Learn and Practice Speaking English

oh yeah I am so pumped are you pumped I'm so  pumped for this lesson we are going to learn  

اوه بله، من خیلی مشتاق هستم، آیا شما مشتاق هستید، من برای این درسی که می‌خواهیم یاد بگیریم، خیلی مشتاق هستم

and practice speaking English all right so  are you pumped to get started with today's  

و صحبت کردن به زبان انگلیسی را خوب تمرین می‌کنیم، پس آیا شما برای شروع با

practice that red word pumped is a key word for  today if you haven't caught the drift yet what  

تمرین امروزی آماده هستید که کلمه قرمز پمپ یک کلمه کلیدی برای امروز است. هنوز متوجه انحراف نشده‌ام

is the word pumped well to be pumped means  to be very excited and ready for an occasion  

کلمه پمپ شده خوب به پمپ کردن چیست به معنای بسیار هیجان‌زده بودن و آماده بودن برای یک مناسبت

or an event it just means you you're full  you're like you pump up a tire you pump it  

یا یک رویداد، فقط به این معنی است که شما هستید پر تو مثل این هستی که یک لاستیک را پمپ می کنی   بلند می کنی

up you rise up because you're pumped full of  excitement all right I'm pumped another way  

بلند می شوی چون پر از هیجان تلمبه می کنی خیلی خب من یک جور دیگر تلمبه می کنم   که

to say pumped is all fired up I'm all fired up  I'm like a fire I'm I'm hot I'm ready ready to  

بگویم پمپ شده است همه چیز روشن است من همه آتش زده ام آتشی من داغ هستم آماده هستم

go all fired up the whole team is really pumped  about the game tomorrow the whole team is really  

بروم با تمام قوا تمام تیم واقعاً در مورد بازی فردا پمپاژ می شود همه تیم واقعاً

pumped about the game tomorrow the whole team  is really pumped about the game tomorrow say

درباره بازی فردا پمپ می شوند کل تیم واقعاً در مورد بازی فردا می گوییم که

it we're ready to win we're all fired  up we're ready to win we're all fired  

ما برای برنده شدن آماده ایم ما همه مشتاقیم  ما برای

up we're ready to win we're all fired  up we're ready to win we're all fired

برنده شدن آماده ایم همه آتش گرفته ایم آماده برای بردن هستیم همه ما

up I'm pumped to get started on my goal  I'm pumped to get started on my goal

مشتاقیم من برای شروع به هدفم تلمبه شده‌ام من برای رسیدن به هدفم آماده

yes I am all right here's a new one which reminds  me which reminds me introduces new information  

هستم

that is remembered because of something that  was just said somebody just said something you  

به خاطر چیزی که همین الان گفته شده یکی فقط چیزی گفت شما

remembered something and then you say which  reminds me all right so for example oh and  

چیزی را به خاطر آوردید و بعد می گویید که به من یادآوری می کند، برای مثال آه و

no this is another way to say which reminds me is  speaking of which speaking of which which reminds  

نه، این روش دیگری برای گفتن است که به من یادآوری می کند، صحبت کردن از کدام صحبت کردن است که به من یادآوری می کند.

me speaking of these are the same we say both  speaking of which which reminds [Music] me okay  

اینها یکسان هستند که هر دو را می گوییم  که به یاد [موسیقی] من می افتند خوب

here's an example I'm about to go shopping for  Halloween costumes for the kids so this person  

این مثالی است که می خواهم برای خرید لباس هالووین بروم بچه‌ها بنابراین این شخص

says hey I'm about to go shopping for Halloween  costumes for the kids and then the other person  

می‌گوید هی من می‌خواهم برای خرید لباس‌های هالووین برای بچه‌ها بروم و سپس شخص دیگر   می‌گوید

says which reminds oh no it could be the same  person I'm confusing myself which reminds me do  

که یادآور می‌شود اوه نه، ممکن است همان فردی باشد که من خودم را گیج می‌کنم و این به من یادآوری می‌کند که انجام دهم

you still have the scary mask you borrowed from  me last year you know last year you borrowed that  

هنوز ترسناک را داری ماسکی که سال گذشته از من قرض گرفتی می‌دانی سال گذشته آن

scary Halloween mask do you still have that so  I'm about to go shopping for Halloween costumes  

ماسک ترسناک هالووین را قرض گرفتی، آیا هنوز آن را داری، بنابراین می‌خواهم برای هالووین به خرید بروم لباس‌های مخصوص

for the kids and then he remembers oh yeah which  reminds me do you still have the scary mask you  

بچه‌ها را به یاد می‌آورد و به یاد می‌آورد آه، بله، این به من یادآوری می‌کند که آیا هنوز آن ماسک ترسناکی را که

borrowed from me last year do you still have it  I hope so all right I heard that Britney was in  

سال گذشته از من به امانت گرفته‌اید، دارید، آیا هنوز آن را دارید؟ امیدوارم خیلی خوب، شنیدم که بریتنی در

town I heard that Britney was in town really  speaking of which did you know she was getting

شهر بود، شنیدم که بریتنی در شهر بود. واقعاً درباره کدام یک می‌دانستید که او

married so speaking of Britney speaking of the  fact that Britney is in town did you know she  

ازدواج می‌کند، بنابراین وقتی بریتنی در مورد این واقعیت صحبت می‌کند که بریتنی در شهر است، آیا می‌دانید که او در

was getting married did you did you did you  did you did you know did you know she was  

حال ازدواج است. انجام دادی آیا می‌دانستی آیا می‌دانستی که او در

getting married did you know that yes I knew  that I have my fingers crossed means you have  

حال ازدواج است.

a strong desire or hope hope that something  will happen oh I hope it'll happen I have my  

من

fingers crossed I have my fingers crossed  that will win the game tonight I have my  

انگشتانم را روی هم گذاشته ام.

fingers crossed that will win the game tonight  I should have I think I I only did the top part  

red this should be red too huh I have my fingers  crossed that's that's the key phrase that will  

باید خیلی قرمز باشد خخخ من انگشتانم را روی هم گذاشته‌ام این همان عبارت کلیدی است که می‌خواهیم

we will that'll that we will win that we will  win that we will win that we will win the game

tonight that will win the game will win will I'm  

sorry I was saying we will that we  will that will win the game tonight

متاسفم که می‌گفتم این کار را انجام می‌دهیم که امشب بازی را برنده می‌شویم،

all right oh I hope I can go I have my  fingers crossed I hope I can go I have  

اوه، امیدوارم بتوانم بروم، انگشتانم را ضربدری کرده‌ام، امیدوارم بتوانم بروم.

my fingers crossed it's my desire to go I  applied for the job so I have my fingers  

میل من برای رفتن من برای کار درخواست دادم پس انگشتانم را

crossed I hope I get it I applied for the  job so I have my fingers crossed I hope I get

روی هم گذاشتم امیدوارم به آن برسم برای کار درخواست دادم بنابراین انگشتانم را روی هم گذاشتم امیدوارم بتوانم

it to bank on to Bank on something means to  rely on count on or trust certain information  

آن را به بانک برسانم که به معنای تکیه بر روی یا حساب کردن است به اطلاعات خاصی اعتماد می کنم

I'm banking on you I'm counting on you I'm  relying on you I'm banking on this information  

من روی شما حساب می کنم روی شما حساب می کنم روی شما حساب می کنم من روی این اطلاعات حساب می کنم

being true do you think our candidate will  win the election I hope so do you think our  

درست است آیا فکر می کنید نامزد ما  در انتخابات پیروز می شود، امیدوارم همینطور فکر کنید

candidate our candidate candidate do you  think our candidate will win the election

کاندیدای ما کاندیدای ما آیا فکر می‌کنید کاندیدای ما در انتخابات پیروز می‌شود،

you can Bank on it all the polls say he's  ahead you can Bank on you can count on it  

می‌توانید روی آن حساب کنید همه نظرسنجی‌ها می‌گویند که او پیش‌تر است شما می‌توانید روی آن حساب کنید. می‌توانید روی آن حساب کنید.

banking on the weather forecast I think  it's going to rain so the the weather  

forecast says it's going to rain so I'm  going to bank on the weather forecast and  

می‌گوید باران می‌بارد، بنابراین من روی پیش‌بینی آب‌وهوا حساب می‌کنم و می‌خواهم

I'm going to take my umbrella and my rain gear  because I'm banking on the weather forecast I  

چتر و وسایل بارانم را بردارم. من روی پیش‌بینی آب‌وهوا حساب می‌کنم.

think it's going to rain I'm I'm banking on  the weather forecast I think it's going to

فکر می‌کنم باران می‌بارد، من روی پیش‌بینی آب‌وهوا حساب می‌کنم، فکر می‌کنم

rain I heard he likes you best  but don't Bank on it don't rely  

باران خواهد آمد شنیدم که او شما را بیشتر دوست دارد، اما به آن اعتماد نکنید،

on it don't count on it don't don't  think that that's perfect I heard  

به آن تکیه نکنید. روی آن حساب نکن، فکر نکن که عالی است شنیدم

he likes you best but don't Bank on  it don't count on it don't rely on

او تو را بیشتر دوست دارد، اما روی آن حساب نکن، روی آن حساب نکن. متکی به

it to splurge means to spend money to spend  more money than necessary on something because  

آن برای ولخرجی کردن به معنای خرج کردن پول برای خرج کردن بیشتر از مقدار لازم برای چیزی است زیرا

you really want it you really want it so you spend  more money than necessary you splurged I splurged  

شما واقعاً آن را می‌خواهید، واقعاً آن را می‌خواهید بنابراین بیشتر از آنچه لازم بود خرج می‌کنید

did you Splurge yes I splurged she got a Bonus  at work so she splurged on a first class ticket  

او یک بلیط کلاس اول را هدر داد

she spent too much money on a first class ticket  because she got a Bonus of work that's a bad use  

او پول زیادی را برای بلیط درجه یک خرج کرد زیرا پاداش کاری دریافت کرد که استفاده بد

of your money just fly economy just kidding you  can do what you want she got a Bonus at work so  

از پول شما است فقط پرواز کن اقتصاد فقط شوخی می‌کنی می‌توانی کاری را که می‌خواهی انجام دهی، او در محل کار جایزه گرفت، بنابراین

she splurged on a first class ticket she got a  Bonus at work so she splurged on a first class

او یک بلیط درجه یک را هدر داد، او یک جایزه در محل کار گرفت، بنابراین او یک بلیط درجه یک را هدر داد،

ticket why don't we splurge and buy that beautiful

چرا ما آن مبل زیبا را ول نکنیم و آن مبل زیبا را بخریم.

sofa oh good beautiful sofa for  the house that's a good thing to  

اوه مبل زیبای خوبی برای خانه، چیز خوبی است که

splurge on WE splurge on something why  don't we splurge and buy that beautiful

روی آن ولخرجی کنیم، ما روی چیزی پرهیز می کنیم چرا مبل زیبا را نمی خریم.

sofa why don't we splurge on a

آیا ما روی مبل پرخوری نکنیم،

sofa all right it's okay to splurge on a nice  pair of [Music] shoes I think so a nice pair  

اشکالی ندارد که یک جفت کفش [موسیقی] زیبا بپوشیم، فکر می‌کنم یک جفت

of shoes can last you a long time you use them  they're very important it's okay to splurge on a  

کفش خوب می‌تواند برای مدت طولانی دوام بیاورد که از آن‌ها استفاده می‌کنید. خیلی مهم هستند، اشکالی ندارد که بپوشید یک   یک

nice pair of shoes do you agree all right to have  a feeling about something is to think it might be  

جفت کفش خوب موافق هستید که احساسی نسبت به چیزی داشته باشید این است که فکر کنید ممکن است

true or happen I have a feeling about it I think  it might be true I think it might happen I have a

درست باشد یا اتفاق بیفتد من در مورد آن احساسی دارم فکر می کنم ممکن است درست باشد فکر می کنم ممکن است اتفاق بیفتد من یک

feeling let's buy a lottery  ticket I have a feeling we might

احساس دارم بیایید یک بلیت قرعه کشی بخریم احساس می کنم ممکن است

win I don't know all right they they've they have  they've never met but I have a feeling they they  

برنده شویم نمی دانم خوب هستند آنها دارند آنها هرگز ملاقات نکرده اند اما احساس می کنم آنها

might like each other they've never met but I have  a feeling they might like each other they've never  

ممکن است دوست داشته باشند  آنها هرگز یکدیگر را ندیده اند اما من احساس می کنم آنها ممکن است یکدیگر را دوست داشته باشند آنها هرگز

met but I have a feeling they might like each  other I have a feeling a premonition they might  

ندیده اند اما من احساس می کنم آنها ممکن است

like each other get together get together means  to meet they got together every week to discuss  

همدیگر را دوست داشته باشند. آنها هر هفته دور هم جمع می‌شوند تا درباره پیشرفت‌شان بحث کنند،

their progress they oh they didn't got they get  they get together every week to discuss their

اوه، نتوانستند، آنها هر هفته دور هم جمع می‌شوند تا درباره پیشرفت‌شان صحبت کنند،

progress if that said God it makes perfect  sense too right they got together every  

اگر خدا می‌گوید کاملاً منطقی است خیلی درست است، آنها هر هفته دور هم جمع می‌شوند

week to discuss their progress yeah I just  read it wrong I'm sorry keep in touch means  

تا در مورد پیشرفت‌شان بحث کنند، بله، من فقط اشتباه بخوانید متاسفم که در تماس باشید به معنای

to continue to contact each other let's  keep in touch let's continue to contact  

ادامه تماس

each other let's keep in touch that's super  common we use it a lot let's keep in touch  

در تماس باشید

they have kept in touch for more than 30 years  they have been in contact with each other for  

آنها بیش از 30 سال در تماس بوده‌اند   بیش از 30 سال با یکدیگر در تماس بوده‌اند،

more than 30 years they have kept in touch they've  let's contract let's contract this they've kept  

آنها در تماس بوده‌اند، بیایید قرارداد ببندیم بیایید قرارداد ببندیم، آنها

in touch for more than 30 years wow they've  kept in touch for more than 30 years that's

بیش از 30 سال در تماس بوده‌اند. وای آنها برای بیش از 30 سال در تماس بوده‌اند، این

amazing to catch up mean means to find out  the news of a friend you haven't seen in a  

شگفت‌انگیز است که می‌توانیم اخبار دوستی را که در یک دوره ندیده‌ای، بفهمی. در

while so you catch up on the news of  what their what's happening in their  

حالی که شما به اخبار مربوط به اتفاقاتی که در

life let's get together for lunch  tomorrow we have a lot to catch up

زندگی‌شان روی می‌دهد مطلع می‌شوید، بیایید برای ناهار دور هم جمع شویم.

on ketchup sounds exactly like the ketchup  that you put on your French fries your your  

potato [Applause] fries so there's a lot of  jokes where you squish a tomato and say catch  

بنابراین جوک‌های زیادی وجود دارد که در آن شما گوجه‌فرنگی را له می‌کنید و می‌گویید بگیر

never mind I'm going off way off topic let's  get together for lunch tomorrow we have a lot  

فردا با هم برای ناهار چیزهای زیادی داریم

to catch up on and I got some ketchup on my  shirt oh no oh no not that catchup different  

و من روی پیراهنم مقداری سس گوجه فرنگی خوردم آه نه آه نه آن کاچاپ متفاوت است.

katchup it can also mean reaching someone who is  ahead of you oh so ketchup has another meaning  

to reach someone who is ahead of you or a car  that is ahead of you you catch up to them or  

جلوتر از شما است یا ماشینی که جلوتر از شماست شما به آنها می رسید یا

you run really fast and you catch up to them she's  running so fast we can never catch up with her we  

خیلی سریع می دوید و به آنها می رسید او خیلی سریع می دود ما هرگز نمی‌توانیم به او برسیم، ما

can never catch up with her she's running so fast  she's running so fast we can never catch up with

هرگز نمی‌توانیم به او برسیم.

her hurry catch up catchup can also mean  learning what the rest of the cloud class  

learned when you weren't at school you were  not at school and you missed some classes now  

در مدرسه، شما در مدرسه نبودید و اکنون برخی از کلاس‌ها را از دست داده‌اید،

you need to catch up you need to catch up with  the other students you need to learn what they  

باید با دانش‌آموزان دیگری هماهنگ شوید و آنچه را که آنها

have already learned after being at home sick for  a week Adrien had to work hard to catch up on his

قبلاً پس از حضور در مدرسه آموخته‌اند، یاد بگیرید. مریض در خانه به مدت یک هفته آدرین مجبور شد سخت کار کند تا به درس هایش برسد

lessons Adrian had to work  hard to catch up on his lessons

آدرین مجبور شد سخت کار کند تا به درس هایش

I need to catch up on my work I'm falling

برسد. من باید به کارهایم برسم.

behind all right to make sure means to  follow all the steps that will lead to  

مراحلی که به نتیجه دلخواه منتهی می شود

a desired outcome follow all the steps that  will lead to a desired outcome H let's take  

تمام مراحلی را که به نتیجه دلخواه منتهی می شود را دنبال کنید.

a look make sure you don't forget make sure you  take all the steps that will lead to your desire  

تمایل

Des ired outcome that's a complicated definition  it's kind of a a vague word make sure you don't

نتیجه دلخواه تعریف پیچیده‌ای است این یک کلمه مبهم است، مطمئن شوید که

forget yes you can take my car  but make sure you bring it back by

فراموش نمی‌کنید بله، می‌توانید ماشین من را ببرید اما مطمئن شوید که آن را تا ساعت

4:00 but make sure you could just say yes you can  take my car but bring it back by 4:00 you don't  

4:00 برگردانید، اما مطمئن شوید که فقط می‌توانید بگویید بله، می‌توانید من را ببرید ماشین اما تا ساعت 4:00 آن را برگردان، شما

need the make make sure part the make sure part is  just saying bring it back make sure you bring it

نیازی به قطعه مطمئن نیستید، قسمت مطمئن شوید که فقط می‌گویید آن را برگردان، مطمئن شوید که آن را

back I'm so pumped I ran into you today I'm  so pumped I ran into you today I ran into  

برگردانید، من خیلی خسته هستم من امروز با تو برخورد کردم، امروز به تو برخورد کردم، امروز با

you that means I bumped into you I saw you  unintentionally I'm so pumped I ran into you  

تو برخورد کردم، یعنی با تو برخورد کردم، تو را دیدم، ناخواسته تو را دیدم.

today I'm excited I'm so pumped I ran into you  today I'm so pumped I ran into you today me too  

به تو امروز من خیلی مشتاقم امروز به تو برخورد کردم من هم

let's make sure we get together more often  me too let's make sure we get together more

بیا مطمئن شویم که بیشتر دور هم جمع می شویم من هم بیایید مطمئن شویم که

often one more time me too let's make  sure we get together more [Music] often  

یک بار دیگر بیشتر دور هم جمع می شویم همچنین بیایید مطمئن شویم که بیشتر دور هم جمع می شویم [موسیقی] اغلب

yeah let let's for sure keep in touch  yeah let's for sure keep in touch

بله بیایید حتماً در تماس باشیم بله بیایید حتماً در تماس باشیم

let's do it let's keep in touch for sure let's  do it let's for sure keep in touch my mouth hit  

بیایید این کار را انجام دهیم بیایید حتماً در تماس باشیم بیایید انجامش دهیم، مطمئن باشید در تماس باشید

the microphone there I wonder if it was a loud  sound for you I'm sorry if I hurt your ears but  

در آنجا تعجب می کنم که آیا صدای بلندی برای شما بود، متاسفم اگر گوش های شما را آزار دادم، اما

we have so much to catch up on so we need to  talk we have so much to catch up on we have  

ما چیزهای زیادی برای رسیدن به آن داریم. باید صحبت کنیم، ما چیزهای زیادی برای رسیدن به آن داریم،

so much food to put ketchup on I made a joke we  have so much to catch up on we have so much food  

آنقدر غذا برای مصرف سس گوجه فرنگی داریم، شوخی کردم، ما چیزهای زیادی برای رسیدن به آن داریم، ما خیلی غذا داریم

to put ketchup on was it funny I hope I hope it  was funny because that's the end of the lesson  

برای خوردن سس گوجه فرنگی خنده دار بود، امیدوارم امیدوارم بود خنده دار است زیرا این پایان درس است

good workout keep moving forward having fun one  step at a time I'll see you in the next step

تمرین خوب به جلو بروید و لذت ببرید یک قدم در یک زمان من شما را در مرحله بعد می بینم