love to  

یک حرکت‌دهنده و تکان‌دهنده هستید .

visit the conference because it's gonna be  full of movers and shakers of the industry

دوست دارم   از کنفرانس بازدید کنم، زیرا پر از محرک ها و تکان دهنده های صنعت

number four is a chatterbox this  means a person who talks a lot  

شماره چهار خواهد بود.

person who tends to use so many  words an extremely talkative person

for example in every school group  there is an annoying student  

دانش آموز آزاردهنده ای است

who is constantly speaking during the classes  so the teacher may call him a chatterbox  

که مدام در طول کلاس ها صحبت می کند بنابراین معلم ممکن است به او زنگ

come on chatterbox let's hit the  hay yeah he's a real chatterbox  

بزند.

number five is a happy camper a happy camper is  a comfortable contented person we can describe  

اگر یک کمپینگ شاد، فردی راحت

someone who is happy and satisfied for example  with their job or a product she's a happy camper  

و راضی است، می‌توانیم کسی را توصیف کنیم که برای مثال از شغل یا محصول خود راضی و خوشحال

she never complains about anything and i can tell  you because he's my neighbor he's a happy camper  

است، او یک کمپینگ شاد

this expression is also often used in the negative  to mean someone who is unhappy or displeased  

است. همچنین اغلب به صورت منفی استفاده می‌شود به معنای کسی که ناراضی یا ناراضی است

you can say that someone is not a happy camper if  they are angry she was not a happy camper when her  

می‌توانید بگویید که کسی اهل کمپینگ خوشحال نیست اگر عصبانی باشد او زمانی که

proposal was rejected the next one is a wallflower  a wallflower is a very shy introverted person  

پیشنهاد او رد شد خوشبخت نبود. فرد درونگرا بسیار خجالتی

we use this word to describe someone who doesn't  feel comfortable around other people someone who  

ما از این کلمه برای توصیف فردی استفاده می‌کنیم که در کنار دیگران احساس راحتی نمی‌کند، کسی که

doesn't like to take part in social activities  these people usually distance themselves from  

دوست ندارد در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کند. این افراد معمولاً

the crowd a wallflower i'm not some creepy mole  [ __ ] all right little wallflower for example  

از جمعیت فاصله می‌گیرند. __ ] خیلی خوب دیوار فلاور کوچولو برای مثال

she likes to be alone she avoids talking to people  at social events she is a wallflower number seven  

او دوست دارد تنها باشد از صحبت کردن با مردم در رویدادهای اجتماعی اجتناب می کند.

and this idiom has the opposite meaning to  a wallflower a party animal a party animal  

osite به معنای  یک گل دیواری ، یک حیوان مهمانی، یک

is a person who enjoys going to parties and  drinking a lot of alcohol and behaving in a  

حیوان مهمانی   شخصی است که از رفتن به مهمانی ها و نوشیدن مقدار زیادی الکل و رفتار

loud and wild way someone who likes to  have fun having good time with friends  

با صدای بلند و وحشیانه لذت می برد، کسی که دوست دارد با دوستان خود اوقات خوشی داشته باشد

for example she has a reputation of a  party animal she likes to dance all night

برای مثال او شهرت دارد. از یک حیوان مهمانی که دوست دارد تمام شب برقصد

do you know anyone who is a party animal  number eight is an armchair critic  

آیا کسی را می‌شناسید که یک حیوان مهمانی است شماره هشت منتقد صندلی است

and every time i hear some armchair critic say  this idiom is used when we talk about person who  

و هر بار که می‌شنوم منتقد صندلی راحتی می‌گوید این اصطلاح زمانی استفاده می‌شود که درباره شخصی صحبت می‌کنیم که

knows or pretends to know a lot about something  in theory rather than practice an armchair critic  

می‌شناسد یا تظاهر می‌کند که می‌شناسد. بیشتر در مورد چیزی در تئوری به جای عمل، یک منتقد صندلی

is someone who criticizes a subject without any  real experience of it for example she's such an  

کسی است که موضوعی را بدون تجربه واقعی از آن نقد می‌کند، به عنوان مثال، او چنین

armchair critic she has no experience in computer  repair but she's ready to give plenty of advice

منتقد صندلی راحتی است، او هیچ تجربه‌ای در تعمیر کامپیوتر ندارد ، اما او آماده است تا توصیه‌های زیادی را ارائه دهد.

number nine is a wet blanket do you  know the meaning of the word blanket  

پتو آیا معنی کلمه پتو

it is a large piece of material  used as a covering on a bed  

را می‌دانید قطعه بزرگی از مواد است که به عنوان پوشش روی تخت استفاده می‌شود

and probably you know this uncomfortable feeling  of being covered with a blanket when it's wet  

و احتمالاً این احساس ناخوشایند پوشاندن را می‌دانید. این پتو وقتی خیس است

when we describe a person with the idiom  a wet blanket we mean someone who says  

وقتی شخصی را با اصطلاح a wet blanket توصیف می‌کنیم، منظور کسی است که می‌گوید

or does something that stops other people enjoying  themselves such a wet blanket someone who prevents  

یا کاری انجام می‌دهد که باعث می‌شود دیگران از لذت  لذت نبرند، چنین پتوی خیس کسی که

other people from having fun for example he is a  wet blanket so we never invite him to our place  

از تفریح ​​دیگران جلوگیری می‌کند، مثلاً او یک پتو خیس است. بنابراین ما هرگز او را به محل خود دعوت نمی کنیم

number 10 a smart cookie a smart cookie is a very  clever person obviously he's a pretty smart cookie  

شماره 10 یک کوکی هوشمند یک کوکی هوشمند یک فرد بسیار  باهوش است، بدیهی است که او یک کوکی بسیار هوشمند

it is a bright idiom to use for  someone who is highly intelligent  

است   این اصطلاح روشنی است برای استفاده برای کسی که بسیار باهوش

someone who makes good decisions and full of  great ideas for example anyone who made a lot  

کسی که تصمیمات خوب می گیرد و پر از ایده های عالی است. به عنوان مثال، هرکسی که

of money in the information industry is a clearly  a smart cookie well that's it for today's lesson  

در صنعت اطلاعات پول زیادی به دست آورده است، به وضوح یک کوکی هوشمند است، این برای درس امروز است

that was 10 wonderful idioms to describe a  person now please let me know in the comments  

که 10 اصطلاح فوق‌العاده برای توصیف یک فرد بود، اکنون لطفاً در نظرات به من بگویید

which one of these idioms can you describe  yourself can you use it in the comments  

کدام یک از این اصطلاحات را می‌توانید توصیف کنید. خودتان می توانید از آن در نظرات

use these idioms to describe people and don't  forget that most of these idioms are informal  

استفاده کنید   از این اصطلاحات برای توصیف افراد استفاده کنید و فراموش نکنید که بیشتر این اصطلاحات غیررسمی هستند

thank you so much for learning english with  me be sure to subscribe to this channel  

از اینکه انگلیسی یاد گرفتید بسیار متشکرم حتماً در این کانال مشترک شوید

like the video and click the bell to get  notifications and i'll see you next week bye

ویدیو را لایک کنید و برای دریافت اعلان‌ها روی زنگ کلیک کنید و هفته آینده شما را می‌بینم خداحافظ