Cambly English Conversation #7 with Lovely Tutor from USA | English Speaking Practice | Havisha

He is good for doing that.

او برای انجام این کار خوب است.

Because you sound like me you, sound fluent in english. It's amazing.

از آنجایی که شما شبیه من هستید، به زبان انگلیسی مسلط هستید. این شگفت انگیز است.

It's awesome. I love it.

این عالی است. عاشقشم.

Havisha, your english is super super good. Did you grow up speaking english?

هاویشا، انگلیسی شما فوق العاده عالی است. آیا با انگلیسی صحبت کردن بزرگ شدی؟

Hello! Hello!

سلام! سلام!

How are you? I'm good. How about you?

چطور هستید؟ من خوبم. در مورد شما چطور؟

I'm good. Nice to meet you. What's your name?

من خوبم. از ملاقات شما خوشبختم. اسمت چیه ؟

My name is Havisha. What is your name? Uh, my name is Emily.

اسم من حویشا است. اسم شما چیست؟ اوه، اسم من امیلی است.

Very nice to meet you, Havisha.

از آشنایی با شما بسیار خوشحالم، هاویشا.

So, Havisha, where are you from?

خب حویشا اهل کجایی؟

I'm from the southern part of India. Okay

من اهل جنوب هند هستم. باشه

And how old are you? I'm 11 years old.

و چند سالته؟ من 11 ساله هستم.

11 years old. Very nice. So, how long have you been learning

11 ساله. بسیار خوب. بنابراین، چند سالی است که یاد می گیرید

how how much years old are you okay we would say how old are you?

چند ساله هستید، ما می گوییم چند ساله هستید؟

Okay, ma'am, how old are you? I am 27 years old.

باشه خانم شما چند سالته؟ من 27 سال سن دارم.

Okay. How long have you been learning English?

باشه. چه مدت است که انگلیسی یاد می گیرید؟

I've been learning English since I learned a bit a little bit words, but if

من از زمانی که کمی لغات را یاد گرفتم زبان انگلیسی را یاد می‌گیرم، اما اگر از

you ask me when did I learn a little bit words then I don't know the exact time

من بپرسید که چه زمانی کمی لغات را یاد گرفتم ، زمان دقیق

that year i was doing

آن سال را که انجام می‌دادم نمی‌دانم

Okay, so, you learn English in school, right?

خوب، پس شما انگلیسی را یاد بگیرید در مدرسه، درست است؟

Yes. And how many hours a week do you

آره. و چند ساعت در هفته

have English?

انگلیسی دارید؟

How many hours a week

چند ساعت در هفته

do you learn English? How many hours a week English

انگلیسی یاد می گیرید؟ چند ساعت در هفته انگلیسی

Well, I use English as a credit card. Whenever it is needed, I use it. But when

خوب، من از انگلیسی به عنوان کارت اعتباری استفاده می کنم. هر وقت لازم باشد از آن استفاده می کنم. اما وقتی

it's not needed, I am comfortable with my

لازم نیست، من با

national language Hindi, with my, sorry, with my mother tongue Hindi.

زبان ملی خودم هندی راحت هستم، با متاسفم با زبان مادری ام هندی.

Yeah, okay, I see, I see. So, would you say you are

بله، خوب، می بینم، می بینم. بنابراین، آیا می گویید که به

very confident in your English?

زبان انگلیسی خود بسیار مطمئن هستید؟

Yes, I'm fine speaking English. Yeah, that's great, good.

بله، من خوب انگلیسی صحبت می کنم. آره عالیه خوبه

I see, you have a game of thrones shirt on.

می بینم، شما پیراهن بازی تاج و تخت را به تن دارید.

Yes. Do you like to watch that show?

آره. آیا دوست دارید آن برنامه را تماشا کنید؟

No, I don't. You don't. Okay.

نه، نه. شما این کار را نمی کنید. باشه.

I was wondering because it's um it's a really good show.

من تعجب می کردم زیرا این یک نمایش واقعاً خوب است.

So, why don't you tell me about yourself a little bit? What do you like to do for

پس چرا کمی از خودت به من نمیگی ؟ دوست دارید برای تفریح ​​چه کاری انجام دهید

fun? Yes, my name is Havisha, and uh, I'm in

؟ بله، اسم من هاویشا است، و اوه،

class 6 and 11 years old, and basically, I'm from Jaipur, but my

کلاس 6 و 11 ساله هستم، و اساساً اهل جیپور هستم، اما من

um, basically I'm from the western part of India.

، اساساً من از بخش غربی هند هستم.

But my father is in defense, so, right now, I'm in the southern part of

اما پدرم در دفاع است، بنابراین، من در حال حاضر در جنوب

Indi, the southern part of India, and in my leisure

هند، جنوب هند هستم و در

time, I love to read spiritual books and apart from that, I like to play role-

اوقات فراغت، عاشق خواندن کتاب های معنوی هستم و جدای از آن، دوست دارم نقش بازی کنم. -

playing games. Role-playing games. And I also go

بازی کردن بازی های نقش آفرینی. و همچنین زمانی که اوقات فراغت دارم

for cycling and swimming when I have my free time. My short

به دوچرخه سواری و شنا می روم .

term plan is to study well and get good marks and my long-term plan is to

برنامه کوتاه مدت من این است که خوب درس بخوانم و نمرات خوبی کسب کنم و برنامه بلند مدتم

help the people who are needy. Oh, that's so nice.

کمک به افراد نیازمند است. اوه، این خیلی خوب است.

How are you going to help them? I really don't I think my mother says

چگونه می خواهید به آنها کمک کنید؟ من واقعاً فکر نمی کنم مادرم بگوید

that after I become an IAS, I will be able

که بعد از اینکه من IAS شدم، بتوانم

to make some schemes for them. Make some, some what for them?

برنامه هایی برای آنها بسازم. بعضی ها را بسازید، بعضی ها را برای آنها چیست؟

Schemes. Ah, schemes, okay. So, maybe some some

طرح ها. آه، طرح ها، باشه. بنابراین، شاید برخی

plans for to help them, right?

برنامه ها برای کمک به آنها، درست است؟

Yes. Okay, very nice. Okay, that was a lot of information. Let me, let me go back to

آره. باشه خیلی قشنگه خوب، این اطلاعات زیادی بود. اجازه دهید، اجازه دهید به

um the books. I didn't hear what kind of

ام کتاب ها برگردم. نشنیدم چه

books you said? Spiritual books. Spiritual books, okay, can

کتاب هایی گفتی؟ کتاب های معنوی کتاب های روحانی، خوب، می

you tell me a little bit more about that? Yes, I like to read spiritual books and

توانید کمی بیشتر در مورد آن به من بگویید؟ بله، من دوست دارم کتاب های معنوی بخوانم و

I've been reading spiritual books approximately since I was 10.

تقریباً از 10 سالگی کتاب های معنوی می خوانم. داشتم

I was thinking I was reading special books and

فکر می کردم دارم کتاب های خاصی می خوانم و

uh my father who is who would like was reading up who like

اوه پدرم که دوست دارد داشت می خواند چه کسی دوست دارد چه کسی

who also likes to read spiritual books. He has a

هم دوست دارد معنوی بخواند. کتاب ها او یک

big, uh, cardboard box where he keeps all spiritual

جعبه مقوایی بزرگ دارد که در آن همه کتاب‌های روحانی را در آن نگه می‌دارد

books and a cardboard box where he keeps all the other books,

و یک جعبه مقوایی که همه کتاب‌های دیگر را در آن نگه می‌دارد،

and the boxes are kept in a in a layer where

و جعبه‌ها در لایه‌ای قرار می‌گیرند که در

there's a wall in some somewhere the wall the boxes are

جایی دیواری وجود دارد، جایی که جعبه‌ها را

kept we need a ladder to take them out. Okay, okay, so, you have a lot then?

نگه می‌دارد. برای بیرون آوردن آنها به یک نردبان نیاز داریم. خوب، باشه، پس شما خیلی چیزها دارید؟

Yes, my father inspired me to read spiritual

بله، پدرم مرا تشویق به خواندن

books, and my mother is also a pious lady so

کتاب های معنوی کرد و مادرم نیز بانویی با تقوا است و

she also has a part in inspiring me.

او نیز در الهام بخشی به من نقش دارد.

Okay, very nice. Havisha, your English is super, super good. Did you grow up

باشه خیلی قشنگه هاویشا، انگلیسی شما فوق العاده، فوق العاده خوب است. با

speaking English?

انگلیسی صحبت کردن بزرگ شدی؟

When I talk to my father, I, all the time, speak in English, because

وقتی با پدرم صحبت می‌کنم، همیشه به انگلیسی صحبت می‌کنم، زیرا

whenever I talk in Hindi, my father says what, what, indicating that

هر وقت به هندی صحبت می‌کنم، پدرم می‌گوید چه، چه، نشان می‌دهد که

I have to speak in English. He is good for doing that,

باید به انگلیسی صحبت کنم. او برای انجام این کار خوب است،

because you sound like me. You sound fluent in English. It's amazing. It's

زیرا شما شبیه من هستید. شما به زبان انگلیسی مسلط هستید. این شگفت انگیز است. این

awesome. I love it. So, um, your father is in

عالی است. عاشقشم. خب، اوم، پدرت در

defense, and what about your mother? What does your mother do?

دفاع است و مادرت چطور؟ مادرت چه کار می کند؟

My mother is a teacher. She is what kind of teacher?

مادر من معلم است. او چه جور معلمی است؟

She likes to make me study social science,

او دوست دارد مرا وادار کند علوم اجتماعی

and um, English.

و اوم، انگلیسی بخوانم.

Okay, all right, that's really nice. Does she work in a in a school?

بسیار خوب، خیلی خوب است. آیا او در مدرسه کار می کند؟

Yes, she was working in a school. And how old are the students that

بله، او در مدرسه کار می کرد. و دانش آموزانی که

she teaches? uh maybe

او تدریس می کند چند سال دارند؟ اوه شاید

they were in secondary, eighth or ninth perhaps just

آنها در ثانویه بودند، هشتم یا نهم، شاید

Okay, all right. And do you have any brothers or sisters?

خوب، بسیار خوب. و آیا شما برادر یا خواهری دارید؟

Yes, I'm blessed with two siblings.

بله، من دارای دو خواهر و برادر هستم.

and then are they older than you or or younger than you?

و سپس آنها از شما بزرگتر هستند یا از شما کوچکتر؟

They are younger than me. Younger than you, so, you're the oldest

آنها از من کوچکتر هستند. از شما کوچکتر است، بنابراین، شما مسن ترین هستید

one. How old are they? My brother is four years old, and my

. آن ها چند ساله هستند؟ برادرم چهار ساله و

sister is six years old. Okay, okay, and does your dad um speak

خواهرم شش ساله است. خوب، باشه، و آیا پدرت

with them in English too? My brother is very naughty, and he is

هم با آنها به انگلیسی صحبت می کند؟ برادرم خیلی شیطون است و

determined that sometimes when he doesn't find words to explain in English

مصمم است که گاهی اوقات وقتی کلماتی برای توضیح در انگلیسی پیدا نمی کند به

so he simply uses Hindi words, or he says I will not

سادگی از کلمات هندی استفاده می کند یا می گوید من

speak in English. I want to speak in Hindi.

انگلیسی صحبت نمی کنم. من می خواهم به زبان هندی صحبت کنم.

But yes, mostly, my father, he's small, so

اما بله، اکثراً پدرم، او کوچک است، بنابراین

my father doesn't prefer to do, what, what, to my

پدرم ترجیح نمی دهد که چه کاری، چه کاری را به

brother, and of course with my sister also it's the same as my brother.

برادرم بکند و البته با خواهرم هم مثل برادرم است.

Yeah, so, I think that maybe you know after you

بله، بنابراین، من فکر می‌کنم شاید بعد از اینکه

have one child you know you're the first child right so he wanted you to speak so

صاحب یک فرزند شدید، می‌دانید که فرزند اول هستید، بنابراین او می‌خواست که شما خیلی

well and maybe with your siblings it's more difficult

خوب صحبت کنید و شاید با خواهر و برادرتان سخت‌تر باشد که

to get them to speak English. That's great.

آنها را به انگلیسی صحبت کنند. عالیه.

So, what about travelling then, your father is in defense, you do a lot of

پس مسافرت چی میشه، پدرت دفاعیه، تو زیاد

travelling. Well, all the travelling is in my father

مسافرت میکنی. خب، همه سفرها در اختیار پدرم است،

but unfortunately I cannot do all the travelling my mother gets

اما متأسفانه نمی‌توانم تمام سفرهایی را که مادرم می‌رود،

while we go we have to pack up a lot of things and go with our father. That's

در حالی که ما می‌رویم انجام دهم، باید وسایل زیادی را جمع کنیم و با پدرمان برویم. این

just like a burden for my mother. So, she, so, she

برای مادرم مثل یک بار است. بنابراین، او، پس، او

doesn't have time to pack all the things. So, she,

وقت ندارد همه چیز را بسته بندی کند. بنابراین، او،

she doesn't go and if I go, my siblings will surely go and if my siblings go, my

او نمی‌رود و اگر من بروم، مطمئناً خواهر و برادرهایم می‌روند و اگر خواهر و برادرهایم بروند،

mother will live alone then how can we yeah yeah that does make sense. Have

مادرم تنها زندگی می‌کند، پس چگونه می‌توانیم آره، بله، این منطقی است. آیا

you had a chance to to go with him just for fun?

فرصتی داشته اید که فقط برای تفریح ​​با او بروید ؟

Uh, yes, my father my father when I was small, my father would take me to his

اوه، بله، پدرم، پدرم، وقتی کوچک بودم، پدرم مرا به دفترش می برد

office, and while I was and make me study maths over there.

و در حالی که من بودم و مجبورم می کرد در آنجا ریاضی بخوانم.

Oh, he would make you study when you when you go to the office.

اوه، وقتی به دفتر می روید، شما را مجبور می کند مطالعه کنید.

That's great. What, what's your favorite subject in school?

عالیه. چه، دروس مورد علاقه شما در مدرسه چیست؟

uh well

خوب

I like all the subjects. I'm fine with all the subjects but a little bit more I

من همه موضوعات را دوست دارم. من با همه دروس خوب هستم اما کمی بیشتر

like social science. Social science. So, can you tell me more

علوم اجتماعی را دوست دارم. علوم اجتماعی. بنابراین، می‌توانید

about that like what exactly do you learn in social science?

در مورد آن بیشتر به من بگویید، مثلاً دقیقاً چه چیزی در علوم اجتماعی یاد می‌گیرید؟

I learn history, civics and geography. Okay, do you, do you like geography?

من تاریخ، مدنی و جغرافیا را یاد می گیرم. خوب، آیا شما جغرافیا را دوست دارید؟

I don't like geography much. No.

من زیاد جغرافیا را دوست ندارم.

Yes. Does your, do your teachers make you memorize all of the countries and the

خیر بله. آیا معلمان شما باعث می شوند که همه کشورها و

capitals and rivers and mountains and things like that?

پایتخت ها و رودخانه ها و کوه ها و چیزهایی از این قبیل را به خاطر بسپارید؟

No, I don't and I'm, i don't wade through the

نه، ندارم و هستم، در

geography or civics, but yes I, no, as I said I am not I'm not, I like

جغرافیا یا مدنی قدم نمی زنم، اما بله، نه، همانطور که گفتم نیستم نیستم، این را دوست دارم

this. I don't like this. I like this. I don't like this. This and that.

. من این را دوست ندارم. من این را دوست دارم. من این را دوست ندارم. این و آن.

like that i like all the subject people but with a minor change in social

مثل اینکه من همه افراد درسی را دوست دارم اما با یک تغییر جزئی در

science like the teacher of social science is pretty strict and not

علوم اجتماعی مانند معلم علوم اجتماعی بسیار سخت گیر است و

much strict and medium level and

زیاد سخت گیر نیست و سطح متوسط و

fun learning because

سرگرم کننده یاد می گیرد زیرا

because why it's new to me

چرا برای من جدید است آه بله باشه

ah yes okay okay so would you say some of the other subjects maybe arts

خوب پس شما می گویید برخی از موضوعات دیگر شاید

arts new to you oh i don't like art it's just like a

هنرها برای شما جدید باشند، اوه من هنر را دوست ندارم،

boring thing for me it's it happens once in a uh once in a week we have two

برای من مثل یک چیز کسل کننده است، هر هفته یک بار اتفاق می افتد ما دو

periods of art, and you know i don't find anything interesting because any

دوره هنری داریم، و شما می دانید که من هیچ چیز جالبی پیدا نمی کنم زیرا هر

extracurricular activity i do i don't like to follow rules and

فعالیت فوق برنامه ای را که انجام می دهم دوست ندارم از قوانین و

regulations i simply want to draw anything i want without following

مقررات پیروی کنم، فقط می خواهم هر چیزی را که می خواهم بدون پیروی

any any color uh what can i say circle

از هیچ رنگی ترسیم کنم، چه می توانم بگویم دایره

and i don't know color chart or something yeah yeah i can see what you mean yeah

و نمودار رنگی یا چیزی بلد نیستم بله بله، می توانم منظور شما را متوجه شوم، بله،

it's not very fun when you have to follow rules when you're doing something

خیلی جالب نیست وقتی شما مجبور به انجام کاری هستید

that is outside of school right

که خارج از مدرسه است از قوانین پیروی کنید،

it's not fair so you do what were the other um things

درست نیست.

that you said you read books and you what was the thing you said

چیزی که بعد از آن گفتی چه بود

after that i can't remember

من نمی توانم رم کنم

i like to play role playing games with my siblings

من دوست دارم با خواهر و برادرم بازی های نقش آفرینی کنم

that's right okay so do you have um like a favorite role-playing

درست است، پس آیا شما مانند یک نقش آفرینی مورد علاقه

game that you play with i have a favorite role playing games we

که با آن بازی می کنید، من یک بازی نقش آفرینی مورد علاقه دارم، ما

don't play role-playing games on cartoons we don't play around with

بازی های نقش آفرینی را در کارتون ها انجام نمی دهیم با

playing games on movies we don't play role-playing games and anything but

بازی در فیلم ها بازی نکنید، ما بازی های نقش آفرینی و هیچ چیز دیگری انجام نمی دهیم،

except one thing we all generally only be role-playing games with one thing and

به جز یک چیز، همه ما معمولاً فقط با یک چیز نقش آفرینی می کنیم و

rarely these are the two things we play and the first thing is which is the role

به ندرت این دو چیزی هستند که بازی می کنیم و اولین چیز این است که که نقش

playing game which we love very much is that we will be a village

آفرینی است که ما خیلی دوستش داریم این است که ما یک روستایی خواهیم بود

people and we'll be having

و

suppose my sister whose name is her name is Harika she will become a government

فرض می کنیم خواهرم که اسمش هاریکا است او تبدیل به یک دولت می شود

and she these two characters she likes to become Yashoda

و او این دو شخصیت را دوست دارد که یاشودا شوند.

and she tells me to become Rohini which is a bit type of boring a bit but i

و او به من می گوید روهینی شو که کمی خسته کننده است اما

don't i also want to become Yashoda. So, there's a fight over but my sister

من نمی خواهم یاشودا شوم. بنابراین، دعوا وجود دارد، اما خواهرم

really hates being Rohini. so

واقعاً از روهینی بودن متنفر است. بنابراین

i have to become and and what kind of character is is she

من باید تبدیل شوم و چه نوع شخصیتی دارد که

she's a village woman and she also has um

او یک زن روستایی است و او همچنین دارد اوم

she's um she's a she's a village woman

او یک زن روستایی است

and which we see in our on some show or something we see but

و ما در برنامه های خود یا چیزی که می بینیم می بینیم، اما

it's a bit spirituality okay okay i see so so did you get the

این کمی معنوی است، اشکالی ندارد. خوب من می بینم پس آیا شما

inspiration from the for these characters from a show

از این شخصیت ها از یک نمایش الهام گرفتید

no i just we just need something i don't

نه من فقط به چیزی نیاز داریم که نمی

know if we did not get an inspiration from this from there

دانم آیا ما از آنجا الهام نگرفتیم

to play these games from the show we just

تا این بازی ها را از نمایش انجام دهیم.

i think my sister just perhaps my sister just made it off and i

فکر می کنم خواهرم فقط شاید خواهرم این کار را انجام داد و من

just came in and played that's something you use your imagination

وارد شدم و بازی کردم، این چیزی است که شما از تخیل خود استفاده می کنید،

yeah so so um what character does your

بله، پس امم، برادر شما چه شخصیتی را

brother play then in that what brother is star wars a very dangerous character

بازی می کند، سپس در آن اینکه چه برادری است جنگ ستارگان یک شخصیت بسیار خطرناک

why is he dangerous he'll be destroying our homes and

است. خطرناک است که او خانه های ما را ویران می کند و

everything will be ruined oh my gosh okay so he's like the villain

همه چیز خراب می شود خدای من، پس او مانند یک شرور است

and it's like a thunderstorm so do you when you do the role play do

و مانند یک رعد و برق است، پس شما وقتی نقش بازی را انجام می دهید،

you make um do you make like a little village

آیا شما را مانند یک دهکده کوچک

in your house yes i make a small miniature form of a

در خانه خود می سازید. بله، من یک شکل مینیاتوری کوچک از یک

village or rural and okay

ویلا می سازم لاگه یا روستایی و

okay and then your brother comes and in

باشه باشه و بعد برادرت میاد و در

yes hello brother hello

بله سلام برادر سلام من

i'm audible yes i can hear you

شنیدنی هستم بله می شنوم

yes my brother comes in and sometimes he becomes Nand baba which is boring

بله برادرم وارد می شود و گاهی اوقات او می شود نند بابا که خسته کننده است

and he goes after the game and sometimes the

و بعد از بازی می رود و گاهی اوقات

very ruined game which is he becomes sore one

خیلی بازی خراب می شود که او درد می کند،

blazing fire occurs when he comes because anything we

وقتی او می آید یک آتش سوزان رخ می دهد زیرا هر کاری که

whatever he wants meet us to do we have to do we don't have any other option

او می خواهد ما را ملاقات کند باید انجام دهیم، چاره دیگری نداریم، در

otherwise because we will have to face the music

غیر این صورت باید با موسیقی که

he will shout like anything uh lions roar he will shout so much as if a lion

او فریاد می زند روبرو شویم. اوه شیرها غرش می کنند، او آنقدر فریاد می زند که اگر یک شیر

is roaring so much he'll shout and my mother will just

آنقدر غرش می کند او فریاد می زند و مادرم فقط باید با

we will have to face the music and then we will

موسیقی روبرو شویم و سپس

get exhausted

خسته می شویم

that is so fun i love that you do that that is i used to do that when i was

که خیلی جالب است من دوست دارم که شما این کار را انجام دهید. من در

your age too except i would do it do you know the movie titanic

سن شما هم این کار را می کردم به جز اینکه این کار را انجام می دادم آیا فیلم تایتانیک را می دانید بله

yes i would pretend my brother and i would

وانمود می کردم که برادرم و

pretend that we were on the titanic and we had to save all the animals from from

وانمود می کردم که در کشتی تایتانیک هستیم و باید همه حیوانات را از

dying and we would put them on a like a

مرگ نجات دهیم و آنها را روی

boat that we made and we'd gather all of our stuffed animals and

قایقی که ساخته بودیم می گذاشتیم و همه را جمع می کردیم از حیوانات عروسکی ما و

pretend like we were sinking

وانمود کنیم که در حال غرق شدن هستیم،

it's similar to that it's very fun i love that you're using your imagination

شبیه به این است که بسیار سرگرم کننده است، من دوست دارم که شما از تخیل خود استفاده می کنید

awesome so i think we're gonna run out of time

عالی است، بنابراین فکر می کنم زمان ما تمام می شود،

okay so i'm gonna have to say goodbye but it

خوب پس من باید خداحافظی کنم اما این

was very nice to meet you and i hope i see you again soon

از آشنایی با شما بسیار خوشحال شدم و امیدوارم به زودی دوباره شما را ببینم

Yes, bye nice to meet you too, ma'am. I also hope I will meet you again.

بله، خداحافظ از آشنایی با شما هم خوشحالم، خانم. همچنین امیدوارم دوباره شما را ملاقات کنم.

Yes, me too. Okay, have a good rest of your day!

بله منم همینطور خوب، استراحت روز خود را به خوبی داشته باشید !

okay

خوب

[Music] is

[موسیقی] است