Grocery Store | Learn English at the Grocery Store or Supermarket | Havisha Rathore

Hi, Havisha Rathore here,. Let’s  learn English at the grocery store!

سلام، هاویشا راتور اینجا،. بیایید انگلیسی را در خواربارفروشی یاد بگیریم!

If this is your first time here, don’t  forget to click the subscribe button below  

اگر اولین باری است که اینجا می‌روید، فراموش نکنید که روی دکمه اشتراک زیر کلیک کنید

and give me a thumbs up if you enjoy it.

و اگر از آن لذت می‌برید به من تشکر کنید.

So, I just thought I'll just pick up some  groceries at the grocery store or supermarket.

بنابراین، فکر کردم فقط از خواربارفروشی یا سوپرمارکت چند خواربار تهیه کنم.

And we'll also learn English at the  grocery store. So let’s head over there!

و همچنین انگلیسی را در خواربارفروشی یاد خواهیم گرفت . پس بیایید به آنجا برویم!

Ma, take left turn, not right  turn. That is the right way to go.

مادر، به چپ بپیچ، نه به راست . این راه درستی است.

Oh, really?

اوه، واقعا؟

Yes, trust me.

بله، به من اعتماد کنید.

Yes, you are going right.

بله درست می روید

So, friends, what did I do?

خب دوستان من چیکار کردم؟

I just gave instruction or advice to  my mother who is driving this car.

من فقط به مادرم که این ماشین را می‌راند دستورالعمل یا توصیه‌ای دادم.

So, who am I? I am the back-seat driver.

پس من کی هستم؟ من راننده صندلی عقب هستم

There are many people in this world who  just say what to do and what not to do.

افراد زیادی در این دنیا هستند که فقط می گویند چه کاری انجام دهیم و چه کاری انجام ندهیم.

They just give instruction.  They don't do it really.

فقط دستور می دهند. واقعا این کار را نمی کنند.

What are they called? They  are called Back-Seat Driver.

چه نامیده می شوند؟ آنها راننده صندلی عقب نامیده می شوند.

It is a very good idiom.

این اصطلاح بسیار خوبی است.

So, friends, tell me in the chat box

خب دوستان در چت باکس به من بگویید

Who is the back-seat driver in your acquaintance?

راننده صندلی عقب در آشنایی شما کیست؟

Acquaintance means someone whom you know.

آشنا یعنی کسی که میشناسی.

Well, we've made it.

خوب، ما آن را ساخته ایم.

So, you can say, “I need to  go to the grocery store.”

بنابراین، می‌توانید بگویید: «باید به خواربارفروشی بروم».

or you can also say, “I need  to go grocery shopping.”

یا می‌توانید بگویید: «من باید به خرید مواد غذایی بروم».

And if you wish, you can also say,  “I need to pick up some groceries.”

و در صورت تمایل، می‌توانید بگویید: «باید چند خواربار بردارم».

The ball is in your court. Whatever  you wanna say, you can say it.

توپ در زمین شما است. هرچه بخواهید بگویید، می توانید آن را بگویید.

So, let's go.

پس بزن بریم.

And friend, do you know, this is  the lift but you can also call it

و دوست، آیا می‌دانید، این آسانسور است، اما می‌توانید آن را هم بنامید،

So, friend, right now, I’m  at my local grocery store.

بنابراین، دوست، در حال حاضر، من در خواربارفروشی محلی خود هستم.

So, I just thought I'll take you guys inside and  we’ll look at each section of the grocery store  

بنابراین، من فقط فکر کردم که شما بچه ها را به داخل ببرم و هر بخش از خواربارفروشی را

carefully. So, let's go inside.

به دقت بررسی کنیم. خب بریم داخل

Now, the first things we’re  gonna need is a grocery cart.

اکنون، اولین چیزی که به آن نیاز داریم یک سبد خرید مواد غذایی است.

It is also known as shopping cart.

به سبد خرید نیز معروف است.

Now, we're ready.

حالا، ما آماده ایم.

The very first section of the  grocery store is the produce section.

اولین بخش از خواربارفروشی، بخش محصولات است.

Here, you can find all kinds of fruits and  vegetables and things that come from tree.

در اینجا، می‌توانید انواع میوه‌ها و سبزی‌ها و چیزهایی را که از درخت به دست می‌آیند، بیابید.

Like oranges, bananas, and apples.

مانند پرتقال، موز و سیب.

And these bananas reminded me  of an idiom and an adjective.

و این موز مرا به یاد یک اصطلاح و یک صفت انداخت.

The idiom is

اصطلاح این است

And it means that someone is  very angry or is very excited.

و به این معنی است که شخصی بسیار عصبانی است یا بسیار هیجان زده است. می

You can say, "he or she has gone bananas."

توانید بگویید: "او موز رفته است."

For instance, I can say that don't tell  her the news otherwise she will go bananas.

به عنوان مثال، می‌توانم بگویم که اخبار را به او نگویید، در غیر این صورت موز خواهد شد.

Like this you can more sentences  and tell me in the chat box.

مانند این می‌توانید جملات بیشتری را در کادر چت به من بگویید.

If you wanna use bananas as an  adjective. It means SILLY. For  

اگر می خواهید از موز به عنوان یک صفت استفاده کنید . یعنی احمقانه به عنوان

example, if someone is going out in heavy  storm, you can say, "Are you bananas?"

مثال، اگر شخصی در طوفان شدید بیرون می‌رود ، می‌توانید بگویید: "شما موز هستید؟"

or I think you must be bananas.  So, let's pick one of them.

یا فکر کنم باید موز باشی بنابراین، بیایید یکی از آنها را انتخاب کنیم.

Oh, apple. I love apple and this  reminded me of a phrase too.  

اوه سیب من عاشق سیب هستم و این هم مرا به یاد یک عبارت انداخت.

The phrase is Apple of someone's  eye. And that means that

عبارت سیب چشم یک نفر است . و این بدان معنی است که

if you love someone very much, you can say,  

اگر کسی را خیلی دوست دارید، می توانید بگویید،

he or she is the apple of my eye. For example,  Krishna was the apple of mother Yashoda's eye.

او نور چشم من است. برای مثال، کریشنا چشمان مادر یاشودا بود.

And it means Yashoda mata loves Krishan very  much. So, let's pick two of them. And some more.  

و این بدان معناست که یاشودا ماتا کریشان را بسیار دوست دارد . بنابراین، بیایید دو تا از آنها را انتخاب کنیم. و برخی دیگر.

And I'll also pick some mangoes for my sister

و همچنین برای خواهرم انبه می‌چینم،

as she is fond of mangoes. I am sure she  will go bananas after seeing these mangoes.

زیرا او به انبه علاقه دارد. من مطمئن هستم که او پس از دیدن این انبه ها به موز خواهد رفت.

And I also love muskmelon.

و همچنین من عاشق خربزه هستم.

My brother will surely go bananas after seeing the  bananas and my sister after seeing the mangoes.

برادرم بعد از دیدن موز و خواهرم بعد از دیدن انبه مطمئناً موز خواهند خورد.

So, here are the vegetables  of the produce section.

بنابراین، در اینجا سبزیجات بخش محصولات هستند.

I love carrots. Carrot improves eye sight.

من عاشق هویج هستم. هویج بینایی چشم را بهبود می بخشد.

I wanna call these things small  cucumber. But you know what is it?

من می خواهم این چیزها را خیار کوچک بنامم . اما میدونی چیه؟

And here is the cucumber. Many people  pronounce cucumber as Cucumber.  

و اینجا خیار است. بسیاری از مردم خیار را به عنوان Cucumber تلفظ می‌کنند.

But the correct pronunciation is cucumber.

اما تلفظ صحیح خیار است.

I repeat cucumber. This will  be good for salad with carrots.

خیار را تکرار می کنم. این برای سالاد با هویج خوب خواهد بود.

Green bananas. I never saw them.

موز سبز. من هرگز آنها را ندیدم.

The next section is the deli section  here you will find all kinds of meat,  

بخش بعدی قسمت اغذیه فروشی ها است در اینجا شما انواع گوشت،

sliced meat and many more like fish,  chicken etc but i will not take

گوشت تکه شده و بسیاری موارد دیگر مانند ماهی، مرغ و غیره را پیدا خواهید کرد، اما من

even one of them because i don't  like meat and this is the section i  

حتی یکی از آنها را نمی‌گیرم زیرا گوشت را دوست ندارم و این قسمت من

never i would never want to come.

هرگز من است. هرگز نمی خواهم بیایم

My sister doesn't like this deli section.  So, now we'll go to the bakery section.

خواهر من این قسمت اغذیه فروشی ها را دوست ندارد. بنابراین، اکنون به بخش نانوایی می رویم.

The next section you will usually find  in grocery stores is the bakery section.  

بخش بعدی که معمولاً در فروشگاه‌های مواد غذایی پیدا می‌کنید، بخش نانوایی است.

In the bakery section, you will find  things like bread, whole wheat bread

در بخش نانوایی، چیزهایی مانند نان، نان گندم کامل

and I can say you'll find buns, flat  bread and many more things made of bread.  

و می توانم بگویم نان، نان تخت و بسیاری چیزهای دیگر از نان را خواهید یافت.

So, let's go, I'll buy. I'll  buy some whole wheat bread

خب بریم من میخرم مقداری نان گندم کامل

and milk bread.

و نان شیر می خرم.

Let's go to the next section. I  know where is the next section.

بیایید به بخش بعدی برویم. می دانم قسمت بعدی کجاست.

The next section in the grocery  store is the dairy section.

بخش بعدی در خواربارفروشی، بخش لبنیات است.

Here, you will find all kinds of things made  of milk like milkshake, milkshake, lassie and  

در اینجا، انواع چیزهای ساخته شده از شیر مانند میلک شیک، میلک شیک، لاسی و

lassi and

لاسی و

butter, the precious thing I love the most  and this section is pretty much dear to me.  

کره را پیدا خواهید کرد، چیزی که من بیش از همه دوست دارم و این بخش برای من بسیار عزیز است.

And milk, you'll find milk, curd and many  more. We'll also find yogurt. Here, we'll find  

و شیر، شیر، کشک و بسیاری موارد دیگر را خواهید یافت. ماست هم پیدا می کنیم. در اینجا،

all kinds of things made of milk. You'll  find paneer, milk, yogurt and many more.

انواع چیزهای ساخته شده از شیر را خواهیم یافت. پنیر، شیر، ماست و بسیاری موارد دیگر را خواهید یافت.

I'll pick up some, I'll pick up yogurt which is  favourite to me. This yogurt, strawberry yogurt  

مقداری برمیدارم، ماستی که برای من مورد علاقه است برمیدارم. این ماست، ماست توت فرنگی

and this one is the special thing or I can say  the jewel of this market to me. I like this thing.

و این یکی از چیزهای خاص است یا می توانم بگویم نگین این بازار به من. من این چیز را دوست دارم.

and this thing too. This one  my sister will love. Shrikhand

و این مورد نیز این یکی را خواهرم دوست خواهد داشت. شریکند

I love this thing oh i think the anger of getting  less mangoes will be down with these when when my  

من عاشق این چیز هستم، اوه، فکر می‌کنم وقتی

sister and brother will see so many dairy products and i will also buy many more I love this section

خواهر و برادرم تعداد زیادی محصولات لبنی را ببینند و من هم خیلی بیشتر بخرم، من این بخش را دوست دارم

and and I'll buy some mango. This one is the best one.

و مقداری انبه خواهم خرید . این یکی بهترین است.

I love this part and this is nice and lassi  I love lassi but what to do i don't have to  

من عاشق این قسمت هستم و این زیبا و لیسی است. من عاشق لیسی هستم، اما چه کاری انجام دهم به

take less because of the weather it rains  here cats and dogs so i cannot take lassie  

دلیل هوای بارانی که اینجا می بارد، مجبور نیستم کمتر از آن استفاده کنم.

but i'm sure my mother will allow all of these  thai things so let's go to the next section. 

از این چیزهای تایلندی پس بیایید به بخش بعدی برویم.

The next section is the frozen food  section here you'll find frozen ice creams  

بخش بعدی، بخش غذای منجمد است که در اینجا بستنی‌های یخ‌زده را پیدا می‌کنید

frozen cereal stew and sometimes you may  also find frozen fruits and vegetables too  

خورش غلات منجمد و گاهی اوقات ممکن است میوه‌ها و سبزیجات یخ‌زده را نیز پیدا کنید

and uh and i don't think because of the  weather of bangalore i will be able to

و اوه، و فکر نمی‌کنم به دلیل هوای بنگلور بتوانم از آن

relish the taste of these ice creams  these different flavors of ice creams  

لذت ببرم. طعم این بستنی‌ها این طعم‌های مختلف بستنی

because of the bangalore weather so it's good  just saying goodbye to ice creams and moving ahead

به دلیل آب و هوای بنگلور، خوب است فقط با بستنی‌ها خداحافظی کنیم و جلوتر برویم،

but i'm sure my sister will love this section  and she'll go mad about these ice creams oh  

اما مطمئنم خواهرم عاشق این بخش خواهد شد و بابت این بستنی‌ها دیوانه خواهد شد. اوه

i found frozen fruits and vegetables look at this  frozen apple oh it's too cold it seems like i am  

میوه‌ها و سبزیجات یخ‌زده پیدا کردم به این سیب یخ‌زده نگاه کنید، اوه خیلی سرد است، به نظر می‌رسد من

in jammu kashmir standing over here now i'm in the  aisle here i'll find different types of juices and  

در جامو کشمیر هستم و اینجا ایستاده‌ام، اکنون در راهرو هستم، انواع مختلف آب میوه‌ها و

the best thing about the aisle is that there is  there is a card here telling what what kind what  

بهترین چیز در مورد راهرو را پیدا خواهم کرد. این است که در اینجا کارتی وجود دارد که نشان می دهد

products is are there in this particular layer  of aisles and here i see spar fruit juice so here  

در این لایه خاص از راهروها چه نوع محصولاتی وجود دارد و در اینجا من آب میوه اسپار را می بینم بنابراین اینجا

there are all kinds of fruit juices mango drink  minced mixed food drink apple drink and many more  

انواع آب میوه نوشیدنی انبه وجود دارد. نوشیدنی‌های دیگر و خیلی چیزهای دیگر

and here also i can see there is a label and all  the aisles there is a label so I'll just purchase  

و اینجا هم می‌توانم ببینم یک برچسب وجود دارد و همه راهروهای آنجا یک برچسب دارند، بنابراین

fruit juice so i'll find the this is not a  fruit juice i just made a fruit juice there

من فقط   آب میوه می‌خرم تا بفهمم این یک آب میوه نیست، فقط یک آب میوه درست کردم

I don't like fruit juice

من آب میوه را دوست ندارم بیا

let's pick one and we'll go  

یکی بچینیم و برویم

pickles, these pickles reminded me of an idiom  in a pickle in a pickle means if you are in  

ترشی، این ترشی ها مرا یاد یک اصطلاح در ترشی در ترشی انداخت یعنی اگر در

Cakes! I'll be fine buying some,

کیک هستید! من می‌خواهم مقداری بخرم،

i need to keep it in my troll in my trolley no in my grocery cart

باید آن را در چرخ دستی‌ام در چرخ دستی‌ام نگه دارم، نه در سبد خرید مواد غذایی من

here you are

اینجا هستید،

I think I don't know really how to control this thing

فکر می‌کنم واقعاً نمی‌دانم چگونه این چیز را کنترل کنم

oh strawberry

اوه توت فرنگی

wow this this is bow and arrow what is  this this is bo and this is arrow knot  

وای این تیر و کمان است. آیا این بو است و این گره پیکان است

j for jack jugs g i think inside this  there must be some cereals what is this

j برای جک کوزه‌ها g من فکر می‌کنم داخل آن باید مقداری غلات وجود داشته باشد.

come on Hari