Bite My head off | I'm in deep water | Vocabulary Series | Havisha Rathore

So here I am with another video of the vocabulary Series. So let's start without

بنابراین در اینجا من با یک ویدیوی دیگر از سری لغات هستم. پس بیایید بدون

a hitch! Day before yesterday, my mother and my father were talking. My mother

مشکل شروع کنیم! دیروز مامان و بابام داشت حرف میزد. مادرم

said tomorrow you must go out to bring me vegetables from the supermarket my

گفت فردا باید بری بیرون از سوپرمارکت برایم سبزی بیاوری

father said but but uh no more ifs and butts you must bring me vegetables

پدرم گفت، اما اوه، دیگر نباید برایم سبزی بیاوری،

tomorrow get up early in the morning and go out of the house to bring vegetables

فردا صبح زود بیدار شو و برو بیرون از خانه سبزی بیاوری،

but unfortunately my father had bad luck the

اما متاسفانه من. پدر بدشانس بود

alarm went off at 6 in the morning but my father broke the device he shut it it

زنگ ساعت 6 صبح به صدا درآمد اما پدرم دستگاه را شکست و آن را خاموش کرد و

was in a deep Slumber for forever and ever and so my father

برای همیشه و همیشه در خواب عمیق بود و بنابراین پدرم

was sleeping and my mother also did not wake him up why because she was busy

خواب بود و مادرم نیز او را بیدار نکرد چرا چون او مشغول

deciding what to make for breakfast she had got four orders from four sources

تصمیم گیری بود که برای صبحانه چه چیزی درست کند، او چهار سفارش از چهار منبع دریافت کرده بود،

idly sambar Dosa Chutney uh sandwich and a

ساندویچ سامبار دوسا چاتنی و

masaladar toast and from where did these four choices come from this was the

نان تست ماسالادار و این چهار انتخاب از کجا آمده است، این

choice of my brother this was the choice of my sister this was my personal choice

انتخاب برادرم بود، این انتخاب خواهرم بود. انتخاب شخصی من بود

and this toast was my mother's Choice she was in a really deep thought what to

و این نان تست انتخاب مادرم بود. او واقعاً در فکر این بود که

prepare for breakfast because if she prepared idly sambar then my sister would

برای صبحانه چه چیزی آماده کند، زیرا اگر او سامبر بیهوده آماده می کرد، خواهرم

start crying of course I would not cry but I would I would obviously feel bad

شروع به گریه می کرد، البته من گریه نمی کردم، اما بدیهی است که احساس بدی داشتم.

but if she prepared Dosa chutney then my brother would start crying so she was in

اگر او چاتنی دوسا را ​​تهیه می کرد، برادرم شروع به گریه می کرد، بنابراین او در

a dilemma my study table is really close to my father's bed and so I could

دوراهی قرار داشت میز مطالعه من واقعاً به تخت پدرم نزدیک است و بنابراین می توانستم به

observe him clearly that he was sleeping and suddenly he woke up and then again

وضوح او را ببینم که خواب است و ناگهان از خواب بیدار شد و دوباره

he slept he slept or I would say he dozed off

خوابید و خوابید. یا می توانم بگویم او چرت زد

and then at last my brother had to wake my father up by jumping on his bed

و سرانجام برادرم مجبور شد پدرم را با پریدن روی تختش

and tickling him on his feet and many more tactics were used by my brother to

و قلقلک دادن روی پاهایش از خواب بیدار کند و تاکتیک های بسیار دیگری توسط برادرم برای

wake my father up and after waking up and encountering my mother there was an

بیدار کردن پدرم و بعد از بیدار شدن و برخورد با مادرم بحثی شد که

argument I would not like to mention what and what my father and mother said

دوست ندارم بگویم پدر و مادرم چه و چه گفتند،

but all that I can say that there was an argument and at last after the argument

اما همه می‌توانم بگویم که دعوا شد و بالاخره بعد از

was over my father was helpless because he did not know how to make tea so he

پایان مشاجره پدرم درمانده شد زیرا نمی‌دانست چگونه چای درست کن پس از

asked my mother Ranjan I want a cup of tea please will you bring me tea my

مادرم پرسید رنجان من یک فنجان چای می خواهم لطفا برایم چای بیاوری

mother said my mother clearly said no my father felt humiliated he felt

مادرم گفت مادرم به وضوح گفت نه پدرم احساس تحقیر کرد او احساس

embarrassed and so my father promptly said hey I just asked for some help no

خجالت کرد و بنابراین پدرم فوراً گفت هی من فقط کمک خواستم

need to bite my head off

نیازی نیست اینکه سرم را از پدرم گاز بگیرم

my father generally threatens my mother by saying I'm not dependent on you I can

مادرم را تهدید می‌کند که به تو وابسته نیستم، می‌توانم

search on Google and make tea myself but my father has no guts to search for tea

در گوگل سرچ کنم و خودم چای درست کنم، اما پدرم جرات این را ندارد که چایی را

on Google and make it himself and so my mother said my mother

در گوگل جستجو کند و خودش درست کند و مادرم گفت. مادرم

got angry at this comment and she said now you're in deep water now here I

از این کامنت عصبانی شد و گفت حالا تو در آب ژرف هستی حالا اینجا

found criminal number two criminal number one is bite someone's head off

دیدم جنایتکار شماره دو جنایتکار شماره یک سر کسی را گاز گرفتن

and criminal number two is is in deep water and now what's the description of

و جنایتکار شماره دو در آبهای عمیق است و حالا توصیف

in deep water in deep water means in trouble now how do I link it let me tell

در آبهای عمیق چیست در عمق آب یعنی در دردسر حالا چطور لینکش کنم اجازه بدهید به

you while I was searching the meaning of in deep water I found a picture and I

شما بگویم در حالی که معنی در عمق آب را جستجو می کردم یک عکس پیدا کردم و

want to share this picture with you you're in deep water now here you can

می خواهم این عکس را با شما به اشتراک بگذارم شما در آب عمیق هستید اکنون اینجا می توانید

see that a man is in deep water he's in the middle of the ocean and in the

ببینید اینکه مردی در اعماق آب است او در وسط اقیانوس است و در

middle of an ocean a shark is behind him and if a shark finds you then obviously

وسط اقیانوس یک کوسه پشت سر او قرار دارد و اگر یک کوسه شما را پیدا کرد پس بدیهی است که

you are in deep water it means you're obviously in trouble aren't you you are

در آب عمیق هستید به این معنی است که شما آشکارا در مشکل نیستید. شما

deep in the ocean and a Shark finds you you will really be deep in the water you

در اعماق اقیانوس هستید و یک کوسه شما را پیدا می کند، شما واقعاً در اعماق آب خواهید بود و

will be in trouble so that's how I've linked them now criminal number two bite

در مشکل خواهید بود، بنابراین من آنها را به این ترتیب مرتبط کردم اکنون جنایتکار شماره دو

someone's head off which means which means to yell at someone or

سر کسی را گاز بگیرید که به معنای فریاد زدن سر کسی است یا

be very critical of someone especially suddenly and without a good reason I

به خصوص ناگهانی و بدون دلیل موجه از کسی انتقاد می کنم

repeat to yell at someone or be very critical of someone especially suddenly

تکرار می کنم که سر کسی فریاد بزنم یا از کسی خیلی انتقاد کنم به خصوص ناگهانی

and without a good reason and now it's time to apply link method to memorize

و بدون دلیل موجه و حالا وقت آن است که از روش پیوند برای حفظ کردن

this idiom now here bite someone's head off really does not remind me of any

این اصطلاح استفاده کنیم حالا اینجا واقعاً سر کسی را گاز بگیر من را به یاد هیچ

incident so I just created an incident in my mind imaginary incident and so

حادثه ای نمی اندازد، بنابراین من فقط یک حادثه در ذهنم ایجاد کردم، یک حادثه خیالی و

that's how I'll be linking it suppose my father is very hungry and he

اینطوری آن را پیوند خواهم داد، فرض کنید پدرم خیلی گرسنه است و

does not eat junk food he eats only healthy food at any circumstance no

غذاهای ناسالم نمی خورد، او در هر شرایطی فقط غذای سالم می خورد.

matter what the circumstance may be he obviously eats only healthy food no junk

مهم نیست که چه شرایطی دارد، او آشکارا فقط غذای سالم می‌خورد بدون

food but there was no healthy food in the kitchen because my mother was uh was

غذای ناسالم، اما غذای سالمی در آشپزخانه وجود نداشت، زیرا مادرم

in the shopping mall and she was buying something and my father was hungry and

در مرکز خرید بود و داشت چیزی می‌خرید و پدرم گرسنه بود و

so suddenly he spotted a doll of my sister which was which she made uh just

ناگهان متوجه شد عروسک خواهرم که او فقط

for some project she made a doll made of vegetables and that in that doll she had

برای پروژه ای ساخته بود، او عروسکی از سبزیجات درست کرد و در آن عروسک باید

to depict what portion of her body is made of healthy food and what of junk

نشان می داد که چه قسمتی از بدنش از غذای سالم و چه قسمتی از غذاهای ناسالم ساخته شده است

food which clearly means that What proportion at What proportion he eats

که به وضوح به این معنی است که نسبت به چه نسبتی که می خورد

she eats healthy food and at What proportion she eats junk food so this is

او غذای سالم می خورد و به چه نسبتی غذای ناسالم می خورد پس این

the model which my sister made her hands are made of chocolate her stomach is

مدلی است که خواهرم دستش را از شکلات درست کرده شکمش

made of this kind of different kind of chocolate and her legs of chocolate

از این نوع شکلات و پاهایش از شکلات است.

again but my sister's face is made of a tomato and hair of this cauliflower I

دوباره اما صورت خواهرم از گوجه و موی این گل کلم درست شده است، فکر می کنم

think think I'm not really good at spotting vegetables green vegetables so

من واقعاً در تشخیص سبزیجات سبز رنگ خوب نیستم بنابراین فکر می کنم

I think it's cauliflower not caulif I think it's cauliflower so my father

این گل کلم است نه گل کلم من فکر می کنم این گل کلم است بنابراین پدرم

only eats healthy food then he won't take the chocolate right he will obviously

فقط غذای سالم می خورد سپس برنده شد. شکلات را درست نگیری او واضح است که

take this head of this uh project of this uh doll so he took off the head

سر از این پروژه اوه این عروسک اوه را خواهد گرفت، پس سرش را برداشت

when suddenly a sound came hey stop no need to bite my head off it doesn't mean

که ناگهان صدایی آمد هی بس کن، نیازی نیست سرم را گاز بگیری، به این معنی نیست که

you will bite my head if you are hungry you can have some fruits in the kitchen

سرم را گاز خواهی گرفت. اگر گرسنه هستید می توانید به جای آن مقداری میوه در آشپزخانه بخورید،

instead however there were no fruits in the kitchen and at last my father heard

اما هیچ میوه ای در آشپزخانه وجود نداشت و بالاخره پدرم صدای

some Giggle and laughter and he discovered that my sister who was under

قهقهه و خنده را شنید و متوجه شد که خواهرم که زیر

the table was saying was giggling and laughing she said haa I fooled Papa and

میز بود می گوید دارد می خندد و می خندد. هه من بابا را گول زدم و

she was giggling and laughing my father got angry at this but he controlled his

او داشت می خندید و می خندید پدرم از این بابت عصبانی شد اما خشم خود را کنترل کرد

anger and did not scold my sister now this is an imaginary incident created

و خواهرم را سرزنش نکرد حالا این یک اتفاق خیالی است که

out of my own whims but this is how I am able to link bite someone's head off to

از هوس خودم به وجود آمده است اما اینطوری می توانم گاز گرفتن کسی را پیوند دهم. سر به

that doll which my sister made that doll and that un and that reason which my

آن عروسکی که خواهرم آن عروسک را ساخت و آن un و دلیلی که

doll gave which the doll gave now here no need to bite my head off now bite my

عروسک من داد و عروسک داد حالا اینجا نیازی نیست سرم را گاز بگیرم حالا سرم را گاز بگیر

head off means to yell at someone without a good reason now here the good

یعنی سر کسی بدون دلیل موجه فریاد بزنم.

reason is also not good and the doll has specified this that if you're hungry

دلیل خوب هم خوب نیست و عروسک این را مشخص کرده است که اگر گرسنه باشی

you're not going to bite my head off right so and the doll is yelling at

سر من را گاز نمی‌گیری و عروسک سر

my father so here bite someone's head off is also there and the meaning of bite

پدرم داد می‌زند پس اینجا سر کسی را گاز بگیری معنی گاز گرفتن

someone's head off is also there so that's how I've linked them if you like this

سر یک نفر نیز وجود دارد، بنابراین اگر این اطلاعات را دوست دارید، آنها را لینک کردم،

information then don't forget to like share and subscribe to this channel

پس فراموش نکنید که به اشتراک بگذارید و در این کانال مشترک شوید

byebye see you in the next video

خداحافظ شما را در ویدیوی بعدی می بینم